Web Analytics Made Easy - Statcounter

زندان‌ها داخل شهر ساخته‌شده‌اند، دانشگاه‌ها برعکس. دانشجوهایی که باید برای رسیدن به دانشگاه، هر روز ساعت‌ها در راه باشند، از مسیر طولانی خانه تا دانشگاهشان می‌گویند.

گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو؛ صدسال پیش که دانشگاه در ایران شروع به کار کرد، کمتر کسی فکر می‌کرد روزی برسد که انواع دانشگاه‌ها یا به گفتۀ مسئولان، «مراکز آموزش عالی»، با این تنوع در کشور به‌وجود آید؛ آن چنان زیاد که دیگر برای ساختن آن، داخل شهر‌ها جا نباشد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!
موسسان مراکز آموزش عالی، خیلی زرنگ باشند روی نوک کوه، ساختمان‌های دانشگاه را بسازند و اگر هم دستشان به جایی بند نباشد و زورشان نچربد، مجبورند دانشگاه را وسط بیابان بنا کنند.

حکایت دانشگاه‌های کشور جالب است. زندان‌ها داخل شهر ساخته‌شده‌اند، دانشگاه‌ها برعکس. دانشجو‌های این دست از دانشگاه‌ها خیلی خوش‌شانس باشند، تاکسی یا اتوبوسی به آن‌جا راهی داشته باشد، که با آن هم شاید یک تا دوساعت در مسیر باشند. ساعات زیادی از عُمر دانشجو در رفت‌وآمد به دانشگاه سپری می‌شود، اما بدا به حال آن دانشجویی که نه اتوبوس، نه تاکسی و نه حتی آدمیزادی هم به سمت دانشگاه گذرش نمی‌افتد.

با وجود دسترسی‌های دشوار و مسیر‌های طاقت‌فرسا، دیگر انگیزه و امیدی برای دانشجویان باقی نمی‌ماند تا در دانشگاه به تولید و ارتقای علم کمک کنند. با این حساب بیشتر دانشجو‌ها از دانشگاه‌های بدمسیر فراری‌اند و اگر اجبار حضور در کلاس نبود، عطایش را به لقایش می‌بخشیدند.

در اینجا چند نمونه از دانشگاه‌هایی را معرفی می‌کنیم که مشمول این اوضاع و احوال می‌شوند. «دانشگاه بدمسیر» در کشور کم نیست و بایستی دانشگاه در مدیریت و توسعه شهری، از جایگاه جغرافیایی بهتری برخوردار باشد.

۱۰) دانشگاهی با دانشجو‌های کمپوت شده! در دفترچه انتخاب رشته که نگاه می‌کنید نوشته: دانشگاه شهید مدنی آذربایجان-تبریز، اما وقتی برای ثبت‌نام به آن‌جا مراجعه می‌کنید می‌بینید تا شهر تبریز ۴۰ کیلومتر فاصله دارد. هر روز دانشجوی بومی ساکن تبریز باید از شهر بیرون برود تا به دانشگاه برسد. جالب این‌جاست که ابتکار منحصربفرد برای رساندن دانشجو‌ها به دانشگاه، ریل‌باس اختصاصی است. خط راه‌آهنی که برای دانشگاه کشیده‌اند تا دانشجویان ۴۵ دقیقه‌ای به دانشگاه برسند. اگر زمانی را که در رفت‌وآمد می‌گذرانند درنظر نگیریم، از سختیِ رسیدن و خستگی‌ای که به تن دانشجو‌ها می‌ماند، نمی‌توان گذشت. شاید در نگاه اول، قطار ایدۀ زیبا و ایمنی باشد، اما جوابگوی تعداد زیاد دانشجویان هم است؟! دانشگاهی دور از شهر ساخته شده است تا قطار اختصاصی دانشجو‌ها را کمپوت شده به مقصد برساند.     ۹) چه یک‌کیلومتر چه صدکیلومتر؛ دور بودن از شهر سخت است دانشگاه بجنورد یکی از دانشگاه‌های شرق کشور است که هم دانشجویان بومی و هم اکثریت دانشجویان خوابگاهی ساکن شهر بجنورد، مجبورند تا ۴ کیلومتر از شهر بیرون بروند و در ابتدای جاده اسفراین به کلاس و درس مشغول شوند. دانشگاه هر چندکیلومتر هم که از شهر بیرون باشد سخت و عذاب‌آور است. هیچ جایی مثل شهر خود آدم نمی‌شود، چه یک‌کیلومتر چه صدکیلومتر از آن دور باشی! تاکسی و اتوبوس متعارف شهری که  وجود ندارد. آن زمان که دانشگاه ساخته می‌شد باید موقعیت مکانی بهتری انتخاب می‌کردند، حال که بیرون از شهر ساخته‌اند، مجبور شدند که اتوبوس‌های مخصوصی بگذارند تا دانشجو‌ها را از شهر به دانشگاه بیاورد. از شلوغی و ازدحام اتوبوس‌ها تا کم بودن تعدادشان هم که نگوییم بهتر است.     ۸) بیا بریم کوه، کدوم کوه؟!

شنیدید که می‌گویند: «بیا بریم کوه، کدوم کوه؟ همون کوهی که آهوها داره‌ های بله»؟ اما این شعر برای دانشجو‌های دانشکده فنی و منابع طبیعی تویسرکان، از دانشکده‌های اقماری دانشگاه بوعلی سینا، تجربه عینی شده است. پای درددل یکی از فارغ‌التحصیلان که می‌نشینیم، می‌گوید: «دانشکده ما سر کوه بود. جاده درستی نداشت، تاکسی نداشت، سرویس درستی و حسابی هم نداشت، تازه با ماشین آتش‌نشانی برای آنجا آب می‌آوردند. خطر رودررویی با حیوانات وحشی هم که محتمل بود، خصوصاً در زمستان‌ها».
دانشکده‌ای که اهدایی از یک خیّر بوده است، چرا با فاصله از شهر قرار گرفته است و چرا اقدام به جذب دانشجوی دختر کرده است؟ البته مشکلات صنفی دیگری نیز برای دیگر دانشکده‌های اقماری دانشگاه بوعلی سینا وجود دارد.
 

 

۷)ما بچۀ شطُم، ناراضی از دانشگاهُم! هوای شرجی خطۀ خلیج فارس برای گردشگران تجربۀ جدید و دلچسبی است، درصورتی که برای دانشجو‌های دانشگاه هرمزگان شاید نفس‌گیر باشد. دانشجویان هرمزگان در جایی بیرون از شهر مشغول کلاس و درس هستند، آن هم در بیابان‌هایی با نخل‌های برافراشته که وجود مار و عقرب هم بعید نیست. استان هرمزگان جزو مناطق محروم کشور است و مردمی خونگرم و باصفا دارد، اما مثل این‌که بزرگترین مرکز دانشگاهی در این استان در موقعیت مناسبی قرار نگرفته است. این دانشگاه کیلومتر ۹ جاده میناب ساخته شده و دانشجویان با اتوبوس جابه‌جا می‌شوند، اما اگر بخواهند با یک آژانس تا شهر بندرعباس بروند باید بیش از بیست‌هزارتومن کرایه بدهند. دانشگاهی که با موقعیت جغرافیایی فعلی‌اش در یک سال اخیر درگیر مشکلات صنفی هم بوده است.
    ۶) دانشگاهی که آخر دنیاست! دانشگاهی با دو ساختمانِ نهایتاً سه طبقه که در غرب تهران، انتهای شهرک باقری قرار دارد. با هر دانشجوی دانشگاه پیام‌نور مرکز تهران غرب که صحبت می‌کنیم، می‌گویند این‌جا آخر دنیاست. از میدان آزادی یا مترو صادقیه تا دانشگاه حدود یک ساعت با اتوبوس طول می‌کشد. تاکسی و ماشین‌های شخصی هم که گذرشان به آن‌جا نمی‌خورد. بیشتر نگران مردمی باید بود که در شهرکی با این بدمسیری زندگی می‌کنند. وقتی دانشگاه را در کوهپایه ساخته‌اند، ماشین هم در سربالایی دانشگاه به نفس می‌افتد، دانشجوی بیچاره که جای خود دارد. داخل دانشگاه که می‌شوی، کم مانده به آسمان برسی، انگار که در لابه‌لای ابر‌ها قدم می‌زنی. خوشا به حال دانشجویی که دانشگاهش این‌جا باشد!


و همچنان قصه سر دراز دارد. قسمت دوم این گزارش هم با نظرات شما نوشته می‌شود. پس شما هم اگر دانشجوی «دانشگاه بدمسیری» هستید، دانشگاه خود را این‌جا یا در اینستاگرام دانشجو به ما معرفی کنید.

منبع: خبرگزاری دانشجو

کلیدواژه: دانشگاه دانشگاه خارج شهر دانشگاه شهید مدنی دانشگاه بجنورد دانشگاه هرمزگان

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت snn.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری دانشجو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۵۳۷۲۸۴۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

دموکراسی دروغین امریکا و برخوردهای دوگانه

هر چه زمان می‌گذرد،ماهیت دموکراسی دروغین کاخ سفید آشکارتر می‌شود و ملت‌های جهان متوجه می‌شوندآنچه در بسته پر زرق و برق دموکراسی و حقوق بشر در بسترنظام لیبرالیستی به آن‌ها عرضه شده،دروغی بیش نبوده است.

به گزارش مشرق، حسن رشوند طی یادداشتی در روزنامه جوان نوشت: هر چه زمان می‌گذرد، ماهیت دموکراسی دروغین کاخ سفید برای شهروندان امریکایی و افکار عمومی جهان آشکارتر می‌شود و تازه مردم امریکا و ملت‌های جهان متوجه می‌شوند آنچه تاکنون در بسته پر زرق و برق «دموکراسی» و «حقوق بشر» در بستر «نظام لیبرالیستی» به آن‌ها عرضه شده، دروغی بیش نبوده است.

این روزها جامعه دانشگاهی امریکا با التهابات شدیدی مواجه است آن هم نه برای نیازهای مادی یا ضعف در بخش‌هایی از نظام آموزشی، بلکه برای موضوعی که مقامات امریکایی از گذشته تاکنون به دروغ، خود را مدافع سرسخت آن می‌دانند و آن یدک کشیدن عنوان آزادی و حقوق بشر برای نظامی است که تجربه ۲۵۰ ساله حکمرانی درکاخ سفید مملو از ظلم و تعدی به حقوق انسان‌ها در همین بستر دروغین آزادی از نوع امریکایی آن بوده است.

چند روزی است که دانشگاه‌های امریکا صحنه تظاهرات گسترده دانشجویان و اساتید در حمایت از مردم مظلوم غزه و اعتراض به ارتکاب جنایات جنگی اسرائیل علیه فلسطینی‌ها است و همزمان پلیس و مقامات ایالتی در اقداماتی هماهنگ، تلاش می‌کنند با دستگیری‌های گسترده و تهدید به اخراج دانشجویان کمپ‌های تحصن دانشجویان را در دانشگاه‌هایی، چون تگزاس، کلمبیا و کالیفرنیا برچینند و با بیش از ۲۵ دانشگاه بزرگ این کشور برخورد پلیسی از نوع خشن داشته باشند.

نباید از این نکته غافل بود که محیط‌های علمی در امریکا در چنبره دستگاه‌های نظامی و امنیتی است و همان‌گونه که برخی تحصیلکردگان این دانشگاه‌ها گفته‌اند نمی‌توان این مراکز را صرفاً محیط‌های علمی دانست و طبیعی است وقتی محیطی با کارکرد چند منظوره فعالیت می‌کند، هرنوع اعتراض اجتماعی یا سیاسی زیر ذره بین نهادهای امنیتی- نظامی قرار می‌گیرد و پلیس با مشاهده اتفاقی یا اعتراضی در دانشگاه به خود اجازه می‌دهد به این محیط‌ها وارد شده و آن‌ها را سرکوب کند. اتفاقی که این روزها در دانشگاه‌های امریکا می‌افتد از این جنس است. حتی برخی از مدیران دانشگاه‌ها به دلیل واکنش‌هایشان به ناآرامی‌ها مورد انتقاد قرار گرفته‌اند. تا آنجا که سنای دانشگاه کلمبیا قطعنامه‌ای را تصویب کرد که مینوش شفیق، رئیس بریتانیایی- امریکایی دانشگاه کلمبیا را که اصالتی مصری دارد، به بی‌توجهی به طی روند قانونی در قبال دانشجویان و آسیب رساندن به آزادی علمی در نتیجه سرکوب اردوگاه معترضان متهم کرد. شفیق به پلیس نیویورک مجوز داده بود وارد اردوگاه دانشجویان دانشگاه کلمبیا شود و اقدام به بازداشت دسته‌جمعی بیش از ۱۰۰ دانشجو کند. این اجازه، بحرانی کم‌سابقه را در تاریخ این دانشگاه برجسته امریکایی رقم زد. آخرین باری که مقامات دانشگاه کلمبیا به پلیس اجازه داده بودند وارد فضای دانشگاه شود و دانشجویان معترض را سرکوب کند، به اعتراضات سال ۱۹۶۸ (حدود ۵۶ سال قبل) علیه جنگ ویتنام برمی‌گردد. درنتیجه این اعتراضات، دانشگاه کلمبیا اعلام کرد تا پایان نیم‌سال تحصیلی کنونی، کلاس‌های خود را به صورت نیمه‌حضوری و نیمه‌مجازی برگزار می‌کند. در همین حال، سخنگوی این دانشگاه می‌گوید شرکت‌کنندگان در تجمعات حامی فلسطین، در حال شناسایی هستند و با اخراج موقت از دانشگاه مجازات خواهند شد. این وضعیت دانشگاهی است که در میان دانشگاه‌های دنیا برند محسوب می‌شود و جوانان کشورهای دیگر برای رسیدن به آنجا سر و دست می‌شکنند.

ورودپلیس به دانشگاه کلمبیا و دیگر دانشگاه‌های امریکا را مقایسه کنید با اتفاقی که در کوی دانشگاه در سال ۱۳۷۸ در ایران افتاد. با این تفاوت که اعتراض دانشجویان و اساتید دانشگاه‌های امریکایی نه موضوع داخلی، بلکه یک موضوع جهانی و اعتراض به نسل کشی بود که توسط رژیم صهیونیستی ده‌ها هزار کیلومتر دورتر از سرزمین امریکا اتفاق افتاده است. آنچه در دانشگاه‌های امریکا در حال رخ دادن است بسیار متفاوت از آن چیزی است که در سال ۷۸ در کوی دانشگاه اتفاق افتاد. اعتراضات دانشگاه‌های امریکا صرفا تجمع و تحصن مسالمت آمیز برای نسل کشی مردم غزه بود که با خشونت بی‌حد و حصر پلیس با ورود به دانشگاه صورت گرفت و دانشجویان مورد ضرب و شتم قرار گرفته و دستگیر و بازداشت شدند.

تجمعات این روزهای دانشگاه‌های امریکا که در بستر نظام لیبرالیسم و با شعار آزادی و دموکراسی شکل گرفته به خشونت انجامیده و هزاران دانشجو و استاد روانه بازداشتگاه‌های پلیس شده‌اند و در آستانه اخراج و تعلیق قرار دارند. این در حالی است که در حادثه کوی دانشگاه تهران اعتراضات ساختارشکنانه و صرفا با رویکرد داخلی و با خشونت و تخریب اموال دانشگاه بود و وقتی پلیس برای فروکش کردن این وضعیت وارد کوی دانشگاه شد از تاج زاده معاون سیاسی وقت وزارت کشور گرفته تا معین وزیر علوم به صحنه آمدند و پلیس را مورد عتاب قرار دادند تا جایی که از شورای امنیت ملی مجوز عدم ورود پلیس در دانشگاه را دریافت کردند. تفاوت دو محیط علمی در ایران و امریکا برای دو تجمع کاملاً متفاوت، تا این حد است که در امریکا پلیس تحت حمایت رئیس دانشگاه و همه ارکان حکومت وارد دانشگاه می‌شود و هر رفتار خشنی را انجام می‌دهد ولی در ایران هر رفتار خشنی توسط تعدادی دانشجو در محیط دانشجو صورت می‌گیرد و مورد حمایت مسئولان وقت وزارت علوم قرار می‌گیرد. در امریکا دانشجو و استاد کتک می‌خورد و اینجا پلیس با آجر و سنگ مورد حمله قرار می‌گیرد. در امریکا مهد دموکراسی دروغین، رئیس دانشگاه و مسئولان کاخ سفید برای ورود پلیس آن هم برای ضرب و شتم و دستگیری معترضان دانشجویی به خط می‌شوند و اینجا عکس آن عمل می‌کنند.

آنجا با اعتراض دانشجویان در حمایت از مردم غزه و نسل کشی صهیونیست ها، استاد فلسفه و علوم سیاسی در کنار دانشجویان قرار می‌گیرد، کتک می‌خورد، روانه بازداشتگاه پلیس و در معرض اخراج و تعلیق قرار می‌گیرد، اینجا ازکسانی که کوچک‌ترین حرکت پلیس کشورمان را زیر ذره‌بین قرار می‌دادند و برای آن توئیت می‌زدند و فضای مجازی را برای حرکت بر ضد پلیس آماده می‌کردند، خبری از تقبیح حرکت خشن پلیس امریکا و برخورد با استادان و دانشجویان نیست. اینجا خبری از جیغ بنفش زیبا کلام، حاتم قادری، محمد فاضلی و مویه کردن آن‌ها برای دانشجویان و اساتیدی که هر روز در زیر مشت و لگد پلیس امریکا قرار دارند، نیست. البته نمی‌توان به این افراد خرده گرفت چراکه وقتی حقانیت موضوعی در زیر چتر لیبرالیسم و دموکراسی غربی تفسیر شود، خونریزی کودکان غزه مباح و تظلم‌خواهی دانشجو و استاد امریکایی برای کودکان و زنان غزه عمل خلاف و مستحق مجازات از نوع رفتار پلیس امریکا خواهد بود.

دیگر خبرها

  • دانشگاهیان پیشرفت‌های کشور را روایت کنند/ هر استاد و دانشجو یک رسانه باشد 
  • ادامه سرکوب اعتراضات ضدصهیونیستی دانشجویان آمریکا
  • دانشگاهیان پیشرفت‌های کشور را روایت کنند/ هر استاد یک رسانه
  • مهارت آموزی به یک هزار دانشجو در واحد‌های صنعتی دزفول
  • رئیس دانشگاه محقق اردبیلی: چگونه در برابر ضرب و شتم دانشجویان ساکت هستید؟
  • مخالفت حاج‌قاسم سلیمانی با شهید شدن بابا پنجعلی
  • دموکراسی دروغین آمریکا و برخورد‌های دوگانه
  • دموکراسی دروغین امریکا و برخوردهای دوگانه
  • جای دانشجو زندان نیست!
  • ضرورت جبران کمبود دانشجو در دانشگاه آزاد