آغاز زندگی مشترک شیر نر و ماده ایرانی در باغ وحش تهران
تاریخ انتشار: ۱۹ مرداد ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۴۷۱۵۹۶۳
شیر و نر ماده ایرانی باغ وحش تهران پس از طی یک فرایند دو ماهه آشنایی برای نخستین بار در یک جایگاه مشترک قرار گرفتند تا از این پس زندگی مشترک خود را در این باغ وحش دنبال کنند.
به گزارش مشرق، دو شیر ایرانی نر و ماده باغ وحش تهران برای نخستین بار از نزدیک با یکدیگر آشنا شده و در یک جایگاه قرار گرفتند.
ایمان معماریان، دامپزشک باغ وحش تهران، در این باره توضیح داد: از حدود نزدیک به دو ماه پیش که این دو حیوان را داریم در دو جایگاه جداگانه نگهداری میشدند که با یک درب بزرگ جدا میشود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی با یادآوری حادثه ببرهای سیبری که پس از معرفی همدیگر را کشتند، گفت: اگر این پیشزمینه به درستی اتفاق نیافتد میتواند بسیار خطرناک باشد و حتی ممکن است منجر به مرگ حیوان شود.
بیشتر بخوانید: ماده شیر ایرانی هم وارد تهران شد علت جراحات صورت "شیر ایرانی" چه بود؟دامپزشک باغ وحش تهران افزود: در دو سه روز آینده ما بیشتر مراقبیم و به همین دلیل زمانهایی که امکان نظارت بر حیوانها را نداریم و حواسمان به آنها نیست، جدایشان میکنیم تا زندگی مشترکشان آرام آرام آغاز شود.
معماریان در خصوص برنامه احتمالی برای تکثیر شیرها گفت: هنوز برنامه خاصی نداریم مگر اینکه برنامهای از سوی EEP شیر ایرانی اعلام شود به این منظور که مشخص باشد این تکثیری که انجام میشود برای تولههایش چه اتفاقی می افتد.
وی تأکید کرد: در غیر این صورت دو حیوان امکان جفتگیری ندارند و جفتگیری آنها دست ماست. برای آنها از کنتراسپشن استفاده میکنیم. شیرهای آفریقایی ما هم جفتگیری نمیتوانند بکنند و از کنتراسپشن استفاده میکنیم تا زمانی که لازم باشد.
دامپزشک باغ وحش تهران درباره طرح برخی نظرات در شبکههای اجتماعی مبنی بر اینکه شیر ایرانی را از جای بهتری به شرایط بد در ایران منتقل کردهاند گفت: این جایگاهی که الان داریم مورد تایید اروپاییها بوده است. چندین بار آمدهاند و بازرسی کردهاند و از نظر تمامی استانداردها کاملا استاندارد بوده و شرایطش حتی بهتر از باغ وحش بریستول است.
معماریان تصریح کرد: شیرها اینجا شرایط کاملا خوبی دارند که به ایران اختصاص داده شدند وگرنه به ایران اختصاص داده نمیشدند مثل هشتاد سال گذشته که درخواستهای ایران رد شده بود.
وی یادآور شد: هیرمان (شیر نر) یک برادر دوقلو هم داشت. هیرمان به ایران آمد و یک ماده از دوبلین برایش آوردیم. بعد به جای هیرمان برای برادر دوقلویش در بریستول انگلستان هم یک شیر ماده آوردند اما متأسفانه سه روز بعد از اینکه ماده به آنجا رفت برادر هیرمان مشکلات شدید تنفسی پیدا کرد در حدی که مجبور شدند حیوان را راحت کنند. بنابراین به نظر میرسد دست کم الان که هیرمان زنده است اینجا شرایط خیلی هم بد نیست.
معماریان تأکید کرد: البته متأسفانه از آن شاخه (خانواده هیرکان) فقط هیرمان باقیمانده است. پدرش که اسمش کمال بود ۱۸ ساله بود که مرد و شیوا هم وقتی این دو شیر دوقلو را زایمان کرد مرد و با مرگ برادر هیرمان از آن شاخه و از بچههای کمال و شیوا فقط هیرمان باقیمانده است.
دامپزشک باغ وحش تهران یادآور شد: از حدود ۸۰ سال پیش که شیر در ایران منقرض شد، ایرانیها به فکر حفاظت از حیات وحش افتادند. مناطق چهارگانه را تعریف کردند و پارک ملی و منطقه حفاظت شده و …. تعریف شد. از همان زمان فکر میکردند که چگونه شیر ایرانی را به کشور برگردانند چون نماد ایران بود. از همان زمان و در ادامه آن بعد از انقلاب هم خیلی تلاش شد اما به دلایل مختلف ناموفق بود.
معماریان تأکید کرد: برنامهای به نام EEP وجود دارد که تکثیر گونههای در خطر انقراض را در باغ وحشها کنترل میکند. شیر ایرانی هم در این برنامه هست تا تکثیرش کنترل شود، ژنشان همخون نشود و مسائلی از این دست. تصمیم گرفتیم به این برنامه درخواست بدهیم؛ جایگاهی در اندازه و شرایط استاندارد تعیین شد، نقشههایی کشیده شد و چندین بار بازرس آمد تا اشکالات برطرف شد. ۸ سال طول کشید و در این مدت شاهد سنگاندازیهای مختلف داخلی و خارجی بودیم. خیلی اتفاقهای مختلفی افتاد و نهایتاً هم بعد از ۸ سال گفتند به دلیل تحریمها نمیشود شیر به ایران بفرستیم که خود اتحادیه باغوحشها نامه زد به وزارت امور خارجه انگلستان که اصلاً این شیرها ربطی به تحریم ندارد و پولی قرار نیست رد و بدل شود و خرید و فروشی در کار نیست. سرانجام توانستیم اولین بار بعد از ۸۰ سال شیر ایرانی را به کشور بیاوریم.
وی درباره سرنوشت لقاح مصنوعی پلنگ و یوزپلنگ در ایران هم گفت: در مورد یوزها لقاح مصنوعی را انجام دادیم و موفق نبود. پلنگهای باغ وحش تهران هم چون جفتگیری طبیعی داشتند لقاح انجام نشد اما متأسفانه جفتگیری موفق نبود. چیزی که حدس میزنیم این است که چون پلنگ نر یک دست نداشت هنگام جفتگیری پوزیشن درست نتوانسته بگیرد و جفتگیری کامل نشده است.
معماریان تأکید کرد: شانس پلنگ ها برای لقاح مصنوعی خیلی بیشتر از یوزهاست.در مورد یوزپلنگ در دنیا تا کنون با روش غیرتهاجمی لقاح مصنوعی، هیچ وقت، هیچکس موفق نبوده است که یوزپلنگها را بارور کند.اما همه تلاشمان را میکنیم و از همه روشهای نوین دنیا هم برای دلبر استفاده میکنیم. برای ایران هم که تازه به سن بلوغ رسیده در پلههای اول جفتگیری طبیعی با کوشکی را امتحان میکنیم. البته کیفیت اسپرم کوشکی خیلی کم شده و هر بار که اسپرم میگیریم هم حجم و هم خاصیت اسپرمش کم شده است. اما کماکان بارور است.
وی افزود: با استفاده از اسپرم تازه شانس موفقیت هرچند نزدیک به صفر اما بیشتر از اسپرم فریز شده است. اسپرم فریز شده به ما این امید را میدهد که با علم آینده دنیا کار بهتری انجام بدهیم. به هر حال در مورد پلنگها یک بار دیگر جفتگیری طبیعی را امتحان میکنیم چون جفتگیری طبیعی همیشه بر لقاح مصنوعی اولویت دارد.
منبع: مهرمنبع: مشرق
کلیدواژه: دادگاه نجفی بازار سکه و ارز اخبار خودرو نفتکش انگلیسی باغ وحش حیات وحش شیر ایرانی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mashreghnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مشرق» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۴۷۱۵۹۶۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
خودکشی پزشکان ایرانی در مرز هشدار؛ مشکل کجاست؟
براساس آخرین بررسیها، آمار خودکشی در میان پزشکان مرد ۴۰ درصد و در پزشکان زن ۱۳۰ درصد، نسبت به جمعیت عمومی، افزایش یافته که عدد قابل توجه و نگرانکنندهای است. آمار دیگری نشان میدهد که خودکشی پزشکان در چند سال اخیر ۵ برابر شده است.
به گزارش دنیای اقتصاد، سیدمحمد میرخانی، مشاور اجتماعی سازمان نظام پزشکی هشدار میدهد: «سرعت خودکشی در میان پزشکان و رزیدنتها صعودی شده و احتمال دارد که به زودی نرخ خودکشی پزشکان در ایران از سایر کشورها پیشی بگیرد.»
این پزشک همچنین تاکید میکند: «ما در حال حاضر در ابتدای موج گذار از مهاجرتها و خودکشیهای جامعه پزشکی هستیم. این مقدمه شرایط کنونی است و به نظر من ماحصل سالهای سال مدیریت غلط درمانی است که اگر جلوی این روند گرفته نشود، ادامه پیدا میکند. در چنین فضایی اصلاحات جوابگو نیست و نیاز به تحول است.»
از پس دلتنگیهایش بر نیامدمیگویند، دکتر سمیرا آلسعیدی از پس تنهاییهایش برنیامد و مهدی عبدوس، پزشک در شبکه اجتماعی ایکس نوشت: «خانم دکتر سمیرا آلسعیدی فوق تخصص روماتولوژی از میان ما رفت. ایشان روز قبل پلن دارویی خودکشی خود را با رزیدنتها مطرح کرده، آنها موضوع را جدی نگرفته و سر به سر ایشان هم میگذارند، مرحوم به گواهی همکاران، خوش اخلاق، فعال و با وجدان کاری بوده. از ایشان یک فرزند به یادگار مانده است. شاید در لحظات آخر زندگی گفته من زنی هستم که دنیا را روی انگشتان خود میچرخانم، اما از پس دلتنگیهایم بر نمیآیم. پزشکان بیشتر از سایر اقشار جامعه در معرض تنش و استرسهای فراوان کاری هستند.
آنها سرمایه کشور هستند احترامشان را حفظ کنید. تنهایشان نگذارید.» شرایط بهگونهای نگرانکننده شده است که بسیاری از کارشناسان هشدار میدهند که باید تصمیمات جدیتری از سوی مسوولان وزارت بهداشت گرفته شود. زمان مرگ پرستو، محمد رئیسزاده، رئیس سازمان نظام پزشکی درباره موضوع خودکشی در کادر سلامت به «دنیای اقتصاد» گفته بود: «کمیته ویژهای برای رسیدگی به مشکلات نیروهای طرحی راهاندازی شده است تا از حوادثی مانند نورآباد پیشگیری کند.» او تاکید کرده بود: «کمبود پزشک و نبود برنامهای برای پزشکان متخصص بومی اتفاقاتی، چون مرگ پرستو بخشی را رقم میزند.» همچنین قرار بود کمیتهای برای پیگیری و بررسی خودکشیها فعال شود. حال باید دید که نتایج این اقدامات چه میشود و آیا میتواند روند صعودی خودکشیها را کاهش دهد یا نه؟
سرعت گرفتن خودکشی کادر درمانبررسی توییتها و پیامهای تسلیت از سوی رئیس بیمارستان شریعتی و امیراعلم همه گویای این است که سمیرا آلسعیدی تا لحظه پیش از مرگ بهشدت کار میکرد و تا آخر عمر دست از درمان بیمارانش نکشیده است. پرسوجوها همچنین حاکی از این است که او بهشدت مهربان و خوشاخلاق بوده و همواره سعی در کمک به بیماران داشته است. با این حال سوال بسیاری از مردم این است که چرا یک پزشک که جایگاه مهمی در جامعه دارد، اینگونه زندگی را ترک میکند؟
سیدمحمد میرخانی، مشاور اجتماعی سازمان نظام پزشکی میگوید: «چند سالی است خودکشی در کادر درمان به ویژه پزشکان زیاد شده است. این زیاد شدن نسبت به گذشته است و البته باید بگویم که در کشوری مانند آمریکا آمار خودکشی بالاتر است. با این حال مساله مهم این است که در جامعه کنونی ما شیب خودکشی افزایش یافته و حتی ممکن است در صورت اجرا نشدن پیشگیریهای ضروری، به زودی نرخ خودکشی ایران از سایر کشورها بیشتر شود.» او این مساله را با توجه به آمار خودکشی قطعی ۱۶ نفر در سال ۱۴۰۲ بیان میکند با تاکید بر این نکته که ممکن است آمارها از این عدد بیشتر باشد، اما سکوت خانوادهها و آبروداری مانع از اعلام خودکشی شود. میرخانی پدیده خودکشی را چند عاملی میداند و تاکید میکند: «هیچوقت نمیتوان گفت، یک نفر به چه علت اقدام به خودکشی کرده است. قطعا عوامل زیادی در این موضوع نقش دارند، اما بهطور کلی مسائلی در جامعه پزشکی وجود دارد که ممکن است تشدیدکننده عوامل شخصی فرد شود.»
تحقیر سیستماتیک«زمانی رشته پزشکی، رشته بسیار محبوبی بود و موقعیت مالی خوبی هم داشت. پزشک با مداوا کردن بیمار حس خوبی پیدا میکرد و از جایگاه مطلوبی بهرهمند میشد، اما متاسفانه در چند دهه اخیر مشکلات مالی بیشتر شده است. پزشکان معمولا به دلیل شرایط شغلی از نظر خانوادگی و عاطفی حساستر میشوند و از سوی دیگر بیداریهای مکرر فرد را بهشدت آسیبپذیر میکند.» میرخانی با بیان مهمترین عوامل تاثیرگذار روی خودکشی پزشکان میگوید: «یکی دیگر از عوامل، سختی کار است که وقتی با ناکامیهای پزشکی روبهرو شود، فرد را دچار ناراحتی عمیق میکند. از سوی دیگر بحث برخوردهای خشن بیمار و خانوادههای بیمار با پزشک است. چون موقعیت پزشکان در چند سال گذشته افت کرده است. در بسیاری مواقع خانواده خیلی از بیمارهایی که فوت کردند؛ پزشک را مقصر جلوه میدهند. خانواده بیمار معمولا بدون هیچ بررسی برخوردهای خشن نسبت به پزشک معالج اعمال میکنند. مواردی دیده شده که حتی به پزشکان حمله کردند یا آنها را با چاقو زدند. بهطور کلی میزان امنیت پزشکان پایین آمده است.»
او یکی دیگر از عوامل موثر بر حال کنونی پزشکان را محیط پادگانی بیمارستانها عنوان میکند: «این موضوع به خصوص در مورد رزیدنتها صدق میکند. آنها گاهی ۷۲ ساعت نمیتوانند بخوابند و این شرایط بهشدت خطرناک است. معمولا این شرایط آنها را دچار افسردگی میکند و نیاز به درمان دارند، اما گاهی وقتها این درمان به موقع انجام نمیشود. شاید باورش سخت باشد، اما یک پزشک ممکن است تنها فرصت خوابیدن و حمام رفتن را پیدا کند و بیشتر وقتها مشکلاتش لاینحل باقی میماند.» پیش از این، علی سلحشور، سرپرست اداره کل روابط عمومی و امور بینالملل سازمان نظام پزشکی ایران هشدار داده بود: «این حجم از افسردگی میان پزشکان جوان بیسابقه است!» یک مطالعه در سال ۱۴۰۰ درباره وضعیت سلامتی رزیدنتهای در حال تحصیل در دانشگاههای علومپزشکی کشور نشان میدهد: «۲۳درصد از دستیاران پزشکی دارای افسردگی شدید تا بسیار شدید بودهاند. حدود ۲۵درصد از افراد اضطراب شدید تا بسیار شدید و نزدیک به ۳۴درصد از آنها استرس شدید تا بسیار شدید داشتهاند.»
میرخانی یکی دیگر از ریشههای اصلی این شرایط را دوران رزیدنتی میداند: «در سیستم سلامت و بهداشت ما تحقیر سیستماتیک وجود دارد. ساختار بهگونهای است که از رزیدنت بیگاری میکشند و او هم هیچ راه فراری ندارد. او نمیتواند کوچکترین مخالفتی با بالادستی خود داشته باشد چراکه طبق قراردادی که دارد ممکن است که پای ضامنها و وثیقهای که گذاشته، پیش کشیده شود؛ بنابراین ترجیح میدهد سکوت کند. به هر حال بیشتر این افراد امکان ازدواج ندارند و در یک محیط ناامن زندگی میکنند.» سعید بابایی، روانشناس با توجه به خودکشیهای اخیر پزشکان توصیه میکند: «هر چقدر ما شرایط خوبی داشته باشیم و از تمام اختلالها به دور باشیم مثل افسردگی و اضطراب، ممکن است حس ناکافی بودن ما را به پوچی برساند و تمام تروماهای دوران کودکی تاثیر مستقیم رویمان بگذارد.»
زندگی در اتاقهای محقرمیرخانی در ادامه عوامل تاثیرگذار روی حال کنونی جامعه پزشکی میگوید: «بسیاری از دانشجویان پزشکی برخلاف تصور عمومی در دوران گذراندن طرحشان در شهرستانها معمولا در اتاقهای محقر زندگی میکنند. شما ببینید چند عامل آنها را تحتتاثیر قرار داده است. پس وقتی همه این عوامل دست به دست هم میدهند برخی به پایان زندگی میاندیشند.»
میرخانی با تاکید بر این مساله که «خودکشی در دین ما اخلاقی و پسندیده نیست» یادآوری میکند: «افرادی که خودکشی میکنند در شرایط خاص روحی قرار میگیرند و آگاهی خود را به زندگی از دست میدهند و عملشان ناخودآگاهانه است؛ بنابراین این امر یاغیگری در برابر خدا یا کفر نیست.» اگر چه ممکن است این مساله به میان آید که پیش از این هم خیلی از رزیدنتها و پزشکان با این عوامل دستوپنجه نرم میکردند، با این حال میرخانی میگوید: «زمانی مردم برای پزشکان احترام زیادی قائل بودند، اما اکنون اقبال عمومی جامعه از دست رفته است. دیگر احترام پیشین خود را ندارند. ارتباط میان مردم و پزشکان نامناسب شده است و دلیل این امر به ساختار بهداشت کشور برمیگردد. هزینههای درمان بالا رفته است و بیمهها معمولا این هزینه را نمیپردازند و بیمار و پزشک رودرروی هم قرار میگیرند.» حال باید دید که مسوولان چه راهحلی برای برونرفت از شرایط کنونی دارند و چگونه میتوانند محیط پزشکان را امن کنند تا این اندازه تنها نباشند تا به جایی برسند که حتی از فرزند خود بگذرند و خود را بکشند.