همه مصادیق خشونت علیه زنان
تاریخ انتشار: ۵ آذر ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۵۹۰۲۵۴۶
ساعت24-در بحث خشونت علیه زنان، دسته بندیهای مختلفی وجود دارد. دسته اول خشونتهای جسمی و فیزیکی است که انواع اقسام خشونتهای فیزیکی را شامل میشود.
اگر واژه خشونت علیه زنان، در ذهن شما پای چشم کبود شده و زنی غمگین را تصویر میکند، تنها نیستید. این تصور خیلی از افراد است که خشونت علیه زن را فیزیکی و بدنی میدانند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در سراسر جهان، زنان به دلایل مختلف جنس دوم شناخته شده و در معرض خشونت بودهاند تا زمانی که شروع به صحبت درباره متوقف کردن این خشونت کردهاند؛ در همین رابطه مجمع عمومی سازمان ملل متحد ۲۵ نوامبر را روز جهانی منع خشونت علیه زنان نامیده است. چند سال است در ایران هم تلاش میشود قانونی برای منع خشونت علیه زنان تدوین شود.
این لایحه در ابتدا تامین امنیت زنان در برابر خشونت نام داشت و شهیندخت مولاوردی در زمان حضورش در معاونت زنان ریاست جمهوری تلاش زیادی برای نهایی شدن آن کرد. این لایحه بعد از گذشت حدود پنج سال، ضمن تغییراتی با نام صیانت، کرامت و تامین امنیت بانوان در برابر خشونت، نهایی و متن آن منتشر شد.
شیما قوشه، وکیل پایه یک دادگستری و فعال حقوق زنان در گفتوگو با خبرآنلاین به سوالاتی در خصوص مصادیق خشونت علیه زنان و قوانین ایران درباره حمایت از زنان پاسخ داد.
مصادیق خشونت علیه زنان چه چیزهایی هستند؟
در بحث خشونت علیه زنان، دسته بندیهای مختلفی وجود دارد. دسته اول خشونتهای جسمی و فیزیکی است که انواع اقسام خشونتهای فیزیکی را شامل میشود. دسته دوم خشونت جنسی است که از تجاوز گرفته تا مزاحمت جنسی و حتی ارسال عکسها و فیلمهای مستهجن برای یک زن را شامل میشود. دسته سوم خشونت روانی است، موضوعاتی مثل تحقیر، توهین، بی احترامیهای مختلف و افترا و ...، دسته چهارم خشونت اقتصادی است. به این معنی که مال زن از او گرفته شود و مثلا پولی که به واسطه کار کردن به دست آورده از او گرفته شود یا نفقه از زن دریغ شود.
دسته بندیها مختلفند. حتی موردی وجود دارد به اسم بی توجهی و غفلت و خیلی از زنان گلایه دارند که شوهرمان با ما رابطه جنسی ندارد و یا ما را در خانه ندیده میگیرد. ممکن است مرد همسرش را کتک نزند اما همین که همسرش را مورد بی توجهی و غفلت قرار میدهد، نوعی از خشونت است.
در حال حاضر و با توجه به اینکه لایحه صیانت، کرامت و تامین امنیت بانوان در برابر خشونت هنوز به مجلس نرسیده است، قانون فعلی چقدر در حمایت از زنان موثر بوده است و چه ضعفهایی دارد؟
قوانین فعلی مشخصا درباره بحث خشونت علیه زنان نیست؛ عمومات قانون مجازات این موضوع را مطرح کرده است که هرکس به دیگری آسیبی وارد کند باید مجازات شود یا دیه پرداخت کند. این هرکس میتواند از اعضای خانواده باشد، مرد علیه مرد باشد مرد علیه زن باشد یا هرکس دیگری؛ در واقع هیچ تفاوتی بین خشونت خانگی که علیه زنان یا خشونتی که برای زنان به واسطه جنسیتشان اتفاق میافتد، با بقیه انواع خشونت وجود نداشته و قانون فعلی هیچ رویکردی در این باره ندارد.
شرایط خاص زنان در جامعه و نگاه خاصی که به آنها، خصوصا درباره بحث خشونت خانگی به عنوان جنس دوم وجود دارد، دلیلی است که ما اصرار میکنیم در این باره قانون خاص وجود داشته باشد و اینکه وقتی شخصی از اقوام درجه یک، یک زن مثل همسر، پدر، برادر و... خشونتی را به زنی اعمال میکند، قانونگذار باید با آنها سختگیرانهتر برخورد کند. چون خانه محل امن و امان است؛ و قانون باید با کسی که دراین فضای امن خشونتی وارد میکند، سختگیرانهتر از غریبهها یا بقیه انواع خشونت برخورد کند.
نوع مجازاتها و نوع حمایتی که قانون از فرد بزه دیده میکند یا مجازاتی که برای فرد بزهکار در نظر میگیرد، مشخص شود و با شرایطی که در آن این اتفاق افتاده است متناسب باشد. بعضا حتی ممکن است یک مرد با دورههای آموزشی و مددکاری از این رفتار خشونت ورزانه دست بکشد و نیازی به زندان رفتن یا پرداخت دیه نداشته باشد؛ چون اگر بخواهیم خیلی زیاد روی مجازات مانور بدهیم ممکن است بسیاری از زنها شرایط معیشتی و اقتصادی مناسبی نداشته باشند که بخواهند از شوهرشان شکایت کنند و اگر شوهرشان به زندان برود، عملا آن زن درزندگی روزمرهاش دچار مشکل خواهد شد؛ به همین دلیل خیلی از زنها عطای شکایت کردن را به لقای آن میبخشند.نگاه قانون، نگاهی مجازات محور است و به همین دلیل بخشهایی از آن کارایی ندارد.
چند سال است که در زمینه منع خشونت علیه زنان، بیشتر صحبت میشود، این گفتمان چه تاثیری در میزان خشونت علیه زنان داشته است؟
در این زمینه آماری وجود ندارد تا بتوان گفت کمتر شده یا زیادتر اما موضوع اصلی این است که زنها آگاهتر شده اند. حداقل اگر کتک میخورند، فکر نمیکنند که این طبیعت مرد است و مرد باید خودش را خالی کند و میداند که اسمش خشونت است؛ یا اگر مردی به هردلیلی، برای خنده یا هرچیز دیگر، در خیابان به زنی متلکی میگوید، میفهمد که این خشونت است و دیگر نامش را اینکه این طبیعت من است، نمیگذارد. آگاهی خیلی بیشتر شده است اما آماری وجود ندارد.
در چه صورتی خشونتهای خانگی منجر به حبس میشود؟
ما در حال حاضر قانونی که مشخصا درباره خشونتهای خانگی باشد، نداریم. اما به هرحال اگر خشونت منجر به آسیب جسمی شود، میتواند منجر به حبس شود. مثل حالتی که این آسیب با هر فرد دیگری اتفاق بیافتد و تفاوتی ندارد، آشنا باشد و اعضای خانواده یا غریبه. اگر کسی به فرد دیگری آسیبی وارد کند که قابل جبران نباشد یا شرایط خاصی داشته باشد، احتمال اینکه منجر به حبس شود وجود دارد. نگاه قانون گذار کلی است و یکی از دلایل اصلی که ما اصرار داریم که این قانون تصویب شود، همین است.
در چه مواردی زنان حق و حقوق قانونی دارند ولی نسبت به آن آگاهی نیستند؟
الان شرایط طوری شده است که زنان به نسبت قبل مطلعتر هستند اما به طور مثال مساله جهیزیه از نظر قانون نفقه محسوب شده و برعهده مرد است اما عرف میگوید که خانواده دختر باید آن را تهیه کنند.
به نظر شما ضعف در قانون در بروز خشونت علیه زنان مشکلی جدیتر است یا فرهنگ و عرف جامعه؟
به نظر من هردو میتوانند روی هم تاثیر بگذارند و مثل بحث مرغ و تخم مرغ است. یعنی نمیتوان گفت اگر قانون را تغییر بدهیم، حتما فرهنگ تغییر میکند یا برعکس. بعضی جاها هرکدام از اینها ممکن است ابتدا به ساکن موثر باشد اما نظر شخصی من این است که اگر ما باید قانونی داشته باشیم که آن قانون حتما و بدون استثنا اجرا شود و مقام ناظری هم روی اجرای این قانون نظارت کند، میتواند روی فرهنگ هم تاثیر گذار باشد.
به طور مثال یکی از مواردی که به عنوان خشونت علیه زنان مطرح میشود بحث ختنه دختران است. ناقص سازی اندام جنسی را قانون گذار از قبل به عنوان مجازات در نظر گرفته است اما مسئله ای که وجود دارد این است که ختنه زنان همان عمل ناقص سازی جنسی است اما قانون اسم ختنه زنان را نیاورده است و در عرف بخشهایی از جامعه وجود داشته و به دلایل مختلف عشیره ای و قبیله ای، اجرا میشود. قانونگذار هم میگوید من نمیتوانم جلوی این عرف بایستم. در بعضی موارد ما قانون داریم ولی چون اجرا نمیشود هنوز علیه زنان خشونت اعمال میشود.
لایحه جدید چقدر توانسته به این دستههای خشونت پاسخگو باشد؟
قانون نگاه جنسیتی را به زن به واسطه جنسیتش ندارد یا این نگاه که به واسطه اعضای خانواده و نزدیکانش این خشونت به او وارد شده است اما در مجموع تصویب این لایحه برای شروع خوب است. به هرحال داشتن قانون حتی قانونی ناقص، از نداشتن قانون بهتر است ومیتوان بعدتر و به مرور زمان و وقتی قانون در حال اجراست، ضعفهای آن را مشخص کرد و برای جبران این نقصها تلاش کرد.
منبع: خبرآنلاینمنبع: ساعت24
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.saat24.news دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ساعت24» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۵۹۰۲۵۴۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
یادداشت مهرداد خدیر / این مرد طراح لایحه عفاف و حجاب است /او در چه سمتهایی مشغول به کار بوده است؟ /آن اقبالی این اقبالی نیست!
خیلیها دوست دارند بدانند لایحۀ حجاب و عفاف را کی نوشته که این قدر شورای نگهبان به آن ایراد شرعی و قانونی میگیرد؟ روشن است که یک روحانی و فقیه آشنا با شرع آن را ننوشته و گرنه این همه مشکل شرعی نداشت و آقای حسین شریعتمداریِ کیهان را هم به این نتیجه نمیرساند که قانون (لایحه نهایی نشده) را بگذارید کنار و با همین طرح نور (گشت ارشاد - ۲ نیروی انتظامی) جلو بروید. فرمانده کل فراجا هم از حرکت بیدرنگ به جانب «عفت اسلامی» سخن گفته و به قانون خاصی استناد نمیشود. آنچه یک نماینده مجلس هم هر از گاهی میگوید پیشنهادهای محدود کننده اوست و هنوز تصویب و نهایی نشده.
به گزارش صدای ایران از عصرایران، اما این لایحه را کی نوشته؟ یک فقیه؟ نه! یک خانم؟ نه! چهرۀ اصلی این لایحه آقایی است به نام ابوالفضل اقبالی که سال ۸۸ و در گرماگرم التهابات انتخابات لیسانس علوم اجتماعی خود را از دانشگاه علامۀ طباطبایی گرفت و ۸ سال بعد موفق شد در رشتۀ مطالعات زنان فوق لیسانس خود را از دانشگاه غیر دولتی خوارزمی دریافت کند.
از گشت ارشاد تا چادر المیرا، زنان در دنیای وارونه، ساخت اجتماعی طلاق توافقی...
نگاهی به مشاغل او بعد از دریافت مدرک و حتی حین دانشجویی نیز نشان میدهد در جامعه به مفهوم عام آن کار و زندگی نکرده بلکه در نهادهای مختلف حکومتی و نه حتی دستگاههای اجرایی دولتی (دستکم تا پیش از روی کار آمدن دولت ابراهیم رییسی) مشغول بوده است: معاون رصد و پایش موسسه بینا وابسته به سازمان تبلیغات، مدیر روابط عمومی ستاد امر به معروف و نهی از منکر، کارشناس کودک و نوجوان سازمان رسانهای اوج، دبیر کارگروه زنان در مؤسسۀ اشراق وابسته به بنیاد خاتمالاوصیا و سرانجام در دولت آقای رییسی وارد دولت میشود (ستاد حجاب و عفاف وزارت کشور).
چون در برخی گفتگوها از او به عنوان «آقای دکتر» یاد میشود بررسیها حاکی از آن است در دانشگاه علوم تحقیقات دانشگاه آزاد وارد تحصیل در مقطع دکتری جامعه شناسی شده، اما ادامه نداده و گویا به تازگی در دانشگاه تهران از سر گرفته است.
ویژگی آقای اقبالی این است که مانند امامان جمعه به شرع استناد نمیکند (هر چند آقای علمالهدی مشهد هم به تازگی از شاهنامه گفت و این شعر را خواند: "منیژه منم، دُختِ افراسیاب/ برهنه ندیده تنم آفتاب" و تفاخر دختر افراسیاب به بیژن درباره جایگاه طبقاتی خود را بیتوجه به ابیات قبل درباره شادنوشی این دو را به حساب الگوی حجاب و پوشش گذاشت!) یا به قانون. چون قانون را خودش نوشته و در گیر و دار رفع اشکالات شرعی است. از این رو تعابیر خاص خود را به کار میبرد کما این که به تازگی در برنامه تلویزیونی «بدون گارد» گفت:
«تحمل مخالف، رفتار اخلاقی است، اما بیحجابی مزاحمت برای ماست و تحمل مزاحم رفتاری انفعالی است». تعابیری که ما به ازای شرعی و قانونی ندارد.
پیشتر در مناظره با دکتر احمد بخارایی - جامعه شناس- هم وقتی مجری پرسید: "با توجه به این که برای سلبریتیها جریمههای بیشتر تعیین کرده اید آیا نباید نگران بود این رفتارها به مهاجرت بینجامد؟ " او پاسخ داد: جریمههای آنان را بیشتر تعیین کردیم، چون رفتارشان تبعیت اجتماعی دارد ولی اگر هم به مهاجرت بینجامد، خوب بینجامد!
منتها بلافاصله اضافه کرد: البته قدم هنرمندان روی چشم ما! انگار او میزبان و مالک است و دیگران قرار است وارد قلمرو او شوند. در فضای مجازی هم در واکنش گفته شد: قدمتان روی چشم برای فردی بیرونی به کار میرود. یک ایرانی متولد ۱۳۶۲ که نماینده اقلیت جامعه است (به گواه انتخابات ۱۴۰۰ و ۱۴۰۲) نمیتواند به ایرانیان دیگر بگوید قدمتان روی چشم! چون این خاک که متعلق به اوی تنها نیست! بحث انگیزترین سخن او، اما باز در همان مناظره با دکتر احمد بخارایی بود که در آن گفت:
بی حجابی جلوی حرص و ولع را میگیرد در حالی که هر چه افراد حریصتر و گرمتر و پرقدرتتر و ولع بیشتری داشته باشند برای تشکیل خانواده مصممتر میشوند و اگر در غرب خانوادهها واقعی نیست به خاطر این است که ولع ندارند و بعد از آن آماری ارایه داد.
هنگامی که مجری گفت، چون این آمارها را مراکز رسمی و حکومتی منتشر میکنند برخی در آنها تشکیک میکنند او این گونه پاسخ داد: آمارگیران پژوهشگاه فرهنگ و ارتباطات ظاهری کاملا مردمی دارند. با یک من ریش و انگشتر و یقه آخوندی که آمار نمیگیرند.
این که یک آقا و همکاران غالبا مرد او و نه خانمها متولی طراحی و دفاع از لایحه حجاب هستند و تحصیلات فرد هم نه در فقه و حقوق که در زمینه علوم اجتماعی است ولی ماحصل صبغه مجازات دارد و ادبیاتی که به کار میگیرد مطلقا شبیه فقیهان و حتی واعظان یا حقوقدانان نیست در حالی که به شرع و قانون استناد میشود مورد توجه ناظران قرار گرفته و روشن شده بنای او بر دو اصل است: یکی این که حجاب کم یا بیحجابی حرص و ولع تشکیل خانواده و ارتباط مشروع را از بین میبرد و دوم این که «مزاحم ما هستند». [این «ما»را هم توضیح نداده مشخصا شامل چه کسانی میشود؟
همه مردم ایران که بار تامین نصف بودجه دولت را با پرداخت انواع مالیات بر عهده دارند یا تنها همفکران ایشان؟]با این اوصاف این سوال هم قابل طرح است که چرا آقای رییسی، ابوالفضل اقبالی را برای معاونت زنان و خانواده انتخاب نکرده با توجه به این که خانم خزعلی معاون کنونی بارها گفته اولویت خانمها باید خانه و خانواده باشد و طبعا این قاعده شامل خود خانم انسیه خزعلی هم میشود.
در تاریخ معاصر ایران یک ابوالفضل اقبالی دیگر هم البته داریم که ربطی به حجاب و زنان نداشت و ۱۶ سال قبل از تولد این ابوالفضل اقبالی درگذشته و او نماینده آستارا در دوره ۲۱ مجلس شورای ملی بود و مدتی قائم مقام دکتر حسین خطیبی در جمعیت شیر و خورشید سرخ ایران.
آقای اقبالیِ مورد نظر این نوشته، اما جایی قائم مقام نبوده او مدیر عامل موسسه فرهنگی هنری بصیرت است.