Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «عصر ایران»
2024-04-27@01:01:57 GMT

صهیونیست ها با انتشار زوهر مخالفند

تاریخ انتشار: ۳۰ مهر ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۵۵۴۵۹۹۷

صهیونیست ها با انتشار زوهر مخالفند

محتوای اصل کتاب زوهر بحث توحید و آفرینش هستی از سوی خداوند یکتا است. مهم ترین اشتراکات دین اسلام و یهود اعتقاد به توحید و یگانگی خداوند است و تاکنون هیچ کدام از علما و دانشمندان اسلام از نظر توحیدی ایرادی به دین یهود نگرفته اند.

به گزارش ایسکانیوز، اخیرا در شبکه های اجتماعی در خصوص کتاب زوهر که ناشری آن را چاپ و توزیع نموده مواردی مورد ایراد قرار گرفته و به ارتباط این کتاب با افکار صهیونیست، جادوگری، خرافه پرستی و لزوم نظارت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به مجوز های صادره پرداخته شده است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

به همین منظور به سراغ جناب آقای دکتر علی اکبر افراسیاب پور دانشیار عرفان و ادیان دانشگاه شهید رجایی رفتیم و درباره این اتفاقات گفتگو کردیم.

به نظر شما ضرورت انتشار کتاب زوهر که این روزها حواشی زیادی به همراه داشته، چیست؟

اهمیت کتاب زوهر در این است که در دانشگاه درسی داریم به اسم «دین یهود» که یکی از منابع مهم این درس کتاب زوهر است. بدون این کتاب نمی‌توان این دین را فهمید و عالمانه آن را نقد و بررسی کرد.

متاسفانه ترجمه ای از این کتاب در ایران موجود نبود و چند ترم که من در دانشکده ادیان دانشگاه شهید بهشتی این درس را تدریس می کردم به دلیل عدم ترجمۀ کتاب زوهر، متن انگلیسی کتاب را به دانشجویان می دادم ترجمه کنند تا بتوانیم به عنوان متن درسی از آن استفاده کنیم و منتظر بودم این کتاب ترجمه شود. طبق سرفصل وزارت علوم این کتاب از منابع درسی رشتۀ ادیان است و واجب بود توسط ناشری مهم منتشر و ترجمه شود که ارزش و اعتبار علمی داشته باشد و ترجمه نادرست یا ضعیف سبب راه یافتن خطاها و تصورات نادرست خوانندگان به ویژه جوانان نشود.

آیا کتاب زوهر به نظر شما یک کتاب انحرافی به شمار می‌آید؟

من بسیار تعجب می­‌کنم از افراد فرهیخته ای که نسبت به متون مقدس ادیان آسمانی نامهربان هستند. یکی از ادیان رسمی کشور ایران دین یهود است و در قانون اساسی ما به رسمیت شناخته شده و یهودیان در مجلس شورای اسلامی نماینده دارند و در ایران بسیار محترم و ارزشمند هستند. اختلاف افکندن در این شرایط عملاً کاری است که صهیونیست‌ها خیلی از آن خوشحال می‌شوند و منتظر سوء استفاده از آن هستند. همان کاری که وهابیت مشغول انجام آن در ایران است. خوشبختانه تا کنون پیروان ادیان الهی زندگی در جهموری اسلامی را پذیرفته‌اند و خودشان را یک ایرانی تمام عیار می‌دانند.

از سوی دیگر، در دین یهود که شاید نزدیک ترین دین الهی، از منظر اعتقاد به توحید، به اسلام است، تفاسیری بر کتاب تورات نوشته شده که مهم ترین آنها تفسیر عرفانی تورات به نام کتاب زوهر است. این کتاب در قرن 13 میلادی گردآوری شده و یکی از متون مقدس دینی مربوط به چندین قرن پیش است؛ یعنی زمانی که اصلاً صهیونیسم در کار نبوده است. دقیقاً این موضوع به معنای آن است که صهیونیسم یک فرقه ساختگی و جعلی است و با خود کتابهای اصلی دین یهود در ستیز است. واقعیت این است که بنیادگرایان اسرائیل و صهیونیست‌ها با خود کتابهای اصلی یهودیت در ستیز هستند و اجازه چاپ آنها را نمی دهند.

نظر صهیونیست‌ها در بارۀ کتاب زوهر چیست؟

دین یهود مثل همۀ ادیان دیگر اهل ظاهر و بنیادگرایانی دارد که به ظاهر دین اکتفا می­کنند. در مقابل گروهی اهل باطن و معنویت‌گرا هستند که به باطن و حقایق دین توجه می­کنند که ما در اسلام هم همین قاعده را داریم. در یهودیت بخش تندرو و بنیادگرا به طور رسمی صهیونیست ها هستند که به ظاهر شریعت یهود اکتفا کرده اند.

اما بخش عمدۀ یهودیان باطن گرا و معناگرا هستند که تمایل آنها به عرفان را هم شامل می­شود. در عرفان یهودی عده ای به نام «قبالا» یا «کابالا» معروف هستند که مهم ترین تفسیر عرفانی تورات متعلق به آن هاست و این تفسیر همین کتاب زوهر است. این ها عرفای یهودی هستند.

اهل ظاهر مانند صهیونیست ها با زوهر مخالفند و اجازۀ انتشار آن را نمی دهند. مانند حنبلی ها و داعش که اجازه انتشار کتاب شیعی و عرفانی را نمی دهند. اما کتاب زوهر توسط این گروه کابالا نوشته شده است. سراسر این کتاب راجع به این است که خداوند چگونه در تمام هستی حضور دارد و نوعی نگاه وحدت وجودی، اگر این تعبیر درست باشد، در این کتاب دیده می‌شود. البته، این کتاب مربوط به هفتصد سال پیش است و ممکن است امروز کسانی آن دیدگاه را قبول نداشته باشند. ولی حداقل از دیدگاه عرفان تطبیقی جای بررسی این گونه نگاه ‌های عرفانی با نگاه عرفان غنی اسلامی از ابن عربی گرفته تا دیگران وجود دارد، و اهل دانشگاه حتماً باید از منظر تطبیقی این موضوع را بررسی کنند. برای حوزه های علمیه که می خواهند به شبهات جوانان پاسخ دهند، این موضوع خیلی جدی است.

محتوای کتاب زوهر چیست؟

محتوای اصل کتاب زوهر بحث توحید و آفرینش هستی از سوی خداوند یکتا است. مهم ترین اشتراکات دین اسلام و یهود اعتقاد به توحید و یگانگی خداوند است و تاکنون هیچ کدام از علما و دانشمندان اسلام از نظر توحیدی ایرادی به دین یهود نگرفته اند.

یعنی دین یهود دین توحیدی است و زوهر موضوع اصلی اش خداپرستی و آفرینش و تفسیری عرفانی از توحید است. به این صورت که خداوند توسط ده سفیروت (فرشته) مقرب مانند جبرائیل و میکائیل عالم هستی را خلقت کرده و این ارادۀ الهی است که در آفرینش اجرا می­‌شود. ماجرای این خلقت در کتاب زوهر در 18 فصل(صحیفه) آورده شده است.

نقش توحید در ادیان اسلام و یهود چیست ؟

در ادیان الهی شامل اسلام، یهود، مسیحیت و چند دین دیگر که بر اساس اعتقاد به وجود خدا استوار شده اند، مهم‌ترین عقیده ای که ابراز شده توحید و یگانگی خداوند است که در ادیان مختلف با مخالفت‌ها و موافقت‌ها و نظرات متفاوتی مواجه شده است. اما در اسلام و یهود یگانگی و یکتایی خداوند به طور مطلق مورد تایید است و هر دو دین الهی از هر نوع شرک کاملاً دوری کرده اند و بلکه مهم ترین اصل دین خود را توحید قرار داده اند و از این نظر هرگز توحید یهودیت مورد انتقاد واقع نشده و اگر انتقادی بوده در جنبه های دیگر این دین بوده است.

چرا در دوران جدید انتقادهایی به آیین شده است؟

در دوران جدید گروهی به عنوان شیطان‌پرست در غرب و به ویژه امریکا پیدا شدند که از علائم و نشانه‌های ادیان گذشته سوء استفاده می‌کنند و در مراسم انحرافی خود آن علائم را نصب می کنند؛ مثل خالکوبی که به هیچ عنوان مورد تایید ادیان اسلام و یهودیت نیست.

همین افراد از برخی از علائم دین یهود و عرفان یهودی استفاده کرده و در علائم خود آن ها را به کار برده اند. اما این امر نباید باعث شود که اندیشمندان ادیان معتبر کشور را به جرم اینکه شیطان پرست‌ها از علائم آن ها استفاده کردند مورد سرزنش قرار دهند. به هر حال، به نظر می‌رسد که نباید در کشور فضایی به وجود آوریم که به جای نقد عالمانه و بررسی‌های تطبیقی آب به آسیاب دشمن بریزیم و در فضایی که بنیادگرایانی چون وهابیت و داعش علیه جمهوری اسلامی عمل می کنند، به تفرقه دامن بزنیم و موضوعی که در سطح دانشگاه و حوزه تا کنون مورد بررسی قرار می گرفته به عرصه عمومی بیاوریم و جنجال بر سر آن راه بیندازیم. نه تنها در این مورد کتاب‌های متعددی به صورت ناقدانه و عالمانه نوشته شده بلکه مقاله های دانشگاهی متعددی هم در بررسی تطبیقی عرفان در ادیان دیگر و اسلام نوشته شده است و متخصصان بسیاری در این زمینه وجود دارد. بدون دسترسی به منابع اصلی نمی توان تحقیقی عالمانه و ناقدانه انجام داد.

منبع: عصر ایران

کلیدواژه: کتاب استاد عرفان

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.asriran.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «عصر ایران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۵۵۴۵۹۹۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

تداوم فرهنگی ایران از دیدگاه اسلامی ندوشن

علی اکبر جعفری ، عضو هیات علمی دانشگاه یزد به مناسبت ۵ اردیبهشت سالروز درگذشت دکتر اسلامی ندوشن ، در مطلبی نوشت:    اسلامی ندوشن کتاب رباعیاتش- بهار در پاییز-که فشرده دریافت‌های عمر خود می‌داند با این رباعی آغاز می‌کند:   «آن دخت پری‌وار که ایران من است پیدا و نهان بر سر پیمان من است هم نیست ولی نهفته در جان من است هم هست ولی دور ز دامان من است»    او عشق پیدا و پنهان خود به ایران را که جان در گرو آن دارد در این رباعی بیان می‌کند و البته که بیش از ده‌ها جلد از آثار ش نیز اعم از کتاب و مقاله، عنوان «ایران» بر تارک خود دارد. حتی نابجا نیست اگر بگوییم کمتر نوشته‌ای از او می‌توان یافت که در آن سخنی از ایران نرفته باشد .   اما با وجود این عشق پرشور به ایران، هرگز از تلخی‌ها و ناکامیابی های این سرزمین نیز دور نمانده و همواره اعتقاد و ارادت به ایران را با نقد و نقب معایبش باز‌خوانده است.   در مقدمه همین کتاب بهار در پاییز می‌نویسد: «این را موهبتی می‌دانم که در کشوری به دنیا آمده‌ام که پر از حکمت و عبرت و رمز و راز است، کشوری چون ایران که مانند معشوق‌های غزل فارسی هم دل‌فروز است و هم رنج‌دهنده.»     و شبیه به همین مضمون را در پایان جلد چهارم کتاب روزها و در بخش حسابرسی از خود نیز می‌آورد: «کشوری را نمی‌شناسم که آنچه ایران به من داد، توانسته باشد بدهد. با همه آن‌که افتاد مشکل‌ها... ، از این که در این خاک به دنیا آمده‌ام، از بخت خود شکرگزارم. ایران مانند معشوق غزل فارسی است که هم همۀ عوامل ستمگری را با خود دارد و هم نمی‌توان از او دل برگرفت.»     اسلامی ندوشن در اولین مقالۀ کتاب «ایران چه حرفی برای گفتن دارد؟» سیمای ایران باستان را در چهار محور ترسیم می‌کند؛ کشور آفتاب رخشان و آسمان پاک؛ واقع در ناف کره زمین، کم باران... از اینکه آفتاب رخشان داشته، خورشید فرمانروا و مهر در نظر مردمش پایگاه خاص یافتند و آسمان صاف‌ضمیر مردمش را به عمق لایتناهی متوجه کرد و کم‌بارانی سر مردمش را در انتظار دهش آسمان به بالا نگاه داشت و واقع بودن در مرکز جهان او را کشوری حادثه‌خیز کرد و سپس دین اشراقی‌اندیش زرتشتی را در خور توجه می‌یافت که در آن، اندیشۀ اشراقی ملهم از احساس و قلب مانع آن نیست که اهورامزدا خدای خرد نیز باشد در مقالۀ «ایران لوک پیر» از کتاب ایران و یونان در بستر باستان که در سال 1378 منتشر شد نیز به سیادت بی‌همتای سیاسی ایران در جهان باستان می‌پردازد و در تمدن امپراتوری هخامنشی، این اقتدار سیاسی را متکی بر برتری ایرانیان در کشاورزی و جنگاوری می‌شناسد.   «ایران و یونان» مقالۀ دیگری از این کتاب است که در کمال بی‌طرفی به مقایسه این دو کشور باستانی پرداخته شده است؛ هر یک زائیده اوضاع‌واحوال خاص سرزمین خود؛ ایران گرایش به فرهنگ عملی داشته است و یونان گرایش به فکر و چون‌ وچرا... ایران ادارۀ دنیای شرقی را بر عهده داشت، اما شهر-کشورهای یونان بیشتر از این باری بر دوش نداشتند که خود را بپایند. ازاین‌رو می‌توانستند در دو خط فلسفه و سوداگری کار کنند.   و سرانجام بر این نکته تأکید دارد که؛ هیچ‌کس نمی‌گوید که مردم ایران در دوران امپراتوری عیب‌هایی نمی‌داشته‌اند، ولی در میان عیب‌ها و حسن‌ها این نیز مهم است که یک حکومت ملت خود را سربلند و کارساز و ایمن نگاه دارد.   اما او در باره تاریخ ایران بعد از اسلام در کتاب «ایران چه حرفی برای گفتن دارد؟»   سقوط ساسانیان و گرویدن ایرانیان به دین اسلام را مهم‌ترین رویداد در تاریخ سه‌هزارسالۀ ایران می‌داند که موجب می‌شود تا با فروپاشی نظام طبقاتی ساسانی بسیاری از استعدادها مجال رشد بیابند و مرزهای کشوری که بر سر چهارراه شرق و غرب و شمال و جنوب بود به‌تدریج به روی اقوام و ملل گوناگون گشوده شود و آمیزشی در نژادها و فرهنگ‌های آن به وجود آید؛ و سپس بنا به شواهد تاریخی می‌گوید؛ بنی‌امیه که خلافت را به فساد آلوده‌اند سرزمین‌های فتح‌شده‌ای چون ایران را به دیده تحقیر می‌نگریستند.    همین رفتارها تبعیض‌آمیز به‌تدریج واکنش قوم ایرانی را برمی‌انگیخت و در غیاب قدرت فائقه سیاسی پیشین، برای مهار این اجحاف‌ها و برتری‌طلبی‌ها، نوعی سیادت فرهنگی را جانشین سیادت سیاسی سابق خود کرد.    اسلامی ندوشن، نخستین پیشگامان این جریان را ابن مقفع، طبری و حلاج می‌داند که در پیوند ذخایر فرهنگی ایران پیش و پس از اسلام جان‌فشانی کردند؛ اما او قرن سوم هجری را به‌واسطه احیاء زبان فارسی دری و سرایش شاهنامه فردوسی مهم‌ترین قرن تاریخ ایران پس از اسلام می‌شناسد و معتقد است اگر کشور اسیر دست تورانی‌نژادانی نظیر غزنویان و سلجوقیان و خوارزمشاهیان نشده بود به‌ویژه با ظهور تفکر علم‌گرای کسانی چون رازی، فارابی، ابن‌سینا و بیرونی، ایران سرنوشت گشاینده و روشن‌تری می‌یافت ولی در برابر همدستی این کارگزاران تورانی با خلفای بغداد ناگزیر به اتخاذ روش‌های دفاعی نرم گردید و از نظر او ادبیات عرفانی، پناهگاه قوم ایرانی گشت: «ورود عرفان به ادب فارسی با این آب‌وتاب و عرض و طول بسیار معنی‌دار است. ایرانیان از نبرد متعارف چه با بازو و چه با قلم خسته شدند. دیدند که کار پیش نمی‌رود؛ بنابراین در عالم معنا پناه جستند.»    در نظر اسلامی ندوشن، هرچند گرایش ایرانیان به عرفان و تصوف از سر ناگزیری و در واکنش به قشری‌گری و ایران‌ستیزی بود که با سقوط سلسله‌های ایرانی‌گرای چون سامانی و صفاری و آل‌بویه، و ورود ترک‌های غزنوی و سلجوقیِ تحت‌الحمایۀ خلافت بغداد پدید آمده بود اما از جهتی هم اسباب ظهور سخنگویان ممتازی چون مولانا، حافظ، سعدی، خیام و عطار و... شاهکارهای بزرگی در ادب فارسی فراهم کرد که جز با رشد و نضج در مکتب عرفانی ایران قابل ظهور نبودند.   بنابراین به اعتقاد اسلامی ندوشن ایران در دوره میانه تاریخ خود که به دوران پس از اسلام شناخته می‌شود از امپراتوری سیاسی دوره باستان به‌نوعی امپراتوری فرهنگی کوچ کرده و با بهره‌گیری از آموزه‌های اسلام راستین و میراث اشراقی ایران باستان، سنت فکری ژرف‌نگر و گشاینده‌ای به نام عرفان بنیان نهاد که توازن بخش ایرانیت و اسلامیت بود و عیارهای انسانی و اسلامی را در هم می‌آمیخت تا خود را از کوران تعصب و تزاید، برهاند و راه تعقل و توازن را به مردم بنماید، حاصل چنین رویکردی بزرگ‌ترین شاهکارهای فرهنگ و ادب فارسی است که در این دوران به وجود آمد.   بنابراین از دیدگاه وی، ورود اسلام به ایران مهم‌ترین حادثه در تاریخ دراز آهنگ ایران است. چون در کتاب ایران و تنهائی‌اش نیز  آورده است؛ در میان افتادن‌های تاریخ، افتادن ساسانی‌ها از همه عجیب‌تر است براثر آن سرنوشت ایران دگرگون گشت و ورق تازه‌ای در تاریخش باز شد. چه می‌بایست کرد؟ اسلام، با پیام توحید، عدالت، و... به ایران آمده و ایرانی آن را با آغوش باز پذیرا گشت؛ اما دیری نپایید که بنی‌امیه، سیاست تبعیض نژادی در پیش گرفت و مردمی را که بیش از هزار سال، پیشینه مدنیت و جهان‌داری داشت، «عجم» و «موالی» خواند.   او دراین‌باره می گوید؛ هر چند پیام اسلام، شیرین و گوارا بود وحتی پاره‌ای قیدهای زندگی اجتماعی ایرانیان همچون نظام طبقاتی را از میان برداشت و سبب شکفتگی استعدادها گشت؛ ولی عملکرد بنی امیه وبنی عباس که به نام اسلام حکم می‌راندند، ایرانی را بار دیگر در تاریخ خویش، بر سر دوراهی قرار داد. این جنب‌وجوش تازه و درعین‌حال تنگناهایی که ایرانی احساس می‌کرد، او را چند گاهی در ابهام و گیجی فروبرد، ولی سرانجام تصمیمی تاریخی گرفت. تصمیم نهایی آن شد که دین جدید پذیرفته شود، بی‌آنکه ایران از دست برود. ایران به صورتی که در گذشته بود دیگر نمی‌بود اما جوهره آن را می‌شد در شکل دیگری نگاه داشت.    او در ادامه می گوید؛ من گمان می‌کنم که تاریخ این هزار و چهارصد ساله ایران بر روی این تصمیم حرکت کرده است. این امر، از یک سو به آفرینشِ گونه‌ای پویش و پویایی انجامید که سرچشمه آثار مهمی شده است؛ و لذا ازاین‌پس وزنه زندگی بر فرهنگ افتاد. در پی این تحول دوران‌ساز، فرهنگ ایران اسلامی با فرهنگ کهن ایرانی پیوند یافت.   سپس با تأکید فراوان ادامه می دهد؛ در این میان جایگاه شاهنامه، ممتاز است. زبان فارسی و شاهنامه سرنوشت ایران را تغییر دادند؛ و به تولای آنان، باز ایرانی شد قومی متفاوت با دیگران، این کتاب، ایران گذشته را به ایران بعد پیوند داد. ایران، تغییر مذهب داده بود، ولی زبان فرهنگ، زبان جاویدان و عام است ازاین‌رو، فرهنگ ایران باستان، همچون آب قنات که از ژرفای خاک و پنهان حرکت می‌کند، به دوران اسلامی نفوذ کرد؛ و رد پای خود را بر همه چیزاز آداب و آیین‌ها، آتش‌افروزی نوروز، موسیقی، نقش‌های قلمکار، قالی، کاشی، اندرزها، نام‌ها، یادها، داستان‌ها و...گذاشت.   اسلامی ندوشن در کتاب مرزهای ناپیدا از این انباشت فرهنگی که ته‌نشین وجدان آگاه و ناآگاه قوم ایرانی است به‌عنوان مرزهای ناپیدا یاد می کند و آن را بایگانی ذهنی و حافظه تاریخی حبس شدۀ گذشتگان می‌داند که بقول خیام؛ گفتند فسانه‌ای و در خواب شدند، او معتقد است؛ همین افسانۀ بزرگ، در اتصال رودوار خود، زندگی انسان را پهناور کرده است تا انسان از مرحله خور و خواب درگذرد و پشت دیوار سربی‌رنگ پوچی و ملالت متوقف نماند و امروز خود را بر پایه آموخته‌های دیروز، سامان آگاهانه‌تری دهد.

 

کانال عصر ایران در تلگرام

دیگر خبرها

  • نگاه رهبر انقلاب به مسائل حوزه کتاب همه جانبه است
  • نور فلسفه و حکمت، روشنی‌بخش مسیر نصف جهان شدن اصفهان
  • نزدیکی نگاه به حجاب در اسلام و مسیحیت
  • آغاز نوبت اول آزمون سراسری در استان یزد
  • انتشار فراخوان ششمین دوسالانه بین‌المللی «کارتون کتاب»
  • مهرداد صدقی با یک آبنبات جدید به نمایشگاه کتاب می‌آید
  • تداوم فرهنگی ایران از دیدگاه اسلامی ندوشن
  • کتاب «اُمّ علاء» نمایشگاه کتاب عرضه می‌شود
  • انتشار کتابی متفاوت درباره آلبرکامو
  • مشکلات جهان اسلام در نتیجه عدم توجه به توصیه های علمای جهان اسلام است/ لزوم وحدت و تقریب بین همه ادیان و مذاهب