امنیت را به کودکان هدیه کنیم
تاریخ انتشار: ۱۶ مهر ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۵۳۹۰۴۸۳
به گزارش گروه تحلیل، تفسیر و پژوهشهای خبری ایرنا، امروز شانزدهم مهر ماه، روز جهانی کودک است؛ روز جهانی مخلوقاتی که سراسر معصومیتاند و بی پناهی؛ موجوداتی که اگر برای محافظت و حمایت از آنها در سطح جهانی اقداماتی جدی صورت نگیرد معلوم نیست در دنیایی که ارزش های انسانی و اخلاقی در آن، هر روز بیشتر از قبل رو به افول است، چه بر سرشان خواهد آمد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
سالهاست که همزمان با روز جهانی کودک برای بزرگداشت این روز جشنهایی برگذار میشود و سازمانهای جهانی و ملی برنامههای ویژهای برای آنان اجرا میکنند. سخنرانیهای زیادی از سوی مسوولان کشورها، پیرامون آزادی و برابری کودکان در سراسر جهان و اهمیت آموزش، امنیت و بهداشت جسمی و روانی آنان ایراد میشود، اما دریغ که بسیاری از این سخنرانیها همچنان در حد شعار باقی مانده است.
اکنون بسیاری از کودکان جهان در شرایط ناامن و دشواری ناشی از جنگ، فقر و نبود امکانات مناسب بهداشتی، زیستی و آموزشی به سر میبرند. شمار زیادی از کودکان در سراسر جهان به جای تحصیل در خیابانها به کارهای ناامن و دشوار مشغولند و هنوز کودکی و جوانی نکرده پیر شدهاند.
هنوز با تمام پیشرفتهای اقتصادی، علمی و فنی کشورها، هستند کودکانی که یک روز آسایش و امنیت را در خواب هم نمیبینند و گویی زندگی نمیخواهد روی خوشی را به آنان نشان دهد. اگرچه یک روز از روزهای سال همواره به نام کودکان است و در آن بر اهمیت حفاظت از کودکان تاکید میشود، اما همچنان هستند کودکانی که در خانه، مدرسه و محیط اطرافشان با آزارهای جسمی، روحی و حتی جنسی دسته و پنجه نرم میکنند. آنگونه که آمارها نشان می دهد کودک آزاری اکنون بیشترین نوع آزارهای خانگی را به خود اختصاص داده است و تاسف بار آنکه آمار آزار کودکان در خانواده های ایرانی و جامعه ایران نیز کم نیست.
به گزارش ایرنا، رئیس اورژانس اجتماعی سازمان بهزیستی کشور در این باره گفت: براساس آمارها کودکآزاری در رتبه نخست خشونتهای خانگی قرار گرفته است.زنان و کودکان به علت ضعف جسمانی و همچنین وابستگیهای اقتصادی مهمترین گروههای در معرض خطر محسوب میشوند.
این مقام مسئول افزود: کودک آزاری از نوع غفلت و بی توجهی، کودک آزاری جسمانی، روحی- روانی و عاطفی و همچنین خشونت های جنسی از عمده ترین اشکال این خشونت به شمار می روند.
به گفتهی وی: بر اساس برخی از مطالعات، کودک آزاری نزدیک به ۹۰ درصد توسط والدین و اقوام و نزدیک به ۱۰ درصد از جانب بیگانگان رخ می دهد. به گفته وی همچنین این آسیب در پدران بیش از مادران و در والدین بیش از پدران و مادران ناتنی گزارش شده است.
براساس «پیمان نامهی حقوق کودک» که در سال ۱۹۸۹ در سازمان ملل متحد تدوین و برای تمامی اعضای آن لازم اجرا شد و در سال ۱۳۷۲ مورد پذیرش ایران نیز قرار گرفت هر فرد زیر ۱۸ سال کودک (یا نوجوان) محسوب می شود و حقوقی دارد مبنی بر اینکه هیچ نباید از تبعیض رنج ببرد. زمانی که در رابطه با کودکان تصمیم گیری می شود، باید منافع عالیه آنان در راس قرار گیرد، کودکان حق حیات داشته و باید رشد کنند، کودکان حق دارند آزادانه عقاید و نظرات خود را ابراز کنند و این نظرات در تمامی اموری که به آنها مربوط میشود، باید مورد توجه قرار گیرد.
چشم های نگران والدین به آینده کودکان
در آشفته بازار دنیای امروز که بسیاری از کودکان جهان به نوعی با معضلات و لطمات آن درگیرند، چگونه میشود نگران کودکانمان نباشیم؟! چگونه میشود آیندهای را که دوست داریم برای آنان متصور شویم و تضمینی برای خوشبختی و سعادتمندی شان بیابیم؟
آیا همین که روزی به نام روز جهانی کودک نامگذاری شود برای خوشبختی کودکان جهان کافیست؟ به طور قطع پاسخ این سوال منفی است. اینگونه نیست که با نامگذاری تشریفاتیِ روزی به نام روز جهانی کودک خوشبختی کودکان جهان هرچند در بلند مدت تضمین شود.
برای خوشبختی و سعادت کودکان جهان بیشک باید جهان دیگری رقم بخورد، جهانی که در آن برابری و برادری جا داشته باشد. جهانی که در آن دیگر کودکان، قربانی جنگهای نابرابر نشوند. هزارن کودکی که در جنگهای اخیر در سوریه و یمن تا بن استخوانشان طعم تلخ و جانکاه جنگ را چشیدند، بیسرپرست و بیخانمان شدند، اعضای بدن خود را از دست دادند و یا کشته شدند، بیگمان جایی در هیچ یک از دعواهای سیاسی میان دولتها و ابرقدرت های منطقهای و بین المللی نداشتند.
آنان معصوم، بی پناه و مظلوم بودند و گناهشان تنها آن بود که توانی برای دفاع از خود نداشتند. در روزگار ما همین نبود امنیت جهانی و وجود سایه جنگ بر سر کشورها بزرگترین دغدغه هر پدر و مادری دربارهی آینده فرزندانش است.
البته، امنیت کودکان تنها از سوی جنگ به خطر نمیافتد و در زندگی روزمره و درون جوامع عاری از جنگ نیز میتواند تهدید شود.
به همین خاطر وجود جامعهای با امنیت بالا، بزرگترین دغدغهای است که والدین در مورد حضور فرزندانشان در محیطهای مختلف اجتماعی دارند. وجود امنیت در جامعه، محیط تحصیل و آموزش کودکان، از مهم ترین نمونههای امنیت است که کمبود یا نبودش دغدغه بزرگی برای والدین در خصوص آینده کودکانشان است. امنیت جانی، اخلاقی و روانی در جامعه موضوعی است که اگرچه مسوولان همواره از تلاش برای ایجاد آن دم می زنند اما همچنان مهمترین دغدغهی والدین است.
اگر از این بزرگترین و خطرناک ترین دغدغه ذهنی خانوادهها در مورد حفاظت از کودکانشان بگذریم، دغدغه نان دغدغه مهم دیگری است که این روزها پنجه در پنجه بسیاری از خانوادهها در ایران و دیگر کشورهای توسعه نیافته انداخته است. دغدغه نان و وجود مشکلات معیشتی و اقتصادی همان چیزیست که میتواند خانوادهای را از هم بپاشد. چنانچه، این روزها در اطراف خودمان شاهد شمار زیادی از این از هم گسیختگیها هستیم.
مشکلات اقتصادی فقط منجر به گرسنگی و نبود امکانات اولیه زندگی چون بهداشت، مسکن و تحصیل نمیشود، بلکه میتواند خانوادهها را درگیر معضلات پیچیدهتری از جمله بیماریهای روانی و در نتیجه درگیریهای و خشونتهای خانگی رو برو سازد. مسلم است که دود این مشکلات بیش از والدین به چشم فرزندان میرود.
برای رفع این دغدغه ها بی شک هم خانوادهها، هم جامعه و هم مسوولان باید وظایف خود در ارتباط با کودکان و نوجوانان را به درستی انجام دهند. خانوادهها باید بکوشند تا حد امکان آگاهی و دانش خود در زمینه تربیت و نگهداری از کودکان را بالا ببرند و با تلاش هرچه بیشتر شرایط رشد جسمی و روحی مناسبی را برای فرزندانشان فراهم آورند. دولت و مسوولان نیز باید هر یک به نوبه خود اقدامات لازم در مسیر رشد و شکوفایی کودکان را چه در خانواده و چه در جامعه و یا محیط های آموزشی انجام دهند و با بهرهگیری از تجربههای سازنده جهانی، آینده بهتری را برای کودکان این مرز و بوم رقم بزنند.
منبع: ایرنا
کلیدواژه: مدارس جنگ کودک آزاری اورژانس اجتماعی امنیت روز جهانی کودک
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.irna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایرنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۵۳۹۰۴۸۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
راهکارهای جایگزین تنبیه بدنی در کودکان
یک روانشناس در مورد تنبیه کودک گفت: شما میتوانید با استفاده از محرومیتسازی، محدویتهای کلامی یا تقویت منفی به صورت غیرفیزیکی کودک را تنبیه کنید. چرا که تنبیه بدنی میتواند خشم، پرخاشگری، و طیف وسیعی از اختلالات هیجانی و رفتاری را برای کودک به همراه داشته باشد.
به گزارش ایسنا، سحر پهلواننشان روانشناس کودک و نوجوان در گفتوگو با ایسنا با بیان تعریف تنبیه از دیدگاه روانشناسی گفت: در روانشناسی کودکان و نوجوانان، تنبیه را به عنوان یکی از شیوههای رایجی که ذیل رفتار درمانی به شمار میآید در نظر میگیرند، شیوهای که برای آموزش برخی از مفاهیم یا اجتناب از انجام برخی از موارد، توسط خانوادهها یا افرادی که در حوزه آموزش، تعلیم و تربیت هستند میتواند اعمال شود.
شکلهای مختلفی از تنبیه وجود دارد
این روانشناس در ادامه با بیان اینکه کلمه تنبیه در نظر عوام، همان تنبیه فیزیکی و بدنی است، گفت: ما شکلهای مختلفی از تنبیه را داریم برای مثال شکلی از تنبیه میتواند به شکل تقویت منفی باشد. در شکل دیگر از تنبیه، کودک از موضوع مثبتی که برای او لذت یا خوشحالی به همراه داشته دور شود، یا در اختیار او قرار نمیدهیم. بنابراین شما میتوانید با استفاده از محرومیتسازی، محدویتهای کلامی یا تقویت منفی به صورت غیرفیزیکی کودک را تنبیه کنید. چرا که تنبیه بدنی میتواند خشم، پرخاشگری، و طیف وسیعی از اختلالات هیجانی و رفتاری را برای کودک به همراه داشته باشد.
از تنبیه بدنی در موارد خاصی استفاده میشود
پهلوان نشان تأکید کرد: تنبیهها اگر بخواهند مؤثر باشند نباید جسمی و فیزیکی باشند مگر در مواقعی که یک آسیب جدی متوجه کودک میشود یا کودک ناخواسته آسیب جانی که به فرد دیگر یا به اموال و دارایی دیگران وارد میکند. مثلاً آتشافروزیهایی که برخی کودکان انجام میدهند یا بازیهای خطرناکی که میتواند حتی منجر به مرگ کودک یا فرد همسال او شود. یا برای بچههایی که سابقه مشکلات رفتاری مانند اوتیسم و کمتوانی ذهنی دارند، چون قوه ادراک آنان از لحاظ شناختی رشد پیدا نکرده است. در برخی مواقع از تنبیههای فیزیکی هم استفاده میشود. ولی در مواردی غیر از این، بیشتر توصیه میشود که از شیوه تنبیههای غیر جسمی مثل تقویت منفی، محرومسازی، تقویتهای مثبت و .. استفاده شود.
ما شکلهای مختلفی از تنبیه را داریم برای مثال شکلی از تنبیه میتواند به شکل تقویت منفی باشد.در شکل دیگر از تنبیه، کودک از موضوع مثبتی که برای او لذت یا خوشحالی به همراه داشته دور شود، یا در اختیار او قرار نمی دهیم. محرومیت سازی، تنبیههای غیرکلامی مانند سکوت یا پاسخ ندادن پدر یا مادر در موقعیتهای مدنظر آنها، شیوه های دیگری از تنبیه غیر جسمی هستند.
عوامل تأثیرگذار بر تنبیه کودکان
این روانشناس ادامه داد: برای آموزش مفاهیم خاص مانند نظم نخست باید منظور خود از نظم را برای کودک مشخص کنیم. به کودک نشان دهیم رعایت نظم میتواند پیامدهای مثبت به همراه داشته باشد و عدم رعایت آن میتواند به تنبیههای مانند محرومیت از امتیاز خاص منجر شود.
وی افزود: نکته دوم درباره مؤثر بودن تنبیهها این است که باید متناسب با کاری که کودک انجام داده یا نداده، تنبیه انجام شود. مثلاً اگر کودک درس خود را نخواند ما نمیتوانیم به او بگوییم که خوب من به تو قول داده بودم که آخر هفته تو را به شهربازی ببرم و الان نمیبرم. قولهایی که به کودک داده میشود اساساً باید اجرا شوند. در واقع در حال حاضر عدم اجرای این قول یک بیاعتمادی را در کودک ایجاد میکند. بنابراین تنبیه یا محرومیت مد نظر باید حول محور همان موضوع و یا در فاصلهی نزدیک به آن موقعیت و نه در روزهای آینده باشد.
پهلوان نشان خاطرنشان کرد: شدت تنبیهها باید متناسب با سن کودک در نظر گرفته شود مثلاً زمانی باید صحبت از محرومسازی شود که کودک کار اشتباهی را انجام داده است. این زمان بندی باید براساس سن کودک باشد یعنی اگر کودک 3 ساله است حدوداً بین 3 تا 6 دقیقه بعد از انجام کار خطا، تنبیه مناسب صورت گیرد.
این روانشناس گفت: توصیه ما این است که والدین بیشتر بر روی رفتارهای مثبت کودک تمرکز کنند که بتواند برای کودک تشویق به همراه داشته باشد. از این رو وقتی کودک خطایی انجام می دهد و در لحظه مورد تنبیه قرار میگیرد باید کوچکترین اتفاق مثبت را هم مورد تشویق قرار داد. این تشویقها میتواند تصدیق کلامی، تشویق اجتماعی و نظام اقتصاد ژتونی(پاداش دادن به کودک درقبال رفتارهای مطلوب) باشد. تا کودک برای انجام رفتارهای درست، انگیزه بیشتری پیدا کند. با این شیوه اگر کودک برای جبران اشتباه تلاشی انجام دهد. با استفاده از اقتصاد ژتونی میتواند یک تعدادی از آن مجازات و یا تنبیههایی که برای او در نظر گرفتهشده، را کاهش داد.
تأثیرات منفی تنبیه بدنی در کودکان
این روانشناسی درباره تأثیرات منفی تنبیه بدنی در کودکان گفت: تأثیرات آن را از منظر گوناگون میتوان بررسی کرد. این که کودک در چه بازه سنی قرار داشته باشد، یا جنس کودک چی باشد، یا کدام یک از والدین در چه موقعیت مکانی و زمانی این تنبیه را انجام داده باشند، متفاوت است. در قسمت اول یکی از تبعات این گونه از تنبیهات احساس شرم و نقص را در کودک به همراه میآورد که ممکن است نسبت به آن فرد تنبیهکننده پدر، مادر، مربی یا هر فرد دیگری، احساس ناکامی ایجاد شود که متعاقب آن میتواند خشم، پرخاشگری، و طیف وسیعی از اختلالات هیجانی و رفتاری را در ادامه برای کودک ایجاد کند.
پهلواننشان ادامه داد: یکی دیگر از واکنشهای که کودک در مقابل تنبیه بدنی میتواند انجام میدهد پرداختن به کارهایی است که والدین به آن حساس هستند. به این روش معمولا کودکان والدین خود را کنترل میکنند.
وی معتقد است: در فضای یادگیری مشاهدهای هم کودک یاد میگیرد که این یک شیوهای است که خانواده میتواند به وسیله آن به اهدافش برسد. بنابراین او هم در ارتباط با همسالان همجنس یا غیر همجنس خود و یا افرادی بزرگتر از خود میتواند به کار ببرد. شیوهای برای کسب توجه و به هدف رسیدن کودک از این منظر که دیگران را مجبور کند تا یکسری کارهایی را برای او انجام دهند.
این روانشناس تأکید کرد: غیر از موردی که گفته شد ما شاهد یک فاصلهگیری عاطفی هم در بچهها هستیم. اگر اولین شیوه خانواده وقتیکه کودک اشتباه یا خطایی را انجام می دهد، شیوه تنبیه فیزیکی و داد و بیدادهای همراه با آن باشد، باعث میشود که ویژگیهایی مانند صبر، تحمل ناکامی یا به تأخیر انداختن ارضای نیازها در بچهها با مسائل زیادی مواجهه شود که آسیبهای آن در دوران بعدی زندگی کودک هم برای ما کاملاً مشخص است. کودک از پدر و مادر خود فاصله میگیرد و خلأهای عاطفی زیادی برای او به وجود میآید و این موضوع خیلی مواقع باعث میشود که ارتباط ایمن کودک با منابع دلبستگی اولیه او مثل پدر و مادر هم دستخوش تغییر شود.
خشم، انزجار، تنفر، پرخاش، طیف وسیعی از هیجانهای منفی که میتواند برای کودک اتفاق بیافتد برای او عادی میشود و به ابعاد مختلف زندگی کودک هم سرایت پیدا میکند.
وی در ادامه گفت: خیلی وقتها ما با والدین مخصوصاً والدینی با حالت تکانشیتر یا سابقه اختلالات روانشناختی یا آستانه تحمل پایین صحبت میکنیم، میگویند که من در آن لحظه متوجه نشدم که چه اتفاقی افتاده است و بعد از آن هم پشیمان شدم. اما آن آسیبی که تنبیه بدنی حتی برای بار اول در ذهن یک کودک ایجاد کند، میتواند تبعات جبرانناپذیری را داشته باشد.
پهلواننشان خاطرنشان کرد: البته خود اختلالهای روانشناختی یا اختلال خاص والدین در این زمینه باید ارزیابی شود، تا در نظر گرفته شود که رفتار کودک چه طرحوارهای را در ذهن والدین فعال میکند که با اشتباه کودک خشم عجیب غریبی در مادر یا پدر فعال میشود که به طبع آن رفتار فیزیکی بر روی کودک انجام می گیرد.
اگر اولین شیوهی خانواده وقتیکه کودک اشتباه یا خطایی را انجام می دهد، شیوه تنبیه فیزیکی و دادو بیدادهای همراه با آن باشد باعث میشود که ویژگیهایی مانند صبر، تحمل ناکامی یا به تأخیر انداختن ارضای نیازها در بچهها با مسائل زیادی مواجهه شود که آسیبهای آن در دوران بعدی زندگی کودک هم برای ما کاملاً مشخص است. کودک از پدر و مادر خود فاصله میگیرد و خلأهای عاطفی زیادی برای او به وجود میآید و این موضوع خیلی مواقع باعث میشود که ارتباط ایمن کودک با منابع دلبستگی اولیه او مثل پدر و مادر هم دستخوش تغییر شود.
علت مقابله به مثل کودکان در تنبیه بدنی
این روانشناس کودک در پاسخ به سؤالی دربارهی اینکه چرا بچهها وقتی مورد تنبیه بدنی قرار میگیرند دقیقاً مقابله به مثل میکنند و همان رفتار را در مقابل والدین انجام میدهند، گفت: در سنین تقریباً 3تا 6 سالگی که کودکان در مرحله دوم روانشناختی خود هستند نیروی اراده در حال شکل گرفتن است. این نیروی اراده و آن مقاومت گراییها و منفیگراییهایی که کودکان دارند. باعث نه گفتن آنان میشود و در سطح جسمی هم کودک متوجه توانایی بدنی و ماهیچهای خود شده است و میخواهند در مقام عمل این توانایی را نشان دهد تا ببیند آیا دقیقاً میتوانند همان کار را انجام دهد.
پهلواننشان تأکید کرد: به هر حال منبع الهام کودک والدین هستند تصور آنها این است که اگر والد کاری را انجام میدهد این کار، درست است. بنابراین او هم امتحان میکند تا ببیند آن نتیجهای که والد میخواهد از کودک بگیرد کودک هم میتواند آن نتیجه را از والد بگیرد؟ به همین خاطر است که میگوییم از آنجایی که بچهها مشاهده کنندگان قوی هستند و تقریبا در 5 تا 6 سال اول زندگیشان هم این شخصیت روانی در حال شکل گیری است، اکیدا توصیه میشود تا جایی که امکان دارد، گفتگوی همدلانه بدون برانگیختگی احساس شرم و نقص در کودک اتفاق بیافتد تا هیجان کودک به شکل درستی بررسی شود. البته تنبیه اصولی مانند محرومیت، تقویت منفی، جداسازی یا شیوههای غیرکلامی با توجه به شرایط سنی و روشی صحیح میتواند یکی از روشهای کارآمد در تربیت کودک باشد.
این روانشناس در ادامه گفت: مسئله بعدی که به شدت توصیه میکنیم این است که خانوادهها انتظاراتشان را از کودکان در سطح متعارف، منطقی و مطلوب متناسب با سن، جنس و ویژگیهای تحولی کودکان قرار دهند، در کنار آن پیامدهایی که انجام یا عدم انجام آن رفتار، با شکلهای مختلف به کودک گفته شود.
اصرار کودکان بر درستی اشتباهی که انجام میدهند
پهلواننشان در پاسخ به سوال دیگری درباره مقاومت کودکان و اصرار آنها بر اشتباه نبودن کارشان اظهار کرد: دلایل زیادی باعث میشود که کودک اصرار بر درست بودن کار خود داشته باشد. اگر کودک در بازه سنی 3 تا 6 سال باشد این مقاومت و منفیگرایی اساسا جزو شاخصههای تحولی او است. والدین باید از شیوههای دیگر و به شکل غیر مستقیم مانند استفاده از کارتونها، قصهها، نمایش ها و بازی با عروسکها، سعی کنند آن مفهوم را آموزش دهند.
وی ادامه داد: از دلایل دیگری که باعث میشود بچهها اشتباهات خود را نپذیرند این است که کودک در فضای ذهنی خود این داده را دارد که من اگر الان به اشتباه خود اقرار کنم کتک میخورم چون قبلتر از این هم همین موضوع اتفاق افتاده است.
این روانشناس کودک گفت: اساسا والدین در تنبیههای خود به دنبال راهحل مسئله نیستند بلکه به دنبال آن هستند که آن احساس شرم و نقص در کودک بالا بیاد و به او بقبولانیم که تو مقصر هستی. در صورتی که صورت مسئله اصلی ما باید آن اتفاق باشد. زمانی که کودک دارد به چهره والدین نگاه میکند و میبیند که این والدین بسیار برافروخته هستند و شاید ابزار خاصی هم در دست داشته باشند. مسلما از پذیرفتن اشتباه خود اجتناب میکند. از سوی دیگر در دورهای که کودک استقلالورزی را تجربه میکند، آن احساس شرم برای او آزار دهنده است. بنابراین شاید بهتر باشد در موقعیتی که هم والد عصبانی است و هم کودک پذیرا نیست. شروع به تنبیه کردن یا شکافتن مسئله نکنیم و اجازه دهیم کمی زمان بگذرد تا بار هیجانی فروکش کند.
وی در پایان با تاکید بر اینکه باید والدین تمرکز خود را روی خود اتفاق بگذارند. تصریح کرد: بچهها متمرکز بر حال هستند و آیندهنگری ندارند. ممکن است کاری را هم به اشتباه انجام بدهند. ولی واقعاً نیت عامدانهای نبوده است. به این دلیل بعضی وقتها کودکان میگویند که من نمیدانستم که این اتفاق میافتد و فقط میخواستم تجربه کنم. از این رو ما باید بر روی گفتوگوی همدلانهای با کودک تمرکز کنیم و ببینیم که کودک در آن لحظه چگونه فکر میکرده و چه احساسی را داشته و چه هیجانی را تجربه کرده است.
انتهای پیام