Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «خبرگزاری برنا»
2024-04-30@09:36:43 GMT

پرش از پل روزنامه نگاری سنتی

تاریخ انتشار: ۱۷ مرداد ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۴۶۹۳۶۹۰

پرش از پل روزنامه نگاری سنتی

دستور علمی خبرنگاری نه تنها در ایران که در جهان باید تغییر کند و به یک بازنگری اصولی و اساسی نیازمند است. همانطوری که زندگی انسان ها با ورود فضای مجازی و دنیایی که اینترنت به زندگی انسان ها بخشیده ، دچار تحول شده است، دنیای خبرنگاری نیز باید همطراز با آن تغییر کند .باید این واقعیت را بپذیریم راه درست ، مقابله ، تمسخر یا زرد دانستن شبکه های اجتماعی نیست.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

آنها گوی سبقت خبر را در دست گرفته اند و همچنان که ما مشغول رد و تکذیب خبرهای آنها هستیم ،مسیر باختن و عقب ماندن  را در پیش گرفته ایم .

به روز رسانی فضای خبرنگاری یک ضرورت امروزی است و تصمیم درست تری به نظر می رسد. چه بخواهیم چه نخواهیم نه تنها در ایران که در اکثر کشورهای جهان با کاهش سرانه مطالعه و بی حوصلگی در خواندن مطلب های بلند از سوی مخاطبان مواجه هستیم.

در گذشته می آموختیم برای خبرنویسی از سبک های هرم وارونه،  تاریخی ، پایان شگفت انگیز ... بهره بگیریم که هنوز هم برای روزنامه نگاران قدیمی جذاب است ولی باید بپذیریم دنیا تغییر کرده است . در گذشته ای نه چندان دور ، وقتی خبرنگاری در مورد یک خبر یا گزارش به طور مثال 1000 کلمه می نوشت به او می گفتیم :"چقدر کم نوشتی " و تصورمان این بود که دانش نوشتن در مورد آن مبحث را نداشته است  یا توان بیشتر پرداختن به آن را ندارد ولی حال دنیا تغییر کرده است. امروز خبرنگار باید بتواند در کمتر از 500 کلمه اصل مطلب را ادا کند ،چرا که مخاطب او دیگر بیشتر از این حجم را نمی خواند. مخاطب امروزی بیشتر دوست دارد ببیند تا بخواند . مردم ، مخاطب خبرنگاران هستند،حتی به جرات می توان گفت فرهیختگان جامعه نیز وقتی به سراغ خبرخوانی یا مطالعه گزارشی می آیند، تمایل ندارند زیاد بخوانند. در حال حاضر خبرنگاری، حرفه ای است که ، گزیده و کوتاه، اصل مطلبش را مطرح کند ، چیزی که در کتب علمی روزنامه نگاری گذشته که هنوز بر اساس آن تدریس می شود ، رد شده است . پیشتر به خبرنگاران آموزش داده می شد که به طور مثال یک مطلب 3000 کلمه ای را  چگونه بنویسد که برای مخاطب جذاب باشد و او را تا انتهای متن بکشاند، الان باید به خبرنگار یاد داد که چگونه مطلبی را بنویسد که نهایت در 1000 کلمه همه چیز را گفته باشد.

این کوچکترین مبحثی است که دنیای مجازی و شبکه های اجتماعی در فضای روزنامه نگاری به ما اجبار کرده اند. در ادامه باید رسانه ها توجه کنند که زمان حرکت جدی تر به سمت گزارش ها و خبرهای تصویری است ، دیگر تصاویر نیستند که بخشی از گزارش یا خبر را در بر می گیرند و تکمیل کننده هستند  بلکه نوشتار بخشی از تصویر را باید به خود اختصاص دهد و تکمیل کننده آن باشد.

روزنامه ها باید بدانند که دیگر وقت آن است که صفحات خود را به مباحث تحلیلی اختصاص دهند و سماجت برای ماندن در بخش خبر نداشته باشند .رسانه ها بیشتر از اینکه سماجت برای ماندن در فضای خبر داشته باشند حتی باید به پرش از روی سیستم فعلی حاکم بر خبرگزاری ها فکر کنند و به خبرگزاری  تصویری بیاندیشند.

خبرنگاری شغلی است که باید به روزترین شغل جهان باشد. اگر ما درگیر اصول کهنه بمانیم، مردم و مخاطب خود را از دست خواهیم داد و اشتباه بزرگ ،سماجت در چسبیده ماندن به اصول کهنه است .

امروز- 17 مرداد ماه - روز خبرنگار است و اگر کسی خبرنگاری را بشناسد از دشواری های این شغل می داند و اگر کسی خبرنگار باشد حتی سختی هایش نیز برایش لذت بخش است ، پس گفتن از سختی های خبرنگاری ، گفتنی تکراری است . آنقدر این حرفه و شغل سخت بوده است که آن را دومین شغل دشوار دنیا نام نهاده اند و در همین حد گفتن و دانستن برای کسی که می خواهد بداند کافی است .

بیان اینکه از نظر صنفی دچار بی عدالتی هستیم و هیچ حق و حقوقی برای ما رعایت نمی شود نیز تکراری است ، سال ها گفتیم ، مسئولان هم خوانده اند و شنیده اند و اگر می خواستند کاری کنند خود را به نخواندن و نشنیدن نمی زدند.

پس بهتر است از گله گذاری ها بگذریم و نگاهی به آینده داشته باشیم و بپریم! و از کهنه ها رد شویم و خیلی سریع خود را آنقدر به روزرسانی کنیم که باردیگر مخاطب به ما توجه کند و ما منبع اخبارش شویم . در موقعی که درگیر گله گذاری های کهنه هستیم و سمج وار به کهنه ها آویزان مانده ایم ، مخاطب خود را داریم از  دست می دهیم . الان و در این روزها ؛ موقع پریدن است نه گله گذاری .

 

منبع: خبرگزاری برنا

کلیدواژه: خبرنگار روز خبرنگار خبرنگار اجتماعی

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.borna.news دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری برنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۴۶۹۳۶۹۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

با«مست عشق» کرک و پر حسن فتحی ریخت؟!

همه‌چیز در مست عشق سردستی است. چه رابطه مرید و مرادی مولانا با شمس باشد چه خواستگاری دفعی شمس از کیمیا خاتون، چه رابطه آن سردار نظامی با آن کنیزک مسیحی و چه جمع شدن این سه ضلع در کنار هم.

به گزارش مشرق، مثلا اسمش را بگذاریم نهضت آنتی تورکیش کانسپچوآل آرت! پدیده یک دهه اخیری که به مدد خط تولید سری‌دوزی همسایه شمال‌غربی‌مان در ترکیه راه افتاده.

این نهضت باید بفروشد، صادرات داشته باشد و دلار وارد کند. لاجرم باید عامه‌پسند باشد و لاجرم‌تر آنکه برای این عامه‌پسند بودن نباید خیلی توی مسائل غور کند. هر چیزی که بخواهد دستگاه هاضمه مخاطب را به زحمت هضم و پرداخت بیندازد و او را به گاوگیجه گرفتن انداخته باید قیچی شود.

جالب است بدانید که این نهضت از سال ۲۰۱۰ سایر پهلوان‌های رقبای سریال‌ساز در دنیا را زده به گاراژ و بعد از صنعت عظیم فرهنگ سریال‌ساز ایالات‌متحده در رتبه دوم دنیا قرار گرفته و مدام هم دارد به طول و عرض و ارتفاعش اضافه می‌شود.


سر ریز این خروجی هم به مدد ده‌ها شبکه ماهواره‌ای ریخته می‌شود توی حلق مردم منطقه در خاورمیانه و منطقه بالکان و برگردانش در ایران هم پر کردن سبد مصرف فرهنگی بخشی از قشر متوسط و رو به پایین جامعه که زیر ضرب مشکلات اقتصادی و در فقر تولیدات رسانه ملی، سرگرمی فرهنگی رایگان دیگری ندارد جز شبکه‌های ماهواره‌ای ترک و تخم‌وترکه‌های ایرانی‌شان. حتما صنعت سریال‌سازی ترک -‌حداقل آن قسمی که مخاطب فارسی‌زبان در یک دهه اخیر با آن روبه‌رو بوده- را هزار و یک ویژگی مخصوص به خود را دارد اما اگر خواسته باشیم دال مرکزی این هزار و یک ویژگی مخصوص را ذیل یک دال مرکزی جمع کنیم، آن دال مرکزی آن چیزی نیست جز «پرداخت سردستی»!


خصوصیت اصلی این جناب آنتی تورکیش کانسپچوآل آرت در همه‌ چیز، سردستی و سطحی بودن است چه زمانی که روایت زندگی می‌کند، چه زمانی که روایت حماسه می‌کند، چه زمانی که راوی خداست و کنش و واکنش‌های غیرمادی این عالم چه زمانی که با لعاب اروتیسم و جاذبه‌های غلیظ جنسی در جایگاه روایت عشق و خیانت خلق‌الله نشسته.

اصلا مساله این نیست که مای انسان ایرانی چقدر با این مفاهیم سر صلح داریم یا آشتی؛ مساله آن است که همه‌ چیز در این خط تولید سردستی است و فاقد عمق و فست‌فودی. در منظومه زیستی انسان امروز جایی برای «تامل» نیست. همه چیز برای مصرف است. لاجرم صنعت فرهنگ آن هم ورژن ترکش هم از این قاعده مستثنی نیست.
آنتی تورکیش کانسپچوآل آرت شاید قصه بگوید، پیرنگ داشته باشد و برخلاف صنعت فرهنگ مد شده این سال‌های سینمای ایران، پایان مشخص و غیر شرحه شرحه‌ای هم داشته باشد، اما خروجی محتوم هر نوع ورودی ولو متعالی به این دستگاه پرداخت تحلیلی، سطحی شدن است و سردستی و مبتذل شدن. هر چیزی تولید می‌شود که فقط «مصرف» شود. «تامل» کردن، سرعت مصرف را پایین می‌آورد پس باید از آن دور شد.

خروجی این حالت سطحی و سردستی شدن است آنقدر که بعضا حس می‌کنی دارد به شعور مخاطب توهین می‌شود. این ۴۵۱ کلمه را عارض شدم که این را بگویم «مست عشق» هم بدجور به این آفت مبتلاست حالا گیریم راوی نوعی عشق باشد در جایگاه صلح کل عالم هستی نشسته بدون زهرماری‌های مرسوم در همتایان ترکش! خروجی اما همان همیشگی است؛ سردستی و سطحی و به‌قدر اقتضائات سینمای ایران بهره گرفته از مثلث و مربع‌های عشقی!


همه‌چیز در مست عشق سردستی است. چه رابطه مرید و مرادی مولانا با شمس باشد چه خواستگاری دفعی شمس از کیمیا خاتون، چه رابطه آن سردار نظامی با آن کنیزک مسیحی و چه جمع شدن این سه ضلع در کنار هم که قرار است مفهوم اصلی مست عشق را بسازد که از سنتز پا گذاشتن هر یک از کاراکتر روی شخصیت سابق‌شان حاصل می‌شود.

مولانایی که دیگر آن فقیه سنگین سر کرده در کتاب و درس نیست و شمسی که معترف است به شکستن خویش و فروتنی در برابر عشق کیمیا خاتون و درنهایت هم خودشکنی آن فرمانده نظامی که به خود می‌آید! انگار که مخاطب باید همه‌چیز را پیش‌فرض پذیرفته‌شده بداند تا کارگردان به‌سرعت قصه‌اش را بگوید و به سرانجامی برساند و سوژه را مصرف کند. این سطحی‌نگری و سردستی بودن نقطه مقابل کارنامه حسن فتحی است.

کافی است مست عشق را بگذارید کنار «شب دهم»، «مدار صفر درجه»، «پهلوانان نمی‌میرند»، «میوه ممنوعه» یا حتی «شهرزاد» که بین ساخته‌های فتحی، عامه‌پسندترین اثرش محسوب می‌شود تا مشخص شود این آنتی‌ تورکیش کانسپچوآل آرت چه بلایی سر فتحی آورده. آقای فتحی! چه داری می‌کنی با خودت؟!

منبع: روزنامه فرهیختگان

دیگر خبرها

  • روزنامه نگاری با قدرت تیتر
  • با«مست عشق» کرک و پر حسن فتحی ریخت؟!
  • ماجرای گردنبند کهنه شمسایی در جام ملت‌های آسیا +عکس
  • گیاه جوانی در طب سنتی هند
  • کوالالامپور؛ خواهر مدرن اما سنتی اصفهان
  • (ویدئو) دود غلیظ نمایش خانگی در چشم مخاطب!
  • چرا شروع فصل بهار برای افراد آلرژی ایجاد می‌کند؟
  • ببینید | سنتی ۲‌ هزار ساله برای قدردانی از آب
  • خوشحالی عبدی یک مخاطب خاص داشت (عکس)
  • استقبال بیش از ۱۸ هزار مخاطب از سینما‌های تصویر شهر