تردد بیش از هفت میلیون موتورسیکلت فرسوده در کشور
تاریخ انتشار: ۲۹ مهر ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۵۵۲۴۲۶۸
عضو هیات رییسه کارگروه صنایع اسقاط از تردد بیش از هفت میلیون موتورسیکلت فرسوده در کشور خبر داد و با بیان اینکه اسقاط موتورسیکلتهای فرسوده برای مراکز اسقاط صرفه اقتصادی ندارد، از سازمان حفاظت محیط زیست خواست که علت ممنوعیت اسقاط موتورسیکلت در شعاع ۱۲۰ کیلومتری تهران را اعلام کند.
اخبار اجتماعی- سیدابراهیم مناجاتی با بیان اینکه در شرایط فعلی بازار، صاحبان موتورسیکلتهایی که "هنوز راه میروند"، حاضر به فروش آنها برای اسقاط نیستند، اظهار کرد: طبق قانون، اسقاط هفت موتورسیکلت به اندازه اسقاط یک خودرو ارزش دارد؛ یعنی با اسقاط هفت موتورسیکلت میتوان یک گواهی اسقاط دریافت کرد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی افزود: از طرف دیگر دولت قیمت گواهی اسقاط خودرو را دو میلیون و ۵۰۰ هزار تومان تعیین کرده و با توجه به اینکه اسقاط هفت موتورسیکلت معادل اسقاط یک خودرو است، باید برای اسقاط هر موتورسیکلت حدود ۳۵۰ هزار تومان به مراکز اسقاط داده شود. این در حالی است که فروشندگان خودرو اسقاطی خود را کمتر از شش میلیون تومان و موتورسیکلت فرسوده خود را کمتر از دو میلیون تومان به مراکز اسقاط نمیفروشند.
به گفته عضو هیات رییسه کارگروه صنایع اسقاط، بنابراین مراکز اسقاط باید برای اسقاط موتورسیکلتهای فرسوده حدود دو میلیون تومان هزینه کنند، اما گواهی اسقاط آن را حدود ۴۰۰ هزار تومان بفروشند که این مسئله باعث میشود اسقاط موتورسیکلتهای فرسوده صرفه اقتصادی نداشته باشد.
به گفته وی، نبود صرفه اقتصادی در این صنعت باعث تعطیلی مراکز اسقاط و بیکاری کارگران شده است.
مناجاتی با بیان اینکه دولت باید راهکاری برای ایجاد انگیزه در صاحبان خودروها و موتورسیکلتهای فرسوده برای فروش وسیله نقلیه اسقاطی آنها ارائه دهد، تصریح کرد: مشکل بعدی این است که با توجه به ممنوعیت واردات خودرو، خریداری برای گواهی اسقاط وجود ندارد.
بر اساس مصوبه دولت، اسقاط خودروهای فرسوده وظیفه تولیدکنندگان و واردکنندگان خودروست؛ بهطوریکه طبق مصوبه دولت در سال ۱۳۸۷ خودروسازان باید ۳۰ درصد از تولیدشان را جایگزین خودروهای فرسوده کنند، اما این مصوبه تاکنون اجرا نشده است. همچنین واردکنندگان خودرو پیش از ممنوعیت واردات این کالا، به ازای واردات هر دستگاه خودرو، چهار تا هشت دستگاه خودروی سواری فرسوده را از رده خارج میکردند، اما بعد از ممنوعیت واردات خودرو گواهیهای اسقاط تولیدی در مراکز اسقاط خودرو نیز بیمشتری ماند .
چرا مراکز اسقاط تهران اجازه اسقاط موتورسیکلتهای فرسوده را ندارند؟
این مقام صنفی در ادامه یکی دیگر از مشکلات اسقاط موتورسیکلتهای فرسوده را ممنوعیت اسقاط این وسیله نقلیه در شعاع ۱۲۰ کیلومتری تهران اعلام کرد و گفت: این در حالی است که اسقاط وسایل نقلیه سنگین مانند کامیون در تهران ممنوعیتی ندارد.
وی همچنین از سازمان حفاظت محیط زیست خواست که علت ممنوعیت اسقاط موتورسیکلت در شعاع ۱۲۰ کیلیومتری تهران را اعلام کند.
بیش از ۷ میلیون موتورسیکلت فرسوده در کشور تردد می کنند
عضو هیئت رییسه کارگروه صنایع اسقاط در پایان خاطرنشان کرد که در حال حاضر حدود دو میلیون و ۵۰۰ هزار خودرو فرسوده و هفت تا هشت میلیون موتورسیکلت فرسوده در کشور تردد میکنند.
به گزارش ایسنا، طبق ماده ۱۱ آئیننامه فنی ماده دو لایحه هوای پاک که در شهریورماه سال ۱۳۹۷ به تصویب هیأت وزیران رسیده، "شمارهگذاری موتورسیکلت بنزینی منوط به اسقاط یک دستگاه موتورسیکلت است. موتورسیکلتهای برقی از شرط اسقاط معاف هستند". اما اسفند ماه سال گذشته هیات وزیران با به تعویق انداختن ماده مربوط به اسقاط موتورسیکلتهای کاربراتوری موافقت کرده و سرنوشت اجرای این طرح هنوز مشخص نیست.
منبع: افکارنيوز
کلیدواژه: محیط زیست خودرو فرسوده خودروسازان سازمان حفاظت محیط زیست موتورسیکلت واردات
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.afkarnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «افکارنيوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۵۵۲۴۲۶۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
لطفا خودخواهانه تردد نکنید!
رعایت نکردن قوانین در همه زمینهها نشانه زرنگی ما نیست. نشانه بیفرهنگی است. این امکانات نیست که با خود آسایش به همراه دارد بلکه استفاده درست از امکانات با خود آسایش و البته آرامش به ارمغان میآورد. یکی از این امکانات، وسایل حملونقل عمومی و مسیرهای خاصی است که به منظور به حداقل زمان ممکن رسیدن رفت و آمدهای ما وجود دارد، مثل مترو یا اتوبوسهای بیآر تی متأسفانه به رغم زمانبندی مناسب در خدماتدهی حملونقل عمومی، اما عدم رعایت برخی حقوق شهروندی از سوی خود شهروندان باعث میشود آسایشی در کار نباشد و همواره ناراضی باشیم و انگشت اتهام را سمت دیگران بگیریم. چندبار تا به حال این انگشت را سمت خود گرفتیم؟! انگار یک خودخواهی مستتر در رفتار عمومی خود داریم!
خیلی از ما حتی حاضر نیستیم چند دقیقه بیشتر صبر کنیم تا مسافران داخل مترو پیاده شوند و بعد سوار شویم! چند دقیقه تحمل نمیکنیم تا به کسی فشار وارد نشود، در نتیجه به هر زور و اجبار و تنشی شده، خودخواهانه و حتی به قیمت بسته نشدن مکرر در مترو، سوار میشویم. انگار این همیشه ما هستیم که عجله داریم، دیرمان شده، فرصتمان از بین میرود، قراری داریم، وقت ملاقات و تعیین قرار با پزشک و مشاور داریم و تنها این ما هستیم که اگر به جلسه نرسیم، مرگ و زندگیمان یکی میشود، انگار فقط بچه ما تنها در خانه مانده است، عزیز ما روی تخت بیمارستان است و والدین ما نیازمند کمک لحظهای ما هستند، خانه ما را دزد زده یا خطری ماشینمان را تهدید میکند، کلاس ما فقط مهم است و میهمان ما پشت در مانده است و... دیگران بیکارهایی بیش نیستند که جهت تفریح از حملونقل عمومی استفاده یا در خیابان رانندگی میکنند. از هزار نفر شاید تنها یک نفر اینگونه باشد. همه ما درگیریهایی در حد و اندازه خودمان داریم و صرفاً سطح دغدغهها تفاوت دارد!
متأسفانه این نگاه در شیوه رانندگیکردن هم بسیار اثرگذار است و تک تک ما در کف خیابانهای شهرمان از خودخواهیهای شهروندان به ستوه آمدیم. روز ایمنی حملونقل بهانهای شده تا درد و دلهای مشابه را بنویسیم. آن خودخواهی که بالاتر نوشتیم در رانندگی ایرانیها تلفیقی از لجاجت را هم دارد! دقت کردید؟!
جایی که مخصوص عبور افراد کمتوان است خودروی شخصی را پارک میکنیم و به این فکر نمیکنیم که این فرد ناتوان بنا به دلایل مختلف نیازمند فضای بیشتری برای پارک است. اصلاً چرا فکر میکنیم فقط این ما هستیم که برای پارک کردن خودروی خود صلاحیت داریم؟!
در خیابانی که فضای پارک خودرو میتواند برای چندین ماشین فراهم باشد طوری ماشین را پارک میکنیم که نه جلوتر و نه عقبتر امکان پارک خودرو وجود نداشته باشد. تنها به فکر خروج راحت و ساده خودمان از پارک هستیم! آیا غیر این است؟!
عابران پیادهای که قربانی رانندگان بیمعرفت شدند! بماند که کمتر کسی کارکرد خط عابر پیاده را میداند و حقی برای عابران و توقف کامل قائل است، اما حتی روی خط عابر پیاده پارک میکنیم. ما حتی داخل پیادهرو و مقابل پل و مدخل عابر پیاده پارک میکنیم فارغ از این حق که شاید پیرزن و پیرمردی توانایی عبور از بالاتر و پایینتر از آن ناحیه را نداشته باشد یا مادری با کالسکه مجبور شود مسیر خود را تغییر دهد که اینگونه امنیت او به مخاطره میافتد.
جایی که سطلهای زباله مکانیزه قرار داده شده ماشین را پارک میکنیم، نه صرف حمل زباله بلکه این حق شهروندان است که به راحتی دسترسی برای ریختن زباله خود داشته باشند.
شهرهای بزرگ معضل جای پارک دارد، بسیار خب به خاطر پیدا نکردن جای پارک، ماشین را جایی نگذاریم که برای سایرین ایجاد مزاحمت کند! به خاطر نیم متر پیاده روی کمتر، ماشین را دوبل نگذاریم! برسیم به شیوه رانندگی کردن که همه ما کم و بیش یکی از مصادیق آن هستیم.
از حاشیههای خاکی یا ویژه پارک بزرگراهها از کنار بقیه خودروهایی که دقیقهها است ایستادند به راحتی رد میشویم پیروزمندانه عبور میکنیم.
راهنمای ماشین که کلاً دکور و تزیینی است و اعتقادی به آن نداریم. بر عکس، اگر کسی راهنما بزند به جای اینکه مسیر را برای او خالی کنیم بلکه پا را روی پدال بیشتر فشار میدهیم تا مبادا چند ماشین از ما جلو بیفتد!
چرا باید انقدر فاصله را با ماشین جلویی کم کنیم که در نهایت مجبور شویم ترمز بیشتری بگیریم و استرس مضاعف هم به خودروی جلویی و عقبی بدهیم، هم خودمان! چرا وقتی در باند سه اتوبان با سرعت کم در حال حرکت هستیم مسیر را برای خودروهایی که سرعت بالاتری دارند باز نمیکنیم؟! چرا فکر میکنیم بقیه هم دوست دارند موسیقی که ما گوش میدهیم را به اجبار و با صدای بلند گوش دهند؟! گفته میشود درصدی از دعاوی و ضرب و جرح به همین فرهنگ رانندگی کردن و عدم رعایت حقوق دیگران برمیگردد!
راستی چرا با خانمها بیشتر لج میکنیم؟! چرا با دیدن یک خانم پشت فرمان مشکل داریم؟! با فرض غلط رانندگی نامناسب خانمها، چرا سعی نمیکنیم با ایجاد امنیت خاطر و روان به رانندگی بهتر آنها کمک کنیم؟! چرا فکر میکنیم با دستپاچه کردن یک خانم به موفقیت در رانندگی و طی مسیر میرسیم یا حتی فارغ از نگاه جنسیتی برای همه در رانندگی ایجاد دستپاچگی میکنیم. چراغ زدنهای ممتد در جاده و اتوبان، سبقتهای نزدیک به ماشین جلویی و... از جمله این موارد است.
متأسفانه این مثالها فقط به شهر و خودروهای شهری و شخصی برمیگشت. آمار بالای قربانیان جادهها حکایت دیگری از این مثالها است و این خودخواهی و لجاجت در جادههای بین شهری و توسط ماشینهای سنگین شکل مرگ به خود میگیرد. شاید بگوییم مشکل از ماشینها و خودرو سازان است. بله حق با شماست، اما وقتی یک مسیر ما را به سرمنزل مقصود نمیرساند باید مسیر را تغییر داد. ایمنترین خودروهای جهان هم در سرعت بالا تابوت مرگ هستند.
بخش اصلی ماجرا مربوط به فرهنگ ما در رانندگی و سیستم حملونقل چه در بعد عمومی، چه ریلی و چه جادهای است. فرهنگ ما استفاده از حملونقل را برای دیگران ایمن یا نا ایمن میکند و این صرف رانندگی نیست. یکبار برای همیشه یاد بگیریم در مترو و اتوبوس به افراد زل نزنیم. صفحه گوشی بقیه را نگاه نکنیم. داخل وسایل نقلیه عمومی سیگار نکشیم. مکالمات طولانی را در حملونقل عمومی قطع کنیم. آقایان محترم، چرا انتقام فضای محدود مترو و اتوبوس را از بانوان میگیرید و وارد حریم آنها میشوید؟!
موتورسوار محترم که قانون مخصوص به خود را داری، با عبور از چراغ قرمز و ورود ممنوع چرا خود و خانواده دیگری را به خاک سیاه مینشانی؟ از پیاده رو تردد نکن. بار بیش از اندازه ظرفیت روی موتور حمل نکن! موتور خود را طوری پارک کن که ماشینها امکان پارک داشته باشند. خیابانها حق مسلم تو نیست که دائماً برای خودروهای شخصی بوق و چراغ میزنی (البته توأم با ناسزا) که کنار بروند و تو رد شوی. ما باید طوری رانندگی کنیم که نه سرنشینان داخل خودرو و نه کسانی که بیرون از خودروی ما هستند اعم از عابران پیاده و سایر خودروها احساس خطر نداشته باشند و با امنیت تردد کنند. همه ما از این مثالها زیاد داریم که شاید اگر قرار باشد همه را بنویسیم، صفحات روزنامه برای آن کم باشد، پس فقط خودمان باید روی فرهنگ خود کار کنیم تا امنیت برای خودمان و سایرین فراهم شود.
منبع: روزنامه جوان
باشگاه خبرنگاران جوان وبگردی وبگردی