Web Analytics Made Easy - Statcounter

مهدی انجیدنی، مدرس دانشگاه و مدیرعامل پیام‌رسان گپ در برنامه تلویزیونی پرسشگر با موضوع "چرایی عدم گسترش پیام‌رسان‌های داخلی در آموزش و پرورش" در پاسخ به اینکه اگر بستر‌های فنی لازم فراهم است چرا پیام رسان‌های داخلی نسبت به پیام رسان‌های خارجی دچار ضعف هستند؟ اظهار کرد:  در کشور ما سال ۹۲ یک پیام‌رسان خارجی خاص پیام‌رسان اصلی شد و ورود پیام‌رسان‌های دیگر به این عرصه با سختی همراه بوده و نیاز است خدماتی برای جذب مخاطب ارائه شود تا آن‌ها به پیام‌رسان‌های داخلی منتقل شوند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!



پیام‌رسان‌های داخلی در یک هفته گذشته مقیاس خود را ۲۰ برابر بزرگ کردند

وی افزود: در دو سال اخیر که پیام رسان‌های داخلی به صورت جدی وارد شده‌اند، رشد بسیار خوبی داشته‌اند، شب گذشته روز پرترافیک پیام‌رسان‌های داخلی بود و حدود ۶۰ گیگابایت پرسکند ترافیک به سمت کاربران ارائه خدمات شده است،  پیام‌رسان‌های داخلی تا چند روز گذشته یک دهم این خدمات ارائه می‌دادند، اما در یک هفته اخیر بیش از  ۱۰ تا ۲۰ برابر مقیاس خود را بزرگ کرده‌اند که از نظر مهندسی نرم‌افزار و اصول شبکه کار بسیار ارزشمندی است.

مخاطبان پیام‌رسان‌های داخلی از ۲۰ میلیون به ۴۰ میلیون نفر رسید!

این مدرس دانشگاه گفت: هفت پیام‌رسان داخلی در کشور فعال هستند که پنج مورد بسیار جدی، پای کارند و براساس گزارش سالانه وزارت ارتباطات، ۲۰ میلیون عضو دارند، اما در یک هفته اخیر آمار  مخاطبان آن‌ها از ۴۰ میلیون گذشته و استقبال بسیار بالا بوده است.

مدیرعامل پیام‌رسان گپ در پاسخ به این پرسش که آیا با وصل شدن اینترنت تعداد کاربران مجدد کاهش می‌یابد؟ عنوان‌کرد: بله، احتمالاً بخشی از کاربران برخواهند گشت، اما بسیاری از مردم وقتی از پیام‌رسان‌های داخلی استفاده کردند، متعجب شدند که چه خدمات قابل قبولی را دارند و حتی ما برای کودک و نوجوان پیام‌رسان خاصی را داریم.

انجیدنی ادامه داد: آمار تبادل پیام در ۵ پیام‌رسان داخلی روز گذشته از سقف ۵۰۰ میلیون پیام خصوصی گذشت و این عدد بسیار جالبی است و سرعت تبادل پیام از ۱۲۰ هزار پیام در ثانیه گذشت.

پیام‌رسان‌های خارجی مناسب گروه سنی کودک و نوجوان نیست

وی درباره تعداد دانش‌آموزان یا معلمانی که عضو گروه‌ها و کانال‌های پیام رسان‌های داخلی هستند، گفت: آمار را بدین شکل به صورت تفکیک شده نداریم، اما وقتی وقتی همه معلمان به شاگردان خود می‌گویند در کانال ما عضو شوید، تعداد فعالان آموزش پرورشی در این فضا می‌شود میلیون‌ها گروه و عضو؛ برای ما خیلی دشوار است که مدرسه می‌گوید در فلان پیام‌رسان خارجی عضو شوید در حالیکه این پیام‌رسان اصلاً برای رده سنی دانش‌آموزان درست نشده و در شرایط آن‌ها آمده است که تعهد می‌کنم بالای ۱۸ سال هستم همچنین در پیام‌رسان‌های داخلی پیام‌رسان ویژه کودک و نوجوان را  داریم که شرایط خاصی بر آن حاکم است.

این مدرس دانشگاه گفت: مسئولان احساس می‌کنند باید این موارد واضح را بگویند، اما نمی‌دانم چرا اجرایی‌اش نمی‌کنند مثلاً واضح است که فرزندان ما نباید در پیام‌رسان خارجی که برای افراد بالای ۱۸ سال ساخته شده حضور پیدا کنند.

انجیدنی ادامه داد: دو پیام‌رسان خارجی اصلی در کشور داریم، پلت‌فرم ملی می‌تواند در جا‌هایی در کشف جرم کمک کند.

چرا پیام‌رسان‌های داخلی رونق ندارند؟

وی در پاسخ به این پرسش که چرا پیام‌رسان‌های داخلی رونق ندارند، گفت: علت اول، سوادرسانه‌ای در جامعه است که می‌توان آن را بزرگترین خلأ کشور دانست و ما مردم را آموزش نداده‌ایم که فضای مجازی چه آسیب‌ها و محاسنی  دارد، باید سطح سواد رسانه‌ای جامعه را ارتقاء دهیم تا بدانند خودشان یا فرزندانشان از چه ابزاری باید استفاده کنند؛  علت دوم این است که در ایران برخلاف سایر کشورها، هیچ الزامی وجود ندارد که دستگاه‌ها نباید داده‌های خود را از کشور خارج کنند، به عنوان مثال وزارت آموزش‌وپرورش از نظر قانونی باید بگوید که از پیام‌رسان داخلی استفاده کنید، اما هیچ‌گاه این مسئله پیگیری نمی‌شود.

مدیرعامل پیام‌رسان گپ بیان‌کرد: ما زمانی که می‌خواستیم در کشور دیگر خدمات ارائه دهیم، گفتند که باید دفتر ثبت کنید، اما چرا کشور ما به آسانی اجازه می‌دهد اطلاعات کشور در اختیار سایر کشور‌ها قرار گیرد و یک پیام‌رسان قالب در کشور ما، پیام‌رسان آمریکایی است که به فروش داده کاربران معروف است؟!

همه پیام‌رسان‌های خارجی باز باشند، ما رقابت می‌کنیم!

انجیدنی با اشاره به مصوبه شورای عالی فضای مجازی مبنی بر ساماندهی پیام رسان‌ها اظهار کرد: در همین مصوبه آمده است که پیام‌رسان‌ها باید پروانه فعالیت بگیرند، اما با این وجود تا به حال کسی به سراغ ما نیامده است و ما نمی‌دانستیم باید چه کنیم تا پروانه دریافت شود.

وی یادآور شد: در قوانین یونیسف و اتحادیه اروپا حفاظت از بچه‌ها در حریم اینترنت جزو وظایف دولت‌هاست؛ کدام وزیر آموزش‌وپرورش سنجید که پیام‌رسان ایرانی ظرفیت ندارد پس دانش‌آموزان را در فضای مجازی رها کنیم اتفاقاً ما می‌گوییم همه پیام‌رسان‌های خارجی باز باشد و فیلترینگ هم وجود نداشته باشد، ما رقابت می‌کنیم فقط برابری می‌خواهیم به عنوان مثال از پیام‌رسان‌های داخلی مالیات می‌گیرند پس از پیام‌رسان‌های خارجی هم مالیات بگیرند.

منبع: پارسینه

کلیدواژه: پیام رسان داخلی وصل شدن اینترنت پیام رسان خارجی

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.parsine.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «پارسینه» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۵۸۶۴۰۱۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

فرونشاندن التهابات اجتماعی و تنش‌های داخلی، ضرورتی امنیتی است

نصرالله تاجیک در یادداشتی گزاره‌های موثر در شکل‌گیری و قوام جمهوری اسلامی را بررسی کرد و در روزنامه اعتماد نوشت: از مهم‌ترین عوامل پیروزی انقلاب اسلامی اعتماد به‌نفس نسل جوانی بود که توانست برای واژگونی رژیم فاسد و پلیسی پهلوی، مبارزه را به میان مردم بیاورد، اعتماد به نفس عمومی را افزایش، ترس مردم را زایل و مشارکت آنان را نهادینه و زمینه را برای رهبری مبارزه آماده کند.

این روحیه خوداتکایی برکاتی هم برای مردم و کشور داشته است و وزن منطقه‌ای و بین‌المللی ایران را افزایش داده است اما نیاز به تمهیداتی دارد که این قدرت به نفع مردم و داشتن یک زندگی شرافتمندانه تثبیت شود. لذا در چهل و پنجمین سال این پیروزی و پایه‌گذاری یک نظام جدید و با نگاهی به گذشته می‌توان یک کالبدشکافی نیز از مشکلات، چالش‌ها و بحران‌ها داشت تا مردم بتوانند پیروز از این دوران سرنوشت‌ساز خارج شوند. برای بررسی نقاط ضعف و قوت آنچه بر ما گذشته است طی دوازده یادداشت موضوعات مورد نظرم را می‌شکافم.

برای بحث علمی یک مدل مثلثی انتخاب می‌کنم که در سه گوشه آن سه عنصر اساسی اداره جوامع بشری یعنی جامعه (مردم و نهادها و موسسات اجتماعی)، سیاست (نخبگان، متون و تجربیات) و حکومت (نظام سیاسی و نهادها و سازمان‌های حاکمیتی) قرار دارند که باید در توازن و تعامل با یکدیگر یک تعامل سازنده و پیش برنده بسازند وعدم توازن بین آن‌ها باعث درجا زدن و عقبگرد می‌گردد.

در این یاداشت به علت‌العلل‌عدم توازن می‌پردازم که باعث بد قوارگی جامعه ایران امروز شده است! در این ۱۲ یادداشت قصد ارزیابی انقلابی بزرگ و مردمی نیست که نه عملی است که محتاج انصاف، بی‌طرفی و کار مطالعاتی بزرگ است و نه تک نفره ممکن! برای اطلاع نسل جوان نوشته می‌شود و ماندن در تاریخ. ولی این ظرفیت را دارد که یک تصویر کلی ارایه دهد تا خود خوانندگان عزیز از آن قضاوتی داشته باشند.

ایجاد توازن برای ایجاد همبستگی بیشتر

قاعده اصلی در اداره جوامع مدرن و از زمانی‌که دولت- ملت‌ها تاسیس شده و دولت‌ها نماینده و حقوق‌بگیر مردم گردیده‌اند، آنچه در عرف مشاهده می‌شود و در دروس علم سیاست و حکومت یا سیاست عمومی در دانشگاه‌ها تدریس می‌شود این است که کشورها در شرایط خطیر داخلی یا بین‌المللی به سمت توازن بیشتر سیاسی- اجتماعی برای ایجاد و تقویت همبستگی بیشتر اجتماعی و اخذ حمایت بیشتر سیاسی از مردم و گروه‌های سیاسی حرکت می‌کنند.

اگر موضوع بحران داخلی باشد افکار عمومی را از طریق مناسب قانع، جذب، بسیج و یارگیری می‌کنند و اگر خارجی باشد با فعالیت دیپلماتیک در جهت یارگیری و اجماع‌سازی اقدام می‌کنند.

در این دروس گفته می‌شود در شرایط جنگی در صورت ضرورت می‌توان حتی «دولت وحدت ملی» تشکیل داد تا بتوان از حداکثر پشتیبانی مردم برخوردار بود. اما متاسفانه در ایران کمتر از تحقیقات دانشگاهی استفاده می‌کنیم و باور نداریم فرونشاندن التهابات اجتماعی و تنش‌های سیاسی داخلی و پاسخگویی و جلوگیری از اثرات دومینویی بحران‌ها و چالش‌ها یک «ضرورت امنیت ملی» است و یک بحث لوکس و وارداتی نیست.

و این در حالی است که طی ۱۵ سال اخیر در کشور چند بحران اساسی اجتماعی با تبعات سیاسی و خدشه‌دار شدن امنیت ملی داشتیم و چند بحران خاموش فقر منابع، آب، محیط زیست، تغییرات اقلیمی، اقتصاد سیاسی، سختی معیشت مردم، تنش‌های روانی، ناهنجاری‌های اجتماعی، کاهش شاخص‌های توسعه انسانی، مهاجرت نخبگان، ناکارآمدی نظام اداری کشور و از همه مهم‌تر به هم خوردن توازن قدرت بین نهادهای مدنی و دولت نه به عنوان قوه مجریه بلکه سه قوه یا حاکمیت در داخل کشور و عمیق‌تر شدن تنهایی استراتژیک ایران در خارج به دلیل‌عدم وجود توازن در سیاست خارجی را داریم که سبب ایجاد اختلاف فاحش بین خواست‌های مردم و اهداف حکومت و نتیجتا کاهش انسجام ملی، فعال شدن گسل‌های فراوان سیاسی- اجتماعی، کاهش اعتماد عمومی به نظام سیاسی و اداری کشور و زیر سوال رفتن کارایی نظام شده و همه از هم می‌پرسند به کجا می‌رویم؟!

این وضعیت به خوبی خود را در «موج چهارم پیمایش ملی ارزش‌ها و نگرش‌های ایرانیان» که توسط دفتر طرح‌های ملی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مستقر در پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات تهیه شده نشان می‌دهد. این داده‌ها به شیوه پیمایشی و بر اساس مصاحبه حضوری در آبانماه ۱۴۰۲ و با ۱۵۸۷۸ نفر ۱۵ سال بالاتر در ۳۱ استان کشور که به‌طور تصادفی انتخاب شده‌اند به دست آمده است. داده‌هایی که هم فقط موج چهارم آن قابل استفاده است و هم تغییراتی که نسبت به داده‌های سه پیمایش پیشین و مقایسه آن‌ها می‌تواند تصویر مناسبی برای ما ترسیم کند.

شکل‌گیری اراده ملی برای حل بحران‌ها

در صورت‌عدم استفاده از این داده‌ها و برنامه‌ریزی و سیاست‌گذاری بر اساس نتایج آن‌ها، این مسائل و روند می‌تواند به کاهش بیشتر اعتماد به نفس حکومت و از دست رفتن تصویر بزرگ وضعیت کشور منجر شود!

اما دریغ از یک ابتکار اساسی و اقدام زیرساختی برای نشان دادن وجود اراده برای حل اساسی و نهایی این بحران‌ها! به دلیل سرگرم شدن حکومت و نهادهای حاکمیتی به مسائل جزیی و غیر ضروری و رها شدن مردم به حال خود و در دهان اختاپوس نظام اداری، بخش عمده‌ای از مردم دایم روی خط وادادگی، تنش و التهاب زندگی می‌کنند و از حداقل‌های یک زندگی شرافتمندانه و رعایت کرامت انسانی‌شان محرومند!

لذا لازم است که ما با یک تصمیم حکومتی که نشان دهد اراده حل این بحران‌ها وجود دارد در خارج از چهارچوب دولت، نقشه راهی برای ساماندهی مسائل داخلی و خارجی خود تهیه و دستگاه‌های اجرایی ملزم به اجرای آن شوند تا نشاط به جامعه برگردد و مردم آرامش و زندگی راحتی داشته باشند و انسجام داخلی برای شکل‌گیری اراده ملی به منظور حل بحران‌ها، چالش‌ها و مشکلات حداکثری شود.

متاسفانه انسجام داخلی به دلیل اعمال بعضی سیاست‌ها که بیشتر هم جناحی و گروهی بوده است و متاسفانه در شکل‌دهی و ایجاد توازن بین سه عنصر اصلی اداره جوامع یعنی سیاست، حکومت و جامعه، وزن نهادهای مدنی را به کمترین حد رسانده‌ایم!

این امر برخلاف مصالح ملی است که جامعه‌ای غیر متوازن داشته باشیم و بین این سه عنصر سری کوچک و دست و پایی دراز و بی‌قواره داشته باشیم! اما در یک کلام و به‌طور خلاصه منافع ملی ما زمانی محقق می‌شود که جوامع مدنی، سازمان‌های مردم‌نهاد، رسانه، نخبگان و افراد مورد اعتماد و وثوق مردم و احزاب با شادابی در صحنه سیاست، حکومت و جامعه حضور حداکثری و نه تشریفاتی و اسمی پیدا کنند.

ما اشتباه می‌کنیم که می‌خواهیم بسیاری از مسائل جامعه را از طریق نهادهای دولتی حل و فصل کنیم. نهادهای دولتی مشکلات خاص خودشان را دارند و حتی به امور روزانه خود نیز نمی‌رسند! دولت با نظام اداری پوسیده، فاسد، ضد انگیزه، غیرکارا، که مانند خوره به جان جامعه، سیاست و حکومت افتاده و زمینه بسیاری از مفاسد اقتصادی و اجتماعی را فراهم کرده است.

اینها تبعات سیاسی و امنیتی برای جامعه و دلزدگی مردم و کاهش اعتماد عمومی به حکومت هم دارند و بخشی از مردم حتی در ضدیت با حکومت تا آنجا پیش می‌روند که به عنوان ستون پنجم عمل می‌کنند! که تبعات خدشه به امنیت ملی دارند و در شرایط کنونی، این نتیجه‌عدم توازن قدرت بین حاکمیت و جامعه مدنی متشکل از سازمان‌های مدنی، نخبگان، سرمایه‌های اجتماعی است که باعث شده یا زمینه مشترک برای گفت‌وگو ندارند یا هر یک به زبانی متفاوت با هم صحبت کنند و حرف همدیگر را نفهمند!

و این سبب شده گسل‌های اجتماعی فعال شده که تبعات سیاسی و امنیتی خواهد داشت، هر کسی به راه خود رفته، دیالوگ و گفت‌وگوی مشترک و غالب در جامعه وجود نداشته باشد و بدتر از همه مردم به راه خود بروند و حکومت به راه خود! همان‌گونه که در این انتخابات اسفند ماه خود را نشان داد! اما اگر جامعه مدنی قوی با اراده حکومت و حتی با تحمیل از سوی مردم و همراهی حکومت شکل بگیرد، قدرتمند شود، در توازن با سایر قوای سیاسی- اجتماعی قرار گیرد و گفتمان مشترکی ایجاد شود، جامعه، سیاست و حکومت با یکدیگر مانند چرخ دنده در ماشین درگیر سیستماتیک می‌شوند و انسجام سیستماتیک پیدا می‌کنند.

گفت‌وگوهای ملی برای حل تعارضات

گفت‌وگو دو و چند طرفه و ملی شروع و گفتمان غالب شکل خواهد گرفت و همه نیروها در یک سمت و سو قرار می‌گیرند و ریل‌گذاری توسعه به معنای واقعی آن با حضور مردم و سازمان‌های مدنی و مردم‌نهاد آغاز می‌شود. بار حکومت کم و سبک، وزن و جایگاه نهادهای انتخابی بر انتصابی خواهد چربید، مردم خود در تعیین سرنوشت خویش دخیل و جامعه، سیاست و حکومت متوازن و خوش قواره می‌شوند و عنصر نایاب مسوولیت‌پذیری و پاسخگویی حکومت به جامعه به صحنه بازمی‌گردد.

آمار پایین مشارکت در انتخابات اسفند ۱۴۰۲ که به دنبال التهابات اجتماعی سال گذشته و دو نقار ملی ۱۳۹۶ و ۹۸ صورت گرفت با کاهش وزن این نهاد انتخابی، انسجام ملی را کاهش داده وعدم توازن را بیشتر می‌کند!

در نتیجه پیشنهاد می‌شود حکومت به منظور ایجاد قواره‌بندی مناسب و توازن بین جامعه، سیاست و حکومت به سمت نقش‌دهی بیشتر به سازمان‌های مدنی پیش برود. نهادهای مدنی از جمله خانواده که متاسفانه نقشش تضعیف شده باید کنترل‌کننده جامعه باشند و نه دولت. برای این کار حکومت با سبک کردن بار خود از طریق نقش دادن به دو عنصر دیگر سیاست و جامعه نقش تعیین‌کننده پیدا کند. یعنی در سیاست قدرت گرفتن احزاب برای اداره جامعه و در جامعه، تقویت نقش رسانه برای کنترل و نظارت و در اقتصاد بخش خصوصی تعیین‌کننده باشد و ریل‌گذاری توسعه را با سازمان‌های مدنی و مردم‌نهاد انجام دهد.

این سازمان‌ها نقش مردم در جامعه و سیاست و حکومت را واقعی و نهادینه می‌کنند و در راس آن در اقتصاد به بخش خصوصی نقش بیشتری بدهد تا کشور با مالیات ناشی از فعالیت‌های سالم اقتصادی اداره شود نه آنکه دست دولت به‌طور رقت‌انگیز و غیر منصفانه و ناعادلانه در جیب ملت باشد و سر و صدای کاسب و زارع و صنعتگر دربیاید! و یا به فروش نفت متکی باشد، آن هم با این وضعیتی که نه می‌توانیم نفت را در کانال‌های رسمی بفروشیم و پول آن را به درستی دریافت کنیم که خود همین دو مورد زنجیره‌ای از فساد را به دنبال دارد که در بخش سیاست خارجی باید آن را نیز علاج نمود.

اقتصاد سیاسی ضعیف وصل کردن سفره مردم به فروش نفت که عقلایی نیست را باید با روش‌های معقول و علمی کنار بگذاریم. کشوری می‌تواند رضایت مردمش را جلب و حرفی برای گفتن در منطقه و جهان داشته باشد که اقتصادی قوی و تولیدکننده ثروت داشته باشد. برای تولید ثروت فضای مناسب داخلی و خارجی و نشاط اجتماعی لازم است.

جمع شدن مشکلات کشور روی هم، نشان از آن دارد که نظام اداری کشور با موسسات و سازمان‌های متعدد اجرایی و پژوهشی، کمیته‌های متعدد، همچون کلافی سر درگم خروجی عملیاتی به جز رتق و فتق امور روزانه مردم با بهره‌دهی نازل نداشته و ظرفیتی بیش از این ندارد که بتواند یک اقدام اورژانسی انجام دهد.

امید آفرینی از طریق رشد نهادهای مدنی

یعنی همه سازمان‌ها در قوای سه‌گانه مجریه، قضاییه و مقننه در کنار نهادهای حاکمیتی هر آنچه از مردی و زور داشتند به میدان آورده‌اند و حاصل وضعیت موجود است!

لذا پیشنهاد می‌شود سال ۱۴۰۳ سال امیدآفرینی از طریق انتقال قدرت اداره کشور از نهادهای حاکمیتی به نهادهای مدنی باشد و با تشکیل یک «کمیته ملی» متشکل از شخصیت‌های مستقل و ملی از درون جامعه مدنی کشور همچون احزاب، رسانه‌ها، سازمان‌های مردم‌نهاد، دانشگاه‌ها و مراکز مطالعاتی با هدف تهیه نقشه راهی برای برون‌رفت از این ساختار متصلب و متمرکز قدرت اداری و تصمیم‌گیری، تهیه و خون جدیدی به نظام سیاسی کشور تزریق شود. قدرتی که باعث بی‌خاصیت شدن نهادهای مدنی و کاهش حضور و مشارکت مردم در روند سرنوشت خود شده است.

این سند ملی می‌تواند دستور کار حکومت و قوای سه‌گانه قرار گرفته و توسعه کشور بر بستر آن ریل‌گذاری شود و مردم و نیروهای سیاسی- اجتماعی حول آن جمع شوند، نشاط سیاسی به جامعه بازگردد و انسجام ملی حداکثری شود و مردم حکومت را از آن خود دانسته و نه مقابل خود. ان‌شاالله!

دیگر خبرها

  • نمایشگاه کتاب، رویدادی که هم جنگ را دید و هم روزهای قرنطینه را
  • امارات واردات سیمان ایران را ممنوع کرد
  • بهترین سایت تبلیغات کسب و کار (لیست کامل سایت‌های زودبازده داخلی و خارجی)
  • آمادگی پیام رسان بله برای ارائه خدمات به مسافران سرزمین وحی
  • کیش دستوری به پیامک بانکی
  • اعلام آخرین وضعیت انتخاب سرمربی تیم ملی بسکتبال و واکنش به نحوه جدایی دمیر
  • اعلام آماده‌باش دستگاه‌های خدماتی البرز در پی اعلام هشدار هواشناسی
  • فرونشاندن التهابات اجتماعی و تنش‌های داخلی، ضرورتی امنیتی است
  • ایرنا : دولت سیزدهم کم خرج‌ترین دولتِ در حال توسعه شد
  • دولت سیزدهم کم خرج‌ترین دولتِ در حال توسعه شد