از اتفاقی شرمآور در برزیل تا خودسوزی سحر خدایاری + فیلم و عکس
تاریخ انتشار: ۳۰ شهریور ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۵۱۷۹۹۵۱
صراط:
شهرآورد نودم به علت شرایط خاص این روزها، بهانهای شد تا بار دیگر با نگاهی شاید موشکافانهتر به مسئله فوتبال وحواشیاش بپردازیم. این ورزش مهیج، پر سر و صدا و شاید هم گاهی دردسر ساز، اخیرا به عنوان یک مطالبه مطرح میشود. عدهای با سر دادن شعار دفاع از حقوق زنان، حضور بانوان در ورزشگاه را، حق قانونی این قشر دانسته و به بهانههای مختلف باب گفتوگو را هر از چند گاهی باز میکنند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
به گزارش باشگاه خبرنگاران اینکه این موضوع میتواند یک حق باشد قابل انکار نیست اما در مورد قانونی بودن آن باید کمی بیشتر بحث شود. قبل از هر چیزی به این نکته میاندیشیم که چرا در جمهوری اسلامی چنین قانونی وجود ندارد؟ یا به عبارتی دیگر چرا بانوان از ورود به استادیوم ممانعت میشوند؟
سالیان سال است که در جوامع غربی و اروپایی، زنان همچون مردان برای تماشای رقابتهای فوتبالی به ورزشگاهها میروند و ظاهرا کسی کاری به کارشان ندارد، پوشش و جایگاهشان برای حضور در ورزشگاه به انتخاب خودشان است و طبق آنچه سردمداران دفاع از حقوق زنان به جهان نشان میدهند، همه چیز به خوبی و خوشی برگزار میشود، آن هم تماشای این ورزش که بیش از آنکه به عنوان یک رشته ورزشی مطرح باشد، به واسطه حواشیاش مورد توجه است.
کد ویدیو دانلود فیلم اصلیویدئوی فوق، نمونه جالبی از اجرای قانون اجازه ورود بانوان به ورزشگاه در یکی از کشورهای جهان است، کشوری که مهد فوتبال دنیاست و نابغههای زیادی را به دنیای فوتبال معرفی کرده است. بله اینجا کشور پله فوتبالیست بیبدیل و تکرار نشدنی، یعنی برزیل است. ماجرای این ویدئو از این قرار است که عدهای از هواداران زن هر دو تیم با سر دادن شعار «زنان محترم» در حال قدم زدن در کنار زمین هستند که با واکنشهای غیرمنتظره و یا شاید قابل پیش بینی از سوی هوادارن مرد مواجه میشوند، مردان حاضر ابتدا آنها را هو و سپس با جملات رکیک و غیر اخلاقی، بدرقهشان میکنند. البته که از نگاه مدافعان حقوق زنان، اینها تنها شوخی است و در اصل ماجرا، مردان برای بانوان احترام بسیاری قائلند. ناگفته نماند که ایران عزیز مهد فرهنگ و هنر است و این وصلهها به مردان غیور سرزمینمان نمیچسبد اما گاهی جو حاکم که ناشی از هیجان بالا و حس رقابت است، بر فرهنگها تاثیر میگذارد و باعث رخ دادن اتفاقاتی میشود که نه در شان ایران و ایرانی و نه موازی فرهنگ دیرینه ماست.
و اما گریزی هم به ماجرای دختر آبی بزنیم، گرچه ما هم موافقیم که این ترفند به قدری ناشیانه و کلیشه است که حتی عوام را هم به خنده میاندازد آن هم در جایی که برخی خواص بازی میخورند. منظور آن دسته از سیاسیون و سلبریتیهایی است که علاقه وافری به دیده شدن دارند و با سوار بر هر موجی به دنبال مطرح کردن خود هستند. دخترآبی داستان خود سوزی دختری است که گفتند که در راستای اعتراض به قانون ممنوعیت ورود بانوان به ورزشگاه، افدام به خودسوزی میکند و حال به پاسداشت این حرکت غیورمندانه عدهای دلسوز و خیرخواه وطن، به خونخواهی از او در آستانه نودمین دربی، درصددند که این پروژه شکستخورده را دوباره احیا کنند. امثال مسیح علینژاد که با انتشار پستی توئیتری، به گمانی پوچ و واهی، قرار است فوتبالمان را به اصطلاح با فیفا در بیاندازد. از کجا آب چنین سربالا میرود که فدراسیون جهانی فوتبال از یک نوچه وطن فروش خط میگیرد؟!!
به راستی چند درصد از بانوان کشورمان، رفتن به استادیوم دغدغهشان است؟ و آیا سطح خواسته دختر ایرانی تا این اندازه تنزل کرده است که برای تماشای فوتبال در فضایی کاملا مردانه، دست به خودسوزی بزند؟! و آیا در شرایطی که آمار دختران مجرد به دلیل نبودن شرایط لازم رو به افزایش است و مسئولان گوشهایشان را گرفتهاند تا صدایشان را نشوند، تماشای رقابتهای فوتبالی تا این اندازه اولویت دارد؟! اگر هدف هواداری این ورزش است چرا تاکنون هیچ یک از این به اصطلاح مدافعان حقوق زنان، حرفی از سکوهای خالی رقابتهای فوتبال بانوان به میان نیاورده است؟ چرا کسی نمیگوید که فوتبالیستهای زن هم نیاز به تشویق و هواداری دارند؟ اصلا چرا نباید پشت پرده اهداف مهم تری چون براندازی نظام و جمهوری اسلامی با ضربه زدن به منزلت و شأن بانوی ایرانی در کار باشد؟ یعنی آمریکا و اسرائیل، از روی دلسوزی و نوع دوستی برای زنان ایرانی، دلارهایشان را در جیب مسیح علینژاد و همراهان داخلیاش میریزند؟ از کی چنین مهربان شدهاند؟ البته که تاریخ سابقه درخشانشان را به خوبی به خاطر دارد. شاید ویدئوی زیر که بخشی از یک نظرسنجی درخصوص مطالبات دختران کشورمان است بتواند مساله را بهتر روشن کند.
کد ویدیو دانلود فیلم اصلیو اما کلام آخر
و کلام آخر اینکه در میان دغدغه های بسیار این روزها، در بحبوحه نبرد با یک جنگ تمام عیار اقتصادی و مجازی با غرب و اروپا، و در جایی که دختر ایرانی مطالبات مهمتری در زندگیاش دارد، رفتن به استادیوم شاید الویت آخرش هم نباشد. آنچه از احقاق حقوق زنان در جامعه جهانی مشاهده میشود تنها در سطح شعار باقی مانده است، و به لطف مدافعان حقوق زنان در داخل کشور، اصل به حاشیه رفته و حاشیه اصل شده است. شهرآورد هم بهانه دیگری همچون سایرین است که چیزی جز انحراف اذهان نیست و نوچههای آن ور آبی هم هرگز برای زن ایرانی دلشان نسوخته است، حتی اگر خودسوزی سحر خدایاری برای رفتن به استادیوم صحت داشت، باز هم الویت این قماش منافع شخصیشان بود. همانها که حاضرند برای رسیدن به چمدان دلارهایشان، تا نابودی ارزشهای وطنشان پیش بروند.
به طور قطع، جامعه جمهوری اسلامی زن ستیز نبوده و نیست و اسلام عزیز همواره برای زن شأن و منزلت بسیاری قائل بوده است و قانون ممانعت هم به معنای محدودیت جنس زن و ایجاد تبعیض نیست. همانطور که از نظرسنجیها برمیآید پرواضح است که دختر ایرانی به خوبی به جایگاه خود واقف است و به آن درجه از درک و آگاهی رسیده است که به خوبی تشخیص دهد، در چه فضایی حضور داشته باشد. فرهنگ ایرانی هم کمتر مردی را مجاب میکند که با حضور همسر و دخترش در فضایی که به علت خشم و هیجان بالا، آمار فحاشی و آسیبرسانی بیداد میکند موافق باشد.
منبع: صراط نیوز
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.seratnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «صراط نیوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۵۱۷۹۹۵۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
توهین در آزادی، فرصتی دوباره برای احیای حقوق زنان در ورزشگاهها
توهین یک مرد به خانمهای حاضر در ورزشگاه آزادی، فرصت اعتراض دوبارهای به مخالفان حضور زنان در استادیومها داده است.
به گزارش خبرورزشی، حواشی دیدار پرسپولیس و سپاهان کماکان ادامه دارد و بیش از همه حول توهینهای مردی میگذرد که سخنان او هیچ خریداری نداشت.
اما اگر از حکم کمیته انضباطی (ممنوعیت ۱۰ ساله برای ورود به ورزشگاهها) و اینکه چهقدر قابلیت اجرایی دارد بگذریم، موضوع از ابعاد دیگری نیز قابل بررسی است:
اول اینکه چرا صحبتهای یک تماشاگر پای دیگر تماشاگران و حاضران نوشته میشود؛ مگر در برخورد با راننده متخلف باید شرایط را برای دیگر رانندگان تنگ کرد یا جُرمِ ورزشکار خاطی را همه ورزشکاران گردن میگیرند که حالا برای این خطا و بیحرمتی، عدهای دوره افتادهاند که مسئله را با محوریت هوادار و تماشاگر و کلیت فوتبال بررسی کنند؟
دوم آنکه مگر حرمت و کرامت انسانی محدود به زنان است که بسیاری برای پیشبرد اهداف و دغدغههای خود، جایگاه زن را بهانه کردهاند و بهطور هماهنگ مسئله را از این زاویه بررسی میکنند؟ مگر توهین وابسته به جنس و نقش توهیندیده است که عدهای به اسم حمایت از زن و حراست از جایگاه او، جلو افتادهاند و تازه برای همین بهانه هم به فکر حذف زنان از استادیوم هستند؟ یعنی اگر بیحرمتیِ مشابهی بهجای زن، به گروه عظیم دیگری مثلن قشر کارگر اتفاق افتاده بود، دلواپسان ابتدا غم نان کارگر را به سینه میزدند و در مرحله چارهجویی، حذف کارگران از استادیوم را تجویز میکردند؟ هرچهقدر واکاوی اتفاق پیشآمده با محوریت «توهیندیده» عجیب است، جستوجوی راهحل در همین سمت ماجرا عجیبتر و چه بسا خندهدار به نظر میرسد! من خطا کنم و تو مجازات شوی در کدام عدالتخانهای تعریف شده؟
سوم و مهمترین، بررسی موضوع در بعد کلان و از زاویه فرهنگی و اجتماعی است؛ اینکه چرا مردی چنین افکار و ادبیاتی دارد، جدای آنکه از مسئولیت او در این بیحرمتی ذرهای نمیکاهد، برگرفته از فرهنگ مردسالار و زنستیزی است که متاسفانه کماکان در جامعه وجود دارد. البته که ارتقای فرهنگی در مسئله برابری زن و مرد، نه آسان است، نه در کوتاهمدت قابل انجام و نه موضوع این نوشتار، اما نقش ورزش، فوتبال و استادیومها در همین فقره قابل بررسی است؛ وقتی مردان در استادیوم سهم بیشتری دارند، جایگاه بهتری دارند و نزدیکتر مینشنیند، بدون حسابوکتابِ خاصی مشمول شرایط بهتری شدهاند که در ادامه همان تفکر جنس دوم(!) است.
هرچهقدر بدبینیمان نسبت به بهانه تازهمتولدشدهای به نام «مشکلات زیرساخت» را کاهش دهیم، باز هم میتوان در همین شرایط تفکیکِ جایگاه زنان، وضعیت برابر و بهتری برای آنان بهوجود آورد. اگر خانوادهها نمیتوانند کنار یکدیگر تماشاگر مسابقه موردعلاقهشان باشند، میتوان لااقل سهم یکسانی برای زن و مرد در نظر گرفت. اینکه از یک ورزشگاه مثلن ۵۰هزار نفری، ۴۸هزار بلیت را به مردان تخصیص دهیم و فقط ۲هزار بلیت برای خانمها آزاد کنیم و ایشان را در بدترین سکوها بنشانیم، جز اینکه ادعا کنیم مجوز حضور زنان را صادر کردهایم چه حاصلی داشته است؟
یادآور میشود استقبال پرتعدادتر مردان برای تماشای فوتبال حق بیشتری برای آنان ایجاد نمیکند. در وضعیت تفکیکشده فعلی، تصمیمگیرندگان باید با شمالی و جنوبی (یا شرقی و غربی) کردن استادیوم و ورودیها، مساوات را برای زنان در فرصت و حق انتخاب فراهم کنند تا هم برای تهیه بلیت با مشکلات عدیده کنونی مواجه نباشند و هم همانند مردان امکان انتخاب بلیت با توجه به جایگاه و فاصله از زمین داشته باشند.
و در پایان؛ این تاکیدِ یادداشت روزنامه کیهان که شرایط ورزشگاهها به گونهای است که بسیاری از خانوادهها نه خود به ورزشگاه میروند و نه اجازه حضور فرزندانشان را میدهند، نکته دقیقی است که چارهاش نه در حذف زنان یا گوشهنشینیِ آنها، که اقدام فوری جهت فراهم کردن فرصت برای همین خانوادههای علاقهمند مورداشاره کیهان است. اینکه میگویند مگر نگفتید ورود زنان جو ورزشگاه را بهتر میکند اما دیدید که نکرد و گفتیم که نمیکند، ماهیگرفتن از آب گلآلودی است که فدراسیون فوتبال با مدلی که برای حضور زنان در پیش گرفته مسبب آن است. فراموش نکنیم آنهایی که مدعی بودند حضور زنان میتواند موجب بهبود وضعیت فرهنگی استادیومها شود، سینما و شهربازی و بازار و دهها مثال دیگری را نشان میدادند که روش کنونی جانمایی زنان هیچ شباهتی به آن مثالها ندارد! البته که ورزشگاهها بهخاطر چنددهه مردانه بودن شرایط متفاوتی دارند، اما راه اصلاح، در استمرار این وضعیت یا تغییر معیوب آن نیست.
کانال عصر ایران در تلگرام