Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «بسیج نیوز»
2024-04-30@20:40:02 GMT

گفت و شنود/ زیرزمین قصر!

تاریخ انتشار: ۱۳ مرداد ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۴۶۴۲۸۹۳

به گزارش خبرگزاری بسیج، روزنامه «کیهان» در گفت و شنود خود نوشت:

گفت: آقای آشنا گفته است؛ محمدجواد ظریف موفق‌ترین، معتبرترین و متخصص‌ترین وزیر امور خارجه ایران از زمان شکل‌گیری این وزارت‌خانه تاکنون است!


گفتم: آقایان درباره برجام هم می‌گفتند؛ برجام بزرگ‌ترین دستاورد تاریخ ایران، معجزه قرن، فتح‌الفتوح، آفتاب‌تابان و نشانه تسلیم همه قدرت‌های بزرگ جهان در مقابل ایران است!


گفت: ما هم برای آقای ظریف احترام قائلیم ولی تعریف‌های آقای آشنا به زیان ایشان است چون مردم چشم دارند و می‌بینند که اصلی‌ترین ماموریت آقای ظریف برجام بود که نه فقط هیچ دستاوردی نداشت بلکه فاجعه‌بار هم بوده و هست.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!


گفتم: تعریف‌های آقای آشنا، آدم را به یاد ملیجک دربار ناصرالدین‌شاه می‌اندازد که وقتی شاه قاجار یک شعر دم دستی می‌سرود، ملیجک می‌گفت؛ اعلیحضرتا، قربانت گردم! کاش سعدی و حافظ و فردوسی و مولوی و نظامی و... زنده بودند و شعرهای شما را می‌دیدند تا به خاطر ‌اشعار بی‌مغزی که سروده‌اند از خجالت آب می‌شدند و به زمین فرو می‌رفتند!


گفت: اگر در میان این جماعت یک آزاداندیش دلسوز پیدا می‌شد، برای خدمت به ظریف ‌اشتباهات ایشان را گوشزد می‌کرد.


گفتم: از قضا، می‌گویند ناصرالدین شاه شعری سروده بود و نظر ملک‌الشعرا را جویا شد. ملک‌الشعرا که یکصد و هشتاد درجه با امثال آقای آشنا تفاوت داشت گفت؛ قربان خیلی دم‌دستی است. شاه دستور داد او را در زیرزمین قصر زندانی کنند و چند روز بعد که شعر دیگری سروده بود باز هم نظر ملک‌الشعرا را پرسید. ملک‌الشعرا سرش را پایین ‌انداخت و قصد خروج از درب‌خانه سلطنتی را داشت. شاه پرسید کجا می‌روی؟ گفت؛ به زیرزمین قصر!

منبع: بسیج نیوز

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت basijnews.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «بسیج نیوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۴۶۴۲۸۹۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

شمه‌ای از بی‌کفایتی پهلوی

کتاب «ممل تهرونی» که از سوی نشر جمال منتشر شده، سری به دوران حکومت پهلوی می‌زند و نوجوان امروز را با بخشی از تاریخ کشور در آن دوران آشنا می‌کند. - اخبار فرهنگی -

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، کتاب «ممل تهرونی» از جمله آثار نشر جمال در حوزه ادبیات انقلاب برای گروه سنی کودک و نوجوان است. این اثر که به قلم سیدسعید هاشمی نوشته شده، تلاش دارد با بیان خاطراتی از دهه 60، پیوندی میان نوجوان امروز با ماجراهای سال‌های حکومت پهلوی برقرار کند. در معرفی این اثر آمده است: داستان کتاب «ممل تهرونی» دربارهٔ پسری به نام ممل است که در دههٔ 60 روایت می‌شود. در این کتاب نوجوانان با اتفاقاتی که کودکان و نوجوانان در آن دهه با آن‌ها مواجه می‌شدند و خاطراتی که پدر و مادرشان در آن دوره داشتند، آشنا می‌شوند.

فاطمه شه‌روش، فعال حوزه کتاب، در یادداشتی که به معرفی این کتاب پرداخته و برای انتشار در دسترس تسنیم قرار گرفته، نوشته است:

ممل یک پسربچه‌ هفت‌هشت ساله است. پدر ممل اعتقاد دارد تابستان‌ها وقت بچه در تهران تلف می‌شود. برای همین او را می‌فرستد قم پیش پدربزرگ و مادربزرگش. پدربزرگ ممل حجره‌دار است و هر روز ممل را با خودش می‌برد بازار؛ اما هنوز چند روزی از اقامت ممل در قم نگذشته که اتفاقات عجیب و غریبی در کوچه‌پس‌کوچه‌های محل رخ می‌دهد. سروکله غریبه‌ای در شهر پیدا شده که می‌رود سراغ دختربچه‌ها و زن‌ها. طلاهایشان را می‌دزد و اگر مقاومت کنند بهشان آسیب می‌زند. تلاش مادربزرگ و پدربزرگ ممل برای دور نگه داشتن ممل از مهلکه بی‌فایده است.

ممل همه چیز را فهمیده و از اینکه به تنهایی به کوچه و خیابان برود، می‌ترسد. از طرفی صدای مردم شهر به گوش پاسبان‌ها و کلانتری نمی‌رسد. وقتی ریش‌سفیدها همراه آقابزرگ، پدربزرگ ممل، به کلانتری می‌روند تا از این اوضاع شکایت کنند، ستوان اینطور جوابشان را می‌دهد: «اگه امنیت ندارن، نذارید بیان توی کوچه. مقصر خود شما هستید. ما داریم تمام تلاش خودمون رو می‌کنیم. الان هم بی‌کار نیستیم. اعلی‌حضرت تازه به کشور برگشتند و ما می‌خواهیم یک جشن در شهر قم برگزار کنیم... حالا که خدا رو شکر خیانت مصدق و کاشانی برملا شد و اعلی‌حضرت به کشور برگشتن، ‌به جای تشکر و قدردانی، اومدید لیچار می‌گید؟»

چرا نوجوان ایرانی هری‌پاتر می‌خواند، اما کتاب ایرانی نه؟

ممل عکس محمدرضا شاه و  و تیمسار زاهدی را در اتاق ستوان می‌بیند و بو می‌برد که قضیه قرار نیست به این سادگی‌ها حل شود. به این ترتیب نویسنده از دید ممل به گوشه‌ای مبارزات مردم با رژیم حاکم و تلاش‌هایشان برای گرفتن حق اشاره می‌کند.

از آنجا که داستان در شهر قم دنبال می‌شود،‌ مخاطب با شخصیت‌های مذهبی و سیاسی آن دوره نظیر آقانجفی و آیت‌الله بروجردی نیز آشنا می‌شود. از محله‌های قم نظیر چهارمردان و باجک نیز بارها در کتاب اشاره شده که آن را برای خوانندگان این شهر خواندنی‌تر و جذاب‌تر می‌کند.

حرف‌های درگوشی مردم کوچه‌وبازار و نوع برخوردشان با مأموران حکومتی به گونه‌ای در کتاب بیان شده است که مخاطب را به خوبی با شرایط سیاسی و اقتصادی و اجتماعی آن زمان آشنا کرده تا به طور غیرمستقیم به بی‌کفایتی حاکمان این برهه تاریخی پی ببرند.

ممل تهرونی یک رمان 159 صفحه‌ای است که پسربچه‌های بزرگتر از 9 سال از خواندنش لذت خواهند برد و به راحتی می‌توانند خودشان را جای شخصیت قهرمان داستان بگذارند. آنها باید با دقت داستان را بخوانند تا بتوانند حدس بزنند،‌ کدام یک از شخصیت‌های کتاب مظنون اصلی است و همه آتش‌ها از زیر سر او بلند می‌شود.

انتهای پیام/

 

دیگر خبرها

  • نجات زن بمی پس از چهار روز از بین دو دیوار
  • سپاه و بسیج با آثار شهید مطهری آشنا شوند
  • با سریع‌ترین روش‌های کاهش وزن آشنا شوید
  • از ایران تا پاکستان/ شعر شاعر پاکستانی در استقبال از غزل رهبر انقلاب
  • شعر شاعر پاکستانی در استقبال از غزل رهبر انقلاب
  • گفت و شنود/ بلا نسبت!
  • با خانواده توماج صالحی آشنا شوید+عکس‌وفیلم
  • داشتن مردمانی آشنا به علوم جدید می‌تواند در دامنه وقف قرار گیرند
  • شمه‌ای از بی‌کفایتی پهلوی
  • با این کلاهبرداری‌های اینترنتی آشنا شوید