Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «ساعت24»
2024-05-07@07:40:14 GMT

نگاهی به فیلم رختشویخانه؛ یک کمدی تلخِ تلخ!

تاریخ انتشار: ۷ آذر ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۵۹۲۱۱۵۴

نگاهی به فیلم رختشویخانه؛ یک کمدی تلخِ تلخ!

ساعت 24-رختشویخانه روایتی تازه از جریان فاش شدن اسناد پاناما در سال ۲۰۱۵ که در طی آن یکی از بزرگ‌ترین سیتم‌های پولشویی، فرار مالیاتی و حتی دور زدن تحریم‌های بین المللی فاش شدند.

فیلم The Laundromat با ترجمه فارسی رختشویخانه یک فیلم پرستاره درباره برملایی اسناد پاناماست. افشاگری اسنادی که از آن به عنوان بزرگ‌ترین افشای فساد مالی سیاستمداران جهان و بزرگ‌ترین نشت اطلاعاتی تاریخ یاد می‌شود.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!
وقتی می‌گوییم پرستاره یعنی قرار است مریل استریپ و گری اولدمن و آنتونیو باندراس را در فیلمی کنار هم ببینیم آن هم به کارگردانی استیون سودبرگ کارگردان فیلم‌های یاران‌اوشن. همین کافیست تا برای دیدنش هیجان کافی را داشته باشیم، اما باید بگویم آنقدری که باید محتمل نبود کهرختشویخانهبتواند مخاطبان را به سینماها بکشاند و به همین دلیل به صورت جهانی در شبکه نتفلیکس منتشر شد.

رختشویخانه روایتی تازه از جریان فاش شدن اسناد پاناما در سال ۲۰۱۵ که در طی آن یکی از بزرگ‌ترین سیتم‌های پولشویی، فرار مالیاتی و حتی دور زدن تحریم‌های بین المللی فاش شدند. این ۱۱.۵ میلیون سند محرمانه از دفتر وکالت موساک فونسکا توسط فردی ناشناس به دست رسانه‌ها رسید و نشان داد که این دفتر وکالت به برخی از قدرتمندان و ثروتمندان جهان برای فرار از پرداخت مالیات آن هم در مقیاسی بزرگ یاری رسانده است تا با تأسیس شرکت‌های فرضی و جعلی، قوانین مالیاتی را دور بزنند.
از موضوع جذاب، بازیگران حرفه‌ای و کارگردانی که ساخت یکی از پر ریتم‌ترین فیلم‌ها را در کارنامه خود داردانتظار می‌رود که تمام مدت بر لبه صندلی نشسته باشیم، اما این اتفاق نمی‌افتد. چون از همان دقیقه‌های اول میفهمیم که این فیلم روایت خاص کارگردان است و رختشویخانه قرار نیست همچون فیلم‌های گانگستری و همراه با رشوه و تهدید و تعقیب باشد؛ بلکه روایتی طنز و سخره‌آمیز از این فساد بزرگ دارد.
باندارس و اولدمنبه ترتیب نقش‌های رامون فونسکا و یورگن موساکدو خالق دفتر وکالت موساک فونسکا را بازی می‌کنند. آناندر طول فیلم با لباس‌های شیک و گاهی هم اغراق آمیز به صورت مستقیم با مخاطب گفتگو کرده و مرحله به مرحله کار را برایشان به زبان ساده و با لبخندی تمسخرآمیز توضیح می‌دهند. آنان قاعدتا در این بازی باید آدم‌های بد و شخصیت‌های سیاه داستان باشند اما روایت طنز و باور مدام آنان به اینکه "اگر ما بازنده بازی هستیم پس چه کسی برنده است؟ "شما را وادار می‌کند که مدام در طول بازی‌شان بخندید. البته شاید این هم مکانیزم دفاعی مغز باشد وگرنه چطور می‌توان به موضوعی به این تلخی خندید؟
آنان به سبکی شفاف و خونسرد و همراه با تمسخر موضوعی پیچیده را توضیح می‌دهند با آنکه موضوعاتی که اتفاق می‌افتد غالبا ناعادلانه و بیرحمانه هستند. شخصیت‌هایی که در داستان‌ها و موقعیت‌های مختلفمتوجه می‌شوند سرشان کلاه رفته و گول خورده‌اند، عملا هیچ چیز برایشان باقی نمانده است و در نهایت همه می‌رسند به آقایان موساک و فونسکا که در نهایت خونسردی در لنز دوربین نگاه می‌کنند و لبخند می‌زنند.
خط اصلی داستان با عزادار شدن مریل استریپ در نقش الن مارتین آغاز می‌شود. او با همسر خود به سفر تفریحی با قایق رفته و همسرش را بر اثر حادثه از دست می‌دهد. از آن طرف صاحب قایق و تور پول پرداخت بیمه را ندارند، زیرا شرکت بیمه‌ای که به آنان با قیمت کمتر از باقی بیمه‌ها بیمه فروخته وجود ندارد. الن با تحقیق درباره زنجیره‌ی این شرکت‌ها در تلاش گرفتن جواب است. در طی این تحقیقات الن وارد سفری پر پیچ و خم می‌شود که در نهایت او را به موساک فونسکا می‌رساند.
علاوه بر این داستان اصلی، با ۳ داستان دیگر هم رو به رو هستیم که هر کدام از این شخصیت‌ها را به نحوی به دفتر وکالت مرتبط می‌کند. درست است که این خرده داستان‌ها هر کدام تکه تکه پازلی برای رسیدن به مقصد اصلی فیلم یعنی چگونگی افشای بزرگ هستند، اما داستان تمام این شخصیت‌ها نیمه تمام رها شده و حتی نمی‌فهمیم که چه اتفاقی برای آنانی که درگیر این فساد بوده‌اند افتاده است.
شخصیت‌های هر کدام از این داستان‌ها بنا به فساد خاص خود به این شرکت مرتبط شده و به گونه‌ای توضیح می‌دهند که این شرکت در چه زمینه‌هایی قادر به دادن خدمات به مشتریانش بوده است.
در یک داستان سیاستمداری آفریقایی که نقش او را نونسو آنوزی بازی می‌کند هنگام باخبر شدندخترش از خیانت او اولین سوالی که می‌پرسد "چقدر؟ " است. به گفته او:"همه چیز با معامله قابل حل شدن است و فاجعه اصلی این است که تو توانایی دیدن این را نداری. "او سیاستمداری‌ست که توانسته با رشوه حتی اعضا خانواده خودش را هم واداربه همراهی کند؛ و یا وکیل کاراییبی با بازی جفری رایت که نقش مهمی را در این سیستم دارد فسادی مبتذل و پیش پا افتاده مثل دو همسری دارد و یا شارون استون در داستانی دیگر به عنوان دلال املاک ابایی از خیانت به مشتری‌هایش و گرفتن پول از منابع نامشخص ندارد.
در میان تمام این خرده داستان‌ها به سخی می‌توان گفت: کدام بخش از فیلم تخیلی و برگرفته از ذهن کارگردان و نویسنده و کدام بخش بر اساس واقعیت است. فیلم در پایان اشاره‌هایی به دیوید کامرون و یا استعفای نخست‌وزیر پاکستان نواز شریفکه دو نمونه از پرشمارترین چهره‌های قدرتمند جهانی هستند که در رسوایی اسناد پاناما گیر افتاده‌اند، به ما یادآوری می‌کند که جدای از این فضای طنز و غیر واقعی، چیزی که داریم می‌بینم واقعا اتفاق افتاده و افراد واقعی درگیر آن بوده‌اند.
مشخص است که سودبرگ قصد دارد که با این فیلم حرف بزرگی بزند و روشنگری داشته باشد؛ این را از تمام دیالوگ‌های موساک و فونسکادرباره "ارث رسیدن زمین به رستگاران" تا "انتخاب آدم برای گرگ یا گوسفند بودن" می‌بینم، اما طنز و هجو نهفته در تمام داستان باعث می‌شود فکر کنیم که به این شیوه عملا آسیبی به این ثروتمندان پرقدرت وارد می‌شود؟ یا فقط قرار است بفهمیم دارد اطراف ما چه اتفاقی می‌افتد و این بار آگاهی به راهمان ادامه دهیم؟ یا شاید سودبرگ از این طریق می‌خواهد نشان دهد که اصل وجودی این شخصیت‌ها که فرقی هم با مردم عادی ندارند چگونه است و با اطمینان به نفس نه تنها این راه را حق خود می‌دانند که اگر بتوانند دوباره هم آن را انتخاب خواهند کرد.
دیدن دو زوج موساک و فونسکا در کنار هم با آن لباس‌های براق و به سخرهگرفتن‌ها و به حماقت زدن‌هایشان اگر چه بسیار سرگرم کننده و جذاب است، اما با اطمینان می‌توان گفت که با وجود حضور مریل استریپ با داشتن ۳ جایزه اسکار گری اولدمن با داشتن یک جایزه اسکار و آنتونیو باندراس با داشتن جایزه جشنواره کن قرار نیست هیچ کدام برای این نقش‌ها جایزه‌ای دریافت کنند.
حتی روایت این داستان که هنوز نمی‌توان تصمیم گرفت کمدی است یا تراژدی یا شاید هم هر دو، آنقدر با ریتم کند پیش می‌رود که تهیه‌کنندگان هم مطمئن نبودند بتواند مردم را به سمت سینماها بکشاند. شوک اصلی قصه هم که شاید می‌توانست حس و حال دیگری به فیلم بدهد آنقدر دیر اتفاق می‌افتد که تاثیر آنچنانی از خود به جا نمی‌گذارد. برای همین رختشویخانه اکتبر ۲۰۱۹ روی شبکه نتفلیکس به نمایش درآمد تا مخاطبان خاص خودش را داشته باشد. منبع: فرارو

منبع: ساعت24

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.saat24.news دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ساعت24» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۵۹۲۱۱۵۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

مست عشق، ماجرای یک تابوشکنی در سینما

در شرایطی که تصور می‌شد ذائقه مخاطبان به سمت موضوعات سطحی و صرفاً خنده‌دار بودن به هر قیمتی رفته، اما مست عشق نشان داد که اگر سوژه‌های غیرکمدی به درستی کاویده و انتخاب شوند، جا برای استقبال گیشه از آنها باز است. - اخبار فرهنگی -

خبرگزاری تسنیم - گروه فرهنگی مروری بر ساخت آثار سینمایی در چند سال اخیر، یک حقیقت مهم را فاش می‌کند و آنهم اقبال خوب مخاطبان از فیلم‌های کمدی است. فروش بالای آثار طنز در چند سال اخیر، این پیام را به سینماگران داد که ساخت فیلم‌های کمدی می‌تواند تضمین‌کننده بازگشت هزینه‌های تولید آن باشد.

اوج این اتفاق را می‌توان در سال 1402 دید؛ جایی که کمدی‌ها نبض گیشه را به دست گرفتند و سهم بسیار زیادی از رکوردشکنی سینما در سال 1402 (با 28 میلیون مخاطب و حدوداً 1200 میلیارد فروش) مرهون وجود آنها شد. «فسیل»، «هتل»، «هاوایی»، «شهر هرت» و «ویلای ساحلی» در مجموع با فروشی به میزان 830 میلیارد تومان توانستند سهم 70 درصدی از این رکوردشکنی را از آن خود کنند تا توجه دست‌اندرکاران سینما به ساخت فیلم‌های کمدی بیش از پیش جلب شود.

فارغ از پرداختن به چرایی و ریشه استقبال از فیلم‌های کمدی که خود موضوع مفصل دیگری است، یک موضوع مهم قابل طرح و بحث است؛ «آیا قرار است سینمای ایران در فیلم‌های کمدی خلاصه شود و شاهد تک ژانری باشیم؟»

تمساح خونی و سال گربه زیر سایه مست عشق

جدول فروش گیشه در روزهای ابتدایی سال 1403 باز هم در حال دامن زدن به پرسش فوق بود و رکوردشکنی‌های «تمساح خونی» و فروش بالای آن باز هم یادآوری می‌کرد که فعلا جایی برای ورود فیلم‌های غیرکمدی به پرده سنیما نیست!، اما حضور «مست عشق» ساخته حسن فتحی در صف اکران از نخستین روزهای اردیبهشت ماه، این گزاره را کمرنگ کرد. مست عشق از 5 اردیبهشت ماه اکران شد و تا به امروز (یعنی بعد از گذشت حدودا 10 روز) بیش از 46 میلیارد فروخته است.

این میزان فروش، مست عشق را در رتبه دوم فیلم‌های غیرکمدی از ابتدای سال 1402 تا به امروز قرار داده است، آنهم در شرایطی که رتبه نخست در اختیار انیمیشن «بچه زرنگ» با فروش 63 میلیارد تومان است و به نظر می‌رسد با ادامه روند فعلی فروش مست عشق، این فیلم می‌تواند رتبه نخست را از آن خود کند.

مست عشق و تابوشکنی در گیشه

یکی از ابعاد قابل بحث درباره مست عشق این است که فیلم جدید حسن فتحی یادآوری کرد "سینمای ایران تنها منحصر در دست کمدی‌سازان نیست و حتما سوژه‌ها و موضوعات دیگری هستند که می‌توانند اقبال مردم را به خود جلب کنند."

در شرایطی که تصور می‌شد ذائقه مخاطبان هنر هفتم در کشورمان به سمت موضوعات سطحی و صرفاً خنده‌دار بودن به هر قیمتی رفته، اما مست عشق نشان داد که اگر سوژه‌های غیرکمدی به درستی کاویده و انتخاب شوند، جا برای استقبال گیشه از آنها باز است. مست عشق سراغ یکی از مفاخر شعر و ادب ایران رفته و داستان زندگی چهره‌ای را روایت می‌کند که برای اکثر ایرانیان نام آشناست. اشعارش بارها و بارها در کتاب‌های فارسی دانش‌آموزان، برنامه‌های تلویزیونی و ترانه‌های خوانده شده توسط خوانندگان ایرانی بازخوانی شده و حس و حال علاقه‌مندان به ادب را دگرگون ساخته است.

اهمیت ساخت فیلمی نظیر مست عشق را باید از این جهت مورد بررسی قرار داد که راهی برای ساخت آثار سینمایی دیگری از مفاخر فرهنگ و ادب ایران باز می‌کند و این نوید را به دست‌اندرکاران سینما به ویژه تهیه‌کنندگان می‌دهد که برای جلب نظر مخاطب و کشاندن او به سالن سینما، به جز ساخت فیلم طنز، می‌توان سراغ موضوعات دیگر هم رفت. به ویژه اگر این موضوع، برگرفته از زندگی چهره‌های محبوب ایرانی مخصوصاً اهالی ادب و شعر باشند.

استاد مشهور ادبیات پارسی چه گفت؟

میرجلال‌الدین کزازی که از اساتید زبان و ادبیات فارسی است، در حاشیه اکران خصوصی مست عشق نکات مهمی را مورد اشاره قرار می‌دهد. او گفت: «از نگاهی فراخ و فراگیر، دید و داوری من درباره این توژینه داستانی یا فیلم این است که دست‌اندکاران و پدیدآورندگان آن در کار هنری که می‌خواسته‌اند کرد، کامدار بوده‌اند. توانسته‌اند به آن آماج‌ها و آرمان‌هایی که در سر می‌پرورده‌اند، دست بیابند. از این دید این فیلم یکی از اندک فیلم‌هایی است که من از دیدن آن، از آغاز تا انجام فیلم، شادمان و خشنود بودم. دم‌های دلپذیری را من به هنگام دیدن فیلم گذرانیدم اما چند ویژگی  بیشتر بر من کارگر افتاد؛ بجز کارگردانی که هر چه در فیلم می‌گذرد به راستی به گونه‌ای به او بازمی‌گردد زیرا اوست که سررشته‌ها را در دست دارد، خُنیا یا موسیقی فیلم بسیار  بشکوه ، کارساز و اثرگذار بود، به همان سان فیلم برداری آن. سه دیگر، آوابرداری این فیلم. از دید فنی این سه، نمود بیشتری در چشم من داشت.»

ساخت فیلم درباره نظامی؛ ادامه یک درک صحیح فرهنگی؟!

اسماعیلی وزیر فرهنگ و ارشاد که در ششمین مجمع جهانی گفت‌وگوی بین فرهنگی در باکو حضور داشت از ساخت فیلم سینمایی درباره یکی دیگر از مفاخر ادبیات ایران و جهان خبر داد و گفت: فیلم سینمایی «حکیم نظامی» با همکاری وزارت فرهنگ جمهوری آذربایجان ساخته می‌شود.

او تاکید کرد که قرار است برای مشاهیر ادبیاتی، فیلم‌های مشترک تولید شود و گفت: "در ترکمنستان برای مختومقلی فراغی همین کار را می‌کنیم، در پاکستان نیز برای اقبال لاهوری کاری را در دست اقدام داریم؛ در سفر هفته گذشته به پاکستان برادران و خواهران پاکستانی به ویژه در شهر لاهور از این موضوع استقبال کردند. ساخت مجموعه جدیدی را برای حکیم نظامی آغاز می‌کنیم؛ در همین راستا از همکارانم در وزارت فرهنگ جمهوری آذربایجان دعوت کردیم تا ما را در ساخت فیلم سینمایی در این باره کمک کنند."

اگر حرف‌های وزیر ارشاد جامه عمل بپوشد و ساخت فیلمی درباره حکیم نظامی جدی و عملیاتی شود، شاهد ادامه یک سیاستگذاری صحیح فرهنگی خواهیم بود.

انتهای پیام/

دیگر خبرها

  • شلوغ‌بازی رسانه‌ای برای دروغ‌پراکنی
  • نگاهی آماری به بازی‌های استقلال و ذوب آهن؛ نکونام به دنبال اولین پیروزی
  • برای فوتبال ما قشنگ نبود سپاهان و تراکتور بالای جدول باشند | بعضی چیزها در شان و شخصیت جواد نکونام و استقلال نیست
  • نگاهی بر چند خبر ورزشی شانزدهم اردیبهشت استان قزوین
  • مست عشق، ماجرای یک تابوشکنی در سینما
  • شیرین مثل «شکرستان»/ پویانمایی که ۱۸ ساله شد
  • سخنی در باب محتوای «مست عشق» به کارگردانی حسن فتحی/ تحریف تاریخ به شیک ترین شکل ممکن
  • یادآوری خاطرات با نسخه بدنساز داستان اسباب بازی ها(عکس)
  • چهره‌هایی که نمی‌دانستید صداپیشگی هم کرده اند
  • تکرار داستان جشن قهرمانی تراکتور در لیگ هلند + فیلم