ترانه ۲۰ ساله در اتوبان یاسینی تهران بی عفت شد! / او به راحتی سوار ماشین ۲ برادر شد + عکس
تاریخ انتشار: ۱۰ مرداد ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۴۶۰۹۹۱۴
به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، رسیدگی به این پرونده از اوایل تابستان سال ۹۷ به دنبال شکایت دختر ۲۰ ساله به نام ترانه در دستور کار پلیس قرار گرفت.
وی در حالی که به شدت هراسان بود به ماموران گفت: مدتی قبل با پسر جوانی به نام پرهام آشنا شدم. او به من علاقهمند شده بود و میگفت قصد ازدواج دارد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
خیانت دختر ۲۰ ساله به پسر عاشق
پرهان ادعا میکرد من به او خیانت کرده و با دوستانش رابطه دوستانه برقرار کرده ام. چند بار به او گفتم اشتباه میکند، اما قبول نکرد. آخرین بار او همراه برادرش دنبالم آمدند تا به تفریح برویم، اما مرا به حوالی بزرگراه یاسینی بردند. پرهام اونجا به شدت مرا کتک زد و شکنجه کردد. سپس موبایل و کارت عابر بانکم را به زور از من گرفت و چهار میلیون تومانی را که در کارت داشتم دزدید. آنها شبانه مرا در حاشیه بزرگراه یاسینی از ماشین پیاده کردند و گریختند..
به دنبال اطلاعاتی که دختر جوان به پلیس داد پرهام ۲۳ ساله و برادرش پیمان ۲۷ ساله به اتهام آدم ربایی و سرقت مقرون به آزار بازداشت شدند. آنها دیروز در شعبه ۱۲ دادگاه کیفری یک استان تهران پای میز محاکمه ایستادند.
ترانه با دوستانم ارتباط شومی داشت!
در ابتدای این جلسه پرهام در جایگاه ویژه ایستاد و گفت:من عاشق ترانه بودم و میخواستم با او ازدواج کنم. اما او از اعتماد من سوء استفاده و به من خیانت کرده بود. من چند بار او را سوار ماشین دوستانم دیده بودم و میدانستم با دوستانم رابطه برقرار کرده است. به همین خاطر چند بار با او صحبت کردم تا دست از این رفتارها بردارد، اما گوشش بدهکار نبود.
وی ادامه داد: آخرین بار با برادرم درد و دل کردم و به او گفتم عاشق ترانه شده ام، اما او به ما خیانت میکند. به همین خاطر نقشه کشیدیم تا او را تنبیه کنید. من و برادرم به بهانه تفریح دنبال او رفتیم. در میان راه با ترانه صحبت کردم و از او خواستم تا سر به راه شود، اما با این بی اعتنایی جوابم را داد. من که کنترل اعصابم را از دست داده بودند او را کتک زدم، اما بارو کنید او را شکنجه نکردم. من قصد سرقت نداشتم فقط برای اینکه او را ادب کنم گوشی موبایل و کارت عابر بانکش را گرفتم و بعد از دستگیری هم موبایل و پول هایش را به او برگرداندم.
پیمان نیز معاونت در آدم ربایی و سرقت مقرون به آزار را انکار کرد و گفت: من فقط برای ادب کردن دختر مورد علاقه برادرم وارد این ماجرا شدم. ما قصد آدم ربایی نداشتیم.
در پایان جلسه قضات وارد شور شدند تا رای صادر کنند.
تحلیل کارشناس / انتقام عشقی
منصور عالی جرم شناس درباره انتقام جویی از نوع عاشقانه گفت:متاسفانه بدترین نوع رقابت اجتماعی رقابت عشقی است، زیرا ریشه احساسی دارد و میتواند توجیهاتی برای انتقام جو درباره کارهایش به وجود آورد.
وی ادامه داد: احساس مالکیت در بحث عشق کافی است تا با کوچکترین تلنگر به این فضای عاطفی، کینه به دل بنشیند و به مرد یا زن عاشق پیشه این اجازه رابدهد تا دست به انتقام جویی بزند.
منصور عالی گفت: متاسفانه بارها شاهد چنین انتقام جوییهایی بوده ایم البته نمیتوان با قاطعیت اعلام کرد که کدام جنس از مرد یا زن بیشتر انتقام جویی میکنند چرا که بارها شاهد اسیدپاشیهای زنانه تنها به خاطر رقابت عشقی بوده ایم و از سوی دیگر پروندههای زیادی داریم که مردان به خاطر یک دختر یا به خود او یا به رقیب عشقی شان لطمه میزنند.
این جرم شناس گفت: باید بگویم هیچ زمینه آموزشی برای کنترل احساس و میزان عشق در بین همه گروههای سنی مردان و زنان وجود ندارد و این گونه عاشق پیشهها هم هیچ کدام حاضر نیستند نزد مشاور یا روان شناس بروند و تنها توصیهای که میتوانم بکنم این است که دوستان و همراهان این گونه مردان و زنان باید از اقدامات کینه جویانه آنها جلوگیری کنند تا بعدها شاهد پشیمانی یا حوادث غیرقابل جبران نباشیم.
منبع: رکنا
انتهای پیام/
منبع: باشگاه خبرنگاران
کلیدواژه: اخبار حوادث حوادث آدم ربایی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۴۶۰۹۹۱۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
فرار زن جوان از دست مرد شیطانصفت | مرا به بیابانهای اطراف شهر کشاند و...
به گزارش همشهری آنلاین، زن ۳۹ ساله که مدعی بود فریب مردی شیطانصفت را خورده است، به مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری شهید نواب صفوی مشهد گفت: پاییز سال ۸۷ بود که به همراه مادرم سوار خودروی شخصی مسافربر شدیم. بین راه راننده که مدام از آینه جلو به من نگاه میکرد ناگهان روی ترمز کوبید و مرا از مادرم خواستگاری کرد. من هم که آن زمان جوانی خام و بیتجربه بودم با این رفتار راننده بلافاصله عاشق شدم و به طور پنهانی با او ارتباط برقرارکردم.
من و حامد در نهایت با هم ازدواج کردیم ولی خیلی زود متوجه شدم او دست بزن دارد و با هر بهانه کوچکی مرا کتک میزد. با وجود این چارهای جز سوختن و ساختن نداشتم چراکه وضعیت اقتصادی خانوادهام بسیار ضعیف بود و نمیتوانستم دوباره به خانه پدرم بازگردم.
بیوه شدن دختر ۲۳ ساله در شب عروسیش | ۲۰ بار مچ شوهرم را با زنهای غریبه گرفتم پیدا شدن دختر فراری در کلانتری | عکسهای زننده دختر جوان در فضای مجازی | دخترم آبرویم را برده استحامد شبها دیر به خانه میآمد و درگیر مواد افیونی هم شده بود. حالا دیگر نهتنها هیچگونه عشق و محبتی بین ما وجود نداشت، بلکه او نمیتوانست مخارج زندگی را هم تامین کند. در این شرایط پسرم نیز به دنیا آمد و من برای هزینههای پزشکی و مخارج روزانه دچار مشکل شده بودم. به همین دلیل دیگر چارهای جز طلاق برایم باقی نماند و مجبور شدم پسرم را به پدرش بسپارم و از او جدا شوم.
وقتی به خانه پدرم برگشتم، هیچگونه حمایت مالی نداشتم. این بود که به یکی از شرکتهای خدماتی و نظافتی مراجعه کردم و آنها مرا برای نگهداری از یک زن کهنسال معرفی کردند. در همین روزها مادرم به دلیل ابتلا به بیماری کرونا جان سپرد و یک سال بعد هم پدرم را به دلیل کهولت سن از دست دادم.
در شرایط اسفباری قرار گرفته بودم که پسر بزرگ پیرزن پیشنهاد کرد در خانه آنها سکونت داشته باشم و به طور شبانهروزی از مادرش پرستاری کنم. من هم خیلی زود پیشنهادش را پذیرفتم، ولی او چند روز بعد از من خواست برای آن که در منزل آنها راحت باشم، به عقد موقت او دربیایم. با آنکه یعقوب همسر و فرزند داشت، به ناچار پذیرفتم تا سرپناهی برای خودم داشته باشم. اما ۳ ماه بعد از این ماجرا پیرزن فوت کرد و فرزندانش نیز منزل ارثیهای را فروختند.
در این وضعیت من دست به دامان یعقوب شدم و از او خواستم خانهای برای من اجاره کند تا با هم زندگی کنیم. اما او مرا به همراه لوازم شخصیم از خانه بیرون انداخت و مدعی شد مدت زمان عقد موقت به پایان رسیده است و دیگر هیچ تعهدی به من ندارد.
دیگر تنهاتر از همیشه بودم و جا و مکانی هم برای زندگی نداشتم. این بود که به یکی از پارکهای مشهد رفتم تا شب را در آن جا سپری کنم. در همین حال مردی به من نزدیک شد و ادعا کرد مکانی برای اقامت شبانه من دارد. من هم به خاطر نادانی و غفلت پیشنهادش را پذیرفتم و سوار خودرویش شدم تا به خانه او بروم ولی آن مرد مرا از یک جاده خاکی به بیابانهای حاشیه شهر برد و قصد تعرض به مرا داشت که تصمیم گرفتم فرار کنم ولی او خودرو را خاموش کرد و با گرفتن کیف و لوازم شخصیم مرا در تاریکی شب در بیابانها رها کرد و گریخت.
من هم نتوانستم به خاطر تاریکی هوا شماره پلاک خودرو را یادداشت کنم. مدتی در کنار جاده سرگردان بودم تا اینکه خودرویی از راه رسید و خانوادهای مرا سوار کردند و به شهر آوردند. اکنون نیز به کلانتری آمدهام تا از آن مرد شیطانصفت شکایت کنم.
با صدور دستوری از سوی سرهنگ علی ابراهیمیان (رئیس کلانتری شهید نواب صفوی مشهد) تحقیقات پلیس درباره ادعاهای این زن جوان آغاز شد.
کد خبر 849567 برچسبها خبر مهم سارق - سرقت ازدواج - طلاق حوادث ایران