ریدل: اگرآمریکا از جنگ یمن کنار بکشد،سعودی هیچ گزینه جایگزین ندارد
تاریخ انتشار: ۱۵ مهر ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۵۳۷۸۰۶۰
به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، بروس ریدل عضو ارشد بروکینگز، تحلیلگر سابق سیا و عضو سابق تیم مذاکراتی دولت کلینتون در طرح صلح اعراب و رژیم صهیونیستی در کمپ دیوید است. او در دولت اوباما ریاست کمیته بررسی سیاست آمریکا در قبال افغانستان و پاکستان را به عهده داشت و آنچه اوباما در نطق 27 مارس 2009 در این رابطه اظهار کرد، حاصل کار تیم بروس ریدل بود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
ریدل در سالگرد قتل روزنامه نگار سعودی در مقاله ای با عنوان «احترام کنگره امریکا به میراث خاشقچی و قطع کمک های آمریکا به عربستان در جنگ یمن» می نویسد:
شبح قتل جمال خاشقجی بر سر عربستان سایه افکنده است.ولیعهد عربستان محمد بن سلمان امیدوار بود که روزنامه نگار مقتول به فراموشی سپرده شود اما چنین نشد. تصمیم ولیعهد برای قتل جمال موجب آسیب دیدن روابط امنیتی 75 ساله پادشاهی عربستان و آمریکا گردید. بازگشت این روابط به وضع گذشته ممکن نیست.
خاشقجی با حیله و مکر وزارت خارجه عربستان به داخل کنسولگری این کشور در استانبول ترکیه رفته بود تا مدارک لازم برای ازدواجش را دریافت کند. انتظار در کنسولگری همان و اسیر دست تیم آدمکشان اعزامی به استانبول شدن همان. گزارشگر ویژه سازمان ملل که مسئول تحقیق و تفحص در رابطه با قتل جمال بود به این نتیجه رسید که قتل رسما توسط دولت عربستان صورت گرفته و از این رو نقش شخص محمد بن سلمان در این قتل باید مورد بررسی قرار گیرد.
محمد بن سلمان چند ماه پیش از قتل خاشقجی دیداری بسیار نتیجه بخش از ایالات متحده داشت. او با عناوینی چون «عامل تغییر» و «اصلاح طلب جوان» در آمریکا مورد تمجید و ستایش قرار گرفت. به نظر می رسید آنهایی که چنین استقبالی از او به عمل آوردند، فاجعه انسانی در یمن را که مسبب اش بن سلمان بوده از یاد برده بودند. عامل دخالت فاجعه بار عربستان در جنگ داخلی یمن که موجب قحطی گسترده در فقیرترین کشور عربی جهان شد، بن سلمان بود.
رزمندگان حوثی اکنون جنگ را به داخل خاک عربستان کشانده اند. ماههاست که حوثی ها دارند موشکهای بالستیک و راکت به شهرها و پایگاه های نظامی عربستان شلیک می کنند. ایرانی ها هم اکنون پاشنه آشیل عربستان یعنی زیرساختهای نفتی آن را هدف قرار داده و نشان داده اند که اقتصاد عربستان در مقابل قدرت تهران بی نهایت آسیب پذیر است.
دولت ترامپ هم که به حمایت لفظی از عربستان بسنده کرده و به نفرات پایگاه آمریکایی واقع در پایگاه هوایی شاهزاده سلطان تعداد محدودی سرباز افزوده است. ترامپ برای موافقت کنگره برای توسل به زورعلیه ایران هم هیچ تلاشی نکرده است.
نانسی پلوسی رییس مجلس نمایندگان آمریکا به طور مشخص گفته است که به دلیل قتل خاشقجی نباید هیچ حمایتی از عربستان کنیم.
پلوسی در ماه سپتامبر با اشاره به ملاقات مایک پمپئو و بن سلمان گفت: « آقایان، خواهش می کنم. شما در مقابل کسی نشسته اید که خبرنگار را تکه تکه می کند و جسدش را در مواد شیمیایی حل می کند. پمپئو روبروی کسی نشسته که در مظان اتهام است. ما هیچ مسئولیتی برای حمایت و دفاع از عربستان نداریم».اینها کلمات تندی هستند که از جانب قدرتمندترین نماینده دموکرات در کنگره درباره بن سلمان بر زبان رانده شدند.
پلوسی در ادامه افزود «خیال نمی کنم که برای حمایت و دفاع از عربستان مسئولیتی داشته باشیم. چه توافقی در این زمینه با عربستان داریم که باید از آن حمایت کنیم؟» البته پلوسی درست می گوید. هیچ معاهده ای که آمریکا را متعهد به دفاع از عربستان کند وجود ندارد. بر خلاف پیمان ناتو که آمریکا را متعهد به دفاع از ژاپن، استرالیا، فیلیپین و نیوزیلند می کند، هیچ پیمان دفاعی دو جانبه بین آمریکا و عربستان که مصوب کنگره باشد وجود ندارد. از زمان فرانکلین روزولت، همه رییس جمهورهای آمریکا وعده کمک به عربستان در حوزه امنیتی را داده اند، اما این تعهدات هیچگاه به تصویب کنگره نرسیده و از این رو الزام آور نبوده اند.
فقط پلوسی نیست که چنین نظری دارد. تنها 13 درصد آمریکایی ها از توسل به زور علیه ایران و برای دفاع از عربستان حمایت می کنند. 25 درصد آمریکایی ها فکر می کنند که ایالات متحده باید به طور کامل از خاورمیانه خارج شود. مدت مدیدی است – به خصوص پس از حوادث 11 سپتامبر- که عربستان در آمریکا از حمایت عمومی برخوردار نیست و حمایت مردم آمریکا از این کشور در زمان کنونی به کمترین میزان خود رسیده است.
رابرت جردن که پس از حوادث 11 سپتامبر سفیر آمریکا در عربستان شد به صراحت از کنگره خواسته که کمکهای نظامی و لجستیکی به عربستان را به خاطر «قتل سبعانه خاشقجی» و « جنگ یمن» قطع کند. جردن می گوید مماشات در مورد قتل خاشقجی موجب جسور شدن مستبدان در سراسر جهان می گردد.
عربستان در گذشته در پی جلب حمایت جمهوریخواهان و دموکراتها بود. بندر بن سلطان سفیر سابق عربستان در آمریکا استاد این کار بود و با هر دو حزب جمهوریخواه و دموکرات در کنگره در ارتباط بود اما قتل خاشقجی موجب شد که عربستان حمایت دموکراتها و بسیاری از جمهوریخواهان را از دست بدهد.
آینده روابط آمریکا و عربستان در هاله ای از شک و ابهام قرار دارد. آمریکا دیگر مثل گذشته به نفت عربستان نیازی ندارد. مردم آمریکا نیز به حق از جنگهای بی انتها در خاورمیانه خسته شده اند. دونالد ترامپ هم که یک آدم نامتعادلی است که برای حقوق بشر احترام ظاهری هم قایل نیست.
ایالات متحده نه می تواند قاتلان خاشقجی از جمله ولیعهد عربستان را تسلیم دادگاه عدالت کند و نه قادر است کارنامه حقوق بشری عربستان را ارتقا بخشد، اما می تواند با قطع حضور مستشاری، ارسال قطعات یدکی و مهمات به نیروی هوایی عربستان - که برای هواپیماهای ساخت آمریکا کاملا وابسته به توان لجستیکی آمریکا است – بر جنگ در یمن تاثیر گذار باشد و آن را پایان دهد. اگر آمریکا چنین کند، عربستان هیچ گزینه جایگزین ندارد چرا که رادارهای روسیه روی اف 15 های عربستان جواب نمی دهند. بنابراین آمریکا از اهرم کافی برای پایان دادن به فاجعه انسانی در یمن برخوردار است.
زمان آن رسیده که کنگره اقدام عملی کند. یکی از آخرین نوشته های خاشقجی در رابطه با انتقاد تند از جنگی بود که بن سلمان در یمن به راه انداخته بود. کنگره ایالات متحده باید در سالگرد قتل جمال دست به اقدام عملی بزند و به هر گونه کمک به جنگی که بن سلمان به راه انداخته پایان دهد.
بروکینگز / ترجمه: حامد ضرغامی
23/ 310 310
کد خبر 1307422منبع: خبرآنلاین
کلیدواژه: عربستان جمال خاشقچی ایالات متحده آمریکا کنگره آمریکا نانسي پلوسي مایک پمپئو محمد بن سلمان سلمان بن عبدالعزیز آل سعود یمن ایالات متحده آمریکا اربعین باشگاه پرسپولیس عراق سینمای ایران عربستان پیاده روی اربعین دونالد ترامپ مجلس شورای اسلامی گابریل کالدرون
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.khabaronline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرآنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۵۳۷۸۰۶۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
آیا چین میتواند؟
فرارو- یک کارشناس روابط بین المل می گوید: «از زاویه بین المللی، چین بهترین گزینه برای ورود به مذاکرات آتش بس محسوب میشود. شاید تا به امروز، این قطر و عمان بودند که به عنوان یکی از گزینههای بسیار مفید در مذاکرات میانجی گری، شناخته میشدند، اما حالا چین گزینه برتر است.»
چین و آمریکا تمایلی به ادامه درگیریهای خاورمیانه ندارندجلال ساداتیان به فرارو گفت: «با توجه به تجربهای که در مسئله عربستان از چین دیدیم و چین به لحاظ مراوداتی که با کشورهای منطقه پیدا کرده، در تلاش است که به سمت تنش زدایی، حرکت کند. این تنش زدایی، کاملا در راستای اهداف منطقهای چین است. چین در تلاش است که از آسیب رسیدن به به سرمایه گذاریها در جهت اجرای پروژههای خود پیشگیری کند. مناسبات ایالات متحده با چین در شرق آسیا و مسائل دو کشور درباره تایوان، هنگ گنگ، تبت و ... نیز مورد توجه سران چین است. چین مدت هاست تلاش میکند همه بازارهای منطقهای را از چنگ آمریکا خارج کند. طی ۲ تا ۳ دهه گذشته، چینیها موفق شده اند تکنولوژیهای لازم را از آمریکا ربوده و در این حوزه تبدیل به یک قدرت شوند. با توجه به این که هزینه تولید محصولات چینی نسبت به ایالات متحده ارزانتر تمام میشود، میبینیم که با استقبال گستردهای نیز مواجه میشود. درواقع رقابت چین و ایالات متحده کاملا به قوت خود باقیست، فراموش نکنیم که حدود ۲ سال پیش نانسی پلوسی، رئیس مجلس نمایندگان ایالات متحده چگونه به تایوان رفت، آن هم در شرایطی که چینیها گفته بودند در صورت ورود آمریکاییها به تایوان واکنش نشان خواهند داد.»
وی افزود: «این پیشینه نشان میدهد چین هم اکنون علاقهای به برخورد با ایالات متحده را ندارد. برخوردی که ممکن است یک روز اتفاق بیفتد. اما زمان آن نامشخص است. در نتیجه ایالات متحده نیز از تنش استقبال نمیکند چرا که ترجیح میدهد در چند جبهه درگیری نداشته باشد. ایالات متحده در حال حاضر به اندازه کافی در اوکراین درگیر است و خاورمیانه برای آمریکا دردسر بزرگی است. به خاطر همه این دلایل است که ایالات متحده مایل است در سال انتخابات، بحرانها را مدیریت کند. افزون بر این ها، حزب دموکرات و دولت بایدن با یک بحران جدی رو به رو است و در نتیجه، از هر نوع مداخله چین که به کاهش تنش منتهی شود استقبال میکنند. ایالات متحده به نفوذ و خط مشی چین در منطقه آگاه است و کاملا تمایل دارد که از لابی چین در حل مناقشات به نفع خود بهره برداری کند.»
چین بهترین گزینه برای میانجیگری استدیپلمات پیشین ایران در انگلستان گفت: «چین با کشورهای عرب منطقه از عربستان تا اردن روابط بسیار دوستانهای دارد و داد و ستد تجاری انجام میدهد. میدانیم که عربستان در حوزه تکنولوژیهای زیرساختی خود با چینیها در حال همکاری است و مسیر یک کمربند یک جاده چین نیز کاملا کشورهای عرب را تحت تاثیر خود قرار میدهد. همانطور که اشاره کردم، چین، پیشتر نیز در تنش زدایی بین ایران و عربستان سربلند شد و عربستان حتی از یمن نیز تا حدودی عقب نشینی کرد. اگرچه روابط ایران و عربستان به شکل دفاکتو شکل گرفت، اما در همین حد نیز بسیار قابل توجه بود. میتوان اینگونه استنباط کرد که رایزنیهای چینیها با کشورهای عرب منطقه موثر واقع شود و مذاکرات آتش بس نیز به مرحلهای برسد که در ۷ ماه گذشته نرسیده است.»
وی افزود: «از زاویه بین المللی، چین بهترین گزینه برای ورود به مذاکرات آتش بس محسوب میشود. شاید تا به امروز، این قطر و عمان بودند که به عنوان یکی از گزینههای بسیار مفید در مذاکرات میانجی گری، شناخته میشدند، اما حالا چین گزینه برتر است. از طرف دیگر مصر نیز به علت مسئله رفح و احتمال کوچانده شدن فلسطینیان به صحرای سینا، اساسا به عنوان یکی از طرفین متضرر درگیری شناخته میشود، حتی اردن نیز که در خنثی سازی پهپادهای ایرانی همکاری کرد، اکنون در مذاکرات آتش بس چندان جایگاهی ندارد. از زاویه دید طرفین درگیر در جنگ غزه نیز میتوان گفت که حماس به علت ضربات انسانی و مادی که متحمل شده و کشتار بی رحمانه اسرائیل و نسل کشی اهالی غزه، چارهای ندارد به جز این که واقع بینانهتر به شرایط نگاه کند و گزینه میانجیگری چین، یک گزینه ایده آل برای تحقق آتش بس خواهد بود. متاسفانه در حوزه طرف مقابل یعنی اسرائیل، شرایط کمی پیچیدهتر است، نتانیاهو در ۷ ماه اخیر ثابت کرد افزون بر تندروی و بی رحمی، غیرقابل پیش بینی است. شاید روی کاغذ اکنون زمان مناسبی باشد که طرفین درگیری به یک آرامش برسند، اما این موضوعی نیست که نتانیاهو به راحتی بپذیرد.»
مدیر کل پیشین شرق آسیای وزارت خارجه گفت: «نتانیاهو شرایط عادی ندارد، از یک سو بی توجهی اسرائیل به رای دادگاه لاهه و نقض آشکار حقوق بشر از سوی وی حتی باعث شده متحدان غربی نتانیاهو از وی شکایت داشته باشند، از سوی دیگر، اعتراضات دانشجویان در ایالات متحده و دیگر نقاط جهان نسبت به اقدامات وحشیانه اسرائیل نیز جهت افکار عمومی را تا حد زیادی، علیه وی چرخانده است. حتی مقامهای آمریکایی نیز به خاطر همراهی با اسرائیل تحت فشار قرار دارند. تا پیش از حمله ایران به اسرائیل، آمریکاییها مدام میگفتند که ما پشت اسرائیل ایستاده ایم، اما بعد از آن که اسرائیل تصمیم به تلافی گرفت، اعلام کردند ما پشت حمله اسرائیل نخواهیم بود. علت نیز مشخص است و اگر ایالات متحده از یک حد مشخص بیشتر درگیر مناقشات منطقهای و به ویژه مناقشات ایران و اسرائیل شود، به شدت آسیب خواهد دید.»