عارفان هرگز یک طبقه نبودند/ تصوف به افراد اجازه ارتباط مستقیم با آسمان را میداد/ بخش مهمی از میراث ادبی و فکری ایران و اسلام توسط عارفان ایجاد شده است
تاریخ انتشار: ۲۰ شهریور ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۵۰۷۰۶۶۵
به گزارش خبرنگار ایلنا، مفهوم عرفان و تصوف در تاریخ اسلام و ایران، سابقهای به دیرینگی خود دین اسلام دارد. همزمان با طلوع دین مبین اسلام و کمی بیش از یک دهه از سپری شدن از عمر این شجره طیبه، با مهاجرت مسلمانان مکه و طائف به مدینه، گروهی از اصحاب پیامبر که در زمره مهاجرین بودند، به نساک یا اصحاب صفه معروف شدند و با زندگی عابدانه و زاهدانه، روزگار میگذراندند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
تصوف به عنوان یک قشر اجتماعی در مطالعات تاریخی دستهبندی میشود یا به عنوان یک طبقه؟ آیا میشود تصوف را به مثابه یک مذهب در نظر گرفت؟
تصوف در اسلام به عنوان یک واکنش اولیه نسبت به رفتارهای یکسویه از دین در نظر گرفته میشود. در واقع برخی از اسلامشناسان مثل لویی ماسینیون و ژیلبر لازار، ابوذر را به عنوان نخستین صوفی در اسلام شناسایی میکنند که در نسبت به فهم دین توسط طبقه حاکم اعتراضات گستردهای را ترتیب داده بود و نوعی از دینپیشگی متناسب با برداشت خودش از اسلام را در دستور کار قرار داده بود. در قرن نهم میلادی (دوم هجری) افرادی که فهم سکولارتری از دین داشتند و مسیر شریعتگرایی را تحت عنوان تجویز برداشتهای فقهی از دین برای جامعه میدانستند، حاضر نبودند که به این رویه عادت کنند. آنان معتقد بودند که باید برای فهم دین، هرکس تا آنجا که میتواند به مکاشفه و مراقبه بپردازد و بدون آداب مرسوم دینی، به تجربه شخصی خود از دین دست یابد! بر همین اساس نمیتوان به صوفیان، نسبت طبقه را داد؛ آنها پیوستگی تاریخی و ویژگیهای ثابت اقتصادی نداشتند و نسبت مشخصی هم با سیاست و مسائل اجتماعی و حقوقی زمانه خودشان برقرار نمیکردند. در رابطه با قشر بودن صوفیه هم میتوان گفت که در بعضی از قرنها مثل قرن نهم (میلادی) و همچنین از قرن دوازدهم تا قرن پانزدهم میلادی (قرن دوم هجری و قرن پنجم تا هشتم هجری)، به طبقاتی تبدیل شدند اما پس از تاسیس امپراتوری صفوی در ایران، وارد قشربندیهای سیاسی و نظامی شدند و بخشهای مهمی از ارتش آن زمان ایران (قزلباشها) را تشکیل میدادند. میشود گفت که تصوف به مذهبی متمایز از تسنن و تشیع در اسلام بدل شده بود که پیروان بسیار اندکی دارد و همچنان هر گرایش از مکاتب صوفیه، تحت تاثیر یکی از از دو مذهب اصلی در اسلام است.
دستاوردهای فکری و میراث تاریخی این جریان برای اسلام و ایران چه بوده و آیا امکان تکرار این دستاوردها عصر حاضر وجود دارد؟
مهمترین دستاورد تصوف شخصیسازی دین بوده که این باعث میشد همانند اروپای قرون وسطا، نسبت میان شهروندان و آسمان را، به خود شهروندان واگذار کرد. در اروپا این اتفاق باید به واسطه کلیساها و کشیشها اتفاق میافتاد. نکته مهمترش این بود که هرگز با ساختار سنتی فقه دچار تضاد نشد و کسانی که به دنبال تحقق تجربه دینی از طریق شریعت بودند هم، بدون ایجاد مزاحمت از جانب صوفیان به عبادات و آیینهای دینی خودشان میپرداختند. درواقع زندگی هرکس را معطوف به رفتارهای شخصی خودش میکردند و بدون تجویز سختگیریهای مرسوم دینی پیش از آن، افراد را برای لحاظ کردن تجربه شخصی در قبال دین، آزاد میگذاشتند و برای تحقق اهدافشان، سیستم مجازات نداشتند اما به نظر من امکان تکرار این تجربه در عصر حاضر وجود ندارد زیرا عبور از تکنولوژی به شدت سخت است و باعث میشود که افراد از مهمترین مزایای زندگی و تجارت بیبهره بمانند. مطالعه این موضوع، به عنوان بخشی از تاریخ البته بسیار هیجانانگیز است ولی تن دادن به چنین تجربهای، حتی توسط دشمنان متاخر تکنولوژی و جامعهستیزان، خیر همانطور که آنها هم نتوانستند در یک قرن گذشته کاری از پیش ببرند.
آیا صوفیان و عارفان، نظم اجتماعی خاصی مدنظر داشتند یا به دنبال از میان بردن نظم اجتماعی حاکم بودند؟
من نگاه تاریکی نسبت به هیچ دورهای از تجارب عرفانی ندارم! بخش مهمی از میراث ادبی و فرهنگی ایران و اسلام، توسط همین عارفان ایجاد شده است و حرفهای بسیار زیادی برای برقراری صلح در دنیا دارد با این حال، به نظر من فقه در زمان خودش، کارکردهای بسیار مهمی داشت و میتوانست نظام پاداش و تنبیه اجتماعی برقرار کند اما آن هم محدود به عصر خودش بود. هرچند تصوف شاخههای متفاوتی دارد و میتوان درباره هرکدام از آنها به شکل جداگانه سخن به میان آورد اما یکسری از تجارب ناب و یکدست آنها باعث میشود که یکپارچگی خاصی در درون آنها دیده شود. از ابن عربی در غربیترین نقطه سرزمینهای اسلامی (اسپانیا)، تا مولانا و سنایی در مرکز سرزمینهای اسلامی، تجارب تقریبا یکپارچهای از مکاشفه داشتند که بعدتر باعث شد تا صوفیان با استناد به این تجارب، صنف و قشر متمایزی برای خود بسازند که بعدتر مورد نقادی افرادی مثل حافظ، سعدی و مولانا قرار میگیرد. این تجارب در مسیحیت نیز وجود دارد و کشیشانی هستند که در تمام دوران زندگی خود، در دیرهای خاصی به عبادت و مکاشفه میپردازند با این حال چهرههای درخشانی نظیر سنت آگوستین قدیس و توماس آکویناس از میان آنها به علوم انسانی بشری معرفی شدهاند. در مجموع میشود از تصوف به عنوان یک تجربه تاریخی و یا حتی یک واکنش تاریخی به برداشتهای خشک از دین در یک بازه زمانی خاص، یاد کرد. البته تکرار این تجربه در زمان کنونی توسط فیلسوفانی مثل مارتین هایدگر هم دنبال شد که با استقبال چندانی در اروپا همراه نبود و به نظر میرسد که تکرار ان تجربهها در شرایط کنونی جهان معاصر، امکانپذیر نباشد ولی پژوهش در رابطه با آنها، میتواند به عنوان یک ابزار درست برای بررسی بخشهای مهمی از تاریخ زیست بشری در قرنهای گذشته به کار گرفته شود.
منبع: ایلنا
کلیدواژه: عطار نیشابوری عرفان ابن عربی تجربه دینی تصوف تجربه تاریخی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.ilna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایلنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۵۰۷۰۶۶۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
شهید مطهری مجاهد عرصه جهاد تبیین بود
نماینده مردم استان مرکزی در مجلس خبرگان رهبری گفت: شهید مطهری مجاهد عرصه جهاد تبیین بود. او شخصیت عظیمی بود که توانست دیانت و معنویت را همراه با سیاست الهی مبتنی بر عقلانیت به خوبی تفسیر نماید. - اخبار استانها -
بهگزارش خبرگزاری تسنیم از اراک، آیتالله علی عباسی ظهر امروز در همایش عقیدتی سیاسی سپاه روحالله استان مرکزی که در حسینیه ستاد برگزار شد، اظهار داشت: انقلاب اسلامی نقطه عطف تاریخ است. انقلاب اسلامی ایران یک نعمت بزرگ الهی است که روح جدیدی بر جهان دمید. این انقلاب همچنان مدیون اندیشههای شخصیتهای بزرگ است، شخصیتها و اندیشمندانی که در نظریهپردازی و تنظیم مبانی فکری انقلاب اسلامی نقش مهمی ایفا کردهاند و استاد شهید مطهری یکی از برجستهترین این شخصیتهاست.
وی، شهید مطهری را مجاهد عرصه جهاد تبیین برشمرد و افزود: شهید مطهری شخصیت عظیمی بود که توانست دیانت و معنویت را همراه با سیاست الهی مبتنی بر عقلانیت به خوبی تفسیر نماید و با زبان روز، معارف مکتبی اسلام ناب را به جامعه به ویژه جوانان بشناساند. این شهید والامقام فردی آگاه به زمان و مسلط بر دسیسههای دشمنان اسلام بود که با تبیین اسلام ناب، ماهیت اندیشههای انحرافی و خطرات اسلام التقاطی را برملا کرد.
نماینده مردم استان مرکزی در مجلس خبرگان رهبری تصریح کرد: پاسخ شهید مطهری به اندیشه ماتریالیستی روشنفکرنماهای زمان، قویترین پاسخ بود. امروز شرایط جامعه ما نیز به گونهای است که برخی جوانان به اندیشه لیبرال دموکراسی شیفتگی نشان میدهند بدون اینکه شناختی از آن داشته باشند. در شرایطی که حق و باطل در جامعه، دارای چهرههایی همساناند و تشخیص حقایق برای مردم دشوار است، نیاز به جهاد فکری و معنوی وجود دارد. ما بایستی این شعارها را تحلیل و نشان دهیم که بیمحتوا هستند.
عباسی بیان کرد: شهید مطهری از توان علمی و قلم خود برای تبیین و دفاع از آموزههای اسلام ناب و بالاخص مسئله حقوق زن در اسلام و مسئله حجاب و غیره استفاده و ایفای نقش کرد. در مسئله نظام زن هنوز هم با تمدن امروز چالش داریم، مقام معظم رهبری فرمودند حجاب فی نفسه چالش نبود اما دستهایی از بیرون تلاش دارد تا آن را به یک چالش تبدیل کند. شهید مطهری برای دفاع از اسلام با تمام وجود در صحنه بود و امروز هم میدان نزاع ادامه دارد و ما باید در صحنه باشیم.
وی خاطرنشان کرد: شهید مطهری به عنوان مدافع سنگر فکری و عقیدتی به خوبی احساس مسئولیت کرد و به آن عمل کرد؛ اقدامات شایسته این شهید والامقام در عرصههای مختلف انقلاب و تفکرات ارزشمند آن برای حل مشکلات از دلایل اصلی ترور این شهید به دست گروههای تروریستی بود.
انتهای پیام/711/