Web Analytics Made Easy - Statcounter

به گزارش خبرنگار مهر، به تازگی کتاب «سالارنامه» سروده میرزا آقاخان کرمانی و احمدبن ملاحافظ کرمانی با تصحیح وحید قنبری ننیز و حمیدرضا خوارزمی با شمارگان هزار نسخه، ۵۴۲ صفحه و بهای ۷۰ هزار تومان توسط نشر تاریخ ایران منتشر شده است. 

«سالارنامه» کتابی حماسی به شیوه شاهنامه فردوسی است. در این اثر تاریخ ایران از ابتدا تا زمان سرودن آن، دوران زمامداری مظفرالدین قاجار، به نظم درآمده است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

این کتاب دو بخش دارد؛ بخش نخست به نام «نامه باستان» از ابتدای تاریخ ایران تا پایان پادشاهی یزدگرد ساسانی را در بر می‌گیرد و سروده روشنفکر و آزادی خواه کرمانی، میرزا آقاخان است. 
پس از آنکه عوامل حکومتی قاجار او را به جرم طراحی ترور ناصرالدین شاه سربریدند، ملااحمد حافظ عقیلی کرمانی در اندک زمانی بعد از سرودن این اثر ادامه کار را تا دوره مظفرالدین شاه به انجام می‌رساند. کتاب مقدمه تحقیقی مفصلی و مناسبی نیز درباره زندگینامه آقاخان کرمانی و همچنین محتوای «سالارنامه» و مباحث مربوط به نسخه شناسی آن به قلم مصححان دارد.

میرزا عبدالحسین خان بردسیری مشهور به آقاخان کرمانی یکی از نخستین روشنفکران عصر جدید ایران است. تلاش‌های فکری او و فعالیت‌های عملی‌اش در همراهی با آقا سیدجمال الدین اسدآبادی در کمیته اتحاد جهان اسلام، نقش زیادی در بیداری ایرانیان داشت و امروزه او را به همراه بزرگانی چون سیدجمال الدین اسدآبادی، شیخ هادی نجم آبادی و... در زمره معلمان مشروطه خواهی ایرانیان دانسته‌اند. به مناسبت انتشار این کتاب و همچنین مناسبت‌های مرداد که ماه مشروطه است، با دکتر وحید قنبری ننیز، به گفت‌وگو نشستیم. 

 قنبری ننیز استادیار دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی است. از دیگر کتاب‌های منتشر شده او می‌توان به «کلیات میر کرمانی»، «دیوان فائض کرمانی»، «مثنوی منهج الهدایه»، «شهادت نامه ابن همام شیرازی» و ویراستاری «روایت اول؛ گفتارهایی در باب توسعه ایران؛ مجموعه سخنرانی‌های دکتر اسحاق جهانگیری معاون اول رئیس جمهور» (در چهار مجلد) اشاره کرد.

باتوجه به این نکته که سروده های میرزا آقاخان در این کتاب از غنای محتوایی بیشتری نسبت به سروده های عقیلی کرمانی برخوردارند، چرا کتاب عنوان «سالارنامه» را به خود گرفته که عنوان اصلی سروده‌های حافظ کرمانی است؟ 

ابتدا از شما و همکارانتان در خبرگزاری مهر سپاسگزارم. جای دوست عزیز ما جناب آقای دکتر خوارزمی که در تصحیح سالارنامه در حقیقت من در خدمت‌ایشان بودم اینجا خالی است. اینکه می‌فرمایید سروده‌های میرزا آقاخان غنای بیشتری دارد یک مبحث است و اینکه چرا کتاب عنوان سالارنامه به خود گرفته است مبحث دیگر.

پهنۀ دانش میرزا آقاخان بسیار گسترده است و اصلا قابل مقایسه با احمد بن ملاحافظ عقیلی کرمانی نیست؛ هرچند که او هم مرد فاضلی است. البته اطلاع ما از زندگی عقیلی کرمانی اندک است. طبیعی است که این دانش می‌تواند در شعر میرزا آقاخان بازتاب داشته باشد؛ اما یک نکته اینجا قابل توجه است. در سروده‌های اینچنینی که شاعر موظف و مکلف به تبعیت از متن یا متون منثور است خیلی محلی برای بازتاب دانش شخصی نیست و حتی یک ایراد بزرگ منظومه‌های تاریخی همین وفاداری به متون مادر است که در حقیقت مجالی برای جولان شاعرانگی شاعر نمی‌دهد. از این رو می‌بینیم که معمولاً منظومه‌های تاریخی از عنصر صور خیال اگر نگوییم خالی‌اند، حداقل کم‌بهره هستند. میرزا آقاخان در پایان بخش اول کتاب که سروده‌های اوست و به «نامه باستان» معروف است می‌گوید طبع من از شاعری عاری است و هدف من نقل تاریخ است:

سپاسم ز یزدان پیروزگر * که این نامۀ نامی آمد به سر 
غرض بود تاریخ، نی شاعری * که طبع من از شعر بودی عری 

با وجود همۀ اینها روی هم رفته سالارنامه در هر دو بخشِ اصلی یک‌دستی قابل قبولی دارد. چندان نمی‌توان شاعری را از شاعر دیگر برتر شمرد. خوب شاید آن روح حماسی که بر شعر میرزا آقاخان حاکم است، بیشتر مقبول طبیعت خواننده ایرانی است که حماسه را در تاریخ پیش از اسلام می‌جوید، یعنی همان بخشی که میرزا آقا خان به نظم آورده، شاید این کشش به سمت زبان حماسی، در قضاوت به برتری شعر میرزا آقا خان حکم کند.

پهنۀ دانش میرزا آقاخان بسیار گسترده است و اصلا قابل مقایسه با احمد بن ملاحافظ عقیلی کرمانی نیست؛ هرچند که او هم مرد فاضلی است. البته اطلاع ما از زندگی عقیلی کرمانی اندک است. طبیعی است که این دانش می‌تواند در شعر میرزا آقاخان بازتاب داشته باشداما در مورد بخش دوم سوال شما بر فرض اینکه بپذیریم سروده‌های میرزا آقا خان برتر است ولی چرا کتاب نام سالارنامه به خود گرفته است؟ باید گفت این نام‌گذاری در ید قدرت بنده و شما و میرزا آقاخانِ مرحوم نبوده است. آنگونه که ناظم الاسلام کرمانی می‌گوید و از متن کتاب هم استنباط می‌شود در سال 1315 یعنی یک سال بعد از اعدام میرزا آقاخان در 1314 هـ . ق، عبدالحسین میرزا معروف به سالار لشگر، به عقیلی کرمانی دستور می‌دهد که کار ناتمام میرزا آقاخان را ادامه دهد. او هم ادامه می‌دهد و چون به دستور عبدالحسین میرزاست نام آن را سالارنامه می‌گذارد. 

میرزا آقاخان در راستای آزادی و بیداری ایرانیان تلاش بسیاری کرد. نفرتی که او از دستگاه سلطنتی داشت در آثارش نیز مشهود است. سروده‌های حافظ کرمانی درباره برخی شاهان قاجار و مدح آنها منافات شدیدی با شخصیت و تفکر آقاخان کرمانی دارد. با توجه به تفاوت‌ها چطور تصمیم گرفتند تا سروده‌های آقاخان را به سالارنامه ملحق کنند؟ 

اشاره کردم، این الحاق خواست میرزا آقاخان نبوده، شاید اگر خودش بود رضایت نداشت. هر چند که میرزا آقاخان در ابتدا در بردسیر و بعداً در اصفهان که در خدمت ظل السلطان پسر ناصرالدین شاه است همراه حکومت قاجاری است. خاندان میرزا آقاخان از ملاکان معروف و صاحب نام قرون متمادی در بردسیر بودند و صاحب اعتبار. فرمانفرماها از جمله ناصرالدوله برادر عبدالحسین میرزا که بعدها سالارنامه به او تقدیم می‌شود با خاندان میرزا آقاخان و خودِ میرزا آقاخان در ارتباط هستند و رابطه‌ای دوستانه دارند. پس اینجا باید بین نفرت میرزا آقاخان از برخی از شاهان قاجار، به طور خاص ناصرالدین شاه، با رابطۀ گذشته و ریشه‌دار او با فرمانفرماها که دست بر قضا خود از شاهزادگان قاجار هستند تفاوت قائل شد. 

شما می‌دانید بعد از قتل ناصرالدین شاه انگشت اتهام به سمت حلقه استانبول نشانه می‌رود که بعد از سید جمال‌الدین سرشاخۀ اصلی این حلقه میرزا آقاخان است. ناصرالدین شاه در 1313 هـ . ق به قتل می‌رسد. کمتر از یک سال در 1314 میرزا آقا خان را به همراه شیخ احمد روحی کرمانی، یار غار میرزا آقاخان و میرزا حسن خان خبیرالملک از ترکیه به تبریز می‌آورند و سر از تنشان جدا می‌کنند. جرم اصلی اینها همراهی با میرزا رضای کرمانی در قتل ناصرالدین شاه است. 

حالا تصور کنید یک سال بعد از واقعۀ ترور شاه شهید و اعدام قاتلینش، یکی از نوادگان قاجاری می‌آید و دستور می‌دهد که شاعری دیگر کار میرزا آقاخان را که به نوعی در شمار قاتلان است ادامه دهد. کلا می‌دانید که عبدالحسین میرزا گرایش‌هایی به نهضت مشروطه هم دارد. از این رو من فکر می‌کنم این الحاق، الحاق آزاردهنده‌ای نیست. 

به نظر شما چرا پژوهش‌های تاریخی امروز بسیار کم به میرزا آقاخان کرمانی پرداخته‌ و مورخان نقش او را در تحولات فکری دوران قاجاریه منکر می‌شوند؟ 

خوب این سوالی است که باید از پژوهشگران تاریخ معاصر پرسید. ما هم اگر امروز به میرزا آقا خان پرداخته‌ایم – و البته عقیلی کرمانی، عقیلی کرمانی زیر سایه شهرت میرزا آقاخان قرار گرفته است – به آراء و عقاید میرزا آقا خان ورود نکرده‌ایم؛ چون اصلاً تخصص ما نیست و صلاحیت اظهار نظر نداریم. ما به شعر میرزا آقاخان پرداخته‌ایم. ولی به صورت کلی تاریخ این دوره یعنی سال‌های پیش و پس از مشروطه مبهم است. بازیگران متعددی دارد که روابط تو در تو و چند لایه‌ای با هم دارند. از این رو پرداختن به آن نیازمند یک جامعیت است. 

هرچند که روایت‌های متناقضی از دیانت آقاخان کرمانی وجود دارد و البته برخی از روایت‌ها از جمله ازدواج او با دختر صبح ازل هم روایت‌های متقنی است، اما نظر شما درباره دیانت آقاخان کرمانی چیست؟ چرا عده‌ای از پژوهشگران فعلی از جمله مقداد نبوی اصرار دارند با برچسب بابی او را از صحنه فرهنگ ایران حذف کنند؟ 

اول عرض کنم که کسانی به مانند میرزا آقا خان یا بدتر از او و بهتر از او – با هر معیاری که بدتر و بهتری را تعریف کنیم – بازیگران یک بازۀ تاریخی هستند. نه من و شما می‌توانیم تثبیت‌شان کنیم، نه آقای نبوی می‌تواند حذفشان کند. این‌ها فقط هستند. استاد من دکتر جواد برومند سعید – که روانش شاد باد – می‌فرمود یک محقق نباید به سوژه تحقیقی‌اش وابسته و علاقه‌مند شود. چون دچار نتیجه‌گیری اشتباه می‌شود.البته واقعاً کار بسیار دشواری است که به موضوع تحقیقی وابسته نشد، اما واقعیت این است که حبّ و بغض در تحقیقات حوزۀ علوم انسانی اعم از تاریخی، اجتماعی، سیاسی، ادبی و... موجب به خطا رفتن محقق می‌شود و حاصل پژوهش را که می‌تواند روشن کنندۀ بخشی از زوایای تاریک یک رخداد باشد به تریبونی برای گروه و فرقه‌ای خاص تقلیل می‌دهد. این بیشتر برای تحقیقات تاریخی صادق است. «تاریخ مکتوم» را سال‌ها قبل من کامل خوانده‌ام. قبل از اینکه بخواهیم سالارنامه را چاپ کنیم.

تصور کنید یک سال بعد از واقعۀ ترور شاه شهید و اعدام قاتلینش، یکی از نوادگان قاجاری می‌آید و دستور می‌دهد که شاعری دیگر کار میرزا آقاخان را که به نوعی در شمار قاتلان است ادامه دهد. کلا می‌دانید که عبدالحسین میرزا گرایش‌هایی به نهضت مشروطه هم دارد. از این رو من فکر می‌کنم این الحاق، الحاق آزاردهنده‌ای نیستدر رابطه با دیانت میرزا آقاخان و اینکه می‌فرمایید برچسب بابی بودن به او زده‌اند، من به عنوان یک مخاطب عام حوزه تاریخ -تأکید می‌کنم مخاطب عام- فکر می‌کنم مستندات بابی بودن میرزا آقاخان محکم‌تر از مستندات بابی نبودنش است. شاگردی ملا محمدجعفر کرمانی، دیدار با میرزا یحیی صبح ازل در قبرس و دامادی او، نگارش کتاب‌هایی به مانند «هشت بهشت» - با وجود شبهاتی که هست -  ارتباط گسترده با پیروان باب، همه دلایلی است که نمی‌توان ساده از کنارش گذشت. هر چند که ما پژوهش‌هایی هم دال بر تغییر میرزا آقاخان در همان دوران اقامت در ترکیه و در مجاورت افکار روشنفکرانه داریم. در هر حال اگر آقای نبوی غیرمستند در رد میرزا آقاخان می‌کوشد شما یا پژوهشگران تاریخ معاصر باید با تحقیقات مستند پاسخ‌گوی او باشید. تا آنجا که به خاطر دارم «تاریخ مکتوم» می‌کوشید تا تمام فعالیت‌های مبارزاتی میرزا آقاخان را در عصر مشروطه، در راستای پیشگویی‌های باب از انقراض قاجاریه تعریف کند که برای من چندان پذیرفتنی نبود. 

در پیشگفتار این کتاب درباره پروژه تاریخ شفاهی خاندان‌های بزرگ کرمان و بویژه خاندان بهادرالملک بردسیری، اشاره کرده‌اید که گویا مشغول انجام دادن آن هستید. در پایان اگر صلاح می‌دانید درباره این پروژه هم نکاتی را بیان کنید؟ 

این پروژه در گفت‌وگو با کورش بهادر یا همان داراخان که کتاب سالارنامه به او تقدیم شده شکل گرفته است. بهادرالملک که برادر میرزا آقاخان و جد کورش بهادر است از ملاکان منطقه بردسیر کرمان بوده و هنوز هم بخشی از مالکیت آنها پابرجاست. نسل جدید این خانواده در تحول کشاورزی و در مکانیزه کردن و رعایت اصول علمی در باغداری پیش‌گام بوده‌اند. از این رو فعالیت‌هایشان در حوزه اقتصاد قابل توجه بوده و هست. 

در پایان مجدداً یاد می‌کنم از دوست عزیزم دکتر حمیدرضا خوارزمی که در انجام این پژوهش نقش اصلی را داشت و سپاسگزاری می‌کنم از بانوی فرزانه و استاد مسلّم تاریخ عصر قاجار خانم دکتر منصوره اتحادیه که همواره به من و همسرم فاطی لطف دارند و در این اوضاع نابسامان کاغذ و کتاب، سالارنامه را به شکلی مناسب در نشر تاریخ ایران به چاپ رساندند؛ و همچنین سپاسگزارم از همکاران دکتر اتحادیه در نشر تاریخ ایران از جمله سرکار خانم سعاد پیرا.

کد خبر 4685451 محمد آسیابانی

منبع: مهر

کلیدواژه: نشر تاریخ ایران معرفی کتاب انقلاب مشروطه بازار نشر ادبیات کتاب و کتابخوانی معرفی کتاب ترجمه گردشگری ادبیات جهان بازار نشر معرفی نشریات میراث فرهنگی رایزنی فرهنگی صنایع فرهنگی رادیو فرهنگ سازمان میراث فرهنگی و گردشگری خانه کتاب

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.mehrnews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «مهر» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۴۶۶۶۵۶۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

مرتضی اشراقی در مراسم رونمایی از کتاب «چالش‌های تاریخی» چه گفت؟!

حجت الاسلام و المسلمین مرتضی اشراقی با تأکید بر اینکه یک مورخ باید شجاع باشد و از پروپاگاندای رسانه‌ای نترسد، اظهار داشت: تحریف امام، تحریف انقلاب و تحریف جمهوری اسلامی و تحریف اسلام ناب محمدی (ص) است. رهبر معظم انقلاب بار‌ها فرمودند که در مقابل شبیخون‌های فرهنگی دشمن باید برنامه داشت، چون آنان نیز با برنامه و هدفمند هجمه فرهنگی انجام می‌دهند. به همین دلیل ما نیز باید برنامه داشته باشیم و یکی از مهمترین کار‌هایی که ما می‌توانیم در مقابل هجمه فرهنگی دشمن انجام دهیم، «جهاد تبیین» است؛ جهاد تبیین در خصوص انقلاب، امام و دفاع مقدس.

 نوه امام خمینی با تأکید بر اینکه وظیفه همه ماست که امام را، همان امامی که فی الواقع بودند، معرفی کنیم و نگذاریم منحرفان و مخالفان نظام، امام را تحریف کنند، گفت: امروز شاخص و ملاک حقیقت اندیشه‌های امام، رهبر معظم انقلاب هستند. وی در ادامه سخنانش افزود: یکی از وظایف مهم مورخ «جهاد تبیین» است؛ تبیین حقیقت انقلاب و نظام و اینکه عده‌ای از معاندین در فضای رسانه‌ای و فضا‌های مجازی با هزینه‌های فراوان به دنبال تطهیر رژیم فاسد پهلوی هستند. این گروه به دنبال وارونه نشان دادن حقیقت هستند؛ اینجاست که باید مورخ جلوی این تحریف آشکار تاریخی را بگیرد و نگذارد استکبار رسانه‌ای به اهداف خود برسد.

حجت‌الاسلام و المسلمین مرتضی اشراقی صبح امروز در مراسم رونمایی از کتاب «چالش‌های تاریخی» با تقدیر از عباس سلیمی نمین به خاطر تألیف این کتاب، گفت: امروز با توجه به گسترش فضای رسانه‌ای و مجازی و به تبع آن، خبررسانی و انتشار اخبار در این فضا و اثرگذاری آن بر روی افکار عمومی، حقایق وقایع در بعضی از اوقات به صورت وارونه نمایش داده می‌شود و در واقع قلب حقیقت پیش می‌آید و بالتبع آن تحریف در یک واقعه رخ می‌دهد.
نوه امام خمینی (س)، با اشاره به برنامه‌ریزی معاندین انقلاب برای تحریف اندیشه‌های حضرت امام، تأکید کرد: امروزه متأسفانه شاهد آن هستیم که زندگی شخصی، سیاسی و اجتماعی حضرت امام به صورت هدفمند تحریف شده و به جامعه عرضه می‌شود. نمونه‌های بسیاری را هم در شبکه‌های مجازی و هم رسانه‌های معاند شاهد هستیم.

وی با بیان اینکه امروز بسیاری از ابعاد شخصیت حضرت امام همچنان ناشناخته است، افزود: در واقع نسل کنونی انقلاب، به خصوص نسل نوجوان و جوان، امام را به درستی نمی‌شناسند و عظمت امام را درک نکرده‌اند؛ لذا وظیفه همه ماست که امام را، همان امامی که فی الواقع بودند، معرفی کنیم و نگذاریم منحرفان و مخالفان نظام، امام را تحریف کنند. در اینجا وظیفه یک مورخ جلوگیری از تحریف چنین شخصیتی است.

اشراقی با تأکید بر اینکه یک مورخ باید شجاع باشد و از پروپاگاندای رسانه‌ای نترسد، اظهار داشت: تحریف امام، تحریف انقلاب و تحریف جمهوری اسلامی و تحریف اسلام ناب محمدی (ص) است. رهبر معظم انقلاب بار‌ها فرمودند که در مقابل شبیخون‌های فرهنگی دشمن باید برنامه داشت، چون آنان نیز با برنامه و هدفمند هجمه فرهنگی انجام می‌دهند. به همین دلیل ما نیز باید برنامه داشته باشیم و یکی از مهمترین کار‌هایی که ما می‌توانیم در مقابل هجمه فرهنگی دشمن انجام دهیم، «جهاد تبیین» است؛ جهاد تبیین در خصوص انقلاب، امام و دفاع مقدس.

وی تأکید کرد: یکی از وظایف مهم مورخ «جهاد تبیین» است؛ تبیین حقیقت انقلاب و نظام و اینکه عده‌ای از معاندین در فضای رسانه‌ای و فضا‌های مجازی با هزینه‌های فراوان به دنبال تطهیر رژیم فاسد پهلوی هستند. این گروه به دنبال وارونه نشان دادن حقیقت هستند؛ اینجاست که باید مورخ جلوی این تحریف آشکار تاریخی را بگیرد و نگذارد استکبار رسانه‌ای به اهداف خود برسد.

نوه امام خمینی (س)، یادآور شد: تا کنون چندین مستند برای تحریف انقلاب و امام توسط رسانه‌های بیگانه ساخته شده است. ما چقدر توانسته‌ایم پاسخ آنان را بدهیم؟ چقدر در جهاد تبیین موفق بوده‌ایم؟ چند مستند موفق در پاسخ به شبهه‌افکنی بیگانگان درست کرده‌ایم؟ مراقب باشیم که دشمن با برنامه به جنگ انقلاب آمده است و ما هم باید برنامه داشته باشیم.

وی با بیان اینکه وظیفه یک مورخ «تبیین حقایق» است، افزود: تاریخ‌نگاری یک هنر است و مورخ یک هنرمند که با قلمش هنر خود را به منصه ظهور می‌رساند و قلمی که جلوی تحریف را بگیرد و در جهت تبیین حقایق به نگارش در آید، «قلم مقدس» است.
اشراقی با اشاره به آیه ۷۱ سوره آل عمران، گفت: امروز دشمنان قسم خورده انقلاب برای هجوم فرهنگی به کشور، به صورت آگاهانه و هدفمند اندیشه‌های امام را تحریف می‌کنند. امروز شاخص و ملاک حقیقت اندیشه‌های حضرت امام، رهبر معظم انقلاب هستند و یک مورخ انقلابی وظیفه دارد برای جلوگیری از تحریف اندیشه‌های امام به شاخص و ملاک رجوع نماید و نگاه به کلام رهبری داشته باشد.

وی یادآور شد: امام خمینی (س) ۲۵ دی ماه ۶۷ در نامه‌ای به سید حمید روحانی نوشتند و او را مکلف به تدوین تاریخ انقلاب کردند. برای جلوگیری از تحریف تاریخ انقلاب، امام در این نامه می‌فرمایند «شما به عنوان یک مورخ باید توجه داشته باشید که عهده‌دار چه کارِ عظیمی شده‌اید. اکثر مورخین، تاریخ را آن گونه که مایلند و یا بدان گونه که دستور گرفته‌اند می‌نویسند، نه آن گونه که اتفاق افتاده است... از شما می‌خواهم هر چه می‌توانید سعی و تلاش نمایید تا هدف قیام مردم را مشخص نمایید... شما باید نشان دهید که چگونه مردم، علیه ظلم و بیداد، تحجر و واپسگرایی قیام کردند و فکر اسلام ناب محمدی (ص) را جایگزین تفکر اسلام سلطنتی، اسلام سرمایه داری، اسلام التقاط و در یک کلمه اسلام آمریکایی کردند». (صحیفه امام، جلد ۲۱، صفحه ۲۳)

نوه امام خمینی (س)، با بیان اینکه مقام معظم رهبری در مسیر حضرت امام دستور به جهاد تبیین داده‌اند، اظهار داشت: ما امروز می‌بینیم در رسانه‌های معاند، هدف اصلی قیام مردم که رسیدن به استقلال سیاسی، نظامی و اجتماعی بوده است را قلب‌گونه تفسیر می‌کنند. امروز کدام کشور مانند جمهوری اسلامی ایران است که از لحاظ سیاست خارجی و نظامی، کاملا استقلال داشته و وابسته به بلوک شرق و غرب نباشد؟! تبیین چنین مسأله‌ای وظیفه همگانی و به خصوص خواص است.

وی حضرت زینب (ع) را بزرگترین جهادگر تبیین تاریخ اسلام دانست.

اشراقی در پایان سخنان خود به مساله روز جهان اسلام، فلسطین پرداخته و گفت: تاریخ را مورخین نمی‌سازند؛ بلکه تاریخ‌سازان می‌سازند. امروز مردم مظلوم و سرافراز غزه تاریخ‌ساز یک حماسه عظیم هستند؛ حماسه پیروزی خون بر شمشیر، حق بر باطل و نور بر ظلمت؛ و بر مورخین فرض است که وقایع دردناک غزه را بدون کوچک‌ترین تحریف به رشته تحریر در آورند. مورخ یک جهادگر تبیین است و هرگز نباید از پروپاگاندای رسانه‌ای بترسد و مهمترین ویژگی یک مورخ شجاعت است و شجاعت او اثر مستقیم بر قلم او دارد.

اشراقی در پایان تأکید کرد: متأسفانه در بحث جهاد تبیین برای جلوگیری از تحریف تاریخ انقلاب در فضای مجازی مناسب عمل نکرده‌ایم و باید با برنامه‌ریزی دقیق و مدون بتوانیم این کم‌کاری را جبران کنیم.

منبع: انتخاب

tags # اخبار سیاسی سایر اخبار آیا قدرت‌های فوق‌بشری واقعیت دارند؟ چطور انسان به این قدرت‌ می‌رسد؟ بعد از فضا چه چیزی وجود دارد، جهان کجا تمام می‌شود؟! (تصاویر) مرکز واقعی جهان کجا است؟ فضانوردان چگونه در فضا دستشویی می‌کنند؟ | سرنوشت مدفوع انسان در فضا چه می‌شود؟

دیگر خبرها

  • ­کتاب تاریخ شفاهی دفاع مقدس منتشر شد
  • مرتضی اشراقی در مراسم رونمایی از کتاب «چالش‌های تاریخی» چه گفت؟!
  • کتاب «چالش‌های تاریخی» رونمایی شد
  • نماهنگ جدید ابوذر روحی منتشر شد + دانلود نماهنگ حماسی «نحن المقاومون»
  • کتاب «چالش‌های تاریخی» اثر سلیمی نمین رونمایی شد
  • همه تاریخ خوان باشیم و تاریخ را بدانیم
  • کتاب «چالش‌های تاریخی» اثر سلیمی نمین رونمایی شد
  • مراسم رونمایی از کتاب چالش های تاریخی
  • جلد دوم کتاب «تاریخ تحلیلی جامعه شناسی دیوان سالاری در ایران» چاپ و رونمایی شد
  • تداوم فرهنگی ایران از دیدگاه اسلامی ندوشن