داستان زندگی مادری که اعضای بدنش اهدا شد
تاریخ انتشار: ۱۱ مهر ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۵۳۲۷۱۱۶
مریم گفت: نمیترسی! گفتم: نه برای چه باید بترسم. من که آن زمان مردهام، حداقل به چند نفر زندگی میبخشم. او هم گفت: پس من هم میروم و کارت اهدای عضو میگیرم. قسمت نشد کارت را بگیریم اما همسرم زودتر از من به چند نفر زندگی بخشید.
به گزارش ایسنا، شهروندآنلاین نوشت: «چند وقت پیش بود که بههمراه همسرش با دیدن برنامه عصر جدید تصمیم گرفت کارت اهدای عضو بگیرد اما هرگز تصورش را هم نمیکرد که به همین زودیها بتواند به چند نفر زندگی ببخشد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
رحیم، شوهر این زن که هنوز هم مرگ همسرش که عاشقانه دوستش داشت را باور نکرده، در حالی که اشک میریخت، در گفتوگو با خبرنگار «شهروند» از جزییات مرگ و زندگی همسرش گفت.
همسرتان بیماری خاصی داشت؟
او یک زن سالم و سر حال بود، اصلا علایم مریضی نداشت اما وقتی به بیمارستان رفتیم، گفتند تومور مغزی مادرزادی دارد. هنوز هم شوکهام و باورم نمیشود.
یعنی در همه این سالها علایم تومور را در همسرتان ندیده بودید؟
نه اصلا. او خیلی سرحال بود. هرازگاهی سردرد میگرفت اما با قرص رفع میشد، مثل تمام سردردهای معمولی دیگر. من و همسرم با هم زیاد به گردش میرفتیم. او کوه و دشت را دوست داشت، با هم به کوه میرفتیم و اتفاقا همیشه از من جلوتر و سریعتر میرفت. اصلا خسته نمیشد. من از نفس میافتادم، ولی او همچنان سرحال بود. پانزده سال در کنارش زندگی کردم و هیچوقت او را مریض و بیمار ندیدم.
همسرتان چطور دچار مرگ مغزی شد؟
چهارشنبه سوم مهر ماه بود. ظهر به خانه آمدم، با هم ناهار خوردیم و کلی گفتیم و خندیدیم. او گفت که سردرد دارد. گفتم قرص بخور تا آرام بشوی. بعد هم سرکار رفتم. شب وقتی به خانه آمدم، گفت سردردم خوب نشده، بیا برویم دکتر یک سرم بزنم. او را بلافاصله به یک درمانگاه بردم. در آنجا سرم زد اما خوب نشد. وقتی داشتم کمکش میکردم که با هم به خانه برویم، گفت نمیتوانم راه بیایم، حالم هنوز بد است. آنجا بود که بیهوش شد. بلافاصله با اورژانس او را به بیمارستان منتقل کردیم. به من گفت دارم میمیریم. آخرین حرفی که زد این بود که چرا آن قدر اینجا سروصداست. وقتی با اورژانس به بیمارستان رفتیم، یک نفر فوت شده بود و بستگانش گریه میکردند. مریم این حرف را زد و باز هم بیهوش شد. بعد از آزمایشات مختلف، چند ساعت بعد پزشک بیمارستان گفت توموری که داخل سر همسرم بوده، در این مدت رشد زیادی داشته و باعث مرگ مغزی او شده است. این خبر آن قدر تکاندهنده بود و ما را شوکه کرد که حتی نمیتوانستیم اشک بریزیم.
همان زمان تصمیم به اهدای عضو همسرتان گرفتید؟
فردای آن روز بود که دوباره همسرم را معاینه کردند و آخرین امیدمان برای بازگشتن او به زندگی از بین رفت. مریم را برای همیشه از دست داده بودیم، اما در همان حال تصمیمم را گرفتم. میدانستم همسرم هم از این کار رضایت دارد و خوشحال میشود. همسرم وقتی زنده بود، همیشه برای هر کسی هر کاری از دستش برمیآمد، انجام میداد و خیرش به همه میرسید. مطمئن بودم اگر این کار را انجام دهیم، روح همسرم برای همیشه در آرامش قرار میگیرد، برای همین همه راضی شدیم و این کار صورت گرفت.
پدر و مادر همسرتان بهراحتی راضی شدند؟
مادرش کمی بیتابی میکرد اما مشاور بیمارستان با او صحبت کرد و گفت که با این کار زندگی چند نفر نجات پیدا میکند، برای همین در نهایت راضی شد.
همسرتان کارت اهدای عضو داشت؟
نه، اما همین چند روز پیش بود که داشتیم برنامه عصر جدید را میدیدیم، در آن برنامه در مورد اهدای عضو صحبت کردند. من گفتم میخواهم این کار را انجام دهم. مریم گفت: نمیترسی! گفتم: نه برای چه باید بترسم. من که آن زمان مردهام، حداقل به چند نفر زندگی میبخشم. او هم گفت: پس من هم میروم و کارت اهدای عضو میگیرم. قسمت نشد کارت را بگیریم اما همسرم زودتر از من به چند نفر زندگی بخشید. حالا من ماندهام و یک پسر ۶ ساله و یک دختر ۱۲ ساله که نمیدانم چطور باید به آنها رسیدگی کنم. زندگی بدون مادرشان واقعا سخت است. همین که متوجه شدم قلب همسرم به یک دختر ۱۱ ساله که تقریبا همسن دختر خودم است، زندگی دوباره بخشیده، خیلی خوشحالم.
پروازی برای زندگی
خانواده محمودی برای اهدای اعضای بدن مریم رضایت خود را اعلام کردند، به این ترتیب بود که با تلاش پزشکان کلیههای مریم به دو بیمار نیازمند در تبریز و مراغه و کبد او نیز به یک بیمار اهل یکی از روستاهای شهرستان ورزقان با موفقیت پیوند زده شد. اما این پایان ماجرا نبود و قلب این مادر مهربان برای تپیدن دوباره باید به تهران میآمد و این یعنی آغاز یک عملیات اورژانسی جدید برای تیمهای تخصصی پیوند عضو. گفته میشود این نهمین پرواز برای اهدای زندگی در کشور است.
ساناز دهقانی، رئیس واحد پیوند اعضای وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی کشور دراینباره میگوید: «به دلیل این که قلب اهداشده باید به بیمارستان شهید رجایی تهران انتقال مییافت، تمام اقدامات و هماهنگیهای لازم برای انتقال در مدت زمان بسیار کمی انجام شد.»
وی در ادامه میگوید: «یک تیم تخصصی صبح روز جمعه از تهران به سمت تبریز و بیمارستان امامرضا(ع) پرواز کردند. ماموریت از حساسیت بالایی برخوردار بود و هر ثانیه که میگذشت، حکم زندگی برای یک بیمار نیازمند داشت، به همین علت تیم تخصصی پس از فرود در فرودگاه شهید مدنی تبریز بلافاصله خود را به بیمارستان رساندند و دوباره سوار هواپیما شدند و به تهران بازگشتند. خوشبختانه عملیات انتقال هوایی قلب بیمار مرگ مغزی با همکاری مرکز اورژانس و اقدامات پیشبیمارستانی با موفقیت انجام شد و حال دختر ۱۱سالهای که قلب را دریافت کرد، بسیار خوب است و در وضع نرمال قرار دارد.»
انتهای پیام
منبع: ایسنا
کلیدواژه: اهداي عضو
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.isna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۵۳۲۷۱۱۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
امیر جدیدی بازیگر فیلم فرانسوی شد
امیر جدیدی در فیلم بیوگرافی «منصور» در نقش منصور بهرامی تنیسور مشهور ایرانی ایفای نقش میکند.
به گزارش ایسنا، کمپانی فرانس تیوی حق پخش جهانی فیلم بیوگرافی «منصور» به کارگردانی «رومالد بولانژه» را در اختیار گرفته که روایتی از زندگی منصور بهرامی تنیسور مشهور از ایرانی و مهاجرت او به فرانسه، دست و پنجه نرم کردن با فقر و سپس به شهرت رسیدن در فضای بین المللی است.
امیر جدیدی بازیگر ایرانی که بیشتر برای بازی در فیلم «قهرمان» برنده جایزه بزرگ کن ۲۰۲۱ به کارگردانی اصغر فرهادی در سطح بین المللی شناخته میشود، نقش منصور بهرامی را بازی خواهد کرد.
این فیلم محصول مشترک فرانسه و بریتانیاست و «داون مک دانیل» با همکاری «فیلیپ دی لیون» نگارش فیلمنامه این فیلم را بر عهده داشتهاند.
منصور بهرامی تنیسور ۶۸ ساله متولد ایران، به دلیل سبک بازی سرگرم کننده و داستان زندگی خارق العاده اش، چهرهای محبوب در مسابقات بین المللی تنیس است.
او که در دهه ۱۹۵۰ در ایران به دنیا آمد، با استفاده از ماهیتابه به عنوان راکت شروع به یاد گرفتن تنیس کرد و از استخر به عنوان زمین بازی استفاده میکرد. او پس از انقلاب به فرانسه رفت و با فقر و بیخانمانی رو به رو شد و شبانه در خیابانهای پاریس پرسه میزد و روزها در رختکن استادیوم رولان گاروس میخوابید، اما هرگز امید خود را از دست نداد.
این فیلم نشان میدهد که چگونه بهرامی از طریق اراده قوی و تیز هوشی، پیچیدگیهای زندگی را بهعنوان یک مهاجر غیرقانونی طی میکند، در حالی که پیوندهای پایداری با نمادهای تنیس که استعداد او را میشناختند، ایجاد میکند تا رویای دوران کودکیاش را برای بازی در رولان گاروس محقق کند.
بهرامی همچنین به نشریه ددلاین گفت: در طول سالها خیلیها به من گفتهاند که داستان من برای اکران در سینما ساخته شده است، و بسیار مفتخرم که فیلمی بلند از زندگی من ساخته میشود و بسیار خوشحالم که رومالد بولانژه کارگردانی فیلم را بر عهده خواهد داشت. او نه تنها یک کارگردان هیجان انگیز است، بلکه مرد دوست داشتنی است. امیر جدیدی هم یک بازیگر استثنایی است و این واقعیت که او یک تنیس باز نیمه حرفهای است یکی از آن شانسهای بزرگ است. ممنون از داون مک دانیل برای نوشتن فیلمنامه زیبایی که همه ما به آن اعتقاد داریم. اگر داستان من بتواند الهام بخش مردم باشد و با آن لبخند بزند، مرد بسیار خوشبختی خواهم بود».
رومالد بولانژه نیز منصور بهرامی را یک قهرمان واقعی توصیف کرد که مقاومت و اشتیاق او الهام بخش افراد بیشماری بوده است و عنوان کرد که بسیار مفتخر است که سفر خارقالعاده او را به پرده سینما میآورم.
فیلم «منصور» امسال در بازار جشنواره کن به خریداران بینالمللی معرفی میشود.