ظریف:خبرنگار روس را نباید میگرفتند/ هزینه زیادی به مردم تحمیل کردیم
تاریخ انتشار: ۲۳ مهر ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۵۴۷۶۵۸۳
وزیر امور خارجه گفت: اعتقاد دارم وزارت خارجه باید بالاتر از سیاست داخلی عمل کند اما متاسفانه ما را وارد سیاست داخلی کردند و این به ضرر کشور است.
محمدجواد ظریف وزیر امور خارجه کشورمان عصر روز سه شنبه در جمع فعالان مجازی که در محل دفتر مطالعات وزارت امور خارجه برگزار شد گفت: شرایط کشور ما شرایط ویژهای است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی ادامه داد: من از شما این سوال را میپرسم؛ واقعا چه کسی در ایران دوست دارد درباره ایران آنطوری صحبت شود که ترامپ درباره عربستان صحبت میکند؟ برای خیلی از کشورها دیگران تصمیم میگیرند اما ما واقعا این مشکل را نداریم. این مسئله تا جایی برای ما و شما به عنوان فعالان فضای مجازی و فضای رسانهها مهم است که وقتی یک خبرنگار روس که واقعا به خاطر جاسوسی دستگیر نشده است را میگیرند و بعد آزاد میکنند شما باور نمیکنید و میگویید چرا درباره سایر خبرنگاران از سایر کشورها اینطور برخورد نمیشود.
ظریف گفت: این خبرنگار را از اول نباید میگرفتند، اگر یک وقتی شما دلیل دستگیریاش را بفهمید متوجه خواهید شد که واقعا دلیل آزادیاش امری طبیعی بود اما این خوب است که شما سوال میکنید و همین سوال کردن نشان میدهد که ما کشوری نیستیم تحت اختیار و نظر کسی باشیم. ما انتخاب کردیم طور دیگری باشیم. عادت کردیم سرمان را بالا نگهداریم و این دستاورد بزرگی است و این را به عنوان «داده» میگیریم. چون خون پای آن رفته است و مردم فشارهای زیادی را تحمل کردهاند.
وی با توجه به رویکردها و تصمیمات کشور در 40 سال گذشته اظهار کرد: ما اشتباه هم زیاد کردهایم و هزینه زیادی به مردم تحمیل کردهایم که نباید این روند ادامه یابد و به خاطر ادامه دادن این روند حتی لجاجت هم کنیم. در عین حال ما حاضر نیستیم بپذیریم ایران مثل کشورهای دیگر حرف گوش کن دیگران باشد یا مثلا مردم بشنوند اگر با فلان کشور رابطه نداریم به خاطر آن است که به ما گفته شده است با او رابطه نداشته باشیم. ما خودمان برای خودمان تصمیم میگیریم.
وزیر امور خارجه کشورمان با اشاره به برخی انتقاداتی که از سوی حاضرین بیان شد، اظهار کرد: اکثر انتقادات را قبول دارم اما از شما میخواهم فراموش نکنید آنچه به عنوان یک امر بدیهی تلقی میکنیم به هیچ وجه امر بدیهی نیست. بنده 40 سال است در کار دیپلماسی هستم و به غیر از این کار هم کار دیگری بلد نیستم.
وزارت خارجه با سایر دستگاهها و وزارتخانهها تفاوت دارد. سایر دستگاهها صرفا از عملکرد خود دفاع میکنند اما وزارت خارجه و شخص وزیر باید از عملکرد کشور دفاع کند؛ چرا که من صرفا نماینده وزارت خارجه و یا شخص ظریف یا یک گروه و حزب یا جریان نیستم، بلکه نماینده کل کشور هستم و وظیفه دارم این کار را انجام دهم نه چیز دیگری.
وی ادامه داد: اگر سر کلاسهای حقوق بشر من بیایید نظرات متفاوتی از آنچه به عنوان وزیر خارجه ایران میگویم احتمالا بشنوید. من در 2014 به عنوان ریسک پذیرترین آدم دنیا معرفی شدم. من از خطر کردن وحشت ندارم و سر کلاسهایم هم همین طور است. اما در برابر یک کشور خارجی نماینده جمهوری اسلامی ایران و کل ایران هستم. از جمله آنهایی که به من حمله میکنند و یا یک شب نمیگذارند خواب راحتی داشته باشم و به همین دلیل است که از برجام آنقدر که باید دفاع نکردم.
ظریف گفت: برجام از موفقترین تجربیات کشور در حوزه دیپلماسی و حتی بالاتر است و به این مسئله یقین دارم. هیچ مذاکرات مهمی در 40 سال گذشته نبوده است که به طور غیر مستقیم یا مستقیم در آن دخالت نداشته باشم اما برجام حتما از برجستهترین تجربیات جمهوری اسلامی ایران است و اگر 10 سال دیگر هم بگذرد باز هم همین را میگویم.
وی تاکید کرد: من از منافع ایران در برجام دفاع میکنم نه از منافع برجام در ایران، اگر از منافع ایران دفاع کنم از قدرت خارجی امتیاز میگیرم و این خطی است که در مذاکرات برجام دنبال کردم.
رئیس دستگاه دیپلماسی کشور با اشاره به گسترده شدن فضای مجازی و رسانهای در دنیا خاطرنشان کرد: در گذشته اگر در خارج از ایران صحبت میکردیم کسی متوجه نمیشد چه گفتهایم و به راحتی انتخاب میکردیم مخاطبانمان چه کسانی باشند اما الان اینگونه نیست اگر در گوشهای از مسجد صحبت کنید دنیا آن را میتواند بشنود و اگر در گوشهای از دنیا صحبت کنید تیتر یک کیهان میشوید. دیگر در دنیا مخاطب نداریم مخاطب ما همه دنیاست و در این شرایط باید اهم و مهم کنیم. مخاطب اصلی ما در وزارت خارجه خارجیها هستند و ما از طرف کل ایران با آنها صحبت میکنیم. اینکه برند «ظریف» مطرح بشود یا نشود، مطرح نیست. بلکه برند «ایران» باید ایجاد شود نه یک شخص یا دستگاه یا تفکر.
ظریف در ارائه توضیح بیشتر به ماجرای استعفایش از وزارت امور خارجه اشاره کرد و گفت: من استعفا دادم چون تلاشم حفظ برند «ایران» بوده است و آن شب به این نتیجه رسیدم دیگر برند ایران نیستم. اگر میخواستم برند ظریف باشم. جایزه صلح نوبل را میگرفتم. آن شبی که قرار بود جایزه صلح نوبل را اعلام کنند یکی از دوستان خارجی زنگ زد به من و گفت سخنرانیات را نوشتهای؟ و من به او گفتم خیالت راحت به من نوبل نمیدهند. جان کری و خانم موگرینی هم به نوعی پاسوز من شدند چرا که قرار من نبود برند یک فرد را دنبال کنم. در صورتیکه آن شب (شب استعفا) به یک فرد تبدیل شده بودم. من سالها تلاش کردم مانع این اتفاق شوم اما در آن مقطع این تصور ایجاد شد که ظریف نماینده سیاست خارجی ایران نیست بلکه نماینده یک دیدگاه است آن هم دیدگاهی قابل حذف.
وی ادامه داد: اما بعد از آن مسئله دیگر آن کسی نبودم که بتواند از سیاست جمهوری اسلامی ایران دفاع کند اتفاقا بر خلاف تصور برخیها اصلا هم عصبانی نبودم اما به شدت دلخور بودم چون تلاشی که در تمام عمر کاریام انجام داده بودم که سیاست خارجی ایران یک کل واحد است از بین رفت. فکر میکنم مردم هم متوجه این مسئله شدند.
ظریف گفت: برخی کمپینهای رسانهای در حمایت و علیه من تشکیل شد. دوستان آدرس کسانی که به من اتهام دروغگویی میزدند را درآوردند، همهشان از آلبانی نبودند اینجا هم هستند دوستانی که شبانه روز این زحمت را میکشند حتی اگر قرار باشد همصدای دیگران شوند. واقعیت این است در حوزه خارجی باید منافع ملی را در نظر بگیریم. امروز دوستان و فعالان فضای مجازی از جناحهای مختلف اینجا هستند و باید بگویم سیاست ما این است که وزارت خارجه را گرفتار سیاست نکنیم. البته من هم نظرات خاص خودم را دارم اما معتقدم نباید درگیر مسائل داخلی باشیم. متاسفانه ما را وارد سیاستهای داخلی کردند و این به ضرر کشور است. سیاست خارجی وجه المصالحه دعواهای سیاسی داخلی نیست چطور است ترامپ اگر بگوید هفت تریلیون دلار در منطقه خرج کردیم و ضرر کردیم حرفش را تیتر میکنیم اما اگر بگوید جان کری از پس ظریف بر نیامد را باور نمیکنیم؟
همانطور که پهپاد آمریکایی را زدیم سیاست خارجیاش هم مورد هدف قرار میگیرد. چرا میتوانیم پهپاد را بزنیم اما در سیاست خارجی نه. چرا بی اعتمادی و ناامیدی را به جامعه تزریق میکنیم. البته امید به دیگری داشتن سم مهلک است اما اینکه به مردم بگوییم اگر با خارجی صحبت کردی حتما سرت کلاه میرود، چه فایدهای دارد. آقای جوادی آملی به من گفتند وقتی با اینها دست میدهی بعدش انگشتانت را بشمار. برخی دوستان خیلی انقلابی در مذاکرهای برخورد ما را دیدند و گفتند چرا روی یک کلمه اینقد اصرار میکنی که باشد و در پاسخ گفتم به خدا بر سر برجام هم همین کار را کردم اما شما با من اینطور برخورد کردید. من متوجه نمیشوم چرا برخی میخواهند با تخریب به اهدافشان برسند و اعتماد و امید مردم را سلب کنند.
رئیس دستگاه دیپلماسی خاطرنشان کرد: از وزارت خارجه توقع نداشته باشید به جای کار بر روی برند ایران بر روی برند وزارت خارجه کار کند. اگر آقای روحانی میگوید حاضرم به خاطر کشور قربانی شوم، من شش سال پیش گفتم آمدهام برای قربانی شدن، نه قهرمان شدن.
یکی از حاضران در جلسه خطاب به ظریف گفت: ما انتقاداتی را مطرح میکنیم که شما به آنها پاسخ نمیدهید. شما اظهار نظرهایی داشتید که بی پاسخ است.
ظریف در ادامه با اشاره به یکی از نقل قولهایی که از وی در برخی رسانهها منتشر شده است گفت: من در جایی گفتم آمریکا از نظر قدرت نظامی میتواند به ایران حمله کند اما چرا نمیکند، چون از مردم ما و از فرهنگ ایثار و شهادت میترسد.
خبرنگار در پاسخ گفت: اما ابزار نظامی در جای خود مهم است.
ظریف پاسخ داد: خیر، آنچه که ما را حفظ کرده است نه توان دیپلماسی است، نه چیز دیگر بلکه فرهنگ خودباوری و ایثار و شهادت است.
وزیر خارجه ادامه داد: یا در جای دیگر از من نقل قول شده است که گفتهام. امضای جان کری پای برجام سند است اما این نقل قول درست نیست من چنین چیزی نگفتهام. امکان ندارد چنین چیزی را گفته باشم، برخی این را از خودشان ساختند و با آن به من حمله کردند.
خبرنگار دیگری گفت: آقای عراقچی این جلمه را گفتند که ظریف پاسخ داد خیر ایشان هم نگفتهاند که امضای کری سند است. خبرنگار در پاسخ گفت اگر این را نگفتهاید چرا روشنگری نکردهاید؟
ظریف پاسخ داد: اینقدر از این لاطائلات شنیدهام و جواب ندادم چون طرف دعوای من شما نیستید، آمریکا و جان کری بوده است. در جلسهای کری به من گفت ما میتوانیم سایت فردو را بزنیم، فکر نکنید نمیتوانیم این کار را انجام دهیم و من گفتم شما چقدر در جنگ ویتنام، عراق یا افغانستان موفق بودید؟ موفقیتی به دست نیاوردید اما این را هم بدانید مردم ایران فرق میکنند و او در پاسخ گفت به خاطر همین است نمیخواهیم وارد دعوا شویم.
ظریف خطاب به خبرنگار سوال کننده و منتقدانش گفت: شما تنهایی به قاضی رفتید، موفق هم بیرون آمدید چون ما حرف نزدیم و سکوت کردیم. شما میگویید برجام یک جسد است خب بروید آن را خاکش کنید و شش قطعنامه شورای امنیت را بگیرید. آقای ترامپ هم برایتان جشن میگیرد.
خبرنگار گفت: حرف من این است که چرا روشنگریها نه لزوما از وزارت خارجه بلکه از مراجع دیگر انجام نشده یا نمیشود.
ظریف پاسخ داد: فرقی نمیکند، وزارت خارجه وظیفهاش دفاع از وزارت خارجه نیست، وظیفهاش دفاع از ایران است. اگر دفاع از وزارت خارجه مغایر با دفاع از ایران شود امکان ندارد این کار را انجام دهیم. با خیال راحت بروید هر چه میخواهید بنویسید. من این کار را نمیکنم، من وظیفهام دفاع از ایران است نه دفاع از ظریف.
خبرنگار گفت: وظیفه ما هم دفاع از شما به عنوان وزیر امور خارجه است که ظریف پاسخ داد بسیار خب اما به من دروغ نبندید، اتهام و افترا نزنید من یکجا نگفتم که از جان کری امضا گرفتهام، گفتم شما (کشور) از من امضا خواستید من هم امضا آوردم. به من گفتند اول باید آقای اوباما مقررات تعلیق قطعنامهها و تحریمها را امضا کند تا بعد ما اقدام کنیم.
وی ادامه داد: در روابط خارجه چیز دیگری وجود ندارد. همه چیز همین است به ما یک دستوری میدهند و ما میرویم آن را انجام میدهیم اما وقتی ترامپ از یونسکو و دیگر سازمانها و قراردادهای بینالمللی خارج میشود یا سهمیه خود را به سازمان ملل نمیدهد چه کار میشود کرد و یا دنیا در مقابل آن چه کار توانست بکند. امروز دبیر کل سازمان ملل اعلام میکند قادر به پرداخت حقوق کارمندان این سازمان نیست.
ظریف در پاسخ به سوال خبرنگاری که خطاب به وی گفت، در زمان مذاکرات برجام موضوع خروج یکجانبه آمریکا و بازگشت تحریمها بارها مطرح میشد، اما همان موقع هم به این مساله توجهای از طرف شما نشد و اتفاقا این مساله را طرفداران برجام هم مطرح میکردند، پاسخ داد: به این دلیل که هر کاری میکردیم میتوانست یکجانبه از برجام خارج شود. شما دائم میگویید چیزیهایی به طرف مقابل دادهایم و در قبالش یک قول یا امضا گرفتهاید. اما اینطور نیست. ما هیچ کاری نکردیم تا قبل از اینکه آمریکا اقداماتش را انجام دهد. همش میگویند نقد دادهایم نسیه گرفتهایم. اما ببینیم آقای ترامپ چه میگوید؛ ترامپ میگوید 150 میلیارد دلار به ایران نقد دادهایم و یک قول از آنها (ایران) گرفتهایم آن هم برای 10 سال دیگر. این حرف ترامپ است اما حرف من این است ما هیچ کاری را انجام ندادیم تا قبل از آنکه آمریکا تعهدش را انجام دهد. یک پیچ از نطنز باز نکردیم تا وقتی که اوباما تعهداتش را امضا نکرد. چکار دیگر میتوانستیم بکنیم آیا باید دختر اوباما را گروگان میگرفتیم؟ اینکه آمریکا بدعهد است تقصیر ماست! و آن هم در بند 36 برجام ضمانتهایی را گرفتیم دیگر باید چکار میکردیم؟ وقتی ما چنین بندی را در برجام گذاشتیم آیا براساس اعتماد مذاکره کردهایم؟
وی گفت: بند 36 میگوید اگر آنها تعهداتشان را انجام ندادند ما میتوانیم تعهداتمان را انجام ندهیم. ما ناگزیر شدیم در این چارچوب مذاکره کنیم چرا؟ چون شش قطعنامه در شورای امنیت علیه ایران وجود داشت و ما ناچار بودیم برای اینکه این قطعنامهها را برداریم، صحبت کنیم. این مساله خیلی خوشایند من نبوده است. فکر میکنید من دلم لک زده است که با یک آمریکایی صحبت کنم؟ یا با آن بنده خدا (جان کری) در خیابان راه بروم؟ که هر جا در تظاهرات و راهپیماییها در ایران میخواهم شرکت کنم بلافاصله برادران عکس من و یک گرگ در کنارم که در خیابان در حال راه رفتن هستند را بالا میبرند.
وزیر خارجه کشورمان در ادامه گفت: من همه این صحبتها را کردم که به دوستانی که میگویند چرا برند ظریف نابود شده است، بگویم وظیفه من حفاظت از برند ظریف نیست بلکه حفظ برند ایران است و امیدوارم همه ما در راه حفظ این برند تلاش کنیم.
رئیس دستگاه دیپلماسی در پاسخ به سوالی درباره ضعف دیپلماسی اقتصادی و به ویژه معاونت اقتصادی وزارت خارجه در پیشبرد منافع و قراردادهای اقتصادی اظهار کرد: بعد از برجام 80 میلیارد دلار سرمایهگذاری خارجی وارد ایران شد. اینکه این میزان عملیاتی نشد دیگر تقصیر من چیست؟ تنها کمتر از 5 میلیاردش جذب کشور شد. وزارت نفت خواست در پروژهها جلو برود شروع کردند به بد و بیراه گفتن. اگر این 80 میلیارد محقق شده بود ترامپ که هیچ پدر جد آن هم نمیتوانست ما را تحریم کند. البته خود دولت هم نسبت به این سرمایهگذاریها سخت گرفت اما بحق. اما خب سختگیریهایی هم اتفاق افتاد.
وی ادامه داد: ما به عنوان وزارت خارجه یا معاونت اقتصادی نمیتوانیم با کسی معامله کنیم یا قراردادی ببندیم. ما ظرفیتها را شناسایی یا معرفی میکنیم. من در هر سفری که میروم حدود 70 بازرگان را با خودم همراه میکنم و در این سفرها، ملاقاتها، قراردادها و یادداشت تفاهمها امضا میشود. اینکه عملیاتی میشود یا نه و یا عملیاتی شدن یک یادداشت تفاهم سه سال زمان میبرد دیگر کار من یا معاونت اقتصادی نیست. در حال حاضر تمرکز ما با توجه به شرایط کشور بر روی ترانزیت، تهاتر و تعامل با همسایگان است.
ظریف گفت: ما این رسم را هم در وزارت خارجه نداریم که در دفاع از خودمان بگوییم وزارتخانههای دیگر کار نمیکنند. اما متاسفانه بقیه با ما این کار را میکنند. وزارت خارجه 1200 دیپلمات دارد و مجموعه نیروی دیپلمات ما کمتر از 3 هزار نفر است. ما از فقیرترین دستگاههای کشور هستیم. وزارت خارجه کمتر از 100 میلیون دلار بودجه داخلی و خارجی با سهمیه سازمانهای بینالمللی در اختیار دارد. حقوق یک دیپلمات کشور ما با یک کشور جهان چهارمی قابل مقایسه به لحاظ کم بودن نیست. اما متاسفانه میگویند حقوق دیپلماتها نجومی است.
ظریف ادامه داد: البته به شما حق میدهم آنقدر که شما توقع دارید ما در بخش اقتصادی فعال نیستیم که امیدواریم در آینده این اتفاق بیفتد.
وزیر خارجه کشورمان در ادامه از پیشنهادها و انتقادهای حاضرین استقبال کرد و گفت: اینکه برخی از شما میگویید رسانههای ایرانی خبر میخورند برای این است که آنها (رسانههای خارجی) خبر میسازند. طبیعی است در این شرایط شما خبر بخورید. مثلاً سفر مقام عالی اماراتی به ایران از اساس دروغ بود و طبیعی است که رسانههای ایرانی چنین خبری را نداشته باشند. سفر اماراتیها در سطوح دیگر انجام میشود اما در سطح عالی نه.
وی در پاسخ به سوال خبرنگاری که از او درباره بج روی کت وی پرسید، گفت: همه عالم یک نماد، نشان یا پرچم که نماد وزارت خارجهشان است، دارند. اما ما نداریم. تلاش کردهایم که یک نشانی را به عنوان نماد وزارت خارجه درست کنیم و برای این کار هم از مسیر قانونی رفتیم. یکی از اساتید خوب معماری کشور این کار را قبول کردند تا این نشان را درست کنند و این دارد مراحلش میگذرد. من خواستم از آن نماد و نشان یک رونمایی داشته باشم از این رو آن را روی کت خودم استفاده کردم و امیدواریم در آیندهای نزدیک همه دیپلماتها از این نشان استفاده کنند.
در ابتدای این جلسه سه ساعته که با حضور تعداد زیادی از فعالان توئیتری، اینستاگرام و دیگر فضاهای مجازی دعوت شده بود، به فراخور حاضران صحبتهای خود را شامل انتقادات، پیشنهادات و توصیهها به وزیر و مسئولین حاضر در این نشست بیان کردند. شایان ذکر است پرویز اسماعیلی نیز در این نشست حضور داشت.
در پایان این نشست گپ و گفت حاضران که بعضاً از خبرنگاران رسانههای مختلف از تمامی جناحها و گروههای کشور بودند با محمدجواد ظریف ادامه داشت و همچنین بازار عکس یادگاری با رئیس دستگاه دیپلماسی نیز داغ بود.
منبع: صدای ایران
کلیدواژه: ظریف خبرنگار روس
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت sedayiran.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «صدای ایران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۵۴۷۶۵۸۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
حـذف کودکان مهاجر از سلامت
حتی وقتی پانزدهم اسفندماه سال گذشته، سخنگوی وزارت بهداشت خبر داد که خدمات درمانی برای کودکان زیر ۷ سال در مراکز درمانی دولتی رایگان شده، باز هم این کودکان مهاجرند که نادیده گرفته و حذف شدند.
به گزارش هممیهن، سل میگیرند، بیماریهای عفونی و پوستی به جانشان میافتد، سرماخوردگی و بیماریهای فصلی همراه همیشگیشان است، دچار سوختگی میشوند و عفونتها رهایشان نمیکند. بیماریهای تالاسمی، هموفیلی و سرطانها هم در میانشان دیده میشود. کودکان مهاجر، افغانستانیهایی فراری از جنگ، طالبان، فقر و تنگدستی، با وسایلشان بغچه شدند و با خانوادههای آشفته و سرگردانشان راهی ایران. گروهی سر از خیابانها درآوردند، گروهی از کارگاههای زیرزمینی و در کشور غریبه، نه در مدارس صندلی دارند، نه در مراکز درمانی، تختی برایشان خالی شده. آنها شهروندان غیرقانونی هستند که حتی به وقت بیماری، اگر پولی نداشته باشند که اغلب هم کارگرند و ندار، چارهای جز رنجوری ندارند.
فعالان حقوق کودک و آنها که در زمینه آموزش و درمان کودکان مهاجر بهویژه افغانستانیها فعالیت میکنند، میگویند که وزارت بهداشت در یک دوره، بخش قابلتوجهی از هزینههای درمان این کودکان و بهطور کلی بیماران افغانستانی و مهاجر را پرداخت میکرد، اما حالا که اوضاع اقتصادی به هم ریخته و بیمارستانها فقیرند، حمایتها هم قطرهچکانی شده و بخش مددکاری بیمارستانها خدمتی برای این گروه ندارد. حتی وقتی پانزدهم اسفندماه سال گذشته، سخنگوی وزارت بهداشت خبر داد که خدمات درمانی برای کودکان زیر ۷ سال در مراکز درمانی دولتی رایگان شده، باز هم این کودکان مهاجرند که نادیده گرفته و حذف شدند.
رایگانشدن خدمات درمانی برای کودکان زیر ۷ سال از مهرماه سال گذشته مطرح شد. آن زمان وزیر بهداشت اعلام کرد، کودکان در این گروه سنی، در بیمارستانهای دولتی خدمات رایگانی دریافت میکنند. بهرام عیناللهی، این کودکان را آیندهسازان کشور خوانده و گفته بود که این طرح، به اجرای بهتر قانون جوانی جمعیت کمک میکند. چراکه به گفته سخنگوی این وزارتخانه در نیمه اسفندماه، موضوع رایگانشدن همه خدمات سرپایی و بستری کودکان زیر ۷ سال در راستای اجرای قانون حمایت از خانواده و جوانی جمعیت، در هیئتدولت تصویب شده است.
پدرام پاکآیین گفته بود: «با ابلاغ مصوبه خدمات درمانی رایگان کودکان، همه بیمههای پایه، مکلف به پرداخت ۱۰۰ درصد تعرفه دولتی برای همه خدمات درمانی، سرپایی و بستری کودکان زیر ۷ سال هستند.» خدماتی مانند معاینه، آزمایشگاه، تصویربرداری، توانبخشی، همچنین استفاده از کیت غربالگری نوزادان در مراکز دولتی دانشگاهی کشور، تحت پوشش این طرح قرار دارد.
این مسئول در وزارت بهداشت این را هم گفته بود که: «آن بخش از خدماتی که ممکن است تحت پوشش بیمههای پایه نباشد، تا سقف تعهد سازمانهای بیمهگر از محل دیگری تأمین خواهد شد.»
چند روز پیش هم سعید کریمی، معاون درمان وزارت بهداشت تاکید کرد که هرگونه درمان سرپایی و بستری بدون پرداخت هزینه از جیب بیمار انجام میشود. همه بیمارستانها ملزم به رعایت آن هستند و اگر کودکی را پذیرش نکنند، با آنها برخورد میشود. مردم تخلفات را به سامانه ۱۹۰ اطلاع دهند. او این را هم اضافه کرد که دارو، تحت پوشش این برنامه نیست.
این برنامه وزارت بهداشت از اسفندماه سال گذشته کلید خورد، اما آنطور که برخی منابع میگویند، بودجهای برای آن در نظر گرفته نشده و عملاً اجرا نمیشود. اینها را یونس عرب، مدیرعامل انجمن تالاسمی ایران میگوید. به گفته او، از سال ۷۶ تا دو سال پیش، درمان بیماران تالاسمی رایگان بود، اما حالا سالانه نزدیک به ۱۰ میلیون تومان هزینهشان میشود که باید از جیب پرداخت کنند، درمان رایگان بیماران زیر ۷ سال شعار است و در این مدت گزارشی مبنی بر رایگان بودن آن اعلام نشده است.
تاخیر برای دیالیز به دلیل فقرشرط دیگر این طرح، اما پوشش بیمهای است، با همین شرط بسیاری از مهاجران خط میخورند؛ کودکان مهاجری که بهدلیل ورود غیرقانونی به ایران، توانایی استفاده از خدمات درمانی رایگان ندارند و در ادامه روندی که پیشازاین هم وجود داشت، پروسه درمانشان، کامل نمیشود. همه اینها در شرایطی است که بهگفته مدیرعامل انجمن بیماران تالاسمی، بیشتر مبتلایان به تالاسمی در میان مهاجران غیرایرانی کودک هستند؛ از نوزاد تا نهایت ۱۵-۱۴ ساله. آنها برای هربار دیالیز، باید دو میلیون تومان و برای استفاده از داروی خوراکی آهنزدا، دو میلیون تومان دیگر هزینه کنند. ۵۰۰ هزار تومان هم پول ویزیت و داروهای دیگر میشود.
عرب میگوید که گاهی میتوان برای این بیماران از بیمارستانهای دولتی تخفیف گرفت و داروهای اهدایی را در اختیارشان قرار داد. این موضوع شامل بیماران فاقد هویت هم میشود: «ما نمیگذاریم این بیماران اذیت شوند.»
انجمن بیماران تالاسمی به آنها کارت اختصاصی داده و از طریق همین کارت، به عدد ۱۵۰۰ مهاجر افغانستانی مبتلا به تالاسمی رسیدهاند؛ افرادی که اغلب سنشان کم است. درمان آنها در کشور مبدأ نامناسب بوده و این موضوع روی حالشان در ایران تاثیر گذاشته. بیشترشان ساکن تهران، گلستان و سیستان و بلوچستاناند. او میگوید که در بسیاری از موارد این بیماران توانایی مراجعه ندارند، مثلاً باید ۲۰ روز یکبار تزریق انجام دهند، اما گاهی به ۴۰ روز میرسد که فشار زیادی به بیمار وارد میشود.
البته این موضوع هم تنها شامل بیماران غیرایرانی نمیشود، بیماران ایرانی بهویژه در جنوب کشور هم گاهی بهدلیل هزینههای بالا، جلسههای تزریقشان با تاخیر انجام میشود، چون با پول یارانهای که میگیرند، زندگی میکنند. او در ادامه صحبتهایش به کمکهای بینالمللی برای درمان بیماران غیرایرانی در ایران اشاره و انتقاد میکند که این نهادها، صلاحیت شناسایی این بیماران را ندارند: «شورای مهاجرت نروژ ـ سازمان امور پناهندگی نروژی - یا همان انآرسی، بودجه سالانهای از کمیسیون اروپا برای کمک به این بیماران دریافت میکند، اما عملاً این اتفاق نمیافتد. ما با اداره کل مهاجران وزارت کشور، کمیساریای عالی پناهندگان و... صحبت کردهایم که این شورا صلاحیت لازم برای تشخیص موارد حیاتی کمکدرمانی را ندارد و این کار باید از سوی نهادهای مدنی انجام شود، آنها برای این بیماران هزینه چندانی نمیکنند، هرچند تحت نظر وزارت کشور فعالیت میکنند.»
وضعیت شیوع بیماریها در افغانستان نامناسب است، هرچند وقت یکبار خبری از شیوع یک بیماری در این کشور منتشر میشود و از آنجایی که این افراد در رفتوآمد همیشگیاند، خطر انتقال این بیماریها به داخل کشور هم وجود دارد. مثل خبری که سهروز پیش منتشر شد و نشان دادکه سه بیماری از داخل افغانستان وارد کشور شده است؛ آبله مرغان، سرخک و آنفلوآنزا که در سطح مناطق تحت پوشش دانشگاه علومپزشکی مشهد دیده شده است.
مددکاری بیمارستانها جمع شدهعلیاکبر اسماعیلپور، یکی از فعالان مدنی و مدیر یکی از مؤسسههای مردمنهاد در مناطق آسیبدیده است که در زمینه مهاجران افغانستانی و حمایت از کودکانشان فعالیت میکند. او میگوید، تاکنون خبری درباره رایگانشدن درمان کودکان زیر ۷ سال نشنیده، اما بهطور کلی اگر هم چنین اتفاقی بیفتد، قطعاً کودکان افغانستانی را شامل نمیشود: «ما همیشه هزینههای زیادی برای درمان این کودکان پرداخت میکنیم و دراینزمینه انجمن پویش همیاری با کودکان فعالیت زیادی کرده و هزینههای درمان این کودکان را پرداخت میکند.»
به گفته او، بخش مددکاری بیمارستانها جمع شده و کاری برای مهاجران نمیکند وقتی هم بخواهند با آنها حساب کتاب کنند، بهعنوان یک خارجی قیمتها را اعلام میکنند. او درباره اینکه اگر مورد حادی به آنها گزارش شود چه اقدامی انجام میدهند، توضیح میدهد که از ارتباطها و انجیاوهای دیگر کمک میگیرند. بیمارستانها بهندرت تخفیف میدهند.
کمک مالی سازمانهای بینالمللی در دولت قبلپیمان حقیقت طلب، مدیر پژوهش انجمن دیاران است؛ انجمنی که در زمینه پیگیریهای حقوقی مهاجران فعالیت میکند. او میگوید که آنها بهطور مستقیم با این مسائل در ارتباط نیستند، اما در دولت قبلی اقدامی که صورت گرفت این بود که با همکاری وزارت رفاه، وزارت کشور و وزارت بهداشت، بخش زیادی از هزینههای درمان این افراد ازسوی سازمانهای بینالمللی پرداخت میشود؛ هم برای کودکان، هم برای بزرگسالان، اما کودکان در اولویت بودند. حالا، اما مشخص نیست که این هزینهها پرداخت میشود یا خیر: «نمیتوانستند این هزینهها را در بخش آموزش، از این سازمانها بگیرند، اما در بخش درمان میگرفتند. آن سازمانها هم هماهنگ بودند. مثل انآرسی، یو ان و... حالا نمیدانیم این اقدامات انجام میشود یا خیر.»
بااینهمه او تاکید میکند که نباید تفکیکی در گرفتن خدمات درمانی وجود داشته باشد: «در پیماننامه جهانی حقوق کودک و حتی در قوانین داخلی مثل قانون حمایت از کودکان و نوجوانان، تابعیت را بهرسمت نشناختهاند یعنی کودک مهاجر هم حق بهرهمندی از تمام این تسهیلات را دارد: «شرایط بیمارستانها بهدلایل اقتصادی خوب نیست و ضعیفتر از گذشته شدهاند و نمیتوانند از این کودکان حمایت کنند. ازسویدیگر این کودکان مهاجر بهویژه افعانستانیها، از یک شرایط جنگی و از یک کشور فقیر آمدهاند، طبیعتاً بیماریهای زمینهایشان نسبت به کودکان ایرانی بیشتر است؛ مخصوصاً در زمینه تغذیه.»
فقط بیمهشدههابااینهمه، اما محمدمهدی ناصحی، مدیرعامل سازمان بیمه سلامت تاکید میکند که تنها کودکانی که تحتپوشش بیمه هستند، میتوانند از این طرح استفاده کنند. او میگوید: «برای بهرهمندی از این خدمات، مهاجران باید بیمه شوند که شرایط آن هم فراهم شده است. دراینزمینه تفاهمنامهای با سازمان ملی مهاجرت انجام شده که این افراد میتوانند با پرداخت حق بیمه، یکسال بیمه شوند، تعرفهها هم نسبت به هزینه درمان، بالا نیست.» براساس اعلام او، این افراد، در صورت داشتن کد یکتا، به مراکز پیشخوان دولت مراجعه میکنند و خودشان را بیمه میکنند. با آنها هم همکاری خوبی صورت میگیرد.
با اینکه فعالان مدنی حوزه کودک میگویند که بیمارستانها بهدلیل شرایط اقتصادی، معمولاً کمکی به این افراد و خانوادههایشان نمیکنند، اما ناصحی تاکید میکند که همکاری خوبی در بیمارستانها با این افراد صورت میگیرد و حتی گاهی خود بیمارستان هزینه را پرداخت میکند.
کودکان درگیر بیماریهای عفونی، پوستی و تغذیهاییکی از فعالان کودک که نزدیک ۱۰ سال سابقه فعالیت در زمینه درمان کودکان را داشته هم تایید میکند که اغلب هزینههای درمان کودکان مهاجر را خیران پرداخت میکردند. او که نخواست نامش در گزارش بیاید، میگوید که حجم مراجعههای بیمارستانهای دولتی بسیار بالاست و اولین قدمی که برای پرداخت هزینه بیماران نیازمند انجام میشود، مراجعه به بخش مددکاری بیمارستانهاست، اما این بخش هم در سالهای اخیر بهدلیل بالا رفتن میزان مراجعهها، همچنین سیاست وزارت بهداشت در ارتباط با مهاجران، کارایی چندانی ندارد.
وزارت بهداشت به این بیماران در پرداخت هزینههایشان، نه اینکه تخفیف ندهد، بلکه تخفیفها بسیار ناچیز است و اگر هم مورد حادی بوده و پولی جور نشده، کودک بیمار هم از درمان بازمانده است. به گفته او، این موضوع برای کودکان ایرانی بدون شناسنامه هم صادق است: «خانوادههای ایرانی برای دولتی حسابشدن هزینههای درمان خود و فرزندانشان، باید استشهاد محلی جمع کرده و یک فرآیند قانونی طی کنند که باتوجه به شرایط و فقر فرهنگی این خانوادهها، عملاً اینکار انجام نمیشود.»
به گفته این فعال مدنی، نهادهای مردمی همواره کمک میکنند تا هزینههای درمان این کودکان تامین شود: «کودکان در مناطق حاشیهای، با انواع بیماریها ازجمله بیماریهای عفونی مواجهاند، دلیل آن هم فقر و سوءتغذیه آنهاست. آنها درگیر سرماخوردگی، آنفلوآنزا و سویههای مختلف کرونا هستند و بهدلیل شرایط خاصی که دارند، بدن ضعیفتری نسبت به سایر کودکان دارند و مستعد ابتلا به انواع بیماریها هستند. بیماریهای پوستی را هم باید به این دایره اضافه کرد. برخی از این کودکان در زمینهای کشاورزی کار میکنند، گروهی زبالهگرد هستند و بیشازهمه در معرض ابتلا به بیماریهای پوستی قرار دارند.»
مراجعه دیرهنگام درماناو براساس تجربه ۱۰ ساله فعالیت در این حوزه تاکید میکند که درصد تخفیف بیمارستانها پایین است، مثلاً اگر ۱۵-۱۰ میلیون تومان هزینه درمان شود، آنها یک تا دو میلیون تومان تخفیف میدهند و مابقی را خانوادهها باید تامین کنند. وقتی این هزینهها بالا میرود، خانوادهها هم دیرتر مراجعه میکنند و کودک درگیر وضعیت اورژانسیتری میشود: «ما شاهد بودیم در خانوادههای درگیر اعتیاد، زمانیکه کودک دنداندرد میگرفت، روی دندان کمی مواد میگذاشتند تا آرام بگیرد، چون توانایی مراجعه به مرکز درمانی ندارند.»
براساس اعلام او، گاهی ایرانیانی که شناسنامه دارند، بهدلیل اینکه باید سهمی از پرداختیها را داشته باشند، باز هم نمیتوانند برای درمان مراجعه کنند: «بیمه سلامت حتی برای خود ایرانیان هم پوشش وسیعی ندارد. یادم است که ما کودکان مبتلا به سرطان، پیوند مغز و استخوان و درگیر مشکل قلبی داشتیم که خیلی هم بیماریشان حاد بود، آنها توانایی درمان در مراکز درمانی را نداشتند.»
او ادامه میدهد: «ما در دورهای که در قالب یک نهاد رسمی فعالیت میکردیم، بارها با مسئولان جلساتی برگزار کردیم و حتی به تفاهمنامهای رسیده بودیم که یک کُد شناسایی برای این کودکان بدون شناسنامه داده شود تا آنها از طریق همین کُدها بتوانند یکسری موارد درمانی یا درمان اورژانسی داشته باشند. این تفاهمنامه تا جایی پیش رفت، اما بهمحض تغییر دولت، برنامهها متوقف شد.» این فعال مدنی، درباره وضعیت درمان کودکانی که بیماریهای خاصتری مانند سرطان، تالاسمی، هموفیلی و... دارند، توضیح میدهد که این کودکان از سوی برخی نهادهای تخصصی مورد حمایت قرار دارند.
به گفته این فعال مدنی، تعداد ورودی کودکان بیمار به بیمارستانهایی مانند امامخمینی، مرکز طبی کودکان، بیمارستان مفید و... آنقدر بالاست که قشر متوسط ایرانی بهدلیل گرانی درمان، مدتها در صف انتظار باقی میمانند، چون توانایی پرداخت در بیمارستانهای خصوصی را ندارند. میزان مراجعه به بیمارستانهای دولتی، روزانه ۶۰-۵۰ نفر است. حتی وقتی برخی از نهادهای مردمی دراینزمینه اقدامی انجام میدهند، بخش مددکاری بیمارستانها آنقدر سرشان شلوغ است که دیگر حواسشان به معرفی این افراد به نهادهای مربوطه نیست.
ازسویدیگر بهدلیل شرایط اقتصادی، آنها نمیتوانند تخفیفهای زیادی به این بیماران بدهند. البته دراینمیان هم وزارت بهداشت رویکرد انسانمحوری در زمینه درمان ندارد و به این بیماران بهعنوان توریست سلامت نگاه میکند، درحالیکه این کودکان از فقر و بدبختی وارد کشور شدهاند.» او درباره بیماریهایی که بین کودکان مهاجر شایع است هم توضیح میدهد و به یک غربالگری اشاره میکند که ۶-۵ سال پیش انجام شد و نشان داد که در کورههای محمودآباد، میزان ابتلا به سیل در میان کودکان جدی است که احتمالاً بهدلیل کار کردن آنها با آجر و خاک بود که این مسئله را تشدید میکرد.
به اعتقاد او، درمان کودکان، ایرانی و غیرایرانی ندارد. این کودکان در سالهای اول زندگیشان بهسر میبرند، آسیبپذیرترند و نمیتوانند از خود مراقبت کنند. در کنار کودکان، زنان هم نیاز به حمایت دارند؛ چراکه در مناطق حاشیهای و در خانوادههای درگیر اعتیاد، بارِ زندگی بر دوش زنان است و اگر آنها بیمار شوند، کل خانواده آسیب میبیند.
سلامت، ایرانی و خارجی نداردطاهره پژوهش، پیشازاین مدیرعامل انجمن حمایت از حقوق کودکان بود و حالا عضو این انجمن است. او سابقه سالها فعالیت برای حوزه کودکان آسیبدیده دارد و حالا میگوید که از زمان دولت آقای خاتمی، بحث بر سر این بود که همه از طریق سازمان تامین اجتماعی بیمه شوند و دفترچه داشته باشند، تا دولت روحانی هم چندین دفترچه برای این کودکان و خانوادههای مهاجر صادر شد: «یکی از کودکان ما درحالحاضر بهدلیل ابتلا به سندروم گیلنباره ـ که یک بیماری نادر التهاب دستگاه عصبی محیطی است ـ مبتلا شده که هزینه بسیار زیادی دارد و یکی دیگر در پی انفجار نارنجک در چهارشنبهسوری سال گذشته، بستری است. آنقدر هزینه این بیماران بالاست که کارکنان بیمارستان پول جمع کردند تا توانستند هزینههای درمان را پرداخت کنند.»
او درباره خبر اخیر وزارت بهداشت درباره درمان رایگان کودکان زیر ۷ سال تاکید میکند که چنین چیزی را شاهد نبودهاند: «تا جایی که ما با این موضوع درگیر بودهایم، ندیدم که هزینههای درمان برای کودکان زیر ۷ سال رایگان باشد.» او هم میگوید که معمولاً در مواجهه با کودکان مهاجر بیمار، سراغ خیران میروند: «بهدلیل گرانشدن دارو، شرایط این کودکان بسیار سخت است. آنها دچار مشکلات سوءتغذیه، بلوغ زودرس، مشکلات تنفسی، مشکلات دندانپزشکی و... هستند. آنها هم نسبت به درمان آگاهی ندارند، هم امکاناتی در اختیارشان قرار نگرفته. برخی از این بیماریها کهنه میشود و درنتیجه هزینه درمانشان هم بالا میرود.»
او به پیماننامه حقوق کودک که همه کودکان را در بهرهمندی از خدمات، یکسان در نظر گرفته، اشاره میکند: «طبق پیماننامه حقوق کودک، دولت متعهد شده که تمام امکانات پزشکی و بهداشتی را برای این کودکان فراهم کند، در عمل، اما چنین اتفاقی نیفتاده است. ما در جلسهای که با وزارت بهداشت درهمینزمینه داشتیم، با این پرسش نماینده وزارتخانه مواجه شدیم که شما هزینههای درمان را تامین میکنید؟ ما گفتیم که نهادهای مدنی توانایی پرداخت این هزینهها را ندارند.
آنها غیردولتی هستند و هیچ جایی در بودجهشان این هزینهها در نظر گرفته نشده است. وزارت بهداشت میگوید، پول ندارد و حالا که بحث درمان کودکان زیر ۷ سال است، آنها از چه کانالی میخواهند این بودجه را تامین کنند؟» براساس اعلام او، بنابر ماده ۲۸ پیماننامه حقوق کودک، امکانات پزشکی و درمانی باید برای تمام کودکان فراهم شود، این شامل تمام کودکانی میشود که در ایران زندگی میکنند. نمیتوان گفت که با شیوع یک ویروس، تنها کودکان ایرانی واکسینه شوند.
پژوهش میگوید که در دورهای سازمان ملل و سازمان امور پناهندگان، درصدی از هزینههای درمان را پرداخت میکرد؛ حدود ۷۰ درصد. اما باز هم این مسئله برای کودکان دارای کارت انجام میشد. بعد از حکومت طالبان، کودکانی که وارد کشور شدند، با معضلات زیادی مواجه بودند ازجمله بیماریهای درماننشده: «به نظر میسد یک سیاست مهاجرتی درست، میتواند بسیاری از این مشکلات را حل کند، یعنی کودکانی که وارد کشور میشوند در جایی ثبت شوند. وقتی کسی بهعنوان شهروند یا پناهنده در جایی زندگی میکند، باید از امکانات پزشکی هم بهرهمند شود. اگر سیاست مهاجرتی اصلاح شود، مردم هم خیالشان راحت میشود. سلامت، موضوعی نیست که بتوانیم ایرانی و خارجی کنیم. فاکتوری برای کل جامعه است و دولتها متعهد شدهاند، برای منافع کشور فعالیت کنند.»