رویای فمینیستی اصلاح طلبان دوباره از دست رفت/ پرونده «وزیرزن» با شکست مفتضحانه اصلاحات بسته شد
تاریخ انتشار: ۱۶ شهریور ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۵۰۴۲۸۲۹
گروه سیاسی جهان نيوز - اصلاح طلبان بازهم در یک شعار تکراری شکست خوردند. روز سه شنبه 12 شهریور ماه سال جاری رئیس جمهور با استناد به اصول 87 و 133 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران و با عنایت به رای اعتماد روز سه شنبه 12 شهریور ماه 98 مجلس شورای اسلامی، طی حکمی «محسن حاجی میرزایی» را به سمت وزیر آموزش و پرورش منصوب کرد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
درحالی دوباره یک مرد به عنوان وزیر پیشنهادی آموزش و پرورش به مجلس شورای اسلامی بر مسند وزارت نشست که اصلاح طلبان سعی و تلاش بسیاری کردند تا شعار وزیر زن را محقق کنند. اما بازهم تلاششان با شکست مواجه شد. این آخرین تلاش اصلاح طلبان برای رسیدن به شعار نمایشی «وزیر زن» بود.
پس از اینکه «سید محمد بطحائی» وزیر سابق آموزش و پرورش به طور کاملا عجیبی استعفا کرد، برخی از فعالان زن اصلاح طلب با معرفی گزینه پیشنهادی خود سعی کردند که دولت را مجبور به انتخاب یک زن به عنوان وزیر کنند اما جالب اینجاست که دولت بدون اعتنا به تلاش فعالان زن اصلاح طلب کار خود را انجام داد.
«آذر منصوری» فعال اصلاح طلب درباره معرفی وزیر زن به عنوان وزیر آموزش و پرورش اظهار کرد: «به نظر می رسد شرایط برای انتخاب یک وزیر زن مهیا شده و دولت می تواند با این انتخاب پیام روشنی به بدنه اجتماعی حامی خود و زنان دهد.»
فائزه هاشمی رفسنجانی نیز خطاب به رئیسجمهور گفت: «ما زنان جامعه از شما انتظار داریم حالا که این فرصت به وجود آمده تا بار دیگر نسبت به انتصاب وزیر آموزش و پرورش اقدامی انجام دهید، یک وزیر زن را معرفی کنید.»
«طیبه سیاوشی» عضو کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی هم تاکید کرد: «انتخاب وزیر زن برای آموزش و پرورش، آخرین فرصت برای دولت روحانی برای حضور یک زن میان وزرا است و مسئولان باید بدانند که برای آنها صرفا یک انتخاب نیست، بلکه یک امر ضروری محسوب می شود تا موفق به پیشبرد اهداف خود و مطالبات جامعه شوند.»
اصلاح طلبان حتی گزینه ای برای این رویای فمنیستی خود داشتند که یکی از نمایندگان زن فراکسیون امید بود. جالب اینجاست که «معصومه ابتکار» معاونت امور زنان و خانواده ریاست جمهوری هم در ابتدا از پیشنهاد وزیر زن برای وزارت آموزش و پرورش حمایت کرد اما بعد فورا تمامی مواضع خود در حمایت از معرفی وزیر زن را از کانالش حذف کرده است. این موضوع نشان می داد دولت اهتمامی برای انتخاب وزیر زن ندارد و همین موضوع هم اتفاق افتاد.
این موضوع به اختلاف فاحش اصلاح طلبان و اعتدالیون نیز اشاره دارد. آنچه از ماجرای وزیر زن به عنوان صرفا یک شعار بر می آید این است که اصلاح طلبان فقط به دولت در حیطه شعارسازی و تحقق شعارهای خود بدون هیچ پشتوانه عملی نگاه می کنند اما دولت نیز در این عرصه وقعی به شعارهای اصلاح طلبی نمی دهند.
اصلاح طلبان این روزها در قبال ارتباط با دولت یکی به نعل و یکی به میخ می زنند. از یک طرف این جناح سیاسی سعی دارد خود را از دولت دور سازد تا کمتر حاشیه ها و هزینه های دولت را به گردن بگیرد و از سوی دیگر در تلاشی بی نتیجه قصد دارد مطالبات شعارگونه خود را به دولت تحمیل کند تا وجهه از دست رفته خود را باز یابد.
شعار وزیر زن یک شعار کاملا نمایشی برای بدست آوردن رضایت زنان از سوی اصلاح طلبان بود که با شکستی مفتضانه این پرونده نیز بسته شد. اصلاح طلبان در این دوره زمانی هر کاری می کنند که ابروی از دست رفته خود را دوباره باز یابند اما دولت با این جریان سیاسی همراهی نمی کند. کپی متن خبر
منبع: جهان نيوز
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.jahannews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «جهان نيوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۵۰۴۲۸۲۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
حمله تند عباس عبدی به اصولگرایانی که مهدی نصیری را اصلاحطلب می دانند/ عقل هم چیز خوبی است
به گزارش خبرآنلاین عباس عبدی در اعتماد نوشت:
ماجرا این است که آقای مهدی نصیری اعلام کرده که برای یک سفر خانوادگی مدتی را عازم کانادا شده است. وی در چند سال اخیر مواضع به نسبت رادیکالی علیه ساختار موجود داشت و آشکارا هم بیان و تبلیغ میکرد. اتفاقا مواضعی که داشت بخش اصلی اصلاحطلبان با آن همراهی نمیکردند، هر چند از این نظر که وی منسوب به جناح اصولگرا بود و این حرفها را میزد، غیرمنتظره نیست که برخی اصلاحطلبان هم مثل اغلب مردم استقبال میکردند، چون این مواضع از سوی خود اصولگرایان یا منشعبین آنان زده میشد، ولی آقای نصیری هیچ نسبتی با اصلاحطلبی به عنوان یک مجموعهای با پیشینهای فکری و سیاسی نداشت و هنوز هم به لحاظ مبانی فکری به مجموعه اصولگرایان نزدیکتر است. البته این فقدان نسبت را نه به عنوان نقطه قوت ایشان میگویم و نه به عنوان نقطه ضعف، بلکه یک واقعیت است. ایشان تا زمانی که ایران بودند مواضع رادیکال خود را اظهار میکردند، مواضعی که اگر یک نفر از اصلاحطلبان اندکی از آن مواضع را میگرفت، در چشم بههم زدنی بازداشت و بازجویی میشد و جایش در زندان بود.اتفاقا بهترین دلیلی که وی منسوب به اصلاحطلبان نیست، همین مصونیت سیاسی و قضایی ناگفته و نانوشتهای است که در عمل، مجموعه اصولگرایان از آن بهرهمندند.
البته آقای نصیری ارتباطات گوناگونی داشت، با اصلاحطلبان هم نشست و برخاست داشت، همچنان که با دیگران داشت ولی هیچگاه به عنوان یک فعال اصلاحطلب نه خودش را معرفی میکرد و نه کسی به چنین صفتی او را میشناخت. شاید هم سعی میشد که با چند تن دیگر از دوستان خودشان، جریانی به جز اصلاحطلبان و اصولگرایان راه بیندازند که نمیدانم چرا نشد یا شاید هم از ابتدا در پی آن نبودند.حالا و پس از طرح رویکردی سیاسی از جانب او، یک روزنامه وابسته به جناح نواصولگرایان نوشته است که «مهدی نصیری «باطن» اصلاحطلبان است که «ظاهر» شده است و حالا اصلاحطلبان که سالهاست با باطنی غیر از شخصیت متظاهرشده خود با مردم و نظام روبهرو شدهاند، از اینکه یک تازهوارد قواعد بازی را رعایت نکرده (یا هنوز نیاموخته) و باطن آنان را آشکار کرده است، بهشدت دلخور و هراسان شدهاند و در اقدامی سیستماتیک هر روز یکی از آنان، تکذیب و رد و تکفیر نصیری را برعهده میگیرد. غافل از آنکه وقتی چندین سال است تریبونی برای اظهارات او شدهاند، حالا که یکباره نصیری به صحرای سلطنت و براندازی و ضدانقلابیگری محض زده است، دیگر کسی از اصلاحطلبان نمیپذیرد که نصیری را از خود ندانند.»
ابتدا بهتر بود که پیشتر با دوستان خود هماهنگ میکردند، زیرا اغلب کسانی که موضع مطلوب رسمی گرفتهاند به درخواست دوستان همان روزنامه بود. مگر آنان که نقدی بیطرفانه داشتند. علت نیز روشن است.من در گفتوگویی با خبرآنلاین در همین مورد گفتم که چرا جناح حاکم در این موضوع سکوت کرده است؟ در درجه اول چون حرفهای خودشان در نقد آقای نصیری را موثر نمیدانند. به علاوه نمیخواهند شرمندگی حضور وی در جناح متبوع را یادآور شوند و مسوولیت افکار و رفتار متضاد خود را بپذیرند، افکار و رفتاری که موجب اینگونه ریزشها شده است. اگر آقای نصیری جایی در میان اصلاحطلبان برای خودش مییافت احتمالا به آن سوی آب نگاه نمیکرد.
گرچه این نحوه نوشتن ناشی از بیصداقتی و دورویی است، ولی بیعقلی نیز در آن موج میزند. چرا؟ فرض کنیم که ادعای نویسنده درست باشد. آیا یک لحظه پیش خود فکر نکرده که اگر اصلاحطلبان هم سلطنتطلب شده باشند، حتما افراد با گرایشهای فراتر از اصلاحطلبی هم شدهاند، پس چه کسی برای سیاست رسمی میماند؟ شما که حداکثر ۱۵درصد (با ارفاق) بیشتر نیستید، آنهم ۱۵درصد که به لحاظ متغیرهای اصلی جامعه جزو بخشهای ضعیفتر و کماثرتر است.
اگر اندکی، فقط اندکی درایت بود، حتی باید آقای نصیری را هم به نحوی توجیه و اصرار میکردید که وی هم طرفدار سلطنت نیست، حالا یک حرفی زده، وقتی دید که نظراتش درست نیست برمیگردد و... ولی به جای اینها یک مجموعه اصلی انقلاب که بسیار فراتر از کل اصولگرایان هستند را نیز باطنشناسی میکنید و نصیری را باطن آنها میدانید. آیکیو، در اندازه گنجشک هم نیست.
21302
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1903293