هیچ شانسی برای احیای گونه ببر در ایران وجود ندارد
تاریخ انتشار: ۷ مرداد ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۴۵۸۵۸۲۹
از زمان انقراض ببر در ایران از حدود سال ۱۳۳۲ بهدلیل از بین رفتن زیستگاه آن و همچنین این موضوع که ببر از شکار انسان هراسی ندارد دیگر برنامهای برای احیای آن مطرح نشده است.
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ از سال ۲۰۱۰ در بیستمین اجلاس ببر در سنت پترزبورگ روز ۲۹ جولای برابر با هفتم مرداد ماه روز جهانی ببر نامگذاری شده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
این اقدام بهمنظور بالا بردن آگاهی نسبت به کاهش این گونه جانوری باارزش در دنیا نامگذاری شده است و از آنجایی که ببرها در زمره جانوران در معرض انقراض دنیا قرار دارند نامگذاری چنین روزی میتواند طرفداران محیط زیست را نسبت به حفاظت از آنها تشویق کند.
بعضاً برخی از سازمانهای حامی حیوانات همچون بنیاد جهانی طبیعت (WWF) این مراسم را در نقاط خاصی از دنیا برگزار میکنند.
لازم بهذکر است یکی از اهداف مهم برگزاری چنین مناسبت زیست محیطی کمک به حفظ زیستگاه طبیعی این حیوان در سراسر دنیا است.
باقر نظامی کارشناس حوزه حیات وحش در گفتگو با خبرنگار حوزه محیط زیست خبرگزاری آنا، در خصوص نامگذاری برخی از روزها با نام حیوانات خاص گفت: برخی از گونهها بهواسطه ویژگیهای کاریزماتیک و جذابشان دارای سیاست حفاظتی هستند.
وی با بیان اینکه ما هیچ وقت روزی را با نام موش، خفاش و یا مورچه نخواهیم داشت، خاطرنشان کرد: جذابیت برخی از حیوانات در میان برخی کشورها باعث شده این حیوانات بهعنوان نماد ملتها تعریف شوند و بر همین اساس طرفداران محیط زیست از این بهانه برای حمایت مالی یا دریافت اعتبارات حفاظتی آنها استفاده میکنند.
این کارشناس حوزه حیات وحش اذعان کرد: کسی حاضر نیست برای حفاظت از جانداران کوچک پولی را خرج کند بنابراین میبایست جاندارانی در کانون توجه قرار گیرند در درجه اول بزرگ جثه و جذاب بوده و از سوی دیگر در اکوسیستم خود بهعنوان موجودی کلیدی محسوب شوند و در سایه حفاظت از آن، بقیه گونهها نیز مورد حمایت و حفاظت و حمایت قرار میگیرند.
نظامی با بیان اینکه ببر در کشور ما بهعنوان یک گونه منقرض شده در کشور است و حتی در باغوحش نیز ما چنین گونه جانوری را نداریم، گفت: بهطورکلی گفته میشود حدود ۳۷ گونه گربهسان در جهان وجود دارد و نکته قابل توجه اینکه تنوع گربهسان در ایران برابر با تنوع این جانوران در آفریقا بود، هر چند میزان فراوانی حیوانات در آفریقا بیشتر است.
وی تصریح کرد: بهعنوان نمونه ما حدود ۳۰ یوز داریم، در حالیکه این میزان در آفریقا تا ۱۵ هزار قلاده هم تخمین زده میشود.
نظامی در ارتباط با ویژگیهای گونه ببری که در ایران منقرض شده است، اظهار کرد: ببر بهعنوان بزرگترین گربهسان دنیا است و ببری که در ایران بود حدود ۳۰۰ کیلوگرم وزن داشت که وزن آن از گونه خرس موجود در کشور که بهعنوان بزرگترین گوشتخوار شناخته میشود نیز بیشتر بود، هرچند از لحاظ جثه و بزرگی ببر خزری پس از ببر سیبری قرار میگیرد.
این کارشناس حوزه حیات وحش در ادامه به دلایل انقراض ببر خزر در کشور سخن بهمیان آورد و گفت: زیستگاه ببر دارای ویژگیهای خاصی بوده است و برخلاف پلنگ که در کوه زندگی میکند و بهنوعی خود را از چشمان انسان دور نگهداشته و یا یوز که با زندگی در بیابانها از تراکمهای جمعیتی انسانی بهدور است، ببر در نزدیکی تالابها زندگی میکرده و با توجه به اینکه در شمال کشور مردم محلی بسیاری از تالابها را برای کشت برنج خشک میکردند یکی از دلایل انقراض ببر در کشور را میتوان از بین رفتن زیستگاه آن دانست.
وی ادامه داد: این حیوان بهدلیل جثه بزرگش گاوهای اهلی و حتی انسان را نیز شکار میکرده است و به همین دلیل مردم در طعمههایی که این حیوان شکار میکرده سَم میگذاشتند و به این ترتیب سَم از شکار به شکارچی منتقل و آن را مسموم و منجر به مرگ حیوان میشده است.
نظامی شکار بیدلیل و تفریحی ببر را یکی دیگر از دلایل انقراض ببر خزر در کشور عنوان کرد و گفت: برخی معتقدند فردی با نام ضلالسلطان، والی اصفهان عامل انقراض محلی و کاهش تعداد برخی گونههای جانوری از جمله ببر در کشور بوده و این فرد در خاطرات خود آورده است که در حوالی میانکاله و بابل ۲۵ ببر را شکار کرده است.
این کارشناس حوزه حیات وحش با اشاره به این مطلب که محدوده قلمرو ببر خزر از آستارا تا گلستان بوده است، تاریخ انقراض آن را در محدوده زمانی سال ۱۳۳۰ تا ۱۳۳۲ عنوان کرد و گفت: از زمان انقراض ببر خزر هیچگاه در کشور برنامهای برای احیای آن در نظر گرفته نشده است زیرا از یکسو زیستگاه این جانور بهطور کلی در کشور از بین رفته و دلیل دیگر اینکه این حیوان بهدلیل جثه بزرگش از شکار انسان ترس و هراسی ندارد و زیرگونه بنگالی آن که اتفاقاً از ببر خزری هم کوچکتر است سالانه تعداد زیادی از انسانها را در سال در هندوستان شکار میکند.
وی اذعان کرد: تاکنون اگر صحبت از حضور ببر در کشور مطرح شده هرگز در قالب احیای آن نبوده و صرفاً بهعنوان طرحی برای حضور آن در باغوحش بهعنوان یک گونه بزرگ جثه و ارزشمند بوده است.
این عضو هیئت علمی دانشگاه با اشاره به این مطلب که انقراض بسیاری از گربهسانان و زیرگونههای آنها شبیه به هم است، مهمترین کارکرد این روزهای دارای عناوین زیست محیطی در تقویم را درس گرفتن از سوءمدیریتهایی دانست که باعث انقراض گونههایی همچون شیر و ببر شد دانست.
وی خاطرنشان کرد: حدوداً در سال ۱۳۳۲ ببر در کشور منقرض شد و این در حالی بود که در سال ۱۳۳۹ سازمان حفاظت محیط زیست آن دوران یعنی سازمان شکاربانی و نظارت بر صید پروانه شکار نامحدود ببر را به ازای هر کدام یک هزار تومان صادر میکند!
نظامی اذعان کرد: بعد از گذشت سالها در دهه ۵۰ برای کارشناسان مسجل شد که دیگر ببری در کشور وجود ندارد و متأسفانه اکنون هم این خوشبینی در کشور در ارتباط با گونههای در معرض خطر وجود دارد.
این کارشناس حوزه حیات وحش افزود: در مواردی مشاهده میشود این خوشبینی از سوی افراد دارای پستهای مدیریتی و تصمیمساز مطرح میشود که امیدواریم بتوان با آگاهسازی از کارکرد این روزها برای جبران سوء مدیریتها برای حفظ گونههایی همچون یوز و خرس سیاه استفاده کرد.
در این میان سازمان حفاظت محیط زیست و بهطور تخصصی دفتر حفاظت و مدیریت حیات وحش این سازمان بهعنوان متولی حفظ حیات وحش، برنامههایی را برای برخی از گونههای در معرض خطر دارد.
در این خصوص شهابالدین منتظمی مدیر کل دفتر حفاظت و مدیریت حیات وحش سازمان حفاظت محیط زیست در گفتگو با خبرنگار حوزه محیط زیست گروه اجتماعی خبرگزاری آنا ضمن اشاره به این مطلب که کتاب ژنتیکی ببر در ایران بسته شده است، گفت: ما در دفتر تخصصی و در چارچوب وظایفمان برنامههای اجرایی را برای حفاظت از گونههای خاص و در معرض تهدید انقراض در دست بررسی و تدوین داریم.
وی افزود: در سال ۹۸ برنامه حفاظتی برای ۱۰ گونه تدوین کردیم و برنامه برای حفاظت از ۱۰ گونه دیگر نیز در دست تدوین داریم که پس از تکمیل آن وارد فرآیند اجرایی خواهد شد.
مدیرکل دفتر حفاظت و مدیریت حیات وحش سازمان حفاظت محیط زیست در پایان گفت: اجرای برنامههای حفاظتی قطعاً با حضور متخصصان سازمان محیط زیست، سمنها و مشارکت جوامع محلی صورت خواهد گرفت.
انتهای پیام/
منبع: دانا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.dana.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «دانا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۴۵۸۵۸۲۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
دمیده شدن دوباره امید در کالبد دریاچه ارومیه/ حال خوش این روزهای نگین فیروزهای آذربایجان
دریاچه ارومیه به عنوان نگین منطقه آذربایجان پس از یک دوره خشکسالی و کاهش وسعت آبی، این روزها جان دوبارهای گرفته و امیدها برای احیای بزرگترین دریاچه داخلی ایران را زنده کرده است.
به گزارش خبرگزاری ایمنا از آذربایجان شرقی، دریاچه ارومیه به عنوان بزرگترین دریاچه داخلی ایران، بزرگترین دریاچه آب شور در خاورمیانه و ششمین دریاچه بزرگ آب شور دنیا، روزگاری زیستگاه ۲۱۲ گونه پرنده، ۴۱ گونه خزنده، ۲۷ گونه پستاندار، ۲۶ گونه ماهی و هفت گونه دوزیست بود، اما همچون بسیاری از رودخانهها و تالابهای کشور در پی تغییرات اقلیمی و برداشت بیرویه از حوضههای آبریز از وسعت آن کاسته شد.
دریاچه ارومیه در سال ۱۳۴۶ بر اساس مصوبه شماره یک شورای عالی حفاظت محیط زیست کشور، به عنوان منطقه حفاظت شده و طبق مصوبه شماره ۶۳ شورای عالی در سال ۱۳۵۴، به عنوان پارک ملی شناخته شد.
نگین فیروزهای آذربایجان در سال ۱۳۵۶ در زمره مناطق بینالمللی ذخیرهگاههای زیستکره جهانی به ثبت رسید و سال ۱۳۵۴ با ۱۰۲ جزیره که از سوی سازمان یونسکو ذخیرهگاه طبیعی جهان شناخته شده بود در کنوانسیون رامسر بهعنوان یکی از تالابهای بینالمللی به ثبت رسید و مؤسسه بینالمللی تالابها آن را به عنوان یکی از مهمترین زیستگاههای پرندگان معرفی کرده است.
دریاچه ارومیه جدای از تأثیرات زیستمحیطی، پیوند عمیق و ناگسستنی با احساسات و علایق مردم منطقه آذربایجان دارد، خواهرخواندگی تبریز و ارومیه را به اثبات میرساند و روزهای پرشور این دریاچه، روزهای خوش مردمان منطقه نیز خواهد بود.
طی سالهای اخیر، خشک شدن دریاچه ارومیه و تلاشهای ناکام سیاستگذاریهای زیستمحیطی، بحران خشکسالی نگین آبی آذربایجان را تبدیل به یک تهدید جدی کرده بود تا جایی که خبرهایی از مالچپاشی، استخراج نمک، تیتانیوم و لیتیوم به گوش میرسید که پس از مدتی تکذیب شد.
خشک شدن دریاچه شایعههای بزرگی با خود به همراه میآورد و اندوه خشکسالی دریاچه، به حدی جدی بود که تبدیل به یکی از دغدغههای اصلی روزمره مردم شده بود. این نگین آبی که از نظر سطح آبهای آزاد، بیستمین دریاچه جهان و به لحاظ وسعت و شوری پس از بحرالمیت قرار گرفته است، به شورهزاری هشت میلیارد تنی تبدیل شده بود که تهدیدی بزرگ برای زیستبوم منطقه بود و به خطر افتادن بهداشت و سلامتی مردم و نابودی کشاورزی را در پی داشت.
دریاچه ارومیه، پروندهای با جنبههای حقوقی، اجتماعی، سیاسی و حتی امنیتی است که بهدلیل مدیریت نادرست، حاشیههای زیادی را پشت سر گذاشته و به علت نبود اطلاعرسانی و شفافیت، با شایعات، تحلیلهای نادرست و نقدهای غیرمنصفانه زیادی مواجه بوده است.
اقدامات نرمافزاری و سختافزاری دولت، دو جنبه مکمل اقدامات پیشگیرانه خشکسالی دریاچهی ارومیه بودهاند که چالشهایی با خود به همراه داشتهاند و به نظر میرسد که اقدامات نرمافزاری در برخورد با مسئله دریاچه ارومیه باید از اهمیت بیشتری برخوردار باشد.
حوضه آبریز ۵۲ هزار و ۴۷ کیلومتر مربعی دریاچه ارومیه که از ۶۰ رودخانهی فصلی، دائمی و دورهای سیراب میشود در استانهای آذربایجان غربی، آذربایجان شرقی، کردستان و کشور ترکیه قرار دارد. استانهای آذربایجان غربی، آذربایجان شرقی و کردستان به ترتیب باید سالانه یک میلیارد و ۱۵۰ میلیون مترمکعب، ۳۹۴ میلیون مترمکعب و ۹۵۱ میلیون مترمکعب از حقابهی دریاچه ارومیه را تأمین کنند.
رودخانههای زولاچای، نازلوچای، روضهچای، شهرچای، باراندوزچای، گدارچای، مهابادچای، سیمینهرود، زرینهرود، لیلانچای، مردقچای، صوفیچای، قلعهچای، آذرشهرچای و آجیچای تأمین کننده نیاز دریاچه ارومیه است.
ارزشهای بومشناختی اهمیت ویژهای به موجودیت دریاچه ارومیه بخشیده و احیای آن چالشی فرامنطقهای است؛ این دریاچه این روزها و پس از یک دوره طولانی خشکسالی، همزمان با بارشهای زمستانه و بهاره جان دوباره گرفته و دلشورههای مردم را تا حد زیادی با آغوش گرم آب شورش به پایان رسانده است، اما این پایان ماجرا نیست و احیای دریاچه نیازمند راهکارهای طولانی مدت است.
انسداد چاههای غیرمجاز با هدف احیای دریاچه ارومیهچاههای غیرمجاز، تهدید جدی برای آبهای زیرزمینی تلقی میشود و یکی از دلایل اصلی خشکسالی در حوضه آبریز دریاچهی ارومیه است. آمار چاههای مجاز و غیرمجاز، همواره در هالهای از ابهام به سر میبرد و تنها راه احیای منابع آبهای زیرزمینی اعمال مقررات سختگیرانه در حفر و استفاده از این چاهها است.
با توجه به اظهارات دبیر کارگروه ملی نجات دریاچهی ارومیه، ۷۳ هزار حلقه چاه غیرمجاز و ۴۰ هزار حلقه چاه مجاز در حوضهی آبخیزداری دریاچه ارومیه وجود دارد.
یوسف غفارزاده، مدیرعامل شرکت آب منطقهای استان آذربایجانشرقی انسداد چاههای غیرمجاز را ضرورت احیای دریاچه ارومیه میداند و میگوید: در حوزه استحفاظی استان، ۱۰ هزار حلقه چاه غیرمجاز در حوضه آبریز دریاچه ارومیه وجود دارد که تاکنون انسداد ۸۶۵۲ حلقه چاه با هماهنگی دادستانی مرکز استان و نیروی انتظامی اجرایی شده است.
وی با اشاره به مسدودسازی ۹۱۲ حلقه چاه غیرمجاز در سال گذشته، ادامه میدهد: تاکنون ۴۶ درصد چاههای غیرمجاز حوضه آبریز دریاچه ارومیه با حکم قضائی مسدود شده و لازم است نسبت به مسدودسازی سالانه ۲۰۰۰ حلقه چاه غیرمجاز اقدام شود.
مدیرعامل شرکت آب منطقهای استان آذربایجانشرقی تصریح میکند: صرفهجویی ۴۰ میلیون مترمکعبی آب در حوضه آبریز دریاچه ارومیه از مهر سال گذشته و بر اساس تصمیم ستاد احیای دریاچه ارومیه بوده که با قطع اضافه برداشتهای چاههای دارای کنتورهای هوشمند عملی شده است.
غفارزاده همکاری سازمان جهاد کشاورزی را در این زمینه ضروری میداند و خاطرنشان میکند: احیای دریاچه ارومیه نیازمند عملکرد جدی دستگاههای اجرایی و نظارتی با هدف مسدودسازی چاههای غیرمجاز حوضه آبریز دریاچه ارومیه است.
وی با اشاره نصب کنتورهای هوشمند در چاههای مجاز اطراف دریاچه ارومیه، اظهار میکند: فرهنگسازی و پرهیز از حفر چاههای غیرمجاز چه در حوضه آبریز دریاچه ارومیه و چه در مناطق دیگر با هدف جلوگیری از هدررفت آبهای زیرزمینی نیازمند یک حرکت اجتماعی است تا ضریب خطر بحرانهای خشکسالی در آینده کاهش پیدا کند.
مجتبی ذوالجودی، معاون محیطزیست دریایی سازمان حفاظت محیطزیست نیز با اشاره به چاههای غیرمجاز حوضه آبریز دریاچه ارومیه، تاکید میکند: کشاورزی در این منطقه با برداشت غیرمجاز آب از منابع زیرزمینی انجام میشود و تعداد زیادی چاه غیرمجاز در این منطقه حفر شده است.
وی با اشاره به اما و اگرهای وجود چاههای مجاز، میگوید: برداشت آب توسط پمپ و ایجاد کانال برای انتقال آب به زمینهای کشاورزی در این منطقه انجام و تا حد امکان از این کار ممانعت میشود.
خط قرمز تهدید کمربند سبز اطراف دریاچهیکی دیگر از عوامل کم آب شدن دریاچه ارومیه، توسعه بی رویه بخش کشاورزی است؛ توسعه ۱۴۰ هزار هکتاری باغات استان آذربایجان غربی به جای مدیریت مصرف، روند مصرف آب در باغات استان افزایش داشته است و ۵۷ درصد منابع آبی کشاورزی توسط سه محصول سیب، یونجه و چغندرقند مصرف میشود.
مجتبی ذوالجودی، معاون محیطزیست دریایی سازمان حفاظت محیطزیست با ابراز نگرانی از توسعه کمربند سبز پیرامون دریاچه ارومیه، تاکید میکند: با وجود شرایط بسیار بدِ آبی و خشکسالی طی سالهای اخیر، توسعه کشاورزی در باغاتی که در اطراف دریاچهی ارومیه با بیشترین مصرف آب کمترین بهرهوری قرار دارند، ادامه داشته است.
وی اضافه میکند: وزارتخانههای ذیربط از وزارت نیرو و وزارت کشاورزی گرفته تا مردم، باید در این زمینه احساس تکلیف کنند، چراکه شرایط کنونی منجر به احیای دریاچه ارومیه نخواهد شد.
معاون محیط زیست دریایی سازمان حفاظت محیط زیست با اشاره به ضرورت طرح رویکرد علمی در خصوص دریاچه ارومیه، اظهار میکند: وزارت کشاورزی مکلف شده است تا این موضوعات را دنبال و سند الگوی کشت را برای تمام حوضهها عملیاتی کند. وزارت نیرو نیز باید برای تأمین منابع آبی کشاورزی قانون را مدنظر قرار دهد.
ذوالجودی ادامه میدهد: وزارت کشاورزی، اولین وزارتخانهای است که تأثیرات مثبتی در حوضه آبخیزداری دریاچهی ارومیه دارد و با سیاستگذاریهای علمی باید کشاورز را به خودداری از کشت بعضی محصولات یا اجتناب از توسعه کشت تشویق کند.
وی میگوید: احیای دریاچه ارومیه به مرور زمان محقق خواهد شد و شرایط همه تالابها از جمله دریاچه ارومیه تا شش سال دیگر و به مرور بهتر خواهد شد.
وضعیت فعلی، نتیجه دو دهه غفلت استحداکثر تراز مشاهداتی دریاچه ارومیه به سال ۱۳۷۴ بازمیگردد که تراز آب دریاچه از سطح آبهای آزاد به بیش از یک هزار و ۲۷۸ متر میرسید و با مساحت ۵۷۳۰ کیلومترمربعی دریاچه و بر اساس برداشت ماهوارهای بیش از ۳۶ میلیارد مترمکعب آب در دریاچه وجود داشت.
حداقل تراز برای بقای دریاچه یک هزار و ۲۷۴ متر از سطح آبهای آزاد است که برای رسیدن به این تراز به حجمی معادل ۱۴ میلیارد و ۶۰۰ میلیون مترمکعب آب نیاز است.
مالک رحمتی، استاندار آذربایجانشرقی در خصوص اهمیت احیای دریاچه ارومیه بهعنوان مسئلهای ملی، میگوید: نگاه ما برای احیای دریاچه ارومیه، رویکرد و نگاهی ملی است و با تمام توان برای احیای آن تلاش میکنیم تا با مشکلات زیستمحیطی مواجه نشویم.
وی وضعیت کنونی دریاچه ارومیه را نتیجه دو دهه غفلت میداند و عنوان میکند: احیای دریاچه زمانبر خواهد بود و در این راستا افتتاح و بهرهبرداری انتقال آب سد کانی سیب و تکمیل خط انتقال پساب تصفیهخانه تبریز که حیات تازهای به دریاچه بخشیده، عملی شده است.
استاندار آذربایجان شرقی با اشاره به لزوم شتابدهی به پروژههای در حال اجرا، تاکید میکند: تمام امکانات دانشگاههای دو استان آذربایجانشرقی و آذربایجانغربی و دانشکدههای علمی ملی پای کار است تا با بهرهمندی از خرد جمعی برای احیای دریاچه ارومیه موفقتر عمل کنیم.
رحمتی با تاکید بر مدیریت منابع آبی، اظهار میکند: با توجه به لزوم تغییر الگوی کشت، متناسب با اقلیم طبیعی و منابع آبی، کشاورزی سنتی دیگر کارساز نیست و اصلاح الگوی کشت، استفاده از آبیاریهای نوین، اصلاح بذر و استفاده از دانش و علوم روز در حوضه آبریز دریاچه ارومیه باید مدنظر باشد.
سهم پایدار تبریز در تأمین حقابه دریاچه ارومیهانتقال پساب تصفیهخانهها، راهکاری پایدار برای تأمین حقابه دریاچه ارومیه است و تمرکز بر تصفیه فاضلاب در مصوبات احیای دریاچه ارومیه مورد تأکید بوده است. مطابق طرح ستاد احیای دریاچه ارومیه، ۱۲ تصفیهخانه با حجم تولید پساب ۳۰۲ میلیون و ۳۰۰ هزار متر مکعب در احیای دریاچه نقش خواهد داشت.
پسابها یا به صورت مستقیم به دریاچه سرریز میشود یا با هدف تعادلبخشی و جایگزینی منابع آب زیرزمینی استفاده میشود و یا به مصرف صنایع میرسد تا جایگزین مصرفی صنایع از رودخانهها باشد و آب رودخانهها به دریاچه منتقل شود.
محمد خانی، مدیرعامل شرکت آب و فاضلاب آذربایجان شرقی تاکید میکند: سالانه ۸۵ میلیون مترمکعب پساب تصفیهشده شهر تبریز به سمت دریاچه ارومیه رهاسازی میشود.
وی ۹۰ درصد پساب تصفیه شده تبریز را سهم دریاچه ارومیه میداند و ادامه میدهد: پساب تصفیه شده تبریز سهم بسیار ناچیزی در احیای دریاچه ارومیه دارد.
رهاسازی روزانه ۲۰ میلیون مترمکعب آب به سمت دریاچه ارومیهمحمدصادق معتمدیان، دبیر کارگروه ملی نجات دریاچه ارومیه با اشاره به بارشهای اخیر و رهاسازیهای آب سدها، میگوید: وضعیت دریاچه ارومیه رو به بهبود است.
وی تصریح میکند: تراز فعلی دریاچه ارومیه به یک هزار و ۲۷۰ متر و ۳۸ سانتیمتر رسیده است که در مقایسه با مدت مشابه سال گذشته، افزایش هفت سانتیمتری داشته و این تراز نسبت به آغاز سال آبی جاری (اول مهر ۱۴۰۲) ۵۵ سانتیمتر بیشتر است.
دبیر کارگروه ملی نجات دریاچه ارومیه از افزایش ۳۵۰ کیلومترمربعی وسعت دریاچه نسبت به مدت مشابه سال گذشته خبر میدهد و اضافه میکند: وسعت دریاچه ارومیه در حال حاضر یک هزار و ۵۰۰ کیلومترمربع است.
معتمدیان خاطرنشان میکند: دریاچه ارومیه، یک میلیارد و ۹۰۰ میلیون مترمکعب آب دارد که بیش از ۲۵۰ میلیون مترمکعب بیشتر از زمان مشابه سال گذشته است و ورودی آب به دریاچه ارومیه در حال حاضر ۴۱۱ مترمکعب در ثانیه است.
وی در خصوص آغاز رهاسازی آب از سدهای استان آذربایجانغربی از آذر سال گذشته، میگوید: روزانه حدود ۲۰ میلیون مترمکعب آب به سمت دریاچه رهاسازی میشود.
اینروزها، دریاچه ارومیه به مردم لبخند میزند و با رهاسازی آبها و حقابهها، میزبان مردم در آبهای شور خود شده است و ساکنان شهرهای دور و نزدیک برای دیدنش لحظهشماری میکنند.
سیاستهای احیای دریاچه نه به صورت موقت، بلکه باید به عنوان راهکاری مداوم و مستمر دنبال شود تا نمک بر زخمهای دریاچه نپاشند و ارومیه پناهگاه مردمی باشد که با خشکسالیاش اندوهگین و با جانگرفتنش سرزنده میشوند و به ساحلش پناه میآورند.
چنانچه سیاستهای فعلی که منجر به احیای دریاچه شده است، ادامه نداشته باشد، باز هم خشکسالی و دیگر تهدیدات زیستمحیطی گریبانگیر منطقه آذربایجان خواهد بود و زخمهای بیشمار بر تن عریان دریاچه ارومیه خواهد نشست.
کد خبر 743948