Web Analytics Made Easy - Statcounter

در گزارش این نشریه آمریکایی آمده است: "حسن روحانی" رئیس جمهوری ایران هفته گذشته در یک سخنرانی از اعلام آمادگی ایران برای مذاکره با ایالات متحده در صورت برداشتن گام هایی از سوی ایالات متحده برای رفع برخی تحریم ها خبر داد و گفت، "ما همیشه به مذاکرات اعتقاد داریم، اگر آنها تحریم ها را لغو کنند، فشار اقتصادی را بردارند و به برجام بازگردند ما همین امروز و در هر مکانی آماده مذاکره هستیم".

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

طی چند ماه گذشته، دونالد ترامپ رئیس جمهوری آمریکا بارها تأکید کرده که او نیز آماده مذاکرات است، هر چند اعضای دولت او تلاش کرده اند شرایطی در این پیشنهاد بگنجانند.

از زمان سرنگونی پهپاد آمریکایی، توقیف نفتکش ها و دستگیری جاسوسان، نیاز به دیپلماسی بیش از هر زمان دیگری احساس می شود.

از این رو اگر ترامپ در مورد رسیدن به یک توافق جدید جدی باشد، پیشنهاد او باید همراه با گام های عملی از سوی دولتش باشد و در این راستا برای نخستین گام باید معافیت هایی را برای برخی خریداران نفت ایران در نظر بگیرد.

در حالیکه بازگشت به برجام که از سوی مقامات ایرانی به عنوان پیش شرط شروع مذاکرات عنوان شده، معافیت های خرید نفت ایران می تواند انگیزه لازم را برای طرف ایرانی و آمدن به پای میز مذاکره را فراهم کند.

این معافیت ها می تواند برای دوره های سه ماهه تمدید شود و در صورت ادامه مذاکرات، ایران در یک دوره زمانی اعلام شده به مذاکرات رسمی با آمریکا ادامه دهد.

در حالیکه دولت ترامپ از ضعیف ظاهر شدن در گفت وگوهای جدید دوری می کند، در نظر گرفتن معافیت هایی برای خرید نفت ایران امتیاز بزرگی بشمار نمی رود.

در نظر گرفتن معافیت های خرید نفت ایران برای هشت مشتری نفتی پس از اعلام تحریم های مرتبط با نفت ایران، محدودیت های قابل توجهی برای دسترسی و استفاده از درآمدهای نفتی ایران ایجاد کرد.

پرداخت های مربوط به فروش نفت ایران در حساب های سپرده گذاری تحت کنترل، در یک بانک اختصاص داده شده در هر کشور سپرده می شود.

ایران این وجوه را فقط می تواند برای تجارت دو جانبه در مورد کالاهای بشردوستانه استفاده کند. به این معنی که این درآمدها برای خرید مواد غذایی و دارو هزینه می شود.

تحت این سیستم، ایران نمی تواند این ارزها را صرف هزینه های خود کند. در حقیقت بازگشت معافیت های تحریمی برای خرید نفت ایران هیچ سود اقتصادی برای ایران ندارد.

با این حال، ایران به احتمال زیاد از این ژست خوشحال می شود. زیرا بازگرداندن معافیت های تحریمی برای خرید نفت ایران به کشور کمک می کند سهم حیاتی خود را از بازار جهانی نفت حفظ کند. و اگر ایران دیگر نتواند به مشتری های بزرگ خود از جمله هند، ترکیه و کره جنوبی نفت صادر کند، احتمالاً دیگر نمی تواند به اندازه گذشته به این کشورها نفت صادر کند.

اما ایرانیان و اروپایی ها در مورد توانایی دولت ترامپ برای گشایش در تحریم ها تردید دارند.

در واقع مراکز و موسسه های گوناگون در واشنگتن عمیقاً بر روی کارزار فشار حداکثری علیه ایران سرمایه گذاری کرده اند.

برخی طرفداران تحریم، از ترامپ خواسته اند با ایجاد یک سپر تحریمی "حتی پس از توافق جدید"، از بازگشت مؤسسات و شرکت های مالی به بازار ایران جلوگیری کنند.

در گزارش فارن پالیسی که به قلم "اسفندیار باتمانقلیچ" بنیانگذار رسانه بورس و بازار با عنوان "چگونه مذاکرات هسته ای با ایران را دوباره از سر بگیریم؟" نوشته شده، آمده است: بنابراین بازگشت معافیت های تحریم نفتی ایران می تواند این امکان را برای برخی افراد در دولت ترامپ فراهم سازد تا توانایی های سازمانی خود را در جهت غلبه بر غرایز دیپلماسی رییس جمهوری و بازگرداندن فشار حداکثری حفظ می کنند.

از این رو رهبران سیاسی در اروپا و ایران از نزدیک گزارش های داخلی نهادهای دولتی آمریکا در مورد منطق برخی تحریم های اخیر نظیر تعیین سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به عنوان یک سازمان تروریستی را پیگیری می کنند.

"عباس عراقچی" معاون وزیر خارجه ایران و "امانوئل بن" مشاور سیاست خارجی "امانوئل مکرون" رئیس جمهوری فرانسه به تازگی در مورد اهمیت آتش بس در جریان جنگ اقتصادی دولت ترامپ علیه ایران گفت وگو کردند.

پیشنهاد آنها این بود که در فاز نخست چنین آتش بسی بر روی توانایی ایران برای از سرگیری صادرات نفت متمرکز شد.

چنین اقدامی می توان نشان دهد مصلحت گرایان دولت ترامپ توان گشایش در برخی تحریم ها را دارند و به ایرانی ها اطمینان بیشتری می دهند که امتیازات رد و بدل شده متقابل خواهد بود.

در نهایت، بازگرداندن معافیت های تحریم نفتی ایران به ترامپ کمک می کند اعتماد و همکاری جامعه بین المللی را باز گرداند.

در حالیکه هر مذاکرات جدید ضرورتاً بر روابط ایالات متحده و ایران متمرکز خواهد شد، با این وجود، دولت ترامپ می تواند تعهدات تازه ای را در روابط و توافق های چند جانبه ثابت کند و نشان دهد در تلاش برای حل ناامنی در خاورمیانه است.

برای مثال، با صدور مجوزهای نفتی، دولت ترامپ، تنش رو به افزایش در خلیج فارس را کاهش می دهد.

در  این نشریه ادعا شده است:‌ ناگفته نماند دلیل توقف نفتکش ها از سوی ایران، این است که ایران احساس می کند تمام نفتکش هایش در دام گسترده تحریم های واشنگتن افتاده اند.

دولت ترامپ در پی گردآوری نیرویی همه جانبه برای حفاظت از نفتکش ها در تنگه هرمز است. اما تا زمانی که ایران قادر به صادرات نفت خود نباشد چنین امری امکانپذیر نیست.

بازگشت معافیت های خرید نفتی همچنین مزایایی برای چین دارد؛ کشوری که بر خلاف تحریم های ایالات متحده به خرید نفت از ایران ادامه داده است.

در نهایت باید تاکید کرد گرچه ایران بازگشت به برجام را به عنوان پیش شرطی برای بازگشت به میز مذاکره یاد کرده، اما پویایی دولت ترامپ بدین صورت است که طرفداران برجام در اروپا و ایران بهترین موقعیت را برای ایجاد شرایط مناسب یک توافق دارند.

در واقع نمایش یک مذاکرات با شکوه می تواند در نهایت به نام ترامپ ثبت شود حتی اگر این توافق هم شبیه برجام باشد.

از این رو حتی یک گام کوچک برای رفع تحریم های نفتی می تواند یک شانس دیگری به دیپلماسی و مذاکرات بدهد.

نشریه خبری سیاسی و اقتصادی فارن پالیسی سال 1970 توسط "ساموئل هانتینگتون" و "وارن منشل" تاسیس شد.

محتوای اخبار و گزارش های این نشریه بر امور جهانی، حوادث جاری و سیاست داخلی و بین المللی متمرکز است.

"موشه نعیم" از سال ۲۰۰۰ تا ۲۰۱۰ سردبیر آن بود. در سال ۲۰۰۸ شرکت واشنگتن پست متعلق به هلدینگ گراهام آن را خریداری کرد، و از سال ۲۰۱۰ "سوزان گلاسر" سردبیر آن شد.

منبع: ایرنا

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.irna.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایرنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۴۵۲۲۳۵۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

فارن افرز: از اتحاد عبری-عربی علیه ایران خبری نیست/ همسایگان عربی ایران به دنبال جنگ با تهران نیستند

به گزارش جماران، با گذشت چند روز از پاسخ نظامی مستقیم جمهوری اسلامی ایران به حمله اسرائیل به ساختمان بخش کنسولی سفارت ایران در دمشق، تحلیل ها درباره تاثیرات این حمله بر معادله های منطقه ای و فرامنطقه ای جنبه های وسیع تر و متفاوت تری را زیر ذره بین برده است. فارن افرز در تحلیلی در این باره می نویسد: زمانی که ایران در 13 آوریل بیش از 300 موشک و پهپاد را به سمت اسرائیل شلیک کرد، اردن به دفع حمله کمک کرد. گزارش‌های اولیه رسانه‌ها حاکی از آن بود که چندین کشور عربی دیگر در دفاع از رژیم اسرائیل کمک کرده‌اند، تلاش‌هایی که آنها بعداً آن را رد کردند. با این وجود، گروهی از رهبران اسرائیل و همچنین برخی ناظران در واشنگتن، این اقدامات را نشانه‌ای از یک تغییر بزرگ تفسیر کردند. محور این تحلیل ها این بود که این کشورهای عربی، در صورت ادامه تشدید درگیری اسرائیل با ایران، طرفدار اسرائیل خواهند بود. سپهبد هرزی هالوی، رئیس ستاد کل ارتش رژیم اسرائیل، اعلام کرد که حمله ایران «فرصت های جدیدی برای همکاری در خاورمیانه ایجاد کرده است». مؤسسه مطالعات امنیت ملی، یک اندیشکده پیشرو اسرائیلی، اعلام کرد که «ائتلاف منطقه‌ای و بین‌المللی که در رهگیری پرتاب‌های ایران به سمت اسرائیل مشارکت داشت، پتانسیل ایجاد یک اتحاد منطقه‌ای علیه ایران را نشان می‌دهد.»

پس از پاسخ اسرائیل به حمله ایران با یک حمله نسبتاً محدود به تأسیسات نظامی در ایران، دیوید ایگناتیوس، ستون نویس واشنگتن پست، ادعا کرد که اسرائیل «مانند رهبر یک ائتلاف منطقه ای علیه ایران رفتار می کند». او نوشت: «به نظر می‌رسد که اسرائیل با پاسخ آرام خود، منافع متحدانش در این ائتلاف - عربستان سعودی، امارات متحده عربی، اردن را که همگی در دفع حمله ایران به اسرائیل کمک کردند، در نظر گرفته بود.» به نظر ایگناتیوس، این یک «تغییر پارادایم برای اسرائیل» است، تغییری که به خاورمیانه «شکل جدیدی» می‌بخشد.

با این حال، این ارزیابی‌ها بیش از حد مشتاقانه و خوش بینانه هستند و نمی‌توانند پیچیدگی چالش‌های منطقه را درک کنند. مطمئناً، با توجه به ماهیت بی‌سابقه حملات نظامی در ماه آوریل، استراتژی آینده اسرائیل علیه ایران ممکن است ملاحظات منطقه‌ای را بیشتر در نظر بگیرد. اما واقعیت‌های منطقه که مانع همکاری اعراب و اسرائیل می‌شود، تغییر قابل توجهی نکرده است.

حتی قبل از حمله حماس در 7 اکتبر و متعاقب آن جنگ اسرائیل علیه غزه، کشورهای عربی که توافقنامه 2020 ابراهیم را امضا کردند و عادی سازی با اسرائیل را پذیرفتند، از حمایت بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل از گسترش شهرک سازی های اسرائیل در کرانه باختری و سیاست او نسبت به غزه، ناامید شده بودند. تلاش وزرای راست افراطی او برای تضعیف وضعیت موجود در بیت المقدس ، مجموعه ای از حملات مرگبار شهرک نشینان اسرائیلی به فلسطینی ها در شهرهای کرانه باختری در بهار سال 2023 به تنش های منطقه ای دامن زد. پس از آغاز عملیات نظامی اسرائیل در غزه در ماه اکتبر، که موجی از اعتراضات را در سراسر خاورمیانه برانگیخت، رهبران عرب در حمایت آشکار از اسرائیل تردید بیشتری پیدا کردند، زیرا می دانستند که همکاری آشکار می تواند به مشروعیت داخلی آنها لطمه بزند.

 هیچ چیز درباره واکنش اعراب به این دور از رویارویی ایران و اسرائیل نشان نمی دهد که این مواضع تغییر کرده است. گروهی از دولت‌ها که بسیاری از اسرائیلی‌ها  از آنها به عنوان «اتحاد سنی» یاد می‌کنند، در واقع همچنان به دنبال متعادل کردن روابط خود با ایران و اسرائیل، حفاظت از اقتصاد و امنیت خود و مهمتر از همه، جلوگیری از درگیری منطقه‌ای گسترده‌تر هستند.

آنها همچنین احتمالاً پایان دادن به جنگ فاجعه بار در غزه را بر رویارویی با ایران در اولویت قرار خواهند داد. با این حال، با افزایش تنش بین ایران و اسرائیل، اشتیاق کشورهای عربی برای تسریع در ادغام منطقه‌ای اسرائیل بیش از هر زمان دیگری به تمایل اسرائیل برای پذیرش تشکیل کشور فلسطین بستگی دارد.

پیش از حمله 13 آوریل ایران به اسرائیل، عربستان سعودی و امارات متحده عربی اطلاعاتی درباره این حمله قریب الوقوع با ایالات متحده به اشتراک گذاشتند. سپس فرماندهی مرکزی ایالات متحده از این اطلاعات برای هماهنگی پاسخ خود با اسرائیل و سایر شرکا استفاده کرد. اردن به هواپیماهای نظامی آمریکا و بریتانیا اجازه ورود به حریم هوایی این کشور را داد تا هواپیماهای بدون سرنشین و موشک‌های ورودی ایرانی را متوقف کنند و مستقیماً حملات ایران را رهگیری کنند. گزارش‌های اولیه رسانه‌ها، به‌ویژه در ایالات متحده و اسرائیل، تأکید کردند که تلاش‌های منطقه‌ای گسترده، حمله تهران را خنثی کرده است.

اما به زودی مشخص شد که نقش اعراب در دفع حمله ایران محدود بوده است. هم عربستان سعودی و هم امارات به صراحت هرگونه کمک نظامی مستقیم به دفاع اسرائیل را تکذیب کردند. مقامات اردنی از مشارکت خود با عنوان حفاظت از منافع خود دفاع کردند. ملک عبدالله دوم، پادشاه اردن، با تاکید بر اینکه کشورش برای کمک به اسرائیل اقدامی نکرده است، اعلام کرد که «امنیت و حاکمیت» اردن «بالاتر از همه ملاحظات» قرار دارد.

تلاش هایی که کشورهای عربی برای مقابله با ایران انجام دادند، تقریباً به طور قطع ناشی از تمایل به حفظ روابط خود با ایالات متحده بود، نه برای همسویی بیشتر با اسرائیل. از زمانی که اسرائیل عملیات خود را در غزه آغاز کرد، رهبران عرب از اینکه جو بایدن، رئیس‌جمهور ایالات متحده موفقیت بیشتری در مهار رفتار اسرائیل در غزه کسب نکرده است، شگفت زده شده‌اند. اما آنها همچنان به دنبال تعمیق همکاری خود با واشنگتن هستند. آنها هیچ منبع جایگزینی برای نوع امنیتی که ایالات متحده برای آنها تامین می کند، نمی بینند.

در ماه‌های اخیر، کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس و همچنین مصر و اردن به تشویق واشنگتن برای کمک به مدیریت پویایی‌های امنیتی خاورمیانه، مهار فعالیت‌های  ایران و جلوگیری از یک جنگ منطقه‌ای گسترده‌تر ادامه داده‌اند. پایان دادن به جنگ در غزه همچنان یک اولویت فوری منطقه ای است و کشورهای عربی در حال کار برای یک طرح صلح با دولت بایدن هستند. رهبران عربستان همچنان معتقدند که یک معاهده دفاعی دوجانبه با ایالات متحده باید بخشی از هر توافق عادی سازی آینده با اسرائیل باشد.  امارات به تلاش خود برای مذاکره درباره توافقنامه دفاعی خود با دولت بایدن ادامه داده است.

با این حال، در همین زمان، کشورهای حوزه خلیج فارس اکنون تعامل نزدیک تری با تهران دارند. در سال 2019، پس از خروج دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا از توافق هسته ای که ایالات متحده و سایر قدرت های بزرگ با ایران بر سر آن توافق کرده بودند، تهران بی ثباتی را در سراسر خلیج فارس گسترش داد، به کشتی ها در نزدیکی بنادر امارات حمله کرد و برای اولین بار حملات دقیقی را علیه تاسیسات نفتی عربستان انجام داد. ( این گزاره ها ادعای نویسندگان گزارش است و تهران دست داشتن در این حملات را تکذیب کرده است.) پس از امضای توافقنامه ابراهیم، تهران نیز به صراحت به بحرین و امارات هشدار داد که حضور نظامی اسرائیل در خلیج فارس خط قرمزی برای ایران خواهد بود.

خیلی قبل از حمله حماس در 7 اکتبر، کشورهای عربی به طور کلی تصمیم گرفته بودند که بهترین راه برای کاهش خطر ایران ، تلاش برای نزدیکی  است، نه تلافی. امارات و عربستان سعودی روابط دیپلماتیک خود با ایران را به ترتیب در سال های 2021 و 2023 احیا کردند. از 7 اکتبر، این کشورها همراه با بحرین و عمان، پیام‌ها و هشدارهایی را بین ایران و اسرائیل مخابره کرده و برای مدیریت تنش‌ها پیشنهاداتی را برای خروج از این وضعیت پیشنهاد داده‌اند. دو روز پس از حمله ایران در 13 آوریل، وزیر امور خارجه مصر با همتایان ایرانی و اسرائیلی خود به منظور مهار تشدید درگیری تلفنی تماس گرفت.

در ماه‌های آینده، کشورهای عربی احتمالاً تلاش خواهند کرد تا این اقدام متعادل کننده را حفظ کنند و از همه طرف‌ها به خویشتنداری دعوت کنند و از اقدامات تهاجمی بیشتر اسرائیل فاصله بگیرند. اگر تشدید تنش بین ایران و اسرائیل ادامه یابد، آنها احتمالاً حتی بیشتر تمایلی به حمایت از عملیات اسرائیل نخواهند داشت. هزینه های داخلی آنها برای حمایت آشکار از اسرائیل احتمالاً با گذشت زمان افزایش خواهد یافت، به ویژه اگر نیروهای اسرائیلی به سمت رفح حرکت کنند، شهری در جنوب غزه که صدها هزار فلسطینی در آن پناه گرفته اند و اسرائیل مدعی است که حماس پایگاهی مستحکم دارد.

بسیاری از کشورهای عربی نگرانی های اسرائیل در مورد فعالیت های منطقه ای ایران، به ویژه حمایت این کشور از شبه نظامیان غیردولتی را دارند. اما کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس، به‌ویژه، به وضوح محاسبه کرده‌اند که آغاز گفتگوهای مستقیم دیپلماتیک، اعمال فشار با انگیزه‌های اقتصادی و انجام دیپلماسی پشتیبان با تهران امن‌ترین راه‌ها برای حفاظت از منافع آنها و جلوگیری از سرریز درگیری است. هر چقدر هم که درگیری ایران و اسرائیل تشدید شود، کشورهای عربی احتمالاً از این اشکال تعامل عقب نشینی نخواهند کرد. تلاش های آنها برای عادی سازی روابط با ایران از زمان آغاز جنگ غزه سرعت گرفته است، در حالی که تلاش ها برای عادی سازی روابط آنها با اسرائیل متوقف شده است.

در تلاش برای ترغیب اسرائیل به تفکر فراتر از جنگ غزه، عربستان سعودی همچنان چشم‌انداز عادی‌سازی را مشروط به مشارکت اسرائیل در یک فرآیند سیاسی با هدف ایجاد کشور فلسطینی می کند. با این حال، اسرائیل این درخواست های عربستان را نادیده گرفته است، شاید به دلیل اطمینان بیش از حد که پس از پایان جنگ در غزه، روند عادی سازی می تواند از همان جایی که متوقف شد ادامه یابد. عادی سازی بیشتر رابطه اعراب و اسرائیل در این شرایط بعید است. کشورهای عربی به همکاری با واشنگتن در زمینه دفاع موشکی ادامه خواهند داد، اما این همکاری مستلزم هماهنگی مستقیم با اسرائیل نیست. آنها همچنین به این زودی ها به سطح یک اتحاد رسمی دفاعی نزدیک نخواهند شد. این امر مستلزم همسویی بهتر سیستم‌های دفاعی کشورهای عربی و همچنین اعتماد بسیار بیشتر است که هر دوی این موارد در خاورمیانه وجود ندارد و ایجاد آن زمان می‌برد.

کشورهای عربی، به ویژه کشورهای حاشیه خلیج فارس، از تلاش‌های اسرائیل برای تنزل دادن توانایی‌های نیابتی ایران استقبال خواهند کرد. اما آنها به احتمال زیاد با هرگونه حمله مستقیم به ایران که می‌تواند چشم‌انداز اقتصادی شکننده منطقه را بی‌ثبات کند یا به حمله متقابل ایران در خلیج‌فارس منجر شود، مخالفت خواهند کرد. با وجود اینکه کشورهای عربی علاقه مند به حفظ روابط دفاعی نزدیک با واشنگتن هستند، آنها نمی خواهند به بلوکی بپیوندند که آشکارا علیه ایران و حامیان جهانی آن مانند روسیه کار می کند. آنها ترجیح می دهند روابط چند منطقه ای و جهانی را متعادل کنند، نه اینکه پل ها را بسوزانند.

با وجود این محدودیت‌ها، کشورهای عربی می‌توانند نقش مهمی در جلوگیری از تشدید بیشتر تنش بین ایران و اسرائیل ایفا کنند. تقویت خطوط ارتباطی بین دو کشور - و ایجاد خطوط گرم برای مدیریت بحران - بیش از هر زمان دیگری حیاتی است. دقیقاً به این دلیل که تعدادی از کشورهای عربی روابط خود را با ایران و اسرائیل تقویت کرده‌اند، آنها می‌توانند از این روابط برای تشویق به خویشتن‌داری و کمک به انتقال پیام‌ها بین دو طرف استفاده کنند و در صورت شروع درگیری‌ها برای جلوگیری از درگیری یا کاهش آسیب تلاش کنند. در درازمدت، برای ایجاد ثبات در منطقه، کشورهای خاورمیانه باید پلتفرم خود را برای گفتگوی منظم ایجاد کنند که برای مشارکت ایران و اسرائیل باز باشد. حملات اخیر که ایران و اسرائیل را در آستانه جنگ قرار می دهد، تنها نشان می دهد که چقدر نیاز به چنین گفت وگویی ضروری شده است.

اما جهان باید انتظارات خود را برای همکاری نزدیکتر بین کشورهای عربی و اسرائیل کاهش دهد. همکاری کاملاً فنی که کشورهای عربی و اسرائیل اخیراً در زمینه‌های مورد علاقه مشترک از جمله انرژی و تغییرات آب و هوا داشته‌اند، احتمالاً ادامه خواهد داشت. با این حال، گردهمایی‌های منطقه‌ای پرمخاطب که آشکارا تعامل سیاسی کشورهای عربی با اسرائیل را تبلیغ می‌کنند، در کار نیست مگر اینکه اسرائیل به جنگ خود با غزه پایان دهد. تا آن زمان، تلاش کشورهای عربی برای حفظ روابط اقتصادی خود با اسرائیل نیز محدود خواهد بود. یک استراتژی کوتاه‌مدت واقع‌بینانه‌تر، حمایت از توانایی آن‌ها برای میانجی‌گری و جلوگیری از درگیری‌های آینده بین ایران و اسرائیل را در اولویت قرار خواهد داد.

 

دیگر خبرها

  • وعده‌های عملی نشده شهرداری و دولت درباره خودروهای برقی در حمل و نقل عمومی/ برقی شدن ناوگان به این زودی شدنی است؟ (فیلم)
  • فارن افرز: احتمال شکل گیری ائتلاف منطقه ای اعراب و اسرائیل علیه ایران چقدر است؟
  • فارن افرز: از اتحاد عبری-عربی علیه ایران خبری نیست/ همسایگان عربی ایران به دنبال جنگ با تهران نیستند
  • دولت و مردم ایران از آمریکا و اروپا طلبکار هستند
  • تعریف دولتمردان برجام از خود به خاطر نابودی یک دهه فرصت رشد اقتصادی!
  • اعلام تحریم‌های جدید آمریکا و انگلیس علیه ایران/ افتتاح سرکنسولگری ارمنستان در تبریز/ افشای جزئیات تماس اخیر ترامپ و بن سلمان/ تکذیب ازسرگیری مذاکرات با عربستان از سوی انصارالله
  • اعلام تحریم‌های جدید آمریکا و انگلیس علیه ایران/ افتتاح سرکنسولگری ارمنستان در تبریز/ افشای جزئیات تماس اخیر ترامپ و بن سلمان/ تکذیب از سرگیری مذاکرات با عربستان از سوی انصارالله
  • اجرای اقدام عملی برای رفع چالش‌های پیش‌روی توسعه اقتصادی مازندران
  • پیونگ‌یانگ به آمریکا درخصوص «اقدامات عملی قدرتمند» برای تقویت قدرت نظامی خود هشدار داد
  • محکومیت تهدید تحریم دولت اسلام آباد از سوی آمریکا