کلاه اصلاح طلبی از نمد اغتشاش
تاریخ انتشار: ۲۹ آبان ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۵۸۴۳۹۷۹
گروه سیاست، خبرگزاری مهر، عبدالله رجبی: شریک روزهای خوب و دشمن روزهای سخت. این کوتاه ترین توصیفی است که می شود برای جریان سیاسی مسمی به اصلاح طلبی در ایران ارائه کرد. درخت کجی که ریشه هایش در ساختارهای اساسی جمهوری اسلامی تنیده است ولی شاخ و برگش میل به کشاندن خود به باغ همسایه دارند.
این توصیف ها را برای آدم های متلون و فرصت طلب نیز می شود به کار برد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
بررسی رفتار کلی این عزیزان در جریان سه مرحله ناآرامی ها و اغتشاشات در دهه اخیر به خوبی رفتار سیاسی فرصت طلبانه آنها را نشان می دهد. سال ۸۸ و پس از انتخاباتی که نامزد مورد حمایت آنها رقابت را باخت به شکل گسترده در پی استفاده از ظرفیت ۱۳ میلیونی ایجاد شده در آن انتخابات برای پیشبرد اهداف سیاسی خود به منظور تغییر در ساختار قدرت جمهوری اسلامی برآمدند و چندین ماه کشور را درگیر تنش های بزرگ و اساسی کردند.
در آن روزها چون فهمیده بودند که دیگ کشور برای آنها نمی جوشد، با بی پروا ابایی از تحمیل هر گونه هزینه اقتصادی و بین المللی بر کشور نداشتند. در آن سال ها ساختارهای نظارتی مثل شورای نگهبان و همچنین روند برگزاری انتخابات از سوی آنها مورد خدشه واقع شد و مشروعیت اخلاقی و سیاسی آن زیر سوال رفت، اما چهار سال بعد و زمانی که نتیجه انتخاباتی که با نظارت همان شورای نگهبان و اجرای همان دولت و سیستم انتخاباتی برگزار شد بر وفق مرادشان از آب درآمد هیچ تعللی برای نشستن بر سر سفره پر و پیمان دولت به خود راه ندادند و دسته جمعی با روی باز و لب خندان شریک روزهای خوش شدند. دیگ برای آنها به جوشش درآمده بود و حالا آنها احساس علاقه و تعلق شدیدی به کشور و میل وافری به خدمت به مردم! داشتند.
چهار سال بعد در سال ۹۶ و در حالی که هنوز چهار سال از عمر دولت تدبیر و امید باقی بود در مواجهه با اعتراضات معیشتی دی ماه همان سال به سرعت و با هماهنگی کم نظیری اصولگرایان را متهم به راه انداختن اغتشاش در کشور برای ضربه زدن به دولت کردند. چهار سال زمان زیادی بود و نمی صرفید که منافع فراوان حاصل از شراکت در دولت جناب روحانی را فدای ایفای نقش کلیشه شده خود در موج سواری بر هر نوع اعتراض و اغتشاش کنند و لذا در حمایت از دولت قاطع و استوار از ضرورت سرکوب معترضان سخن به میان آوردند. در آن روزها دیگ کماکان جوشان بود.
اصلاح طلبان این روزها و در نیمه پایانی دولت جناب روحانی و در زمانی که ناکارآمدی این دولت به یک گزاره بدیهی تبدیل شده است و برنامه های آن خاصه در زمینه سیاست خارجی با شکست مطلق مواجه شده است، صرفه و صلاح خود را در بازیابی نقش سابق خود دیده اند و منافعی که می توان از نمد اغتشاشات این روزها بدست آورد را به منافع همراهی با دولت شکست خورده ترجیح داده اند. دیگ دولت تدبیر ته گرفته است و نمیجوشد و نمی صرفد که همراه آن ماند.
اصلاح طلبان اکثریت مجلس یازدهم را در دست دارند و در همه عمر آن کاری جز حرکت بر مدار خواست دولت انجام نداده اند امروز در آنجا هم داعیه دار حق و حقوق مغفول مردم شده اند. این جماعت اکنون به دنبال کاستن از تبعات منفی همراهی با دولت هستند و سعی دارند که برای انتخابات پیش روی مجلس و همچنین انتخابات سیزدهم ریاست جمهوری به بازیابی آبروی از دست رفته خود برآیند.
اصلاحات حتی در روزهای آخر دولت خاتمی سخن از گذر از دولت اصلاحات و رئیس جمهورش بر زبان می راندند و ابایی از هو کردن او نیز نداشتند. نکته مورد اهمیت اینجاست که این روند همواره با فاصله گذاری با حاکمیت و سعی در ایجاد تقابل با رهبری شروع می شود. در سالهای ۸۳ و ۸۴ هم که این جریان دور پیغمبر خود را خالی کردند این رهبری بود که به سیاق همیشگی خود در حراست از قانون اساسی به حمایت از رئیس جمهور منتخب مردم پرداخت و آنها همان را دستمایه بازی در نقش همیشگی خود کردند.
این روزها هم که حمایت از روحانی دیگر برای حامیان اصلاح طلبش نمی صرفد و ناکارآمدی و بی کفایتی کارگزارانش عرصه را بر او سخت کرده است این رهبری است که بر همان سیاق از منتخب مردم دفاع می کند و این بار نیز همین حمایت از تصمیم دولت توسط ایشان، دستمایه این جریان برای کشاندن خود به مرکز اغتشاشات شده است.
اصلاح طلبان که در همه شش سال اخیر راضی و سر خوش در کنار دولت و لمیده بر سر سفره انقلاب بودند و همین دو سال پیش در رسانه ها و روزنامه های خود در ضرورت سرکوب قاطع اعتراضات قلم فرسایی می کردند، حالا از زیر بنای عمیق و لایه های زیرین اغتشاشات سخن می گویند و مسئله را نه اعتراض کور به افزایش قیمت بنزین با بازی گردانی عوامل خارجی بلکه سرریز خواسته های نادیده گرفته شده ملت به کانال اعتراضات خشن می دانند و انتخاب این کانال از سوی معترضان را هم ناشی از فقدان ساختارهای اجتماعی بیان اعتراض در جامعه می دانند. فقدانی که مقصر اصلی آن را نیز نظام جمهوری اسلامی معرفی می کنند.
اصلاح طلبان در این زمینه پر بیراه هم نمی گویند وقتی که ساختار وکالت مردم در مجلس شورای اسلامی که در قانون اساسی دارای ارتباط وثیق با مردم فرض شده است، توسط همین اصلاح طلبان به وکیل الدولگی و بازی کردن نقش جاده صاف کن پدر خوانده های پشت پرده تنزل یافته است، به راحتی می توان از فقدان ساختارهای بیان اعتراض سخن به میان آورد اما تمام نکته در اینجاست که اصلاح طلبان نمی توانند اخلاقا در این جایگاه قرار بگیرند؛ اما روزگار ثابت کرده است که فرصت طلبان به اخلاق پایبند نیستند و به راحتی کلاه انتقاد را از نمد اغتشاش می سازند و بر سر می نهند.
کد خبر 4776817منبع: مهر
کلیدواژه: مجلس شورای اسلامی دولت تدبیر و امید روحانی اصلاح طلبان مجلس شورای اسلامی حسن روحانی قیمت بنزین محمدجواد ظریف علی لاریجانی شورای نگهبان هیئت دولت اسحاق جهانگیری ایران بنزین محمد جواد ظریف ستاد کل نیروهای مسلح علی ربیعی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mehrnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مهر» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۵۸۴۳۹۷۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
پست معنادار و پیشبینی سعید حجاریان با تداوم دولت سیزده
سعید حجاریان فعال سیاسی اصلاح طلب، اخیرا توئیتی منتشر کرده و در آن نوشته بود: «دولت سیزدهم و تفکر حاکم بر آن چماقی بود به بار شیشه مملکت؛ مسئله نرخ بنزین، «نور» حجاب و دیگر طرح ها و اقدام های در پیش هم ضربات مهلک تری هستند. تداوم این تفکر در دولت چهاردهم آخرین چماق است بر بار شیشه و دیگر چیزی باقی نخواهد ماند.»
این سخنان وی با واکنشی را به همراه داشت که عنوان کرده بود دیگر بار شیشهای نمانده که بخواهد حفظ شود.
حجاریان در پاسخ به این نقد، توئیتی دیگر در شبکه اجتماعی ایکس منتشر کرد و در آن نوشت: منتقدی مجرب نقدی بر این پست نگاشته و بیان کرده اند:« چیزی باقی نخواهد ماند» گزاره ای آخرالزمانی است؛ یعنی چیزی متصور نیست که برای حفظ اصلاح اش تلاش کنیم.
پاسخ اینجانب: به حفظ « امید » و نگه داشتن شعله شمع باور دارم ولی تؤامان « نقد » را شرط لازم هر گشایش و سخن ایجابی میدانم.