ابراز نگرانی تشکلهای مردمی از وضعیت باغستان سنتی قزوین
تاریخ انتشار: ۶ آبان ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۵۶۰۶۱۵۰
در این بیانیه که از سوی جمعی از تشکل های زیست محیطی و دوستدار میراث فرهنگی تهیه شده و امروز دوشنبه در فضای مجازی منتشر شد، خطاب به مسئولان کشوری و استانی آمده است:
نزدیک به پنج سال از زمانی میگذرد که به همراه جمع کثیری از مردم شهر تاریخی قزوین، در اسفندماه ۱۳۹۳، نامهای را به استاندار وقت تقدیم کردیم و هشدار دادیم که احداث پل قدس، بخشهای قابل ملاحظهای از بهترین و پرآبترین محلهای باغستان تاریخی قزوین را که افتخاری جهانی است و در فهرست آثار ملی به ثبت رسیده است، به ورطه نابودی میکشد اما پل احداث شد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
بیش از چهار سال از زمانی میگذرد که زیرگذر افراطی میدان خلیج فارس احداث میشد. از مراجع استانی و کشوری درخواست رسیدگی کردیم، زیرگذر و میدان عظیم احداث شد و خاک بینظیر و بهترین درختان پسته جهان، قربانی شدند و راه ورود باغداران و مردم شهر به باغستان در آن محل سد شد.
بیش از ۳ سال از تاریخی میگذرد که در ابتدای احداث پل طبقاتی امام رضا(ع)، هشدار و نامه به نهادهای مسئول ارسال کردیم که این پل مشکلات ترافیکی را حل نمیکند، بافت تاریخی را از باغستان جدا میکند، منظر باغستان را تخریب میکند، پیوند ارگانیک بافت تاریخی را با باغستان که در امتداد حیات یکدیگرند، پاره می کند اما احداث شد.
بیش از یک و نیم سال از روزی میگذرد که چشمان حیرتزده ما پلی را دید که در نهایت بیاحترامی به طبیعت و فرهنگ و تاریخ این دیار، به سمت انبوهی از درختان سرشار از شکوفه پیش میرفت و مقابل درخت پسته ۲۰۰ ساله باغستان متوقف شده بود و میرفت تا او را از سر راه بردارد. به شورای عالی شهرسازی و معماری گزارش دادیم و دستور توقف موقت صادر شد، دستوری که این روزها در مسیر تصمیم نهایی، نگرانی ما را برانگیخته است.
به دفعات تاکید کردهایم که منطقه تاریخی مصلای باران، برگزاری آیین تاریخی و منحصربفرد اهالی این شهر، آیین پنجاهبهدر که هزار و یک نکته فرهنگی-اجتماعی افتخارآمیز در آن نهفته است، با تغییر کاربری نباید نابود شود.
در بخش دیگری از این بیانیه آمده است: در تمامی این سالها اعلام کردهایم که باغستان، تنها و تنها بر گرده باغداران و باغبانان شریف و زحمتکش و استوار این شهر ایستاده است. این آخرین نسل انسانهایی که این عرصه را به قیمت عمر خویش و پایمردی در تولید و اشتغال نگاه داشتهاند، مشکل آب دارند.
حقابه باغستان با توسعه بالادست ضایع میشود. تولید آب از رهگذر آبهای سطحی تبدیل به مصرف برای پروژههای زینتی و پارکها و باغموزهها میشود و امنیت باغستان نیز حتی در بخشهای متصل به شهر تامین نیست.
باغداران باغستان به دلیل اینکه روستانشین نیستند از بسیاری از حمایتهای مادی و معنوی سازمان جهادکشاورزی بیبهره بوده اند و این درحالی است که باغداری در باغستان از دیگر عرصه های کشاورزی دشوارتر است و همچنین باغستان از پیگیریهای علمی ممکن در مرکز تحقیقات کشاورزی و از تخصیص دائمی حتی بخش کوچکی از شبکه آبرسانی طالقان جهت احیا بیبهره بوده است.
باغستان نیاز به طرح حفظ و احیا دارد، علیرغم حدود ۱۵ سال حضور مشاور باغستان در شهرداری، نتیجه مثبت و عملی به نفع باغستان و باغداران حاصل نشده است. ساخت و ساز و تبدیل باغستان به مسکونی و تجاری یا در قالب طرحهای فریبنده نظیر پارک باغ، باغ انگلیسی، ژاپنی و ایتالیایی (طرح مشاورین آورث) ادامه دارد.
باغستان سنتی قزوین سرمایه ملی است که از پس بیش از هزار سال به دست نسل حاضر سپرده شده است. باغستان، شایسته توجه استانی و ملی است. مسئولیت ماست که آن را سالم به دست نسل آینده بسپاریم و زندگی در این منطقه را برای آیندگان ناممکن و مصیبتبار نکنیم و نباید موارد زیر را فراموش کنیم:
باغستان میراث ملی است.
باغستان سیل-بند است.
باغستان با تکیه بر دانش بومی پخش سیلاب، وسیعترین آبخوان منطقه است.
باغستان پشتوانه شکلگیری و ادامه حیات دشت حاصلخیز قزوین است و حفظ و احیای باغستان، مانع از ادامه فرونشست دشت خواهد شد.
باغستان مرغوبترین خاک کشاورزی در کشور را داراست.
باغستان بر سر راه کانون تولید ریزگرد منطقه قرار گرفته است و نابودی آن موجب هجوم ریزگردها تا مرکز خواهد شد.
باغستان مهمترین و وسیعترین ظرفیت اکولوژیک استان ومنطقه و ریههای تنفسی شهر است.
باغستان محصولات محلی و سنتی قزوین، شامل بادام و پسته و انگور را در خود جای داده است که از مرغوبترین انواع جهانی است و با توجه به شیوهی «داشت»، محصول سالم محسوب میشود.
باغستان هزاران درخت ۳۰۰ تا هزارساله را در خود جای داده است که به تنش خشکی مقاوم هستند.
باغستان ژرمپلاسم غنی بادام، پسته و انگور را در خود جای داده است و به این اعتبار بانک ژن تلقی میشود.
ما انجمنهای مردمنهاد محیطزیست و میراثفرهنگی، انجمنهای علمی و اعضاء هیاتعلمی دانشگاههای کشور، تقاضا داریم مطالبات زیر را مورد توجه قرار داده و اجابت داده شود:
۱ توقف کامل باقیمانده رینگ ماشین_رو که در بخش های زیادی به باغستان تجاوز میکند و ارتباط شهر و باغستان را بطور کل قطع میکند.
۲ اختصاص بودجه باقیمانده طرحهای راهسازی از جمله رینگ، کمربند شرق، و مسیر نسیم شمال به احداث رینگ بیرون باغستان سنتی که در طرح جامع شهرستان دیده شده است و تکمیل بودجه از محل بودجه ملی.
۳ توقف هرگونه تعریض و توسعه در محور نسیم شمال(جاده گاز) و بازگرداندن این جاده به باغستان بعنوان مسیر اختصاصی باغداران و مسیر گردشگری
۴ توقف تخریب، تغییر کاربری و ساختوساز در محدوده ثبتی باغستان سنتی و توقف تبدیل باغستان که خود در جهان یگانه و بی نظیر است به کاربری های فضای سبز، نظیر پارک یا موزه یا باغ انگلیسی و ایتالیایی و ایرانی که با فلسفه و هویت و کارکرد باغستان در تعارض هستند و از مصادیق تخریب هستند.
۵ توقف طرحهای توسعه بالادست باغستان که به حقابه باغستان تجاوز میکنند. بویژه توسعه منطقه گردشگری باراجین شامل سافاریپارک و مجتمعهای تجاری و اقامتی که جملگی آببَر هستند و ۹۰۰ هکتار از باغستان را تهدید به نابودی میکنند.
۶ توقف جادهسازی در حریم و بستر رودخانهها و بویژه رودخانه باراجین که موجب تخریب مسیل شده و علاوه بر خطر سیل، آبرسانی به باغستان را مختل میکند، ما خواستار آن هستیم که شرکت آبمنطقهای استان، مستندات مجوز جادهسازی در بستر رودخانه باراجین و مستندات محل تامین آب مجموعه گردشگری باراجین را ارائه کند.
۷ تدوین طرح جامع حفاظت و احیاء باغستان سنتی قزوین با محوریت حضور باغداران و رفع موانع تولید.
۸ تشکیل کمیته باغستان در سازمان جهاد کشاورزی با حضور معاونتهای مرتبط و به ریاست رئیس سازمان، جهت بررسی مشکلات باغداری در باغستان و کمکهای مدیریتی و تسهیلگری.
۹ تسهیلگری جهت جذب سرمایهگذار در راستای ارتقاء اقتصاد باغستان به روشهای پیشنهاد شده در طرحهای موجود
۱۰ثبت باغستان سنتی قزوین بعنوان میراث کشاورزی
۱۱ اجرای طرحهای عدالت در توسعه، نظیر انتقال حق توسعه، بامحوریت حضور و مالکیت باغداران
۱۲مدیریت باغستان بر محوریت باغداران با تکیه بر احیاء مدیریت سنتی باغستان با سازوکارهای مشارکتی
۱۳تامین آب پایدار از منابع رودخانه ها ، چاهها و کانال انتقال آب طالقان و پساب تصفیه شده شهر قزوین، با توجه به خشکسالی ها و پیدایش کاربری های رقیب در طول دهه های اخیر و برداشتهای بالادست بویژه جهت تامین آب نهال کاری های ضروری در پهنه هایی که باید مجددا احیاء شوند.
انجمن توسعه حیات شهر (انجمن تخصصی باغستان سنتی قزوین)، انجمن آسمان آبی استان قزوین، انجمن فرهنگ قزوین (افق)،انجمن پاسداشت از آیین ها و مشاهیر سرزمین کهن ،جنبش سبز باغستان سنتی قزوین، کانون پویش توسعه پایدار شهر قزوین، انجمن جامعه شناسی ایران، دفتر قزوین،انجمن رفتگران طبیعت،انجمن شهروندیار کاسپین، انجمن کودک و محیط زیست،انجمن معماری و احیاء بافتهای تاریخی، کانون طبیعت و اندیشه، گروه همیاران محیط زیست و میراث طبیعی الموت ( هما )،گروه محیط زیستی سبز ماسال گیلان،گروه سپاه جنگل ماسال گیلان
و انجمن علمی سیستم های سطوح آبگیر باران ایران سمن ها و انجمن هایی هستند که به عنوان تهیه کنندگان و امضاء کنندگان این بیانیه معرفی شده اند.
باغستان سنتی قزوین که در فهرست آثار ملی به ثبت رسیده و قدمت آن بیش از یک هزار سال تخمین زده می شود، در گذشته دارای چهار هزار و ۲۰۰ هکتار وسعت بوده که گرداگرد این شهر قرار داشت.
امروزه سطح این باغستان به دلایل مختلف از جمله توسعه شهرنشینی تنها ۲ هزار و ۵۰۰ هکتار باقی مانده است.
احداث تقاطع غیرهمسطح امام رضا (ع) که بخشی از آن ها برای تکمیل کمربندی شرقی قزوین باید از مسیر باغستان سنتی عبور کند، واکنش و مخالفت دوستداران محیط زیست و میراث فرهنگی را به دنبال داشته است.
شورای عالی معماری و شهرسازی با مصوبه ای ادامه این طرح (اتصال یکی از پل های این تقاطع در مسیر باغستان به کمربندی شرقی در بلوار ابوترابی ) را متوقف ساخت.
منبع: ایرنا
کلیدواژه: محیط زیست قزوین باغستان
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.irna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایرنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۵۶۰۶۱۵۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
فرصت طلایی «مشارکت مردم» در توسعه طلای سیاه
مدلهای نوین تأمین مالی مانند «شرکت سهام پروژه با تضمین کف سود» و «سهام ممتاز» با جذب سرمایههای خرد مردمی و فراهم آوردن فرصتهای سرمایهگذاری مستقیم در پروژههای نفتی به افزایش شفافیت، کاهش فساد و توسعه عادلانه منابع کمک میکنند. - اخبار رسانه ها -
به گزارش گروه رسانههای خبرگزاری تسنیم، با وجود پتانسیل بالای صنعت نفت و گاز ایران برای توسعه اقتصادی و صنعتی، شرکت ملی نفت ایران به صورت انحصاری در بخشهای اکتشاف، تولید و صادرات فعالیت میکرد، اما با تصویب ماده 15 برنامه هفتم توسعه در جهت مشارکت توان بخش خصوصی و سرمایه مردم در توسعه میادین مشترک، این انحصار شکسته و بستر مناسب اعطای مجوز دولت در این زمینه به بخش خصوصی فراهم شده است. در کنار اعطای مجوز، مدل تأمین مالی شرکت سهام عام پروژه نیز به عنوان بستری اصلی جذب سرمایه مردمی را فراهم میکند. در سالهای اخیر، با توجه به تحریمهای بینالمللی و کاهش درآمدهای نفتی، اقتصاد ایران با مشکلات عدیدهای روبهرو شده است. این وضعیت، نیاز به اصلاح ساختاری در صنعت نفت و گاز را بیش از پیش آشکار کرده است. ایجاد فرصتهای جدید برای سرمایهگذاری و مشارکت بخش خصوصی نه تنها میتواند به افزایش کارایی و نوآوری در این بخش کمک کند، بلکه فرصتهای شغلی جدیدی را نیز ایجاد میکند و موجب رشد و ثبات اقتصادی خواهد شد.
کشورهای در حال گذار مانند ایران که با چالشهای منابع محدود و نیازهای گسترده اقتصادی روبهرو هستند، نمیتوانند تمام بخشهای اقتصادی خود را به طور همزمان توسعه دهند. در این میان، تمرکز بر صنعت نفت به عنوان یک بخش کلیدی میتواند استراتژی مؤثری برای تحریک رشد و توسعه پایدار باشد. توجه و سرمایهگذاری در این بخش نه تنها منجر به افزایش درآمدهای دولت میشود، بلکه با ایجاد فرصتهای شغلی و ارتقای دانش فنی، به بهبود شرایط اقتصادی و اجتماعی کمک شایانی میکند. توسعه صنعت نفت و گاز با رویکرد مشارکتی و شفاف میتواند به عنوان یک اهرم قدرتمند برای ارتقای سطح زندگی مردم و تقویت استقلال اقتصادی کشور عمل کند. با تعیین سیاستهای مناسب و اجرای برنامههای تشویقی برای سرمایهگذاری در این بخش، میتوان از پتانسیلهای نهفته آن برای دستیابی به یک توسعه پایدار و همهجانبه بهرهبرداری کرد. با اینکه صنعت نفت و گاز ایران پتانسیل زیادی برای رانندگی توسعه اقتصادی و صنعتی در کشور دارد، شرکت ملی نفت ایران همچنان به عنوان تنها بازیگر در عرصههای اکتشاف، تولید و صادرات نفت و گاز، نقش انحصاری خود را حفظ کرده است. این وضعیت انحصاری در ماده 15 برنامه هفتم توسعه به پایان رسید و باز شدن این بخش به رقابت و مشارکتهای گستردهتر و اعطای مجوز بهرهبرداری به بخش خصوصی به تسریع رشد اقتصادی و افزایش کارآمدی صنعتی کمک شایانی خواهد کرد. با خارج شدن توسعه صنعت نفت و گاز از حالت انحصاری، شاهد باز شدن درهای این صنعت به روی بخش خصوصی و سرمایههای مردمی خواهیم بود. با تسهیل اعطای مجوز بهرهبرداری از میادین به بخش خصوصی در برنامه هفتم توسعه قدم اول توسعه اقتصاد و به خصوص بالادست صنعت نفت و گاز با کمک بخش غیردولتی و تمرکز بر مشارکت بخش خصوصی و مردمی اقتصاد فراهم شده است.
حال برای بهره بردن از تمامی عواید این توسعه باید بر مدل مشارکت مبتنی بر جذب سرمایههای خرد مردمی نیز تمرکز کرد. شرکت سهام عام پروژه بستر مناسبی است که مشارکت عمومی در سرمایهگذاریها را ممکن میسازد. این مدل تأمین مالی به عنوان ابزار اصلی برای جذب سرمایههای خرد مردمی به سوی پروژههای عظیم و استراتژیک عمل میکند و با استفاده از ابزارهای حاکمیتی که در اختیار دولت قرار دارد، امکان فراهم آوردن فرصتهای سرمایهگذاری جذاب و مطمئن برای عموم مردم را به ارمغان میآورد. برای دستیابی به فرصتهای توسعهای با مشارکت خرد مردمی در منابع سرشار نفت و گاز کشور، لازم است ساختارهای موجود تأمین مالی در صنعت نفت شکسته و به سمت مدلهای توسعه مشارکت سرمایههای خرد مردمی سوق داده شود. این مدلها باید به گونهای طراحی شوند که امکان سرمایهگذاری مستقیم مردمی در پروژههای بزرگ نفتی و گازی را فراهم آورند و از این طریق، درآمدها و منافع حاصل از این منابع به طور گستردهتری بین جامعه توزیع شود. برای مشارکت مؤثر مردم در صنعت نفت باید تدابیری اتخاذ شود تا محدودیتهای قانونی و بوروکراتیک کاهش یابند. قوانین جدیدی باید تصویب شوند که اجازه دهند بخش خصوصی و سرمایهگذاران خرد به راحتی و با اطمینان خاطر در این صنعت سرمایهگذاری کنند. این امر نیازمند تضمینهایی است که ریسک سرمایهگذاری را کاهش دهد و بازگشت سرمایه را در یک بازه زمانی معقول و قابل پیشبینی امکانپذیر کند.
مشارکت مردم در صنعت نفت میتواند به تحقق اقتصادی متوازن و پایدار منجر شود، جایی که هر شهروند میتواند به طور مستقیم از منافع طبیعی کشور بهرهمند شود. این مدل توسعه مشارکتی نه تنها به رشد اقتصادی کمک میکند، بلکه به تقویت حس مالکیت ملی و افزایش شفافیت در مدیریت منابع کمک شایانی خواهد کرد.
در آینده با توجه به چالشهای زیستمحیطی و افزایش تمایل به استفاده از انرژیهای تجدیدپذیر، اهمیت نفت ممکن است تغییر کند. با این حال تا زمانی که جهان به طور کامل به سمت انرژیهای پاک حرکت نکرده است، نفت همچنان به عنوان یک منبع کلیدی انرژی باقی خواهد ماند. برای ایران، سرمایهگذاری در فناوریهای نوین و افزایش بهرهوری در استخراج و استفاده از نفت میتواند به ایجاد مزیتهای رقابتی در عرصه جهانی کمک کند.
از همین رو نیز به کارگیری توان بخش خصوصی به عنوان توسعهدهنده میدان به همراه جذب سرمایههای خرد مردمی به عنوان سرمایهگذار و سهامدار اصلی توسعه میادین کشور، با ترکیب استفاده حاکمیت از ظرفیت ماده 15 برنامه هفتم توسعه در کنار اعطای سهام ممتاز سودی به مردم در قالب شرکت سهام عام پروژه تحقق خواهد یافت.
مسیر مردمیسازی توسعه میادین مشترک با بستر مناسب
محمد حبیبی، کارشناس حوزه سیاستگذاری اقتصادی در رابطه با اهمیت به کارگیری سرمایههای خرد مردمی و توان بخش خصوصی در بالادست صنعت نفت و گاز به «جوان» میگوید: «یکی از رویکردهای مهم در بهینهسازی بهرهبرداری از منابع نفتی، توسعه مشارکتی صنعت نفت است. این رویکرد، نه تنها به معنای جذب سرمایههای خارجی و خصوصی است، بلکه به معنای درگیر کردن جامعه و سرمایههای خرد مردمی در این صنعت حیاتی است. تجربه نشان داده است هرچه مردم بیشتر در فرآیندهای اقتصادی مشارکت داشته باشند، نتایج به دست آمده شفافتر و پایدارتر خواهد بود. برای ایران که بخش عمدهای از اقتصاد آن به صنعت نفت وابسته است، مشارکت عمومی میتواند نه تنها به توزیع عادلانهتر ثروت کمک کند، بلکه باعث افزایش نظارت عمومی بر این صنعت شود و در نتیجه به کاهش فساد و افزایش کارایی کمک کند.»
وی ادامه میدهد: «فرصتهای سرمایهگذاری برای عموم مردم میتواند از طریق ابزارهای مالی نوین مانند اوراق بهادار شده سهام پروژههای نفتی، صندوقهای سرمایهگذاری مختص به انرژی یا حتی مدلهای مشارکتی مستقیم در پروژهها فراهم شود. این نوع سرمایهگذاریها نه تنها امکان پذیرفتن ریسکهای متناسب با پتانسیل بازگشت سرمایه را به سرمایهگذاران میدهد، بلکه این اطمینان را به آنها میدهد که در رشد و توسعه اقتصادی کشورشان شریک هستند. برای مثال، از طریق مدل «شرکت سهام پروژه با تضمین کف سود»، سرمایهگذاران میتوانند انتظار داشته باشند که سرمایهگذاریهایشان در پروژههای نفتی، علاوه بر کمک به اقتصاد کشور، بازده مالی مناسبی نیز داشته باشد.»
این کارشناس اقتصادی با اشاره به تغییر نقش دولت در زمینه توسعه بالادست صنعت نفت و گاز به سمت رگولاتور توسعه میگوید: «با توسعه مشارکت مردمی، دولت میتواند نقش خود را از یک تأمینکننده و مدیر انحصاری به ناظر و تسهیلکننده تغییر دهد. این تغییر نقش به دولت اجازه میدهد تا بر رعایت استانداردهای زیستمحیطی، اخلاقی و اقتصادی در پروژههای نفتی نظارت بیشتری داشته باشد، در حالی که از نظر مالی ریسک کمتری متحمل میشود. بدین ترتیب، توسعه پایدار و بهینهسازی منابع نفتی کشور در یک چارچوب شفاف و پاسخگو میسر میگردد که در آن منافع ملی و مردمی به طور متوازن در نظر گرفته شدهاند.»
وی با اشاره به بستر جذاب و ابزار مناسب جذب سرمایههای خرد مردمی در تأمین مالی مبتنی بر شرکت سهام عام پروژه تصریح میکند: «مدلهای نوین تأمین مالی مانند «شرکت سهام پروژه با تضمین کف سود» و «سهام ممتاز» با جذب سرمایههای خرد مردمی و فراهم آوردن فرصتهای سرمایهگذاری مستقیم در پروژههای نفتی به افزایش شفافیت، کاهش فساد و توسعه عادلانه منابع کمک میکنند. مردم ایران با سرمایهگذاری در این پروژهها نه تنها به طور مستقیم در تولید ثروت ملی سهیم خواهند شد، بلکه فعالانه در روند توسعه کشور نیز مشارکت خواهند داشت.»
حبیبی در پایان خاطرنشان میکند: «راهبردهای «شرکت سهام پروژه» و استفاده از «سهام ممتاز» به گونهای طراحی شدهاند که امکان سرمایهگذاری مستقیم مردمی را در پروژههای بزرگ نفتی فراهم میآورند که این خود نه تنها مشارکت عمومی را افزایش میدهد، بلکه به توزیع عادلانهتر ثروت نیز کمک میکند. در مدل «شرکت سهام پروژه با تضمین کف سود»، سرمایهگذاران میتوانند با خیالی آسوده در صنعت نفت سرمایهگذاری کنند، چراکه تضمینی برای بازگشت سرمایه در نظر گرفته شده است. از سوی دیگر «سهام ممتاز» به سرمایهگذاران امکان میدهد که علاوه بر سود، در تصمیمگیریهای مربوط به پروژهها نیز نقش داشته باشند و از مزایای اداری و مالی خاصی بهرهمند شوند.»
عبور از توسعه محدود دولتی میادین مشترک کشور با تکیه بر ورود توان و سرمایه مردمی
زهرا فلاحی، کارشناس انرژی در رابطه با انحصار شرکت ملی نفت در توسعه میادین کشور به «جوان» میگوید: «توسعه و تولید میادین نفت و گاز نیازمند سرمایهگذاری، تخصص و فناوری قابل توجهی است. از لحاظ تاریخی، شرکت ملی نفت ایران انحصار صنعت ایران را در اختیار داشت و تمامی جنبههای اکتشاف، تولید و صادرات را کنترل میکرد. این کنترل متمرکز رقابت، نوآوری و کارایی را در صنعت محدود کرد. علاوه بر این نقش دولت در تعیین سهمیهها و قیمتهای تولید اغلب به ناکارآمدی و انحراف بازار منجر میشد.»
وی میافزاید: «با این حال، با تصمیم اخیر برای شکستن انحصار و اجازه دادن به شرکتهای بخش خصوصی برای رقابت برای توسعه میادین نفت و گاز، صنعت برای رشد و توسعه قابل توجهی آماده است. این حرکت نه تنها باعث ارتقای رقابت و کارایی میشود، بلکه فرصتهای جدیدی را برای سرمایهگذاری، انتقال فناوری و ایجاد شغل باز میکند. یکی از مزایای کلیدی باز کردن بخش نفت و گاز به روی مشارکت بخش خصوصی، پتانسیل افزایش اکتشاف و توسعه میادین جدید است. شرکتهای خصوصی فنآوریهای نوآورانه، تخصص و سرمایه را با خود به ارمغان میآورند که میتواند به باز کردن پتانسیل ذخایر دستنخورده کمک کند. این به نوبه خود میتواند باعث افزایش سطح تولید، افزایش درآمد برای دولت و ایجاد فرصتهای شغلی برای جمعیت محلی شود.»
این کارشناس انرژی در رابطه با مزیتهای شکسته شدن انحصار شرکت ملی نفت در توسعه میادین نفت و گاز کشور میگوید: «علاوه بر این اجازه مشارکت بخش خصوصی در صنعت نیز میتواند باعث بهبود کارایی و مقرون به صرفه شود. شرکتهای خصوصی اغلب چابکتر هستند و به شرایط بازار پاسخ میدهند که میتواند منجر به تصمیمگیری سریعتر و اجرای پروژه شود. این میتواند باعث کاهش هزینههای تولید و نتایج بهتر پروژه شود که در نهایت به نفع ذینفعان و کل اقتصاد است. این تغییر نه تنها به تقویت پایداری صنعت نفت کمک میکند، بلکه اطمینان میدهد که منافع حاصل از منابع طبیعی به صورت شفاف و عادلانه بین تمامی ذینفعان توزیع میشود و زمینهساز شکلگیری یک صنعت نفت و گاز پویا، شفاف و بهینه در ایران شود. این تحول، در راستای بهبود شرایط اقتصادی کشور و افزایش استقلال اقتصادی در برابر فشارهای خارجی، بسیار حیاتی است، بنابراین توسعه مشارکتی صنعت نفت با درگیر کردن بخش خصوصی و سرمایههای مردمی میتواند راهکاری برای کاهش وابستگی به بودجههای دولتی و افزایش شفافیت و کارآمدی در این صنعت باشد. ایجاد فرصتهای سرمایهگذاری برای عموم مردم که به افزایش ثروت و بهبود شرایط اقتصادی کمک میکند، باعث میشود افراد بیشتری از منافع اقتصادی ناشی از منابع نفتی بهرهمند شوند.»
وی ادامه میدهد: «دولت موظف است که نه تنها از منظر قانونی، بلکه در عمل نیز اطمینان حاصل کند که منافع سرمایهگذاریها به صورت کارآمد و بدون هیچ تأخیری به سرمایهگذاران بازگردانده شود. این اطمینان میتواند از طریق اجرای سیاستهای حمایتی که به سرعتبخشیدن به پیشرفت پروژهها کمک میکنند و همچنین توسعه ساختارهای نظارتی مؤثر برای کنترل دقیق عملکرد پروژهها تضمین شود. با پیادهسازی چنین رویکردی، دولت نه تنها تعهد خود را به تقویت رشد و توسعه اقتصادی کشور نشان میدهد، بلکه گامهای محکمی نیز به سوی توسعه پایدار و درگیر کردن شهروندان در فرآیندهای اقتصادی مینهد.»
وی در پایان میگوید: «با وجود پتانسیل بالای صنعت نفت و گاز ایران برای توسعه اقتصادی و صنعتی، شرکت ملی نفت ایران همچنان به صورت انحصاری در بخشهای اکتشاف، تولید و صادرات فعالیت میکند. این وضعیت انحصاری با توجه به نیاز به تنوعبخشی و مدرنسازی منابع فرصتی است برای گشودن صنعت نفت به رقابت و مشارکت بخش خصوصی و سرمایهگذاریهای مردمی که میتواند به شتاب بخشیدن به رشد اقتصادی و افزایش کارآمدی صنعتی کمک کند. شرکت سهام عام پروژه به عنوان بستری کلیدی عمل میکند که مشارکت عمومی در سرمایهگذاریها را ممکن میسازد. این مدل تأمین مالی به عنوان ابزار اصلی برای جذب سرمایههای خرد مردمی به سوی پروژههای عظیم و استراتژیک عمل میکند و با استفاده از ابزارهای حاکمیتی که در اختیار دولت قرار دارد، امکان فراهم آوردن فرصتهای سرمایهگذاری جذاب و مطمئن را برای عموم مردم به ارمغان میآورد.»
منبع: جوان
انتهای پیام/