Web Analytics Made Easy - Statcounter

به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، جوانی که یک زن آمریکایی را در دسیسه‌ای شیطانی به قتل رسانده بود از یک قدمی چوبه دار به زندگی بازگشت. حکم قصاص این پسر جوان که با همدستی دوستش زن آمریکایی را در تهران کشته بود در دیوان عالی کشور مهر تایید خورده بود.

جسد زن آمریکایی
رسیدگی به این پرونده از اوایل سال ۹۱ به دنبال پیدا شدن جسد یک زن در حاشیه جاده صباشهر رباط کریم در دستور کار قرار گرفت.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

شواهد نشان می‌داد این زن توسط عاملان قتل در جای دیگری خفه شده است و آن‌ها برای رهایی از جنازه اش آن را به حاشیه جاده منتقل کرده اند. جسد زن ناشناس با دستور قضایی به پزشکی قانونی منتقل شد و با دستور بازپرس جنایی تیمی از پلیس وارد عمل شدند تا رازگشایی کنند.

ناپدید شدن زن آمریکایی
یک هفته از پیدا شدن جسد زن ناشناس نگذشته بود که یک مرد نگران و آشفته به پلیس آگاهی تهران رفت و از ناپدید شدن همسر آمریکایی اش به نام ترسا خبر داد. این مرد به پلیس گفت: ۳۵ سال قبل با همسرم در آمریکا آشنا شدم و بعد از این که او مسلمان شد با هم ازدواج کردیم. سه پسرمان در آمریکا زندگی می‌کنند. من و همسرم که مدرس خصوصی زبان انگلیسی است برای زندگی به ایران آمدیم. ترسا از ایران خوشش می‌آید به طوری که من برای سر زدن به فرزندانم به آمریکا رفتم و همسرم در ایران تنها ماند. هر روز تماس داشتیم تا این که او ناگهان ناپدید شد. مرتب با او تماس گرفتم، اما جوابم را نمی‌داد تا به ایران برگشتم. من که نگران شده بودم از همسایه‌ها کمک خواستم. همسایه‌ها می‌گویند چند روز قبل او را سوار بر ماشینش دیده اند که از خانه خارج شده است، اما از بازگشتنش هیچ اطلاعی ندارند.

شناسایی جسد ترسا
در حالی که نشانی‌هایی که این مرد از همسر آمریکایی اش به پلیس می‌داد با مشخصات جنازه زن ناشناس مطابقت داشت وی به سردخانه پزشکی قانونی رفت و جنازه همسرش را شناسایی کرد.

نخستین سرنخ
با شناسایی جسد زن آمریکایی تحقیقات پلیس جنایی تهران وارد مرحله جدیدی شد و ماموران در بررسی‌های تخصصی دریافتند از کارت سوخت خودروی ترسا در یک جایگاه سوخت گیری استفاده شده است.

بازداشت جوان مرموز
پلیس همچنین به بررسی تماس‌های تلفنی ترسا پرداخت و رد یک پسر ۲۰ ساله به نام اکبر را یافت که ترسا مرتب به صورت شبانه روزی با او در تماس بود! بدین ترتیب اکبر بازداشت شد و با وجود اصرار بر بی گناهی خود در سرنوشت ترسا به کشتن زن آمریکایی با همدستی دوست ۲۱ ساله اش به نام سیامک اعتراف کرد.

جزئیات جنایت
اکبر در بازجویی‌های پلیسی و قضایی گفت: یک روز ترسا اشتباهی شماره تلفن همراه مرا گرفت و این آغاز آشنایی ما بود. او می‌گفت تنهاست و دوست دارد بیشتر با من آشنا شود. من که فهمیده بودم او آمریکایی و زن ثروتمندی است ماجرا را با دوستم سیامک درمیان گذاشتم و به دیدن ترسا رفتم. وی ادامه داد: بعد از مدتی وسوسه شدیم از او سرقت کنیم به خاطر همین ترسا را به حوالی رباط کریم کشاندیم، سیامک او را خفه کرد و دلار‌ها و طلا‌هایی را که همراه داشت با ماشینش دزدیدیم. به دنبال اعتراف‌های این پسر سیامک نیز بازداشت شد و به قتل اعتراف کرد. همین کافی بود تا برای دو عامل جنایت کیفرخواست صادر شود و آن‌ها در دادگاه کیفری یک استان تهران پای میز محاکمه بروند.

یک شبهه
در حالی که خانواده زن آمریکایی برای قاتل حکم قصاص خواسته بودند در روند رسیدگی به پرونده شبهه‌ای ایجاد شد. چون در مسلمان بودن قربانی شبهه وجود داشت قرار شد بررسی‌های لازم در این زمینه صورت گیرد تا مشخص شود امکان قصاص وجود دارد؟ در این میان همسر ترسا مدارکی به دادگاه ارائه داد که روشن شد این زن قبل از ازدواج با وی، مسلمان شده بود. با ارائه این مدارک دو متهم پای میز محاکمه ایستادند.

حکم قصاص
قضات دادگاه پس از شنیدن دفاعیات دو پسر جوان، سیامک را به قصاص و اکبر را به جرم معاونت در قتل به ۱۵ سال زندان محکوم کردند. حکم صادر شده، اما به خاطر برخی ایراد‌ها در دیوان عالی کشور تایید نشد.

محاکمه دوباره
با نقض حکم در دیوان عالی کشور دو پسر جوان بار دیگر در شعبه دوم دادگاه کیفری یک استان تهران پای میز محاکمه ایستادند. در جلسه دوم دادگاه وکیل اولیای دم برای متهمان اشد مجازات را خواست. سپس سیامک به دفاع پرداخت و گفت: اکبر تلفنی با زن آمریکایی آشنا شده بود. او نقشه سرقت را کشید و از من کمک خواست. وقتی ترسا سر قرار آمد دستش شکسته و در گچ بود. به همین دلیل اکبر پشت فرمان پژو ۲۰۶ ترسا نشست و من روی صندلی عقب ماشین نشستم. در بین راه اکبر چاقو کشید و ترسا شروع به داد و فریاد کرد. من از ترسم دهان او را گرفتم، اما جان سپرد. باور کنید من قصد کشتن او را نداشتم و مرگ او یک اتفاق بود. اکبر نیز گفت: قبول دارم برای سرقت ماشین ترسا به رویش چاقو کشیدم، اما ضربه‌ای به او نزدم. ترسا می‌خواست با دستی که در گچ بود بوق بزند تا عابران متوجه ماجرا شوند که سیامک دهان او را گرفت و موجب مرگ وی شد. وی ادامه داد: ما بلافاصله پول و طلا‌های ترسا را برداشتیم و جنازه را از ماشین بیرون انداختیم. در پایان جلسه هیئت قضایی وارد شور شد و سیامک را به قصاص و اکبر را به ۱۵ سال زندان محکوم کرد.

رهایی از اعدام
حکم صادر شده پس از بررسی موشکافانه از سوی قضات دیوان عالی کشور مهر تایید خورد و قطعی شد. در حالی که سیامک در یک قدمی چوبه دار قرار داشت توانست با پرداخت دیه رضایت اولیای دم را جلب کند و از یک قدمی چوبه دار به زندگی برگردد. بنابر این گزارش؛ قرار است وی به زودی در دادگاه کیفری یک استان تهران از جنبه عمومی جرم محاکمه شود.

تحلیل کارشناس
روابط نامتعارف
دکتر ابراهیم اندرخورا جامعه شناس و استاد دانشگاه
برقراری ارتباط‌های نامتعارف در حوزه‌های مختلف معمولا چند رکن اساسی را به خود اختصاص می‌دهد این رکن‌ها شامل فرستنده، گیرنده، موضوع پیام، کانال‌های ارتباطی و رمزگشایی است. ارتباط بین فردی با گرایش‌های جنسیتی به دلایل و عوامل مختلفی شکل می‌گیرد گاهی معانی کلمات به درستی ادا نشده و این افراد در قالب یک موضوع ظاهرا تعریف شده درگیر یک ارتباط کاملا چالشی می‌شوند. ارتباط جنسیتی که می‌تواند دلایل مختلفی به همراه داشته باشد از جمله دوستی، ازدواج احساس شادمانی، اوقات فراغت، لذت و... هر کدام تعاریف خاص خود را دارد برای مثال یک فرد دچار اختلال دوقطبی در حالت شیدایی خود شدیدا تمایل به ارتباط با جنس مخالف دارد. این گرایش یک اختلال روانی به شمار می‌رود که ممکن است آسیب‌های بی شماری را رقم بزند. برخی افراد نیز با ویژگی‌های شخصیتی مهرطلب تمام تلاش خود را در یک ارتباط معطوف به تایید شدن قرار می‌دهند که این نیز چالش‌های هولناکی را در جامعه برای خودشان و دیگران رقم می‌زند. افرادی که شخصیت ضداجتماعی دارند به دلیل نوع گرایش به پرخاشگری و خشونت و ویژگی‌های مرتبط با مسائل روانی مربوط به خود دنبال انتقام گرفتن و آسیب رساندن به خود و دیگران هستند از این رو بسیار اهمیت دارد که بدانیم ریشه یک اتفاق یک عامل روانی است یا یک عامل محیطی مانند شرایط اقتصادی. تربیت خانوادگی و ویژگی‌های اجتماعی و عوامل دیگر مانند عوامل جسمانی و فردی در این اتفاقات سهیم است. به هر حال وقتی در خبر‌ها می‌خوانیم که یک فرد برای رسیدن به فرد مورد علاقه اش اخلاق و قانون را زیر پا می‌گذارد و دست به اقدامات و ارتباطات نامتعارف دور از شان اجتماع می‌زند می‌توان حدس زد که ضرب و شتم، خودکشی، دیگرکشی و... در جامعه رخ دهد. از این رو باید ابتدا ریشه این اتفاقات بررسی شود آن چه که اهمیت دارد توجه و تمرکز به این اصل مهم در زندگی است، آرامش، عشق و محبت سه عنصر اصلی تعیین کننده سلامت روان در حوزه‌های فردی و اجتماعی ارتباطی است که برای مقابله و پیشگیری از وقوع چنین جرایمی کمک کننده است. افزایش آگاهی فردی از طریق روش‌های مختلف می‌تواند تاثیرگذار باشد. زنان اغلب نمی‌توانند همزمان دلباخته و شیفته چند مرد باشند و اگر با این قبیل زنان رو به رو شدیم باید آن‌ها را از لحاظ روانی و شخصیتی بررسی کنیم، چون ممکن است یک اختلال روانی آن‌ها را تهدید می‌کند که به خیانت و روابط نامتعارف روی آورده اند. با توجه به کارکرد‌های اجتماعی نگرش‌های فرهنگی و اعتقادات و باور‌های نهادینه شده و بررسی مسائل و مشکلات جنسیتی باید بپذیریم که کمبود آگاهی و دانش و نبود مهارت‌ها در حوزه خودشناسی سبب می‌شود زنان و مردان در حوزه‌های مختلف فردی، خانوادگی و اجتماعی درگیر چالش شوند. متاسفانه معنا و مفهوم خیانت در فرهنگ جامعه ما تغییر کرده است و همین مسئله سبب انحرافات خلقی، شخصیتی و رفتاری شده است و به همین دلیل است که شاهد طلاق رسمی و غیر رسمی مانند طلاق عاطفی هستیم.

منبع:خراسان

انتهای پیام/

منبع: باشگاه خبرنگاران

کلیدواژه: اخبار حوادث قتل

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۵۶۱۶۶۷۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

جایزه‌ای به نام اکبر زنجانپور اهدا شود/آرزوی نویدمحمدزاده چه بود؟

به گزارش خبرنگار مهر، نوزدهمین مراسم «شب کارگردان» انجمن صنفی کارگردانان تئاتر ایران و آئین نکوداشت اکبر زنجانپور، عصر یکشنبه ۹ اردیبهشت در خانه هنرمندان ایران برگزار شد.

محمد سلوکی اجرای این مراسم را بر عهده داشت و محمود دولت‌آبادی، فریبرز گلبن، اسماعیل خلج، اصغر همت، ایرج راد، حبیب رضایی، مسعود دلخواه، مهدی میامی، کاظم هژیرآزاد، مجید امرایی، محسن بهرامی، از جمله حاضران در آن بودند.

در ابتدای این مراسم شهرام گیل‌آبادی رئیس انجمن صنفی کارگردانان تئاتر گفت: امروز روز تولد استاد حمید سمندریان است. خاطرات فراوانی با نام بردن از حمید سمندریان به عنوان نشانه و تلنگر در ذهن ما ایجاد می‌شود. هیچ لحظه‌ای در تئاتر ایران ایشان از ذهن ما فراموش نمی‌شود.

وی اظهار کرد: انجمن با مرور ملاک‌های مختلف در طول سال به این نتیجه رسید که مدالیوم و نشان عالی خود را به استاد اکبر زنجانپور چهره تأثیرگذار تئاتر ایران اهدا کند. انجمن به دلایل حمایتی قصد دارد به خاطر منش فکری و کاری‌شان از ژاله علو، علیرضا کوشک‌جلالی و علی شمس نیز قدردانی کند.

وی ادامه داد: خوشحال و خرسندیم که با سختی در کنار دوستان‌مان ایستادیم و هیچ تحمیلی را نپذیرفتیم و با استقلال و به پشتوانه بزرگان تئاتر پیش می‌رویم. تئاتر عرصه نقد، تحلیل و حقانیت است.

گیل‌آبادی یادآور شد: سال قبل مدالیوم انجمن به آتیلا پسیانی اهدا شد که دیگر در میان‌مان نیست. یادش را گرامی می‌داریم.

سپس تصاویری از مراسم هجدهمین «شب کارگردان» و سخنان زنده‌یاد آتیلا پسیانی پخش شد.

در ادامه احسان حاجی‌پور دبیر مراسم متن لوح قدردانی از علی شمس را قرائت کرد و سپس با حضور صدرالدین زاهد از علی شمس قدردانی شد.

علی شمس گفت: ممنونم که انجمن به یاد من بود. من حرفی نمی‌زنم که جشن امشب به حاشیه نرود. امیدوارم مسیر چرخ روزگار به شکل دیگری بچرخد که هر کدام از ما تئاتر مدنظر خود را روی سحنه ببریم و هیچ رنج و عذابی گریبان‌مان را نگیرد.

در ادامه آرش دادگر عضو هیأت‌مدیره انجمن صنفی کارگردانان تئاتر روی صحنه رفت و ضمن قرابت متن لوح قدردانی علیرضا کوشک‌جلالی، گفت: یک سال پیش تماس تلفنی داشتم و کارگردان بزرگی با من تماس گرفت. از لقب استاد برای او استفاده کردم ولی او گفت که از واژه استاد استفاده نکن. علیرضا کوشک جلالی برای من همچنان استاد است و اعتبار بین‌المللی به تئاتر ایران داده است.

سپس علیرضا کوشک‌جلالی که روی ویلچیر نشسته بود در سخنانی کوتاه گفت: آرزو دارم که دیگر خبر اعدام نشنویم.

در ادامه پیام صوتی ژاله علو برای حاضران در مراسم پخش شد. وی در ابتدای این پیام از اینکه به دلیل کسالت نتوانسته در جمع حضور پیدا کند، عذرخواهی کرد.

وی در ادامه پیام خود یادآور شد: هنر والای تئاتر برای من ارزشمند بوده و با اشتیاق تمام کار هنر را دنبال کردم. من کار تئاتر را از ۱۳۲۷ در تئاتر تهران شروع کردم. سپس در تئاتر فردوسی و پس از آن در تئاتر فرهنگ به ایفای نقش پرداختم.

وی به ذکر نام کارگردان‌ها و نمایش‌هایی که همکاری داشت پرداخت و یادآور شد: در ادامه در سینما و رادیو نیز فعال شدم.

علو تاکید کرد: فکر می‌کنم بزرگترین ارزش برای هر هنرمندی این است که نتیجه کارهای خود را توسط مردم ببیند. خوشحالم کارهایی کردم که همچنان بین مردم به نیکی از آن یاد می‌شود و خوشحالم کارهایی کردم که مردم از آن‌ها راضی هستند.

در ادامه اصغر همت لوح قدردانی از کوشک‌جلالی را به وی اهدا کرد.

سپس محمد رحمانیان روی صحنه حضور پیدا کرد و بخشی از نمایش رادیویی «روزهای رادیو» را که اشاره‌ای به ژاله علو و رقیه چهره‌آزاد داشت، خواند.

وی خطاب به کوشک‌جلالی گفت: حضور تو برای تئاتر ایران مانند یک معجزه است، بمانی برای‌مان.

سپس متن لوح قدردانی از ژاله علو را قرائت کرد و ایرج راد به نمایندگی از ژاله علو لوح و نشان مدنظر را دریافت کرد.

در این بخش از مراسم، هایده حائری خطاب به حاضران در مراسم گفت: من از مردم قدردانی می‌کنم که قدر هنرمندان‌شان را می‌دانند و در این مراسم حضور پیدا کردند. هنرمندان تلاش می‌کنند با فعالیت‌های خود هنر را پیش ببرند گرچه همه چیز بر علیه‌شان است.

حائری در ادامه به طنز بیان کرد: حیف است که جایزه ژاله علو عزیز را ۲ آقا بگیرند، به همین دلیل آمدم و جایزه ژاله علو عزیز را می‌گیرم.

در این بخش از مراسم تصاویری از گفت‌وگوی محمد رحمانیان با اکبر زنجانپور پخش شد که طی آن زنجانپور به ذکر خاطراتی از نحوه حضور خود در عرصه بازیگری و تجربه همکاری با حمید سمندریان و جمیله شیخی پرداخت.

سپس محمود دولت‌آبادی روی صحنه رفت و یادی از مهدی فتحی به عنوان دوست مشترک خود و زنجانپور کرد و گفت: روزی مهدی به اکبر گفت کسانی که هنر کار نمی‌کنند چه می‌کنند؟ من در عجب بودم از افقی که پیش روی این ۲ عزیز شکل گرفته است. اکبر سعی کرده که همیشه هنر بورزد ولی موانع خیلی وقت‌ها اجازه نداده است. این اجتماع به نشانه دوستی و ارادت به هنرمندان تئاتر تشکیل شده و بسیار گرامی است.

وی یادآور شد: لازم نیست که حتماً چیزی بشود. همین که سرپا هستید و همین شب‌ها را برپا می‌کنید یعنی شدن. امیدوارم همیشه پاینده باشید.

سپس محمد رحمانیان مجدداً روی صحنه رفت و گفت: اولین بار استاد را در «آتش بدون دود» و سپس در کارهای تلویزیونی دیدم. بعد از آن تماشای نمایش «همه پسران من» به کارگردانی اکبر زنجانپور باعث شد بفهمم که در زندگی به جای درستی رسیده‌ام. کار درخشانی بود که لحظه‌لحظه‌اش کلاس درس بود.

وی خطاب به زنجانپور تاکید کرد: از صمیم قلبم خیلی از شما متشکرم آقای زنجانپور.

سپس تصاویری از نمایش «چشم اندازی از پل» به کارگردانی حمید سمندریان در سال ۱۳۵۱ پخش شد که اکبر زنجانپور در جوانی خود در آن به ایفای نقش پرداخته بود.

در ادامه مسعود دلخواه نیز روی صحنه رفت و گفت: اکبر زنجانپور مثل هیچ کسی نیست؛ بازیگر و کارگردانی توانا و از همه مهمتر انسانی شریف و دوست‌داشتنی است.

وی تاکید کرد: اکبر زنجانپور بودن ساده نیست و دشوار است، از این رو صحبت کردن درباره او هم دشوار است.

دلخواه یادآور شد: وقتی نمایش «سیزوئه بانسی مرده است» با کارگردانی رکن‌الدین خسروی را دیدم، بازی اکبر زنجانپور حیرت‌زده‌ام کرد.

وی تصریح کرد: حق اکبر زنجانپور این است که جایزه‌ای به نام وی به بازیگران تئاتر اهدا شود.

نوید محمدزاده دیگر سخنران این مراسم بود که گفت: وقتی قرار باشد درباره استاد صحبت کنم، خجالت می‌کشم. خیلی دوست‌تان دارم. امیدوارم قسمت باشد تا روی صحنه با شما نفس بکشم و قسمت باشد روی صحنه تئاتر از شما یاد بگیرم.

سپس شهرام گیل‌آبادی مجدداً روی صحنه رفت و عنوان کرد: در بیش از ۳۰ سالی که در رادیو بودم، صدای رامین فرزاد از گوشم خارج نمی‌شود که ته مانده غذاها را به گربه‌ها می‌داد و برای‌شان «هملت» می‌خواند. سعادت این را داشتم که تجربه حضور در خدمت بزرگان را داشته باشم. مهدی فتحی روبه‌روی دیوار می‌ایستاد و دیالوگ‌های خود را مرور می‌کرد. ما با حکمت‌های مختلف از جمله آموزش در رادیو مواجه بودیم.

وی یادآور شد: دیدن حرکات معلم بزرگی چون اکبر زنجانپور درس‌های بزرگی برای من داشت. چیزی که از این نسل بزرگ عاید من شد این بود که نظم توسعه فکری، دانایی و درایت، سکوت را به همراه می‌آورد. استاد زنجانپور با اندیشه و آثار خود عالم دیگران را ارتقا داد. اکبر زنجانپور در عالم هنر از آبروهای زمین است.

در ادامه پرویز ممنون روی صحنه حضور پیدا کرد و گفت: من از خاطرات هنرجویی و دانشجویی اکبر می‌گویم. اولین بار که دعوت شدم برای تدریس در دانشگاه، نمایشی را از بهمن فرسی دیدم و اکبر زنجانپور نقش اصلی را بازی می‌کرد. مونولوگی طولانی داشت و من تحت تأثیر صدا و بیان اکبر زنجانپور قرار گرفتم.

وی یادآور شد: اکبر از جمله ۴ نفری بود که در دانشگاه به آن‌ها عشق می‌ورزیدم و آخری آذر فخر بود که رفت. من و اکبر اختلاف سنی زیادی نداشتم.

ممنون تاکید کرد: زنجانپور بدون شعار کار می‌کرد. فردی با شخصیت بود که برای هم حرمت قائل بودیم. اکبر همیشه محترم و بسیار جدی بود.

اکبر زنجانپور در ادامه و در میان تشویق همگان روی صحنه رفت و گفت: این تعریف‌ها مسؤولیت آدم را زیاد می‌کند، اینکه هنر و نخ مرتبط هنر یعنی مخاطب را جدی بگیریم. ما تلاش می‌کنیم تا ارتباط نانوشته و ناگفته را در تئاتر ایجاد کنیم.

وی تاکید کرد: وظیفه ما هنرمندان تئاتر این است که تصویری که دیده نمی‌شود بسازیم و آنچه شنیدنی نیست بشنویم و به مخاطب ارائه دهیم. زمانی به این مهم می‌رسیم که کمتر حرف بزنیم.

زنجانپور تصریح کرد: هنریک ایبسن می‌گوید قوی‌ترین انسان کسی است که تنهاترین است. بگردیم و تنهایی‌های خود را پیدا کنیم.

در پایان گیل‌آبادی متن لوح قدردانی از زنجانپور را قرائت کرد و نکوداشت اکبر زنجانپور با حضور محمود دولت‌آبادی، محمد رحمانیان، پرویز ممنون، ایرج راد، اسماعیل خلج و چند تن از چهره‌های هنری برگزار شد.

کد خبر 6091406 فریبرز دارایی

دیگر خبرها

  • پرداخت قسطی خلافی خودرو ۱۴۰۳: رهایی از بار سنگین جرایم رانندگی
  • دعوت از اکبر فلاح به کمیته فنی مسابقات کشتی نونهالان
  • جدال پدر و دختر بر سر خواستگار آمریکایی | رضایت نمی‌دهم مگر به شرط...
  • نکوداشت اکبر زنجان‌پور (عکس)
  • رهایی: دانشگاهیان آزادی‌خواه در سراسر دنیا به پا خاسته‌اند
  • خاطره خنده‌دار غفوریان از اشتباه گرفتنش با اکبر عبدی! (فیلم)
  • صلح و سازش در پرونده قتل با رضایت اولیاء دم در کوهرنگ
  • مراسم نکوداشت اکبر زنجان‌پور با حضور استادش
  • نونزدهمین مراسم «شب کارگردان» برگزار شد/ آرزوی نویدمحمدزاده چه بود؟
  • جایزه‌ای به نام اکبر زنجانپور اهدا شود/آرزوی نویدمحمدزاده چه بود؟