چرا هشتگ میزنیم؟
تاریخ انتشار: ۷ مهر ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۵۲۷۴۴۵۰
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از ایران، این موضوع را با چند نفر از فعالان شبکههای اجتماعی به بحث گذاشتم که نتیجه را در ادامه میخوانید.
«واقعیت این است که هشتگ زدن تنها کاری است که از دستمان برمیآید. در نبود تشکلها و انجمنهای مردم نهاد واقعی و نهادهای مدنی مستقل، آدم فکر میکند میتواند در شبکههای اجتماعی و بخصوص توئیتر تا حدی تأثیرگذار باشد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
این را سحر، فعال اجتماعی میگوید. او خودش معمولاً با هشتگهای اجتماعی همراه است. سحر اینطور ادامه میدهد: «با اینکه با نیت کمک به حل شدن معضلات اجتماعی و مورد توجه قرار گرفتن مسائل، توئیت میکنیم و هشتگ میزنیم، من خودم شک دارم به اینکه بشود با این کار قطعاً به نتیجه رسید و با اینکه در مواردی تا حدودی هم نتیجهای به دست آمده اما موردی بوده. من خودم دیدهام آدمها دوست دارند کار داوطلبانه انجام دهند اما فضای آن خیلی وقتها وجود ندارد و بههمین خاطر به فعالیت در شبکههای اجتماعی روی میآورند و فکر میکنند با همین هشتگ زدن حداقل میتوانند اثری بگذارند.
نکته مهم که باید در نظر بگیریم این است که توئیتر نماینده کل جامعه نیست؛ مگر چند درصد در آن فعال هستند؟ شاید بشود گفت اینستاگرام شبکه اجتماعی پرمخاطبتری است. اما به هرحال بهنظر من تأثیرپذیری صرف از شبکههای اجتماعی، اهمیت رسانه را کم میکند و مردم را به سمت سطحی شدن پیش میبرد.»
علی، روزنامهنگار هم ضمن اینکه با کمرنگ شدن نقش رسانه و سطحی شدن مردم در پی گسترش فعالیت در شبکههای اجتماعی موافق است، به نکته دیگری اشاره میکند که دارای اهمیت است: «خیلیها فقط برای اینکه از قافله عقب نمانند با هشتگها همراهی میکنند و نسبت به آن لزوماً احساس همدلی ندارند. فکر میکنند باید به هرحال خودی نشان دهند. مثلاً در توئیتر میبینند شخصی فوت کرده و اصلاً نه او را میشناختهاند و نه در جریان داستان زندگیاش بودهاند، اما سریع یک جمله احساسی و با اشک و آه مینویسند و اسم شخص متوفی را هشتگ میزنند. حالا اگر ازشان بپرسید او که بود، اصلاً نمیدانند و فقط همین را میدانند که او درگذشته است.»
او که خود در شبکههای اجتماعی بویژه توئیتر فعالیت دارد، معتقد است افرادی که درباره موضوعی خاص توئیت میکنند و هشتگ میزنند، همهشان همفکر نیستند و ممکن است بر سر آن مسأله بخصوص حتی اتفاق نظر نداشته باشند اما لازم میبینند با جمع همراهی کنند و در واقع همرنگ جماعت باشند. اینطوری میتوانند خودشان را اهل تفکر یا دغدغهمند نشان دهند حال آنکه در زندگی واقعی به آنچه در شبکههای اجتماعی مینویسند، اعتقادی ندارند و به آن عمل نمیکنند. مثلاً ممکن است درباره کودکان کار و لزوم حمایت از آنها بنویسند اما وقتی سرچهارراه با کودکی دستفروش مواجه میشوند، با بدترین برخورد ممکن او را از اتومبیل خود دور میکنند و در ذهنشان کودکان کار مزاحمانی هستند است که باید از خیابان جمعآوری شوند. بخشی از همراهی با هشتگها هم البته بهخاطر جذب فالوئر است. به هرحال وقتی با هشتگی بخصوص هشتگهای سیاسی همراهی میکنید، به فالوئرهایتان اضافه میشود. مردم قبلاً به سوادشان مینازیدند و الان به تعداد فالوئرهایشان و این طنز تلخ قضیه است. آنها با داشتن فالوئر بالا احساس قدرت میکنند و خودشان را ارزشمند میدانند درحالی که در دنیای واقعی چنین ارزش و اعتباری ندارند و همین هم میلشان را به جذب هرچه بیشتر فالوئر بالا و بالاتر میبرد. این آفت حتی به جان فعالان رسانهای هم افتاده و خبرنگاران گاهی بدون بررسی و مطمئن شدن از خبری، هیجانزده عمل میکنند و تحت تأثیر فضا، خبری را در اکانت شخصی خودشان منتشر میکنند که واقعیت ندارد اما همان هم میتواند اسم خبرنگار را سرزبانها بیندازد و برایش در این فضا شهرتی به همراه داشته باشد اما به چه قیمتی؟»
علی به همین دلیل بیشتر وقتها ترجیح میدهد با اینکه مضمون توئیتهایش اجتماعی است، با هشتگهایی که داغ میشوند همراهی نکند و راه خود را برود. او میگوید گاهی فکر میکنم هشتگ زدن کاری است که فقط مُد شده است.
آراد از جمله کاربرانی است که بیشتر به روزمرهنویسی در توئیتر علاقه دارد و خودش را معمولاً دور از طوفانهای توئیتری نگه میدارد: «من فکر میکنم آدمها به دو دلیل هشتگ میزنند. اول به خاطر اینکه برای خودشان برندسازی کنند چون در دنیای واقعی حرفهای ارزشمندی نمیزنند که مخاطب خاصی داشته باشند به خاطر همین از این فضا برای دسترسی راحت به مخاطب استفاده میکنند و صرفاً برایشان بهعنوان برچسب و اتیکت کاربرد دارد. آنها به هشتگها امیدوارند چون بوسیله آن میتوانند بیشتر و بیشتر برای خودشان اعتبار بخرند.
دسته دوم هم افرادی هستند که برای همراه شدن با یک موضوع، رویداد، ماجرا و... با هشتگها همراه میشوند. این دسته امید دارند از تجربههای مشابه هشتگی کمک بگیرند و با هم همفکری کنند. دنیایی که در آن بشود با یک کلیدواژه بر سر موضوعی اجماع کرد، دنیای جذابی است چون در دنیای واقعی معمولاً این اتفاق نمیافتد.
البته بدعتی هم در این میان وجود دارد، یعنی گاهی حرفهای نامربوط به آن موضوع را هم با همان هشتگ منتشر میکنند که این باعث میشود هشتگ اصلی از نظم و طبقهبندی که دارد خارج شود.»
آراد به نکته دیگری هم در این رابطه اشاره میکند: «مسألهای که احساس میکنم این وسط نقش اصلی را بازی میکند، میزان و کیفیت حضور مردم یک جامعه در شبکههای اجتماعی است. وقتی مردم در شبکههای اجتماعی با هشتگ حرف میزنند، منِ مخاطب متوجه میشوم این حرف در رابطه با یک موضوع مشخص است و میتوانم با کلیک روی آن به اطلاعات بیشتری در این رابطه برسم. این خوب است اما به شرطی که دسترسی همگانی به این فضا وجود داشته باشد. همچنین اگر مخاطبان در این فضا صرفاً بهدنبال مطالب طنز و فکاهی نباشند، هشتگ قطعاً در تأثیرگذاری مسأله مورد نظر کمک میکند.»
دکتر مجید صفاری نیا، روانشناس اجتماعی در این باره چنین میگوید: «ما مفهومی داریم بهنام همرنگی یا همنوایی و این مفهوم به این معناست که افراد با یکدیگر همرنگی میکنند یعنی کاری را که دیگران میکنند انجام دهند. مثلاً اگر ماشینی در جاده مسیرش را منحرف میکند، بقیه هم دنبالش میکنند یا اگر دو نفر بایستند روبهروی ساختمانی و پشت بامش را نگاه کنند، بقیه هم به آنها ملحق میشوند. دلیلش این است که همنوایی اصولاً یک پدیده ذاتی در انسان است که البته در مورد حیوان هم وجود دارد.» صفاری نیا ادامه میدهد: «همنوایی در انسان به دو دلیل است، یکی بهدلیل نفوذ هنجاری چون همرنگی با جماعت خوب است و من باید با جماعت همرنگ شوم به خاطر همین وقتی هشتگی راه میافتد، خیلیها به آن میپیوندند. اینجا جمع آرای ما بهدلیل همین نفوذ هنجاری صورت میگیرد. در قشر متوسط میزان همنوایی بیشتر است. دلیل دیگر همنوایی در انسان، نفوذ اطلاعاتی است. ما وقتی تازه وارد دانشگاه میشویم، نگاه میکنیم ببینیم بقیه چه کار میکنند چون اطلاعاتی نداریم و نیاز داریم از رفتار بقیه بدانیم چه باید بکنیم. یا وقتی توی خیابان میبینیم ماشینها دنده عقب میگیرند، ما هم همان کار را میکنیم چون اطلاعاتی به ما منتقل میشود. به هرحال همرنگی یک پدیده طبیعی است، چه در فضای واقعی و چه در فضای مجازی. واقعیت این است که ما دلمان میخواهد انسان موجودی خردمند باشد اما انسانها خردمند نیستند و ذهن انسان صرفه جوست و موقعی که همرنگی میکند، فکر نمیکند و این برایش راحتتر است. در واقع به جای اینکه فکر کند این کمپین یا هشتگ چرا به راه افتاده، با آن همراهی میکند.»
امیدوارم با خواندن این گزارش بخشی از پاسخهایی را که برای سؤالات ابتدای گزارش در ذهن داشتید، پاسخ گفته باشیم. حالا دوباره فکر کنید و جواب دهید: چرا هشتگ میزنید؟
منبع: اقتصاد آنلاین
کلیدواژه: شبکه اجتماعی اینستاگرام توییتر هشتگ
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.eghtesadonline.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «اقتصاد آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۵۲۷۴۴۵۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
هفته اول مه؛ از آلرژی های مزاحم تا اثرات ورزش بر سلولهای بدن
به گزارش خبرگزاری علم و فناوری آنا، مجلات علمی عامهفهم برای ارتباط جامعه علمی با مردم عادی بسیار اهمیت دارند. این مجلات میتوانند پژوهشها و دستاوردهای علمی را به زبانی قابل فهم برای مخاطبان عرضه کنند. از آنجایی که این نشریات بهسرعت (در فواصل حداکثر ماهانه) بهروزرسانی میشوند، جریانات و پارادایمهای جدید علمی را در دسترس عموم قرار میدهند. در این سلسله گزارشها، مروری بر پروندههای جلد مجلات اصلی ترویج علم جهان خواهیم داشت.
***
نیچر
ورزش چه تاثیراتی بر سلول های بدن انسان دارد؟
مریم ملی/ همه ما خیلی خوب میدانیم که ورزش چه نقش پر رنگی در سلامتی ما دارد اما گستره تغییرات عظیمی که ورزش کردن در سازوکار سلولهای بدن انسان به وجود میآورد، هنوز مورد مطالعه محققان است. پرونده ویژه این شماره مجله نیچر به تغییراتی که دویدن روی تردمیل بر موشهای مورد آزمایش به وجود آورده،اختصاص یافته است. در طول هشت هفته تمرینات استقامتی موشها روی تردمیل، تغییرات اپیژنوم، پروتئوم، متابولوم و لیپیدوم در مجموعه وسیعی از بافتهای بدن موش مورد مطالعه و بررسی قرار گرفته است. محققان این پژوهش هزاران تغییر مولکولی را شناسایی کردند که نشان میدهد مزایای حاصل از ورزش در حوزه سیستم ایمنی و متابولیسم و کاهش استرس در بدن انسان بسیار قابل توجه بوده است. یکی از نتایج جالب این تحقیقات این است که تغییرات حاصل از ورزش در دو جنس مرد و زن متفاوت است. به طور کلی بررسی بافتهای بدن انسان در سطح سلولی، حاکی از این است که ورزش بر بیماریهای مختلفی مثل کبد چرب غیر الکلی، بیماریهای التهابی روده، سلامت قلب و عروق و بافتهای آسیب دیده تاثیرات زیادی دارد. کاوشهای جدید در این باره میتواند از جزییات تاثیر ورزش بر سلولهای مختلف بدن انسان را روشن کند و به تبع آن راهکارهای درمانی با کمک ورزش برای بیماریها معرفی شود.
نیوساینتیست
با آلرژی هایمان چه کنیم؟
با رسیدن فصل بهار انواع آلرژیها به اوج خودشان می رسند و تازه اگر شما به خوراکی هایی مثل بادام زمینی و کنجد و ... حساسیت داشته باشید که دیگر نور علی نور است چون آن وقت گستره آلرژیهایتان بسیار وسیع میشود. شما احتمالا در هر رستورانی به راحتی نمیتوانید غذا بخورید و در سفرها نمیتوانید غذای ملل مختلف را امتحان کنید. برای خیلیها، گستره حساسیت از بادام زمینی هم فراتر میرود و به خوراکیهای رایجی که همه ما در طی روز از آنها میخوریم میرسد مثلا سویا، شیر گاو، ماهی، آجیلها و حتی تخممرغ! بعضیها هم به انواع میوهها حساسیت نشان میدهند. در نگاه اول و برای کسانی که به آلرژيهای مختلف مبتلا نیستند شاید کنار آمدن با این موضوع راحت و ساده باشد در حالی که واقعا این طور نیست. این که در هر مهمانی و سفر با خوراکیهایی مواجه باشید که فرآوری رویشان انجام شده و ترکیباتشان با طور دقیق روی بستهبندیشان قید نشده است، همیشه شما را با اضطرابی دائمی همراه میکند اضطرابی که باعث میشود از تجربههای جدید اجتناب کنید. با این حال چندین روش تشخیصی و درمانی برای آلرژیها پیشنهاد شده است که در مقاله اصلی مجله نیوساینتیست میتوانید آن ها را بخوانید.
ساینس
نشر اطلاعات از شبکههای مردمی
مردم معمولا تمایل دارند افکار احساسات و رفتارهای کسانی که از نظر اجتماعی با آنها در ارتباط هستند را کپی کنند. اینفلوئنسرها از مسیر شبکههای اجتماعی میتوانند چنین تاثیراتی را بر مردم داشته باشند و به تقویت اهدافی مثل بهبود سلامت، افزایش ثروت، یادگیری و موضوعات دیگر کمک کنند. محققان به دنبال این هستند که راهی را پیدا کنند تا از این پدیده اجتماعی استفادهای سودمند داشته باشند، نتایج این پژوهشها به عنوان مقاله اصلی در این شماره مجله ساینس منتشر شده است. واقعیت این است که برای بهرهبرداری از سرایت اجتماعی به ابزارهایی برای شناسایی افراد موثر در شبکههای اجتماعی نیاز است. از طرفی برای این که چنین ابزارهایی حداکثر کارایی خود را نشان دهند باید بدون نیاز به صرف زمان و هزینه زیاد و حتی گاهی بدون استفاده از شبکههای اجتماعی قابل بهرهبرداری باشند، اما چطور؟ یک واقعیت ریاضی درباره ارتباطات افراد در الگوریتم روابط اجتماعی وجود دارد که میگوید دوستان شما، دوستان بیشتری از شما دارند این قضیه به پارادوکس دوستی معروف است. محققان با کمک این اطلاعات خانوادههایی را در روستایی نزدیک به هندوراس انتخاب کردند و آموزشهایی درباره سلامت مادر و کودک به آنها دادند و بعد مداخلهای را با ارتباط اجتماعی تصادفی افرادی که آن خانواده را میشناختند ترتیب دادند. این آزمایش کمک کرد تا آنها بتوانند نتایج پدیده سرایت اجتماعی را در یک جامعه با محدوده جمعیت روستایی بررسی کنند. این که چطور میتوان الگوریتمی را به کار برد تا پدیده سرایت اجتماعی بتواند در مسیر آگاهیبخشی یا اطلاع رسانی برای موضوعات سلامت عمومی کار کند موضوع اصلی این پژوهشهاست.
انتهای پیام/