Web Analytics Made Easy - Statcounter

خبرگزاری میزان- به گواه کارشناسان غربی، مقاومت کم نظیر جمهوری اسلامی در برابر تحریم‌های ایالات متحده باعث شده که سیاست فشار حداکثری دونالد ترامپ با شکست مواجه شود. تاریخ انتشار: 11:16 - 23 آبان 1398 - کد خبر: ۵۶۷۷۹۹

به گزارش گروه فضای مجازی خبرگزاری میزان، به نقل از جام نیوز، اردیبشهت ۹۷ دولت دونالد ترامپ با خروج یکجانبه از برجام زمینه را برای تحریم‌های اقتصادی بر علیه ایران فراهم کرد و در طول ۱۸ ماه گذشته با استفاده از سیاست‌های تحریمی به اهداف خود در قبال جمهوری اسلامی دست پیدا کند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!


با این وجود و به گواه کارشناسان غربی، مقاومت کم نظیر جمهوری اسلامی در برابر تحریم‌های ایالات متحده باعث شده که سیاست فشار حداکثری دونالد ترامپ با شکست مواجه شود.

 

کنت کاتزمن، از متخصصین خاورمیانه و تحلیلگران امور خلیج فارس -که بیش از بیست سال با کمیته روابط بین الملل کنگره همکاری داشته- در نشریه آمریکایی لوبلاگ اذعان کرد که سیاست‌های تحریمی ترامپ تاکنون هیچ دستاوردی برای ایالات متحده نداشته است.

این تحلیلگر آمریکایی در ادامه نوشته است: هدف هیچ رژیم تحریمی صرفا مجازات کشور هدف یا تضعیف اقتصاد آن نیست، بلکه هدف از کارزار‌های تحریمی از جمله سیاست «اعمال فشار حداکثری» دولت دونالد ترامپ علیه تهران، وادار کردن کشور هدف به تغییر رفتارهایش است.

هرچند مشاهدات و اطلاعات موجود نشان می‌دهند که کمپین اعمال فشار حداکثری دولت ترامپ علیه ایران تا به امروز هیچ دستاورد استراتژیکی برای سیاست ایالات متحده نداشته است. با این حال، تمایل تهران به مذاکره می‌تواند به حصول نتیجه‌ای «موفقیت آمیز» از دیدگاه واشنگتن کمک کند. این در حالی است که سیاست ایالات متحده خطر مواجهه مستقیم نظامی با ایران را افزایش داده که می‌تواند عواقب گسترده و فاجعه باری داشته باشد.

 

سیاست اعمال فشار حداکثری
اگرچه دونالد ترامپ در کمپین‌های انتخاباتی ایران را تهدیدی بزرگ برای ایالات متحده می‌خواند، اما سیاست اعمال فشار حداکثری ماه مه ۲۰۱۸ و با خروج از برجام آغاز شد. ترامپ با خروج از توافق همه تحریم‌های لغو شده را مجددا بر هسته بخش‌های اقتصادی ایران اعمال کرد. توجیه این اقدامات این بود که لغو تحریم‌ها پس از حصول برجام ایالات متحده را از اتخاذ تدابیر لازم برای ترغیب ایران به محدود کردن اقداماتش در منطقه، محدودسازی برنامه موشکی و پذیرش محدودیت‌های بیشتر در برنامه هسته ای، باز می‌دارد. از همه این موارد مهم تر، دولت ترامپ مدعی بود که اعمال مجدد تحریم‌ها ایران را از ایفای نقش و حمایت از گروه‌های متحد در لبنان، عراق، یمن، غزه، بحرین و حتی افغانستان باز می‌دارد.

 

هدف از تحریم‌های ثانویه که در نوامبر ۲۰۱۸ مجددا علیه ایران اعمال شدند، این موارد بود:


* حذف هر بانک خارجی که با نهاد‌ها و افراد تحریم شده ایرانی ارتباط مالی داشته باشد از نظام مالی ایالات متحده؛


* حذف هر شرکت انرژی بین المللی که در بخش انرژی ایران سرمایه گذاری کند یا کالا‌های ایرانی را بفروشد از بازار ایالات متحده؛


* تهدید به تحریم هر بانکی در هر کشوری که از کاهش خرید نفت از ایران خودداری کند و تهدید به تحریم شرکت‌هایی که نفت ایران را حمل کنند؛


* اعمال تحریم‌های شدیدالحن ایالات متحده بر معاملات فلزات گران بها، مواد معدنی خاص، ارز، تجهیزات تولید خودرو، حمل و نقل، کشتی سازی، بیمه حمل و نقل، عملیات بندر ایران و نرم افزار‌های صنعتی.

 

ترامپ اوایل آوریل تصمیم گرفت فراتر از اعمال مجدد تحریم‌های پیش از برجام پیش برود و تدابیری را برای تحمیل فشار بیشتر بر اقتصاد ایران در نظر بگیرد که عبارتند از:


* دولت ترامپ از دوم ماه مه به معافیت‌ها از تحریم‌های نفتی علیه ایران پایان داد تا صادرات این کشور را به کلی متوقف سازد؛


* رئیس جمهور آمریکا هشتم ماه مه با صدور یک فرمان اجرایی املاک افراد و نهاد‌های مستقر در ایالات متحده را که به انجام معاملات قابل توجه با بخش‌های آهن، فولاد، آلومینیوم یا مس در ایران مظنون بودند، هدف گرفت؛


* وزارت خزانه داری آمریکا ۲۰ سپتامبر بانک مرکزی ایران را به عنوان یک نهاد حامی تروریسم معرفی کرد و آن را هدف تحریم قرار داد.

 

چشم انداز موفقیت سیاست گذاری‌های ایالات متحده، اما تاثیری بر محدودیت بیشتر برنامه هسته‌ای ایران و رفتار‌های منطقه‌ای این کشور نداشت.

 

برایان هوک، نماینده ویژه امور ایران، در شهادت خود در کنگره مدعی شده که سیاست اعمال فشار علیه ایران قابلیت‌های این کشور را از جمله در زمینه سایبری و در تامین مالی متحدان منطقه‌ای همچون حزب الله به شدت کاهش داده و سبب شده بودجه دفاعی ایران هم کمتر شود؛ با این حال، تحولات در منطقه نشان می‌دهند که تحت فشار اقتصادی تحریم‌ها تغییری در هسته سیاست گذاری ایران ایجاد نشده است.

 

دولت اوباما از سال ۲۰۱۲ اعمال فشار از طریق تحریم‌ها را بر ایران آغاز کرد. با این حال، ایران در سال ۲۰۱۳ توانایی مداخله در جنگ داخلی سوریه و کمک به دولت بشار اسد را داشت. در سال ۲۰۱۴ هم ایران توانست به راحتی در عراق مداخله و به دولت این کشور در مبارزه با داعش کمک کند.

 

در سال ۲۰۱۵ هم اگرچه ایران هنوز تحت فشار رژیم تحریمی بین المللی بود، از حوثی‌ها در مقاومت در برابر حمله ائتلاف تحت رهبری سعودی در یمن حمایت کرد. هیچ شکی نیست که تحریم‌های دوره اوباما در تصمیم ایران به حضور پای میز مذاکره و حصول برجام تاثیرگذار بودند، اما حقیقت این است که تولید سلاح هسته‌ای هرگز بخشی از ایدئولوژی خارجی و دفاعی ایران نبوده است که اگر چنین بود، ایران احتمالا برای دستیابی به آن بیشتر تلاش می‌کرد.

 

شواهد دال بر اینکه کمپین اعمال فشار حداکثری دولت ترامپ هیچ تاثیری بر رفتار تهران نداشته اند، به ویژه در ماه‌های اخیر آشکار شدند:
* ایران همچنان به شدت در سوریه درگیر است و توانسته یک زیرساخت نظامی در آنجا بسازد و اسرائیل را به اعتراف به حملات متداولش در منطقه وادار سازد؛

* ایران همچنان به حمایت از حوثی‌ها در یمن ادامه می‌دهد و بسیاری از سلاح‌هایی که آن‌ها در حملات علیه عربستان سعودی استفاده کرده اند، ساخت ایران بوده اند.

* ایران همچنان به شدت در عراق درگیر است نفوذ آن بر گروه‌های شیعه شبه نظامی و فرماندهان قدرتمند این گروه‌ها بیشتر می‌شود.

* ایران به رغم کمپین اعمال فشار حداکثری دولت ترامپ همچنان موفق شده حمل و نقل دریایی در خلیج فارس را تهدید و حتی یک نفتکش بریتانیایی را توقیف کند.

* ایران همچنان به پیشرفت در موشک‌های بالستیک و کروز ادامه می‌دهد و می‌تواند از آن‌ها استفاده یا حتی آن‌ها را به متحدان و نزدیکان خود در منطقه منتقل کند.

* ایران همچنین به توسعه و آزمایش موشک‌های دوربرد ادامه داده است.

در عین حال، شواهدی وجود دارد مبنی بر اینکه سیاست دولت ترامپ می‌تواند به طور بالقوه موثر باشد. ایران در ماه اوت با اعزام محمد جواد ظریف، وزیر امور خارجه، به محل اجلاس گروه ۷ در بیاریتز فرانسه آمادگی برای مذاکره درباره برجام را اعلام کرد. پیش از حمله ۱۴ سپتامبر به تاسیسات نفتی سعودی هم احتمال دیدار ترامپ با حسن روحانی، رئیس جمهوری ایران، در حاشیه مجمع عمومی سازمان ملل مطرح شده بود. اگرچه، به رغم تلاش‌های فرانسه هیچ نشستی برگزار نشد.

 

به طور قطع، تسهیل تحریم‌ها می‌تواند انگیزه اصلی ایران در بازنگری مخالفت با برجامی جدید باشد. با این حال، ایران هرگز در برابر تسهیل تحریم‌ها با محدود سازی فعالیت‌های منطقه‌ای که هسته ایدئولوژی تهران و استراتژی آن برای دفاع از انقلاب اسلامی را تشکیل می‌دهد، موافقت نخواهد کرد.

بیشتر بخوانید: اهانت‌های تند و تیز ترامپ به قضات کشورش


انتهای پیام/
خبرگزاری میزان: انتشار مطالب و اخبار تحلیلی سایر رسانه‌های داخلی و خارجی لزوماً به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفاً جهت اطلاع کاربران از فضای رسانه‌ای منتشر می‌شود.

منبع: خبرگزاری میزان

کلیدواژه: ترامپ امریکا تحریم ایران

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.mizan.news دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری میزان» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۵۷۹۱۷۰۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

پیشنهاد گروگان سابق آمریکایی در خصوص جنگ ایران و اسرائیل

جان لیمبرت، گروگان سابق سفارت آمریکا در تهران در مطلبی با اشاره به سطح تنش‌ها بین ایران و آمریکا بر لزوم گفتگو بین طرفین تاکید کرد و گفت که صحبت با ایران سخت خواهد بود؛ اما اگر بتواند هر دو طرف را از مسیر فاجعه دور نگه دارد، ارزش دارد.

به گزارش دنیای اقتصاد؛ جان لیمبرت، دیپلمات پیشین آمریکایی در مطلبی برای اندیشکده ریسپانسیبل استیت کرفت نوشت، برای چندمین بار، ایالات متحده و ایران به یک جنگ آشکار نزدیک شده اند که هیچ یک از طرفین آن را نمی‌خواهند. بر اساس این گزارش، اخیرا اسرائیلی‌ها به ساختمانی در محوطه کنسولگری ایران در دمشق حمله کردند که منجر به شهادت هفت مستشار نظامی ایران شد.

در مقابل ایرانی‌ها به این نقض اماکن دیپلماتیک اعتراض کرده و با پرتاب صد‌ها پهپاد و موشک جنگی به سمت اسرائیل به آن پاسخ دادند. در این بین آمریکا با هشدار‌های فراوان به رهگیری آن‌ها کمک کرد. اسرائیلی‌ها برای نشان دادن توانایی خود، دست به یک حمله متقابل زدند. به نظر می‌رسد که این مبادله تا دور بعدی فعلا پایان یافته است.

دیر یا زود، اگر آمریکا و جمهوری اسلامی می‌خواهند از این درگیری باخت-باخت اجتناب کنند، باید شروع به گفتگو کنند. ۴۵سال اتهام و نکوهش از سمت دو طرف، دستاوردی برایشان به ارمغان نیاورده است. همچنین برای دولت‌های متوالی ایالات متحده، ایران همچنان معما است و معما باقی خواهد ماند.

با الهام از تروتسکی می‌توان گفت «شما ممکن است کاری با ایران نداشته باشید. اما ایران با شما کار دارد.» برای ایران، آمریکا یک مشغله ذهنی باقی می‌ماند. جمهوری اسلامی ایران نیز نشان داده که بعد از چهل و پنج سال جایگاه خود را حفظ کرده است. حال این پرسش مطرح می‌شود که چرا باید با جمهوری اسلامی صحبت کنیم، در حالی که اصل سیاست جمهوری اسلامی به قول یکی از مقامات ایرانی «مخالفت با آمریکا» است؟

جان لیمبرت ادامه می‌دهد: «ما باید صحبت کنیم، زیرا صحبت کردن (و گوش دادن) به دشمن به معنای تامین منافع ملی ما از طریق برقراری ارتباط است. حرف زدن هرگز به معنای تایید یا حمایت نیست.» تا امروز که دو طرف با هم صحبت نکرده اند، چه اتفاقی افتاده است؟ یا به عنوان مثال وقتی نمایندگان جمهوری اسلامی در جلسات از ملاقات حضوری با همتایان آمریکایی خود اجتناب می‌کنند، چه اتفاقی می‌افتد؟

هر گاه دو طرف، همسایه ها، اقوام، کشور‌ها به هر دلیلی نتوانند با هم صحبت کنند، هر یک از طرفین برای دیگری به طور همزمان تبدیل به مافوق بشر می‌شوند که قادر به هر کاری است. در این صورت، یک ایران مافوق بشر می‌تواند در عرض چند هفته سلاح هسته‌ای بسازد و تحویل دهد، نیرو‌های محور مقاومت را برای انجام ماموریت هایش در هر جایی تقویت و امپراتوری‌های قدرتمند ایرانی دوران یونان و روم را بازسازی کند.

از سوی دیگر، ایالات متحده مافوق بشر نیز می‌تواند سیاست مداخله در رویداد‌های ایران را به شکل دیگری ادامه دهد. در یک سطح، سیاستمداران تهران و واشنگتن به دنبال اجتناب از جنگ ایران و آمریکا هستند. ایران نمی‌خواهد جنگ بزرگ، اوضاع را در این کشور به‌هم ریزد و در واشنگتن، هر دو رئیس جمهور دموکرات و جمهوری خواه می‌دانستند که «جنگ احمقانه دیگر» در خاورمیانه یک بازنده سیاسی به همراه دارد.

در سال ۲۰۱۶، ترامپ در برابر چنین جنگ‌هایی مقاومت کرد و پیام او قدرتمند بود. اگرچه او به طرز احمقانه‌ای توافق هسته‌ای ایران را رها کرد و تهدیدی عجیب برای زدن «۵۲ مکان تاریخی» در ایران مطرح کرد، اما به وضوح شکی برای پرهیز از جنگ نداشت. زمانی که مشاور امنیت ملی‌اش او را به سمت رویارویی سوق داد، وی را اخراج کرد.

آیا نخست وزیر بنیامین نتانیاهو می‌خواهد ایالات متحده را وارد جنگ با ایران کند؟ به نظر می‌رسد که او در پی حفظ خود در قدرت است. جنگ‌ها اغلب با بیان اینکه هر دو طرف خواهان صلح هستند، آغاز می‌شود. اما محاسبات نادرست یا دست کم گرفتن طرف مقابل و اقدامات شخص ثالث می‌تواند کشوری را به سمتی سوق دهد که خود می‌داند ویرانگر است. لیمبرت در نهایت تاکید کرد که صحبت با جمهوری اسلامی سخت خواهد بود، اما اگر بتواند هر دو طرف را از مسیر فاجعه دور نگه دارد، ارزش دارد.

دیگر خبرها

  • بلینکن خطاب به نتانیاهو: عملیات نظامی در رفح با مخالفت واشنگتن مواجه می‌شود
  • عملیات نظامی در رفح با مخالفت واشنگتن مواجه می‌شود
  • پیشنهاد گروگان سابق آمریکایی در خصوص جنگ ایران و اسرائیل
  • زلزله سیاسی در معتبرترین دانشگاه‌های جهان
  • عباس آخوندی: هر طرحی که در منطقه بر مبنای حذف قدرت‌های جهانی ارائه شود، از همان ابتدا با شکست مواجه خواهد شد
  • واشنگتن، جنگنده‌ها و پهپادهایش را به قطر منتقل کرد
  • مهار ایران توسط چین؛ چالش‌هایی برای اهرم فشار آمریکا
  • دورۀ دوم علیه دشمنانم تلافی می‌کنم- ترامپ 
  • دورۀ دوم علیه دشمنانم تلافی می‌کنم- ترامپ
  • درخواست آمریکا از چین برای مهار ایران، پکن اهرم فشار علیه تهران دارد؟