Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «اقتصاد آنلاین»
2024-05-06@22:57:21 GMT

مرد ۷۳ساله زن موردعلاقه‌اش را کشت

تاریخ انتشار: ۳۰ مهر ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۵۵۳۸۹۲۳

مرد ۷۳ساله زن موردعلاقه‌اش را کشت

به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از شرق،  مأموران پلیس مرداد امسال با شکایت پسر جوانی در جریان گم‌شدن زنی میانسال قرار گرفتند. این جوان به مأموران گفت: مادرم با من تماس گرفت و خواست به خانه‌اش بروم. وقتی رسیدم مادرم در خانه نبود؛ هرچه با تلفن همراهش تماس گرفتم فایده‌ای نداشت. من فکر می‌کنم اتفاقی برای مادرم افتاده ‌است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

بلافاصله مأموران تحقیقات خود را در این خصوص آغاز کردند و متوجه شدند زن میانسال به نام نسترن از مدت‌ها قبل با مردی که راننده کامیون ‌است در ارتباط بود. وقتی مأموران برای بازجویی از این مظنون به نام فریدون به خانه او رفتند، متوجه شدند او شبانه نقل مکان کرده ‌است. پلیس با ردیابی‌های فنی موفق به دستگیری متهم شد. این مرد 73ساله در بازجویی‌ها به قتل اعتراف کرد و گفت: بعد از اینکه از همسرم جدا شدم، با نسترن آشنا شدم. ما هشت سال بود که با هم ارتباط داشتیم و من مدام او را صیغه می‌کردم. زندگی خوبی داشتیم، آن‌قدر دوستش داشتم که هرکاری می‌خواست برایش انجام می‌دادم؛ تصمیم داشتم او را عقد دائم کنم. چون دو دختر بزرگ داشتم تا قبل از آن با نسترن عقد دائم نکرده ‌بودم، وقتی دختر‌ها سر خانه و زندگی خودشان رفتند من هم تصمیم گرفتم نسترن را عقد کنم. چندماهی به مسافرت رفتم و وقتی برگشتم از نسترن خواستم به دیدنم بیاید؛ قبول نکرد و گفت ازدواج کرده‌ است. روز حادثه به خانه‌اش رفتم و گفتم چرا با من این کار را کرده ‌است. من عاشقش بودم و هرچه می‌خواست برایش انجام دادم. پرسیدم چرا من را ترک کرد. نسترن گفت از زندگی با من خسته شده ‌بود و دنبال ثبات در زندگی‌اش می‌گشت و وقتی با شوهرش آشنا شد تصمیم گرفت با او ازدواج کند.

متهم ادامه داد: وقتی با نسترن صحبت می‌کردم فهمیدم زمانی که او صیغه من بود، خیانت کرده و با مرد دیگری ارتباط برقرار و سپس با او ازدواج کرده‌ است. این مسئله من را خیلی ناراحت کرد. نسترن در آشپزخانه داشت کار می‌کرد. چاقویی که برای تمیزکردن مرغ دستش بود را گرفتم و روی گلویش کشیدم و او را به قتل رساندم.

متهم گفت: جسد را مثله کردم و در کیسه‌های زباله قرار دادم و هر کیسه را در جایی رها کردم.

بازپرس با توجه به جثه ریز متهم و توانایی کم او گفته‌های این مرد را باور نکرد و از او خواست همدستش را معرفی کند اما متهم اصرار کرد خودش این کار را کرده ‌است. اما در نهایت اعتراف کرد دوستش با او همدست ‌است. متهم توضیح داد: بعد از قتل موضوع را به یکی از دوستانم خبر دادم؛ او اعتیاد داشت و همیشه دنبال پول بود؛ من هم با خودم فکر کردم کمی به او پول می‌دهم و کمک می‌کند جسد را از خانه خارج کنم. وقتی موضوع را به دوستم گفتم او به خانه مقتول آمد؛ با هم جسد را با چاقو تکه‌تکه کردیم و به فشم بردیم و هرکدام را یک‌جایی رها کردیم. از آنجایی که متهمان جسد را بسیار خرد و هر قطعه را در میان زباله‌های دیگر رها کرده‌ بودند ردی از جنازه کشف نشد اما متهمان همچنان بر اعتراف خود بر جنایت باقی ماندند. در نهایت با توجه به درخواست قصاص از سوی اولیای ‌دم کیفرخواست علیه مرد مسن و همدستش صادر و پرونده برای رسیدگی به دادگاه کیفری استان تهران فرستاده‌ شد و متهمان به زودی پای میز محاکمه می‌روند.

منبع: اقتصاد آنلاین

کلیدواژه: ازدواج استان تهران اعتیاد زباله قتل

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.eghtesadonline.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «اقتصاد آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۵۵۳۸۹۲۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

پسر نابغه ایرانی که به دستور دوست دخترش دست به سرقت می‌زد!

چندی قبل ماموران پلیس اعضای باندی را در پایتخت دستگیر کردند که به صورت سریالی، خودرو سرقت می‌کردند.

یکی از اعضای این گروه، دختری ۲۰ ساله به نام نیلوفر بود که در بازجویی‌ها اعتراف کرد علاوه بر همکاری با این باند، چند وقتی است که با پسرموردعلاقه اش نیز سرقت می‌کند.

با اعتراف نیلوفر، پسر مورد علاقه وی که مجرمی سابقه دار بود دستگیر شد و هر دو در بازجویی‌ها به سرقت‌های سریالی در پایتخت اعتراف کردند. تحقیقات از این دو نفر برای کشف جرایم احتمالی دیگر ادامه دارد.

می‌خواستم فضانورد شوم، اما تبدیل به سارق شدم

میثم متولد سال ۷۴ است. او پیش از این به جرم موبایل قاپی دستگیر شده و یک هفته پس از آزادی، مجددا سرقت هایش را از سر گرفته است. اینبار، اما شگردش را به سرقت ماشین تغییر داده است. میثم می‌گوید یک نابغه است که مواد مخدر زندگیش را تباه کرد و موجب شد تبدیل به سارق شود. گفتگو با این سارق نابغه که به دستور دختر مورد علاقه اش سرقت می‌کرد را در ادامه می‌خوانید.

پرونده ات نشان می‌دهد که سابقه داری.

یکبار به جرم گوشی قاپی دستگیر شده ام، الان هم به جرم سرقت خودرو و لوازم خودرو.

چه شد که تبدیل به سارق شدی؟

مواد مخدر و رفیق ناباب. این دو دست در دست هم دادند و موجب شدند که سر از دنیای تبهکاران دربیاورم. من زندگی بدی نداشتم، درس خوانده ام و می‌خواستم به رویا‌های بزرگم برسم. خانواده بدی هم ندارم، وضع مالی مان نسبتا خوب است. اما خود کرده را تدبیر نیست چرا که با دستان خودم زندگیم را تباه کردم.

چقدر درس خوانده ای؟

فوق دیپلم ریاضی محض دارم. شاید باور نکنید، اما همه مرا نابغه می‌دانند. از کودکی مسائل ریاضی را حل می‌کردم و حتی مسلط به زبان انگلیسی بودم. خیلی باهوش بودم و همه فامیل می‌گفتند آینده میثم روشن است و به جا‌های خوبی می‌رسد، اما خب حالا اینجا هستم و دستبند اتهام در دستانم.

تصورت این است که اعتیاد زندگیت را تباه کرد، چرا ترکش نکردی؟

تلاش کردم، اما نشد.

چه موادی مصرف می‌کنی؟

شیشه می‌کشیدم، اما این اواخر دختر موردعلاقه ام از من خواست تا ماده مخدر جدید کمیکال را مصرف کنیم. از خانواده ماری جوانا است و باعث ایجاد توهم شدید می‌شود. دلم می‌خواست فضانورد شوم و با سفینه به کره ماه سفر کنم؟ شاید برایتان عجیب باشد و باور نکنید، اما به خاطر هوش بالایم همه می‌گفتند موفق خواهی شد. اطلاعاتم نسبت به فضا خیلی زیاد است و اگر پایم به دنیای مجرمان و اعتیاد کشیده نمی‌شد، شاید الان ایران نبودم و انتخاب می‌شدم برای رفتن به فضا.

با چه شگردی سرقت می‌کنی؟

من قبلا موبایل قاپی می‌کردم. بعد از آزادی، دختر موردعلاقه ام به من گفت بیا برویم سرقت ماشین انجام دهیم. خودش با یک گروه کار می‌کرد و می‌گفت راه و روش سرقت ماشین را از آنها یاد گرفته است. او به من آموزش داد و وقتی اولین بار توانستم ماشین سرقت کنم، خوشم آمد و ادامه اش دادم.

چه خودرویی سرقت می‌کردید؟

از پژو و پراید گرفته تا ال ۹۰ و مزدا ۳.

با ماشین‌های سرقتی چه می‌کردی؟

چند روزی زیر پایم بود و با آن می‌رفتم سراغ سرقت‌های بعدی. سپس تحویل دختر موردعلاقه ام می‌دادم تا آن را در خیابان رها کند. اما الان متوجه شدم که او ماشین‌ها را به سردسته باندی که با آن کار می‌کرد می‌فروخت تا او با شیوه سند نمره آن را بفروشد و سهمش را بگیرد.

با دختر موردعلاقه ات چطور آشنا شدی؟

در خیابان با او آشنا شدم. ماشینش پنچر شده بود، کمکش کردم و همان روز آشنایی ما شکل گرفت. بعد متوجه شدیم هر دویمان معتادیم و سارق. همین وجه اشتراک باعث ایجاد علاقه میان ما شد، اما حالا هر دو دستگیر شده ایم.

منبع: همشهری آنلاین

tags # سرقت ، اخبار حوادث سایر اخبار (تصاویر) این گوسفند غول‌پیکر چینی از پورشه هم گران‌تر است! قارچ‌های زامبیِ سریال آخرین بازمانده (The Last Of Us) واقعی هستند! (تصاویر) عجیب و باورنکردنی؛ اجساد در این شهر خود به خود مومیایی می‌شوند آخرین حسی که افراد در حال مرگ از دست می‌دهند، چه حسی است؟

دیگر خبرها

  • مرگ؛ ایستگاه پایانی دو قاتل | اتفاق شیرین برای یک محکوم به قصاص که تا یک قدمی چوبه دار قرار گرفت اما ...
  • مویس در تشریح علت افت وست هم: ما دیگر رایس، بهترین هافبک کشور را در اختیار نداریم
  • قتل هولناک زن جوان به دست پسرش
  • قتل هولناک زن جوان به دست پسرش | حمله قاتل با اسید به پلیس
  • پسر پرخاشگر مادر را کشت و جسدش را سوزاند
  • دستگیری پسر جوانی که مادر خود را به آتش کشید + جزئیات
  • قتل زن میانسال در دعوای مادر و دختری | دختر جوان تا یک‌قدمی چوبه دار رفت
  • مجازات دختر‌ی که باعث مرگ مادر معتادش شد
  • اعلام حکم دختری که باعث مرگ مادرش شد
  • پسر نابغه ایرانی که به دستور دوست دخترش دست به سرقت می‌زد!