تیم «بی» یا استکبار جهانی؟
تاریخ انتشار: ۲۰ مرداد ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۴۷۲۵۸۹۲
روزنامه «کیهان» در سرمقاله شماره امروز خود نوشت: «تیم «بی» با توهم، ترامپ را فریب داده است»، «ترامپ نباید تاریخ جعلی تیم «بی» و عطش آنها برای جنگ ابدی را قبول کند»، «ترامپ یک چیز میگوید، تیم «بی» یک چیز دیگر» و... موارد فوق اظهارات جناب آقای ظریف، وزیر محترم امور خارجه درباره تیم «بی» و نسبت آن با دولت آمریکا است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
آقای ظریف با مطرح کردن کلیدواژه «تیم بی» معتقد است که «دونالد ترامپ» رئیسجمهور آمریکا در حال فریب خوردن از «جان بولتون» مشاور امنیت ملی کاخ سفید و «بنیامین نتانیاهو» نخستوزیر رژیم صهیونیستی است و دیدگاه ترامپ در مواجهه با جمهوری اسلامی ایران با بولتون و نتانیاهو، متفاوت و چه بسا متضاد است.
اما با عرض پوزش، انتخاب کلیدواژه «تیم بی» و تفسیر جناب آقای ظریف از آن، با واقعیت فاصلهای پرناشدنی دارد.
مستندات بسیاری در اثباتاشتباه بودن این دیدگاه وجود دارد؛ ما در اینجا تنها به یک نمونهاشاره میکنیم. پایگاه خبری شبکه «سی ان ان»- اردیبهشت 98- در گزارشی بااشاره به اظهارات تند مشاور امنیت ملی و وزیر خارجه آمریکا علیه ایران و از سوی دیگر تمایل رئیسجمهور آمریکا برای گفتوگو با ایران نوشت:«واشنگتن در حال اجرای بازی هماهنگ شده پلیس خوب و پلیس بد است».
اما ماجرا صرفا به کلیدواژه «تیم بی» ختم نمیشود. آقای ظریف پیش از این چندین بار به جای خطاب قراردادن «آمریکا» از کلیدواژه «رژیم ترامپ» استفاده کرده است؛ مخاطب این گونه برداشت میکند که رژیم ترامپ، تافتهای جدابافته از ساختار حاکمیت آمریکا و دارای رفتاری متفاوت با ایران است.
همچنین وزیر محترم امور خارجه کشورمان تاکنون چندین بار با سناتورهای آمریکایی دیدار کرده است. آقای ظریف- 14 مرداد 98- در نشست خبری در توجیه این دیدارها گفت:«سناتورهای آمریکایی افرادی خارج از مجموعه قوه مجریه آمریکا هستند». ظریف همچنین پیش از این، نمایندگان کنگره آمریکا را «اعضای منتقد جامعه آمریکا» و «نماینده مردم آمریکا» نامیده بود.
این در حالی است که مقایسه تعداد موافقین و مخالفین طرحهای ضدایرانی در کنگره آمریکا نشان میدهد که جمهوریخواهان و دموکراتها در هر مسئلهای اختلاف داشته باشند، در دشمنی با جمهوری اسلامی ایران هیچ اختلافنظری با هم ندارند. بر همین اساس تقریبا تمامی طرحهای ضدایرانی در کنگره آمریکا با اکثریت مطلق آرا و نهایتا با دو الی سه مخالف- آن هم در میان حدود 435 نماینده- به تصویب رسیده است.
واقعیت این است که به کارگیری کلیدواژههایی همچون «تیم بی»، «رژیم ترامپ»، «سناتورها،اعضای منتقد جامعه آمریکا»- بدون آنکه وزیر محترم امور خارجه کشورمان چنین قصدی داشته باشند- موجب تطهیر و بزک استکبار جهانی است.
امام خمینی(ره) در تعبیری دقیق و حکیمانه،آمریکا را شیطان بزرگ نامیدند. علاوهبر این، هم امام راحل و هم رهبر معظم انقلاب بارها بر کلیدواژه «استکبار جهانی» تاکید داشتهاند. طبق بیانات امامین انقلاب، آمریکا در رأس استکبار جهانی است. در اینجا هیچ تفکیکی میان دولت و کنگره آمریکا و یا میان اعضای دولت آمریکا وجود ندارد.
تقلیل استکبار جهانی که متشکل از آمریکا-کاخ سفید و کنگره- و برخی کشورهای اروپایی- از جمله انگلیس، فرانسه و آلمان- با پادویی برخی سران مرتجع در منطقه است، به تیم «بی» در حقیقت پاک کردن صورت مسئله و خدای نکرده بازی در پازل دشمن است.
متاسفانه مقامات ارشد دولت آقای روحانی پیش از این نیز دچار چنیناشتباهات محاسباتی شده بودند. آنجا که شخص آقای روحانی در اظهارنظری تأمل برانگیز گفته بود: «بنده آقای اوباما - رئیسجمهور سابق آمریکا- را فردی مودب! و باهوش! یافتم»! برخی در آن مقطع با سهلاندیشی این طور عنوان کردند که زبان نرم در مواجهه با آمریکا میتواند به امتیازگیری ایران منجر شود. اما باراک اوبامای دموکراتِ باهوش! و مودب! در ادامه ، در اقدامی بیسابقه از صدور ویزا برای نماینده دولت روحانی در سازمان ملل امتناع کرد و در اقدامی گستاخانه و بیپایه و اساس، به وی اتهام تروریستی زد. اوباما در ادامه در رفتاری بیشرمانه، مردم ایران را «یاغی»! نامید و 2 میلیارد دلار از اموال ملت ایران را بلوکه کرد. دولت اوباما همچنین قانون محدودیت ویزا و قانون تحریمی آیسا و قانون وضعیت اضطراری علیه ایران را تصویب و تمدید کرد.
مقامات ارشد دولت آقای روحانی همچنین در اقدامی تأمل برانگیز، «امضای وزیر خارجه آمریکا را تضمینِ اجرای برجام نامیدند»! و از سوی دیگر در زمان امضای برجام در دولت اوباما، با اطمینان گفتند که دولت بعدی آمریکا نمیتواند از برجام خارج شود.اما نه امضای وزیر خارجه آمریکا تضمین شد و نه آمریکا در برجام ماند.
دولتمردان پس از خروج آمریکا از برجام نیز دراشتباهی محاسباتی، میان سردمداران استکبار جهانی تفکیک قائل شده و تاکید کردند که «اروپا پشت ماست»! و «اقدامات اروپا در برجام، بیش از انتظارات ایران بوده است»!. رسانههای زنجیرهای نیز مدعی شدند که «موگرینی-مسئول سیاست خارجه اتحادیه اروپا- گفته است هر چه تهران بگوید»! اما تنها در یک نمونه، اظهارنظر «امانوئل ماکرون» رئیسجمهور فرانسه، آب پاکی را روی دست مدعیان «آمریکای بد - اروپای خوب» ریخت. ماکرون- مهر 97- در مصاحبه با فرانس 24 گفت: «احاطه کردن ایران با یک سیاست الزامآور، همان چیزی است که من همواره بر آن تأکید دارم. برای من راهبرد با ایران بر چهار مبنا است؛ حفظ توافق هستهای، توان مدیریت فعالیت هستهای ایران پس از سال ۲۰۲۵ (پایان برجام)، کنترل فعالیت موشکهای بالستیکی ایران و توان مقابله با نفوذ ایران در منطقه. من هیچگاه دربرابر ایران سادهلوح و زودباور نبودم اختلافنظر ما با آمریکا بر سر شیوه رفتاری ماست».
تیم «بی» تنها بخشی از استکبار جهانی است و طرف حساب ما نیز، نه تیم «بی» بلکه استکبار جهانی است. همان طور که پیش از این نیز ذکر شد، استکبار جهانی متشکل از آمریکا - کاخ سفید و کنگره - و برخی کشورهای اروپایی- از جمله انگلیس، فرانسه و آلمان- با پادویی برخی سران مرتجع در منطقه است.
علیرغم فضاسازی رسانههای زنجیرهای در تعریف و تمجید از وزیر خارجه به دلیل به کارگیری کلیدواژه تیم «بی»، این اقدام نه تنها شایسته تجلیل بلکه شایسته تذکر است، این قبیل اقدامات در مواجهه با دشمن، طرف مقابل را به حیلهگری تشویق میکند.
«دونالد ترامپ» رئیسجمهور آمریکا و «بوریس جانسون» نخستوزیر انگلیس و «امانوئل ماکرون» رئیسجمهور فرانسه و «آنگلا مرکل» صدراعظم آلمان در دشمنی با ملت ایران هیچ کم و کاستی از «جان بولتون» و «بنیامین نتانیاهو» ندارند، همان طور که این افراد خود به صراحت اذعان کردهاند که در مواجهه با جمهوری اسلامی دارای هدفی واحد با روشهای متفاوت هستند.
رهبر معظم انقلاب در بخشی از بیانیه راهبردی گام دوم انقلاب تاکید کردند:«سردمداران نظام سلطه(از عزت جمهوری اسلامی ایران) نگرانند؛ پیشنهادهای آنها عموماً شامل فریب و خدعه و دروغ است.امروز ملت ایران علاوه بر آمریکای جنایتکار، تعدادی از دولتهای اروپایی را نیز خدعهگر و غیر قابل اعتماد میداند. دولت جمهوری اسلامی باید مرزبندی خود را با آنها با دقت حفظ کند؛ از ارزشهای انقلابی و ملی خود، یک گام هم عقبنشینی نکند؛ از تهدیدهای پوچ آنان نهراسد؛ و در همهحال، عزت کشور و ملت خود را در نظر داشته باشد و حکیمانه و مصلحتجویانه و البته از موضع انقلابی، مشکلات قابل حل خود را با آنان حل کند. در مورد آمریکا حل هیچ مشکلی متصور نیست و مذاکره با آن جز زیان مادی و معنوی محصولی نخواهد داشت».
منبع: الف
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.alef.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «الف» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۴۷۲۵۸۹۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
اعتراف روزنامه غربگرا: ایران سه بر صفر از آمریکا جلو است
یک روزنامه وابسته به طیف اصلاحطلبان میگوید: باید برای آمدن ترامپ آماده شویم، این روزنامه در عین حال تلویحا اذعان کرده که منطق مقاومت جواب داده و ایران سه بر صفر از آمریکا جلو است.
به گزارش مشرق، روزنامه کیهان در ستون خبر ویژه خود نوشت: روزنامه هممیهن نوشت: «اگرچه هنوز با قاطعیت نمیتوان گفت بازگشت ترامپ قطعی است اما باید برای بازگشت او سناریوهایی تدارک دید و باور به اینکه همهشان مثل هم هستند در دوران بلوغ جمهوری اسلامی پذیرفتنی نیست. مهمترین خطر بازگشت ترامپ برای ایران، برخلاف تصور این نیست که امکان احیای برجام را منتفی میسازد، چون همین حالا هم بخت احیای برجام بالا نیست. اگر ترامپ بازگردد،
دو خطر اصلی متوجه ایران خواهد بود و جا دارد به این دو بیندیشند: نخست اینکه به احتمال زیاد، تکلیف اوکراین را یکسره میکند و بعید است بگذارد جنگ اوکراین بیش از این ادامه یابد. در این حالت، ایران نمیتواند مانند حالا نفت صادر کند. اگر صادرات نفت خام ایران از ۲۰۰ هزار بشکه در اواخر دولت روحانی به یک میلیون بشکه در روز رسیده (و آمار رشد اقتصادیای که دولت به آن میبالد نیز ناشی از همین است) به خاطر این نیست که جو بایدن چشم خود را به روی فروش نفت به چین بسته، بلکه ناشی از جنگ اوکراین است که نمیتوانند همزمان خریداران و مشتریان را از چند نقطه در تنگنا بگذارند. پس مهمترین آسیب ایران میتواند کاهش فروش نفت باشد. نکته دوم اینکه ایران از سه تحول بازگشت طالبان در افغانستان، جنگ اوکراین و غزه سود برده و در اصطلاح فوتبالی سه بر صفر جلو است و ترامپ اگر بخواهد سر به سر ایران بگذارد، این برتری سه بر صفر را باید از بین ببرد. اول: ناامن کردن مرزهای شرقی و تضعیف بازار هرات. دوم: تغییر وضعیت غزه بهگونهای که ایران از آن سود نبرد و سوم: همان که در بالا اشاره شد؛ اوکراین».
هممیهن میافزاید: به یاد آوریم که در سال ۱۳۵۹ و در همان مجلس اول دو نماینده با دو دیدگاه کاملاً مخالف در غالب امور داخلی، در مورد مشترکی هشدار دادند و آن هم این که بعد از مرگ شاه ادامه گروگانگیری آمریکاییهای شاغل در سفارت سالبه به انتفاء موضوع است و موجب روی کار آمدن رقیب جیمی کارتر خواهد شد. در حال حاضر ایران نمیتواند برای ماندن بایدن کار خاصی انجام دهد؛ مگر آنکه نقش ویژهای در غزه یا اوکراین ایفا کند. اما باید برای فردای احتمالی سناریو داشت؛ فردایی که ترامپ درصدد جبران آن برتری در سه حوزه برخواهد آمد. از تحول افغانستان نفع امنیتی و اقتصادی (بازار هرات و اضافه شدن به بازار سلیمانیه)، از تحول اوکراین نفع سیاسی و اطمینان از وتوی قطعنامهها در شورای امنیت سازمان ملل و از غزه نفع سیاسی چراکه اکنون به جای پیمان ابراهیم و نزدیک شدن اسرائیل به مرزهای ایران دانشگاههای آمریکا و حتی کانادا شاهد اعتراضات سراسری است و تکاپوی تشبیه حماس به داعش به شکست انجامیده و موج حمایت از فلسطینیها همه جا برخاسته است. مهمترین مراقبت وزارت خارجه باید حفظ همین سه موقعیت باشد تا ترامپ آنها را منتفی نکند و به هدر ندهد. در اصطلاح فوتبالی مراقب سه گل خودمان باشیم! در غزه البته با فاجعه انسانی روبهروییم و در اوکراین در اندازهای کمتر.».
درباره این تحلیل گفتنی است:
۱) آمریکا در حوزه اقتصادی بیشترین سود را به خاطر تحریم روسیه و فروش گرانقیمت نفت و گاز خود به اروپا میبرد، به نحوی که برخی دولتمردان فرانسه و آلمان بارها از قیمت پنج برابر شده گاز آمریکا گلایه کردهاند.
۲) یکسره کردن کار جنگ اوکراین، دست اروپا و آمریکا نیست، آن هم در وضعیتی که روسیه در موضع قدرت قرار دارد.
۳) افزایش فروش نفت ایران، ربطی به جنگ اوکراین ندارد؛ بلکه نتیجه مایوس شدن از دغلبازیهای برجامی غرب و اهتمام به دور زدن تحریم هست بایدن هم نتوانست دخالتی در معاملات نفتی ایران و چین بکند، نه این که به ادعای هممیهن، چشمانش را ببندد!
۴) آمریکا فارغ از آمد و شد رؤسای جمهور در کاخ سفید، در افغانستان متحمل شکست سنگینی شد و به ناچار، این کشور اشغال شده را تخلیه کرد. پس از آن هم تلاش زیادی برای ناامنسازی مرز افغانستان با ایران، درگیری دوطرف و ایجاد بیثباتی صورت گرفت که ناکام ماند. به عبارت دیگر، دوران بایدن، اوج تلاشهای مشترک آمریکا و انگلیس و اسرائیل برای بیثباتسازی مرزهای شرقی ایران بود و ناکام ماند.
۵) در موضوع جنگ غزه نیز، پای آمریکا در هر صورت گیر است؛ چه به حمایت از اسرائیل ادامه دهد و چه شکست بزرگ را پس از هفت ماه حمایت همهجانبه نظامی و اقتصادی بپذیرد. آمریکا نخواهد توانست چیزی جز خسارتهای سنگین، از سرانجام جنگ غره درو کند.
۶) اذعان هممیهن به این که ایران دست کم سه بر صفر در تحولات منطقه از آمریکا جلو افتاده، در حالی است که محافل غربگرا تا همین چند سال قبل میگفتند آمریکا کدخدای دنیاست و ظرف پنج دقیقه میتواند تمام توان نظامی ما را نابود کند و بنابراین به ادعای نشریه صدا (که سردبیرش با هممیهن مشترک است) باید مانند برّه و برده و از موضع تحقیرشدگی، با ترامپ یا بایدن مذاکره کرد!