«با من به ورزشگاه بیا»
تاریخ انتشار: ۱۳ مهر ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۵۳۴۷۲۸۴
روزنامه ابتکار در قسمتی از این گزارش آورده است: اما حالا مواجه شدن ورزشگاه آزادی با تنها سکویی که صندلی خالی ندارد، ماجرای حضور زنان در ورزشگاهها را بیش از پیش پر رنگ کرده است. حضوری که هرچند محدود و حداقلی است اما چشمها را به آینده خیره نگه داشته است. آیندهای که پاسخ این سوال را مشخص خواهد کرد: «آیا باز هم زنان سهمی از دیدن زنده بازیها در ورزشگاه خواهند داشت؟»
«زنان به ورزشگاه میروند»؛ این خبری است که روز گذشته همه را هیجانزده کرده و البته زنان ایرانی را خوشحال.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
عملیاتی نشدن وعدههای مسئولان برای ورود زنان به ورزشگاهها اما در حالی بود که در طول چند سال گذشته زنان موفقیتهای کوچک اما قابل توجهی برای ورود به ورزشگاه را به دست آوردند. در این چند سال زنان و دختران بسیاری با لباس مبدل به ورزشگاه آمدند، مورد حمایت مردان حاضر در ورزشگاه قرار گرفتند، از خود فیلم و عکس منتشر کردند و رسانههای بسیاری از حضور آنها و موانع پیش پای آنها برای ورود ورزشگاه نوشتند. ورزشگاهی که تا پیش از این بارها میزبان بانوان خارجی بوده که برای تماشای بازیهای تیمهای ملی خود به آنجا آمدهاند اما بانوان ایرانی از این حق محروم ماندهاند. اما بازی تدارکاتی ایران و بولیوی در مهرماه سال ۹۷ یکی دیگر از موفقیتهای محدود زنان ایرانی در سالهای اخیر به شمار میرود. برد ایران مقابل بولیوی اگرچه خوشایند بود اما باز شدن پای حدود ۱۵۰ هوادار خانم به ورزشگاه آزادی پس از ۱۳ سال مهمترین اتفاقی بود که این بازی را در جهان خبرساز کرد. خبری که گرچه امیدوارکننده بود اما حاشیههایی نیز به دنبال داشت. ورود گزینشی و محدود زنان در ورزشگاه برای تماشای این بازی سبب واکنش و انتقاد بسیاری از زنان و فعالان حقوق زن شد. زنانی که میتوانستند و حق آن را داشتند که جای هرکدام از ۱۵۰ زن حاضر در ورزشگاه آزادی باشند. انتقادهایی که مسعود سلطانیفر وزیر ورزش دولت دوازدهم آنها را نیازمند کمی صبر و حوصله میداند. او گفته: «این حق خانوادههای ما هست که واقعاً از این شور، نشاط و شعفی که در مسابقات مختلف ورزشی و در اماکن ورزشی به وجود میآید بهرهمند شوند. با صبر و حوصله و هماهنگی بین همه عوامل دستاندرکار این مشکل را حل میکنیم.»
حل شدن مشکل ورود زنان به ورزشگاه اما به این آسانیها هم نبود. در حالی که برگزاری هرباره بازیها و مسابقات ورزشی بدون حضور تماشاچیان زن، از بینتیجه بودن وعدههای مسئولان حکایت داشت، ورود یواشکی زنان به ورزشگاه برای تماشای بازی ایران را با تبعات بیشتری روبهرو میکرد. ماجرای خودسوزی سحر خدایاری مشهور به دختر آبی مقابل یک واحد قضایی و حواشیهای پیرامون آن واکنشهای بسیاری را در سراسر جهان به همراه داشت. هرچند مقامات قضایی و خانواده دختر آبی صدور حکم ۶ ماه حبس برای او به جرم ورود به ورزشگاه را رد کردند و آن را دلیلی برای خودکشی او ندانستند اما خبر مرگ این دختر عاشق فوتبال سبب شد تا تمام زنان به همدلی با او و خانواده داغدارش برآیند. مگان راپینو، کاپیتان تیم ملی فوتبال زنان آمریکا که در مراسم انتخاب بهترینهای سال فوتبال جهان جایزه بهترین بازیکن زن فوتبال سال را از آن خود کرد از دختر آبی سخن گفت. او در این مراسم گفته است که از دختر آبی که در راه مبارزه با ممنوعیت ورود زنان به ورزشگاه در ایران جان خود را از دست داد، الهام گرفته است.
منبع: ایرنا
کلیدواژه: فوتبال ورزشگاه آزادی بانوان
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.irna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایرنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۵۳۴۷۲۸۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
فرهنگ سازی به زمان نیاز دارد
به گزارش همشهری آنلاین، فهیمه فرهمندپور؛ رئیس شورای فرهنگی و اجتماعی خانواده و زنان در روزنامه همشهری نوشت، سؤالی مطرح شده مبنی بر اینکه چه کارهایی باید میشد تا شاهد اتفاقات و توهینهایی که در بازی پرسپولیس و سپاهان به تماشاگران زن شد، نباشیم. در این موضوع چند نکته وجود دارد؛ نکته نخست این است که کارهای فرهنگی تدریجی و دیربازده است. فرهنگسازی چه به این معنا که مقولهای میخواهد فرهنگ شود و چه به این معنا که میخواهیم مقولهای از فرهنگ حذف یا اصلاح شود، به زمان نیاز دارد. فرهنگ ورزشگاه نه در مدت ۶ماه و یک سال ساخته شده و نه قرار است در این مدت ۶ماه و یک سال تغییر کند.
نکته دوم؛ این اتفاق نشان داد اینکه ادعا شود با حضور تعدادی از زنان در ورزشگاه میشود بر فرهنگ موجود در این فضا مسلط شد و آن را تغییر داد، در ساحت واقعیت، شدنی نیست. تامین امنیت زنان در ورزشگاه فقط این نیست که در ورودی و خروجی مجزا برای زنان درنظر گرفته شود یا سرویسهای بهداشتی مناسب برای آنها پیشبینی شود. مسئله مهم در این موضوع، وضعیت فرهنگی ورزشگاههاست. این وضعیت موجود در یک سال و ۶ماه شکل نگرفته که با یک سال و ۶ماه کار بتوانیم آن را تغییر بدهیم. متأسفانه ورزشگاهرفتن زنان طبیعتا چنین مخاطراتی را به همراه دارد و بهنظر نمیرسد که صرفا با دستگیری یک نفر خاطی یا عذرخواهی او این مسئله حل شود و تضمینی وجود ندارد که تکرار نشود.
موافقان حضور زنان در ورزشگاهها این موضوع را با حضور زنان در سینماها و پارکها مقایسه میکنند و میگویند همانطور که زنان و مردان در سینما و تئاتر یا در خیابان و پارک میتوانند در فضای مشترک کنار هم باشند، در ورزشگاهها هم میتوانند با هم فوتبال تماشا کنند. زنان را کنار بگذاریم و خود مردان را با هم مقایسه کنیم. مردانی را سراغ دارید که بعد از تماشای یک فیلم صندلیهای سالن سینما را بشکنند؟ ولی بارها این اتفاق در ورزشگاهها افتاده است. فضای ورزشگاه با سینما و تئاتر قابل مقایسه نیست و نگاه متفاوتی را برای حل مسائل میطلبد. افرادی که مخالف حضور زنان در ورزشگاهها هستند، این دغدغهها را داشتند. با اتفاقاتی که افتاده است میشود واقعبینانه اظهارنظر کرد که با صرف درستشدن زیرساختهایی مثل نردهکشی، ورودی و خروجی مجزا و... مسئله حل نمیشود.
این مسئله را چطور میشود حل کرد؟ نظر بعضی این است که با درنظرگرفتن جرایم سنگین و برخوردهای انضباطی برای خاطیان، فضا را برای حضور زنان فراهم کنیم. در این موضوع هم باز زنان را کنار بگذاریم و ببینیم در حوزه ورزش آقایان، در مسابقات و سالنهای ورزشی مردان، جریمههایی که قبلا درنظر گرفته شده و برخوردهای انضباطی که انجام دادهاند، برای مواجهه با تخلفات، خشونتها و بیاخلاقیها بازدارنده بوده است؟ بهنظر میرسد که جواب به این سؤال منفی است. هیجان در ورزشگاهها بالاست و غالبا مجازاتی که درنظر گرفته میشود، بازدارنده نیست.
در این شرایط عدهای از زنان هم علاقهمند به حضور در ورزشگاهها هستند و دغدغه حضور در این فضاها را دارند و شاید گفته شود که این حق آنهاست که به علاقهشان پاسخ داده شود، اما باید دید پاسخدادن به این علاقه ارزش چنین هزینههایی را دارد یا نه؟ مقایسه فایده - هزینه است؛ اینکه ارزش دارد برای پاسخ به این علاقه زنان، آنها مورد اهانت قرار بگیرند؟ باید موضوع یکبار از این منظر و از این نگاه مورد بررسی قرار بگیرد. صرف آمادهکردن زیرساختهای فیزیکی برای حضور زنان، امنیتبخش نیست.
منکر ضرورت کار فرهنگی یا مواجهه انضباطی با خاطیان نیستم؛ مسئله میزان اثربخشی چنین اقداماتی برای تضمین امنیت فیزیکی، اخلاقی و روانی خانمهاست؛ نکتهای که حتما باید در ارزیابی درخصوص پاسخ به نیازهای خانمها برای حضور در میادین ورزشی مردان، مورد توجه و تأکید قرار گیرد.