متهم: من مادرم را نکشتهام!
تاریخ انتشار: ۲۰ آبان ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۵۷۵۱۱۸۵
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از ایران، این حادثه تلخ نیمه شب سهشنبه ٦ فروردین امسال در یکی از خانههای خیابان انقلاب رخ داد و دختر جوانی به نام شهلا با آتشنشانی تماس گرفت و مدعی شد که برای خرید از خانه خارج شده و پس از بازگشت هرچه زنگ میزند مادرش در را باز نمیکند. بههمین خاطر از مأموران امداد خواست به کمکش بیایند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
از دیدن خون ترسیدم و فوراً از خانه خارج شدم ساعاتی بعد برگشتم و به این بهانه که کسی در را باز نمیکند با آتشنشانی تماس گرفتم. با تکمیل تحقیقات، کیفرخواست او به اتهام قتل عمدی صادرشد و صبح دیروز این دختر جوان در شعبه دوازدهم دادگاه کیفری استان تهران به ریاست قاضی تولیت و با حضور قاضی ملکی مستشار دادگاه تحت محاکمه قرار گرفت.در ابتدای جلسه نماینده دادستان متن کیفرخواست را خواند آن گاه اولیای دم یعنی پدربزرگ ومادربزرگ شهلا در جایگاه قرار گرفتند و به قضات گفتند ما خواستار قصاص نوه خود هستیم او دختر ما را کشته است. آن گاه پسر مقتول در جایگاه ایستاد وگفت: اگر مشخص شود که خواهرم مادرم را کشته است من نیز اشد مجازات را برای خواهرم میخواهم.سپس متهم پشت میز محاکمه ایستاد و گفت: من بههیچ وجه از اولیای دم نمیخواهم رضایت بدهند، من بیگناه هستم ومادرم را نکشتهام.این دختربه دادرسان دادگاه گفت: مادر پس از تصادف شدیدی که کرده بود حال و روز خوبی نداشت و مدام دارو میخورد تا اینکه بیماری فراموشی به سراغش آمد در مدتی که باهم زندگی میکردیم او مدام با من درگیر میشد و حتی با چاقو به طرفم میآمد و با هم گلاویز میشدیم برادرم شاهد این ماجرا است. پدرم هفت سالی است که ما را ترک کرده بود و حتی بهخاطر همین موضوع مادرم از او شکایت کرده بود.یک شب قبل از حادثه من با مادرم درگیر شدم اما فردای همان روز مادرم حالش خوب بود.قاضی پرسید اگر تو مادرت را نکشتهای پس چرا درمرحله بازپرسی به اتهامت اعتراف کردی ودر بازسازی صحنه اقرار کردی؟من آنجا به اجبار اقرار کردم.من قاتل نیستم من با مادرم درگیر میشدم ولی هرگز قصد کشتن او را نداشتم وقتی من از خانه بیرون رفتم مادرم زنده وسالم بود. او به خاطر داروهایی که مصرف میکرد شرایط عادی نداشت. خودش زمین خورد و جان باخت.در پایان جلسه قضات دادگاه برای صدور حکم وارد شور شدند.
منبع: اقتصاد آنلاین
کلیدواژه: قتل متهم قصاص کیفرخواست صحنه جرم
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.eghtesadonline.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «اقتصاد آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۵۷۵۱۱۸۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
دختر کیومرث پوراحمد: پدرم نرفته بود شمال که خودکشی کند/او برای برگشت از سفر، چندین قرار کاری گذاشته بود و قول داده بود برای دیدن خواهرش به زاهدان برود
روزنامه اعتماد نوشت: «ما مطمئن هستیم و میدانیم پدرم خودکشی نکرده است. پدرم قرار بود برای تدوین فیلم «پرونده باز است»، به تهران برگردد و برای آینده برنامه داشت.» اینها بخشی از صحبتهای دختر کیومرث پوراحمد است. او مدعی است پدرشان خودکشی نکرده است....
دختر کیومرث پوراحمد در مورد روز حادثه میگوید: «پدرم اکثرا هر چند وقت یک بار از شخصی که در شمال میشناخت ویلا اجاره میکرد و به شمال میرفت، چون میخواست بنویسد و خلوت کند. معمولا هم تنها به آنجا میرفت؛ یعنی اولینبار نبود که تنها به شمال رفته بود. قرار بود به تهران برگردد، چون قرارهای مختلف داشت، اما ناگهان آن اتفاق افتاد؛ روز حادثه صاحب ویلا به آنجا رفت و با آن صحنه روبهرو شد و به پلیس اطلاع داد. همه خانواده هر کدام به نوع خودمان بر این موضوع تاکید داریم که پدرمان شمال نرفت که خودش را بکشد.»
همان موقع که پدرم شمال بود با او صحبت کردم و او به من گفت میخواهد به تهران برود تا بخشی از موزیکها و مونتاژ فیلم «پرونده باز است» را تغییر دهد. قرارهای مختلف داشت. به این موضوع نیز در یک استوری که مصادف با چهلم پدرم میشد، اشاره کردم و از تلفنها و پیامهایی که مربوط به همین قرارهای کاری میشد، مطلبی نوشتم. یعنی پدرم برای آینده برنامه داشت حتی قرار بود به زاهدان برود و خواهرش را ببیند. قبل از حادثه با خواهرش و شوهرخواهرش صحبت کرده بود و قرار بود به زاهدان سفر کند.
خلاصه هزار برنامه داشت و با چندین نفر قرار کاری گذاشته بود. کتابهایش در مرحله چاپ بود و قرار بود نشریه مهری که داخل لندن است کتابهای او را به چاپ برساند، اما ناشر نشریه مهری آدم فرصتطلبی بود و ما نمیدانیم پدرم با این آقا قرارداد داشته یا نداشته؟ وکیلی که در ایران میشناختیم، توانست پیگیر این موضوع باشد. به هر حال پدرم باید در چاپ این کتابها سهیم بوده باشد، اما خب دست کسی به ناشر داخل لندن نمیرسد، چون ایران نیست. حتی ما تلفنی با آن ناشر صحبت کردیم و قرار بود قراردادها را برایمان ارسال کند، اما تا الان هیچی برای ما ارسال نکرده است. غیر از یک کتاب که به چاپ رسید و پدرم آن را در سفری که داشت برای من آورد، گفته بود کتابهای دیگر هم برای چاپ دارد، اما کتابها تمام نشد و مرحله نهایی را رد نکرده بود.
پدرم وسواس شدیدی به تمام کارهایش داشت. در هر صورت میخواهم این را بگویم که پدرم کلی پروژه داشت که میخواست آنها را به اتمام برساند. فیلم آخر او یعنی «پرونده باز است»، هم فیلم پدرم هست و هم نیست، چون تهیهکننده برخی سکانسها را حذف کرد و تغییر داد.»
دختر کیومرث پوراحمد در مورد ادعای عمه خود در فضای مجازی مبنی بر قتل پدرش نیز میگوید: «عمهام هر چه نوشته درست است، اما در مورد رسیدگی به پرونده و جزییات پرونده فعلا اصلا صحبت نخواهیم کرد تا زمان مناسب آن فرا برسد، اما این را بگویم که پدرم میدانست چه بلایی میخواهد سرش بیاید، ولی اینکه خودش را کشته باشد به هیچوجه درست نیست.»