«من ادواردو نیستم»؛ نگاهی بر خاطرات ثروتمندترین شهید شیعه
تاریخ انتشار: ۱ آبان ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۵۵۵۴۵۶۹
به گزارش ایکنا از همدان، کتاب «من ادواردو نیستم»، ۷۲ داستان کوتاه از زندگی ثروتمندترین شهید شیعه، مهدی (ادواردو) آنیلی برای نوجوانان است.
این کتاب خاطرات کوتاه از شهید برجسته ای كه برای چنگ زدن به راه حقیقت از تمامی ارزشهای خود دست كشید و جان خود را فدای اسلام و عرفان كرد، مردی که ثابت کرد میشود در درّه گناه بود، اما زنجیرهای شیطان را پاره کرد و تا اعلی علّیین بهشت پرواز کرد، مردی که بزرگترین آرزویش این بود که تا وقتی زنده است امام زمانش ظهور کند و از یارانش شود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
شهید ادواردو آنیلی فرزند جیانی آنیلی، یکی از سرمایه داران بزرگ ایتالیایی و مالک سابق مجموعه فیات و مارلا کاراچو بود، او در جوانی به اسلام و سپس به مذهب تشیع گروید و این موضوع بر خاندان بزرگ و قدرتطلب او که با صهیونیستها نیز همکاریهای گسترده داشت، سخت گران آمد.
ادواردو چندبار به ایران سفر کرد و با امام خمینی و آیتالله خامنهای دیدار نمود و به زیارت امام هشتم رفت، گرایش او به اسلام و فعالیتهای ضد استبدادیاش باعث شد که سرانجام در ۱۵ نوامبر سال ۲۰۰۰ به دست عوامل ناشناس و به طرزی مشکوک به قتل برسد، جسد او را زیر پل «ژنرال فرانکو رومانو» در بزرگراه تورینو به ساوونا یافتند و شواهد حاکی از آن بود که ادواردو از روی پل ۸۰ متری مذکور به پایین پرت شده است.
برخی رسانهها مرگ ادواردو را توطئهای صهیونیستی دانستهاند و در سال ۲۰۰۱ نیز در ایران فیلمی ساخته شد که شواهد و مدارکی دال بر ترور ادواردو به دست صهیونیستها ارائه کرد.
کتاب «من ادواردو نیستم»، نوشته گروه فرهنگی شهید ابراهیم هادی است که در سال 1397 در قالب 96 صفحه به بازار عرضه شده است.
در بخشی از کتاب می خوانیم:
«داشت از کنار قفسههای کتابخانه رد میشد و به کتابها نگاه میکرد. جامعهشناسی، روانشناسی، فلسفه، تاریخ، رمان، شعر. جلوتر رفت. چشمش خورد به کتابی که در میان بقیه کتابها فرو رفته بود و مقداری خاک رویش نشسته بود. بیاختیار دست برد سمتش و از قفسه درش آورد. نگاهش کرد. ترجمهٔ انگلیسی کتاب مسلمانان بود. رویش نوشته بود: «The Holy Quran».
کتاب را باز کرد. چند سطری از آن را خواند. به نظرش جالب آمد. کتاب را ورق زد. چند سطر دیگر را خواند. به نظرش جالبتر آمد. گوشهای از کتابخانه روی صندلی نشست و مشغول خواندن شد. یک ساعت گذشت. دو ساعت گذشت. سه ساعت گذشت و... کتاب برایش زیبا بود. نمیتوانست برای یک لحظه هم کنار بگذاردش. هر چه بیشتر میخواند، بیشتر لذت میبرد. حس میکرد گمشدهاش به او نزدیک شده. کتاب را از کتابخانه دانشگاه امانت گرفت و به خوابگاه برد.
و در بخش دیگر میخوانیم؛
مهرماه سال 1360 بود، عراق داشت با حمایت آمریكا بمب و موشك می ریخت روی سر مردم ایران. نظامی، غیرنظامی، بزرگ، كوچك، همه را داشت می كشت. ادواردو برداشت و رفت كاخ سفید با مشاور امنیت ملی آمریكا دیدار كرد.
به او گفت: «شماها مداخله گرید. شماها دشمن اصلی مردم ایرانید. شماها قاتل اصلی مردم ایرانید.» نترسیده بود آنجا بلایی سرش بیاورند یا سرش را بكنند زیر آب.
بعدها داشت این ماجرا را تعریف می كرد، می گفت: «آن روز كه رفته بودم كاخ سفید و آن حرفها را به مشاور امنیت ملی آمریكا میزدم، او عكس امام را زده بود روی یك دیوار، یك كلت دستش گرفته بود و داشت با تیر به آن میزد!
آن مقام آمریكایی شلیك می كرد و به من میگفت ما تا این مرد را از میان بر نداریم، آرام نمی نشینیم.» انتهای پیام
منبع: ایکنا
کلیدواژه: ایکنا همدان شهید آمریکایی ادواردو آنیلی شهید هادی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت iqna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایکنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۵۵۵۴۵۶۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی: