آیا فرزندان باید در جریان مشکلات زندگی قرار گیرند؟
تاریخ انتشار: ۱۳ آبان ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۵۶۷۳۸۹۴
حسن اکبرزاده روانشناس و مشاور در گفتوگو با خبرنگار حوزه ازدواج و خانواده گروه اجتماعی باشگاه خبرنگاران جوان، درباره میزان آگاهی فرزندان درباره مشکلات زندگی اظهار کرد: تقسیم بندیهای مختلفی در ارتباط با بازه سنی کودکی ونوجوانی وجود دارد، اما به صورت کلی میتوان سنین بین ۳تا۱۰ سالگی را سن کودکی و سنین بین ۱۱ تا ۲۰ سالگی را سن نوجوانی قلمداد کرد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
این روانشناس بیان کرد: با توجه به دغدغههای اقتصادی و اجتماعی در جامعه و خانوادههای امروزی، مشکلات فراوان در خانوادهها، فرزندان به شکل ناگزیر از سنین خیلی پایین (کودکی) در جریان یک سری از مسائل و مشکلات زندگی قرار میگیرند حتی اگر والدین به صورت برنامه ریزی شده این مسائل را عنوان نکنند.
او ادامه داد: جامعه امروزی خیلی ناهمگن است و فرزندان با ورود به جامعه (کودکستان، مدرسه و...) شاهد تفاوتهای طبقاتی، خانوادگی و بین فردی به خصوص از لحاظ مالی میشوند که در اثر این کنجکاوی، به مسائل و مشکلات زیادی نیز در خانواده ورود پیدا میکنند.
اکبرزاده با بیان اینکه والدین نیز در مقابل این کنجکاویها اغلب دست خالی هستند، افزود: خواسته یا ناخواسته با توجه به شرایط اجتماعی، اقتصادی و ارتباطی در جامعه امروزی فرزندان با مشکلات زندگی زودتر روبرو میشوند.
بیشتر بخوانید: اضطراب کودکانمان را چگونه کنترل کنیم؟
این روانشناس با اشاره به اینکه تفکر انتزاعی حدودا در سن ۱۰ ،۱۱ سالگی در کودکان شکل میگیرد، گفت: تحلیل مسائل و مشکلات زندگی قبل از این سنین دشوار است اما افراد از همان کودکی بسته به مقتضیات سنی خودشان وظایف و مسئولیتهایی دارند که لازم است والدین نیز با توجه به مسیر رشدی کودکان به این وظایف و مسئولیتها آگاه باشند تا انتظارات مناسبی از کودکان داشته باشند.
او با تاکید بر اینکه آگاهی از وظایف و مسئولیتهای فرزندان باعث میشود که آموزشهای لازم جهت مسئولیت پذیرکردن کودکان از سوی والدین و جامعه شکل گیرد، اضافه کرد: آموزشها میتوانند مسئولیت پذیری در حیطهی نگهداری و مراقبت از خود، انجام تکالیف، رعایت قوانین اجتماعی، آداب معاشرت و مهارتهای ارتباطی باشد.
اکبرزاده افزود: والدین باید آگاه باشند که بهترین آموزش برای کودکان رفتار و عملکرد والدین است و کودکان بیشتر از طریق مشاهده و الگوبرداری یاد میگیرند.
این روانشناس تصریح کرد: از سنین ۱۱ ،۱۲ سال به بعد و با شروع دوره نوجوانی، اگر آموزشها در راستای مسئولیت پذیری در دوره کودکی به صورت مناسب شکل گرفته باشد، مسیر برای دوره نوجوانی هموارتر است و در این دوره بهتر است نسبت به اشتغال و ضرورت آن در جامعه و مدیریت خانواده پرداخته شود.
او بیان کرد: نوجوانان با موقعیتهای مختلف اشتغال و منابع درآمدی از طریق مدرسه و خانواده آگاه شوند، همچنین آموزش مهارت حل مسئله و تصمیم گیری نیز در این دوره ضروری میباشد، بنابراین بیشترین مسئولیت والدین و جامعه در برابر کودکان و نوجوانان ارائه آموزشهای مختلف در راستای مسئولیت پذیری، مدیریت ارتباطی، تصمیم گیری و استقلال فکری است.
اکبرزاده با بیان اینکه فرزندان در سنین نوجوانی آگاهی نسبتا خوبی از مسائل و مشکلات زندگی دارند، ادامه داد: علیرغم تلاش والدین برای پنهان کردن مشکلات، آنها در مسیر مشکلات زندگی قرار میگیرند، پس مشکلات خیلی قابلیت پنهان کردن ندارند بنابراین در مواقع بروز مشکلات والدین از طریق اصول مذاکرهای به تصمیم گیری در مسیر مشکلات تلاش کنند.
این روانشناس خاطرنشان کرد: زندگی آموحتنی است و خانواده اولین موقعیت آموزشی برای فرزندان است پس سعی کنید تا جایی که میتوانید از اصول مذاکرهای برای حل مشکلات زندگی استفاده کنید که یک موقعیت آموزش عینی برای کودکان محسوب میشود.
انتهای پیام/
منبع: باشگاه خبرنگاران
کلیدواژه: روانشناسی خانواده کودک نوجوان مشکلات زندگی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۵۶۷۳۸۹۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
والدین صبور در برخورد با کودک 4 تا 6 ساله موفقتر هستند
در بازه سنی کودکان 4 تا 6 ساله مهارتهای اجتماعی به شکوفایی میرسند، کودک در راستای برقراری تعادل بین نیازهای خود و نیازهای دیگران تلاَش خواهد کرد، درک وی از عواقب رفتارهایش تا اندازه زیادی افزایش مییابد.
به گزارش ایسنا، مهارتهای اجتماعی در این بازه سنی کودکان 4 تا 6 سال به شکوفایی می رسند، کودک در راستای برقراری تعادل بین نیازهای خود و نیازهای دیگران تلاَش خواهد کرد، درک وی از عواقب رفتارهایش تا اندازه زیادی افزایش می یابد، به مرور زمان مفهوم وجدان تکامل بیشتری خواهد یافت و گویی تمامی ابعاد جهان پیرامون او در مسیر گسترش هرچه بیشتر گام بر خواهند داشت.
زمانی که یک کودک خردسال وارد 4 سالگی می شود، با تمرکز بیشتری قادر به انجام فعالیتهای مربوط به خود و بازی کردن خواهد بود. به همین دلیل منحرف کردن یکباره توجه آنها به خصوص اگر در حال تکمیل کاری مشخص باشند، دشوارتر از هر موقع دیگری است. همچنین ممکن است تدریجا با غر و لندهای بیشتری رو به رو شوید. این مسئله بدین دلیل است که کودک به قابلیت بهتری در جهت تفکر و ازریابی کمبودهای خود دست خواهد یافت.
از جمله دیگر خصوصیات رفتاری و شخصیتی کودکان 4 تا 6 ساله می توان به موارد زیر اشاره کرد:
کودک میآموزد که چگونه باید خود را به جای دیگری تصور کند، آنها دیگر به اندازه بزرگ شده اند که بتوانند با آگاهی از قوانین پیروی و در امور خانه مشارکت کامل کنند، به مرور زمان و با افزایش هرچه بیشتر سن، کودک به مهارت بهتری در راستای کنترل تکانه های عصبی و روانی دست مییابد،با ورود به مرحله پیش دبستانی، کنترل بر اعمال، گفتار و رفتار نیز به درجه بالاتری راه خواهد یافت،کودک در این سن و سال تحمل چندان زیادی برای پاداش های طولانی مدت ندارد و به همین علت توصیه می شود والدین از سیستم های تشویقی سریع استفاده کنند، راهبردهای تربیتی و تنبیهی پیشنهادی برای کودک،به جای تکیه بر روش های تنبیهی به دنبال کوچکترین اتفاقی، شرایط فیزیکی و ذهنی فرزندتان را درک کنید. برای مثال باید در این بازه سنی زمانی را به عنوان "فرصت انتقال" در نظر بگیرید چرا که گفته شد کودکان با تمرکز بیشتری به انجام فعالیت های مختلف میپردازند و ایجاد انحراف آنی در مسیر فعلی آنها دشوار خواهد بود.
اگر فرزند 4 الی 6 ساله شما به هر علتی کنترل خود را از دست داد و دچار خشم ناگهانی شد، هرگونه بحث و جدلی را متوقف کنید و به او توضیح دهید که به محض بازگشت آرامش گفت و گویی دوستانه خواهید داشت.
غرغرهای کودکانه را نادیده بگیرید و با بها دادن الکی به آنها خود را گرفتار یک چرخه معیوب تمام نشدنی نکنید. تنها زمانی به کودک پاسخ دهید که با لحنی معمولی و عادی درخواست خود را مطرح کرده باشد. تمرکز بر غرهای کودک باعث میشود که نتوانید واکنش مناسبی از خود نشان دهید و یا به ناچار درخواستی که صلاح نمیدانید را قبول کنید.
کودک دیگر به سنی رسیده است که با ساز و کار دروغگویی و فریب کاری آشنا شود. در واقع چه بخواهید و چه نه ممکن است با چنین رویکردهایی مواجه شوید. گفتنی است که والدین باید در برخورد با دروغ و تقلب با آرامش حداکثری عمل کنند و بدانند که این دسته از رفتارها برای این سن و سال طبیعی هستند.
فرزندتان را شرمنده نکنید و به موشکافی این موضوع نپردازید که آیا به راستی کاری انجام داده یا خیر. برای مثال اگر او یک لیوان شیر را روی میز ریخته و منکر این مسئله است، از این متد برای صحبت استفاده کنید: نمیتوان میز را به این صورت تحمل کرد و پاک کردن شیر نیز دشوار است" سپس از او بخواهید که در تمیز کردن میز به شما کمک کند. این واکنش باعث میشود که احتمال دروغ گویی در آینده کاهش یابد و ترس از گفتن حقیقت نیز از میان برود.
در موقعیتهای مناسب به کودک یادآوری کنید که باید خود را به جای طرف مقابل هم قرار دهد. به عنوان نمونه از او بپرسید: "آیا تو هم دوست داری کسی دیگر با تو چنین کاری بکند؟" این دسته از سوالات ضمن آموزش تاثیر مستقیم تصمیمات شخصی بر زندگی فرد و اطرافیان، کودک خردسال را وادار به تفکر مجدد می کنند.
از محدودیتها تنها برای تاکید بر مهارت کنترل بر خود استفاده کنید و توجه داشته باشید که تکرار بیش از حد هر چیزی و سخت گیریهای مکرر نتایج عکس به دنبال خواهد داشت. برای مثال پیش از اجرای تکنیک گوشه نشانی، 2 الی 3 فرصت در اختیار فرزند خود قرار دهید و سریعا به سراغ روش های تنبیهی نروید.
اجازه دهید که کودک به طور طبیعی مهارتهای خود در جهت حل مسائل را تقویت کند و تا زمانی که خطری وی را تهدید نکرده در این موضوع دخالت نکنید. اکثرا دیده میشود والدینی که تمایل به کنترل تمامی جنبه های زندگی فرزندان خود دارند، بزرگسالانی موفق را تحویل جامعه نمی دهند.
اگر میخواهید کودک را برای یک رفتاری یا عمل صحیح مورد تمجید و تحسین قرار دهید، نیازی نیست او را یک هفته منتظر بگذارید! همانطور که توضیح داده شد، سیستمهای پاداش دهی بلند مدت تاثیر چندانی روی کودکان خردسال کم طاقت ندارند و بهتر است والدین از جایزههای سریع و در دسترس استفاده کنند. همچنین به منظور حفظ انگیزه در کودکان برای انجام امور مختلف، پدر و مادر باید تمجید کلامی را برای حداقل چندین مرتبه طی هفته تکرار کرده و بر آن تاکید داشته باشند.
انتهای پیام