توضیح فروید درباره چرایی غمناک بودن لالاییها
تاریخ انتشار: ۵ مهر ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۵۲۶۰۴۲۶
ذهن و زمان دو عنصر هستند که از بدو حیات همراه انسان هستند. انسان از بدون پاگذاشتن به دنیا درک و ارتباطی خاص با دنیای پیرامون خود دارد. درباره چیستی ارتباط و درک انسان نسبت به مقولاتی مانند جسم، زمان و رویا بارها از سوی صاحبنظران مورد بحث قرار گرفته است. موللی در کتاب خود موضوعات متعددی را از نگاه صاحبنظران روانشناسی به ویژه فروید و لکان مورد بحث قرار داده است و اطلاعات جالبی را در اختیار علاقمندان و پژوهشگران این حوزه قرار میدهد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
لالایی مادر برای کودک از زاویه دید فروید
از موضوعات جالب کتاب توجه کرامت موللی به موضوع لالایی مادر برای فرزند است. کرامت موللی در همین رابطه مینویسد: لالایی را میتوان یکی از لحظات اصلی مبادله میان مادر و فرزند دانست. لالایی به حضور تام و تمام مادر اشارت دارد و طفل از شنیدن آن آرامش حاصل میکند. صدای موزون مادر حالت حرکت رفت و برگشت رانش را برای کودک دارد. در اینجا رانش زندگی در اوج خویش است، ولی کودک را در حالتی از غیبت از خود فرو برده موجب به خواب رفتن او و چشم فروبستن وی از جهان میگردد. وی در ادامه همین بحث خود مینویسد: «لالایی نوائی خاص بوده دارای وزن و حالتی به خصوص است. غالبا لالایی موجب مسرت خاطر شنونده نشده بلکه آنچه در او تاثیر میکند شفافیت و سادگی آن است، شفافیتی مملو از اندوه... این حالت غمبار آمیخته با لذت و تمتع روحی است. اگر چنین است چگونه آوایی اینگونه اندوهبار میتواند موجود چون کودک را به چنین آرامشی بخواند؟» موللی سپس درکی فرویدی از نحوه اثرگذار لالایی بر کودک و چرایی غمناک بودن اغلب لالاییها ارائه میدهد.
موللی در ادامه همین بحث مینویسد: «رابطه میان حرمان و غم امری واضح است... حرمان سوگ، سوگ و مرگ. اینچنین مقولاتی برای ما آشنا هستند. توازن میان لالایی مادر و خواب کودک آنچنان ژرف است که همآمیختگی آنها بینقص و کامل باقی میماند. در این همامیختگی دخالت هر فرد ثالثی به حکم دشمنی و کینه جویی است. این فرد ثالث میتواند شخص پدر باشد.... در لالایی گویی مادر بر مزار پدر میگرید. این تمنای گناهکارانه منشاء همامیختگی مادر و فرزند است. مادر در لالایی خود را بدین توهم دلخوش میکند که توحید و همامیختگی او با کودک جاودانی است. گویی کودک را از پدر ربوده است. این تبادل مادر و فرزند که در آوای اندوهبار ولی آرامش بخش لالایی نهفته است خود افشاگر احساس دوپهلو و مهراکینی است که وجود مادر را از خود سرشار نموده است.»
آیا حیوانات درکی از مرگ و خطر دارند؟
در میانه کتاب نویسنده با طرح یک سوال جالب، کنجکاوی مخاطب خود را بر میانگیزاند. وی در همین رابطه میپرسد: چرا حیوانات در مقابل خطر واکنش نشان میدهند؛ او سپس سادهترین پاسخ به این مساله را بیان میکند و مینویسد حیوانات برای بقاء خود نسبت به خطر واکنش نشان میدهند وی از همین پاسخ استفاده میکند و میپرسد: آیا این بدین معنی است که آنها واجد نوعی دسترسی قبلی به اضمحلال و نابودی خود هستند؟ اگر چنین نیست، آنها چطور قادر به درک مرگ هستند؟ وی سپس با طرح توضیحاتی جالب نشان میدهد که حیوانات دارای نوعی شکاف و فاصله نسبت به عالم خارج از خود هستند. موللی نشان میدهد اگر آهو با مشاهده شیر فرار میکند و خود را از خطر دور میکند نشان میدهد این جاندار نسبت به خود و خطر و مرگ صاحب نوعی درک است. او دستیابی انسان به این تصور از فهم حیوان را یک تحول بزرگ میخواند. تحولی که شاید رویکرد بسیاری از خوانندگان این کتاب را تغییر دهد و نگاهی جدید به آنها عرضه کند.
آیا خواب و رویا دو چیز متفاوت هستند؟
از جمله موضوعات جذاب کتاب، پرداختن به موضوع «رویا و خواب» است. در این کتاب نویسنده میان رویا و خواب تمایز قائل میشود. موللی مینویسد که برای فروید رویا تحقق آرزومندی است. زیرا بر مکانیسمی خاص استوار است که متوجه «واقعیت بخشیدن» به تمناست، واقعیتی که گرچه خیالی است ولی چنان شکل و صورتی زنده به خود میگیرد که گویی حتی از واقعیت خارجی نیز فراتر رفته است. فروید همواره میان تحقق آرزومندی و ارضای آن تفاوتی عمده قائل میشود. این نویسنده در ادامه با تشریح دیدگاه فروید مینویسد: «فروید یکی از خصوصیات عالم رویا را که پیوسته موجب تحریف محتوای آن میگردد خاطر نشان کرده و آن را استحاله کلام به تصویر میخواند. تصویر تقریبا تنها وسیلهای است که رویا در ابراز و بیان امیال در اختیار دارد. لذا کلمات و عناصر کلامی در صورتی میتوانند مضمون اصلی خود را نمایان سازند که آن را از طریق تصویر بیان کنند.»
به همین ترتیب موللی به تفاوت خواب و رویا میپردازد و در این باره مینویسد: « فروید رویا را حافظ و نگهبان خواب میداند؛ یعنی بر آن است که اولین وظیفه رویا این است که خواب به بیداری نیانجامد.» البته او برای رویا تنها این نقش را قائل نیست و به اهمیت رویا در بازنمایی ضمیر ناخودآگاه انسان تاکید میکند و رویا را «شاهراه» فهم ضمیر ناخوداگاه انسان میداند.
چیستی موجود زنده
اینکه موجود زنده چیست پرسشی دیرینه است که هنوز پاسخی درخور به آن داده نشده و شاید هم انتظار دستیابی به پاسخی تمام کننده انتظار نابجایی باشد. به نظر میرسد علوم تاکنون عنایت چندانی به تفاوت میان انسان و حیوان نداشتهاند؛ برخی تشابه دستگاه عصبی انسان و سایر جانداران را مبنا قرار میدهند و از تشابه انسان با سایر جانداران سخن میگویند؛ اما این تشابه چقدر قابل اعتنا و درخور توجه است؟ کتاب «ذهن و زمان» صفحات متعددی را برای پاسخ به این سوالات صرف کرده است.
طبق دیدگاه نویسنده این کتاب تا پیش از رنسانس درک عمومی از چیستی حیات متاثر جریان اصالت حیات بود، اینان برای حیات نوعی نیروی غیرمادی قائل بودند؛ اما در تحولات فکری متعاقب رنسانس تصور از حیات دگرگون شد. در ادامه نظریاتی که مطرح شدند تلاش میکردند تمایز انسان با سایر جانداران و حتی موجودات بیجان را توضیح دهند. برای نمونه نظریه سیبرنتیک میگفت سیستمها دارای ورودی و خروجی هستند ولی باید دائم در وضعیت تعادل باشند. این نظریه مدعی صدق هم در موجودات زنده و هم در بیجانها را داشت و از این منظر تمایزی میان انسان و سایر جانداران وجود نداشت و این دیدگاه تنها میتوانست افتراق جانداران از اشیاء را تبیین کند. فروید از این نظریه در بیان اضطراب –به عنوان فرسایش متزاید – بهره گرفت. در صفحات آغازین کتاب مفهوم تحول نفس به ارگانیسم مورد بحث قرار میگیرد. موضوعی که برای علاقمندان به این حوزه جذاب بوده و به خوبی نشان میدهد چطور مقوله نفس از ادبیات فلسفی و نظری علوم انسانی رخت بربست و جای خود را به رویکردهای زیستی و جسمانی داد به طوریکه کمکم بجای کاربرد واژه نفس از تعبیر ارگانیسم برای توصیف تمایز انسان با سایر موجودات استفاده شد. موللی، نویسنده کتاب این تحول فکری و نظری را با زبانی دقیق و علمی نشان میدهد.
کتاب «ذهن و زمان» نوشته دکتر کرامت موللی در ۵۱۴ صفحه توسط نشر نی منتشر شده است. برخی از مهمترین موضوعاتی که کرامت موللی در این کتاب مورد توجه قرار داده بدین شرح است: چیستی موجود زنده، رواندرمانیهای استعلامی-رفتاری، مجادله درباب اعتبار علوم عصبی، موضوع علوم استعلامی، رابطه جسم و جان، چیستی مفهوم زمان، فرآیند رویا، فیزیولوژی خواب، رویا به عنوان حریم خصوصی برای نفس آدمی و در نهایت موضوع تصاویر در رویا، رانش و روند معکوس آن در خواب.
در این کتاب مخاطب دائم با نظریات فروید، لکان و هوسرل دست و پنجه نرم میکند. البته سهم نظریات لکان و فروید در این کتاب بیشتر است اما نویسنده کتاب «ذهن و زمان»، کرامت موللی برای تشریح و توصیف دیدگاه خود از نظریات دیگر نیز مدد میگیرد. کرامت موللی با مقایسه دائمی دیدگاههای صاحبنظران مختلفی دیدی جامع به خواننده خود عرضه میکند. کرامت موللی در این کتاب در موضوعات مختلف عمیق میشود و لایههای مختلف موضوع را مورد بررسی قرار میدهد و همین امر بر جذابیت و فایده کتاب میافزاید. در این کتاب مباحث جالب توجهی متعددی طرح شده که برای علاقمندان حوزه شناخت و روان شناسی پرفایده هستند.
منبع: ایرنا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.irna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایرنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۵۲۶۰۴۲۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
توضیح مدیر تراکتور در مورد کامنت جنجالی!
به گزارش "ورزش سه"، بعد از بازی جمعه شب تراکتور مقابل ذوبآهن که با برتری این تیم و صعود به مرحله یک چهارم نهایی همراه بود، رضا کرمانشاهی مدیر اجرایی باشگاه تراکتور با کامنتی در صفحه رسمی این باشگاه جنجال زیادی را متوجه خود دید.
او در این کامنت نوشته بود که از باخت و حذف پرسپولیس مقابل آلومینیوم بیشتر از برد تراکتور خوشحال شده است. این کامنت به سرعت در صفحات پرسپولیسی دست به دست شد و خشم هواداران این تیم را به دنبال داشت.
خبرنگار ما در همین خصوص گفتگویی را با رضا کرمانشاهی انجام داده و در یک گفتگوی چالشی نظرات او را جویا شده است.
این مصاحبه را بخوانید:
شب گذشته بعد از بازی کامنتی از شما در صفحه رسمی تراکتور بود که اعتراض شدید هواداران پرسپولیس را به دنبال داشت.
به نکته خوبی اشاره کردید، صفحه رسمی تراکتور. این صفحه متعلق به باشگاه و هواداران تراکتور است و ما بعد از هر برد یا باخت، نظراتمان را آنجا مینویسیم. اگر برده باشیم خوشحالی میکنیم و اگر ببازیم هم نظرمان را مینویسیم و این فضای مربوط به تیم خودمان است.
به هر حال کامنت شما در یک فضای عمومی بوده که هرکسی میتواند بخواند.
فضای عمومی متعلق به باشگاه خودمان. شما میدانید که پرسپولیس رقیب ما در جام حذفی بود. یعنی ما به عنوان یک تیم، پرسپولیس و سپاهان را رقیب خودمان میدانستیم. با احترامی که برای پرسپولیس قائلم، من دوست دارم تراکتور قهرمان شود و طبیعتا از حذف تیمهای مدعی دیگر خوشحال میشوم.
یعنی اگر سپاهان میباخت، هم همین کامنت را مینوشتید.
صددرصد چون سپاهان هم رقیب ماست. آنجا صفحه رسمی خودمان است و من که نیامدم در صفحه رسمی یک باشگاه دیگر چیزی بنویسم یا استوری کنم. این که نباید به کسی بر بخورد. ما هم ممکن است ببازیم و به ما تیکه بیاندازند، مگر ما باید به آنها توهین کنیم؟ این چه رسمی است در فوتبال ایران است که کسی جرئت ندارد برای کسی کری بخواند، لذت فوتبال به کری است. اصلا قبل از بازی همه میترسند کری بخوانند.
خُب چرا مرحله قبلی استقلال مقابل مس رفسنجان شکست خورد، همچین کامنتی ننوشتید؟
چون ما آن روز بازی نداشتیم و بازی ما لغو شده بود.
گفتید کری باید قبل از بازی باشد، الان تیمتان با استقلال بازی دارد، چرا کری نمیخوانید؟
ما قطعا هدفمان کسب سه امتیاز در آن بازی است و تمام تلاشمان را میکنیم که بتوانیم استقلال را ببریم و جایگاهمان را در جدول بهتر کنیم.
این که کری که نبود.
کری را که شب قبل از بازی حتما میخوانم نه الان یک هفته مانده (با خنده).
در مورد بازی دیروز چه نظری دارید؟
از هواداران و همچنین کادر مربیگری جدید و بازیکنان تشکر میکنم که بیشترین زحمت ممکن را کشیدند و توانستند این برد را کسب کنند. جام حذفی جام شگفتی است و همانطور که دیدید آلومینیوم روز گذشته شگفتی آفرید و فوتبال لذتش به همین است. اما من بازهم تاکید میکنم که من در صفحه رسمی خودمان بین چندهزار پیام، یک کامنت نوشتم.
مسئله این است که شما در گذشته یک داور حرفهای بودید. اینکه از شکست یک تیم بیشتر از پیروزی تیم خودتان خوشحال شوید، ممکن است این را به ذهن متبادر کند که در زمان داوری هم جهتگیری داشتید.
نه اصلا اینطور نیست. من آن موقع داور فوتبال بودم و الان مدیر باشگاه تراکتور هستم و باید نسبت به این تعصب داشته باشم و اصلا این دو موضوع جداست. این که من یک زمانی داور بودم که نباید به چشم قضاوتکننده نگاه کنند. من الان مدیر یک باشگاه هستم.
قبل از اینکه مدیر شوید هم کارشناس داوری بودید.
آنجا هم بی طرف بودم و چیزی که میدیدم را میگفتم. ببینید اصلا مسئله این است که در آن زمان هم به ما اتهام میزدند که پرسپولیسی هستی و استقلالی هستی، حالا میگویند ضد پرسپولیس هستی! فکر میکنم این طبیعت فوتبال ایران باشد که همه مجبورند حتی وقتی در یک باشگاه مشغول به فعالیت شدند، نظرات واقعی خودشان را نمینویسند.