در جستجوی فلسفه دفاع مقدس از رفتار بسیجیان شهید
تاریخ انتشار: ۵ آذر ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۵۹۰۱۴۸۷
به گزارش صدای ایران سیدجواد طاهایی از پژوهشگران مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس در مقالهای با عنوان «در جستجوی فلسفه دفاع مقدس از رفتار بسیجیان شهید» مینویسد: «ضروری است در تاریخ جدید کشور به عظمت فلسفی انسانی که زمانی به ظهور رسیده بود، اندیشیده شود و مهمتر، باید آن را در زمانهای مختلف به خود یادآور شد؛ انسانی واقعی که نظر به اراده تعقیب آرمانهای بزرگ، ظرفیت آفرینش یک انسان فلسفی (استعلایی) یا یک «انسان تحلیلیِ» فوقالعاده را در خود داشت و همچنان دارد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
انگارۀه بسیجی شهید، به دلیل عمق تاریخی خود، بیان کننده و توضیح دهنده فلسفه ایرانی حیات یا فلسفه تاریخ قوم ایرانی است و به همین دلیل و به طریق اولی، همانا ایده بنیادگذار دولت جمهوری اسلامی نیز هست؛ یعنی اینکه به مدد فلسفۀه حیات و مرگ بسیجی شهید، جمهوری اسلامی تاریخ ایران را معنادار میکند، نه تاریخ ایران جمهوری اسلامی را. در واقع، انگاره بسیجی شهید پس از استعلا به سوی محتوای تاریخی ایران، یعنی پس از آنکه فحوای تاریخ ایران را آشکار ساخت، از آن موضع، فلسفه دولت جمهوری اسلامی یا هویت آن را هم میسازد، یعنی ممکن میسازد که چیستی نظام و فسلفه تأسیس آن با اتکا بر یک محتوای تاریخی واحد برای ایران (شوق اتصال به ایدۀ مطلق یا به تعبیر ادبی-عرفانی امام خمینی، بهار وصل) تبیین شود. به سخن دیگر، هر چند به لحاظ زمانی، جنگ تحمیلی پس از تأسیس نظام جمهوری اسلامی رخ داد، اما آرمانگرایی مردمی مندرج در جنگ تحمیلی، در درون خود حاوی فلسفه تأسیس نظام است. یعنی در این فلسفه، دلیل تأسیس نظام جمهوری اسلامی و معنی آن و اهداف آن هم نهفته است. این حقیقت، خاصّ ایران نیست. جنگهای بزرگ اغلب حاوی معانی بزرگی هم بودهاند. آنها با اهمیت کمتری به گذشته مربوط بوده و بیشتر، پدیدههایی برای شکل دادن به آینده جوامع بودهاند. جنگهای ناپلئون حاوی ایدههای مختلف ناسیونالیستی (ارتش ملی، دولت ملی، سرزمین ملی)، برابری لیبرالی، حکومت مردم و غیره بوده است. ازاینرو، جنگهای بزرگ بر فلسفههایی بزرگ که عموماً ظرفیت ماندگاری دارند، استوار است. برای جنگ تحمیلی نیز یک فلسفه بزرگ، قابل تصور است. دفاع در برابر هجوم ارتش بعث، بیدرنگ دو ویژگی مردمی و اعتقادی یافت و بدین گونه دارا معنا و فلسفه خاص خود شد؛ فلسفهای بسیار قدرتمند و برانگیزاننده، مبنی بر اینکه معنا و محتوای اصلی جنگ را نباید در دلایل و بسترهای خارجی این تحول و نیز در زمینههای عینی و تجربی جست، بلکه به ترتیب، باید آن را در داخل کشور و در زمینههای معنوی و آرمانگرایانهاش یافت. آن بسترها و زمینهها، صورت سازند نه معناساز. از این دیدگاه، میتوان فلسفه جنگ تحمیلی یا آرمانگرایی مردمی را باورهای خودجوش مردمی در خصوص دلیل ظهور انقلاب، معنای مقدس ظهور امام خمینی و تأسیس جمهوری اسلامی، دلیل دشمنیها با انقلاب، اهداف آسمانی انقلاب و غیره دانست که مجموعاً شرایط زمان حال در نظام جمهوری اسلامی را زمینهساز یک آینده مقدر یعنی ظهور حضرت مهدی (عج) میداند. این باورهای مردمی عملاً به مثابه منبع تولید انگیزه برای دفاع از انقلاب و دولت در هر عرصهای، خاصه عرصه جنگ عمل میکردند. پس اولاً فلسفه مردمی دفاع که مقدس انگاشتن آن دفاع را در خود دارد، در حکم ایده بنیادگذار نظام است و ثانیاً، چون به قول توکویل در کتاب مشهور دموکراسی در آمریکا، دولتها هیچگاه از گهوارۀ خودشان فاصلۀ زیادی نمیگیرند و در هر تحول بزرگی به ایدههای بنیادگذارشان رجوع میکنند و بدان حساس و متفطّن میشوند، پس ایدۀ بنیادگذار، ایده یا روایتی مداوم و مستمر و دارای زندگی و به همین دلیل دارای قدرت تعیینکنندگی و مشروط سازی امور به خود است. تفکر بسیجی، نه به عنوان یک نیروی آشکار شکل دهنده، اما به عنوان یک نیروی پنهان که هدایت میکند و تغییر میآفریند، همواره در متن سیاست ایران وجود خواهد داشت. رمز ماندگاری و مهمتر از آن، ایجاب کنندگی قداست دفاع از کشور، (نه صرفاً دفاع از کشور) در سیاست ایران و در انتخابهای مهم سیاسی مردم، چیزی که در انگارۀ بسیجی شهید مضبوط است، در آن است که کارکرد ایده رزمنده شهید برای جامعه ایرانی، در واقع، انتقالی از تاریخ حیات فرهنگی در ایران به سوی وضعیت فعلی سیاست ایران است. خاطره یا داستان بسیجی شهید، روح دوران جدید سیاست ایران و همزمان، سنگ بنای آن است. به طور کلی، در ایران امروز یک دانایی بزرگ میتواند درک انسان جدیدی باشد که واقعه گون، در بهمن ۵۷ آفریده شد؛ انسانی که در متن یک «ارادۀ عمومی» برای اتصال به حقیقت یا حضور در پیشگاه انسان کامل ظاهر شد. نام این اراده عمومی فراگیر را «ایده ۵۷» میگذاریم. مهم نیست که ما این اراده عمومی دورانساز را نهفتۀ انقلاب ۵۷، بیندیشیم که با «واقعه» انقلاب اسلامی ایران چه انسانی پدید آمد و چگونه او، مای جدید را آفرید. بسیجی در پرتو واقعه (رخداد) درک میشود. واقعه در استقلالش از امر تاریخی، از تاریخ مشخص میشود؛ محصول شرایط تاریخی نیست و به قولی امر نابهنگام است. بسیجی نیز در قالب یک درک تاریخی (درکی متعلق به یک زمانه یا وضعیت خاص) تعریف نمیشود. او در عمل انقلابی و نظامیاش تمام نمیشود بلکه از آن آغاز میشود. اگر بسیجی در خلال تاریخ کوتاه جنگ و از طریق آن قابل درک نیست، در این صورت چگونه باید او را درک کرد؟ بسیجی کیست یا ایده (تفکر) بسیجی چیست؟ آیا این ایده، در حیات اجتماعی ایران ماندگاری و تداوم دارد؟ آیا ممکن است فراتر از تداوم و ماندگاری، تصور از فرد بسیجی تعیین کنندۀ ادوار آتی سیاست ایران هم باشد؟ بحث چیستی دفاع مقدس، ابعاد فلسفی دارد؛ ماندگاری آن ابعاد جامعهشناختی مییابد و تعیینکنندگی آن نیز دارای ابعاد سیاسی است. اگر بسیجی، خاصه هنگامی که به شهادت پیوند میخورد، انسان ویژه یا یگانه تجسم بخش پیامهای انقلاب اسلامی باشد، پس او انسانی است که فلسفه یا دلیل آغاز سیاست و اجتماع جدید ایران را در خود نهفته دارد. ازاینرو باید نتیجه گرفت که رمز ماندگاری نظام جمهوری اسلامی و شرط تداوم یا زوال آن، در عقاید، ترجیحات، گسستها و پیوستها و خلاصه در زندگی و مرگ همین انسان نوعی، انسان طراز نوین انقلاب اسلامی، نهفته است. از آثار عینی و نتایج سیاسی این انسان آرمانی ایران، این ارادهگر به چیز بزرگ که با انقلاب به بود رسید، با جنگ تحمیلی به کرد و با مرگ به خلود، نباید چشم شست. جاودانگی دنیوی یا خلود این جهانی رزمندۀ آرمانگرای شهید در جامعه و بنابراین، در سیاست ایران، موضوعی به حق شایسته تعمق بیشتری است. اگر به این مهم پرداخته نشود جامعه ایران بی خاطره میشود و دلیل هستی جدید آن و شرایط کنونیاش ناگفته و درستتر، بدون تعقل باقی میماند. اگر نسبت جامعه متأخر ایرانی با تجربه جنگ تحمیلی بررسی نشود، تمایل شدید این جامعه و نسلهای جدیدتر آن به اشتغال و اتصال به هویت جدید خود اجابت نمیشود. این گرایشی طبیعی است که بخواهیم آن چیزهایی را که زندگی کردهایم و آن را احساس و تجربه کردهایم، به حوزه شناخت یا آگاهی و تعقل خود وارد کنیم و اگر چنین نکنیم، به داشتن تجربیاتی ناقص بسنده کردهایم. اتکا به درک ناقص و اولیه، خلاف ذاتیات فهم انسانی است. هیچ یک از پردازندگان به مقوله جنگ در کشور ما در موضوعات مختلف هنری، ادبی و غیره، قصدشان فقط تولید همان اثر ادبی-هنری نبوده، بلکه هر کدام به شیوهای میخواستهاند و میخواهند حقیقت ژرف دفاع مقدس را به مردم خود و نسلهای بعد ابلاغ کنند. ازاینروست که تقریباً همگان به ضرورت شناخت عقلی یا فلسفی دفاع مقدس باور دارند.
منبع: صدای ایران
کلیدواژه: فرهنگ بسیج فلسفه جمهوری اسلامی دفاع مقدس جنگ
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت sedayiran.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «صدای ایران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۵۹۰۱۴۸۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
تشییع پیکر شهید گمنام تازه تقحص شده دفاع مقدس در یزد
دریافت 7 MB کد خبر 6096274