او را کشتم چون کینه بدل داشتم و مرا تحقیر میکرد
تاریخ انتشار: ۸ شهریور ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۴۹۴۶۴۴۹
به گزارش گروه اجتماعی برنا؛ سرهنگ گودرزی در تشریخ خبر گفت : در تاریخ ۲۶ اردیبهشت ماه امسال طی مراجعه خانمی ۴۸ به دادسرای امور جنایی تهران از مفقود شدن همسرش بنام( بیژن ۵۵ ساله ) اعلام شکایت میکند ، پرونده حسب دستور بازپرس شعبه نهم دادسرای جنایی تهران جهت پیدایش فقدانی و کشف حقیقت به اداره یازدهم پلیس جنایی تهران ارجاع شد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی افزود : شاکی پس از حضور در پلیس آگاهی در اظهارات خود به کارآگاهان گفت ، همسرم چند روز قبل برای سرکشی به باغ ویلای کرج با خودروی شخصی خود ( سوناتا مشکی رنگ) از منزل واقع محدوده خ انقلاب خارج و تاکنون بازنگشته است حتی به باغ ویلای کرج هم رفتم ولی آنجا نبود ، در این رابطه به شخصی بنام هرمز که از دوستان صمیمی همسرم می باشد مظنون هستم.
سرهنگ گودرزی ادامه داشت : کارآگاهان پس شنیدن اظهارات شاکی و با انجام اقدامات پلیسی صورت گرفته ، هزمز آخرین شخصی بوده که چندین بار با وی ارتباط داشته در ادامه تحقیقات پلیسی مشخص شد هرمز مدتیست ناپدید شده است ،که همین موضوع ظن کارآگاهان را به هرمز بیشتر کرده که بدست آمدن این اطلاعات دستگیری وی را در دستور کار کارآگاهان قرار گرفت.
معاون جنایی پایتخت در ادامه بیان داشت: کارآگاهان اداره یازدهم با بهره گیری از روشهای علمی کشف جرم در تاریخ ۳۱ مردادماه موفق به شناسایی مخفیگاه وی در محدوده خیابان صفا شدن که با هماهنگی بازپرس پرونده وی دستگیر و منتقل گردید.
وی افزود : در تحقیقات صورت گرفته از هرمز منکر هرگونه بزه و اطلاع از بیژن شده که با انجام تحقیقات پلیسی و ارائه دلایل و مدارک وی چاره ای جز بیان حقیقت را نداشته و در تاریخ سوم شهریور پرده از یک جنایت هولناک برداشت و اعتراف به قتل دوستش کرد.
هرمز در ادامه تحقیقات گفت ، من اعتیاد شدید به مواد مخدر دارم ، با مقتول چند سالی هست دوست هستیم روز حادثه به وی زنگ زدم تا به منزلم ( محل جنایت) برای دیدن مقداری طلاجات که خریده بودم بیاید و او آمد و پس از گذشت چند دقیقه گفت طلاها قلابی هستند و شروع کرد به تخریب و تحقیر کردن من ، این اقدام مقتول باعث شده بود که از وی کینه بدل داشته باشم گویی با نوچه اش رفتار میکند تا اینکه خواست برو و بلند شد بسمت راه پله رفت و من هم فرصت را مناسب دیدم تا انتقام از وی بگیرم که با لوله آهنی که در منزل داشتم از پشت سر یک ضربه به سر وی کوبیدم و او از پاگرد بسمت کف راه پله افتاد و از آنجای که ساختمان دو طبقه برای خودم هست و کسی نبود بعداز اینکه مطمن شدم بیژن مرده اقدام به دفن جسد وی در زیر راه پله کردم و او را پتو پیچ کردم و رویش بتن ریختم و مدتی متواری شدم.
سرهنگ گودرزی گفت : کارآگاهان پس از شنیدن اظهارات قاتل ، بلافاصله به همراه تیم بررسی صحنه جرم و بازپرس پرونده راهی محل جنایت شدند ، که با نشان دادن محل دفن جسد تیمی از آتش نشانی وارد عمل شده با تخریب محل ، جسد کشف و جهت بررسی به دستور بازپرس پرونده به پزشکی قانونی منتقل می گردد.
سرهنگ کارآگاه علی گودرزی ، معاون جنایی پلیس پایتخت ، با اعلام این خبر گفت : باتوجه به اعتراف صریح متهم به قتل و انگیزه قتل اختلافات شخصی بوده ، وی با صدور قرار قانونی از سوی بازپرس شعبه نهم دادسرای جنایی تهران جهت انجام تحقیقات تکمیلی و کشف زوایای پنهانی احتمالی پرونده در اختیار کارآگاهان اداره دهم ویژه قتل قرار گرفت.
منبع: خبرگزاری برنا
کلیدواژه: انقلاب جرم قتل مبارزه با جرایم جنایی پلیس آگاهی معاون
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.borna.news دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری برنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۴۹۴۶۴۴۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
ماجرای ناپدید شدن مجسمه ۵ میلیاردی یک هنرمند
چندی قبل مرد مجسمهسازی به یک نمایشگاه نقاشی رفت، اما هنگام بازدید از نمایشگاه متوجه یک تابلوی نقاشی شد که روی آن طرحی از کلمه «هیچ» دیده میشد؛ طرحی که نظر مرد جوان را به خود جلب کرد و تصمیم گرفت از این طرح ایدهبرداری کند و مجسمهای از آن بسازد.
به همین خاطر عکسی از طرح گرفت و راهی خانه شد تا آنچه که در ذهن داشت در قالب مجمسهای خاص و منحصر بهفرد بسازد؛ مجسمهای دستساز که میلیاردها تومان ارزش داشته و اگر از روی آن نسخههای دیگری میخواست، میتوانست کسب درآمد کند.
پس از ساخت مجسمه از جنس برنز کارشناسان ۵ میلیارد تومان روی آن قیمت گذاشتند.
مرد هنرمند با این تصور شیرین به سراغ یک قالبساز رفت و از او خواست از روی مجسمهاش، قالب بسازد؛ قالبی که میتوانست با استفاده از آن، تعداد زیادی مجسمه بسازد و برای فروش به بازار ارائه کند؛ مجسمههایی که هر کدام را میتوانست ۴۰ میلیون تومان به فروش برساند.
او برای ساخت قالب، نمونه مجسمهاش را در اختیار او قرار داد. مدتی بعد مرد مجسمهساز به سراغ مرد قالبساز رفت و سراغ مجسمهاش را گرفت، اما او بهانهای آورد و مجسمه دستساز را به صاحبش نداد.
دو ماه از این ماجرا گذشته بود و مرد قالبساز هر بار از پس دادن مجسمه میلیاردی طفره میرفت تا اینکه یک روز که به مغازه قالبسازی رفت، متوجه شد مغازه خالی و تعطیل است. مغازهداران دیگر مدعی بودند که او چند روز قبل مغازهاش را خالی کرده و رفته و کسی از او خبری ندارد. مرد هنرمند که مجسمه ۵ میلیاردیاش را از دست رفته میدید، به ناچار به پلیس مراجعه و از مرد مغازهدار شکایت کرد.
بهدنبال شکایت مرد مجسمهساز، پروندهای در دادسرای ویژه سرقت تهران تشکیل شد. کارآگاهان اداره آگاهی پایتخت به دستور بازپرس شعبه پنجم دادسرای ویژه سرقت وارد عمل شده و تحقیقات برای یافتن ردی از مرد قالبساز در دستور کار آنها قرار گرفت.
کارآگاهان پلیس موفق به شناسایی محل زندگی او شده و مرد جوان را بازداشت کردند. وی در تحقیقات ادعای عجیبی مطرح کرد: کار من طراحی و دکوراسیون داخلی است. اصلاً قالبسازی بلد نیستم. شاکی را یکی از دوستانم معرفی کرد و گفت که اگر کارش را انجام دهم، پول خوبی گیرم میآید. به دروغ گفتم قالبسازم، اما وقتی مجسمه را گرفتم، به سراغ یک قالبسازی رفتم و از او خواستم برایم قالب بسازد. حتی پول زیادی به او برای ساخت قالب دادم، اما چند روز بعد وقتی به سراغ قالبساز رفتم، متوجه شدم که او مجسمه را برداشته و فرار کرده است.
ظاهراً بعد از رفتنم، تحقیق کرده و متوجه شده بود که مجسمه گرانقیمت است. وقتی فهمیدم که مرد قالبساز، مجسمه را سرقت کرده است، مدام برای شاکی بهانه آوردم و درنهایت هم تصمیم به فرار گرفتم، چون کاری نمیتوانستم برای او انجام دهم.
در حالی که متهم چنین اظهاراتی داشت، در ادامه تحقیقات کارآگاهان دریافتند که چند روز قبل ۳۸۰ میلیون تومان پول به حساب او واریز شده است. باتوجه به مبلغی که به حساب متهم وایز شده بود، این فرضیه برای تیم تحقیق مطرح شد که وی مجسمه را فروخته و سناریوی قالبساز حرفهای و سرقت مجسمه را نیز برای انحراف مسیر تحقیقات مطرح کرده است.
تحقیقات به دستور قاضی تقیزاده ادامه دارد و متهم در اختیار کارآگاهان اداره آگاهی پایتخت قرار داده شد.
روزنامه ایران
باشگاه خبرنگاران جوان اجتماعی حوادث و انتظامی