پای روانگردان در پرونده قتل میترا استاد باز شد
تاریخ انتشار: ۱۰ مهر ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۵۳۱۹۷۶۵
این در حالی است که هنوز تعداد گلولههای شلیکشده و همچنین نحوه برخورد گلولهها به بدن میترا استاد محل مناقشه است. براساس تحقیقات کارشناس اسلحه گلولههای شلیکشده از یک کلت ۹میلیمتری صورت گرفته است، در حالیکه پروانه کلت محمدعلی نجفی کلت ۶۵/۷ بوده است. فردی که داروهای روانگردان را به میترا استاد فروخته نیز ادعا میکند این داروها میتوانسته اراده انسان را سلب کند و چهبسا نجفی در لحظه ارتکاب قتل بدون آگاهی، از چنین دارویی استفاده کرده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
برای بررسی این مساله روزنامه «آرمان ملی» با سیدمحمد علیزاده طباطبایی یکی از وکلای محمدعلی نجفی که پس از مدتی از وکالت این پرونده برکنار شد، گفتوگو کرده است.
متن کامل مصاحبه را در ادامه میخوانید:
شما مدعی هستید قبل از رسیدن راننده آقای نجفی و دخترش و پسرمرحومه میترا استاد فرد دیگری در صحنه حضور داشته، این مساله را با توجه به چه مستنداتی مطرح کردهاید؟
در پرونده آقای نجفی آنچه از ابتدا مشهود بود رسیدگی سریع به این پرونده بود. در حالی که قتل روز سهشنبه رخ داده بود در دادسرا به ما اعلام شد که تا روز شنبه آخرین دفاعیات خود را مطرح کنید. پاسخ ما این بود که روند پرونده باید با دقت بیشتری صورت بگیرد. ما عنوان کردیم تنها یک جلسه بازجویی از آقای نجفی صورت گرفته که به ما پاسخ داده شد دو جلسه بازجویی دیگر نیز انجام شده است.
در این پرونده ابهاماتی وجود داشت. یکی از این ابهامات این بود که فردی مجهولالهویه در محل حادثه حضور داشته که در ابتدا دستگیر میشود. هنگامی که دختر آقای نجفی، داماد و راننده آقای نجفی وارد ساختمان محل قتل میشوند این فرد دستگیر میشود. ما در بازجوییها تاکید داشتیم که هویت این فرد مشخص شود. بهجز خانواده آقای نجفی و پلیس کسی حق ورود به محل قتل را نداشته است. خوشبختانه پرونده به دیوان عالی دادرسی رفته و حکم نقض شده است. البته بنده تنها بهعنوان یک وکیل و تحلیلگر حقوقی به این مساله ورود میکنم.
براساس درخواست برادر میترا استاد آقای نجفی از من خواستند که از وکالت این پرونده استعفا دهم. با این وجود بنده به آقای نجفی گفتم صلاح در این است که شما بنده را عزل کنید که در نهایت نیز این اتفاق رخ داد. عنوان شده بود که تا بنده در این پرونده حضور دارم برای سازش مذاکره نمیکنند.
درباره شیلک گلولهها شما تحلیل خاصی داشتید.
گزارشی که کارشناس اسلحه ارائه داد ابهامات جدیدی را در این پرونده ایجاد کرد. در بازسازی صحنه قتل وکلای آقای نجفی حضور نداشتند. با این وجود آنچه از بازسازی صحنه قتل مشخص شد و آقای نجفی نیز در دادگاه مطرح کردند این بود که هنگامی که میترا استاد وارد حمام میشود وی با برداشتن اسلحه و یک متکا وارد حمام میشود. آقای نجفی میگفتند تا من وارد حمام شدم میترا استاد با مشاهده اسلحه به سمت من حرکت کرد. در این لحظه گلولهای شلیک شد که به کف دست میترا استاد برخورد کرد. پس از این با هم گلاویز شدیم که چند گلوله دیگر نیز شلیک شد.
در گزارش ابتدایی پزشکی قانونی عنوان شده بود که گلوله از کف دست وارد شده و از پشت دست خارج شده است. به همین دلیل نیز در کیفرخواست هم ضرب و جرح عمدی وجود داشت و هم قتل. با این وجود هنگامی که کارشناس اسلحه صحنه قتل را بررسی کرد عنوان کرد که ماجرا به این صورت نبوده است. نخست اینکه پنج گلوله شلیک نشده و بلکه ۹ اثر گلوله در صحنه قتل وجود دارد. این ۹ اثر گلوله نیز با کلت ۹ میلیمتری بوده است. پروانه اسلحه آقای نجفی ۶۵/۷ است.
نکته دیگر اینکه از ۹ گلولهای که شلیک شده پنجپوکه بیشتر وجود ندارد. مساله مهم اینکه کارشناس اسلحه عنوان میکند گلوله نهم یعنی گلوله آخر به دیوار برخورد کرده کمانه کرده به پشت دست میترا استاد برخورد کرده، از کف دستش خارج شده و سپس به سینه وی اصابت کرده و در سینه گیر کرده است. استدلال کارشناس اصلاح نیز این است که گلوله تغییر شکل داده و دفرمه شده است، این در حالی است که گلوله در بدن فرد دفرمه نمیشود. نکته دیگر اینکه اثر گلوله روی پشت دست مقتول وجود دارد نه کف دست.
در نتیجه اظهارات اولیه آقای نجفی که عنوان کردند گلوله به صورت مستقیم به کف دست میترا استاد اصابت کرده است دقیق نیست. کلت آقای نجفی نیز بهجای اینکه ضمیمه پرونده شود در اختیار خبرنگار صداوسیما قرار میگیرد که هشت گلوله از آن خارج میکنند. نکته دیگر اینکه تحقیقات ذرهبینی در این زمینه انجام نشد و خونهای موجود در صحنه قتل در آزمایشگاه مورد بررسی قرار نگرفت. معتقدم این قتل غیرعمد بوده است.
از ابهامات و تناقضهایی صحبت میکنید. از این ابهامات و تناقضها چه نتیجهگیری میکنید؟
بنده از ابتدا با توجه به شخصیت و سوابق آقای نجفی نمیتوانستم بپذیرم ایشان مرتکب قتل شده باشد البته آقای نجفی میگفتند من این قتل را انجام دادهام. البته ایشان معتقد بودند قتل عمدی نبوده و قصد کشتن میترا استاد را نداشتهاند. یکی از دلایلی که من از این پرونده کنار رفتم این بود که بنده به دنبال ارائه مدارک و مستنداتی بودم که نشان دهم عامل اصلی این اقدام چه بوده است.
گمانهزنیها مبنی بر این بود که احتمال دارد دختر آقای نجفی در این مساله مداخله مستقیم داشته است.
خیر؛ به هیچعنوان دختر آقای نجفی هیچ نقشی نداشته و این مساله از اساس کذب است. بدون شک هیچکدام از نزدیکان و بستگان آقای نجفی نمیتوانند در این موضوع حضوری داشته باشند.
تعداد دقیق گلولههایی که در این حادثه شلیک شده محل مناقشه است. تعداد دقیق گلولههای شلیکشده چند گلوله بود؟
کارشناس اسلحه عنوان میکند ۹ گلوله شلیک شده است. بنده درخواست کردم این مساله در هیات کارشناسی مورد بررسی قرار بگیرد. با این وجود با این درخواست موافقت نشد. ما پیگیر این ماجرا بودیم. روز سهشنبه که قتل اتفاق افتاد آقای رکنی از قم با بنده تماس گرفت و گفت من از طریق فضای مجازی و تلویزیون ماجرای قتل را شنیدهام. وی مدعی بود از ماهها قبل میترا استاد از وی داروی روانگردان میگرفته که باعث سلب اختیار انسان میشده است.
در نتیجه احتمال اینکه آقای نجفی نیز این دارو را مصرف کرده باشد وجود دارد. بنده روز چهارشنبه یعنی یک روز پس از قتل این مساله را مطرح کردم و از دادگاه خواستم که آقای رکنی را احضار کنند تا توضیحات دقیقتری از این ماجرا را در اختیار دادگاه و وکلا قرار دهند. با این وجود این اتفاق رخ نداد. پس از آن ما این دارو را از آقای رکنی گرفتیم و به آزمایشگاه دادیم. آزمایشگاه نیز تایید کرد که این نوعی داروی روانگردان است.
به همین دلیل نیز ما به دنبال این بودیم که آزمایشی ویژه در این زمینه از آقای نجفی گرفته شود. این اتفاق نیز رخ نداد. دلیل آن نیز این بود که دستگاه قضائی به دلیل حساسیت پرونده و فشار افکار عمومی تلاش میکرد به صورت ویژه و فوری به این پرونده رسیدگی کند. البته دیوان نیز ایراداتی به این پرونده وارد کرده و پرونده را برای تکمیل تحقیقات بازگردانده است.
این احتمال وجود دارد که محمدعلی نجفی در لحظه قتل داروی روانگردان استفاده کرده باشد؟
در ابتدا ما چنین تصوری داشتیم. ما تصور میکردیم آقای نجفی چنین دارویی را نخورده و شاید ایشان دارو را بدون اطلاع از ماهیت آن مصرف کرده باشد و به همین دلیل ایشان در لحظه قتل ارادهای از خود نداشتهاند.
آقای رکنی این مساله را به صورت کتبی نیز نوشتند و به دادگاه ارائه کردند. با این وجود تحقیقی در این زمینه انجام نشد. هنوز هم آقای رکنی ادعای خود را تکرار میکند و عنوان میکند برای روشنشدن ماجرا این دارو را کسی مصرف کند تا روشن شود آیا اراده خود را از دست میدهد یا خیر. بنده معتقدم بررسی این ادعاها ابتداییترین کاری بود که باید در این زمینه انجام میشد.
میگویید تحقیقات در این زمینه بهطور جامع صورت نگرفته است؟
در لحظه اول دادسرا مرتکب اشتباه شد و متهمی را که هنوز تفهیم اتهام به وی صورت نگرفته در معرض تریبون صداوسیما و رسانههای گروهی قرار دادند. در شرایطی که متهم دارای اراده واقعی نبود. بنده همان لحظه اول به آقای شهریاری گفتم شما چه عجلهای دارید.
از نظر قانونی متهم باید حداقل یکماه در بازداشت موقت باشد و بازجوییهای کامل از ایشان صورت بگیرد. پاسخی که ما در این زمینه دریافت کردیم این بود که افکار عمومی ما را تحت فشار قرار داده و به همین دلیل باید رسیدگی به این پرونده هرچه زودتر انجام شود.
اولینبار پس از قتل آقای نجفی را کجا دیدید؟ حالات آقای نجفی به چه صورت بود؟ تحلیلی که از وضعیت روانی ایشان پس از قتل داشتید به چه صورت بود؟
پرونده قتل میترا استاد در ابتدا دارای ابعادی بود که قرار نبود در کیفرخواست نیز ذکر شود. با این وجود در کیفرخواست نوشته شد و اگر امروز نیز کیفرخواست را مطالعه کنید میتوانید به این ابعاد دسترسی داشته باشید. روز سهشنبه آقای نجفی وکالت بنده را امضا کردند و روز چهارشنبه من به دادسرا رفتم و اولینبار پس از قتل ایشان را ملاقات کردم.
به محض اینکه ایشان را دیدم به من گفتند خونسرد باشید. این بهمعنای خونسردی بالای آقای نجفی بود. بنده به ایشان گفتم از این خونسردی شما نتیجه دیگری میگیرم. آقای نجفی گفتند که من خودم مرتکب قتل شدهام. سابقه دوستی بنده با آقای نجفی به دورانی بازمیگردد که ایشان وزیر آموزشوپرورش بودند و به همین دلیل با روحیات و خلقیات ایشان آشنایی داشتم.
نکته قابل تامل خونسردی بسیار بالای آقای نجفی بود. این خونسردی بهاندازهای بود که ذهن را به این سمت میبرد که چنین کسی نمیتواند قاتل باشد. به هر حال از نظر طبیعی کسی که مرتکب قتل شده باشد نباید تا به این اندازه خونسرد باشد، بلکه باید در حالتی آشفته قرار داشته باشد، این در حالی بود که هیچ علائم آشفتگی در آقای نجفی وجود نداشت و بسیار خونسرد بودند.
رضایت از اولیای دم در این پرونده به چه صورت انجام شد؟ آیا گمانهزنیها درباره وساطت برخی بزرگان سیاسی کشور در این زمینه صحت داشت؟
بزرگان در این زمینه وساطت نکردند. یکی از دوستان مشترک از طریق خانواده انتخاب شدند که در این زمینه رایزنی صورت بگیرد. در مرحله بعدی نیز عنوان شد که باید بنده از پرونده کنارهگیری کنم تا کار گرفتن رضایت جلو برود که در نهایت نیز این اتفاق رخ داد. این درخواست نیز توسط آقای مسعود استاد مطرح شده بود. البته بنده از دلیل این درخواست اطلاع نداشتم. این پرونده دارای ناگفتههای زیادی است. اظهارات بنده نیز تنها برای روشنشدن افکار عمومی و بهعنوان یک حقوقدان مطرح شد وگرنه بنده در این پرونده دارای مسئولیتی نیستم.
منبع: اکوفارس
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت ecofars.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «اکوفارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۵۳۱۹۷۶۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
دستگیری قاتل مست ۲ زن در عروسی | ماجرای تلخ عروسی هایی که عزا می شوند
همشهری آنلاین _ فتانه احدی: جمعه گذشته در روستای الله آباد شهرستان عنبرآباد در استان کرمان مراسم جشن عروسی برپا بود و بسیاری از مردم روستا در این مراسم شرکت کرده بودند.
داماد جوانی اهل کرمان و عروس اهل بندرعباس بود و از آنجا که پدر داماد در روستای الله آباد زندگی میکرد، مراسم عروسی نیز در همان روستا برگزار شده بود. علاوه بر اقوام داماد و اهالی روستا، بستگان عروس نیز از بندرعباس راهی الله آباد شده بودند تا شروع زندگی زوج جوان را جشن بگیرند.
از صبح جمعه هر دو خانواده در تکاپوی برگزاری مراسم بودند. بعد از اینکه خطبه عقد عروس و داماد خوانده شد، نوبت به جشن و پایکوبی رسید. همه چیز خوب پیش میرفت و همه خوشحال در انتظار ورود عروس و داماد به داخل سالن بودند که ناگهان حادثه هولناکی رخ داد.
تیراندازی مرگباروقتی عروس و داماد به مجلس رسیدند، همه شروع کردند به رقصیدن و شادی کردن، در بین میهمانان ۳ نفر از دوستان دوران سربازی داماد نیز بحضور داشتند که از بندرعباس خود را به مراسم رسانده بودند.
منصور بهمنی دهیار روستای الله آباد عنبرآباد در گفتوگو با همشهری میگوید: یکی از دوستان داماد با خود کلت کمری آورده بود تا مطابق رسم غلطی که در بعضی از عروسیها وجود دارد، با آن تیراندازی کند. او شروع به رقصیدن کرد اما چون مشروبات الکی مصرف کرده بود، حالت عادی نداشت و در همان حال ناگهان سلاحش را به دست گرفت و شروع به تیراندازی کرد.
او ادامه میدهد: چون حال پسر جوان خوب نبود، نمیدانست که سر اسلحه را به کدام سو گرفته است. او چند گلوله شلیک کرد و ناگهان خواهر داماد در اثر اصابت گلوله به سرش نقش زمین شد.
وقتی این اتفاق افتاد، ضارب که همچنان در حال رقص بود، از سر و صدای موزیک متوجه کارش نشد و باز هم شلیک کرد که این بار خاله عروس مورد اصابت گلوله قرار گرفت و گلوله به شکمش خورد و بر زمین افتاد.
بهمنی میافزاید: با جیغ و فریاد میهمانان همه متوجه این حادثه و گلوله خوردن این دختر جوان شدند. پس از آن بود که همهمه به پا شد و عروسی با شیون مهمانان و خانواده عروس و داماد به عزا تبدیل شد.
شب زیبایی که عروس و داماد انتظارش را داشتند یکباره به شب عزای دو دختر جوان تبدیل شد. خانوادهها همه تلاش خود را کردند تا دو دختر را به بیمارستان برسانند اما کار از کار گذشته بود و هر دو جان خود را از دست داده بودند. از سوی دیگر ضارب وقتی متوجه شد چه حادثهای رخ داده است، به همراه یکی از دوستانش فرار کرد و به بندرعباس گریخت. دهیار الله آباد ادامه میدهد: دوست سوم که راننده بود، توسط پلیس دستگیر شد. ماموران پلیس با حضور در محل حادثه تحقیقات خود را آغاز کردند.
پلیس وقتی متوجه شد که ضارب فرار کرده است، در تحقیقاتی که انجام داد، رد ضارب را در بندرعباس شناسایی کرد.
بهمنی اضافه میکند: یکشنبه که به اداره آگاهی رفته بودم، متوجه شدم که پلیس بندرعباس رد ضارب را گرفته و برای دستگیریاش راهی محل اختفای او شده اما وی مقاومت کرده و درگیری به وجود آمده است. در این درگیری ضارب تیر خورده و دستگیر و راهی بیمارستان شده است تا بعد از معالجه به مراجعه قضایی تحویل داده شود.
رسمی که کشتههای زیادی داده استپس از جمعه غمانگیز روستای اللهآباد، خواهر داماد صبح یکشنبه به خاک سپرده شد و پیکر خاله عروس نیز برای دفن به بندرعباس انتقال یافت.
به گفته دهیار روستای اللهآباد، رسم غلط تیراندازی در مراسم عروسی تا کنون باعث مرگ افراد زیادی شده است. این رسم در مناطق جنوبی کرمان وجود دارد و هر سال باعث مرگ افراد زیادی میشود.
وی میگوید: باید با کسانی که در مراسم ختم و عروسی اقدام به تیراندازی میکنند، برخورد شدید شود تا دیگر شاهد چنین حوادث تلخی نباشیم.
تیراندازی های مرگبار در یک سال گذشتهرسم غلط تیراندازی در مراسم عزا و عروسی در سالهای اخیر قربانیان زیادی به جا گذاشته است. این در حالی است که در همه این سالها پلیس، دستگاه قضایی و رسانهها درباره این رسم غلط و تبعات آن بارها هشدار دادهاند. مهمترین حوادث اینچنینی را با هم مرور میکنیم.
مرگ جوان ۲۷ سالهدر یکی از روستاهای بروجرد رسم غلط تیراندازی در عروسی حادثه مرگباری آفرید. این حادثه ۳ خرداد سال گذشته رخ داد. وقتی مهمانان در حال جشن و پایکوبی بودند، دو نفر که وظیفه تیراندازی در عروسی را برای احترام به مهمانان بر عهده داشتند، با شلیک گلوله باعث مرگ یک جوان ۲۷ ساله شدند و خاطرهای هولناک برای عروس و داماد باقی گذاشتند.
کشته شدن داماد
یکی از دردناکترین حوادث رسم تیراندازی در یکی از روستاهای کهگیلوهه و بویر احمد اتفاق افتاد. ۳۱ تیر سال گذشته، وقتی عروس و داماد دست در دست هم پیشاپیش خانواده و مهمانان وارد حیاط خانه پدر داماد شدند، یکی از مهمانان تفنگ به دست برای خوشامدگویی به مهمانان شروع به تیراندازی کرد که ناگهان یکی از گلولهها بر قلب داماد اثابت کرد و باعث جان باختن او شد و خانوادهاش را داغدار کرد.
برادرعروس کشته شد
پنجشنبه شب ۲۱دی ۱۴۰۲، در روستای سرآسیاب شهرستان لنده در کهگیلویه و بویراحمد شلیک گلوله توسط یکی از مهمانان که در حین رقص و پایکوبی تیراندازی میکرد، باعث مرگ برادر عروس شد. این مرد ۴۲ ساله بر اثر شلیک گلوله جان خود را از دست و عروس در شب عروسیاش برای همیشه عزادار برادرش شد.
شامگاه ۲۸ اسفند سال گذشته در شهر ایذه، وقتی عروس و داماد وارد تالار عروسی شدند، یکی از مهمانان با اسلحه شکاری خود، شروع به تیراندازی کرد و با این کار ۱۳ نفر از مهمانان به شدت زخمی و روانه بیمارستان شدند، این اقدام باعث برهم خوردن عروسی شد و شبی که قرار بود برای حاضران و عروس و داماد به شادی ختم شود، با شیون و زاری پایان یافت.
کودک ۹ ساله جان باخت۸ اسفند سال گذشته نیز سنت تیراندازی جان یک کودک را گرفت. کودک ۹ ساله اهل روستای چاهدروا شهرستان مُهر در استان فارس، در اثر تیراندازی در عروسی به شدت مجروح شد. او را به بیمارستانی در لامرد برای معالجعه منتقل کردند اما چون شدت جراحات زیاد بود، کادر پزشکی درخواست کردند که با اورژانس هوایی به شیراز منتقل شود، اما قبل از رسیدن اورژانس، کودک جان خود را از دست داد.
مرگ در تالار عروسی۷ فروردین امسال، یکی از تالارهای شهرستان گتوند در خوزستان میزبان عروسی و مراسم جشن و پایکوبی بود. با ورود عروس و داماد به داخل محوطه بیرونی تالار، یکی از بستگان برای خوشآمد گویی به عروس و داماد در میان حضار، خانواده و بستگان شروع به تیراندازی کرد. صدای تیراندازی شور و شادی مهمانان را چندبرابر کرد اما غافل از اینکه یک جوان ۳۲ ساله در این بین بر اثر شلیک گلوله بر زمین افتاده است. تیراندازی در شلوغی و همهمه مهمانان ادامه داشت تا اینکه جیغ و فریاد باعث شد تا مهمانان متوجه تیرخوردن مرد جوان شوند.
بدین ترتیب شیون و زاری جای خود را به پایکوبی و شادی داد. آن جوان در همان لحظه جان خود را از دست داد و عروسی شروع نشده پایان یافت و تبدیل به عزا شد.
۱۸ شهریور سال گذشته، وقتی شاعران معروف خوزستانی در یک مراسم ختم در بندر امام خمینی گرد هم آمدند، یکی از حاضران در این مراسم بر اثر رسم غلط تیراندازی، شروع به شلیک تیرکرد که ناگهان چند تیر به سوی حضار شلیک شد و حیدر حیدری شاعر عرب خوزستانی اهل رامشیر بر اثر اصابت گلوله جان خود را از دست داد و همچنین علی مجدم، شاعر عرب اهل آبادان بر اثر اصابت تیر مجروح و به بیمارستان منتقل شد.
کد خبر 847847 منبع: همشهری آنلاین برچسبها تیراندازی مجله مرگ حوادث ایران