تمدن نوین اسلامی را بعید، اما ممکن میدانم
تاریخ انتشار: ۲ آبان ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۵۵۶۴۰۴۰
به گزارش خبرنگار ایکنا؛ هشتمین نشست هماندیشی علم دینی، روز گذشته، 1 آبان، با سخنرانی رضا داوری اردکانی، رئیس فرهنگستان علوم جمهوری اسلامی ایران، در دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه علامه طباطبایی برگزار شد که در ادامه مشروح سخنان داوری اردکانی از نظر میگذرد؛
علایق مشترکی داریم، اما در همین علایق مشترک، اختلاف نظر داریم و این را مطلعیم.بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
اینکه گفته شود من یک زمانی از جمهوری اسلامی دفاع میکردم و الآن دفاع نمیکنم، صحیح نیست. آن روز یک نظری داشتم و البته من علم را مطابق با واقع نمیدانم، اما خودم را واقعبین میدانم. من به واقعیت موجود نظر میکنم و این شما هستید که واقعیت موجود را نمیبینید. من به آموزش و پرورش البته نه از این جهت که فقط، چون معلم هستم، میگویم که این چه آموزش و پرورشی است؟ این آموزش و پرورشِ جمهوری اسلامی است؟ این بانک و اقتصاد و این دزدی و غارت برای تمدن نوین اسلامی است؟ اگر به اینها فکر نمیکنید، چطور میخواهید به تمدن نوین اسلامی برسید؟ شما نمیتوانید جهش کنید، بلکه باید راه را به صورت مستقیم باز کنید.
یک روز یکی از روحانیون که نزد همه عزیز است نزد من آمدند و مدت زیادی باهم حرف زدیم، چراکه با یکدیگر همزبانی داریم. بعد به من گفت که شما نمیخواهید در مورد مسئله وحی چیزی بنویسید؟ گفتم در خودم صلاحیت این را نمیبینم که در این مورد بنویسم. ایشان نیز حرف من را درک کردند و تمام شد و امروز میخواهم اشاره کنم به چیزی که همه عمر و حداقل از ۳۰ سالگی به آن فکر کردهام و آن وضع تفکر و وضع کنونی تفکر در ایران است. همه آنچه که در این ۴۰ سال نوشتهام، شرح همان نوشته کوتاهی است که برخی از دوستانم آن را میشناسند و در مورد آن فکر کردهام و میکنم. من غرض و مرض سیاسی ندارم و اینهایی که میگویند من از جمهوری اسلامی دفاع کردم که به مقامی برسم، حرفشان صحیح نیست.
کسی که هرگز داعیه سیاست نداشته، اگر از جمهوری اسلامی دفاع کند، میخواهد مقام بگیرد؟ آیا من تنها فرد دانشگاهی بودم که از جمهوری اسلامی دفاع کردم؟ ۹۸ درصد به جمهوری اسلامی رای دادند و به خاطر دارم که روز ۱۲ فروردین سال ۵۷ که از صف رای رد میشدم، یک خانم نویسنده را دیدم. احوالپرسی کردیم و البته که این خانم، از انقلاب آسیب دیده بود. گفت رای شما چیست؟ گفتم رای من روشن است. او نیز گفت من هم مانند شما به جمهوری اسلامی رای دادهام؛ بنابراین در دفاع از جمهوری اسلامی من تنها نبودهام.
اما چه پیش آمده و چه شده است؟ خوب است که شما به وضع علم و فرهنگ و به نظم اداری ما فکر کنید. به خرد کارگشای امور و آن خردی که وِبر و راسیونالیته وِبر میگفت، فکر کنید و ایده آلها را در نظر نگیرید، بلکه ببینید که آن مسئله در چه حال است. مدیریت شما در چه وضع است؟ من کارم معلمی است، شما دعوتی کردید و من نیز جوابی دادهام و جواب نیز در مخالفت نبود و کسانی که بر مخالفت تفسیر کردند تفسیرشان درست نبود.
شما اگر عالَم و جامعه اسلامی ساختهاید، علم اسلامی دارید، نه اینکه اول علم اسلامی و بعد جامعه اسلامی بسازید. این دو اگر تقدم و تاخر نداشته باشند، همزمان باهم به وجود میآیند، یعنی تفکر اسلامی تجدید بشود این اتفاق رخ میدهد. خیلی رو راست به شما بگویم که با فارابی و ابن سینا و ملاصدرا نمیتوانید مسائل زمان را حل کنید. همه مسائل این زمان غربی است و غرب در سراسر وجود عالم وجود دارد و همه چیز متجدد و غربی است. اگر بخواهید با همه چیزِ متجدد مواجه شوید، باید ببینید این مواجهه چطور صورت میگیرد. ما نه از بانک و نه از تکنولوژی و مدرنیته و پست مدرنیزم، نمیتوانیم صرف نظر کنیم، بلکه همه اینها وارد زندگی ما میشود و آن را میپذیریم.
ما فضای مجازی را میپذیریم و کمتر نیز فکر میکنیم که این فضای مجازی با ما چه میکند. آیا ما او را سر کار میگذاریم یا او ما را؟ وسیلهای است، اما من تابع آن هستم و دلمان را خوش میکنیم که وسیله است. اگر شما آن را در مسیر مقصود خود به کار میگیرید، همینجا سجده شکر میکنم، اما او دارد ما را راه میبرد. تکنیک دارد ما را راه میبرد و قانون و تکنینک دارد دنیا را اداره میکند و باید به اینها توجه کنید و بعد فکر کنید که عالم جدید، پوششی است بر این. عالم جدید، عالمی است که اصلا نمیگذارد شما به باطن دین برسید و شما به باطن دین فکر کنید.
نمیخواهد به باطن دین برسید، نه اینکه هوس داشته باشد، خیر، بلکه اساسا قانونش این است که جهان، جهان سکولار است و دوران جدید، دوران قدرت بشر و خدایی بشر است. از ابتدای تاریخ تجدد و قرن ۱۵ به این طرف، این دعوای «انا الحقی» و این تفرعن تجدد سابقه دارد و تازه به وجود نیامده است. این نظریه یک فیلسوف نیست که شما بگویید با سکولاریزیم مخالف هستید. مخالف باشید، خوب کاری هم میکنید و من هم با آن مخالف هستم. اما سکولاریزم یک وجود است و نه رای که بگوییم مخالف آن هستیم و تمام شود و برود. سکولاریزم، قانون وجود عالم امروز است. این را در نظر بگیرید و حالا توجه کنید که مواجهه با سکولاریزم، اینطور نیست که بگویید من با آن مخالف هستم، چون دلایلش منطقی نیست. وقتی او میگوید من حق هستم دیگر منطق چه چیزی میتواند باشد؟
ببینید، من نامهای نوشتم و برخی آن را نپسندیدند و برخی مدارا کردند. در هر صورت لطف کردید. کسانی هم که رد کردند، اعم از علمای اعلام تا جوانهای دیگر، با لطف رد کردند. من خیلی ممنون هستم و از همه آنچه گفته شد درس گرفتم و روی آن فکر کردم. رنجش و تکدری هم پیدا نکردم. یک گروه دیگر نیز که تعدادشان زیاد بود، به صورت کتبی و شفاهی، نظر من را تایید کردند و از آنها نیز متشکر هستم.
اما یک گروه سومی بود که نظراتی دادند و من در اینجا میخواهم بگویم که شما ببینید چه بر سر تفکر ما و بر سر فکر و ذکر ما آمده است. یک گروه سوم گفت که به شما چه ربطی دارد که این حرف درست را بنویسید؟ شما چه حق دارید که این حرف را بزنید؟ شما که مامور حکومت بودید و به دستور حکومت قلم میزدید، چه کاره هستید که در مورد علم اسلامی فکر کنید؟ خب، در اینجا چند مطلب وجود دارد که خوب به آن توجه کنید.
ببینید لیبرالیزم هرچه هست، یک ایدئولوژی است. کسانی هستند که لیبرال هستند و فردیت و فرد را مهم میدانند و قهرا نظر فرد را هم مهم میدانند، اما خوشمزه این است که کسانی هستند که لیبرال هستند و میگویند ما آزاد هستیم و کسی که با ما مخالف باشد او آزاد نیست. حتی اگر موافق ما نیز باشد، حق ندارد که حرف بزند مگر اینکه ما به او اجازه دهیم. این افتضاح اخلاق و فکر است که بگوید شما حق ندارید حرف درست هم بزنید. اما شما که دارید از آزادی دفاع میکنید، شما که میگویید من دشمن و مخالف آزادی هستم، اما آیا من دشمن آزادی هستم یا شما دشمن آزادی هستید؟ باید تکلیف را روشن کنیم.
در اول انقلاب، یک چیزی پیش آمد و آن حادثه این بود که ما اسلام را با پراکندهخاطری و پراکندگیِ خاطر و از روی ذوق و بدون اطلاع یا بدون اطلاع عمیق تفسیر کردیم. شما همه در سنی هستید که آن روزها را به یاد ندارید. در سال ۵۸ و ۵۹، در دانشگاهها یک کتاب معارف اسلامی تدریس میشد که آن کتاب اصول اساسی داشت که به آن اشاره میکنم.
اول این بود که میگفت «باید» از «هست» نتیجه نمیشود. این یک حرف مشهوری است و از اول رنسانس این فکر بوده که اراده مقدم بر علم است که ما در دو هزار سال تاریخ فلسفه و من جمله در فلسفه اسلامی این را داریم که علم بر اراده مقدم است، اما در رنسانس اراده بر علم مقدم میشود و من، «باید» را تعیین میکنم. این مطلب را «هیوم» وارد فلسفه کرد. این مطلب، فرهنگ جدید بود و کسی هم با آن مخالف نبود. «هیوم» آن را توجیه کرد که منطقا هم، از «هست»، «باید» نتیجه نمیشود و البته حرف درستی هم هست، اما حرف درست بیجایی است. حرف درستی است، از اینکه انسان حیوان ناطق است، نتیجه نمیشود که او چه باید باشد، مگر آنکه لوازم ضروری انسان، حیوان ناطقهاش را در نظر بگیریم.
در اینجا، من باید مخالفت کنم. هیچ کس مخالفت نکرد. من این را چطور تفسیر کنم؟ من باید مخالفت کنم و بگویم این سکولاریزم است. اینکه «باید» از «هست» بیرون میآید یا نمیآید را کاری ندارم، اما «باید» از جای دیگری میآید، حتی اگر اخلاقی هستید، «باید»، از باطن پاک آدمی بیرون میآید. «باید» از «هست» بیرون نمیآید یعنی چه؟ «باید» کجاست و این «باید» را از کجا باید بیاوریم؟ آن وقت در انقلاب دینی میبینیم که «باید» از «هست» بیرون میآید. هست و باید و بایدها همه از او است و اگر او علم و اراده و قدرت است، باید هم از او است. حالا منطقا نتیجه میشود و ... را کاری ندارم؛ بنابراین اصل اول این است.
اصل دوم نیز این است که انگیخته بر انگیزه مقدم است. به عبارت دیگر نتیجه بر نیت تقدم دارد. پس اینطور میشود که در دین، نتیجه بر نیت تقدم دارد. حال آنکه همه اعمال به نیت است چه اینکه «الاعمال باالنیات»، همه اعمال به نیت است و معاملات نیت است و در احکام شرع و فقه نیز نیت وجود دارد. دین را نمیشود از نیت جدا کرد و اخلاق و شرع هر دو با نیت قرین هستند. اما اصل دوم که در این کتاب معارف اسلامی آمده این است که نیت را کنار بگذار و به نتیجه نگاه کن. البته باید در جاهایی به نتیجه نگاه کرد و سیاستمدار باید به نتیجه کار توجه کند، تاجر نیز به نتیجه کار نظر میکند. در بسیاری از امور اصل بر نیت مورد ندارد و اصل بر این است که به فکر نتیجه باشیم و عقل حسابگر نیز جای خود را دارد.
اما اینکه در کتاب تعلیمات دینی بگوییم نیت مهم نیست، بلکه نتیجه را ببینیم، آن وقت اگر دین هم باشد، دین نیز برای نتیجه گرفتن است و انسان خدا را عبادت میکند تا خدا نیز او را به بهشت ببرد، اما این که به قول ابن سینا دین سودآوران است.
بعد هم تقدم توسعه سیاسی است. توسعه اگر هست باید بدانیم که تقدم توسعه سیاسی اصلا امکان ندارد. من نیز مخالف آن نیستم. تقدم توسعه سیاسی امکان ندارد و در هیچ کجای عالم رخ نداده است. انقلاب فرانسه نیز با حوادث زیادی به دموکراسی رسیده است. در آمریکا و اروپا تقدم با توسعه سیاسی نبوده است. یک بسطی پیدا کرده و تمدن جدید بسط پیدا کرده و به مرحلهای رسیده و قدرت یعنی چیزی که اسمیت میخواهد، از دست دولت خارج شده و سازمانها و موسسات و نهادهای مدنی قدرت پیدا کردهاند و دموکراسی به وجود آمده است که محصول رای و نظر و سلیقه نبوده است.
این حرفها فکر سیاسی ما را تسخیر کرد. امروز نیز همان حرفها و عین همان حرفها تکرار میشود. به نام آزادی و آزادیخواهی و تجدد و پیشرفت و ... این حرفها زده میشود و ما هیچ برنامه سیاسی نداریم. ما هرگز برنامه سیاسی نداشتهایم، این برنامههایی که از سال ۲۵ درست کردهاند برنامه صرف پول نفت است، اما اینکه آموزش و پرورش چه بشود و دانشگاه کجای جامعه قرار دارد مطرح نیست. دانشگاه در یک حصاری است که با جامعه بیگانه است و دارد کار خود را میکند و در خود میلولد، جامعه نیز همینطور.
یک آماری را در شورای عالی انقلاب فرهنگی در مورد ثبت اختراعات میدادند و میگفتند که اختراعات ثبت شده ما شش هزار مورد است. اما در این میان بنگاهها و موسسات هیچ اختراعی ندارند و این آمار برای دانشگاه است. اما در آمریکا و کره جنوبی این متفاوت است و بنگاهها ۱۰ برابر دانشگاهها اختراع ثبت کردهاند. حالا ما به بنگاهها بگوییم که اختراع داشته باشند؟ بنگاههایی که از ۳۰ سال قبل هر روز محصولاتشان بدتر و خرابتر شده است و سیر معکوس کردهاند.
شما به ملاصدرا رجوع کنید. ملاصدرا وجود را تشکیکی میدانست و وجود شدید و اشد را مطرح میکرد. وجود شدید تا ضعیف میآید تا به جایی میرسد که دیگر وجود نیست. یک اروپایی نیز این فکر را دارد. لایبنیتس میگوید که آن بالا علم و روح است. روح، علم است و بعد پایین میآید و روح به جسم تبدیل میشد و وقتی پایین میآیید جسم مرده است.
جامعه اروپایی در تجددی که دارد این وضع را حفظ کرده و البته که دقیق و به صورتی که لایبنیتس بیان میکند نیست، اما در آمریکا علم، آن بالا است و مدد میرساند و دانشگاهها بی نظر به تکنولوژی کار میکنند. این علم دارد از بالا به پایین میآید و در سراسر جامعه جای دارد.
شرکتها و بنگاههای آن طرف ۶۰ درصد بودجه خود را صرف پژوهش میکنند، اما ما یک درصد بودجه را صرف پژوهش نمیکنیم، چون نیاز نداریم و باید این نیاز احساس شود. ما تکلیف خود را معین نکردهایم که چه جامعهای میخواهیم. من به برخی از سیاستمداران گفتهام که برنامهای باید باشد که جمهوری اسلامی با هر یک از این اموری که هستند و باید باشند، چه باید بکند. اگر هم عذرشان را بخواهیم، چطور باید بخواهیم. ما همه چیز را قبول کردهایم. همه را قبول کردهایم و حالا هر طور میخواهد بگردد و بچرخد کاری با آن نداریم، بلکه ما حرف خودمان را میزنیم. اما این حرف به جایی نمیرسد، وقتی همه چیز مانع است و وقتی در یک مجموعهای حرفی میزنید که با شما ناسازگار است، درست نمیشود. شما میخواهید بانک را از ربوی بودن خارج کنید که خوب است، اما بانک تن به این امر نمیدهد.
من به اینها فکر میکنم، اما میگویند آیا شما نظرتان نسبت به انقلاب تغییر کرده است؟ اینها مگر انقلاب اسلامی است؟ اگر اینها انقلاب اسلامی است، بله نظر من تغییر کرده است. این را نمیفهمم که اگر بگویم چرا در کشور دزدی میکنند، نظرم نسبت به انقلاب تغییر کرده است؟ دوستان نیز میگویند که شما چطور شد که نظرتان تغییر کرده است. شما آن حرف را چرا حالا نمیزنید. آن روز، آن وقت را میدیدم و حالا این وقت را میبینم. اصلا مسئله اصول مطرح نیست و بحث اجتماعی و تاریخی است و داریم روی تاریخ و آنچه هست بحث میکنیم، نه اینکه ایده آل چیست؛ لذا به این دلیل است که عرض کردم که ما بههم نزدیک هستیم و در عین حال دوریم. نزدیک هستیم که یک مقصود و محبوب و مطلوب داریم و دوریم، برای اینکه من همه مشکل میبینم و شما هیچ مشکل نمیبینید. خدا کند که حق با شما باشد.
گزارش از مرتضی اوحدی
انتهای پیاممنبع: ایکنا
کلیدواژه: خبرگزاری قرآن اندیشه رضا داوری اردکانی علم دینی تمدن نوین اسلامی جمهوری اسلامی انقلاب اسلامی دین
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت iqna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایکنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۵۵۶۴۰۴۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
رمزگشایی از علنی شدن اختلاف دولت و مجلس /آصفری: حذف قالیباف؟ بعید است /حاجی دلیگانی: تا روز آخر بر مجلس نظارت خواهیم کرد
به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، به تازگی قالیباف در نشست بررسی مسائل ارزی با حضور وزیر اقتصاد خطاب به خاندوزی، همکار سابقش و رئیس بانک مرکزی گفته بود که شرایط اقتصادی مناسب نیست ، از اینرو برای ارائه راهکار اقتصادی فقط تا روز یکشنبه به دولت وقت میدهیم. این اظهارات رئیس قوه مقننه پاسخ دولت آن هم زودتر از موعد را به دنبال داشت، چنانچه معاون پارلمانی رئیسی در ساعت پایانی شامگاه جمعه طی اطلاعیهای با ارائه آماری از بهبود شرایط اقتصادی خبر داد. سید محمد حسینی در پاسخ خود از هیچ ادعایی دریغ نکرد و به نوعی با سر هم کردن این آمار و ارقام به قالیباف گفت منتظر ارائه راهکار دولتی برای بهبود اوضاع اقتصادی نباشد چراکه اوضاع خیلی هم خوب است!
اما این اولین پاسخ سربالای دولت رئیسی به مجلس و مشخصا قالیباف نیست، کما اینکه پیش از این نیز معاون رئیس دولت سیزدهم در پاسخ به انتقادات نمایندگان نسبت به وضعیت اقتصادی، از آنها خواست به صورت کارشناسی اظهارنظر کنند و به این ترتیب نظرات آنها را غیرکارشناسی و نسنجیده خواند. حسینی حتی در اظهارنظری با اشاره به ۳ هفته پایانی عمر مجلس یازدهم، مدعی شد که این مجلس حتی مهلت استیضاح یک وزیر را هم ندارد.
در همین راستا این سوال مطرح می شود که با توجه به نزدیک شدن به پایان عمر مجلس یازدهم دولت با خیالی راحت از نظارت قوه مقننه این گونه اظهار نظر میکند و فضا را به سمت کشمکش و تنش های لفظی برده است یا مجلس قرار نیست در هفته های پایانی عقب نشینی کند و به دنبال ایفای نقش نظارتی خود است؟ از سوی دیگر دولت با علنی کردن اختلافات با مجلس چه هدفی را دنبال میکند؟
حسینعلی حاجی دلیگانی، عضو کمیسیون تلفیق و محمد حسن آصفری، نائب رئیس کمیسیون امور داخلی و شوراها در گفتگو با خبرگزاری خبرآنلاین پاسخهای متفاوتی دادند چنانچه دلیگانی گفت مجلس در روزهای پایانی عمر خود هم از نظارت دست برنمیدارد اما آصفری گفت خیال دولت راحت است د چراکه مجلس یازدهم در روزهای پایانی عمر خود توان نظارت ندارد.
حاجی دلیگانی: مجلس با همه اختیارات تا ۶ خرداد روی کار استحسینعلی حاجی دلیگانی، نماینده اصفهان به ضرب الاجل تعیین شده از سوی قالیباف برای دولت و نامه معاون پارلمانی و ارائه آمارهای عجیب اقتصادی، به خبرگزاری خبرآنلاین گفت: طبق قانون اساسی مجلس شورای اسلامی با همه اختیارات و وظایفی که دارد، تا ۶ خرداد ماه سال جاری بر روی کار است و هیچکس نمیتواند این حق را از قوه مقننه سلب کند. چنانه قانون اساسی تأکید دارد که حتی یک روز هم کشور نباید بدون مجلس بماند، بنابراین الان که این قبیل مباحث مطرح میشود باید مشاهده کرد که هر کدام از پیشنهادات در زمان باقی مانده، امکان دارد طی شود یا خیر،چرا که هر کدام از اقدامات نظارتی یک فرآیندی دارند و آن فرآیند تابع زمانهای خاص خود است، به عبارت دیگر پیشنهاد باید براساس زمان مورد نیاز برای اجرایی شدن، مطرح شود. وگرنه پیشنهادات از حیث میزان اعتبار هیچ تفاوتی میان این مجلس و مجلسی که عمر بیشتری از آن باقی مانده، نیست.
این نماینده مجلس درباره نامه چند هفته قبل معاون پارلمانی خطاب به نمایندگان با لحنی تند و علنی شدن اختلافات بین دو هفته، گفت: به نظر بنده مباحث کارشناسی در اختیار دولت است، بیانی که نماینده دارد شرح حال مردم است به این معنی که نماینده وظیفه دارد آنچه که مردم از او میخواهند، آنچه که مشاهده میکند و آنچه میشنود را با رعایت ضروریات اخلاقی، بیان کند. وگرنه در مورد اینکه چه کاری باید شود اگر نیاز به مصوبه قانون داشته باشد برعهده مجلس است اما چنانچه درباره عملکرد افراد در چارچوب قانون باشد به این ترتیب که استنکاف از قانون صورت گرفت باشد، برعهده کسانی است که مدیریت اجرایی دولت را برعهده دارند.
آصفری: دولت و مجلس به جای اینکه توپ را در زمین یکدیگر بیندازند، با هم گفتگو کننددر حالی که حاجی دلیگانی به اختیارات و وظایف مجلس تا روز آخر تأکید میکند، آصفری میگوید مجلس در روزهای آخر عمر خود نمیتواند اقدام موثری انجام دهد و بهتر است دولت و مجلس برای حل مشکلات با هم گفتگو کنند.
محمد حسن آصفری، نائب رئیس کمیسیون امور داخلی و شوراها در پاسخ به این سوال که«آیا مجلس نمیتواند مجلس در این ۳ هفته باقی مانده از عمر خود اقدامی انجام دهد و نظارتها را مشخصا بر عملکرد اقتصادی دولت افزایش بدهد؟»، گفت: در حوزه قیمت ارز دولت به تنهایی مقصر نیست که بخواهیم یقه دولت را بگیریم و بگوییم دولت پاسخ دهد در حوزه ارز چه اقداماتی انجام داده است. در حقیقت اقدامات ما در مجلس هم در افزایش قیمت ارز بیتأثیر نبوده و شرایط به این ترتیب نیست که بگوییم دولت به تنهایی در این حوزه مقصر است.
بنده بر این باور هستم که برخی از اقدامات و رفتارهای دولتها و مجلسهای گذشته و هم دولت و مجلس فعلی در این قضیه نقش دارند، بنابراین اینکه به دولت گفته شود طی یک هفته وضعیت ارز را روشن کند، شدنی نیست. به عبارت دیگر بخشی از مسئله ارز با مسئله سیاست خارجی گره خورده است، به این معنی که در حوزه سیاست خارجه باید در مسیر گفتگو و گفتمان با دنیا تغییر و تحول انجام شود، گرههای ارتباط ما با دنیا باز شود و با همه کشورهای دنیا در حوزههای مختلف ارتباط داشته باشیم. به عبارت دیگر باید بتوانیم غیر از رژیم صهمیونیستی که خط قرمز است، با بقیه کشورهای دنیا مسائل خود را باز کنیم.
وی افزود: نکته دیگر اینکه تحریمها بر افزایش قیمت ارز و پایین آمدن ارزش پول ملی بیتأثیر نبودند. بنابراین باید در حوزه خنثی کردن تحریم و کنار گذاشتن آن اقدامات مختلفی انجام بدهیم. کما اینکه در حوزه مبادلات اقتصادی در مورد مبادله کلا با طلا اقداماتی انجام شود. البته در مجلس یازدهم پیشنهاد دادیم که مبادلات اقتصادی را به جای ارز با طلا انجام دهیم اما این پیشنهاد رأی نیاورد. در مجموع باید گرهها در بخشهای مختلف که تأثیرگذار هستند، باز شود. در مورد اینکه بگوییم دولت طی دو هفته موظف است اقدامی در راستای کاهش قیمت ارز انجام دهد، نکته این است که از عمر مجلس یازدهم ۴ سال گذشت اینکه در دقیقه آخر از دولت بخواهیم مشکل ارز را حل کند، شدنی نیست و از طرف دیگر مجلس هم وظیفه دارد تا روز آخر مسائل و موارد خود را دنبال کند اما نمیتوان به این روزهای آخر مجلس خیلی امیدوار بود که بتواند اقدامی انجام دهد و موضوعی را پیگیری کند چراکه فرصتی باقی نمانده و چنین امکانی در این حوزه وجود دارد. لذا بهتر است این بحثهای دولت و مجلس کنار گذاشته شود و دولت و مجلس به جای اینکه توپ را در زمین یکدیگر بیندازند، در چارچوب گرهگشایی از مسائل بنشینند و با یکدیگر گفتگو کنند.
هدف از علنی شدن اختلافات حذف قالیباف از ریاست در مجلس دوازدهم نیستآصفری در پاسخ به این سوال که «فزایش بگومگوها میان دولت و مجلس آن در روزهای آخر عمر مجلس یازدهم تا چه اندازه با هدف کنار گذاشتن قالیباف از ریاست در مجلس دوازدهم صورت میگیرد؟»، گفت: بنده بعید میدانم هدف از علنی شدن اختلافات حذف قالیباف از ریاست در مجلس دوازدهم است چراکه مردم از شکل گرفتن اختلاف بین دولت و مجلس گلایهمند هستند و دولت و مجلس باید بتوانند در کنار یکدیگر مسائل و موارد را حل کنند، در جلساتی که با عنوان جلسه سران قوا برگزار میشود، تصمیمات درستی گرفته شود و به جای اینکه این قبیل مسائل وارد جامعه شوند، در همین جلسات حل شوند.
خیال دولت راحت است زیرا...«شما به مهلت کم مجلس یازدهم اشاره کردید، بنابراین در این مهلت ۳ هفته خیال دولت بابت نظارت مجلس راحت است؟»، این سوالی است که آصفری در پاسخ به آن گفت: بله چراکه در این مدت خیلی کاری از مجلس برنمیآید که انجام دهد. در حال حاضر طرحها و لوایح نیمه کاره در مجلس هستند، علاوه بر این مباحثی از قبیل بودجه و جداول آن باقی ماندند، بنابراین خیلی نمیتوان امیدوار بود که این مجلس در روزهای آخر کاری انجام دهد.
۲۷۲۱۱
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1900225