چرا امارات از همراهی با ترامپ علیه ایران عقب نشینی کرد؟

رویداد۲۴ هم زمان با تشدید تنش ها بین ایران و آمریکا، نگرانی کشورهای منطقه در مورد بروز یک درگیری خطرناک در خلیج فارس افزایش یافته است. رهبران امارات در ابتدا از کمپین فشار حداکثری ترامپ علیه جمهوری اسلامی حمایت می کردند. اما به نظر می رسد که ابوظبی در مورد تاکتیک های خود برای مقابله با ایران تجدیدنظر کرده است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

در ادامه این مطلب آمده است: امارات در ماه های اخیر تلاش کرده است که از تشدید تنش ها با تهران پرهیز کند. بعد از آنکه چندین نفت کش تجاری در نزدیکی دریای عمان مورد هدف قرار گرفتند، مقامات اماراتی از مقصر دانستن تهران امتناع کردند. امارات همچنین در هفته های اخیر نیروهای نظامی خود را به تدریج از یمن خارج کرده است. این موضوع نشان می دهد که ابوظبی در حال تغییر دادن برخی مواضع خود در حوزه سیاست خارجی است.

رهبران امارات به طور ویژه نگران بروز یک جنگ تمام عیار با ایران هستند. چنین سناریوی ترسناکی عواقب اقتصادی و ژئوپلیتیکی اجتناب ناپذیری به دنبال خواهد داشت که به طور جدی به منافع امنیتی و اقتصادی کشور آسیب وارد می کنند.

در صورتی که درگیری در منطقه بروز پیدا کند، امارات احتمالا در بین اولین اهداف ایران قرار خواهد داشت. در چنین سناریویی اروپایی ها و آمریکایی های فعال در امارات در بین اولین کسانی قرار خواهند داشت که این کشور را ترک می کنند.

اما در ارتباط با قضیه یمن سیاست مداران اماراتی به این نتیجه رسیده اند که مداخله نظامی مستقیم در این کشور جنگ زده هزینه زیادی به آن ها تحمیل خواهد کرد.

البته ابوظبی تقریبا 90 هزار جنگجوی یمنی را در جنوب یمن آموزش داده است. این نیروها منافع مشترکی با امارات دارند. در نتیجه، رهبران امارات همچنان به دنبال دست یابی به اهداف خود در یمن هستند، اما در شرایط کنونی ترجیح می دهند که در مقایسه با گذشته از استراتژی های متفاوتی بهره بگیرند.

ظاهرا اماراتی ها برای کاهش تنش ها در منطقه تصمیم گرفته اند که حداقل از برخی جهات از رویکرد دولت ترامپ فاصله بگیرند. البته ابوظبی همچنان جمهوری اسلامی را به عنوان تهدیدی بزرگ برای خود تصور می کند و از تلاش های واشنگتن برای جلوگیری از گسترش نفوذ تهران در منطقه حمایت خواهد کرد.

از نقطه نظر اماراتی ها ایدئولوژی جمهوری اسلامی، حمایت این کشور از گروه های نیابتی شیعه در عراق، لبنان و یمن و همچنین برنامه های هسته ای و موشکی تهران تهدیدات بزرگی برای خاورمیانه هستند. اما باید به یاد داشته باشیم که خاورمیانه منطقه ای بزرگ و پیچیده است. ما نمی توانیم این منطقه را به کشورهای حامی و ضد ایران تقسیم کنیم. دولت ترامپ متاسفانه درک درستی از دنیای عرب ندارد.

در ماه های اخیر این باور مشترک در بین تحلیلگران سیاسی وجود داشت که کشورهای عربی خلیج فارس و اسرائیل در حال سوق دادن ترامپ به سمت جنگ با ایران هستند. اما رویکرد جدید امارات نشان می دهد که برداشت های ما اشتباه بودند.

ابوظبی در واقع هرگز از اقدام نظامی آمریکا علیه تهران حمایت نکرده است. آن ها تصور میکردند که تلاش های واشنگتن برای منزوی و تهدید کردن تهران در نهایت به تسلیم شدن رهبران ایران منجر خواهد شد، بدون آنکه شاهد جنگی فاجعه آمیز باشیم که عواقب آن بدون شک دامن امارات را خواهد گرفت.

حملات خرابکارانه علیه نفت کش های تجاری در سواحل امارات در ماه مه نشان دادند که کمپین فشار حداکثری ترامپ چه خطراتی می تواند داشته باشد. گفتنی است، هر گونه اقدام نظامی واشنگتن امارات را در معرض اقدامات تلافی جویانه ایران قرار خواهد داد.

ما باید از تغییر رویکرد امارات در قبال سیاست خارجی استقبال کنیم. محمد بین زاید، ولیعهد ابوظبی به این نتیجه رسیده است که کشورهای عربی خلیج (فارس) چاره ای جز کنار آمدن با ایران نخواهند داشت. البته رقابت منطقه ای تهران و ابوظبی در آینده نزدیک ادامه خواهد یافت، اما رهبران امارات این واقعیت را پذیرفته اند که باید استراتژی های جدیدی را برای مقابله با رفتار ایران در منطقه اتخاذ کنند.

ابوظبی در این دوره حساس مصمم است که ریسک تقابل با تهران را کاهش دهد. از دهه 1980 شاهد چهار جنگ بزرگ در خلیج فارس بوده ایم. آن ها نمی خواهند عواقب فاجعه بار جنگی دیگر را تحمل کنند.

در هفته های اخیر رهبران امارات تلاش کرده اند که دوباره روابط دیپلماتیک با تهران را از سر بگیرند. کاخ سفید نیز می تواند از این فرصت برای اتخاذ رویکردی مصلحت آمیز برای حل اختلافات خود با تهران استفاده کند.

البته هنوز مشخص نیست که دولت ترامپ چه واکنشی نسبت به استراتژی جدید امارات نشان خواهد داد. شاید مقامات آمریکایی، ابوظبی را به عنوان یکی از بازیگران ضعیف در بین متحدان منطقه ای خود تصور کنند یا اینکه از فرصت پیش آمده برای کاهش خطر بروز جنگ تمام عیار با ایران بهره برداری کنند.

در هر صورت، اگرچه کشورهای عربی شورای همکاری خلیج فارس همچون واشنگتن معتقدند که ایران تهدید بزرگی برای ثبات و امنیت منطقه است، اما آن ها ضرورتا منافع ملی خود را برای حمایت از کمپین فشار حداکثری ترامپ کنار نخواهند گذاشت.

منبع: انتخاب برچسب ها: رویداد24 ، امارات ، تنش میان ایران و آمریکا ، تحریم های آمریکا ، درگیری ایران و آمریکا در خلیج فارس ، مذاکره هسته ای سرگرمی

منبع: رویداد24

کلیدواژه: رویداد24 امارات تنش میان ایران و آمریکا تحریم های آمریکا درگیری ایران و آمریکا در خلیج فارس مذاکره هسته ای

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.rouydad24.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «رویداد24» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۴۸۱۲۶۳۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

اعتراف روزنامه غربگرا: ایران  سه بر صفر از آمریکا جلو است

یک روزنامه وابسته به طیف اصلاح‌طلبان می‌گوید: باید برای آمدن ترامپ آماده شویم، این روزنامه در عین حال تلویحا اذعان کرده که منطق مقاومت جواب داده و ایران سه بر صفر از آمریکا جلو است.

به گزارش مشرق، روزنامه کیهان در ستون خبر ویژه خود نوشت: روزنامه هم‌میهن نوشت: «اگرچه هنوز با قاطعیت نمی‌توان گفت بازگشت ترامپ قطعی است اما باید برای بازگشت او سناریوهایی تدارک دید و باور به اینکه همه‌شان مثل هم هستند در دوران بلوغ جمهوری اسلامی پذیرفتنی نیست. مهم‌ترین خطر بازگشت ترامپ برای ایران، برخلاف تصور این نیست که امکان احیای برجام را منتفی می‌سازد، چون همین حالا هم بخت احیای برجام بالا نیست. اگر ترامپ بازگردد،

دو خطر اصلی متوجه ایران خواهد بود و جا دارد به این دو بیندیشند: نخست اینکه به احتمال زیاد، تکلیف اوکراین را یک‌سره می‌کند و بعید است بگذارد جنگ اوکراین بیش از این ادامه یابد. در این حالت، ایران نمی‌تواند مانند حالا نفت صادر کند. اگر صادرات نفت خام ایران از ۲۰۰ هزار بشکه در اواخر دولت روحانی به یک میلیون بشکه در روز رسیده (و آمار رشد اقتصادی‌ای که دولت به آن می‌بالد نیز ناشی از همین است) به خاطر این نیست که جو بایدن چشم خود را به روی فروش نفت به چین بسته، بلکه ناشی از جنگ اوکراین است که نمی‌توانند همزمان خریداران و مشتریان را از چند نقطه در تنگنا بگذارند. پس مهم‌ترین آسیب ایران می‌تواند کاهش فروش نفت باشد. نکته دوم اینکه ایران از سه تحول بازگشت طالبان در افغانستان، جنگ اوکراین و غزه سود برده و در اصطلاح فوتبالی سه بر صفر جلو است و ترامپ اگر بخواهد سر به سر ایران بگذارد، این برتری سه بر صفر را باید از بین ببرد. اول: ناامن کردن مرزهای شرقی و تضعیف بازار هرات. دوم: تغییر وضعیت غزه به‌گونه‌ای که ایران از آن سود نبرد و سوم: همان که در بالا اشاره شد؛ اوکراین».

هم‌میهن می‌افزاید: به یاد آوریم که در سال ۱۳۵۹ و در همان مجلس اول دو نماینده با دو دیدگاه کاملاً مخالف در غالب امور داخلی، در مورد مشترکی هشدار دادند و آن هم این که بعد از مرگ شاه ادامه گروگان‌گیری آمریکایی‌های شاغل در سفارت سالبه به انتفاء موضوع است و موجب روی کار آمدن رقیب جیمی کارتر خواهد شد. در حال حاضر ایران نمی‌تواند برای ماندن بایدن کار خاصی انجام دهد؛ مگر آنکه نقش ویژه‌ای در غزه یا اوکراین ایفا کند. اما باید برای فردای احتمالی سناریو داشت؛ فردایی که ترامپ درصدد جبران آن برتری در سه حوزه برخواهد آمد. از تحول افغانستان نفع امنیتی و اقتصادی (بازار هرات و اضافه شدن به بازار سلیمانیه)، از تحول اوکراین نفع سیاسی و اطمینان از وتوی قطعنامه‌ها در شورای امنیت سازمان ملل و از غزه نفع سیاسی چراکه اکنون به جای پیمان ابراهیم و نزدیک شدن اسرائیل به مرزهای ایران دانشگاه‌های آمریکا و حتی کانادا شاهد اعتراضات سراسری است و تکاپوی تشبیه حماس به داعش به شکست انجامیده و موج حمایت از فلسطینی‌ها همه جا برخاسته است. مهم‌ترین مراقبت وزارت خارجه باید حفظ همین سه موقعیت باشد تا ترامپ آنها را منتفی نکند و به هدر ندهد. در اصطلاح فوتبالی مراقب سه گل خودمان باشیم! در غزه البته با فاجعه انسانی روبه‌روییم و در اوکراین در اندازه‌ای کمتر.».

درباره این تحلیل گفتنی است:

۱) آمریکا در حوزه اقتصادی بیشترین سود را به خاطر تحریم روسیه و فروش گران‌قیمت نفت و گاز خود به اروپا می‌برد، به نحوی که برخی دولتمردان فرانسه و آلمان بارها از قیمت پنج برابر شده گاز آمریکا گلایه کرده‌اند.

۲) یکسره کردن کار جنگ اوکراین، دست اروپا و آمریکا نیست، آن هم در وضعیتی که روسیه در موضع قدرت قرار دارد.

۳) افزایش فروش نفت ایران، ربطی به جنگ اوکراین ندارد؛ بلکه نتیجه مایوس شدن از دغلبازی‌های برجامی غرب و اهتمام به دور زدن تحریم هست بایدن هم نتوانست دخالتی در معاملات نفتی ایران و چین بکند، نه این که به ادعای هم‌میهن، چشمانش را ببندد!

۴) آمریکا فارغ از آمد و شد رؤسای جمهور در کاخ سفید، در افغانستان متحمل شکست سنگینی شد و به ناچار، این کشور اشغال شده را تخلیه کرد. پس از آن هم تلاش زیادی برای ناامن‌سازی مرز افغانستان با ایران، درگیری دوطرف و ایجاد بی‌ثباتی صورت گرفت که ناکام ماند. به عبارت دیگر، دوران بایدن، اوج تلاش‌های مشترک آمریکا و انگلیس و اسرائیل برای بی‌ثبات‌سازی مرزهای شرقی ایران بود و ناکام ماند.

۵) در موضوع جنگ غزه نیز، پای آمریکا در هر صورت گیر است؛ چه به حمایت از اسرائیل ادامه دهد و چه شکست بزرگ را پس از هفت ماه حمایت همه‌جانبه نظامی و اقتصادی بپذیرد. آمریکا نخواهد توانست چیزی جز خسارت‌های سنگین، از سرانجام جنگ غره درو کند.

۶) اذعان هم‌میهن به این که ایران دست کم سه بر صفر در تحولات منطقه از آمریکا جلو افتاده، در حالی است که محافل غربگرا تا همین چند سال قبل می‌گفتند آمریکا کدخدای دنیاست و ظرف پنج دقیقه می‌تواند تمام توان نظامی ما را نابود کند و بنابراین به ادعای نشریه صدا (که سردبیرش با هم‌میهن مشترک است) باید مانند برّه و برده و از موضع تحقیرشدگی، با ترامپ یا بایدن مذاکره کرد!