Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «ایسنا»
2024-05-08@00:20:26 GMT

نشان از «پدر»

تاریخ انتشار: ۹ آبان ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۵۶۳۷۲۵۴

نشان از «پدر»

اولین دختر از ازدواج دوم سیدمحمود طالقانی چهل ‎سال پس از درگذشت او، نخستین فرزندی است که از جمع ده‎ نفره‏ خواهران و بردارانش جدا شده و به «پدر» پیوسته است. دختری که برخلاف چهار همشیره و پنج اخوی دیگرش نه آنقدر از خط سیاسی و ربط تشکیلاتی ابوی فاصله داشت که تنها به نام «خاندان» با او نسبت داشته باشد و نه - چنان که معمول است - آنقدر از نام و نشان پدر بهره ‎گرفت که زیر سایه‎ او بماند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

به گزارش ایسنا،‌ اعظم در سال ۱۳۲۲ پس از ازدواج سیدمحمود با توران طالقانی به دنیا آمد. مریم و وحیده دو فرزند آیت‎الله از همسر اولش بتول اعلایی بودند و از توران نیز حسین، مهدی و مجتبی را داشت که سومین دخترش متولد شد. تا ۹ سالگی با مادر، مادربزرگ و خاله‎اش سروکار بیشتری داشت، اما پس از آن پدرش بود که با آموزش زبان «عربی» و «منطق» به سراغش آمد و تا ازدواجش در ۱۶ سالگی بیش از سایرین برایش وقت گذاشت و البته دخترش را آنطور که اعظم می‏‌گفت متکی به درک و دریافت فردی پرورش داد.

شاهدش زمانی بود که علی شریعتی در میان علما و عوام‎الناس شهرتی یافت و مخالفت‎ها از چپ و راست بر سر تفکرات و تکلمات و مکاتبات «دکتر» آوار شد و هر کسی صفتی به او بخشید؛ از «عامل سلطنت» گرفته تا «مزدور وهابیت»، از «سنی شیعه‏‌نما» تا «مارکسیست اسلامگرا». سیدمحمود در همین گیرودار کتاب جلسات پرسروصدای «اسلام‎شناسی» شریعتی در دانشگاه فردوسی مشهد را زیر بغل زد و برای دخترش آورد تا خودش بخواند و قضاوت کند.

طالقانیِ دختر، جوانی‏‌اش را آنطور که خود گفته با کتاب گذرانده. با «نان و شراب» به جایگاه آموزش و آگاهی پی برده و با «کنت مونت کریستو» مفهوم انقلاب، لزوم مبارزه و تصور زندان برایش ملموس‎تر شده و از هر دو رمان «تأثیر شگرفی» گرفته است. با اولی شغل معلمی پیشه و از هفده ‎سالگی در مدارس جماران و لویزان تدریس کرد و تعلیم داد تا در سال ۱۳۴۹ به دانشگاه رفت و ادبیات فارسی خواند. با دومی همچون «پدر» به جرگه انقلابیون پیوست و در سال ۱۳۵۴ بدل به نخستین زن مسلمانی شد که با اتهامی سیاسی دستگیر شده است. در این میان «بنیاد علایی» را به همراه دو خواهرش طیبه و طاهره تأسیس کرد و در مقطع راهنمایی به آموزش نوجوانان و استعدادیابی مشغول شد که همین فعالیت‏‌ها روند جواب‌پس‌دادن‌ها به ماموران ساواک را کلید زد.

کار اما به همین رفت‎وآمدهای معمول ختم نشد. به مدرسه‎ای حوالی مسگرآباد انتقال یافت و سه ماه بعد از بازگشت به بنیاد علایی در شهریور ماه ۱۳۵۴ دستگیر شد و در زندان قصر مثل «پدر» زیر شکنجه و تحت بازجویی قرار گرفت تا سیدمحمود در بازپرسی‏‌ها با مأموران راه بیاید و همکاری کند که نکرد.

زندانش مانند «پدر» تا سال‌های پایانی حکومت پهلوی ادامه یافت. پس از آزادی در شهریور ۱۳۵۶ به فکر تأسیس سازمانی برای حمایت از حقوق زنان افتاد: «در زندان به دنبال ایجاد یک تشکیلات رسمی برای زنان بودم که در آنجا مشکلات آنان مطرح و راهکارهای مناسب به وسیله تبادل نظر کارشناسان پیدا شود و بتواند تا حدودی مشکلات زنان را حل کند. پس از آزادی با همکاری برخی دیگر از خواهران، جلسه‌ای تشکیل شد و پس از آن گروهی از جمله بنده مشغول نوشتن اساسنامه برای تشکل جدید شدیم. ابتدا به ما یک اتاق در ساختمان سازمان حقوق بشر در خیابان قبا نزدیک مسجد قبا دادند و بودجه‌ای برای این امر اختصاص یافت اما در همین حین در سال ۱۳۵۷ انقلاب شکل گرفت با روی کار آمدن دولت موقت بودجه این تشکل از سوی سازمان برنامه و بودجه قطع شد و دیگر قادر به ادامه کار نبودیم.»

انقلاب ساختار قبلی را تغییر داد و طالقانی تصمیم گرفت تفکراتش را در نظم و نظام جدید بدل به قانون و مقررات کند تا از طریق همان‏ها کارش را در ایجاد تشکیلات زنان راحت‎تر سازد. سال ۱۳۵۹ در انتخابات نخستین دوره مجلس نظام فعلی در حالی که تنها کاندیدای اختصاصی لیست «دفتر همکاری مردم با رئیس‎جمهور» بود، رأی آورد و به ساختمان مجلس سنای نظام قبلی راه پیدا کرد. در پارلمان پرحاشیه و حادثه انقلابیون اما مجالی برای ارائه طرح‎هایی که آنها را برای بهبود وضعیت زنان مناسب می‎دانست پیدا نکرد.

خرداد ماه ۱۳۶۰ فرا رسید و اعظم که خود با لیست دفتر همکاری مردم به مجلس راه پیدا کرده بود، وقتی زمزمه تصویب طرح عدم کفایت ابوالحسن بنی‌صدر رئیس‎جمهوری وقت را شنید در بحث و بررسی‎های پیش از روز رأی‎گیری درباره مواضع تازه حامیان سابق او گفت: «ما موقعی که مسئله رئیس‎جمهور مطرح بود، اصلا آقای بنی‌صدر را نه کاندید کردیم، نه رای دادیم، حتی با این مسئله درگیر هم بودیم، که بعضی‌ها به ما اعتراض می‌کردند چرا رد می‌کنید؟ ما آمده بودیم ملاک را بیشتر روی نسبت تقوی گرفتیم و همان موقع هم آقای دکتر حبیبی را کاندید کردیم. ولی مسئله اینجا است که می‌بینم آن کسانی که آن روز دفاع می‌کردند و ما با آن‌ها درگیر بودیم، امروز آنچنان مخالفت می‌کنند که گاهی احساس می‌شود که معیارها و ملاک‌ها فراموش می‌شود.» حرف‎هایش که تمام شد و جو مجلس را که دید تصمیم گرفت در جلسه رأی‎گیری عدم کفایت بنی‌صدر حاضر نشود. آرا معلوم و بنی‌صدر معزول شد و با پروازی مخفیانه از کشور گریخت.

مجلس اول که به پایان رسید، طالقانی به آموزش و پرورش بازگشت و در ۱۳۶۹ پس از ۱۲ سال دوندگی و چانه‎زنی توانست مجور تأسیس تشکلی به نام «جامعه زنان انقلاب اسلامی» را از وزارت کشور دولت هاشمی‎رفسنجانی که ناطق‎نوری بر صدرش نشسته بود بگیرد و «ماهنامه پیام هاجر» را که از ابتدای دهه ۶۰ منتشر می‏‌کرد، ارگان رسمی تشکل نوپایش کند. نشریه‎ای که از اوایل دهه هفتاد بیش از گذشته به چشم آمد و خوانده شد و ترکیب یادداشت‎نویسان و مقاله‎‏نگارانش جمعی را تشکیل می‎داد که می‏‌شد بیشترشان را در حسینیه ارشاد و برنامه‎هایش دید یا در کانون توحید و دورهمی‌‏هایش؛ ده‎دوازده نفر زندانی سیاسی پیش از انقلاب که اکثراً در دولت موقت مسئولیتی داشتند و در مجلس اول وکالتی. همه طالقانی‎دوست و شریعتی‎شناس و از علاقه‎مندان به آیت‎الله حسینعلی منتظری. پیام هاجر با طرز تفکری که آن روزها از سوی برخی ملی - مذهبی و از طرف جمعی لیبرال - دموکراتیک خوانده می ‏شد، ۲۱ سال منتشر شد و دست آخر با ادامه حمایت‏‌هایش از آیت‏ الله منتظری با سیل توقیف جمعی نشریات اصلاح‎طلب در ابتدای سال ۱۳۷۹ به تاریخ پیوست. هر چند طالقانی این اواخر و پس ۱۴ سال در ۱۳۹۳ شماره نخست ماهنامه‎ای با نام «پیام ابراهیم» را منتشر کرد و از بازماندگان همان تیم قبلی و پیروان همان تفکر در پرکردنش بهره گرفت و تا شهریور ۱۳۹۸ سی ‎و چهار شماره را روی دکه ‏ها فرستاد.

نام‌نویسی انتخابات ریاست‎جمهوری سال ۱۳۷۶ که آغاز شد اعظم طالقانی به وزارت کشور رفت تا برای کاندیداتوری ثبت‏ نام کند و اولین زن تاریخ جمهوری اسلامی شود که مخالفتش با تفسیر شورای نگهبان از «رجل سیاسی» را عملاً نشان داده و آنان را علناً وادار به واکنش و ردصلاحیت کرده است. از آن سال به بعد اعظم در بیشتر نام‌‏نویسی‌‏های انتخابات ریاست‎جمهوری ثبت‌‏نام می‎کرد و بعد از تحصن او در جریان انتخابات سال ۱۳۸۴ در خیابان پاستور بود که شورای نگهبان مجبور شد تفسیر صریح خود از رجل سیاسی را اعلام کند: «نص قانون اساسی، مرد بودن نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری است و علاوه بر آن باید رجل سیاسی هم باشد». تحصنی که به باور حاضران در آن، کارگردانی‎اش با شخص طالقانی بود. او همچون «پدر» که در ابتدای انقلاب هم تایید شخص اول حکومت، هم حمایت دولت موقت و هم احترام چپگرایان را توأمان تجربه می‏‌کرد، توانست در این تحصن جمعی از گروه‏های زنان با عقاید متفاوت را کنار هم جمع کند. از گرایش‏ های اصلاح‎طلبانه گرفته تا گروه‏های چپ و سکولار. تحصن از سوی برخی مطبوعات وقت با اصطلاح «جنبش زنان ایران» توصیف و به عقیده برخی از فعالان زن، مبنایی برای تجمع زنان در خرداد ۸۴ برابر درهای دانشگاه تهران شد. تجمعی که البته اعظم در آن شرکت نکرد.

با اعلام نظر شورای نگهبان و استنباط عمومی از معنای آن در سال ۱۳۸۸ وقتی طالقانی بار دیگر برای اعتراض به این تفسیر از قانون اساسی دست‏ به ‎کار شد، برخلاف همیشه زنانی از راست‌گرایان هم با او همراه شدند و مخالفت‎ها جناح‎بندی‎های معمول را تحت‎الشعاع قرار داد و نتیجه‎اش اعلام مجدد موضع شورای نگهبان از سوی سخنگوی وقت، عباسعلی کدخدایی بود: «کاندیدا شدن زنان در انتخابات ریاست جمهوری منعی ندارد و شورای نگهبان هیچگاه واژه رجل سیاسی را در قانون اساسی تفسیر نکرده است و هرگاه زنی رد صلاحیت شده به خاطر نداشتن صلاحیت عمومی بوده است».

انتخابات سال ۸۸ برگزار شد و نتایج اعلام‎ شده‎اش حوادثی به همراه داشت و چندتایی حزب و تشکل را به تعطیل و تعلیق رساند. تشکل کوچک طالقانی هم از این قاعده مستثنا نبود، بعد از آن کمتر از این تشکل و فعالیت‎هایش خبری به گوش کسی رسید. خود اعظم هم پس از انتخابات آن سال نامه‏ای سرگشاده خطاب به اعضای مجلس خبرگان رهبری منتشر کرد و مانند «پدر» با صراحت به نقد آنچه در برخورد با تجمعات و اعتراضات صورت می‎گرفت پرداخت. انتشار این نامه و سخنرانی‎اش در جریان برگزاری صدمین سالگرد تولد پدرش در سال ۱۳۸۹ که در آن اشاره‎ای گذرا به «جنبش اصلاحی» کرد و گفت: باید مراقب بود این جنبش رو به رادیکالیسم نیاورد و اگر کسانی می‌خواهند ما به سمت خشونت و اعمال افراطی برویم باید ترفندهای آنها را ناکام گذاشت»؛ و در کنار این‏ها چندتایی مصاحبه با سایت ‏های حامی میرحسین موسوی مجموع موضعگیری‎های او در این سال‎ها را تشکیل می‎دهد.

سال‏ های سکوت و کم‎خبری از طالقانی تا انتخابات سال ۱۳۹۲ هم ادامه یافت. این دومین سالی بود که او در انتخابات نام‎نویسی نکرد. اما در اردیبهشت همان سال جایزه «قلم طلایی» را از سوی «انجمن دفاع از آزادی مطبوعات» دریافت کرد و از مردادماه سال بعد رفته‎رفته رویه سابق را در پیش گرفت؛ با انتشار «پیام ابراهیم» و انجام مصاحبه‎های مختلف سعی کرد همچنان به سیاست‎ورزی‎ ادامه دهد. او با انتشار یادداشتی کوتاه در صفحه فیسبوکش در سال ۱۳۹۳ مانند «پدر» که معتقد به انتخاب آزاد حجاب از سوی زنان بود، خطاب به نمایندگان وقت مجلس شورای اسلامی گفت: « شما برای تربیت مردان چه اقدامی انجام دادید؟ تا چه اندازه به مردان آموزش و تربیت داده شده که نگاه ابزاری خود نسبت به زنان را تغییر دهند؟ در آیات مربوط به حجاب مهمترین نکته "غمض عین" است. یعنی چشم پاکی و بدون غمض و خریدارانه نگاه کردن نسبت به انسان‌ها اعم از زن و مرد...».  

او در سال ۱۳۹۶ پس از هشت سال وقفه مجدداً برای نام‎نویسی در انتخابات و این‎بار به مدد «واکر» کوشید از پله‎های وزارت کشور بالا برود و همان درخواست ۲۰ سال قبل خود برای تعیین تکلیف شدن مفهوم رجل سیاسی را اعلام کند و زمانی که در آخرین روز فروردین همان سال اسامی شش کاندیدای تایید صلاحیت شده انتخابات اعلام شد و نام اعظم در میان آنان نبود، در پاسخ به خبرنگاری که از او پرسیده یود «این بار با ردصلاحیتش چه خواهد کرد؟» گفته بود: «تا جایی که قانون اجازه دهد اعتراض خواهم کرد».

اواسط شهریور ماه ۹۶ بود که بعد از مدت‏ها در گفت‏‌وگویی مفصل تصریح کرده بود «فمینیست نیستم، طرفدار حقوق مظلومم. چه مرد، چه زن. اما الان بیشتر این زنان هستند که مظلوم واقع شده‎اند.» او در واپسین گفت‎وگویش پیش از بستری‎ شدن در بیمارستان وعده داده بود «تا زمانی که زنده باشم، در انتخابات ریاست جمهوری ثبت ‏نام می‌کنم.» او مانند «پدر» به مبارزه تدریجی و اقدامات اصلاحگرانه بیش از برخوردهای رادیکال معتقد بود و پیگیری گام ‎به‎گام مطالباتش را به هیاهو و دادوقال و اخذ «شبه‎امتیاز» ترجیح می‎داد. شاید به همین دلیل بود که می‎گفت: «زن‌ها باید اعتماد به نفس حضور را داشته باشند. قرار نیست با برخوردها ناامید شویم. اصلاً ناامید نیستم، ممکن است من دیگر نباشم ولی دیگران بتوانند به خواسته خود برسند. تا زمانی که زنده باشم، اعتراض برای خواسته‎های زنان را خواهم داشت.» و احتمالاً به دلایلی مشابه همین هیچگاه سخنی رسمی درباره «دختران خیابان انقلاب» از او منتشر نشد یا برای «ورود زنان به ورزشگاه‏ها» حرفی به میان نیاورد و به کمپین‎های «حمایت از دوچرخه‎سواری بانوان» نپیوست.

راه اعظم طالقانی همچون «پدر» که جدا از هم‎لباسان خود می‌اندیشید و سوا از اطرافیانش عمل می‎کرد، چندان شباهتی به مسیر سایرین نداشت. او ترجیح می‎داد برای مطالباتی از جامعه زنان دست به قلم و پا به رکاب شود که محقق ‎شدنش بساط نفس ایجاد هر تمایزی میان دو جنس را برچیند. طالقانی مانند سیدمحمود به کم خوشنود نمی‎شد، یاد گرفته بود نظربلند باشد و بزرگ‎منش.

انتهای پیام

منبع: ایسنا

کلیدواژه: اعظم طالقانی شورای نگهبان مجلس شورای اسلامی

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.isna.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۵۶۳۷۲۵۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

کلیات طرح تقاطع غیر همسطح آیت الله طالقانی شهرکرد تصویب شد

رئیس شورای اسلامی شهرکرد گفت: امروز در جلسه شورای اسلامی شهرکرد با کلیات طرح روگذر آیت الله طالقانی شهرکرد موافقت شد

به گزارش خبرگزاری ایمنا از چهارمحال‌وبختیاری، مصطفی حیدری، امروز_ سه‌شنبه هجدهم اردیبهشت_ در حاشیه جلسه علنی شورای اسلامی شهرکرد، اظهار کرد: امروز در جلسه شورای اسلامی شهرکرد با کلیات طرح روگذر آیت الله طالقانی شهرکرد موافقت شد، حدود ۱۳۰ میلیارد تومان برای این پروژه در بودجه ۱۴۰۳ پیش بینی شده است.

وی افزود: حل گره‌های ترافیکی شهرکرد یکی از دغدغه‌های شورای ششم است و باید اجازه دهیم طلسم کار شکسته و کلنگ یکی از پروژه‌های تقاطع‌های غیر هم‌سطح شهری به زمین زده شود تا مرحله به مرحله سایر پروژه‌ها اجرا و گره ترافیکی شهر باز شود.

رئیس شورای اسلامی شهرکرد با بیان این‌که پروژه روگذر آیت الله طالقانی اولین پروژه عظیم ترافیکی شهرکرد خواهد بود، تصریح کرد: پیشنهاد مناقصه و زمان برای شروع این طرح نباید از دست برود و هرچه سریع‌تر این پروژه شروع به کار کنند.

حیدری با بیان این تقاطع‌های بوعلی به کمربندی جنوب، میدان معلم، ورودی شرقی شهرکرد و سایر طرح‌های مورد مطالعه قرار گرفته در دستور کار مدیریت شهری ششم است، خاطر نشان کرد: ترافیک از دغدغه‌های مهم مردم شهرکرد به‌ویژه در بخش مرکزی شهر است و شهرداری توجه ویژه‌ای برای حل این معضل شهری دارد و اجرای این پروژه می‌تواند طلسم اجرای پروژه‌های تقاطع غیر همسطح در مرکز استان را بشکند.

کد خبر 751566

دیگر خبرها

  • نظرسنجی‌ها چه در مورد بایدن می‌گویند؟
  • کلیات طرح تقاطع غیر همسطح آیت الله طالقانی شهرکرد تصویب شد
  • کارت عروسی دختر آیت‌الله طالقانی + عکس
  • درخواست جالب از علیرضا دبیر درباره رسول خادم
  • فیلم/ ماجرای ترور محمدرضا طالقانی در سالگرد حادثه ۱۱ سپتامبر
  • ماجرای ترور محمدرضا طالقانی در سالگرد حادثه ۱۱ سپتامبر
  • (ویدیو) ماجرای ترور محمدرضا طالقانی در سالگرد ۱۱ سپتامبر
  • ماجرای جنجال محمد طالقانی در جام آریامهر + فیلم
  • چالش‌های بایدن و ترامپ در انتخابات ۲۰۲۴ ریاست جمهوری آمریکا
  • (ویدئو) نظر محمدرضا طالقانی درباره‌ دوقطبی دبیر - خادم: رسول همیشه خویشتن‌داری کرده