Web Analytics Made Easy - Statcounter

فرارو- «محمدرضا باهنر» روز دوشنبه در نشست خبری در محل خبرآنلاین اظهار داشت: اعتراض عده‌ای از مردم، مسئولان و نمایندگان نسبت به بی اطلاعی از روز اجرایی شدن افزایش قیمت بنزین بود در حالی که اگر یک هفته قبل این موضوع را اعلام می‌کردند ممکن بود مشکلات زیادی در کشور به وجود بیاید.

وی در بخش دیگری از سخنانش درباره آخرین تصمیم گیری ها در شورای ائتلاف اصولگرایان گفت: شورا سه موضوع را در دستور کار خود قرار داده که یکی از آنها دخالت نکردن در کار استان ها است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

شورای ائتلاف بر این نظر است به جای دخالت در کار استان ها بر روی آنها مدیریت و نظارت داشته باشد.

گزیده‌ای از سخنان باهنر را در ادامه به نقل از خبرآنلاین می‌خوانیم:

آقای احمدی نژاد انکار می‌کند ولی منتسب به اصولگراها هستند، ما هنوز هم که هنوز باید پاسخ بسیاری از کارهایی که ایشان کردند را بدهیم در حالی که واقعیت قضیه این است که احمدی نژاد از همان اول می‌گفتند من اصولگرا هستم، اما این اصولگراها را قبول ندارم، ممکن است یک گروه سومی باشند. اما بدنه جامعه هنوز متاسفانه فرقی بین اصولگرایان احمدی نژاد، پایداری و این ها فرقی حس نمی کند بنابراین اگر جریان احمدی نژاد فعال باشد به عنوان جریان سوم نیست بلکه به عنوان بیرون آمده از بین همان دو جریان است. فکر می کنم افرادی که می خواهند با برخی حرف های احمدی نژاد وارد مجلس شوند قاعدتا ممکن است فقط نذر کرده باشند که وارد مجلس شوند اما اینکه بیایند و وفادار بمانند و فراکسیون قدرتمند تحت فراکسیون اجمدی نژاد شکل گیرد قطعا چنین اتفاقی حتما نمی افتد. آنچه این روزها مشخص شده است و به عنوان یک تصمیم قطعی اتخاذ شده است اینکه قرار است در لیست شهرستانها دخالت نکنند البته ممکن است نظرات مشورتی بدهند و کمک‌هایی از نظر مشاوره‌ای داشته باشند اما دخالتی وجود نخواهد داشت. مسئله دیگری که باید به آن توجه کرد این است که ما در حال نزدیک شدن به زمان ثبت نام هستیم و در این شرایط استان‌ها کار خود را انجام می دهند اما مشکلی که احتمالا با آن مواجه خواهیم شد این است که پیش بینی می‌شود در این دور از انتخابات افراد زیادی ثبت نام کنند و حتی این رقم به ۱۵۰۰۰ نفر تخمین زده‌اند که این به معنی ان است که برای هر کرسی ۵۰ نفر بایکدیگر رقابت می‌کنند؛ از یک سو این مسئله به معنی شور و هیجان انتخابات است که مفید است اما از سوی دیگر کار را سخت می‌کند برای آنکه شورای ائتلاف باید این افراد را انتخاب کنند مضاف بر آنکه شورای محترم نگهبان هم طبیعتا در ۱۰ الی ۲۰ روزی که فرصت دارد صلاحیت این کاندیداها را بررسی کند که حقی ناحق نشود کار دشواری را به دنبال دارد از همین رو است که ما چند سالی است با واژه جدیدی رو به رو می‌شویم و آن اینکه «صلاحیت فرد احراز نشد» قبلا می‌گفتند رد صلاحیت شد که البته این جمله جمله نرم‌تری است شورای ائتلاف به دنبال حضور جوانان و نسل نو و جوانگرایی است که در بیانیه گام دوم انقلاب از سوی مقام معظم رهبری مورد تاکید قرار گرفته است. هر چه حوزه انتخابیه ها بزرگ‌تر باشند کار متفاوت‌تر از حوزه‌های انتخابیه کوچکتر می‌شود به طوری که درشهرهای کوچک رقبا بیشتر حقیقی می شود تا حقوقی؛ یعنی قبل از آنکه نگاه کنند این فرد اصولگراست یا اصلاح‌طلب نگاه می‌کنند ببینند آیا بالای شهر است یا پایین شهر است یا مربوط به کدام قومیت می شود و ... درواقع یک ماتریس رقابت وجود دارد که حتی گاهی جنس صنفی به خود می‌گیرد و حتی می‌دیدیم در شهرهایی یک معلم و یک پزشک با هم رقابت می‌کردند که هر کدام صنف خود را تشویق می‌کرد. بنابرین در شهرستان‌ها رقابت‌ها صرفا سیاسی نیست اما در شهرهای بزرگ مانند تهران لیست حرف اول را می‌زند که در این راستا شورای ائتلاف در حال فعالیت است و تلاش می‌کند به یک لیست برسد که این لیست از پایین به بالا باشد و در این راستا این شورای ائتلاف به ۴۰۰ الی ۵۰۰ اسم رسیده است که بتوانند به ۹۰ نفر خلاصه ‌شود و بعد با یک نظر سنجی از جامععه می توانند لیست نهایی را ارائه دهند.

در تهران دو لیست اصولگرا بیرون نخواهد آمد

(در پاسخ به این سوال که آیا جبهه پایداری برای انتخابات اسفندماه لیست مستقل خواهد داد) اگر پاسخ دقیق به این سوال را بخواهید باید آن را از پایداری ها بپرسید اما تصور من این است که جبهه پایداری اختلاف نظری با شورای ائتلاف داشته باشد و نظراتش را هم بگویید و آن را هم رسانه‌ای کند اما تحلیل من این است که در تهران دو لیست از اصولگرایان در نمی آید و نهایتا به یک لیست منجر می‌شود.

پایداری ها لیست جدا نمی دهند

اگر در تهران دو لیست یا سه لیست از یک جناح منتشر شود آن لیست پررنگ‌تر است که خودنمایی می‌کند. عموما در تهران دو لیست با یکدیگر رقابت می‌کنند یک لیست منتسب به اصلاح‌طلبان است و یک لیست اصولگرایان لیست‌های غیر از این دو لیست‌های حاشیه‌ای است تحلیل من این است که پایداری لیست جدا نمی دهد و نظر ائتلاف این است که همه با یکدیگر هم‌کاسه شوند. شورای ائتلافی چشم اندازی که در نظر گرفته است ائتلاف صد در صدی است یعنی تمام کسانی که منتسب به اصوگرایی هستند این شورا علاقه‌مند است که آنها در این وحدت وارد شوند اما اینکه به همه چشم‌انداز خود دست پیدا می‌کنیم یا خیر مشخص نیست اما این را می‌دانیم که چشم‌انداز و قله ما ائتلاف صد در صدی است که همه در آن حضور داشته باشند. در نظر سنجی های کلی که انجام شده اصلاح طلبان امروز وضعیت دست بالایی ندارند زیرا مردم هم مقداری مسائل اقتصادی را منسوب به آنها می دانند و هم با وجود اینکه مجلس به صورت کامل در دست اصلاح طلبان نبود اما سوال مردم این است که ۳۰ نماینده تهران که با رای کامل وارد مجلس شدند چه ظهور و بروزی داشتند؟ ما یک مشکل هم در بین اصلاح طلبان و هم اصولگراها داریم که یک سبد نیستند یعنی اگر ورود کنید باید ببینید تیپ هنجار شکنان اصلاح طلبان چقدر محبوبیت دارند؟ تیپ وسط شان چقدر محبوبیت دارد؟ آقای روحانی (اگرچه نمی گویم اصلاح طلب است اما بالاخره دو دوره ریاست جمهوری با تکیه بر اصلاح طلبان وارد شده و اصلاح طلبان مشهور رسما از ایشان حمایت کردند) چقدر محبوب است؟ یا اصلاح طلبان معمولی تیپ عارف در چه حدی از محبوبیت هستند؟

نفر اول در کشور حاج قاسم سلیمانی است

این ها هر کدام محبوبیت متفاوت دارند، کما اینکه اصولگرایان هم همین طور است یعنی پایداری یک محبوبیتی دارد، جامعه روحانیت یک محبوبیت دارد، و دیگران هم به شکلی دیگر. بنابراین این ها را نمی شود در یک پک کامل دید. اما در کلیت قضیه که بحث می شود امروز در نظر سنجی در سطح کشور می شود وضعیت شخص ریس جمهور از نظر مقبولیت خوب نیست به طوریکه نفر چهارم یا پنجم هستند که ما معمولا تا به حال چنین چیزی نداشتیم که رئیس جمهوری مستقر باشد و در نظرسنجی ها این گونه افت کرده باشد. البته این نظر سنجی ها سیاسی نیست، طبق این نظر سنجی نفر اول در کشور حاج قاسم است که اصلا ربطی به مسائل سیاسی ندارد، واقع قضیه این است که مردم قدر حاج قاسم را در مسائل امنیتی و خیلی مسائل می دانند  و نمک نشناس نیستند بنابراین ممکن است فردا نظر سنجی برگزار شود که آیا موافق رئیس جمهور شدن حاج قاسم سلیمانی هستید و مردم پاسخ دیگری بدهند که بحث دیگری است.

اصلاح طلبان در نظرسنجی ها دست بالایی ندارند

اما در شرایط کنونی با یک فاصله زیادی سردار قاسم سلیمانی از نفر دوم از نظر محبوبیت پیشتاز است و فکر می کنم رئیس جمهور چهارم باشند بنابراین در نظر سنجی های کلی که انجام شده اصلاح طلبان امروز وضعیت دست بالایی ندارند زیرا مردم هم مقداری مسائل اقتصادی را منسوب به آنها می دانند و هم با وجود اینکه مجلس به صورت کامل در دست اصلاح طلبان نبود اما سوال مردم این است که ۳۰ نماینده تهران که با رای کامل وارد مجلس شدند چه ظهور و بروزی داشتند؟ حس می کنم کسانی که این لیست را بستند شرمنده هستند و مایه افتخارشان نیست.

اصولگراها فکر نکنند پشت شان گرم است

(در پاسخ به اینکه آیا اصولگرایان دست بالا را دارند؟) خیر، من به دوستان خودمان توصیه می کنم که اصلا فکر نکنید که پشت تان گرم است. هر کسی احساس کند که پشتش گرم است این شروع شکست است، اصولگرها نباید به این حس برسند که هر اتفاقی افتاد ما بردیم، خیر این دیدگاه اشتباه است. اما اگر یک رقابت مدبرانه، درست و با ادبیات مناسب داشته باشند و با توجه به حافظه تاریخی مردم امکان پیروزی خوب در مجلس یازدهم را دارند، نه اینکه می برند بلکه امکان پیروزی خوب را دارند.  اینهایی که کمر همت بسته اند که از منافع اقتصادی منطقه استفاده بکنند و برای استفاده از این منابع از هیچ کار ضدبشری هم ابا ندارند سرجای خودشان بنشینند. متاسفانه زبان اینها زبان زور است و باید با این زبان با آنها صبحت کرد. باید امت اسلامی روزبه روز متحدتر و بصیرتر در مقابل این زورگویان بایستند.  مقامات آمریکایی گاهی اعلام می کنند که با مردم ایران خوب هستیم اما از سوی دیگر ضروری ترین نیازهای انسانی را وارد لیست تحریم می کنند. یا زمانیکه در کشور اتفاقی می افتد ، آشوبی می شود، شلوغی می شود و ...همه شان می گویند که با مردم ایران هستیم و حمایت شان می کنیم آنهم حمایت از مردمی که خودشان تحریم شان کردند. این رفتارها حکایت از آن دارد که ام الخبائث خود آمریکاست . با این وجود ایران و امت اسلامی نسبت به 30 یا 40 سال پیش قدرتمندتر شدیم هم قدرت آمریکا رو به افول است.  استدلال ها و دلایل زیادی وجود داشت که دولت و دیگر قوا باید طرح دونرخی شدن بنزین را عملیاتی کنند، اما اینکه این پروژه باید مدبرانه اجرا شود و سبد سیاستی برای آن تعریف شود تا براساس آن کار جلو برود نیز مهم است. من خاطرم است که زمانی که قرار بود طرح هدفمندی یارانه ها اجرا شود، نزدیک به ۱۰۰ اقدام را مسئولان دولتی و مجلس تفاهم کردیم که چه باید انجام شود و چه قدامات دنبال شود. براساس آن تفاهم آن ۱۰۰ اقدام جدول زمانی داشت و مساله هماهنگی ها و همزمانی ها و چیزهای دیگر در آن لحاظ شدده بود.  البته ممکن است توقعاتی در بین مسئولان و مردم ایجاد شده باشد. مثلا برخی نمایندگان ممکن است بگویند چرا ما از روز و ساعت اجرای این پروژه اطلاع نداشتیم. درحالیکه در یک پروژه ها و پک سیاسی مانند این طرح غیرممکن است و نیاز است محرمانه هایی لحاظ شود و مراعات هایی صورت گیرد. اگر از هفته قبل اعلام می شد که قرار است هفته آینده بنزین دونرخی شود ممکن بود برخی مسائل و مشکلات در کشور ایجاد شود، صف های بنزین شکل بگیرد، برخی دست به اقداماتی مثل ذخیره بنزین در منزل بزنند که ایجاد خطر می کرد. باید بپذیریم که زمان اجرای این طرح و اینکه از چه ساعتی و چه روزی باید اجرا شود باید بین ۱۰ تا ۱۵ نفر از مسئولان مطلع می بودند. دولت اعلام کرد خیلی کارها قرار است انجام شود و ۱۸ میلیون خانوار یارانه جبرانی دریافت کنند. یا سهمیه های ویژه برای حمل و نقل در نظر بگیرد یا مسافرکش های اینترنتی باید مشخص شود چطور حمایت خواهند شد.  متاسفانه برخی بنگاه های تولیدی و خانوارها به این قیمت بنزین اعتیاد پیدا کردند و نمی شود این اعتیاد را یک شبه بهم ریخت. می شود در یک جدول ۶ ماهه سهم را پایین آورد ولی روشن است که بهرحال این کار باید انجام می شد. خصوصا که نزدیک ۱۰ تا ۲۰ میلیون قاچاق بنزین روزانه صورت می گیرد و در شدت مصرف انرژی ما رتبه اول را در دنیا داریم که آمار مطلوبی نیست.

 

منبع: فرارو

کلیدواژه: محمدرضا باهنر حاج قاسم سلیمانی اصولگرایان احمدی نژاد

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۵۸۲۶۵۲۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

دو ضربه مهم به بودجه‌نویسی کشور؛ یکی در دولت احمدی‌نژاد و یکی در دولت رئیسی

روزنامه هم میهن در یادداشتی به اختیارات مجلس و بودجه‌نویسی پرداخته است.

این روزنامه می‎نویسد: ظاهراً قرار بوده که مجلس در رأس امور باشد. البته به لحاظ قانون اساسی چنین ظرفیتی در حوزه اختیارات مجلس هست، ولی دو مسئله موجب شده که این اختیارات مجلس هم به لحاظ حقوقی و هم حقیقی رو به افول گذاشته شود.

به لحاظ حقیقی به علت وجود نظارت استصوابی، شاهد آن هستیم که انتخاب‌شدگان برای ورود به مجلس با گذشت زمان، از بسیاری جهات ناکارآمد شده‌اند؛ نه می‌خواهند و نه قادرند که از اختیارات و مسئولیت‌های خود به نحو درست و به سود جامعه استفاده کنند.

از منظر حقوقی هم به دلیل همین ضعف‌ها حوزه‌های اختیارات مجلس به مرور زمان محدود و محدودتر و حتی قید‌های جدیدتری هم بر آن زده شده است.

اگر قرار باشد از میان مجموعه اختیارات مجلس همه را بگیرند و یکی باقی بماند و اتفاقاً اگر همان یکی را خوب انجام دهند، مملکت در مسیر درستی قرار خواهد گرفت؛ آن یک موضوع بودجه سالانه است؛ بودجه‌ای که میان هزینه و درآمدش توازن باشد، مصارف آن، علمی و معقول باشد، منابع آن منصفانه و تحقق‌پذیر و مهمتر اینکه شفاف و روشن باشد.

واقعیت این است که اغلب دولت‌ها و مجالس چند دهه اخیر کمابیش با بودجه به نحو دیگری جز آنچه که در بالا گفته شد رفتار کرده‌اند؛ ولی دو دولت اصولگرای احمدی‌نژاد در گذشته و اکنون رئیسی و مجالس متناظر آن‌ها بیش از دیگران با شفافیت و منصفانه و علمی بودن منابع و مصارف بودجه مسئله داشته‌اند.

احمدی‌نژاد همان زمان که آمد گفت: «کل قانون بودجه در قالب یک دفترچه در جیب هر ایرانی جا شود»، درحالی‌که هیچگاه چنین نشد چراکه شدنی هم نبود، زیرا کلیت بودجه امری بی‌معنی است.

اینکه دولت فلان چند ده هزار میلیارد تومان درآمد یا مخارج دارد هیچ معنایی برای مردم ندارد. اصولاً مردم درکی عینی از این ارقام نجومی ندارند. اتفاقاً جزئیات بودجه است که اهمیت دارد.

هم از نظر درآمد‌ها که منصفانه و قابل تحقق باشد و هم از نظر نحوه مصرف آنکه به بیشترین بازدهی برسد و از فساد و رانت نیز جلوگیری کند. بودجه باید بسیار منضبط و دقیق نوشته و دقیق‌تر هم نظارت شود نه اینکه فقط در یک سال ۲۰۰۰ تخلف از قانون بودجه اعلام شود، ولی محکومیت هیچ مدیری اعلام نشود.

گرچه اولین ضربه مهم به قانون بودجه را دولت احمدی‌نژاد از طریق تضعیف سازمان برنامه و اختلال در بودجه‌نویسی زد؛ ولی همیشه ضربه‌ای هم از سوی نمایندگانی وارد می‌شد که هدف‌شان سوق دادن منابع درآمدی به سوی حوزه انتخابی خود برای رای‌آوری دوباره است.

به همین دلیل نمایندگان این گوشت قربانی را به سوی خود می‌کشند، دولت هم نان بودجه‌ای خود را در این تنور داغ می‌پزد و در نهایت سر مردم و اقتصاد و رشد و کارآمدی بی‌کلاه می‌ماند و ده‌ها نهاد بودجه می‌گیرند که کلمه‌ای پاسخگو نیستند و حتی بعضاً شناخته‌شده هم نبودند.

ضربه بعدی در جریان رسیدگی به لایحه بودجه امسال زده شد و مصوب کردند که ارائه بودجه دومرحله‌ای شود. در عمل مرحله کلیات آن تصویب شده، ولی جداول و جزئیات هنوز در دستور کار مجلس قرار نگرفته؛ درحالی‌که در دومین ماه سال هستیم و معلوم نیست دولت بر چه اساسی هزینه خواهد کرد؟

یکی از علل ریشه‌ای وجود فساد و ناکارآمدی دستگاه اجرایی در ایران، وضعیت غیرعلمی بودجه‌نویسی و عدم شفافیت آن است. شاخص ادراک فساد (CPI) بیان‌گر رتبه‌ی فساد بخش عمومی یک کشور در میان سایر کشور‌های جهان است.

این شاخص در مقیاس صفر (بیشترین فساد یا اصطلاحاً کثیف) تا ۱۰۰ (بدون فساد یا اصطلاحاً پاک) کشور‌ها را رتبه‌بندی می‌کند.

در آخرین رتبه‌بندی ارائه‌شده ایران با ۲۴ امتیاز به‌همراه چند کشور دیگر مشترکاً در رتبه ۱۴۹ جهان قرار دارد. نکته مهم اینکه شاخص مزبور در سه سال اخیر بدتر شده است که بیش از هر چیز ناشی از یکدست شدن قوای گوناگون کشور و کاهش نظارت‌های درون‌سیستمی و نیز افزایش عدم شفافیت در بودجه‌نویسی است.

دیگر خبرها

  • دو ضربه مهم به بودجه‌نویسی کشور؛ یکی در دولت احمدی‌نژاد و یکی در دولت رئیسی
  • (تصاویر) برگزاری نماز جماعت پشت سر محمود احمدی‌نژاد!
  • شارلاتان‌بازی نشریات توقیف‌شده به روایت اصلاح‌طلبان
  • راهبرد اصلاح طلبان برای مدیریت فضای داخلی مجلس دوازدهم/اعتراف تلویحی هم میهن: آشوب‌های ۷۸ کار دوستان ما بود!
  • ۲ وزیر احمدی نژاد رقیب قالیباف شدند /ذوالنوری هم وارد گود شد /اولین گزینه نایب رئیسی مجلس مشخص شد
  • روایت ده نمکی از پیشنهاد وزیر شدنش در دولت احمدی نژاد
  • محبوبیت مقاومت نزد مردم غزه 
  • محمود احمدی نژاد و مادر هوگو چاوز سوژه شدند
  • عکس| سرنوشت ترسناک احمدی نژاد از زبان رائفی‌پور
  • چرا دوباره مادر چاوز؟