ماجرای غمانگیزترین سرنوشت شاعرانه در ایران/ آمپول هوا؛ تاوان سرودن از آزادی!
تاریخ انتشار: ۲۵ مهر ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۵۴۹۵۶۳۰
به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، شاید غمانگیزترین سرنوشت شاعرانه در ایران متعلق به محمد فرخی یزدی باشد؛ شاعری که در عمر ۵۰ سالهاش انواع رنجها را به جان خرید و سرود: «زندگی کردن من مردنِ تدریجی بود/ آن چه جان کَند تنم عمر حسابش کردم». او در سال ۱۲۹۷ قمری به خاطر شعری که در اعتراض به حاکم یزد سرود، زندانی و دهانش دوخته شد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
بیشتربخوانید: خانه فرخی پاتوق هنرمندان می شود
ویژگی اصلی شعر فرخی یزدی آزادیخواهی و اعتراض است؛ دیگر ویژگیهای شعر او چیست؟
فرخی یزدی از شاعران غزلسرای معاصر است که آن چه را آرمان مشروطهخواهان بوده، به صورتهای مختلف در غزل منعکس کرده و طبیعی است که عمدهترین این آرمانها اعتراض، آزادیخواهی و دادگری برای جامعه باشد. در غزل فرخی هم، اینها همه پیداست، به خصوص غزل سیاسی که در حقیقت با فرخی آغاز شده و شاید با او به پایان رسیده است.
یعنی شاعرانی مانند عارف قزوینی غزل سیاسی نسرودهاند؟
عارف قزوینی شاعر است و انواع شعر دارد، ولی فرخی یزدی غزلسراست و در بیشتر غزلهای او رنگ آزادیخواهی و اعتراض دیده میشود. نتیجه این اعتراضها هم برای فرخی بسیار سنگین بوده است؛ یعنی بارها به زندان افتاده و روزنامهاش توقیف شده است. به علاوه یک بار دهانش را دوختهاند که باید گفت در میان شاعران معاصر و کلاسیک غیر منتظره است.
نحوه مرگش هم همینطور.
بله. مانند امیر مختار کریمپور شیرازی و میرزاده عشقی؛ یعنی شاعران حساس مشروطه که مرگشان به دست مخالفان بوده و آنها را به شکلهای مختلف شکنجه داده و کشتهاند.
شعر سیاسی و اعتراضی فرخی را تا چه اندازه میتوانیم واجد ارزش ادبی و ملاکهای زیباییشناسی بدانیم؟
شعر فرخی یزدی خالی از ملاکهای زیباییشناسی نیست. غزل سیاسی او از لطافتهای معنایی و مفاهیم والا و آراستگی و پیراستگی ظاهری برخوردار است. او هم به جنبههای هنری و هم معنایی توجه بسیار داشته که جنبههای معنایی بیشتر متوجه آرمانهایی است که در صدر مشروطه مورد توجه شاعران و نویسندگان بوده است.
تأثیر شاعران کلاسیک فارسی مانند مسعود سعد سلمان و سعدی را که عدهای گفتهاند در شعر فرخی یزدی دیده میشود، تا چه حد میدانید؟
البته ما نمیتوانیم بگوییم متأثر از دیگران نیست، ولی هر زمانی اقتضای خودش را دارد. زمان فرخی یزدی با زمان مسعود سعد متفاوت است؛ در زمان فرخی تا حدی فضا باز میشود. در حالی که در زمان مسعود سعد یا مانندگانِ او بیشتر حاکمانی هستند که آن چه دلشان بخواهد انجام میدهند؛ به هر حال باید بپذیریم هر شاعری از گذشتگان بهره گرفته و تحت تأثیر آنها بوده است، ولی زمانِ هر شاعری اقتضای خودش را دارد.
میشود برای اشعار سیاسی فرخی یزدی تاریخ مصرف قائل شد؟ چرا شعر بیشترِ شاعران مشروطه به اندازه شعر ملک الشعرا بهار پررنگ نشد؟
شعر بهار همه جانبه است؛ او هم در متون تبحر فراوان داشته و هم خوب از آنها استفاده کرده است. در حالی که فرخی یزدی و دیگران چندان به آن عمق نرسیدهاند، ولی باید بگوییم بعضی از غزلهای فرخی تاریخ مصرف ندارد. یعنی در حقیقت، هم از جنبه زیباییهای لفظی و هم از جهت مفاهیم معنوی، میشود رویشان حساب کرد؛ مثل غزلی با این مطلع: «شب چو در بستم و مست از مینابش کردم/ ماه اگر حلقه به در کوفت جوابش کردم» که در حقیقت صرف نظر از جنبههای بیان اعتراضیِ زمان، یک موجودیت و موقعیت خاص اجتماعی را هم بیان میکند.
نحوه آشنایی استاد شفیعی کدکنی با فرخی یزدیاستاد محمدرضا شفیعی کدکنی در مصاحبهای که در بهار سال ۱۳۶۹ در فرانکفورت آلمان انجام داد و بعدها در مقدمه گزینه اشعار ایشان (نشر مروارید) منتشر شد، درباره آشناییاش با فرخی یزدی خاطره جالبی تعریف میکند: «اولین شاعر معاصری که در حقیقت تمام دیوانش را خواندم و خیلی خوشم آمد و تا حدی هم بر روحیهام اثر گذاشت، فرخی یزدی بود. یادم است یک همبازی دبیرستانی داشتم که یک بار کتابش خانه ما جا ماند. در آن از قدما شعرهایی بود و یک ترکیببند از فرخی سیستانی. در عالم بچگی شعرش مرا تحت تأثیر قرار داد.
به فکر افتادم بروم و این فرخی سیستانی را کشف کنم. مختصر پولی جمع کردم و راه افتادم توی کتابفروشیهای مشهد. همینجور رفتم تا خیابانی که کتابفروشی باستان توش هست. گمان میکنم سال ۳۱ بود. شاگرد کتابفروشی دید یک بچه مثلاً ده- دوازدهسالهای آمده دیوان فرخی سیستانی را میخواهد. گفت: فرخی سیستانی یک شاعری بوده است که همهاش در مدح پادشاهها و آدمهای قلدر شعر گفته و قیمتش هم گران است. من یک فرخیِ دیگری به تو میدهم که هم برای مردم و آزادی شعر گفته و هم قیمتش سه تومن است. ما هم سه تومن از این پول را دادیم و یک دیوان فرخی یزدی به جای سیستانی به ما داد. کتاب را با شوق باز کردم و تا خانه که رسیدم مقدمه و مقدار زیادی از شعرهایش را خوانده بودم. آن مقدمه خیلی مرا تحت تأثیر قرار داد. آن قضیه با آمپول هوا کشتنش و شعرهایی که علیه ضیغمالدوله شیرازی گفته بود و آن شعرش برای آزادی که لبش را دوخته بودند و.... فرخی یک شاعر قدرتمند و در نوع خودش، در غزل سیاسی یک سرآغاز است».
منبع: روزنامه خراسان
انتهای پیام/
منبع: باشگاه خبرنگاران
کلیدواژه: جالبترین ها خواندنی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۵۴۹۵۶۳۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
۳ مورد از شگفت انگیزترین اکتشافات مصر باستان؛ از شهر طلایی تا مقبره نفرین شده (+عکس)
مصر باستان یکی از دورههای تاریخی است که به خوبی مورد مطالعه قرار گرفته است و باستان شناسان تا به امروز همچنان در حال کشف یافتههای بزرگی هستند. در ادامه سه مورد از بزرگترین اکتشافات مصر باستان در تاریخ مدرن را جمعآوری کردهایم.
شهر طلایی اقصردر آوریل ۲۰۲۱، وزارت آثار باستانی مصر از کشف شهری به نام «ظهور آتن» خبر داد. گفته میشود قدمت این شهر گمشده به دوران سلطنت آمنهوتِپ سوم برمیگردد که حدود ۳۰۰۰ سال پیش رخ داد.
به گزارش روزیاتو، این شهر در جریان مأموریتی در نزدیکی شهر اقصر کشف شد و کارشناسان آن را مهمترین کشف از زمان یافتن مقبره توتعنخآمون توصیف کردند.
این شهر همچنین به «شهر طلایی گمشده اقصر» لقب گرفت و به بزرگترین شهر باستانی که تاکنون در مصر یافت شده است تبدیل شد.
در متون باستانی از «شهر طلایی اقصر» نام برده شده است که باعث شد بسیاری از کارشناسان در طول سالیان در جستجوی آن باشند.
ابوسِمبِلابوسمبل مکانی است که به خاطر دو معبد بزرگ سنگتراشیشده و برخی از شگفتانگیزترین نماهای صخرهای که قدمت آن به مصر باستان بازمیگردد، شناخته میشود.
این بنا توسط رامسس دوم در قرن سیزدهم قبل از میلاد ساخته شد. معابدی با اتاقهای اسرارآمیز که به قدری پیچیده طراحی شده بود که پرتو خورشید دقیقاً به داخلیترین نقطه معبد بتابد و مجسمه رامسس دوم را دو بار در سال درخشان و روشن کند.
این مکان در سال ۱۸۱۷ کشف شد، اما در سال ۱۹۶۰ به دلیل ساخت یک سد جدید، کل مجموعه منتقل و در زمینهای مرتفعتر بازسازی شد.
مقبره توتعنخآمون«شاه توت» مشهورترین فرعون مصر باستان است. او بیش از ۳۰۰۰ سال پیش از ۱۳۳۲ تا ۱۳۲۳ قبل از میلاد بر مصر حکومت میکرد.
توتعنخآمون به عنوان «پسر-شاه» نیز شناخته میشود زیرا تنها ۱۰ سال داشت که تاج و تخت را به دست گرفت.
پس از کشف مقبره در سال ۱۹۲۲، ۲۷ باستانشناس و دانشمند و حتی اعضای خانواده آنها در مدت کوتاهی بر اثر بیماریهای وحشتناک یا تصادفات عجیب جان خود را از دست دادند. این موضوع باعث شکلگیری شایعهای مبنی بر «انتقام توتعنخآمون» شد و برخی معتقدند که این مرگها تصادفی نبوده است.
توت عنخ آمون و بسیاری از اقلام موجود در مقبره او از آن زمان به موزه بزرگ مصر در قاهره منتقل شدند.
کانال عصر ایران در تلگرام