اسیدپاشی مرگبار زن کینه جو
تاریخ انتشار: ۱۷ مهر ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۵۳۹۶۵۵۲
به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، این زن پیشتر به قصاص محکوم شده بود، اما دیوان عالی کشور رای صادر شده را تایید نکرد.
اسیدپاشی شبانه
آذر سال ۹۶ بود که یک زن دست به اقدام وحشتناکی زد و یکی از پروندههای جنایی تهران را کلید زد.این زن کینه جو شب وقتی همه در خانه شان واقع در شهرری خوابیده بودند سراغ همسرش رفت و روی این مرد اسید پاشید.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
مرد که با احساس سوزش دردناک از خواب پریده بود با فریادهای سوختم سوختم همه اهالی محله شان را از خانه هایشان بیرون کشید.
همزمان با نالههای مرد جوان آمبولانس اورژانس که در تماس تلفنی اهالی خانه و همسایهها از سرنوشت وحشتناک این مرد مطلع شده بودند خود را به محل اسیدپاشی رساندند و پیکر نیمه جان مرد را به بیمارستان انتقال دادند.
تحقیقات میدانی
همزمان با انتقال مرد اسیدسوخته به بیمارستان ماموران کلانتری وارد عمل شدند و در تجسسهای میدانی دریافتند یک خشونت خانوادگی رخ داده و همسر این مرد برای انتقام جویی یکی از هولناکترین روشها را انتخاب کرده است.
بازداشت زن اسیدپاش
ماموران پلیس در نخستین اقدام زن جوان را بازداشت کردند و او اقدام کینه جویانه اش را ناشی از اختلافات شدید خانوادگی دانست.
مرگ در بیمارستان
مرد اسیدسوخته که در بیمارستان تحت درمانهای تخصصی بود با وجود تلاش بسیار زیاد تیم پزشکی در جدال با مرگ تسلیم شد و با از پای درآمدن وی پرونده اسیدپاشی زن وارد مرحله جنایی شد.
اعتراف
زن جوان که شنیده بود شوهرش کشته شده است در بازجوییهای جنایی به افسر تحقیق گفت: من و شوهرم از همان ابتدای ازدواجمان با هم اختلافات شدیدی داشتیم. شوهرم مرد بدخلق و بد رفتاری بود. روزی نبود کتک نخورم او مدام مرا اذیت میکرد گمان میکردم وقتی بچه مان به دنیا بیاید رفتارهای شوهرم تغییر میکند تا این که صاحب یک پسر شدیم و عجیب این که رفتارهای همسرم نه تنها تغییر نکرد بلکه هزینههای زندگی من و بچه ام را هم نمیداد.
وی افزود: از همسایهها خجالت میکشیدم هربار اعتراض میکردم باید کتک میخوردم هر روز با هم دعوا داشتیم. آخرین بار دعوای میان من و شوهرم شدت گرفت و او من را به شدت کتک زد پسر مان شاهد رفتار بی رحمانه پدرش بود و فقط گریه میکرد. وقتی دست از سرم برداشت و رفت استراحت کند فقط حس تنفر در وجودم بود خیلی از او کینه به دل گرفتم. من قبلا همسرم را تهدید به اسیدپاشی کرده بودم او میدانست اصلا دوستش ندارم، اما جدی نگرفته بود و به این حرف توجهی نکرده بود.
زن جوان با گریه ادامه داد: من آن شب تا صبح برای گرفتن انتقام از شوهرم فکر کردم تا این که نزدیکیهای صبح تصمیم گرفتم نقشه ام را عملی کنم. به انباری خانه رفتم و ظرف چهار لیتری حاوی اسید را برداشتم. من با ظرف اسید بالای سر شوهرم که خوابیده بود ایستادم. میخواستم او را تهدید کنم تا دست از بد رفتاری بردارد، ولی او با دیدن من بالای سرش از خواب پرید و ناخواسته ظرف اسید روی سرو صورتش ریخت. من که شوکه شده بودم بلافاصله با اورژانس تماس گرفتم، ولی انگار کار از کار گذشته بود.
جنون ندارد
زن اسیدپاش که خونسردانه اعتراف میکرد با دستور بازپرس جنایی تهران در اختیار پزشکی قانونی قرار گرفت که سلامت روان وی تایید شد و متخصصان پزشکی جنایی اعلام کردند این زن جنون ندارد.
قصاص زن
پرونده زن اسیدپاش بعد از صدور کیفرخواست و بازسازی صحنه جنایت برای محاکمه در اختیار شعبه پنجم دادگاه کیفری یک استان تهران قرار گرفت و او در نخستین جلسه محاکمه با اصرار مادرشوهرش برای قصاص وی روبه رو شد.زن جوان نیز به دفاع از خود پرداخت و از خانواده شوهرش خواست تا به خاطر فرزندش او را ببخشند.
مجازات قصاص
با رد این درخواست از سوی مادرشوهر این زن اسیدپاش، قضات وی را به قصاص محکوم کردند و این حکم با اعتراض عروس کینه جو در دیوان عالی کشور تحت رسیدگی قرار گرفت و، چون در روال رسیدگی به پرونده، گزارش پزشکی قانونی به اولیای دم ابلاغ نشده بود قضات دیوان عالی کشور حکم صادر شده را تایید نکردند و پرونده را برای رفع نواقص به دادگاه برگرداندند.
دادگاه دوم
زن جوان دیروز بار دیگر در شعبه پنجم دادگاه کیفری یک استان تهران به ریاست قاضی بابایی و با حضور یک قاضی مستشار پای میز محاکمه ایستاد.
در ابتدای جلسه گزارش پزشکی قانونی به اولیای دم ابلاغ شد و مادر مقتول گفت: من به هیچ عنوان از خون پسرم گذشت نمیکنم و برای عروسم قصاص میخواهم. این زن مستحق مرگ است.
سپس زن جوان در حالی که اشک میریخت به دفاع از خود پرداخت و گفت: باور کنید من قصد کشتن همسرم را نداشتم. فقط میخواستم او را بترسانم تا دست از بداخلاقی بردارد. حتی قبلا بارها به او گفته بودم با اسید خودم و پسرمان را میسوزانم، ولی شوهرم با بی اعتنایی جوابم را میداد. رفتارهای بد همسرم و بی اعتناییهای او به من و زندگی مان موجب شد تا دست به این کار بزنم. حالا پشیمانم و از خانواده همسرم تقاضا دارم به خاطر نوه خردسالشان مرا ببخشند.
بنابر این گزارش، در پایان جلسه، قضات وارد شور شدند تا رای صادر کنند.
تحلیل کارشناس
زندگی فرسایشی
دکتر علیرضا شریفی یزدی جامعه شناس و استاد دانشگاه
خشونت خانگی یا خانوادگی جزو آسیبهای هر جامعهای به شمار میرود و تقریبا در همه جوامع مشاهده میشود، اما امروزه در اغلب خانوادهها خشونت شکل جدیدی به خود گرفته است و علاوه بر خشونت مردان علیه زنان این پدیده به صورت برعکس نیز در برخی خانوادهها دیده میشود و زنان هم خشونتهای بی شماری علیه همسران خود نشان میدهند. نداشتن مهارتهای زندگی و آشنا نبودن با مهارت گفتگو و حل مسئله از مواردی است که عامل شیوع خشونت خانوادگی بین زوجها میشود. مطالعات نشان میدهد زوجهای جوان بدون در نظر گرفتن نکات اشتراک و افتراق و بدون بهره مندی از مشاورههای خانواده زیر یک سقف میروند و بعد از تشکیل خانواده تازه مشکلات خود را نشان میدهد و خشونتهای خانوادگی افزایش مییابد. البته برخی زوجها نیز بعد از گذشت سالهای طولانی از ازدواج شان هنوز هم درگیری فیزیکی دارند و نزاع و ضرب و شتم در این خانوادهها مشاهده میشود.
این زنان و مردان نتوانسته اند در طول زندگی مشترک مهارتهای لازم را کسب کنند و به همین علت مشکلات زندگی شان تمامی ندارد. برخی زوجها در درون خانواده مهارتهای لازم را فرانگرفته اند و حتی نظام آموزشی هم این مسائل مهم را به آنها نیاموخته است؛ بنابراین وقتی که نمیتوانند مشکلات خانوادگی را با صحبت و گفتگو حل کنند به پرخاشگری روی میآورند طبیعتا این افراد معیوب رفتاری را در زندگی تکرار میکنند و به تدریج دچار ناکامی و احساس یأس میشوند و کم کم احساس نداشتن امنیت نیز عامل اضطراب و استرس دایمی شان میشود.
اضطراب و ناکامی در زندگی به خشم و سپس پرخاشگری خانوادگی تبدیل میشود. زمانی که درگیریهای شدید بین والدین ریشه دار و عمیق میشود زنان و مردان به بیرون از خانه پناه میبرند و طلاق عاطفی در روابط شان شکل میگیرد. البته برخی از این زوجها بعد از درگیریهای مداوم و شکسته شدن حرمتها طلاق و جدایی را ترجیح میدهند، اما طلاق عاطفی به خاطر وجود فرزندان بیشتر در این زندگیهای اجباری مشاهده میشود. مشکل دیگر خشونتهای خانوادگی، معضلات اقتصادی است که زوجها در زندگی با آن رو به رو میشوند و، چون عدهای از خانوادهها تحت فشار اقتصادی هستند سریعتر به پرخاشگری و خشونت علیه یکدیگر روی میآورند و به این دلیل که در تامین نیازهای اولیه زندگی شان با سختی مواجه میشوند مرتکب خشونت علیه یکدیگر میشوند بنابراین امنیت اقتصادی و اجتماعی در کاهش و افزایش خشونت خانوادگی بی تاثیر نیست. زنان و مردان به تدریج در این زندگی فرسایشی دچار افسردگی، اضطراب و وسواس فکری میشوند و پرخاشگری در آنها افزایش مییابد تا حدی که ممکن است مرتکب قتل شوند و دست به همسرکشی بزنند.
منبع:خراسان
انتهای پیام/
منبع: باشگاه خبرنگاران
کلیدواژه: اخبار حوادث اسیدپاشی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۵۳۹۶۵۵۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
طلاق از شوهر بهخاطر خیلی خوببودن!
چند وقت پیش شایعه شده بود که همسر اول «کاکا»، ستاره سابق تیمملی برزیل، میلان، رئال و... از او بهخاطر خیانت جدا شده است. حالا بهتازگی «کارولین سلیکو» در گفتوگویی که همه را شوکه کرد، در اینباره گفت: «کاکا هرگز به من خیانت نکرد. او همیشه با من خوب رفتار کرد و خانواده فوقالعادهای به من داد. اما من خوشحال نبودم، چون یک چیزی کم بود. مشکل این بود که او برای من خیلی کامل و بینقص بود». اما آیا واقعا خیلی خوببودن شوهر میتواند به طلاق منجر شود؟
چرایی طلاق از همسر خیلیخوب
بسیاری از محققان طلاق را یک رویداد بحرانی در زندگی فرد میدانند. بیشتر تحقیقات نشان دادهاند، ختم زندگیمشترک با کاهش سلامت، تفاوتهای شخصیتی و اختلالات روانشناختی و سایر موارد همراه است. در هر رابطهای که به شکست منجر میشود، عوامل مختلفی در آن نقش دارد و همچنین دو نفر (زوجین) در پدیداری مشکلات سهم دارند. اما درباره زوجینی که معتقدند به دلیل خوبیهای بیش ازحد همسرشان طلاق گرفتهاند، میتوان چند نکته را مدنظر داشت که در ادامه به آنها اشاره خواهم کرد.
۱. پای یک ویژگی شخصیتی در میان است
خوبیهای بیش از حد همسر، ممکن است بهخاطر یک ویژگی شخصیتی باشد. مثلا همسر بسیار سلطهپذیر تمایل دارد از همه خواستههای خود بگذرد و خودش را قربانی شرایط خاص خانواده کند.
۲. جابهجا شدن نقش زنومرد در زندگیمشترک
از لحاظ رویکرد سیستمی در خانواده، گاهی نقشهای زوجین جابجا میشود. مثلا زن نقش مرد را برعهده میگیرد (بیرون از منزل کار میکند و ...) و مرد نقش زن را برعهده میگیرد (آشپزی میکند، درخانه میماند، از بچهها مراقبت میکند و ...). این اتفاق به تدریج مشکلات بسیار جدی ایجاد میکند که نیاز به مدیریت دارد.
۳. چشمپوشی از خواستههای منطقی خود
این که گاهی هر دو یا یکی از زوجین به دلیل عدم شناخت خواستهها و نیازهای خود، آنها را بیان نمیکنند و از بسیاری از خواستههای منطقی خود چشمپوشی میکنند، باعث میشود که خیلی خوب به نظر بیایند، اما بعد از مدتی این موضوع برای فرد و حتی همسرش، خستهکننده میشود و به طلاق عاطفی میانجامد.
۴. شناختنداشتن از احساسات
گاهی زوجین، احساسات و رفتارها را از همدیگر متمایز نمیکنند و شناخت کافی از احساسات و ضرورت بیان آنها ندارند. مثلا خشم را با پرخاشگری اشتباه برداشت میکنند و از ناراحت شدن در زندگیمشترک، فرار میکنند! وجود برخی از احساسات در وجود انسانها نشان دهنده سلامتروانی است. خشم هم از جمله احساساتی است که هر انسان سالم آن را تجربه میکند. انسانها حق دارند عصبانی شوند و آن را بروز دهند. اما آنچه در این بین از اهمیت بسیاری برخوردار است، شیوه بروز دادن آن است. پرخاشگری در واقع بدترین نوع بروز خشم در انسانهاست. بهطور کلی، زوجینی که احساسات ناخوشایند و خوشایند را ابراز نمیکنند، به اشتباه آن را دلیل خوببودن در زندگی مشترک میدانند درصورتی که بروز احساسات میتواند یکنواختی زندگی مشترک را در بلندمدت کمتر و شوروشوق را زیادتر کند.
این نکته را میتوان استخراج کرد که گاهی لازم است رفتارها و احساسات و خواستههای خود را از زندگیزناشویی بررسی کنیم و بیشتر بشناسیم. خودآگاهی مهارتی موثر برای تمرین شناخت احساسات، افکار، باورها و نیازهای ماست و در این زمینه پیشنهاد میشود زوجین دورههای خودآگاهی را از مشاوران و روانشناسان باتجربه و متخصص بیاموزند. مهارت جرئتمندی و نشاندادن احساس خشم به شیوه موثر میتواند کارکرد موثری در زندگی مشترک داشته باشد. گاهی نشاندادن احساس خشم در کنار عشق به همسر از دیدگاه روانشناختی میتواند سازنده باشد. این موضوع همانقدرکه برای مرد پرمعناست برای زن به همان اندازه و گاهی بیشتر میتواند لذتبخش باشد.
۵. نپذیرفتن تفاوتهای شخصیتی
در زندگیمشترک بین زن و مرد تفاوتهایی وجود دارد که شناسایی آنها در نقش و کارکرد خانواده و رابطه هر یک تاثیر میگذارد و گاهی ممکن است یک ویژگی برای یکی مثبت و برای دیگری منفی باشد. ابعاد مختلف این تفاوتها را میتوان در زمینه مسائل شخصیتی، جنسیتی، عاطفی، احساسی و فکری مطالعه کرد و تفاوتها را شناسایی کرد. آشنایی با تفاوتها برای سازگاری، نشاط، سلامت و آرامش در زندگیمشترک کارکردی موثر دارد. این کارکردها را میتوان در عشق و محبت اعضای خانواده نسبت به یکدیگر، فضای صمیمی حاکم بر زندگیزناشویی، قضاوت عادلانه افراد نسبت به خود و دیگران، متعادل در رفتار، شادی و نشاط جستوجو کرد.
حاصل این آشنایی، درک متقابل میان اعضای خانواده، انتظارات بجا و واقع بینانه، بهره مندی از آزادی قانونمند و حرکت تکاملی خانواده به سمت تعالی خانواده است. هر مرد و زنی نیاز دارد توسط اطرافیانش، خانواده و همسر با وجود تفاوتهای فردیاش، مورد پذیرش و حمایت قرار گیرد؛ بنابراین باید تفاوتهای شخصیتی همدیگر را بپذیریم و سازگار شویم و از آنها برای رشد خانواده استفاده کنیم. در این زمینه آموزش مهارتهای زناشویی میتواند در شناخت و پذیرش تفاوتهای زوجین موثر باشد.
منبع: خراسان
باشگاه خبرنگاران جوان وبگردی وبگردی