ترشح نوسیسپتین عامل اصلی بیانگیزگی و تسلیم در افراد است
تاریخ انتشار: ۵ مرداد ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۴۵۵۴۱۴۳
به گزارش پایگاه اینترنتی «مدیکال اکسپرس»، درست پیش از آن که طاقت یک موش تمام شده و کارد به استخوانش برسد، گروهی از سلولها در داخل مغز موسوم به سلولهای عصبی نوسیسپتین خیلی فعال میشوند و نوسیسپتین (nociceptin) آزاد میکنند، مولکولی پیچیده که جلوی ترشح ماده شیمیایی دوپامین را که عمدتا به عنوان عامل ایجاد انگیزه شناخته میشود، میگیرد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
سلولهای عصبی نوسیسپتین نزدیک ناحیهای از مغز موسوم به ناحیه تگمنتوم شکمی (ventral tegmental area) قرار دارند. این ناحیه حاوی عصبهایی است که در طول انجام فعالیتهای لذتبخش دوپامین آزاد میکنند.
پژوهشگران دانشکده پزشکی UW و دانشگاه پزشکی واشنگتن، چهار سال زمان صرف مطالعه نقش سلولهای عصبی نوسیسپتین در تنظیم انگیزه افراد کردند.
کریستین پدرسن دانشجوی دکترای مهندسی زیستی و از مولفان این پژوهش میگوید: «کشف بزرگ این است که پیامرسانهای عصبی بزرگ و پیچیده موسوم به نوروپپتیدها با اثرگذاری بر ناحیه تگمنتوم شکمی بر رفتار حیوانات اثر میگذارند.»
یافتههای این پژوهش درهای جدیدی را به روی دنیای پیچیده انگیزه و پاداش باز میکند. به گفته پژوهشگران، این کشف میتواند به افراد مبتلا به افسردگی کمک کند تا انگیزه از دست رفته خود را بازیابند و انگیزه استفاده از مواد اعتیادآور را در افرادی که به اختلال سوءاستفاده از مواد مخدر دچارند، کاهش دهد.
این کشف جدید با مطالعه سلولهای عصبی موشهایی که به دنبال ساکاروز بودند، حاصل شد. آن ها باید برای دستیابی به ساکاروزها تلاش میکردند، فرآیندی که در ابتدا ساده بود اما مرحله به مرحله سختتر میشد. در نهایت همه موشها تسلیم شده و از تلاش برای رسیدن به ساکاروز دست کشیدند. دادههای ثبت شده از فعالیت عصبی موشها نشان داد که سلولهای عصبی عامل بیانگیزگی و ناامیدی پس از دست کشیدن موشها از تلاش، بیش از همیشه فعال شدند.
در پستانداران سازوکارهایی فعالیت مدارهای عصبی که اساس تلاش برای دستیابی به پاداش هستند را به گونهای تنظیم میکنند تا همایستایی یا هومئوستازی حفظ شود. مفهومی که به معنای گرایش به حفظ ثبات داخلی با خنثی کردن تغییرات محیطی است. در حیات وحش که منابع محدودند، حیوانات انگیزه کمتری برای دنبال پاداش بودن دارند. به دلیل خطرات موجود، اصرار ورزیدن برای دستیابی به پاداشهای غیرحتمی میتواند به ضرر آنها تمام شود.
کم کاری در این فرآیندهای تنظیمکننده در انسان، خود را در قالب اختلالات رفتاری چون افسردگی، اعتیاد و اختلالات تغذیهای نشان میدهد.
مایکل بروشاس مولف ارشد این پژوهش معتقد است که یافتههای تیمش میتواند به دستیابی به راهی برای کمک به بیمارانی که عصبهای انگیزشی آنها به درستی کار نمیکنند، بیانجامد.
وی میگوید: «میتوانیم به سناریوهای مختلفی که در آنها افراد انگیزه کافی ندارند فکر کرده و با مسدود کردن راه این سلولهای عصبی و گیرندهها، به آنها کمک کنیم تا احساس بهتری داشته باشند. این مهمترین نکته در مورد کشف این سلولهاست. بدین ترتیب میتوان بیماریهای اعصاب و روان را که بر انگیزه افراد مبتلا اثر میگذارد، بهبود بخشید.»
به گفته وی، در آینده میتوان با ایجاد تغییر در این سلولها در افرادی که با انواع مختلفی از اعتیاد دست به گریبانند، به آنها کمک کرد.
گزارش کامل این مطالعه در مجله Cell منتشر شده است.
منبع: ایرنا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.irna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایرنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۴۵۵۴۱۴۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
اهمیت مدیریت استرس در جهان امروز
کارشناسان آمریکایی میگویند میلیونها نفر در این کشور هر ساله علائم بیماری روانی را تجربه میکنند و تعداد افرادی که به دلیل تشدید استرس به دنبال مراقبتهای سلامت روان هستند رو به افزایش است.
به گزارش ایسنا، بخشی از مطالعات آماری در ایالات مختلف نشان داده است همچنین موارد ابتلا به یک «وضعیت حاد سلامت روان» که اغلب به عنوان یک اختلال روان پریشی، اختلال دوقطبی یا یک اضطراب شدید یا اختلال خوردن تعریف میشود و به طور قابل توجهی عملکرد و زندگی روزمره افراد را مختل میکند، در بین آمریکاییها رو به افزایش است.
از سوی دیگر بررسیهای اخیر سازمان جهانی بهداشت (WHO) نیز تایید میکند با گذر زمان و افزایش مشکلات و بحرانها در زندگی بشر امروزی، شمار افرادی که به نوعی از اختلالات روان دچار هستند، بیشتر و بیشتر میشود و همچنین با در نظر گرفتن این موضوع که بنابر آمارهای قبلی از هر هفت نوجوان یک نفر به این اختلالات دچار است این آمار میتواند نگران کنندهتر باشد.
این سازمان اعلام کرد در سال نخست همه گیری کووید-۱۹ میزان ابتلا به اختلالات شایع روان از قبیل افسردگی و اضطراب بیش از ۲۵ درصد افزایش داشته است.
تدروس آدهانوم، دبیرکل سازمان جهانی بهداشت پیشتر خاطر نشان کرد تمامی افراد به گونه ای با بیماران مبتلا به اختلالات روان مواجه هستند. برخورداری از سلامت روان به مفهوم سلامت جسم است و تغییر سیاست و عملکرد در سلامت روان می تواند مزایای واقعی و اساسی برای افراد، جوامع و کشورها به همراه داشته باشد. سرمایه گذاری روی سلامت روان، سرمایه گذاری برای برخورداری از زندگی و آینده بهتر برای همه است.
آدهانوم با اشاره به اینکه هنوز در اغلب کشورها اهمیت سلامت روان در اولویت قرار نگرفته است یادآور شد حتی پیش از آغاز همه گیری کووید-۱۹ تنها تعداد محدودی از افراد که به کمک نیاز داشتند به درمانهای موثر و با کیفیت دسترسی داشتند. به طور مثال بیش از ۷۰ درصد از افراد مبتلا به روانپریشی در جهان از دریافت کمک محروم بودهاند.
اما آنچه انسان امروزی بیش از هر اختلال یا بیماری مشخص روانی دیگری با آن دست به گریبان است شرایط یا شنیدههای استرسزا هستند و بسیاری از ما حتی گاهی بیش از حد خود را در معرض این استرسها قرار میدهیم مانند پیگیری و دنبال کردن بیش از اندازه اخبار و وقایع ناخوشایند غافل از اینکه در این مورد یا بسیاری از رفتارها و اقدامات روزمره دیگر، نیازمند مدیریت فردی هستیم به گونهای که سلامت روان و زندگی روزمره خودمان را مختل نکنیم.
کارشناسان سلامت نیز توصیه میکنند هرچند به واسطه دسترسی به اطلاعات میتوانیم هر لحظه در جریان رویدادهای جهانی باشیم اما برای استفاده بهینه از این امکانات باید حد و مرزهایی را برای خود تعیین کنیم تا دچار آسیبهای جدی جسمی و روانی نشویم و حتی در شرایط و موقعیتهای سخت زندگی که برای بسیاری از مردم دنیا اجتنابناپذیر هستند نیز بتوانیم تعادل عصبی - روانی خود را به شیوهای مناسب حفظ کنیم.
یکی از هشدارهای متخصصان در اینگونه مواقع در مورد افرادی است که کنترل استرس و اضطراب خود را از دست میدهند و مدیریت احساسی آنها دچار مشکل میشود. در این خصوص اصطلاحی وجود دارد که دوره ای از استرس شدید ذهنی یا عاطفی را توصیف می کند و روانپزشکان در گذشته آن را «بحران یا فروپاشی عصبی» مینامیدند. در این وضعیت روحی، استرس آنقدر زیاد است که فرد قادر به انجام فعالیتهای عادی و روزمره نیست.
اصطلاح بحران عصبی یک اصطلاح بالینی نیست. این یک اختلال مرتبط با سلامت روان نیز نیست بلکه در گذشته از آن برای توصیف بسیاری از شرایط مختلف مرتبط با سلامت روان استفاده میشد اما امروزه دیگر توسط متخصصان استفاده نمیشود. با این حال، این بدان معنا نیست که وضعیت بحران عصبی یک پاسخ سالم به استرس است. در واقع، کاملا برعکس است و گاهی اوقات می تواند نشان دهنده یک مشکل اساسی مانند افسردگی یا اضطراب باشد.
به علاوه هیچ دلیل مشخصی برای بحران عصبی وجود ندارد. هر چیزی که منجر به استرس بیش از حد شود می تواند آن را تحریک کند. به طور کلی، احساس استرس و ناتوانی در کنار آمدن با این وضعیت ممکن است منجر به احساس خستگی شدید شود که نتوانید وظایف عادی روزانه خود را انجام دهید. برخی از اتفاقات یا شرایطی که ممکن است باعث بحران عصبی شوند، شامل یک تراژدی ناگهانی در زندگی، یک تغییر اساسی در زندگی، استرس مداوم در محل کار (گاهی اوقات به عنوان «فرسودگی شغلی» شناخته می شود)، اضطراب، افسردگی، بد خوابی، مورد سوء استفاده قرار گرفتن و مشکلات اقتصادی هستند.
تجربه مقداری استرس بخشی طبیعی از زندگی است. هنگامی که احساسات بیش از حد طاقت فرسا میشوند، میتوانند به یک بحران ذهنی کمک کنند. در حالی که تجربه این بحران میتواند ناتوان کننده باشد اما اقدامات و توصیههایی وجود دارد که می توانید انجام دهید و تا حدی زیادی راهگشا هستند. شناخت علائم، انجام اقدامات پیشگیرانه و درمان می تواند کمک کننده باشد.
در واقع یک مرحله از بحران عصبی منجر به ناتوانی در عملکرد طبیعی، حداقل به طور موقت می شود. با این حال، چندین علامت می تواند نشان دهد که شما یا کسی که می شناسید، ممکن است در مسیر تجربه استرس طاقت فرسا باشید.
علایمی که باید جدی گرفته شونددر ادامه به نقل از «وب ام دی»، برخی از علائم و نشانه هایی که باید مراقب آنها باشید را معرفی میکنیم:
احساس علائم اضطراب یا افسردگی
احساسات و اعمال مرتبط با اضطراب یا افسردگی پاسخ های رایج به استرس هستند از جمله:
- عزت نفس پایین
- ترس
- تحریک پذیری
- نگرانی
- احساس درماندگی
- به راحتی عصبانی شدن
- کناره گیری از خانواده و دوستان
- از دست دادن علاقه به فعالیت های مورد علاقهتان
- دشواری در تنفس
- گریه کردن غیرقابل کنترل
- افکار خودآزاری یا خودکشی
متخصصان تاکید دارند وقتی استرس مدیریت نشده و غیرقابل تحمل میشود، می تواند منجر به بحران عصبی شود.
مشکل در تمرکز
مطالعات نشان داده است که استرس هم بر ذهن و هم بر بدن شما تأثیر می گذارد. استرس طولانی مدت می تواند منجر به تغییرات ساختاری در مغز شود که می تواند بر حافظه شما تأثیر بگذارد و منجر به مشکل در تمرکز شود. در موارد شدید، کورتیزول بیش از حد حتی می تواند منجر به از دست دادن حافظه شود.
بیخوابی
برای برخی افراد، استرس بیش از حد ممکن است باعث بی خوابی شود و به خواب رفتن و در خواب ماندن سخت شود. وقتی نمی توانید بخوابید، مغز و بدن شما نمی توانند ریکاوری شوند که به نوبه خود می تواند منجر به بدتر شدن استرس و اضطراب شود. کمبود خواب همچنین می تواند بر سلامت جسمی شما و همچنین عملکرد ذهنی شما تأثیر بگذارد. برخی دیگر ممکن است با پرخوابی به استرس پاسخ دهند که ممکن است به مشکلات روحی و جسمی نیز منجر شود.
خستگی مفرط
استرس بیش از حد ممکن است باعث ایجاد احساس خستگی شدید شود. ممکن است به دلیل اینکه به اندازه کافی نمی خوابید احساس خستگی کنید یا حتی ممکن است به دلیل خواب زیاد احساس خستگی کنید. با گذشت زمان، خستگی مزمن همراه با استرس می تواند منجر به فروپاشی روانی شود.
تغییرات در اشتها
استرس می تواند تغییراتی در اشتهای شما ایجاد کند. برخی افراد با پرخوری با استرس مقابله می کنند که می تواند منجر به افزایش وزن ناخواسته شود. برای برخی دیگر، استرس می تواند منجر به کاهش اشتها شود.
مشکلات گوارشی
استرس و اضطراب می تواند منجر به مشکلات معده مانند گرفتگی عضلات، نفخ، یبوست و اسهال شود. اگر مبتلا به سندرم روده تحریک پذیر هستید، استرس ممکن است باعث تشدید و عود بیماری شود که می تواند باعث ناراحتی گوارشی شود. اگر استرس دارید و شروع به مشاهده هر یک از این علائم کرده اید، می تواند نشانه ای از این باشد که شما در راه یک فروپاشی عصبی هستید.
توهمات
در برخی موارد، استرس شدید حتی میتواند باعث توهم شود. ممکن است چیزهایی را بشنوید یا ببینید که واقعاً وجود ندارند.
استرس غیرعادی نیست و درمان داردغیرعادی نیست که در زندگی تحت فشار قرار بگیرید. اگر احساس می کنید استرس شما بیش از حد شده است، با پزشک خود صحبت کنید. آنها ممکن است شما را به یک روانشناس یا روانپزشک ارجاع دهند. پزشک شما همچنین ممکن است بتواند درمان علائم فیزیکی را ارائه دهد.
درمان مناسب برای بحران عصبی عمدتا به علت آن و شرایط بیمار بستگی دارد. برخی از راهکارهای مفید و درمانهای رایج آن عبارتند از:
تغییرات در سبک زندگی
خستگی ذهنی یکی از ویژگی های رایج برای یک بحران ذهنی است. برای برخی، استراحت و کاهش استرس می تواند یک درمان خانگی موثر باشد. این تغییرات ممکن است شامل موارد زیر باشد:
- کاهش تعداد تعهدات روزانه
- پیاده روی یا اضافه کردن نوعی ورزش به روتین روزانه
- داشتن یک رژیم غذایی سالم
- استراحت کردن در زمان نیاز
- مدیتیشن
- گذراندن زمان در طبیعت
دارو درمانی تحت نظر متخصص
پزشک متخصص نیز ممکن است داروهای افسردگی یا داروهای ضد اضطراب را برای کمک به علائم بحران عصبی تجویز کند. اگر استرس شما باعث بی خوابی می شود، ممکن است یک داروی خواب برای شما تجویز شود. اختلال در خواب می تواند استرس و اضطراب را بدتر کند.
روان درمانی
رواندرمانی که به عنوان «گفتار درمانی» نیز شناخته میشود، به شما کمک میکند تا علائم فروپاشی عصبی و خطر ابتلا به یک فروپاشی عصبی دیگر را کاهش دهید. صحبت کردن با یک متخصص می تواند به شما کمک کند تا افکار خود را پردازش کنید و راه حل هایی ایجاد کنید که استرس و اضطراب شما را کاهش دهد.
انتهای پیام