قالیباف: هر هفته احمدینژاد را میبینم/ در آخر فروردین ماه به جهت احوالپرسی عید رفتم
تاریخ انتشار: ۶ شهریور ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۴۹۳۲۳۲۰
خرداد: یک عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام درباره دیدارش با محمود احمدینژاد گفت: من هر هفته در مجمع تشخیص او را میبینم، در آخر فروردین ماه به جهت احوالپرسی عید رفتم و در آن دیدار هیچ سخن سیاسی با یکدیگر نداشتیم.
به گزارش خرداد به نقل از تسنیم؛ محمدباقر قالیباف عضو مجمع تشخیص مصلحت در جلسهای با عنوان «گفتمانسازی و مطالبهگری شهید دیالمه» با محوریت انتخابات مجلس که توسط سازمان بسیج دانشجویی کشور برگزار شد، اظهار داشت: «اگر از من سؤال شود، چالش بزرگ کشورمان چیست و ریشه این موضوعات کجاست؟ بنده بر این باور هستم مهمترین چالش ما ناکارآمدی است و این ناکارآمدی ریشه در مدیریت و نحوه اداره و نوع نگاهمان به اداره در کشور است، برخی از این ناکارآمدیها ریشه در رفتارهای فردی مدیران و برخی دیگر ریشه در ساختارها دارد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
اهم اظهارات قالیباف در این نشست را در ادامه میخوانید:
- اگر قصد داشته باشیم تا از این چالشها نجات پیدا کنیم، باید اجزای این نظام، کارآمد شوند. تنها نظام یا نقش حاکمیتی نیست، من معتقدم بسیاری از مشکلاتی که امروزه با آن دستوپنجه نرم میکنیم به جهت وجود ناامیدی در میان جوانان، مردم و بخشهای مختلف است، علتش نیز ناکارآمدی است، اگر امروز در حوزه اقتصاد با چالشهای جدی روبهرو هستیم، به جهت ناکارآمدی است.
- وضعیت جوری شده است که گاهی به نظر میرسد اگر هیچ اقدامی نکنیم، کارها و مسائل بهتر انجام میشوند تا آنکه دائما در آنها دخالت کنیم. لذا کانون مشکلات ناکارآمدی است و نخستین آسیب را به ما وارد میکند.
- با ناکارآمدی نهتنها مقبولیت ما در تودههای مردم از بین میرود، بلکه تودههای مردم هنگامی که عملکرد نظام دینی در مسند قدرت را نگاه میکنند، بر باورهای دینی آنها نیز تأثیر میگذارد. در صورت ناکارآمد بودن، اعتماد مردم را از دست خواهیم داد و مشارکت کاهش جدی خواهد داشت.
- ما نیازمند این هستیم که بدانیم برای حل مشکل ناکارآمدی باید از کجا آغاز کنیم؟ تصورم آن است که ما نیازمند یک اجماع سیاسی هستیم و اجماع سیاسی در پشت درهای بسته انجام نمیشود؛ یک اجماع سیاسی نیازمند هماهنگی بینالاذهانی است، یعنی ذهنها باید به یکدیگر نزدیک شوند تا بتوانیم این اجماع را به دست بیاوریم و این اجماع بهگونهای نیست که ما از بالا دیکته کنیم و پایین تنها اطاعت کنند.
- جنگ رسانهای که دشمن در داخل و خارج علیه مبانی انقلاب و نظام آغاز کرده در جهت فروپاشی ذهنی نسبت به باورها در ذهن مردم است، به همین جهت ما باید حرکتی در مقابلش انجام دهیم؛ به عبارتدیگر فلسفه اجماعی که میگویم به این جهت است، نه به منظور آنکه به دنبال منافع حزبی، قبیلهای و ... باشیم، این موضوعات نشان داده اگر قصد داشته باشیم تا به سبک روشهای گذشته کار کنیم، هیچ اتفاقی نمیافتد، مگر آنکه تغییرات جدی و اساسی در روشها و سیاستورزی خود داشته باشیم.
- از سال ۷۶ تا ۹۶ در مجموعه حرکاتمان در مسائل سیاسی معطوف به رأی و صندوق موفق نبودیم، ما وحدت را نیز با روش و ابزارهایی در اردوگاه خود دنبال کردیم و تحقق دادیم اما به پیروزی نرسیدیم. حدود ۲۶ ماه پیش نامهای دو صفحهای خطاب به جوانها نوشتم. در آن نامه یادآور شدم که کشور نیاز به تغییر و تحول جدی و اساسی دارد، در حقیقت نیاز به سیاستورزی است، در این نامه از کلمه «نواصولگرایی» یاد کردم. ما نیازمند تغییر و تحول اساسی در روشها، ابزارها و سیاستورزیهایمان هستیم. همچنین همانجا عنوان کردم این تغییر جز به دست جوانها اتفاق نخواهد افتاد. البته آن زمان نقدهای جدی را نیز شنیدم.
- چرا نباید جوان امروز فرصت به میدان آمدن را نداشته باشد؟ اگر سخنی از «نواصولگرایی» مطرح کردم، به این جهت بود.
- برخی به من گفتند، سخنت درست است اما مطرح نکن، با ما در این باره صحبت کن. گفتم من و شما چه دلیلی دارد با یکدیگر صحبت کنیم، قرار نیست ما با یکدیگر صحبت کنیم، بلکه بنا است با جوانها سخن بگوییم، حتی قرار نیست تنها با جوانهایی که انقلابی هستند، سخن بگوییم، ما باید با تمام جوانهای کشور حرف بزنیم، مگر برادر جوانی که به جنگ آمد و به شهادت رسید، فاصله بین اینکه نماز دو خط درمیان خوانده تا فاصلهای که به اینجا رسیده و به شهادت رسیده است چقدر است؟
- من به فرد موردنظر گفتم بحث اصول و اصولگرایی را یک جریان صرف سیاسی نمیبینیم، هنگامی که حرف از اصول میزنیم و میگوییم این اصول تغییرناپذیر است و آن اصول سنتهای الهی هستند؛ سنتهای الهی نیز تغیرناپذیر هستند، هر نسلی هم بگذرد ثابت میماند.
- در نواصولگرایی سخنی گفتیم که سه شاخص مهم برای ما وجود دارد و باید به آن دقت کنیم یک مردم را باور داشته باشیم، یعنی شعار ندهیم نمیتوان گفت ما مردمباور هستیم و میخواهیم مشکل اقتصاد که بزرگترین چالش ما است را حل کنیم، اما اقتصاد ۸۰ درصدش دولتی باشد، این حرف بیربطی است، یعنی کلاه سر مردم گذاشتن است.
- اگر در این نوگرایی، جوانگرایی اتفاق نیفتاد دیگر موضوعات نیز اتفاق نخواهد افتاد، یعنی روحیه محافظهکاری اجازه نخواهد داد که این تغییرات اتفاق بیفتد، بنابراین برای تغییر وضع موجود به وضع مطلوب این مسیری که اشاره کردم طی میکنیم و این اقدام پذیر نیست، جز آنکه جوانانی مانند شما دلسوز و پای کار بیتوقع باشند، وگرنه اگر این کار را نکنیم وضع ما همینطور نامعلوم میماند، در گام دوم باید بایستیم و این کار را انجام دهیم.
- اگر اقدامی انجام ندهیم و اجازه دهیم در بر همان پاشنه گذشته بچرخد چیزی درست نمیشود، پس از کلیپ ۴-۵ دقیقهای که از جوانان برای به میدان آمدن دعوت کردم، مجدداً برخی من را نقد کردند، اما گفتند باید به این مسیر بیاییم واقعاً نباید تردید کنیم و واقعاً بیاییم این مجلس نو را درست کنیم، وقتی میگوییم مجلس نو معتقدیم باید پیروز شویم، پیروز شدن به این معنا است که افرادی به مجلس آمده و کرسی بگیرند که کارآمد باشند، اگر این مجلس نیز کارآمد نباشد، بهتر است که وارد نشویم.
- در شورای وحدت به روشنی عنوان کردم که وحدت برای مردم اولویت دارد، اما وحدت اصالت ندارد. چرا میگویم وحدت اولویت دارد، به این جهت که وحدت حتما مقدمهای برای پیشرفت کار است. چرا اصالت ندارد؟ چون اگر بخواهد در بر همین پاشنه بچرخد و میدان را به جوانها ندهیم، مجلس کارآمد درست نکنیم، هر کسی با هر زد و بندی وارد مجلس میشود. این اقدام چه فایدهای دارد؟
- باید بگویم که این بحثها در شورای وحدت دنبال شده است، نخستین بار است که پس از دو الی سه دهه، جمعیت این شورا تشکیل شده است از ۵۰ درصد جوان و ۵۰ درصد پیشکسوت و همگی این اتفاق مهم را پذیرفتند. اگر در میدان نباشیم و جوانهای انقلابی پای کار نیایند من به شما میگویم این در بر همان پاشنه خواهد چرخید.
- هنوز در شورای وحدت تمام سلایق کنار یکدیگر جمع نشدند، اما گفتوگو میان تمام سلایق انجام میشود، یعنی در حال حاضر جامعه روحانیت در تهران که اخیراً تشکیلات سراسری برپا کرده و ظاهراً دفاتری نیز دارد، فعالیتهایی انجام میدهد، با برخی دیگر از جریانات سیاسی مانند دوستان در مجموعه پایداری نیز گفتوگو صورت میگیرد، باید بگویم که تمام این اتفاقات خوب و مثبت است.
- (درباره رابطه نواصولگرایی با اصولگرایی): سخن ما این است که ما اصولگرایی را پیش از اینکه بگوییم یک جریان سیاسی است، یک اساس سیاسی است، هنگامی که سخن از اصولگرایی میشود، ما آن را در مقابل اصلاحطلبی میبینیم؛ ما معتقدیم اصول و اصولگرایی مبتنی بر مبانی اندیشه سنتهای الهی است.
- (با اشاره به مانیفست نواصولگرایی): متن این مانیفست در اینترنت در دسترس است و هر شخصی میتواند آن را مطالعه کند، اگر نقدی یا پیشنهادی وجود دارد، آن را عنوان کند. من در این جریان تنها کاری که قول میدهم انجام دهم آن است که صدا و بلندگوی شما باشم چراکه شاید صدای من از شما بیشتر شنیده شود.
- (درباره برخی ادعاها مبنی بر تناقض سخنانش نسبت به برجام): من درباره برجام هیچ حرف متناقضی نگفتم، متأسفانه برخی اوقات برخی افراد و رسانهها تکهای از جمله و صحبت را برداشته و آن را پررنگ میکنند، اگر قسمتی حمایت کردم تنها از تیم مذاکرهکننده حمایت کردم، زمانی مقام معظم رهبری نیز از تیم مذاکرهکننده حمایت کردند، اما بحث برجام و محتوای برجام مخصوصاً تصویب برجام در مجلس را خیر.
- بحث ناکارآمدی که در مجلس میگویم را در تصویب برجام مشاهده میکنید، مجلسی که طی ۲۰ دقیقه برجام را تصویب میکند، عملکردش اینگونه است؛ طرحی به مجلس ارائه شد که حدود ۱۸۰ نفر امضا کردند، اما وقتی برای رأیگیری رفت، ۶۰ نفر رأی دادند. نقد من به برجام جدی بوده است، من حتی درباره روش مذاکره نیز انتقاد کردم.
- (در پاسخ به سؤالی مبنی بر تبریکش به ظریف): موفقیتی که یاد کردم به جهت اصل موضوع مذاکره بود. شما بپذیرید که این عظمت انقلاب بود. ۵ قدرت دنیا که حق وتو داشته و جمهوری اسلامی را به رسمیت قبول ندارند بر سر جمهوری اسلامی ساعتها نشسته و صحبت کردند. آنها زمانی قصد نوشتن نامهای داشتند، تنها خطاب به رئیسجمهور مینوشتند، اما کمکم نامههایشان خطاب به رهبر معظم انقلاب بود، یعنی نظام ولایی را پذیرفتند، نه ساختار صرف سیاسی و دستگاه دیپلماسی.
- (در پاسخ به سؤالی مبنی بر شبهات درباره اختلافاتش با سعید جلیلی): من با آقای جلیلی در جبهه پشت یک خاکریز جنگیدیم، در حال حاضر کنار یکدیگر کار میکنیم. جلساتی درباره برخی موارد داشتیم که میتوان گفت شاید بیش از سه ساعت طول کشید؛ قرار است جلسه دیگری را با یکدیگر داشته باشیم، شما باید درباره ائتلاف و وحدت به جهت حل ناکارآمدیها سخن بگویید. در قسمتهایی ممکن است اختلافسلیقه وجود داشته باشد، در حوزه نوع نگاهمان در سیاستورزی در روشها ابزارها باشد و از اینگونه موضوعات وجود داشته باشد، اما اینها مهم نیست.
- (درباره دیدارش با محمود احمدینژاد): من هر هفته در مجمع تشخیص او را میبینم. نزدیک به یکدیگر نیز مینشینیم. (باخنده) دقت کنید، من به دیدار آقای احمدینژاد در آخر فروردین ماه به جهت احوالپرسی عید رفتم و در آن دیدار هیچ سخن سیاسی با یکدیگر نداشتیم، حداقل مواضع من روشن است، این موضوع بسیار روشن است اما خب عید بوده و ما به احوالپرسی رفتیم.
- این خبر در مرداد مطرح شد گفتند آقای قالیباف با احمدینژاد برای مذاکره دیدار کرده است! چه زمانی این سخن گفته شد؟ زمانی که من آمدم و موضوع مجلس نو را طرح کردم و گفتم جوانان پای کار بایستید. عدهای تا احساس خطر کردند اینگونه رفتار کردند، برخی روزنامهها کاریکاتور تمامقد توهینآمیز زدند، چون احساس خطر کردند. مطمئن باشید هرجا بهدرستی گام بردارید، برای تضعیف شما حرکت میکنند.
- (درباره اینکه به او تکنوکرات میگویند): این سخن پس از فرمایشات مقام معظم رهبری در سال ۹۲ که سال انتخابات بود عنوان شد، در فروردین ایشان به مسائلی اشاره کردند که برخی رفتار تکنوکراتی دارند و کار جهادی انجام نمیدهند، این کلمه از آنجا به وجود آمد، جریانی شروع کرد که قالیباف تکنوکرات است چراکه خوب کار میکند. چه تکنوکراتی؟ در شهر تهران در سال ۸۴ که توفیق خدمت در شهرداری تهران را داشتم شروع به کار جهادی و فرهنگی کردم.
- (درباره سؤالی مبنی بر لیست اموالش در انتخابات ۹۶): اگر کسی خلاف این موضوع سندی دارد، بگوید. طی ۴۰ سال گذشته هر حسابی داشتم چک کنند.
- (درباره رد پیشنهاد ریاست بنیاد مستضعفان): بله دراین باره با من صحبت شد. من گفتم حتما هر وظیفهای به دوش من باشد بدون چونوچرا آن وظیفه را انجام می دهم اما اگر نظر خودم را بخواهید نظرم آن است که دیگران هستند که این کارها را انجام دهند اجازه دهید حرف را قبل از بحث بنیاد بگویم. دی ماه ۹۶ چند ماهی تازه از کار فارغ شده بودم که توفیق سفر حج پیدا کردم. هنگامیکه در جلسهای با دوستان جمع شدیم من در آنجا مطرح کردم که در دی ۹۶ کنتور خود را صفر میکنم و هیچ مسئولیت رسمی و اجرایی نمیپذیرم میخواهم در جوانان کار کنم و به آنان نشان دهم با دست خالی بدون هیچ پولی میتوان کار کرد. کسی کار جهادی میکند باید دوچیز را نخواهد: پول و اختیار . هرکسی که پول و اختیار نخواست و کار کرد آن کار جهادی است. اگر من به بنیاد رفته بودم و درباره مجلس نو صحبت میکردم کسانی که دنبال تخریب من هستند، چه میگفتند؟
- (درباره چرایی انصرافش در انتخابات ۹۶): اولا گذشته را تنها بهعنوان تجربه داشته باشید تا اشتباهات را مجدداً مرتکب نشوید. در سال ۹۶ تصمیم ورود هفته آخرمان به این انتخابات اشکال داشت. من شفاهی و مکتوب به دوستان گفتم. من با آقای رئیسی از سال ۵۶ تا الان دوست هستیم. به هنگام نظرسنجی ۵ درصد آقای رئیسی جلوتر بود اما عزیزان بنا نیست من و آقای رئیسی با یکدیگر رقابت کنیم بنا بود یکی از ما دو با رقیب رقابت کنند. شما به نظرسنجیها دقت کنید. اگر من در این انتخابات میماندم و رقیب برنده بود چه میشد؟ ما براساس سنتهای الهی کار میکنیم.
برچسب ها: محمدباقر قالیباف ، مجمع تشخیص مصلحت نظام ، محمود احمدی نژاد ، اصولگرایان ، قالیباف ، احمدی نژادمنبع: خرداد
کلیدواژه: محمدباقر قالیباف مجمع تشخیص مصلحت نظام محمود احمدی نژاد اصولگرایان قالیباف احمدی نژاد
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.khordad.news دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خرداد» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۴۹۳۲۳۲۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
فاصله بین محمود احمدی نژاد و صادق محصولی به روایت عباس زاده مشکینی /کسی در پرونده سوآپ نفتی اردبیل بازداشت نشد
به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، روایت ها از دوران استانداری محمود احمدی نژاد در اردبیل و ردپای محصولی در سوآپ نفتی در همان دوره، بارها و بارها تکرار شده است.
محمود عباسزاده مشکینی، نماینده فعلی مشکین شهر در مجلس که طی روزهای اخیر مهمان «کافه خبر» خبرگزاری خبرآنلاین بود، روایت خود از این ماجرا را دارد. . او که در دوران استانداری احمدی نژاد در اردبیل، مدیر کل امور شهری و روستایی استانداری اردبیل بوده است می گوید؛«ما نفت را از آذربایجان به ارزانی میخریدیم و بعد به گرانی میفروختیم که در اینجا پولی نصیب استان میشد، به این صورت که آن زمان به اندازه بودجه عمرانی دولت از محل سوآپ پول به قلک عمرانی استان تزریق شد. لذا از دولت مرکزی پول نمیگرفتیم و یک خلاقیتی بود.»
او حضور محصولی در یکی از کارگزاری هایی که مسئول این سوآپ نفتی بودند را رد نمی کند و تاکید دارد؛«خیلیها بودند که نفت و گازوئیل را میگرفتند و میبردند میفروختند و حاشیه سودی هم داشتند. محصولی هم مسئول یکی از این کارگزاری ها بود.»
بخش هایی از گفتگو با محمود عباسزاده مشکینی، نماینده مشکین شهر در مجلس یازدهم را بخوانید؛ (مشروح این گفتگو طی روزهای آینده منتشر خواهد شد.)
****
*آقای عباسزاده! روایت های زیادی از رابطه احمدی نژاد و محصولی در دوران حضورشان در ارومیه و اردبیل شنیده می شود، خصوصا در ماجرای سوآپ نفتی. روایت شما از این رابطه و پرونده چیست؟
در مورد محصولی قضیه به این ترتیب است که او در دورهای تحت عنوان فردی از بخش خصوصی به اردبیل آمد، آن زمان احمدینژاد استاندار اردبیل بود و این دو ارتباطی داشتند، بعد از آن هم در دولت احمدینژاد وزیر شد و همکاری افزایش پیدا کرد.
فاصله بین احمدی نژاد و محصولی بیشتر خواهد شدبا توجه به اینکه بنده هر دو نفر را میشناختم از ابتدا متوجه تفاوتهای فکری این دو نفر میشدم کما اینکه در شکلگیری جبهه پایداری که بنده فکر میکنم پایهگذار این جریان محصولی بود، این تفاوت خودش را نشان داد و معلوم بود که تفکر احمدینژاد این نیست و هر چه جلوتر آمدیم این تفاوتها آشکارتر و روشنتر شد.
بنده دو جریان احمدینژاد و محصولی را به عنوان دو جریانی که زاویه آنها کم شود، پیشبینی نمیکنم و حتی اعتقاد دارم این زاویه بیشتر و بیشتر هم خواهد شد. اگر محصولی و احمدینژاد را به عنوان دو فرد در نظر بگیریم فاصله آنها بیشتر خواهد شد اگر به عنوان دو جریان هم در نظر بگیریم، باز هم فاصله آنها بیشتر خواهد شد چراکه تفاوتهای فکری ساختاری دارند.
سوآپ نفتی خلاقیت خوبی بود زیرا...*شما در جریان مسائل مرتبط با قضیه سوآپ نفتی هم هستید؟
از نزدیک خیر اما از دور بله. جریان به این ترتیب بود که در آن زمان میان آذربایجان و ارمنستان اختلاف بود و ارمنستان میان آذربایجان و نخجوان که مربوط به خاک آذربایجان است، فاصله انداخته بود و آذربایجان نمیتوانست به این استان سوخت برساند، از طرفی استانهای ایران سهمیه نفت و گازوئیلی ندارند، آن زمان خلاقیت خوبی صورت گرفت و از داخل کشور چیزی به بیرون نرفت.
آن زمان میان ایران و جمهوری آذربایجان قراردادی بود که طبق آن نفت و گازوئیل را باکو از طریق پارسآباد وارد ایران میکرد، کامیونهای آذری عرض استان اردبیل و آذربایجان شرقی را میپیموندند، به سمت جلفا میرفتند و مجدداً وارد خاک نخجوان میشدند، قرار بود حق راهی به ایران پرداخت کنند اما از دولت وقت ایران مجوز قانونی گرفتند و با ابتکاری گفتند که وقتی دولت مرکزی به اردبیل نفت و گازوئیل میدهد به جای اینکه این موارد را به پالایشگاه اردبیل بفرستد، سهم ما را از تبریز پرداخت کند و ما در داخل استان نفت و گازوئیل وارداتی باکو را استفاده میکنیم و کامیونها هم دیگر عرض استان اردبیل را نمیروند، بلکه ما همین نفت و گازوئیل وارد شده را مصرف میکنیم و از سهم اردبیل و میزان سوخت مصرفی نخجوان را از تبریز میدهیم.
نفت را از آذربایجان به ارزانی میخریدیم و بعد به گرانی میفروختیمما نفت را از آذربایجان به ارزانی میخریدیم و بعد به گرانی میفروختیم که در اینجا پولی نصیب استان میشد، به این صورت که آن زمان به اندازه بودجه عمرانی دولت از محل سوآپ پول به قلک عمرانی استان تزریق شد. لذا از دولت مرکزی پول نمیگرفتیم و یک خلاقیتی بود.
البته این کار را به کارگزار میدادند که انجام دهد به این ترتیب که به او میگفتند سهم ما را بگیر و فلان جا بفروش، لذا این کار با مجوز و قانونی صورت گرفت و هم به نفع استان بود. دولت که تغییر کرد و اصلاحطلبان روی کار آمدند، پرونده تشکیل دادند شکایت کردند وکیل گرفتند و نهایتاً نتوانستند آنچه میخواهند را اثبات کنند.
هیچ کسی در جریان پرونده سوآپ نفتی بازداشت نشد*اما آقای اقبال عباسی، شهردار وقت گفته که چند نفر در جریان این پرونده بازداشت شدند...
خیر، هیچکس بازداشت نشد، اقبال عباسی شهردار اردبیل زمان استانداری احمدینژاد بود که بعد اصلاحطلب شد. خیر قضیه به این ترتیب نبود، پرونده تشکیل شد، به تهران آمد و تا دیوان عالی کشور و آن اتهاماتی که اصلاحطلبان به اینها زده بودند، رأی برائت گرفتند که اگر این رأی صادر نمیشد اینها نمیتوانستند وزیر و و کیل شوند...(با خنده)
*همه پولهای ناشی از سوآپ...
من شخصاً در جریان روند آن پرونده قضایی بودم که نهایتاً رأی برائت صادر شد.
محصولی، مسئول یکی از کارگزاری هایی بود که نفت و گاز را می فروخت و حاشیه سودی داشت*بنابراین منظور شما این است که از این سوآپ نفتی هیچ پولی عاید محصولی و احمدینژاد نشد؟
آن زمان سازمان همیاریهای احمدینژاد بود که این سازمان هیئت امناء داشت و درآمد آن با سیاستگذاری هیئت امناء هزینه میشد، لذا بحث شخصی نبود. البته آن زمان فقط یک کارگزار نبود بلکه کارگزاران فراوانی بودند که با سازمان همیاریهای شهرداری قرارداد میبستند و این کار را انجام میدادند، لذا کارگزار سود میکرد.
*محصولی هم یکی مسئول یکی از آن کارگزاری ها بود...
بله محصولی هم به عنوان کارگزار طرف قرارداد بود، البته خیلیها بودند که نفت و گازوئیل را میگرفتند و میبردند میفروختند و حاشیه سودی هم استفاده میکرد. در حال حاضر هم شرایط به همین ترتیب است به عنوان مثال فردی که نفت ایران را به عراق میبرد، سود میکند. در این مورد خیلی حرفها گفته شد.
۲۷۲۱۱
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1898751