سرگذشت و کیفیت شهادت امام الرضا(ع) به روایت «منتهیالآمال»
تاریخ انتشار: ۷ آبان ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۵۶۰۹۸۶۲
به گزارش خبرنگار مهر، انتشارات کتاب سبز پنجمین چاپ کتاب «ثامن الحجج: زندگانی حضرت امام رضا (ع) برگرفته از منتهی الامال حاج شیخ عباس قمی» کاری از گروه معارف کتاب سبز را با شمارگان هزار نسخه، ۱۶۲ صفحه و بهای ۱۵ هزار تومان منتشر کرد. چاپ نخست این کتاب در سال ۱۳۹۰ با شمارگان دو هزار و ۵۰۰ نسخه و بهای چهار هزار و ۲۰۰ تومان منتشر شده بود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
موضوع این کتاب، سرگذشت و زندگینامه امام هشتم شیعیان، حضرت امام رضا(ع) است. مطالب این اثر همانطور که از زیر عنوان پیداشت برگرفته از کتاب «منتهیالآمال» اثر حاج شیخ عباس قمی و در بیان تاریخ ولادت و شهادت این امام است. عنوانهای فصلهای هفتگانة کتاب عبارتند از: در ولادت و اسم و لقب و کنیت حضرت رضا(ع)؛ در مختصری از مناقب و مفاخر و مکارم اخلاق امام رضا(ع)؛ در دلائل و معجزات حضرت امام رضا(ع)؛ مختصری از کلمات حکمتآمیز و برخی از اشعار حضرت رضا(ع)؛ در بیان رفتن حضرت رضا(ع) از مدینه به مرو؛ در اخبار حضرت رضا(ع) به شهادت خود و در ذکر چند نفر از اعاظم اصحاب حضرت رضا(ع).
در کیفیت شهادت حضرت ثامن الحجج(ع) در این کتاب آمده است:
«امـا کـیـفـیـت شـهـادت آن جـگـر گـوشـه رسـول خدا صلی اللّه علیه و آله و سلم به روایت ابوالصلت چنان است که گفت: روزی در خدمت حضرت امام رضا علیه السلام ایستاده بودم فـرمـود کـه داخل قبه هارون الرشید شو از چهار جانب قبر او از هر جانب یک کف خاک بیاور، چـون آوردم آن خـاک را کـه از پـس و پـشـت او بـرداشته بودم بویید و انداخت و فرمود که مـامـون خواهد خواست که قبر پدر خود را قبله قبر من نماید و مرا در این مکان مدفون سازد سـنـگ سـخـت بزرگی ظاهر شود که هر چه کلنگ است در خراسان جمع شود برای کندن آن ممکن نشود کند آن، آنگاه خاک بالای سر و پایی پا را استشمام نمود چنین فرمود، چون خاک طـرف قبله را بویید فرمود: که زود باشد که قبر مرا در این موضع حفر نمایند.
پس امر کـن ایـشان را که هفت درجه به زمین فرو برند و لحد آن را دو ذراع و شبری سازند که حق تـعـالی چندان که خواهد آن را گشاده سازد و باغی از باغستانهای بهشت گرداند آنگاه از جانب سر رطوبتی ظاهر شود پس به آن دعایی که ترا تعلیم مینمایم تکلم کن تا به قدرت خدا آب جاری گردد و لحد از آب پر شود و ماهی ریزه چند در آن آب ظاهر شود چون ماهیان پدید آیند این نان را که به تو میسپارم در آن آب ریزه کن که آن ماهیان بخورند آنـگـاه مـاهـی بـزرگـی ظـاهـر شـود و آن مـاهـیـان ریـزه را برچیند و غایب شود پس در آن حـال دست بر آب گذار و دعایی که ترا تعلیم میکنم بخوان تا آن آب به زمین فرو رود و قـبـر خـشـک شـود و ایـن اعـمـال را نکنی مگر در حضور مامون و فرمود که فردا به مـجـلس ایـن فـاجـر داخـل خواهم شد اگر از خانه سر نپوشیده بیرون آیم با من تکلم نما و اگـر چـیـزی بـر سـر پـوشیده باشم با من سخن مگو.
ابوالصلت گفت: چون روز دیگر حضرت امام رضا علیه السلام نماز بامداد ادا نمود جامههای خویش را پوشید و در محراب نـشـسـت و مـنـتـظر بود تا غلامان مامون به طلب وی آمدند، آنگاه کفش خود را پوشید و ردای مـبـارک خود را بر دوش افکند و به مجلس مامون درآمد و من در خدمت آن حضرت بودم. در آن وقت طبقی چند از الوان میوهها نزد وی نهاده بودند و او خوشه انگوری را که زهر را به رشته در بعضی از دانههای آن دوانیده بودند در دست داشت و بعضی از آن دانهها که بـه زهـر نیالوده بودند از برای رفع تهمت زهر مار میکرد. چون نظرش بر آن حضرت افـتـاد مشتاقانه از جای خود برخاست و دست در گردن مبارکش انداخت و میان دو دیده آن قره العین مصطفی را بوسید و آنچه از لوازم اکرام و احترام ظاهری بود دقیقهای فرو نگذاشت.
آن جـنـاب را بـر بـسـاط خـود نـشـانـیـده و آن خـوشـه انگور را به وی داد و گفت: یابن رسول اللّه! از این نکوتر انگور ندیدهام، حضرت فرمود که شاید انگور بهشت از این نکوتر باشد، مامون گفت: از این انگور تناول نما، حضرت فرمود که مرا از خوردن این انـگـور مـعـاف دار. مـامـون مـبـالغـه بـسـیـار کـرد و گـفـت البـتـه مـیبـایـد تـنـاول نـمـود مگر مرا متهم میداری با این همه اخلاص که از من مشاهده مینمایی، این چه گـمانهاست که به من میبری و آن خوشه انگور را گرفته دانه چند از آن خورد باز به دست آن جناب داد و تکلیف خوردن نمود. آن امام مظلوم چون سه دانه از آن انگور زهرآلود تـنـاول کـرد حـالش دگـرگـون گـردیـد و بـاقـی خـوشـه را بـر زمـیـن افـکند و متغیرالاحـوال از آن مـجـلس برخاست، مامون گفت: یابن عم! به کجا میروی؟ فرمود: به آنجا کـه مـرا فرستادی! و آن حضرت حزین و غمگین و نالان سر مبارک پوشیده از خانه مامون بیرون آمد.»
کد خبر 4757928 محمد آسیابانیمنبع: مهر
کلیدواژه: امام رضا ع شهادت امام رضا ع شیخ عباس قمی بازار نشر کتاب و کتابخوانی ترجمه معرفی کتاب ادبیات اربعین حسینی ادبیات جهان اربعین 98 نمایشگاه کتاب فرانکفورت رایزنی فرهنگی هفته کتاب و کتاب خوانی بازار نشر تجدید چاپ تازه های نشر گردشگری
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mehrnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مهر» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۵۶۰۹۸۶۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
فریادهای خاموش: روایتهای ناگفته از حمله به نورشمس | گزارش تصویری
گروه دیپلماتیک - همشهری آنلاین: «سنا یاسین هیچگاه تصور نمیکرد شاهد روزی باشد که پیکر بیجان فلسطینی ها مقابل در خانهاش افتاده باشد و کسی اجازه نداشته باشد که به آنها نزدیک شود.» این یکی از روایتهایی است که از روزنامه اینترنتی فلسطین کرونیکل از جنایتهای اخیر صهیونیستها در اردوگاه نور شمس در شرق طولکرم در کرانه باختری اشغالی منتشر کرده است. در حمله 3روزه صهیونیستها به این اردوگاه علاوه بر تخریب گسترده منطقه، حداقل 14 فلسطینی به شهادت رسیده و و ده ها نفر مجروح شدند.
حمله پنجشنبه گذشته با ورود شمار زیادی از خودروهای زرهی و صدها سرباز صهیونیستی به اردوگاه آغاز شد. صهیونیستها به محض ورود به اردوگاه تمام ورودیها و خروجیها را مسدود کردند. یاسین به روزنامه فلسطین کرونیکل میگوید که بولدوزرهای اسرائیلی بلافاصله شروع به تخریب خیابانها کردند، آب و برق را قطع کردند و شبکه فاضلاب را ریشهکن کردند. بلدوزرها همچنین دهها مغازه و بالکن خانههای رو به خیابان را نیز تخریب کردند.
او میگوید: «به دیدن مادر بیمارم رفته بودم و وقتی حمله شروع شد به خانهام برگشتم. صدای بلدوزرها و وسایل نقلیه نظامی را شنیدم، بنابراین به سرعت وارد خانه ام شدم زیرا می دانستم که این صدا مقدمهای برای یک فاجعه است. سربازان اسرائیلی به هر کسی که حرکت میکرد شلیک میکردند و بسیاری را زخمی کردند. از آنجا که امدادگران و آمبولانسها اجازه ورود به اردوگاه را نداشتند شرایط مجروحان به سرعت رو به وخامت میرفت.»
خون در خیابانیاسین در تمام این مدت سعی کرده تا 4فرزندش را که بهدلیل قطع برق و صدای ممتد شلیک هراسان شده بودند آرام کند. او میگوید: «سعی میکردم به آنها کمک کنم بخوابند اما صدای تیراندازی بسیار بلند بود. صدای فریاد شنیدم و از پنجره 2مرد جوان زخمی را دیدم که روی زمین افتاده بودند. اول فکر کردم آمبولانسها میآیند و آنها را نجات میدهند، اما سربازان اسرائیلی اجازه نمیدادند کسی به آنها نزدیک شود. آنها ساعتها زخمی روی زمین افتاده بودند و در نهایت از دنیا رفتند.»
یاسین میگوید که جسد شهدا بیشتر از 60 ساعت روی زمین بود و بوی اجساد محله را پر کرده بود. او به فرزندانش اجازه نداده از پنجره نگاه کنند تا از این صحنه شوکه نشوند.
از دست رفتن 5 فرزند در 6 ماهسلیم غنام، 29 ساله، هم درست در ورودی خانهاش در اردوگاه نور شمس توسط سربازان صهیونیست به سرش شلیک شد. هیچکس اجازه نداشته تا به او نزدیک شود، اما خانوادهاش در نهایت موفق شدند جسد بی جانش را به داخل خانه بکشانند. سلیم 48 ساعت آنجا بود و در تمام این مدت خانوادهاش با چشمانی گریان نظارهگر او بودهاند. پس از اینکه ارتش اشغالگر از اردوگاه عقبنشینی کرد، خانواده غنام دریافتند که برادر ۲۶ ساله سلیم، محمود، نیز در محله ای نزدیک خانه به شهادت رسیده است. سلیم و محمود برادران عامر و احمد غنام بودند که در اکتبر سال گذشته توسط ارتش اسراییل به شهادت رسیده بودند.
این در حالی است که برادر دیگرشان، عبداللطیف نیز به تازگی بر اثر ابتلا به سرطان فوت کرده بود. مادر خانواده تنها در 6ماه پنج پسرش را از دست داد.
حمله بیرحمانهبر اساس بسیاری از شهادتها، حمله صهیونیستها به اردوگاه نور شمس یکی از بیرحمانهترین حملاتی بود که فلسطینیها ساکن در این منطقه تجربه کردند. ساکنان به روزنامه فلسطینی کرونیکل گفتهاند که این سطح از ظلم و ستم حتی در طول انتفاضه دوم نیز وجود نداشت.
ارتش رژیم صهیونیستی بهطور تصادفی به سمت ساکنان شلیک میکرد و در کوچههای اردوگاه دست به اعدامهای صحرایی میزد. دکتر زهران احمد میگوید که از لحظه اول حمله، ارتش اسرائیلی ورودیهای اردوگاه را بسته و از رسیدن پزشکان به مجروحان جلوگیری کرده است. سربازها همچنین مانع از انتقال کسی به خارج از اردوگاه شدند. حمله و محاصره اردوگاه از عصر پنجشنبه تا صبح یکشنبه ادامه داشت.
تصاویری وحشتناک نسل کشیوقتی سربازان صهیونیست شروع به عقب نشینی از برخی از محلهها کردند تیمهای امدادی موفق شدند وارد نورشمس شوند اما صحنهای که با آن روبرو شد غم انگیز بود. یکی از اجساد، که توسط دکتر زهران پیدا شد، به دلیل انفجار بمب کاملا سوخته بود.
زهران میگوید که یک فلسطینی جوان دیگر توسط سربازان به شهادت رسیده و سپس از طبقه دوم به بیرون پرتاب شده بود. یا پسر ۱۶ سالهای به پایش شلیک شده بود و به یکی از خانهها خزیده بود اما سربازان به دنبال رد خون رفته و او را در داخل خانه با شلیک گلولهای به سرش اعدام کردند.
این پزشک فلسطینی میگوید: «یکی از جوانانی که پیدا کردیم سرش قطع شده بود بعد از اینکه مستقیماً توسط یک بمب هدف قرار گرفته بود.» زهران توضیح میدهد که اغلب شهدا به سرهایشان شلیک شده بود که نشان میداد صهیونیستها عامدانه و به قصد کشت آنان را هدف قرار دادهاند.
کد خبر 846895 برچسبها نسلکشی رژيم صهيونيستى فلسطین