۲۰ درصد مردم انگلیس در فقر به سر میبرند
تاریخ انتشار: ۱ شهریور ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۴۸۵۶۵۳۵
تسنیم نوشت: اکثر مردم معتقدند انگلیس کشوری ثروتمند و دارای سطح زندگی بالا است؛ از این گذشته ، انگلیس عضو"گروه7" و پنجمین اقتصاد بزرگ جهان است؛ اما علیرغم ثروت و تسلط این کشور در امور مالی جهانی ، استانداردهای زندگی برای یک خانواده، متوسط رو به پایین است و یک پنجم از جمعیت، اکنون در فقر زندگی میکنند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
براساس گزارش اخیر کمیسیون سنجش اجتماعی (SMC)، حدود 4.5 میلیون کودک در حال حاضر در فقر زندگی میکنند ؛ رقمی که 33 درصد از کودکان کشور را تشکیل می دهد. در کلاس درس متوسط 30 دانش آموز ، 9 نفر در فقر زندگی می کنند.
مناطقی که بیشترین میزان فقر کودکان را شامل میشود لندن ، یورکشایر ، شمال شرقی و شمال غربی است؛ در این مناطق بیش از 20 درصد خانواده ها زیر خط فقر زندگی میکنند؛ جنوب شرقی انگلیس منطقهای است که کمترین میزان فقر را دارد اما حتی در این منطقه 16.6 درصد خانوادهها فقیر هستند. اکنون تعداد نگرانکنندهای از کودکان بی خانمان هستند؛ براساس موسسه خیریه پناهگاه بی خانمان ، تاکنون 130هزار کودک در انگلیس در اسکان موقت زندگی می کنند؛ این معادل پنج کودک بی خانمان در هر مدرسه است.
نگرانی دیگری که گزارش SMC آن را برجسته میکند این است که بسیاری از این کودکان فقیر از خانواده هایی هستند که حداقل یک والدین در آن کار میکند؛ تعداد "فقیران شاغل" اکنون به بالاترین حد خود در دهه های اخیر رسیده است؛ دولتهای متوالی اظهار داشتهاند که اشتغال تنها راهی است که افراد میتوانند خود را از فقر خارج کنند و با این حال این کشور در حال حاضر بالغ بر هشت میلیون نفر شاغل دارد اما هنوز با فقر مقابله میکند.
گزارش اخیر دیگری که توسط بنیاد "جوزف رونتری" انجام شدهاست نیز به رشد نگرانکننده فقر در سراسر انگلیس توجه کرده است؛ براساس این گزارش، اکنون بیش از پنج سال گذشته، نیم میلیون کودک دیگر به فقرا اضافه شدهاست؛ "کمبل راب" ، مدیر اجرایی بنیاد ابراز نگرانی کرد که کشور شاهد افزایش روز افزون فقر به علت عدم تحقق اهداف والدین است؛ وی هشدار داد که خانواده ها تحت فشار قرار دارند.
"فیلیپ الستون"، گزارشگر ویژه سازمان ملل در امور فقر، سیاست اجتماعی بریتانیا را فاجعهبار خوانده و میگوید لندن با اقدامات سیستماتیک و ریاضتی، زیرساختهای تامین اجتماعی را از بین برده است؛ یک پنجم جمعیت به حاشیه رانده شده اند. گزارشی از سوی نماینده ویژه سازمان ملل در حوزه فقر منتشر شد که شرایط اجتماعی و اقتصادی شهروندان بریتانیا را به چالش میکشد. در این گزارش آمده که 15 میلیون بریتانیایی یعنی حدود یک پنجم جمعیت این کشور در فقر به سر میبرند؛ به گفتهی او سطح فقر کودکان در این کشور مبهم است.
"فیلیپ الستون" اظهار میدارد: شیوع فقر در بین کودکان انگلیس نتیجه انتخاب های سیاسی است که توسط رهبران دولت انجام میشود وهیچ دلیلی وجود ندارد که یک دولت ثروتمند چنین سطح بالای از فقر را تجربه کند.
فشارها و عدم اطمینان از رشد فقر، تأثیر مضر بر سلامت روان کودکان دارد؛ بنیاد بهداشت روانی گزارش میدهد که از هر چهار دانش آموز یک نفر از وضعیت مالی خانواده خود نگران است؛ سلامت روانی درازمدت این کودکان نیز در معرض خطر است و کودکانی که در فقیرترین خانوارها زندگی می کنند ، دو برابر بیشتر از همکلاسی های مرفه خود ، در معرض مشکلات سلامت روان هستند.
فقر همچنین تأثیر نامطلوبی در آموزش کودکان انگلیسی دارد؛ براساس گزارش سال 2018 اتحادیه ملی آموزش و پرورش 87 درصد از پاسخ دهندگان اذعان داشتند که فقر به طور قابل توجهی در یادگیری دانش آموزان تأثیر می گذارد.
مدیر یک مدرسه در "مورکم " شهر لانکاشر در شمال غربی انگلستان میگوید که دانشآموزان مدرسه او بسیار گرسنه هستند؛ دانشآموزان پس از ورود به مدرسه در سطل آشغالها دنبال غذا میگردند؛ "شیوون کالینگوود" میگوید در حال حاضر در مدرسه او 35 دانشآموز وجود دارد که خانوادههایشان از بانک غذایی استفاده میکنند. او میگوید احتمالا تعداد چنین خانوادههایی بیشتر است و آمار موجود تنها درباره خانوادههایی است که مدرسه از آن با خبر است.
انگلیس کشور ثروتمند و پیشرفته ای است اما در آن بسیار از دانشآموزان در سطاهای زباله به دنبال غذا میگردند تا خود را سیر کنند!
منبع: الف
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.alef.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «الف» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۴۸۵۶۵۳۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
فقط افرادی که در خانوادهای سمی بزرگ شدهاند این ۷ مورد را درک میکنند
نحوه بزرگ شدن شما تا بزرگسالی، چه خوب و چه بد، بر رفتارتان تأثیر میگذارد تجربیات مخرب اولیه زندگی زخمهای عاطفی ماندگاری از خود به جای میگذارند.
آنها اغلب روابط شما را به گونهای تحت تاثیر خود قرار میدهند که درک آن دشوار است.
در ادامه، به بررسی ۷ چیز در زندگی میپردازیم که طبق اصول روانشناسی، افرادی که در خانوادهای با روابط سمی بزرگ شده اند درکشان میکنند.
۱) زندگی در تنش مداوم
بزرگ شدن در یک خانواده سمی میتواند به معنای زندگی در یک تنش دائمی باشد. هرگز نمیدانید که درگیری بعدی چه زمانی رخ خواهد داد روانشناسان خاطرنشان میکنند که اعضای سمی خانواده ممکن است معتاد به درگیریهای مداوم باشند در نتیجه، آنها از نظر احساسی بیش از حد واکنش نشان داده و در جمع یا در فضای خصوصی عصبانیتشان را نشان میدهند.
بزرگ شدن در چنین محیط ناآرامی مانند حرکت در میدان مین بوده که در آن هر قدم مملو از خطر است از لحظهای که از خواب بیدار میشوید، تا زمانی که به رختخواب میروید، یک حس تنش وجود دارد؛ مانند طوفانی که در حال وقوع است.
شما در چنین شرایطی مجبور هستید که همیشه رفتارها و سخنان خود را بررسی کنید و هرگز نمیدانید که یک نظر ظاهراً بی ضرر چه زمانی طوفانی را برمی انگیزد این حالت حتی پس از مستقل شدن به سختی از بین میرود.
۲) احساس میکنید که در افت و خیز احساسی هستید
اعضای سمی خانواده همیشه در آستانه انفجار نیستند گاهی اوقات، آنها آرام، دوستداشتنی و خوب به نظر میرسند. درست پیش از اینکه بدون هیچ هشداری وارد حالت سمی خود شوند.
این دقیقاً همان چیزی است که باعث میشود احساس کنید که انگار در یک ترن هوایی احساسی هستید درست زمانی که فکر میکنید در امانید، یک طغیان شما را به قلمروی دلواپسی پرتاب میکند این تغییرات سریع خلق و خو باعث ایجاد حس بی ثباتی میشوند.
بچههایی که در چنین شرایطی بزرگ میشوند و نمیدانند که چه چیزی انتظارشان را میکشد، ممکن است دچار اضطراب شده و دائماً خود را برای حمله عاطفی بعدی آماده کنند.
۳) مراقبت از دیگران
کودکان در خانوادههای سمی ممکن است خود را در نقشهایی بیابند که معمولاً برای بزرگسالان تعریف شده اند؛ مانند نقش مراقب، این امر آنها را وادار میکند که خیلی سریع بزرگ شوند و کودکی و معصومیت آنها را میرباید.
بر اساس اصول روانشناسی، اگر مجبور باشید از همان ابتدا نقش مراقب را بازی کنید، این احتمال وجود دارد که هویت خود را با انجام کارهایی برای دیگران پیوند دهید.
در حالی که کمک کردن خوب است، با داشتن چنین ذهنیتی این کار را بیش از حد و بدون تعیین مرزهای سالم و توجه به نیازهای خود انجام میدهید.
در این صورت، عزت نفس شما آسیب میبیند. به خصوص اگر این باور را داشته باشید که تنها در صورتی شایسته عشق و احترام هستید که بتوانید به دیگران کمک کنید.
۴) عزت نفس پایین
افرادی که در خانوادههای سمی بزرگ شده اند، اغلب در دوره بزرگسالی با عزت نفس پایین دست و پنجه نرم میکنند اگر در دوران کودکی خود مجبور بودید که با انتقادات بی وقفه کنار بیایید، همان افرادی که باید به شما عشق بیقید و شرط میدادند، باعث شدند که احساس بی ارزشی کنید.
هنگامی که متقاعد شدید بی ارزش هستید، از بین بردن این باور دشوار است. حتی در موقعیتهایی که به طور عینی موفق هستید، ممکن است دچار احساس بی کفایتی و شرم شوید.
بنابراین، اهداف بزرگ تری را برای خود تعیین کرده و اگر نتوانستید به آنها دست یابید، خودتان را سرزنش میکنید.
۵) کمالگرایی
فرزندان خانوادههای سمی میتوانند دچار کمالگرایی شوند. شاید پدر و مادرتان اشتباهات شما را به عنوان یک نقص، به جای بخشی از زندگی عادی تلقی میکردند.
بنابراین، ممکن است این رفتار باعث شده باشد که شما در دوره بزرگسالی فکر کنید که باید از اشتباهات به هر قیمتی اجتناب کرد و تلاش برای کمالگرایی یک هنجار است؛ نه یک استثنا.
تمایل به کمالگرایی همچنین میتواند ناشی از نیاز به کسب تایید یا اجتناب از انتقاد در یک محیط خانوادگی سمی باشد که در درازمدت باعث استرس مزمن و نارضایتی از زندگی خواهد شد.
۶) سرکوب احساسات
محیطهای سرکوبکننده عاطفی در دوران کودکی، بیان آشکار احساسات را برای افراد چالشبرانگیز میکنند.
روانشناسان خاطرنشان کرده اند که سرکوب احساسات یک راهبرد معمول مقابلهای است که توسط اعضای خانوادههای سمی استفاده میشود.
کودکان در چنین خانوادههایی این باور را دارند که ابراز احساسات میتواند منجر به نادیده گرفته شدن یا حتی خشونت و شرمندگی شود؛ بنابراین آنها احساسات خود را سرکوب میکنند که باعث میشود ایجاد روابط عمیق در دوره بزرگسالی چالشبرانگیزتر شود.
اگر نتوانید به طرف مقابل بگویید که واقعاً چه احساسی دارید، چگونه میتوانید به او نزدیک شوید؟
۷) مکانیسمهای مقابلهای ناسالم
بزرگ شدن در یک شرایط سمی میتواند باعث شود مکانیسمهای مقابلهای دیگری در شما شکل گیرند:
کنارهگیری از تعاملات اجتماعی به عنوان راهی برای محافظت از خود در برابر رنجهای عاطفی بیشتر
سوء مصرف مواد مخدر برای از بین بردن درد عاطفی یا مقابله با استرس
انجام رفتارهای خودآزاری در تلاش برای مقابله با احساسات طاقتفرسا یا به دست آوردن حس کنترل
صرف زمان بیش از حد در شبکههای اجتماعی یا خیالبافی به عنوان وسیلهای برای فرار از واقعیتهای زندگی ناکارآمد خانوادگی
منبع: روزیاتو
باشگاه خبرنگاران جوان وبگردی خواندنیها