چرا در فصل پاییز غمگین میشویم؟
تاریخ انتشار: ۴ مهر ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۵۲۴۴۶۰۸
پیشینیان ما بر این باور بودهاند که یکی از ایزدان در آغاز تابستان میمیرد؛ مرگِ او، خزان و زمستان را پدید میآورد و روزی که این خدایِ مرده از جهان مردگان بازگردد، بهار آغاز میشود.
اخبار اجتماعی- محمدمهدی نوشآبادی، پژوهشگری است که حین تحقیق بر آیینهای ایرانی و پژوهشهای دین شناسان، درونمایه مشترکی را در اقوام ساکن در منطقه گسترده آسیای غربی یافته؛ درونمایهای با مضمون پرستش خدایان بهار و خزان و حاصلخیزی.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
او در کتاب «تصوف ایرانی و عزاداری عاشورا» نوشته است: «اقوامی که در هزاره پنجم پیش از میلاد، دارای ساختهای اجتماعی و نهادهای فرهنگی مادر سالار بودهاند، به الهه زمین و آب و فرزند یا معشوق وی، ایزد نباتی اعتقاد داشتهاند. در این اسطوره، به دلیل خشم ایزد مادر یا خدایان دیگر، ایزد نباتی به جهان مردگان در زیر زمین میرود و سرانجام با تلاش آن الهه از جهان مردگان بازمیگردد. اقوام آسیای غربی، مرگ وی را باعث خزان گیاهان در پاییز و زمستان و رستاخیز و بازگشت وی را از جهان مردگان، موجب آمدن بهار و تابستان و در نتیجه، حیات گیاهان میدانستهاند.»
در فرهنگنامه خدایان، دیوان و نمادهای بینالنهرین باستان، (نوشته جرمی بلک و آنتونی گرین)، از این ایزدِ شهید شوندهی نباتی به نامِ «خدای مرده» و «دوموزی» یا «تموز» یاد میشود. «دوموزی»، همسر «اینانا» یا «ایشتر» مهمترین ربالنوع مؤنث بینالنهرین باستان است. وقتی اینانا در بازدید از جهان زیرین، دربند میشود، دو موزی، برای نجات جان او به جهان مردگان میرود. اینانا نجات پیدا میکند، اما دوموزی میمیرد.
در سوگ این خدای مرده، آیینهای عزاداری زیادی پدید آمده که از جمله آنها میتوان به سنگزنی که نام دیگر آن «چک چکو» است اشاره کرد. آیینی که با بر هم کوفتن سنگها، قصد دارد آسمان را برای بارش و رویش، به امید بازگشتِ دوموزی سر ذوق بیاورد. یکی از دیگر آیینهای مرتبط با مرگ دوموزی نیز نخل و تابوت گردانی است. نخلها را عموماً با ترکیبی از چوب توت، چنار، سپیدار و نخل میساختهاند و برای طلبِ باران در شهر میگرداندهاند. این دو آیین، البته اکنون با نیتی متفاوت، در عزاداریهای عاشورایی شهرهای مختلف کشور برگزار میشود. (ر. ک: تصوف ایرانی و عزاداری عاشورا، محمدمهدی نوشآبادی و از اسطوره تا تاریخ، مهرداد بهار)
نویسنده کتاب «تصوف ایرانی و عزاداری عاشورا»، با تکیهبر منابعی، چون «تشیع و تصوف» و مجموعه مقالاتی که در همایش بینالمللی محرم و فرهنگ مردم تحت عنوان کتاب «زمینههای فرهنگی تاریخی گسترش آیینهای عاشورایی در جهان ایرانی گردآمده، اسطوره ایزد دوموزیِ بینالنهرین را با داستان «سیاوش» مقایسه میکند و ماجرای کشته شدن و آیینهای مربوط به سوگ سیاوش را مربوط به همین درونمایه خدای خزان و بهار میداند.
وی مینویسد: «حفاریهای خرابههای شهر سغدی پنجی کند واقع در ۶۸ کیلومتری شرق سمرقند، مجموعهای از نقوش روی دیوار را معلوم داشته که محتوای اصلی آن مربوط به سوگواری برای شاهزادهای جوان است. بر دیواره تابوت نیز نقوشی است که خدایان و آدمیان را سوگوارانه در حال تشییع جوانی نشان میدهند. محققان این شاهزاده جوان را سیاوش تشخیص دادهاند و حضور میترا و آناهیتا در این سوگواری بر ذات ملکوتی سیاوش دلالت میکند.»
مهرداد بهار نیز در کتاب «از اسطوره تا تاریخ» با اشاره به پیوند دوموزی یا همان ایزد نباتی شهید شونده با سیاوش آورده است: «دوموزی هر سال در آغاز تابستان کشته میشود و به جهان مردگان میرود. وقتی به جهان مردگان میرود همه گیاهان میمیرند و جانوران از بین میروند یا ضعیف میشوند؛ حیات از بین میرود و تولیدمثل قطع میشود و وقتی چنین وضعی پدید میآید، ایزدان دیگر، دوموزی را از جهان مردگان بیرون میآورند و او با الهه آب (اینانا یا ایشتر) ازدواج میکند و دوباره تولیدمثل برقرار میشود و گیاهان سبز میشوند. این امری ازلی است که هر سال اتفاق میافتد.
این بنمایه در ایران بهصورت داستان سیاوش در اسطورهها اثر میگذارد. سیاوش درواقع یک ایزد نباتی است که وقتی کشته میشود از خونش، برگ سیاوشان سبز میشود. سیاوش یعنی مرد سیاه. به او میگفتند مرد سیاه، چون میمرد و دوباره زنده میشد. سیاهرنگ بودنِ او به دلیل بازگشت از جهان مردگان است برای آوردن باران و برکت؛ و خروج او از جهان مردگان، همزمان با اول سال و بهار است که بازمانده آن را در حاجیفیروز و چهره سیاه و جامه سرخ او میبینیم. چهره سیاه، دلیل مرگ اوست و جامه سرخ نماد زندگی و خون مجدد. این سرخی و سیاهی درواقع مرگ و حیاتِ توأمان را بیان میکند.»
شاید بتوان گفت دسته جنیها که در برخی از آیینهای عاشورایی با چهرهای سیاهرنگ حاضر میشوند نیز برخاسته از همین آیین سوگواری برای خدای نباتیِ شهید شونده بوده است. به گفته مهرداد بهار «ماجرای عزاداری های سیاوشی در ایران، بهمرور به ماجرای عزاداری عمومی تبدیل و آن برکت نباتی گیاهی، به یک آیین دینی بدل شده است؛ مفاهیم عوض میشوند و بهجای برکت مادی، برکت معنوی حاصل میشود و هر شهید با مرگ خود، دین را رشد میبخشد.»
اگرچه بسیاری از این آیینهای کهن، در آیینهای تازهتر حلشدهاند و دیگر در موعد زمانی خود برگزار نمیشوند، اما چه کسی امروز اندوهی که با فرارسیدن پاییز، به دل هر آدمی چنگ میزند را انکار میکند؟ شاید این اندوه، باقیماندهی اسطوره خدایی است که در آغاز تابستان میمیرد و با مرگ او، خزا، آغاز میشود.
منبع: افکارنيوز
کلیدواژه: عزاداری ازدواج ایران زمستان طبیعت پاییز
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.afkarnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «افکارنيوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۵۲۴۴۶۰۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
خط و نشان سیاوش اکبرپور برای سپاهان!
به گزارش "ورزش سه"، سیاوش اکبرپور، سرمربی استقلال ملاثانی، در این هفته با اتفاق عجیبی در مورد استادیوم محل بازیشان مواجه شد و بازی با فجر سپاسی لغو شد. او معتقد است استقلال خوزستان به عنوان تیم هماستانی باید در این مسئله کمک میکرد. او در این خصوص و همچنین در مورد شرایط قهرمانی در لیگ برتر با خبرنگار ما صحبت کرد.
استقلال خوزستان باید همکاری میکرد
مسئولیت ورزشگاه غدیر اهواز با استقلال صنعتی است. وقتی که در ورزشگاه را به هر دلیل باز نمیکنند قطعا مسئولیتش با خودشان است. شما در این چندسال چنین اتفاقی را ثبت کرده بودید؟ آن هم در این استان و در این سطح اگر لیگ استان بود باز یک حرفی. اگر بخواهیم دنبال مقصر بگردیم که مقصر زیاد است. ورزشگاه غدیر را سازمان ورزش و جوانان خوزستان ساخته و چون استقلال صنعتی از نظر مالی بضاعت نگهداری این ورزشگاه را دارد به آنها دادهاند. ورزشگاه تختی را به ملاثانی دادهاند و قرار بود اداره ورزش و جوانان تجهیزش کند. چیز زیادی هم نمیخواهد. دوستان میخواهند مجوز بازی زیر نور را بگیرند. این مشکل مربوط به الان نیست و باشگاه استقلال خوزستان هیچ وقت با ما همکاری نکرده بالاخره هم استانی است. آنها ورزشگاه را به تیم جوانان و امید خود میدهند و خودشان هم برای تمرین استفاده میکنند ولی برای انجام بازی به ما ندادند.
این اتفاق لکه ننگ است
در این یازده هفته که ما اینجا هستیم اکثرش را بیرون بازی کردیم، ولی در بازیهای خانگی مشکل داشتیم. بعضی اوقات آنقدر مشکلات زیاد است که اگر آدم آهنی هم باشی، کم میآوری. مشکلات مالی هست و کمترین سخت افزار و نرم افزار هم نداریم. اگر در هر استان تیمهایی که ما داریم را داشتند روی سرشان میگذاشتند. به هر حال توقع زیادی نداشتیم گفتیم درست است شما هزینه استادیوم را میدهید و زحمت میکشید، ولی این کار را برای جوانهای استان میکنید، مصرف چیز دیگری که نمیشود. درست است شما از لحاظ مالی غنیتر از باشگاه ضعیف استقلال ملاثانی هستید ولی هیچ ایرادی نداشت در ورزشگاه را باز میکردند و در نهایت لکه ننگش برای استان باقی ماند.
شاید با ملاثانی مشکل دارند
او در خصوص صحبت عمرانزاده مبنی بر اینکه این داستان پشت پرده دارد گفت: در مورد پشت پرده اطلاعی ندارم. من مربی هستم بیشتر به دنبال مسائل فنی و تاکتیکی تیمم هستم و در جریان پشت پرده نیستم شاید آنها چیزی میدانند که من نمیدانم. ولی قطعا وقتی در ورزشگاه را باز نمیکنند یک چیزی هست. یا مدیریت مشکلی دارد یا مسئولان استان با هم مشکل دارند یا با تیم ملاثانی مشکل دارند. زیاد در این مسائل ریز نشدم. دو تیم آمده بودند بازی کنند و در ورزشگاه را باز نکردند و از مسئولین میخواهم موشکافی کنند که مشکل از کجا بوده. قطعا پیگیر این مسئله هستم تا دلیلش را بفهمم. امیدوارم که مقصر این اتفاق مدیریت نباشد.
ما مقصر نیستیم
اکبرپور در مورد سه بر صفر شدن بازی به ضررشان گفت: قانون صراحتا چنین چیزی نمیگوید. در واقع همیشه تقصیر متوجه میزبان نیست. ما اینجا شاهد بودیم که از آقای بهاروند گرفته تا دیگر مسئولان مربوطه با باشگاه استقلال خوزستان تماس گرفتند ولی متاسفانه آنها به مدیران فدراسیون هم احترام نگذاشتند و جوابشان را ندادند. خیلیها تلاش کردند این بازی برگزار شود اما موفق نشدند. تمام حرفم این است که عدم برگزاری بازی ربطی به باشگاه استقلال ملاثانی ندارد. فرض کنید به استقلال تهران اجازه برگزاری بازی در ورزشگاه آزادی را ندهند، آیا این تیم مقصر است؟ معلوم است که نه. این را هم بگویم که بالاخره تیمهای مدعی یک سال است که در حال تلاشند و هزینه کردهاند و انتظار دارند بازیها برگزار شود و اگر به سمتی برویم که هر تیمی اراده کند جلوی بازی تیم دیگر را بگیرد قطعا نظم کلی مسابقات به هم میریزد.
باید میزبانی شایستهای از سپاهان کنیم
به دلیل اینکه بازیهای لیگ یک پخش زنده ندارد، معمولا نظارت به این رقابتها خیلی کم است. صحبتهایی که درباره حواشی لیگ یک میشود واقعا اتفاق میافتند. شرایط تیمم خیلی خوب بود و بعد از 10 هفته تمام بازیکنانم را در اختیار داشتم. آن روز که قرار بود بازی کنیم همه بازیکنانم انرژی خوبی داشتند و قطعا روز سختی برای فجر سپاسی رقم میزدیم، اما شرایط طوری پیش رفت که فکرش را هم نمیکردیم. از اعضای تیمم تشکر میکنم که بدون هیچ چشمداشتی فعالیت دارند و فقط به آینده ورزشی خودشان فکر میکنند. در حال حاضر به دنبال این هستیم که در جام حذفی میزبانی شایستهای از سپاهان داشته باشیم.
تیم نکونام باید قهرمان شود
او در مورد رقابتهای لیگ برتر گفت: برای قهرمان شدن یک تیم، بیشتر از پول و بازیکن، همدلی نیاز است. همیشه در ایران و دنیا تیمهایی خوب نتیجه گرفتهاند که به معنای واقعی تیم بودهاند. درست است که استقلال امسال کمبودهایی دارد اما بزرگترین شاخصه آن اتحاد بازیکنان و کادر فنی برای رسیدن به جام قهرمانی است. امیدوارم که استقلال در تمام بازیهای پیش رو برنده باشد. بازیهای هفته بیست و پنجم بسیار مهم است چرا که استقلال با تراکتور و پرسپولیس با سپاهان بازی دارد. سپاهان با تمام قدرت جلوی پرسپولیس ظاهر خواهد شد و اگر بتواند از این تیم امتیاز بگیرد و آن طرف هم استقلال مقابل تراکتور پیروز شود، به نوعی مهر قهرمانیاش زده میشود. تیم جواد نکونام در سه هفته اخیر هجومی کار کرده و خلق موقعیت خیلی خوبی دارد و امیدوارم با تداوم این روند در ادامه راه قهرمان ایران شود.