Web Analytics Made Easy - Statcounter

خبرگزاری میزان- نشریه گاردین در یادداشتی به واکاوی اهداف واقعی سفر مشاور امنیت ملی ریاست جمهوری آمریکا به انگلیس پرداخته و نکات مهمی را مطرح می‌کند. تاریخ انتشار: 11:14 - 23 مرداد 1398 - کد خبر: ۵۴۱۵۶۷ به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری میزان؛ سفر «جان بولتون» مشاور امنیت ملی ریاست جمهوری آمریکا به انگلیس در آستانه جدایی این کشور از اتحادیه اروپا و طرح درخواست‌های تجاری‎اش سبب بروز واکنش‌هایی منفی در لندن شد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

  این موضوع دستمایه یادداشت «سیمون تیسدال» مفسر و یادداشت نویس سیاست خارجی انگلیس در نشریه گاردین شده است.
یادداشت تیسدال با عنوان "جان بولتون نه در پی معامله تجاری با انگلیس بلکه به دنبال استعمار ما است"، انتقاداتی شدید را متوجه این مقام آمریکایی و سیاست خارجی آمریکا کرده است.
یادداشت با اشاره به این که مشاور امنیت ملی «دونالد ترامپ» رئیس جمهور آمریکا درصدد است انگلیس را برای نان شبش به آمریکا وابسته کند و از آن به عنوان پایگاهی آمریکایی سوء استفاده کند، بولتون را اینگونه توصیف می‌کند:   بولتون خواهان تجارت آزاد نیست، وی به دنبال تغییر رژیم در کشور‌هایی مانند کره شمالی و کوبا است، او مداخلات نظامی به ویژه در افغانستان، عراق و لیبی را برنامه ریزی می‌کند، بولتون طراح مجازات‌ها و تحریم‌ها است و بدخواه و کینه ورز است. تخصص مشاور امنیت ملی رئیس جمهور آمریکا نقض و خروج از توافق نامه‌های بین المللی مانند توافق هسته‌ای ایران و توافق اقلیمی پاریس به بهانه تضعیف حاکمیت ملی آمریکا است. او با همین بهانه‌ها ایده‌های سازمان ملل، قوانین بین المللی و دادگاه کیفری بین المللی را نادیده می‌گیرد.
یادداشت در ادامه آورده است: این هفته جان بولتون با عنوان مشاور امنیت ملی دونالد ترامپ برای دیدار با «بوریس جانسون» و وزرای ارشد کابینه به انگلیس آمد؛ نه برای انعقاد توافق تجاری دوجانبه پسابرگزیت بلکه برای تغییر رژیم در انگلیس.
برای بولتون به عنوان یک ایدئولوگ نئومحافظه کار و متفکر ضد اسلام و یادداشت نویس فاکس نیوز مسائل تجاری اهمیتی نداشت بلکه موضوع مهم برای او در این سفر سوءاستفاده از تحولات پیش روی انگلیس بود که تقریبا اگر در هر جای دیگری انجام می‌شد به عنوان کودتای راستگرایانه‌ای تلقی می‌شد که به نفع آمریکا و شخص ترامپ بود. اما مستعمره پیشین انگلیس قادر به استثمار آن نخواهد بود.
یادداشت هدف بولتون از این سفر را در سه مورد اعلام می‌کند:
۱. هدف نخست سوداگری به شیوه خاص دولت آمریکا و شخص ترامپ؛ به این معنا که آمریکا تا ۳۱ اکتبر (۹ آبان) ضرب الاجل تعیین شده برای خروج از اتحادیه اروپا صبر خواهد کرد. در پایان این فرصت قیمت توافق تجاری را بولتون تعیین خواهد کرد که احتمالا بهای آن خروج انگلیس از توافق هسته‌ای ایران و دوری از سایر امضاکنندگان آن یعنی فرانسه و آلمان خواهد بود. در واقع جانسون و «دومینیک راب» وزیر خارجه انگلیس با اعلام مشارکت در ائتلاف دریایی در خلیج فارس تاکنون نیمی از این مسیر را طی کرده‎اند. به نظر می‌رسد می‌توان انگلیس را به عنوان کشور مزدوران، با پول خرید. البته این پایان زیاده خواهی‌های آمریکا نخواهد بود و واشنگتن احتمالا امتیازات تجاری دیگری را براساس اهداف خود مطرح خواهد کرد. اگرچه آمریکا وانمود می‌کند که این قضیه صحت ندارد، اما با کمک "دوستان انگلیسی" اهداف دیگری مانند جلب حمایت لندن در منزوی کردن شرکت مخابراتی «هوآوی» و شاید مشارکت در جنگ تجاری با پکن را دنبال می‌کند. ضمیمه کردن بخش‌های دیگری از کرانه باختری به اسرائیل که مغایر با قطعنامه‌های سازمان ملل است، نیز از دیگر اهداف آمریکا است. این خواسته در اظهارات چاپلوسانه بولتون مبنی بر نقش بسیار ارزشمند انگلیسِ مستقل در ناتو مشهود بود. در این مورد باید به خروج آمریکا از پیمان منع موشک‌های هسته‌ای میان برد نیز توجه داشت. این سوال مطرح می‌شود که آیا آمریکا اکنون خواهان حمایت بی قید و شرط انگلیس در رقابت تسلیحاتی با روسیه و چین نیست؟ اظهارات بولتون در مورد دستاورد سفرش به انگلیس به معنای برون سپاری سیاست خارجی و امنیتی لندن است که در اختیار واشنگتن قرار گرفته است.
۲. هدف دوم ایجاد شکاف میان انگلیس و اروپا و استفاده از این کشور به عنوان پایگاه عملیاتی برای اختلال، خرابکاری و تضعیف اتحادیه اروپا است؛ چراکه وجود این اتحادیه برای آمریکا آزار دهنده است. در واقع بولتون درصدد است با محتاج کردن انگلیس به نان شبش، از لندن به عنوان ابزاری برای ناکام کردن ایده «امانوئل مکرون» در مورد همگرایی دفاعی اروپا و تضعیف مقررات اتحادیه در زمینه شرکت‌های چندملیتی در عرصه فناوری دیجیتال استفاده کند. این امر با توجه به قدرت گرفتن افرادی مانند «ویکتور اوربان» در مجارستان و «ماتئو سالوینی» در ایتالیا و رفتن بهترین دوستان انگلیس مانند «آنجلا مرکل» در آلمان و «دونالد تاسک» ممکن‌تر خواهد بود.
۳. اما سومین هدف بولتون، تبدیل انگلیس به دنباله رویی درباره رویکرد عجیب هژمونی آمریکا است؛ رویکردی فوق محافظه کارانه، ملی گرایانه، عوام گرایانه و اغراق گونه درباره آمریکا.
یادداشت با هشداری در مورد نگاه بولتون خاتمه می‌یابد؛ نگاهی که شکل تغییر یافته و در واقع بازیافت شده برنامه‌های «اندیشکده قرن جدید آمریکایی» است. پیش بینی می‌شود جانسون و طرفداران ماجراجوی برگزیت کورکورانه از این نگاه پیروی کنند. اقدامی که سبب شرمساری و نه امنیت و رفاه انگلیس خواهد شد.
انتهای پیام/

منبع: خبرگزاری میزان

کلیدواژه: انگلیس گاردین آمریکا جان بولتون

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.mizan.news دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری میزان» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۴۷۶۱۴۳۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

یادداشت مهرداد خدیر / این مرد طراح لایحه عفاف و حجاب است /او در چه سمت‌هایی مشغول به کار بوده است؟ /آن اقبالی این اقبالی نیست!

خیلی‌ها دوست دارند بدانند لایحۀ حجاب و عفاف را کی نوشته که این قدر شورای نگهبان به آن ایراد شرعی و قانونی می‌گیرد؟ روشن است که یک روحانی و فقیه آشنا با شرع آن را ننوشته و گرنه این همه مشکل شرعی نداشت و آقای حسین شریعتمداریِ کیهان را هم به این نتیجه نمی‌رساند که قانون (لایحه نهایی نشده) را بگذارید کنار و با همین طرح نور (گشت ارشاد - ۲ نیروی انتظامی) جلو بروید. فرمانده کل فراجا هم از حرکت بی‌درنگ به جانب «عفت اسلامی» سخن گفته و به قانون خاصی استناد نمی‌شود. آنچه یک نماینده مجلس هم هر از گاهی می‌گوید پیشنهاد‌های محدود کننده اوست و هنوز تصویب و نهایی نشده.

به گزارش صدای ایران از عصرایران، اما این لایحه را کی نوشته؟ یک فقیه؟ نه! یک خانم؟ نه! چهرۀ اصلی این لایحه آقایی است به نام ابوالفضل اقبالی که سال ۸۸ و در گرماگرم التهابات انتخابات لیسانس علوم اجتماعی خود را از دانشگاه علامۀ طباطبایی گرفت و ۸ سال بعد موفق شد در رشتۀ مطالعات زنان فوق لیسانس خود را از دانشگاه غیر دولتی خوارزمی دریافت کند.

از گشت ارشاد تا چادر المیرا، زنان در دنیای وارونه، ساخت اجتماعی طلاق توافقی...

نگاهی به مشاغل او بعد از دریافت مدرک و حتی حین دانشجویی نیز نشان می‌دهد در جامعه به مفهوم عام آن کار و زندگی نکرده بلکه در نهاد‌های مختلف حکومتی و نه حتی دستگاه‌های اجرایی دولتی (دست‌کم تا پیش از روی کار آمدن دولت ابراهیم رییسی) مشغول بوده است: معاون رصد و پایش موسسه بینا وابسته به سازمان تبلیغات، مدیر روابط عمومی ستاد امر به معروف و نهی از منکر، کارشناس کودک و نوجوان سازمان رسانه‌ای اوج، دبیر کارگروه زنان در مؤسسۀ اشراق وابسته به بنیاد خاتم‌الاوصیا و سرانجام در دولت آقای رییسی وارد دولت می‌شود (ستاد حجاب و عفاف وزارت کشور).

چون در برخی گفتگو‌ها از او به عنوان «آقای دکتر» یاد می‌شود بررسی‌ها حاکی از آن است در دانشگاه علوم تحقیقات دانشگاه آزاد وارد تحصیل در مقطع دکتری جامعه شناسی شده، اما ادامه نداده و گویا به تازگی در دانشگاه تهران از سر گرفته است.

ویژگی آقای اقبالی این است که مانند امامان جمعه به شرع استناد نمی‌کند (هر چند آقای علم‌الهدی مشهد هم به تازگی از شاهنامه گفت و این شعر را خواند: "منیژه منم، دُختِ افراسیاب/ برهنه ندیده تنم آفتاب" و تفاخر دختر افراسیاب به بیژن درباره جایگاه طبقاتی خود را بی‌توجه به ابیات قبل درباره شادنوشی این دو را به حساب الگوی حجاب و پوشش گذاشت!) یا به قانون. چون قانون را خودش نوشته و در گیر و دار رفع اشکالات شرعی است. از این رو تعابیر خاص خود را به کار می‌برد کما این که به تازگی در برنامه تلویزیونی «بدون گارد» گفت:

«تحمل مخالف، رفتار اخلاقی است، اما بی‌حجابی مزاحمت برای ماست و تحمل مزاحم رفتاری انفعالی است». تعابیری که ما به ازای شرعی و قانونی ندارد.

پیش‌تر در مناظره با دکتر احمد بخارایی - جامعه شناس- هم وقتی مجری پرسید: "با توجه به این که برای سلبریتی‌ها جریمه‌های بیشتر تعیین کرده اید آیا نباید نگران بود این رفتار‌ها به مهاجرت بینجامد؟ " او پاسخ داد: جریمه‌های آنان را بیشتر تعیین کردیم، چون رفتارشان تبعیت اجتماعی دارد ولی اگر هم به مهاجرت بینجامد، خوب بینجامد!

منتها بلافاصله اضافه کرد: البته قدم هنرمندان روی چشم ما! انگار او میزبان و مالک است و دیگران قرار است وارد قلمرو او شوند. در فضای مجازی هم در واکنش گفته شد: قدم‌تان روی چشم برای فردی بیرونی به کار می‌رود. یک ایرانی متولد ۱۳۶۲ که نماینده اقلیت جامعه است (به گواه انتخابات ۱۴۰۰ و ۱۴۰۲) نمی‌تواند به ایرانیان دیگر بگوید قدم‌تان روی چشم! چون این خاک که متعلق به اوی تنها نیست! بحث انگیزترین سخن او، اما باز در همان مناظره با دکتر احمد بخارایی بود که در آن گفت:

بی حجابی جلوی حرص و ولع را می‌گیرد در حالی که هر چه افراد حریص‌تر و گرم‌تر و پرقدرت‌تر و ولع بیشتری داشته باشند برای تشکیل خانواده مصمم‌تر می‌شوند و اگر در غرب خانواده‌ها واقعی نیست به خاطر این است که ولع ندارند و بعد از آن آماری ارایه داد.

هنگامی که مجری گفت، چون این آمار‌ها را مراکز رسمی و حکومتی منتشر می‌کنند برخی در آنها تشکیک می‌کنند او این گونه پاسخ داد: آمارگیران پژوهشگاه فرهنگ و ارتباطات ظاهری کاملا مردمی دارند. با یک من ریش و انگشتر و یقه آخوندی که آمار نمی‌گیرند.

این که یک آقا و همکاران غالبا مرد او و نه خانم‌ها متولی طراحی و دفاع از لایحه حجاب هستند و تحصیلات فرد هم نه در فقه و حقوق که در زمینه علوم اجتماعی است ولی ماحصل صبغه مجازات دارد و ادبیاتی که به کار می‌گیرد مطلقا شبیه فقیهان و حتی واعظان یا حقوق‌دانان نیست در حالی که به شرع و قانون استناد می‌شود مورد توجه ناظران قرار گرفته و روشن شده بنای او بر دو اصل است: یکی این که حجاب کم یا بی‌حجابی حرص و ولع تشکیل خانواده و ارتباط مشروع را از بین می‌برد و دوم این که «مزاحم ما هستند». [این «ما»‌را هم توضیح نداده مشخصا شامل چه کسانی می‌شود؟

همه مردم ایران که بار تامین نصف بودجه دولت را با پرداخت انواع مالیات بر عهده دارند یا تنها همفکران ایشان؟]با این اوصاف این سوال هم قابل طرح است که چرا آقای رییسی، ابوالفضل اقبالی را برای معاونت زنان و خانواده انتخاب نکرده با توجه به این که خانم خزعلی معاون کنونی بار‌ها گفته اولویت خانم‌ها باید خانه و خانواده باشد و طبعا این قاعده شامل خود خانم انسیه خزعلی هم می‌شود.

در تاریخ معاصر ایران یک ابوالفضل اقبالی دیگر هم البته داریم که ربطی به حجاب و زنان نداشت و ۱۶ سال قبل از تولد این ابوالفضل اقبالی درگذشته و او نماینده آستارا در دوره ۲۱ مجلس شورای ملی بود و مدتی قائم مقام دکتر حسین خطیبی در جمعیت شیر و خورشید سرخ ایران.

آقای اقبالیِ مورد نظر این نوشته، اما جایی قائم مقام نبوده او مدیر عامل موسسه فرهنگی هنری بصیرت است.

دیگر خبرها

  • اعتراف جاسوس ها درباره اطلاعاتی که به «گروه ۴۰۰» داده‌اند | افشای جزئیات شکست جاسوسی آمریکا و انگلیس
  • بازداشت جاسوس‌های وابسته به آمریکا و رژیم صهیونیستی در یمن
  • سرخپوشان به دنبال بردن نساجی در شهر خسته/ استقلالی ها درصدد تثبیت صدرنشینی
  • یادداشت مهرداد خدیر / این مرد طراح لایحه عفاف و حجاب است /او در چه سمت‌هایی مشغول به کار بوده است؟ /آن اقبالی این اقبالی نیست!
  • تجمع ضد آمریکا و انگلیس در بورکینافاسو
  • رسانه‌های عبری‌زبان: ارتش اسرائیل کاملا وابسته به آمریکاست
  • حمایت مجلس یمن از تشدید مبارزات علیه رژیم صهیونیستی، آمریکا و انگلیس
  • یادداشت| امام صادق(ع) و نگاه ویژه به شهر مقدس قم
  • اذعان بورل به از دست رفتن قدرت آمریکا
  • قول جالب پپ به خبرنگار: شماره‌ام را یادداشت کن!