تعریض جادههای روستایی مازندران؛ هموار شدن مسیر سودجویی
تاریخ انتشار: ۱ مرداد ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۴۵۱۰۸۵۰
به گزارش خبرنگار ایرنا، پس از عادی شدن موضوع ناخوشایند ساخت و ساز ویلاها و اماکن تفریحی در روستاها و مکان های دنج و بکر مازندران، اکنون با پدیده نوظهور سودجویی ، جاده های روستاها نیز از این دست فرصت طلبی ها دور نمانده و زمین های مسیر جاده های روستایی که تعریض می شود به آوردگاه سودجویان برای رونق دلالی و ثروت اندوزی تبدیل شده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
تا زمانی که راههای منتهی به روستاها کم عرض هستند ، تحمل خطراتی همچون تصادف و رنج ترافیک سهم روستاییان ساکن در محیط زندگیشان است و مجبورند این مسائل را به جان و دل بخرند و چاره ای هم ندارند اما بمحض شنیدن زمزمه های نوید بخش رفع این مشکلات ، نظاره گر برافراشته شدن ستون های آهن در زمین های حاشیه جاده ها می شوند یکی پس از دیگری به واحدهای تجاری خرد و کلان تبدیل می گردند.
با گسترش تردد در جاده های روستایی و افزایش ورود و خروج به این مناطق که بیشتر آن ناشی از تمایل مسافران برای اقناع حس لذب بردن کامل از مواهب الهی جنگل و فضای سبز است ، نیاز به تعریض جاده های منتهی به این مناطق پس از مدتها چشم انتظاری به تخصیص اعتبار اجرایی میانجامد، اما این روند زمانی حاصل می شود که پس از این همه سال انتظار ، خوشه چینی و بهره برداری از این میوه های انتظار را دیگران و افراد غیر بومی می برند و سهم روستاییان در این میان هیچ است.
روستاییانی که در سال های اخیر شاهد تعریض جاده هایشان بودند، می گویند که افراد غیر بومی با شناسایی نقاطی که قرار است پروژه های تعریض در آنها اجرا شود دست به کار می شوند و ماهها قبل از اجرای طرح مبادرت به خرید زمین های حاشیه این جاده ها می کنند و بدین نحو به گونه ای ارزش افزوده ملک خود را بالا می برند ، ملکی که با قیمت پایین از روستاییان خریداری می شود تا به سرمایه ای برای ثروت اندوزی تبدیل شود .
به نام روستاییان به کام دیگران
دهیار یکی از روستاهای مرکزی استان مازندران با تایید نفوذ افراد عمدتا غیربومی برای تصاحب زمین های حاشیه جاده ها جهت ساخت واحدهای تجاری ، گفت : تعریض و مناسب سازی جاده های روستایی نیاز به صرف زمان زیادی دارد و این مساله ناشی از کمبود اعتبارات دولتی است.
کامران یوسفیان افزود : در این مدت که شاید بیشتر از یک دهه زمان و چشم انتظاری برای روستاییان به همراه داشته باشد، بومیان پیه تمام سختی ها را به تن می زنند و چاره ای جز صبوری ندارند.
وی توضیح داد : آسفالت شدن جاده ها خدمت مهمی است که طی سالهای پس از انقلاب، روستاییان از آن بهره مند شدند اما در این میان پس از سال ها با افزایش تردد به روستاها ، رفت و آمد خودروها بیشتر شد و دیگر جاده های قدیمی جوابگو نبودند و مسئولان روستایی پیگیر تعریض شدند. البته کم عرض بودن جاده خطراتی نظیر تصادف و حتی تصادف های منجر به فوت برای روستاییان در پی داشت و این مشکلات در طول سال ها تحمل شد ولی به محض این که زمان تعریض جاده روستایی نزدیک می شود ، زمین های حاشیه جاده ها به فضاهای تجاری مبدل می شوند.
یوسفیان افزود : افراد غیربومی با اطلاع از ناآگاهی روستاییان در خصوص اجرای طرح تعریض جاده مبادرت به خرید این اراضی به قیمت ارزان می کنند و پس از آن بدون اخذ مجوزهای لازم ساخت و ساز در این محدوده ها شروع می شود .
وی گفت : با توجه به اینکه هر روستایی دارای طرح هادی است که براساس آن نوع کاربری هر زمین از قبیل مسکونی ، تجاری ، باغی و غیره مشخص شده است، هرگونه تغییر کاربری ها باید با اخذ مجوز لازم صورت بگیرد ، ولی ظاهرا زمین های حاشیه جاده های روستایی از این محدودیت ها فارغ هستند چرا که این افراد بدون لحاظ کردن این مراحل قانونی و بدون مجوز اقدام به ساخت واحدهای تجاری می کنند و این تخلف را انجام می دهند و برای گرفتن پایان کار با مطرح شدن پرونده در کمیسیون ماده 99 عوارض را پرداخت می کنند .
گروکشی ، مقدمه مصالحه و رسمت یافتن
بخشدار مرکزی شهرستان جویبار هم به خبرنگار ایرنا گفت : افرادی که غالبا غیر بومی هستند با مطلع شدن از نقاطی که تعریض جاده ها انجام می شود ، پیش از انجام کار مبادرت به خرید اراضی می کنند .
محمد مدانلو افزود : این افراد با استفاده از رانت اطلاعاتی خود در سیستم های اداری برخی نهادهای متولی تعریض جاده های روستایی مبادرت به شناسایی این نقاط می کنند .
وی ادامه داد : از طرف دیگر روستاییان که بی اطلاع از رخداد آتی مبنی بر تعریض جاده هستند با پیشنهاد خرید زمین خود موافقت می کنند و ملک به فروش می رسد .
بخشدار مرکزی جویبار با اشاره به اینکه غالبا این نوع خرید اراضی بیشتر در مناطق با جاذبه گردشگری رخ می دهد ، گفت : این افراد برای بالا بردن ارزش افزوده ملک تازه خریداری شده مبادرت به ساخت واحد تجاری می کنند بدون اینکه نوع کاربری اراضی را در نظر بگیرند .
وی اضافه کرد : در حالی این روند غیر قانونی و تخلف ساخت و ساز را انجام می دهند که در زمان تعریض جاده ها به نوعی به گرو کشی از ادارات مجری طرح روی می آورند و به ازای دادن بخشی از زمین برای انجام تعریض رقم بالایی را اعلام می کنند .
به گفته مدانلو ، این افراد با آگاهی از کم توانی مالی دستگاهها در پرداخت این مبالغ درخواستی تهاتر را پیشنهاد می کنند بدین نحو که به ازای دادن مجوز ساخت و بهره برداری رایگان ، عقب نشینی ها را انجام می دهند و از اینجا به بعد اینگونه ساخت و سازهای غیر مجاز شکل مجاز به خود می گیرند و منبع درآمدی برای افراد غیر روستایی می شود.
اضافه شدن بار سنگین هزینه ها
رئیس اداره نظارت راههای روستایی مازندران طول راههای روستایی استان را هشت هزار و 100 کیلومتر اعلام کرد و گفت : از این میزان چهار هزار و 500 کیلومتر راه آسفالته است.
سعید نصر در خصوص آسفالت نبودن حدود نیمی از راههای روستایی استان ، توضیح داد : واقع شدن برخی از این روستاها در مناطق کوهستانی که بار هزینه اجرای آسفالت را بالا می برد این روستاها فاقد آسفالت مانده اند .
وی هزینه حداقلی زیر سازی و آسفالت یک کیلومتر راه روستایی را 6 تا هفت میلیارد ریال اعلام کرد ، افزود : با توجه به کمبود اعتبار دولتی ، عملیات آسفالت راهها براساس تشخیص ضرورت ها در حال انجام است .
رئیس اداره نظارت راههای روستایی مازندران با اشاره به اینکه هر یک از راههای روستایی براساس نوع راه از اینکه راه اصلی یا فرعی ، درجه یک یا دو و موارد از این دست هستند ، دارای حریم می باشند ، ادامه داد : در برخی مناطق این حریم ها از سوی مردم رعایت نمی شود که برای ساخت و دیگر عملیات راه مجموعه باید وقت و هزینه بیشتری را صرف شود، در حالی که رعایت حریم راههای روستایی می تواند در سرعت کار و اجرای طرح های ایجاد مسیرها تاثیر بگذارد .
مدیر کل راهداری استان مازندران نیز گفت : راههای روستایی مازندران براساس اینکه در داخل و یا خارج بافت روستا قرار دارند حریم های متفاوتی دارند .
عباسعلی نجفی افزود : حریم راههای روستایی در داخل بافت روستایی 15 متر و در خارج بافت نیز 25 متر است .
وی ادامه داد : انجام هر گونه ساخت و ساز در این حریم ها براساس قانون تخلف به شمار می رود و براساس قانون ساخت و سازهای غیر قانونی در این زمینه تخریب می شوند .
2096/1654
منبع: ایرنا
کلیدواژه: مازندران راه و شهرسازی راهسازی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.irna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایرنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۴۵۱۰۸۵۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
قلعه حسن صباح هنوز هم دست نیافتنی است
ابتدای جاده الموت در میدان ورودی قزوین، ایستگاه ماشینهای خطی به سمت قلعه است.
«تا خود قلعه میری؟»، «میمونی یا برمیگردی؟»، «نفری 70 تومن. اگه ماشین دربست بگیری میشه 200 تومن» و... رانندهها ایستادهاند تا ماشینها پر شوند از مسافرانی که بعضیشان گردشگرند و بعضی از اهالی روستاهای الموت.
جاده از میان روستاهای «کورانه»، «شنقر»، «میانبر» و... میگذرد و تقریباً تا «رزجرد» هم صاف و مستقیم است اما به دامنه کوهها که میرسد پر پیچ و خم و باریک میشود.نرسیده به بالاترین ارتفاع جاده روی کوه، سوز سرمای زمستان به صورتم میخورد و نخستین سپیدیهای برف امسال در کنار جاده چشم را میزند. دوباره سرازیر میشویم. مسیر پر از گردنههای کوهستانی است. سرازیری پیچهای تندِ باریکی دارد که رانندگی در آن کار ناشیان نیست. تا پیش از آنکه تا «رجایی دشت» و شالیزارهای برنجش پایین برویم، روبهرویمان قلههای بلند «شاهالبرز»، «سیالان»، «خشچال»، «زیورچال» و... روی بلندیهای رشته کوه البرز دیده میشوند. کمی جلوتر «علمکوه» هم به چشم میخورد. پایینتر آنجا که آب به سرخی خاک رس میزند، جاده از میان شهر «معلم کلایه» میگذرد. پس از عبور از چندین روستای دیگر، آنجا که در ارتفاع و روی بزرگترین تخته سنگ منطقه نشانههایی از سایت کاوش پیدا میشود، مسیر از بین باغهای گیلاس روستای «گازرخان» به سمت دژ تاریخی الموت یا همان «قلعه حسن صبّاح» میرسد.
بیراههای به نام هودکان
آن طور که «حمیده چوبک» میگوید مسیرهای منتهی به جاده قلعه از «گرمارود»، «رودسر»، «طالقان»، «آوه»، «اندج»، «شهرک»، «کندانسر» و راه «هودکان» بوده است؛ هر چند کوه هودکان در شمال شرقی قلعه مسیر اصلی ورود به قلعه نیست. هودکان مسیری سخت گذر دارد که به گفته رئیس سابق پژوهشکده باستانشناسی ایران و مدیر سابق پایگاه ملی قلعه الموت استقرارگاههایی برای چوپانان و دامپروران و سنگ بزرگی برای آسیاب در کاوشهای این کوه به چشم خورده است.
«این کوه ارتفاع خیلی بالاتری از قلعه دارد و احتمالاً بخش کوهستانی بوده که افراد از آن عبور میکردند. هودکان همین حالا هم فقط برای کوهنوردان خیلی متبحر میتواند قابل دسترسی باشد».
از نظر تاریخی منطقهای که قلعه الموت در آن واقع شده راهبردی بوده، آن طور که پیش از حسن صباح، «ناصرخسرو قبادیانی» از آن عبور کرده و در سفرنامه خود به اهمیت این منطقه اشاره کرده است. هر چند راههای دسترسی به جاده قلعه زیاد است اما برای ورود به خود قلعه تنها یک مسیر وجود دارد، همانی که حالا برای دسترسی گردشگران استفاده میشود؛ یک مسیر پاکوب باریک از کنار پرتگاههای بلند که در انتها مقابل در ورودی قلعه به چند پله سنگی میرسد. پلهها در سالهای اخیر در کاوشهای باستانشناسانه پیدا شدهاند؛ پلههایی که دستکن هستند. قلعه حسن صباح هنوز هم دست نیافتنی است. از همان اول که از روی پلههای ابتدایی وارد مسیر قلعه شدیم شیب زیاد، نفس اغلب گردشگران را میگیرد. تا نیمههای مسیر دور تا دور منظره پاییزی باغهای گیلاس است و نمایی از روستای گازرخان.
عبور سخت
اگرچه برخی متون به تعداد 20 قلعه در این منطقه اشاره کردهاند، اما سرپرست گروه کاوشهای باستانی قلعه معتقد است در حال حاضر هفت قلعه «قسطین لار»، «شیرکوه»، «آوه»، «نویزرشاه»، «شهرک» و «لمبسر» در منطقه وجود دارد و بسیار دیدهبانیهای دیگر؛ دیدهبانیها هم مثل قلعهها بر بلندای کوهها هستند؛ آنجا که مسیرها باید کنترل شوند. به گفته او همین تنها مسیر ورودی قلعه هم مدام کنترل میشده است.
چوبک درباره نفوذناپذیر بودن قلعه چنین میگوید: «دور تا دور قلعه دره است. به آسانی نمیشود بالا رفت. دسترسی به آن غیرممکن است. راه اصلی که ما از زیر خاک کاوش کردهایم همین مسیر است و آن هم مرتب توسط دیدهبانان کنترل میشده و کسی به راحتی نمیتوانسته وارد این دژ بشود». چوبک تأکید میکند: «منطقه الموت کلاً سخت گذر است و با تمام این قلعهها و دیدهبانیها کنترل میشده و به همین دلیل غیرقابل دسترس بوده است».
اهالی روستاهای اطراف نیز معتقدند این دژ در دوره خودش آن قدر سختگذر بوده که حتی برای بردن آذوقه و آب به داخل قلعه باید مشک را به گردن بز میبستند و یک گرگ تعلیم دیده را به او نشان میدادند تا بزها از ترس به سمت قلعه تا بالای کوه حرکت کنند.
«شاهرود که از پیوستن دو رود الموت و طالقان ایجاد شده و به سفیدرود میریزد، به خودی خود در فصلهای پربارش مسیر رسیدن از قزوین به قلعه را غیرقابل تردد میکرده اما جدا از آن یک رودخانه دیگر در ضلع جنوبی دژ در درهای قرار دارد که حالا یک پل فلزی رویش نصب شده و قابل تردد است؛ اما یکی از موانع عبور و مرور به قلعه همین رودخانه و دره بوده است» این را فرخ کاظمی کارشناس میراث فرهنگی میگوید.
ورود به ملک خدا
تنها راه ورود به قلعه الموت، چند متر پایینتر از برج شرقی دژ است که از مسیر ورودی از جنوب شرقی و از روستای گازرخان مسیری پاکوب با شیب نسبتاً زیاد و پرتگاههای بلند است. اهالی منطقه بر این باورند که حسن صباح موقع خرید دژ در سال 483 قمری گفته تنها یک زمین به اندازه پوست گاو میخواهد بخرد و بعد پوست گاو را رشته رشته کرده و به شکل نخ درآورده و دور تا دور همین صخره و قلعه کشیده و این طوری دژ دوره ساسانی را مالک شده است.
قلعه الموت یا به قول اهالیِ روستایِ گازرخان؛ «قلعه حسن» حالا درِ ورودی چوبیِ بزرگی دارد که بر اساس نقاشیهای مینیاتور باقی مانده در کتابهای تاریخی بازسازی شده است. بالای سردر آن یک تابلو «الملک لله» است؛ نامی که به گفته کارشناسان «حسن صباح» بر این منطقه گذاشته است؛ به معنی «ملک از آن خداست» و تا سال 654 قمری که اینجا در زمان «هلاکوخان مغول» فتح میشود به همین نام میماند.
در این 200 سال که فرقه پررمز و راز اسماعیلیه نذاری که خود را پیروان «اسماعیل» و «نذار» فرزند و نوه امام جعفر صادق(ع) میدانستهاند و در این قلعه ساکن بودهاند اینجا ساکنان ثابتی داشته است. کارشناسان معتقدند فتح چنین قلعهای که سالها میتوانسته احتیاجات خودش و 9هزار ساکنش را برآورده کند، قطعاً با خیانت کسانی از داخل دژ انجام شده است و به گفته چوبک مغولان با حمله از تمام مسیرهای ورودی به قلعه و محاصره آن توانستهاند آن را فتح کنند.
*
مسیر آمده را برمیگردم. منظره شب اینجا، در جادههای پیچ در پیچ الموت پر از روشنایی روستاهایی در دل تاریکی است. دهها چراغ دور هم در دل تاریکی قرار گرفتهاند، کمی آن طرفتر دهها چراغ دیگر گرد هم آمدهاند. کمی بالاتر، کمی پایینتر... گوشه گوشه دامنه کوههای بلند را گرفتهاند. منطقه الموت شرقی و غربی در مجموع 182 روستا دارد. الموت را سرزمینی سحرانگیز مینامند. مسیرها، طبیعت و از همه مهمتر تاریخچهاش دلیلی بر این لقب است.
نفیسه کلهر