این دختر بچه را ندیدهاید؟ + تصاویر
تاریخ انتشار: ۲۸ شهریور ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۵۱۶۹۱۲۹
مردم برای پیدا کردن رد و سرنخی از زهرای ۲ ساله دست به کار شدهاند. دختربچهای که در عرض ۲۰ ثانیه جوری ناپدید شد که هیچ رد و سرنخی از خودش به جا نگذاشت. حتی جستوجویهزار نفر از مردم و نیروهای آتشنشانی و هلالاحمر باز هم به نتیجه نرسید.
زهرا درست جلوی در خانهشان، در محله قلعه نو ورامین، وقتی همراه خواهر کوچکش میخواست وارد خانه شود، دور زد و مسیرش را تغییر داد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
درحالیکه پدر و مادر زهرا حال و روز خوبی ندارند، پسرعمه این دختربچه که برای پیدا شدن زهرا تلاش میکند، در گفتوگویی ماجرای ناپدید شدن زهرا را روایت کرد:
زهرا دقیقا چه روزی و چه ساعتی ناپدید شد؟
ساعت ۹ شب روز ۲۵ شهریور ماه بود که زهرا به همراه نفیسه خواهرش جلوی در خانهشان بود. گویا نفیسه به خانه بر میگردد. زهرا هم پشتش بوده و او هم وارد خانه میشود. اما در یک لحظه وقتی نفیسه بر میگردد، میبیند زهرا نیست.
نفیسه چند ساله است؟
۷سال دارد. او دیده است که زهرا با او وارد خانه شده است، ولی انگار در راه پشیمان میشود و دوباره از خانه بیرون میرود. یک بلوز صورتی با یک شلوار سرمهای تن زهرا بود، دمپاییهایش دستش بود یک گوشواره خیلی ریز طلا هم به گوشهایش آویزان بود.
هیچ دوربینی لحظه ناپدید شدن زهرا را ثبت نکرده است؟
دقیقا جلوی در خانهشان یک آژانس است که دوربین دارد. دوربینهای آنجا نشان میدهد که زهرا با نفیسه وارد خانه میشود و روی پلهها دوباره بر میگردد و از خانه بیرون میرود. زهرا به سمت داخل کوچه میرود و دیگر هیچ نشانی از او نیست.
دوربین دیگری را بررسی نکردید؟
هر دوربینی که آن اطراف بود را دیدهایم. اما هیچکدام زهرا را نشان نمیدهد. فقط دوربین آژانس، زهرا را نشان داده است. خانه آنها نبش کوچه است و زهرا هنگامی که از خانه خارج میشود، وارد کوچه میشود. ته کوچه به خیابان اصلی راه پیدا میکند. اما زهرا به آن خیابان هم نرفت. اواسط کوچه یک چهارراه کوچک است، گویا زهرا در آن ناپدید شده و مسیرش را تغییر داده است.
حال و روز پدر و مادرش چطور است؟
پدر زهرا بیماری ام اس دارد. از روزی که دخترش گم شده حال و روزش اصلا خوب نیست. مادرش هم که اصلا نگویم بهتر است.
چه کارهایی برای پیدا کردن زهرا کردهاید؟
علاوه بر ماموران پلیس آگاهی که جستوجو میکنند، تمام مردم و ما به دنبالش هستیم. همان شبی که زهرا گم شد، در محله قلعه نو ورامین غوغایی به پاشد. تقریبا ۷۰درصد مردم محله به همراه نیروهای آتشنشانی و نیروهای هلالاحمر تا خود صبح به دنبال زهرا گشتیم. یعنی حدودهزار نفر بودیم که تمام اطراف آنجا را زیر پا گذاشتیم. ولی زهرا نبود که نبود. حتی نشانهای هم از او پیدا نشد.
منبع: روزنامه شهروند
منبع: اکوفارس
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت ecofars.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «اکوفارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۵۱۶۹۱۲۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
افغانستان،حسرت ما و جام جهانی
تیمی که در اولین حضورش در جام ملتها مسافر جام جهانی شد. تیم ملی افغانستان برای ما مهم بود؛ چون معماری آن کاملاً ایرانی بود و تمام سنگهای گرانقیمت آن از دل خاک پرگهر خراسان بیرون کشیده شده بود. مجید مرتضایی و حمید معصومیان در تایلند کاری کردند کارستان.
آنها از کوچهپسکوچههای مشهد جواهراتی را برای تزئین تیم ملی افغانستان جمع کردند که سالها در بستر بیتوجهی خاک میخوردند. حقیقت این است که افغانستان خسته از سالها جور و ستم امروز به فرزندانی که در این خاک رشد کردهاند میبالد و این هنر مردان ایرانی بود که غرور جریحهدار شده افغانها را به دست خودشان التیام بخشیدند.
صعود افغانستان به جام جهانی نشان داد خراسان بزرگ چقدر در بازیکنسازی و مربیسازی ظرفیت و توانایی دارد و چقدر مدیران ورزش و البته مسئولان رده بالا در حق جوانان این شهر با تصمیمهای عجیب جفا کردهاند. واقعیت تلخ ماجرا این است که علاوه بر تیم ملی افغانستان هنوز هم میتوان تیم ملی دیگری از دل شمالشرق ساخت و به جام جهانی فوتسال فرستاد.
در فوتبال هم البته که همین است. اگر درایت و دوراندیشی در ورزش خراسان بود، امروز نباید شاهد جولان تیمهایی چون خوشه طلایی ساوه در مخمل استادیومهای مشهد میبودیم. مشهد هنوز هزاران مرتضایی و معصومیان دارد و هنوز میتوان از دل آن با هنر مدیریت صحیح چند تیم فوتبال و فوتسال باشگاهی در حد آسیا سبز کرد. افسوس که در تمام این سالها استعدادهای شگرف این خطه در آتش جنگهای سیاسی – مدیریتی سوختند و امروز جز تلی از ناکامی و حسرت برای ورزش مشهد باقی نمانده است.
آمار میگوید قهرمان جام ملتهای آسیا مشهد بود.علاوه بر احسان اصولی به عنوان رئییس کمیته فوتسال فدراسیون، تیم ملی ایران چند بازیکن مشهدی و تیم ملی افغانستان سه مربی مشهدی داشت و شاکله اصلیاش را بازیکنان قد کشیده در کوچهپسکوچه های گلشهر مشهد تشکیل میدادند. پس صعود افغانستان باید تلنگری جدی باشد برای آنها که خودشان را به خواب زدهاند و بیدار هم نمیشوند.
محمدجواد رستمزاده