تفاوت سلبریتی ها با افراد مشهور
تاریخ انتشار: ۷ مهر ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۵۲۷۷۳۵۷
چرا آیزاک نیوتن را سلبریتی نمی دانیم؟ سلبریتی دقیقاً چیست، و سلبریتی به معنایی که میشناسیم چه زمانی ظهور کرد؟ سلبریتی با سایر انواع سرشناسبودن از قبیل شهرت و معروفیت چه فرقی دارد؟ هالی گراوات/ دانشیار دانشگاه آلاباما ترجمه محمد معماریان
گروه اندیشه:
بعضیها را همه میشناسند، اما نمیشود به آنها گفت «سلبریتی».
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
چرا آیزاک نیوتن را سلبریتی نمی دانیم؟ سلبریتی دقیقاً چیست، و سلبریتی به معنایی که میشناسیم چه زمانی ظهور کرد؟ سلبریتی با سایر انواع سرشناسبودن از قبیل شهرت و معروفیت چه فرقی دارد؟
فرق سلبریتی با سایر شکلهای تأیید و پسند عمومی آن است که بر مَدار شخصیت فردی میچرخد. سلبریتیها، با آن کمالِ بهظاهر جاودانهشان، برای ما مفرّی از روزمرگیاند، سرگرممان میکنند، لذت به ما میبخشند یا یارمان میشوند تا دردمان را ابراز کنیم. و، با همۀ نقص بشریشان، تسلیبخش کمبودهای مایند، حس تعلق میآفرینند، و یادمان میآورند که کشمکش همانا ضرورت تجربۀ بشری است. سلبریتیها بازتابی از شخصبودن ما هستند، یعنی نشانمان میدهند چه کسی هستیم. ولی درعینحال با خیال هم ما را افسون میکنند، یعنی نشانمان میدهند چه کسی میخواهیم باشیم.
مناقشه دربارۀ خاستگاه سلبریتی زیاد است چون تعاریف بسیار متفاوتی از این واژه وجود دارد. مثلاً مترادفدانستن «شهرت» و «سلبریتی» تا حدی رایج شده است. ولی استفادۀ این دو بهجای هم یعنی نادیدهگرفتن بسترهای تاریخی خاص شکلگیری هرکدام.
شهرت که بر مَدار اعمال قهرمانانه و کردار شایستۀ قهرمانان کاریزماتیک و بهاصطلاح بزرگمردان میچرخید، جایگاهی ویژۀ عدهای خاص بود: اسکندر کبیر، شارلمان، مارکو پولو، افلاطون، ارسطو، لئوناردو داوینچی، ژاندارک، و ...
شهرت محتاج یک شخص برجسته است، سلبریتی محتاج مخاطبان قضاوتگر. سلبریتی، که مبهمتر از شهرت و رسوایی است، از واژۀ لاتین celebrem مشتق شده است: واژهای که هم بر تجلیل دلالت میکرد و هم بر «ازدحام» (یا شاید به زبان امروزیمان «بالارفتن از سر و کول یکدیگر») یک نفر. شهرت گاهی بهخاطر کردار نیکِ شخص نصیبش میشود، گاهی هم بهخاطر آن جایگاه بلندی که به او ارث میرسد: ملکه مشهور بود، فقط به این دلیل که ملکه بود. ولی سلبریتی، که چنانکه افتد و دانی، تا حدی بر موشکافی بیرونی متکی است، بر رابطهای متقابل میان شخص احترامیافته و مردم دلالت دارد. بهخاطر همین رابطۀ متقابل است که اعطای آن منزلت بیشتر از جنس فرآیند مذاکره است تا تعیّن یافتن یک صفت. برخلاف «شهرت» و «سرشناسی» که از احترام و تکریم حکایت میکردند، «سلبریتی» که در قرن هجدهم کاربرد عمومی یافت شک و سوءظن برمیانگیخت. «سلبریتی» در پی مقبولیت بود و با منتقدان افراط و سطحینگری کشمکش داشت. به طرق مختلف، این جماعت بودند که سلبریتی را شکل میدادند و واسطۀ بروزش میشدند؛ ولی شهرت چنین نبود. شهرت محتاج یک شخص برجسته بود، سلبریتی محتاج مخاطبان قضاوتگر.
ایدۀ «شهرت»، در مسیر تحول خود، چنان بسط یافت که جایی هم برای رسوایی باز کرد. بدینترتیب، شهرت کمتر به یک عمل خاص ربط داده میشد، و بیشتر به یک فرد خاص یا حداقل ایدهای خاص از آن فرد پیوند میخورد. به قرن نوزدهم که میرسیم، ارزش فرد مشهور مدیون توانایی غریب اوست که در آنِ واحد خارقالعاده است و تقلیدپذیر. چنین کسی نهتنها با دستاوردها یا نسبش، بلکه با تبلیغ هم آفریده میشد. ایدۀ سلبریتی جلوۀ ظاهری فردیت را بر نحوۀ ابرازش ترجیح میداد و به نوع نگاه مردم به شخص سلبریتی اهمیت میداد. بدینترتیب، سلبریتی (مثل شهرت و رسوایی) از یک چهرۀ عمومی و مردمی حکایت میکرد که تصویر و هویت او، سبک و جوهرۀ او، درهمآمیخته بودند.
اما وقتی شهرت هم به این زرقوبرق رسید، وجه تمایزش با سلبریتی چه بود؟ چه چیزی مثلاً جان استوارت میل، چارلز داروین و فلورانس نایتینگل را از لُرد بایرون، فرانتس لیست، توماس ادیسون یا سارا برنارد متمایز میکرد؟ همۀ این چهرهها در قرن نوزدهم مشهور بودند، همگی مشهور بودند، دربارۀ همهشان «حرف زده میشد». ولی بااینحال، دستۀ اول بهاندازۀ دستۀ دوم توجه رسانهای جلب نمیکردند، مشوق کالاسازی (تأیید محصولات، پخش تصویر، امضای عکسشان) نمیشدند، یا کیش شخصیت راه نمیانداختند. دستۀ اول پیرو و مرید داشتند؛ دستۀ دوم هوادار. دستۀ اول زمینهساز گفتوگو بودند؛ دستۀ دوم محرّک جنجال. دستۀ اول توجه جلب میکردند، ولی توجه دلیل وجودی دستۀ دوم بود. اوضاع بهسمتی میرفت که تفاوت شهرت و سلبریتی نه در جنس توجه، که در میزان توجه باشد.
ادیسون بهمعنای دقیق کلمه جهان را پُر از نور کرد، و بایرون، لیست و برنارد در حوزههای ادبیات، موسیقی و تئاتر تحسینبرانگیز شدند. آنها، برعکس بسیاری از همعصرانشان که بهقدر ایشان موفق بودند اما بعضاً مدتهاست فراموش شدهاند، در شکلدادن به نظرات عمومی عاملیت داشتند، چنانکه در کنار کارهایشان، برای شخص خودشان هم حداکثر توجه ممکن را جلب میکردند. آنها یک شخصیت خلق کرده و به نمایش میگذاشتند، یعنی یک پرسونای عمومی که منحصربهفرد بود اما (مهم آنکه) میشد کُپیاش کرد. بدینترتیب خود را در طول عمرشان متمایز از بقیه میساختند، و جایگاه افسانهای پس از مرگشان را تضمین میکردند. چهرههایی از قبیل ادیسونِ جادوگر، برناردِ خارقالعاده، بایرونِ آهنرُبا و لیست، که حقیقتاً ستارۀ موسیقی زمانۀ خود بود، این استادانِ بازیدادن مطبوعاتِ جمعی نوظهور، این مبلغان کاربلد خویشتن و حتی سرمایهسالاران نوپا، همانقدر که «سلبریتی مدرن» را آفریدند تجسم آن نیز بودند.
برخی از دانشپژوهان با اشاره به چنین مصادیقی، تاریخ تولد سلبریتی را حوالی اواخر قرن هجدهم و قرن نوزدهم میدانند. بنا به استدلال آنها، این بازه بود که نهتنها شخصیتهای استثنائی را آفرید، بلکه شرایط ساختاری لازمی را فراهم ساخت که شکلگیری یک فرهنگ سلبریتی تمامعیار تسهیل شود. این بازه فهم جدیدی از «خویشتن» را پرورش داد که طلایهدار فرد و فردیت شد؛ بازتاب آن هم در حوزۀ جدید زندگینامهنویسی، محبوبیت پُرترهها، شیوع خاطرهنویسیها و ظهور گزارشهای احساسی شخصمحور و آگهیهای فوت در روزنامهها بود. قلمرو عمومی هم گسترش یافته بود، چنانکه تعداد بیسابقهای از مردم سواد خواندن داشتند و با فروپاشی سلسلهمراتبهای قوامیافتۀ سیاسی و اجتماعی، در گفتوگوی عمومی مشارکت میکردند. لذا هر فرد (حداقل روی کاغذ) میتوانست سودای شکوه در سر داشته باشد. اتفاقات دیگری هم در حال وقوع بود که در این ماجراجویی یار و یاور مردان و زنان معمولی میشد: نوآوریهای فناورانهای که محرّک شیوههای جدید ارتباط بودند، از قبیل فرهنگ چاپی کلان و تکثیر عکس، و همچنین قوای سرمایهداری صنعتی که شهرنشینی گسترده را راه انداختند،کار و زمان را مکانیکی کردند، مشوق تجاریسازی تفریح شدند و شکلها و مقیاسهای جدید جایگاه و رُتبه را آفریدند.
مشهوران روزگار از قدیمالایام در محافل متعارف ذینفوذ از قبیل دادگاهها، تالارها و برجهای عاج بود که سرشناس میشدند، و قرنها بود که همانندهایشان در حکّاکیهای کتابها، در مجسمهها، روی مدالها و سکهها، و در تندیسهای سفالین تکثیر میشد. اما این تصاویر عمدتاً میان سرآمدانی از جامعه تکثیر میشد که از پسِ هزینۀ سفارش، خرید و جمعآوریشان برمیآمدند. تولید مکانیکی بود که دسترسی به این تصاویر را دموکراتیزه کرد. به اواخر قرن نوزدهم که میرسیم، برخلاف ولینعمتان و رفقای صمیمی سابق، میبینیم که تماشاچیان بینام و مصرفکنندگان بیچهره نیز مشوق تولید تصاویر افراد خارقالعاده شدهاند: در کاریکاتورهای روزنامهها، روی برجستهکاریهای چینی، در پُرترههای ارزانقیمت جیبی، روی کارتهای ویزیت عکسدار، و پوسترهایی در اندازههای واقعی آدمها که در بلوارهای شهری نصب میشدند و معابر مهم را تزیین میکردند.
در همان زمانهای که شهرنشینی و مکانیزهشدن کارها میرفت تا فرد را از خود بیگانه کند، غریبهها را نیز بهطرز بیسابقهای از هر دو منظر جغرافیایی و بصری به یکدیگر نزدیک میکرد. دیدهشدن بهمعنای دقیق کلمه سادهتر شده بود: در خیابانها، در مکانهای تفریحی نوپدید، در فرهنگ بصری عکسها و روزنامههای ارزانقیمت که روزبهروز گسترش مییافت. اما، علاوهبر آن، افراد هم سادهتر سرشناس میشدند. تصویری که از دل این عاملان تجاری درمیآمد، که از فیلتر رسانهها میگذشت و اغلب خود آن چهرۀ عمومی آمادهاش میکرد، بهدقت طراحی میشدند و هدفشان نه لزوماً ترویج شخص بلکه ترویج شخصیت بود. این شخصیت هم بهنوبۀ خود برندی میشد تا محمل آشنایی جماعات بزرگتر (و حتی بینامتر) با شخصِ سابقۀ ناشناس شود.
مخاطبان، از طریق شکلهای متنوع بازنمایی باواسطه، دسترسی بیسابقهای به زندگی مخفی چهرههای عمومی یافتند. این دسترسی بود که حس آشنایی کاذب میان چهرۀ عمومی و مخاطبانش را پرورش داد، همان حسی که رفتهرفته سنگ بنای فرهنگ سلبریتی مدرن میشد. چهرههای عمومی از طریق روزنامهنگاران سخنچین، تبلیغهای مصنوعی و تأیید محصولات، و همچنین از طریق چرخش انبوه تصاویر و ماجراهایشان، روزبهروز بیشتر «شناخته» میشدند. درنتیجه، فینفسه به کالاهایی تبدیل شدند که میشد بازاریابیشان کرد. و اما نقش مخاطبان: نهتنها امکان «شناخت» یک چهرۀ مشهور را داشتند، بلکه میتوانستند تکهای از او را هم بخرند، مصرف کنند و مالک شوند.
بسیاری از دانشپژوهان اشاره میکنند که سلبریتی نیازمند مصرفشدن است، و بر همین اساس میگویند که خاستگاهش به قرن بیستم برمیگردد. ولی همۀ مشخصههای اساسی فرهنگ سلبریتی در قرن نوزدهم پرورش یافتند. عموم دانشپژوهان اواخر قرن بیستم سلبریتی را همزاد سینما میدانند و به ظهور ستارههای هالیوود منتسب میکنند. اما اگر زادگاه سلبریتی را در دورهای قدیمیتر بدانیم، نقطۀ شروع مهمی برای بحث یافتهایم: قرن نوزدهم، صحنهآرای سلبریتی مدرن بود؛ و قرن بیستم، با رسانههای جمعیاش، سلبریتی را چنان بزرگ کرد که اصلاً انتظارش نمیرفت. هالیوود مخترع سلبریتی نبود، فقط میزان بیشتری از آن را به ما داد./ترجمان
منبع: ایران آنلاین
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت ion.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایران آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۵۲۷۷۳۵۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
(ویدئو) نحوه درست کردن غذای مشهور اندونزیایی با سرخ کردن موز
کد ویدیو دانلود فیلم اصلی tags # غذای هندی سایر اخبار (تصاویر) این گوسفند غولپیکر چینی از پورشه هم گرانتر است! قارچهای زامبیِ سریال آخرین بازمانده (The Last Of Us) واقعی هستند! (تصاویر) عجیب و باورنکردنی؛ اجساد در این شهر خود به خود مومیایی میشوند آخرین حسی که افراد در حال مرگ از دست میدهند، چه حسی است؟